رابطه ی زن و شوهر مثل رابطه ی خواهر و برادری نیست…
مثل رابطه ی مادر و فرزندی نیست…
مثل ارتباط پدر و پسری نیست…
مثل هیچ رابطه ای نیست…
دو نفر که عاشق هم اند اما هم خون نیستند…
اگر کدورتی بین خواهر و برادر باشد ، اگر ناراحتی بین والد و فرزند باشد ، به اندازه کدورت و ناراحتی مابین زن و شوهر مهم نیست… چون در آن رابطه همه هم خونند…خواسته یا ناخواسته آن کدورت رفع میشود…انگار هیچ چیز نبوده…انگار هیچ اتفاقی نیافتاده…
اما کوچکترین اتفاق اگر بین زن و شوهر رخ دهد و آنرا بزرگ کنند ، اگر ناراحتی ایجاد کند ، حتی در صورت بخشش ، از ذهن دو طرف نمیرود…
به مرور زمان به رابطه خدشه وارد میشود…کم کم کدورتها عادی میشود…کم کم از یکدیگر سرد میشوند… این خیلی خطرناک است…
سعی کنید زود از هم ناراحت نشوید…سعی کنید سریعا جبهه گیری نکنید…تا میتوانید همانجا گذشت کنید…موضوع را دنباله دار نکنید…اگر کدورتهای کوچک به چشم آمد…اگر آنها را بزرگ کردید ، منتظر سردی باشید…منتظر گسستگی باشید چرا که ذره ذره روی هم تلنبار میکنید کارهای گذشته را ، حتی اگر بخشیده باشید… رابطه ی زن و شوهر مثل رابطه شما با خانواده تان نیست… یادتان هست چند مرتبه با خواهرتان دعوا کرده اید؟ یادتان هست چند بار با برادرتان بگومگو داشته اید؟! ده بار؟صدبار؟هزاربار؟ هیچکدام را یادتان نیست و به دل ندارید… با همسرتان چندبار ناراحتی داشتید؟ پنح بار؟ ده بار؟ پانزده بار؟ همه را یادتان هست…همه را کنج ذهن دارید… رابطه زن و شوهر حساس است…مواظب رابطه تان باشید…
خسرو شکيبایی با اون صدای طلاييش می گفت :
هميشه يادمان باشد که نگفته ها را ميتوان گفت
ولی گفته ها را نميتوان پس گرفت …
چه سنگ را به کوزه بزنی چه کوزه را به سنگ ،
شکست با کوزه است …
دلها خیلی زود از حرفها می شکنند !
مراقب گفتارمان باشیم

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...