✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
آه پروردگارا...!!!


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



 



آیا تا به حال چیزی راجع به لباس هاي
زبان دار شنیدی؟

لباس هایی كه با ما حرف می زنند
و طرز تفکر، نیت ها و اعتقادات کسی كه اونها رو پوشیده،
برای ما روشن می کنند.

مثلا
وقتی میری عروسی،
کی عروس رو به تو معرفی میکنه؟
خوب معلومه؛
لباس عروس از دور داد میزنه کی عروسه.

یا فرض کن
سرزده رفتی خونه دوستت و دوستت لباس مرتبی پوشیده،
اولین چیزی كه به دوستت میگی اینه كه :میخواستی بری جایی؟
پس
لباس دوستت با تو حرف زده.

مردی رو میبینی كه محاسن بلندی داره و سرتاپا سیاه پوشیده، اولین چیزی كه به ذهنت میرسه اینه كه
اون مرد عزیزی از دست داده؛
وضع ظاهرش اینها رو میگه.

پس قبل از اینکه با کسی حرف بزنیم،
وضع ظاهر ما حرف میزنه.

بعضی رنگ ها و مدل ها
میگن لطفا به من نگاه نکن
ولی بعضی خانمها و آقایون با مدل مو و آرایش سر و صورت و رنک لباسشون
توجه هر رهگذری رو جلب میکنن و با زبان بی زبانی میگن:
خواهش میکنم به من نگاه کنید.

حالا شاید نیت کسی كه اون رو پوشیده، جلب توجه نباشه
ولی وضع ظاهرش داره با ما صحبت میکنه نه زبونش و اون نمیتونه به همه توضیح بده كه
قصد من جلب توجه نیست، قصد من مثلا مد روز بود ؛ نه……

پس
باید خیلی مواظب نوع پوشش و وضع ظاهرمون باشیم.
شاید به خاطر همین است كه خدا در قرآن(آیه33سوره احزاب)به زنان میفرماید:

خودنمایی نکن
یعنی در اجتماع طوری ظاهر نشو كه
همه نگاه ها متوجه تو بشه
و در آیه 32 همین سوره می فرماید:
موقع حرف زدن هم مواظب باش با ناز و کرشمه حرف نزنی
چون بیماردلان راجع به تو فکر بد میکنن.

راستی چقدر خدا به فکر شخصیت خانمهاست كه میخواد کسی راجع به اونا
حتی فکر بد هم نکنه!

حالا فکر کن
آرایش صورتت
و موهات و رنگ لباسهات
به بینندگان چی میگه؟

از طرف دیگه همه انسان ها از نظر زیبایی ظاهری یکجور خلق نشدن،
فرض کن بانویی مثل خیلی از زنها و دخترای امروزی با پوشیدن یک مانتوی
تنگ و به نمایش گذاشتن اندام
زیبایش
و با آرایش صورتش و موهای خوش رنگش و حتی رنگ لباسش كه توجه هر رهگذری رو جلب میکنه،
توجامعه ظاهر بشه،
فکر میکنی مردی كه همسری داره كه بهره کمی از زیبایی داره یا اندامی خیلی زیبایی نداره
یا حتی مرد جوانی كه همسر نداره
با دیدن اون زن چه حالی میشه،
شاید کمترینش این باشه كه تو دلش آرزو کنه
کاش همسری مثل اون زن داشته باشه
و این کمترینشه و این آرزوها
مقدمه بسیاری از مفاسد دیگر‌ه.

اگه سری به دادگاههای خانواده زده باشی متوجه میشی كه علت بیشتر طلاقها از بین رفتن محبت بین زن و شوهر به خاطر همین بانوان به اصطلاح امروزیه و در حقیقت این افراد به همجنسان خود خیانت میکنن و باعث میشوند كه اونا از چشم همسرشون بیفتند.

شاید بگی گناه زن چیه كه به خاطر این مردهای بی جنبه باید خود رو محدود کنن
و اون طوری كه دلشون میخواد نباشن؟

اول اینکه
اگه دلخواهی است پس هرکه هرکاری كرد را نباید سرزنش كرد،
چون
دلش میخواسته
مثلا اگه کسی آومد کیف شما رو زد،
حق اعتراض نداری
چون دلش میخواسته
[حالا از بین رفتن پول کجا و ازبین رفتن سلامت اخلاقی
و روانی مردها در اثر فشارهای جنسی کجا!!!)

