گفتم که در فـراقت ، عمریست بی قرارم
گفـت از فـراق یــاران مـن نیـز بـی قـرارم


گفتم به جـز شـمـا من ،فـریاد رس ندارم
گفتـا به غیر شیـعـه ، من نیز کـس ندارم


گفتـم که یـاورانــتـت ،مظـلوم هـر دیــارن
گـفتـا مــرا ببـینـیــد، مظــلـوم روزگــــارم


گفتم که دشمن تـو،درفکرمحوشیعه است
گفتا به حـال شیـعه ،هر لحظه پاســدارم

 

موضوعات: ادبیات انتظار, بزرگان و علما  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...