وزیری دارای پسر کودن و نفهم بود. او را نزد دانشمندی سپرد و سفارش کرد در تربیت او بکوش تا خردمند گردد.
دانشمند مدتها در تربیت او تلاش کرد، ولی او هیچ گونه رشد نکرد. دانشمند برای وزیر چنین پیام فرستاد:
پسرت هرگز عاقل نمی شود و مرا نیز دیوانه کرد.
چون بود اصل گوهری قابل
تربیت را در او اثر باشد
هیچ صیقل نکو نداند کرد
آهنی را که بدگهر باشد
سگ به دریای هفتگانه بشوی
که چو تر شد پلیدتر باشد
خر عیسی گرش به مکه برند
چو بیاید هنوز خر باشد

گلستان سعدی- در باب تربیت

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...