دوم اینکه
غریزه جنسی هم مثل غریزه گرسنگی و تشنگیه،
آیا شخص گرسنه ای كه بوی کباب به مشامش خورده و هوس کباب کرده بی جنبه است و قابل سرزنش؟
شاید بگی فرق انسان و حیوان همینه و انسان اگه دلش خواست باید بتونه خودش رو کنترل کنه مثل انسان روزه دار.
بله درسته؛
ولی
روزه دار هم بالاخره افطار میکنه،
تشنه اگه آب بهش نرسه بعد از مدتی میمیره
خودداری هم اندازه داره و این فشارهای جنسی در بسیاری از مردها بالاخره
یا باعث بیماری روانی میشه
یا مرض اخلاقی و در نهایت ممکنه به فکرر تجاوز به دیگری بیفته

سوم اینکه ما مسلمانیم و معتقدیم كه تمام احکام دینی بر اساس حکمت خداست و برای سلامت فرد و جامعه و آرامش زندگی دنيا و آخرت است.
پس بانوی مسلمانی كه با ظاهر غیر اسلامی وارد جامعه میشه
در واقع
به احکام دینش دهن کجی میکنه
و با زبان بی زبانی میگه:
من از خدا بیشتر میفهمم که چطور بگردم
یا
من خیلی شجاعم و از عذاب خدا نمیترسم( پناه بر خدا)

شاید به خاطر همین خدا در آیه 31سوره نور به خانمها فرموده:
زینت هاي خود را آشکار نکنید

حتی برای پسربچه هایی كه تفاوت جنسیت زن و مرد رو میفهمن

و به وسیله روسری گردن
و سینه خود را بپوشانید حتی پاهایتان را محکم به
زمین نکوبید
كه صدای خلخال كه زینت پنهانی شماست شنیده شود و توجه مردان جلب شود و از طرف دیگر به مرد و زن دستور داده كه مواظب نگاه‌های خود باشند.

ولی انصافا مردها نمیتوانند چشم بسته راه بروند
و قرآن فقط برای مردها نازل نشده
و زن هم باید مواظب نوع پوشش خود باشه.

پس مواظب باشیم ظاهرمون به عنوان یک بانوی شیعه
اول دهن کجی به اسلام نباشه
و قلب امان زمان(عج)
رو آزرده نکنه

دوم اینکه باعث نشه دل مردي بلرزه و آرامش روحیش به هم بخوره
و… و…

خواهرم در خیابان چهره آرایش مکن
از جوانان سلب آسایش مکن
آن وجود پاک و معصوم و تنت
بی بها مانند کالایش مکن
چشم مهدی زمان را خواهرم
با چنین کاری تو گریانش مکن.

 

موضوعات: حجاب  لینک ثابت




خیر در رضایت پدر و مادر است . . . !

 آیت الله مجتهدی تهرانی

 افرادی که پدر و مادر از آنها راضی بودند ،
دست به هر چه زدند طلا شده است .
افرادی هم که پدر و مادر از آنها راضی نبودند ، هر چه می زنند ، به درب بسته می خوردند .
همیشه هم سئوال دارند که چرا ما هر کاری می کنیم ،
جور نمی شود ؟
نمی دانند علتش چیست ؟
می گوید پدر و مادرم از من راضی هستند .
بله ، شاید در زمان حیات از شما راضی بودند ،
اما حالا که مُرده اند چون یادشان نکردی ،
از تو ناراضی شدند .
حالا که فوت کردند ، آیا برایشان کار خیری کرده ای ؟
این که هر چه تلاش می کنی نمی شود ،
به خاطر نارضایتی پدر و مادر است .
پدر و مادرتان را خیلی مراعات کنید . . . !

