گاهي زود مي رسم مثل وقتي كه بدنيا آمدم
گاهي اما خيلي ديرمثل حالا كه عاشق تو شدم در اين سن وسال
من هميشه براي شادي ها دير ميرسم وهميشه براي بيچاره گي ها زود
وآن وقت يا همه چيز بپايان رسيده
و يا هيچكاري هنوز شروع نشده است
من درگامي از زندگي هستم
كه بسيار زود است براي مردن
وبسيار دير است براي عاشق شدن
من بازهم دير كرده ام
مراببخش محبوب من
من برلبه عشق هستم
اما مرگ به من نزديك تر است…

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...