به گفته‌ ابوریحان در کتاب التفهیم،
نوروز نخستین روز است از فروردین ماه و از این جهت روز نو نام کردند که پیشانی سال نوست.
نوروز را به جمشید نسبت می‌دهند که در چنین روزی او بفرمود تا جشن گرفتند و شادی کردند و رخت نو پوشیدند و تا به امروز به نام نوروز جمشیدی مشهور است.
حکیم فردوسی درباره نوروز و پیدایی آن و بنیادگزاری‌اش به فرموده جمشید، چنین می‌فرماید که پس از درگذشت پدرش تهمورث:

گرانمایه جمشید فرزند اوی
کمربسته و دل پر از پند اوی

بر آمد بر آن تخت فرخ پدر
به رسم کیان بر سرش تاج زر

کمربسته با فر شاهنشهی
جهان سر به سر گشته او را رهی

جهان انجمن شد بر تخت او
از آن بر شده فره بخت او

به جمشید بر، گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند

سر سال نو، هرمز فروردین
بر آسوده از رنج تن، دل ز کین

به نوروز نو، شاه گیتی فروز
بر آن تخت بنشست فیروز روز

بزرگان به شادی بیاراستند
می‌ و رود و رامشگران خواستند

چنین جشن فرخ از آن روزگار
بمانده از آن خسروان یادگار

و از آن‌جا که فرهنگ ایران بر آیین داد و دادگری و مهر و خرد استوار است، پادشاهی را گرامی‌ می‌دارد که پاسدار و پاسبان این آیین باشد. در بخشی از تاریخ بلعمی‌ که ترجمه‌ی تاریخ طبری است چنین آمده است: پس علما گرد کرد و از ایشان پرسید که چیست این پادشاهی بر من باقی و پاینده دارد؟
گفتند: داد کردن و در میان خلق نیکی، پس او داد بگسترد و علما را بفرمود که روز مظالم، من بنشینم، شما نزد من آیید تا هرچه در او داد باشد مرا بنماید تا من آن کنم و نخستین روز که به مظالم بنشست، روز هرمز بود از ماه فروردین پس آن روز را نوروز نام کرد، تا اکنون سنت گشت.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت
نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو] 

ممنونز اطلاع رسانیتون

1394/12/27 @ 17:31


فرم در حال بارگذاری ...