 

موضوعات: خانواده و زندگی  لینک ثابت




ﺧـــــﺪﺍﻭﻧـــــﺪﺍ !
ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑــــﺪﯼ ﮐﺮﺩﻧﺪ ، ﺳـﮑـــــﻮﺕ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﻣـﻦ ﺁﻣﻮﺧﺘﻨﺪ .
ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺍﻧـﺘــﻘـــﺎﺩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ،
ﺭﺍﻩ ﺩﺭﺳـــــــﺖ ﺯﯾـﺴﺘـــﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣــﻦ ﺁﻣﻮﺧﺘﻨﺪ .
ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺗـﺤــﻘــﯿـــﺮ ﮐﺮﺩﻧﺪ ، ﺻﺒــﺮ ﻭ
ﺗــﺤــﻤـــﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺁﻣﻮﺧﺘﻨﺪ .
ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺧــﻮﺑــــﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ،
ﺍﻧﺴــﺎﻧــﯿـــﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺁﻣﻮﺧﺘﻨﺪ .
ﭘــــــﺲ ﺍﯼ ﻣـﻬـــــﺮﺑـﺎﻧـــــﻢ !
ﺑﻪ ﻫﻤــﻪ ﺁﻧﻬـــــﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﺷــــﺪ ﻣﻦ ﺳﻬــﻤﯽ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ،
ﺧﯿــﺮ ﺩﻧﯿــﺎ ﻭ ﺁﺧــــﺮﺕ ﻋﻄـﺎ ﮐﻦ.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

شخصي از مرحوم آيت الله بهجت(ره) سوال مي كند ، كه ” براي رفع تنگدستي، چه عملي مفيد است؟”
آيت الله بهجت در پاسخ ، اين داستان را نقل مي فرمايند:
از آقا سید عبدالهادی شیرازی-رحمه الله- که ماشاءالله، واقعاً عالم حسابی بود، نقل کرده اند که در کوچکی بعد از فوت پدرم(میرزای بزرگ) تکفّل خانواده به عهده ی من بود.
میگوید: شبي پدرم ؛ ميرزاي شيرازي را در خواب دیدم. از من پرسیدند: آقا سید عبدالهادی، حال شما چطور است؟ میگوید در جواب گفتم: خوب نیست.
فرمود: به بچه ها و اهل خانه سفارش کنید که نماز اول وقت بخوانند، تنگدستی شما رفع میشود.

پاسخ هاي آيت الله بهجت به رازهاي دين ؛ صفحه 35

موضوعات: کلام آیت الله بهجت  لینک ثابت




ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻧﺎﻡ حسین آمد ﻭ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺷﺪم
ﺑﺎﺯ ﺍﻣﺎﺩﻩ ﻯ یک ﻣﺴﺘﻰ ﺟﺎﻧﺎﻧﻪ ﺷﺪم


ﻋﺎﻗﺒﺖ ﮐﺮﺑﺒﻼ ﺭﺍ ﺯ ﺭﺿﺎ ﻣﻴﮕﻴﺮم
ﮔﻮﺷﻪ ﻱ ﺻﺤﻦ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ ﻣﻴﻤﻴﺮم


ﺍﺯ ﻏﻢ ﻭ ﻣﺎﺗﻢ ﺍﻭﻻﺩ ﻋﻠﻰ ﭘﻴﺮ ﺷﺪم
من ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩ ﻯ ﻋﺒﺎﺱ ﻧﻤﮏ ﮔﻴﺮ ﺷﺪم


هییت ﺳینه ﺯﻧﺎﻥ ﺣﺮﻡ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ
ﻫﺮﮐﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﻫﻮﺱ ﮐﺮﺑﺒﻼ ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ…

 

 

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




يا علي مرتضي حيدر سلام
شيعه را تاج سر و سرور سلام
عالم آمد از برايت يا علي
عشق مي‌گويد ثنايت يا علي
سائل كويت شفايم مي‌دهد
بر همه دردم دوايم مي‌دهد


شيعه قلبش با ولايت مي‌تپد
قلب با شور لوايت مي‌تپد
نبض عالم زير دست پاك توست
اين همه شور و شعف پژواك توست
تو قسم ناري و در كف جنان
كعبه‌ را بودي چو درّي در ميان


قبل از آن كه حق گلِ جسمت سرشت
نام نيكت بر درِ جنّت نوشت
حق براي خلقت شعري سرود
دربِ جنت رمز نامت را ورود
«هر كه خواهد سير از كوثر شود
بايد اوّل عاشق حيدر شود»

 


حيدرا هست همه از هست توست
لحظه لحظه عمرِ شيعه دست توست
امشب از عشق تو هر جا محشر است
بر دو چشم عاشقان صد گوهر است
خرم آن دل روشن از نور تو شد
دل سراسر غرقه در شور تو شد

 


ثاني آل كسا، شاه عرب
با وجوت گشته عالم در طرب

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




رسول اکرم (ص) :

