در قم که آمدم دل سنگم جلا گرفت
مثل کبوتری به حریم تو جا گرفت


گرد و غبار دور و بر صحن این حرم
گرد و غباری از دل آیینه ها گرفت


باران،قنوت،اشک،کبوتر،کنار تو
در این میانه نور تو دست مرا گرفت

وقتی نگاه من به تو افتاد این دلم
حال و هوای باب جوادِ، رضا ع گرفت

جسمم کنار خواهر و قلبم صحن رضاست
اشکم تمام فاصله ها را فرا گرفت

این خادمان کوی تو گفتند میشود
از دست مهربان شما کربلا گرفت

خاتون ملک ارض و سما إشفعي لنا
محبوبه ي حبيب خدا إشفعي لنا

آرامش و قرار دل ثامن الحجج
اي زينب امام رضا إشفعي لنا

عصمت دخيل بسته به پرهاي چادرت
اي آفتاب حُجب و حيا إشفعي لنا

در هر سحر به سوي ضريح اجابتت
مي آورم دو دست دعا إشفعي لنا

روي سياه و بار گناهان ما کجا
لطف و کرامت تو کجا إشفعي لنا

مهر و ولايتت شده حبل المتين ما
در صبحگاه روز جزا إشفعي لنا


يوم الحساب تو همه اميد شيعه اي
تنها نه شيعه اهل جهان را شفيعه اي

موضوعات: بانوی کرامت  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...