روزی رسول خدا (ص) در حین عبور از کوچه ای بعضی از کودکان را در حال بازی دید و فرمود :

وای بر فرزندان آخرالزمان از پدرانشان عرض شد یا رسول الله (ص) از پدران مشرک آنها فرمود :

نه بلکه از پدران مسلمان ایشان که هیچ چیز از فرائض و احکام مذهبی را به آنان نمی آموزند و اگر خود فرزندان به دنبال فراگیری پاره ای از مسائل دینی بروند آنها را از اداء این وظیفه مقدس باز می دارند و تنها به این قانع هستند که فرزندانشان به دنبال کسب و تجارت روند و متاع ناچیزی از دنیا بدست آورند بدانید من از این قبیل پدران بیزار هستم و آنها نیز از بستگی به من بری اند.

مستدرک الوسائل جلد 2 صفحه 625

موضوعات: روایات  لینک ثابت




علامه حسن حسن زاده آملی:
گفته ‏اند آدمى به دو سالگى (بچه،كودك) به حرف درمیآيد اما تا خاموشى اختيار كند سال‏ها طول میكشد. به حرف درآمدن زود است اما سكوت خيلى مشكل است و خيلى رياضت میخواهد، و چقدر زحمت میخواهد و چقدر كشيك نفس كشيدن میخواهد تا سكوت اختيار شود و تا حرف‏ها جمع و جور و غربال گردد تا هرزه‏ گو و هرزه خوار نباشد و روى حساب حرف بزند سپس كم‏ كم میبينيد كه قلمش سنگين میشود وعبارت‏هاى او وزين میگردد، و لذا آدم ساكت و آرام كه حرف نمیزند يك وقتى میبينيد كه به حرف درآمده هر جمله اش كتابى میشود و اگر دست به قلم شود و چيزى بنويسد بايد نوابغ دهر جمع شوند تا آن را شرح كنند.
چنين انسانى با سكوت در گفتارش بركت پيدا میكند و قول ثقيل می‏شود: «إنا سنلقى عليك قولا ثقيلا» دیگر حرف و قول او سبک نیست و لذا افراد ساکت دیرگو و گزیده گو میشوند مثل معروفى هم هست كه: «المكثار مهزال» پرگو بالأخره هرزه ‏گو و هزل‏گو میشود.

دروس شرح فصوص الحکم قیصری

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




خدایا من شنیدم که امام حسین(ع) با لب تشنه شهید شده،

من هم دوست دارم که اینگونه شهید شوم.

من شنیدم که سر امام حسین(ع) را از قفا بریدند،من هم دوست دارم سرم از قفا بریده شود.

خدایا من شنیده ام که سر امام حسین (ع) بالای نیزه قرآن خوانده.

من که مثل امام حسین(ع) اسرار قرآنی نمی دانستم که بتوانم با آن انس بگیرم

که حالا بعد از مرگم بخوانم

ولی به امام حسین(ع) خیلی علاقه و عشق دارم

دوست دارم وقتی شهید می شوم سر بریده ام به ذکر«یا حسین ، یا حسین»باشد.»

وصیت نامه شهید علی اکبر دهقان

…..

در جاده بصره-شلمچه در حال حرکت بودیم که انفجار های پیاپی صورت گرفت

و دشمن شدیداً جاده را کوبید.

در این لحظه دیدم که شهید علی اکبر دهقان مورد اصابت ترکش قرار گرفت

می خواستیم پیکر مطهرش را سریع برداریم و از منطقه دور شویم ولی بدنش سر نداشت

فریاد «یا حسین»به گوش رسید وقتی دنبال صدا رفتیم صحنه ای دیدیم

که تمام ده یا پانزده نفری که آنجا بودیم دیگر یارای جمع آوری پیکر را نداشتیم

در آن وضعیت ایستادیم و فقط گریه کردیم.

سر بریده ی شهید دهقان لحظاتی فریاد «یا حسین»سر می داد.

راوی:حجة الاسلام صادقی سرایانی

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت





تا حالا فک کردی داستان کدوم شهید جذابتره یا ادم رو بیشتر متحول میکنه؟؟

بد نیست یه دور لیست پایین رو ببینی
گاهی واقعا انتخاب سخته مگه نه ….؟

شهیدی که نشانی قبر خود را داد
 شهید حمید (حسین) عربنژاد

شهیدی که قرضهای یک نفر را داد
شهید سید مرتضی دادگر درمزاری

شهیدی که بدنش با اسیدهم از بین نرفت و پس از ۱۶ سال با پیکر سالم به میهن بازگشت
شهید محمدرضا شفیعی ۱۴ ساله

شهیدی که از بهشت برای فرزندش نامه نوشت
 شهید محمودرضا ساعتیان

شهیدی که در قبر خندید
 شهیدمحمدرضا حقیقی

شهیدی که عراقی ها برایش ختم گرفتند
 شهید عباس صابری

شهیدی که روز تولدش شهید شد
 شهید سید مجتبی علمدار

شهیدی که هرهفته مادرش را سر قبر صدا میزد
 شهید مستجاب الدعوه سید مهدی غزالی

شهیدی که لحظه خاکسپاریش خندید
 شهید علیرضا حقیقت

شهیدی که غرور امریکایی ها را شکست
شهید نادر مهدوی

شهیدی که عکسش در اتاق رهبر است
 شهید هادی ثنایی مقدم ۱۵ ساله

دو شهیدی که پیکرشان هنگام نبش قبر سالم بود
شهید بهنام محمدی از دوران دفاع مقدس و شهید رخشانی از شهدای قبل از انقلاب که توسط ساواک شهید شد

شهیدی که سیدحسن نصرالله سخنرانی خود را با نام او نامگذاری کرد
شهید احمد علی یحیی

شهیدی که قبرش بوی گلاب میدهد
 شهید سیداحمد پلارک

شهیدی که پیکرش را کسی تحویل نگرفت
شهید رجبعلی غلامی از افغانستان

شهیدی که سر بی تنش سخن گفت
شهید علی اکبر دهقان

شهیدی که بخاطر فاش نکردن رمز بی سیم بدنش قطعه قطعه شد
 شهید بروجعلی شکری

شهیدی که با وجود اینکه بدنش به استخوان تبدیل شده بود اما پاهایش درون پوتین سالم بود
 شهید محمدحسین شیرزاد نیلساز

شهیدی که عاشورا متولد شد واربعین به شهادت رسید
شهید مهدی خندان

شهیدی که با پیشانی بند “یاحسین شهید” ایرانی بودنش محرز شد
 از شهدای گمنام هستند

شهیدی که بر بدنش عکس یک زن خالکوبی بود
ایشان غواص بودند دوست نداشت کسی ان تصویر را ببیند برای همین جاویدالاثر شدند و پیکرشان در اروند ماند و علیرغم ذکر داستانشان همرزمانشان اسم ایشان را ذکر نکردند

 

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت





آه” از اسماء خداست

ﻗَﺎﻝَ ﺃَﺑُﻮ ﻋَﺒْﺪِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ:
ﺇِﻥَّ ﺁﻩ ﺍﺳْﻢٌ ﻣِﻦْ ﺃَﺳْﻤَﺎﺀِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻋَﺰَّ ﻭَ ﺟَﻞَّ ﻓَﻤَﻦْ ﻗَﺎﻝَ ﺁﻩ ﻓَﻘَﺪِ ﺍﺳْﺘَﻐَﺎﺙَ ﺑِﺎﻟﻠَّﻪِ
ﺗَﺒَﺎﺭَﮎَ ﻭَ ﺗَﻌَﺎﻟَﻰ .
ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ :
” ﺁﻩ ” ﻧﺎﻣﯽ ﺍﺯ ﻧﺎﻡ ﻫﺎﯼ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺳﺖ،
ﻫﺮ ﮐﺲ ﮐﻪ ﺁﻩ ﺑﮕﻮﯾﺪ ، ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺗﺒﺎﺭﮎ ﻭ ﺗﻌﺎﻟﯽ ﺍﺳﺘﻐﺎﺛﻪ
ﻭ ﻃﻠﺐ ﻧﯿﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ﺍﻟﻬﯽ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺁﻫﯽ ﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻧﮕﺎﻫﯽ.

منبع: بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ جلد ‏90 ؛ صفحه 393 و معانی الخبار

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




دعاى جهت ثابت ماندن در دين در زمان غيبت

در كتاب مستطاب كافى به اسنادش از يونس بن عبدالرحمن و ايشان از عبداللّه بن سنان روايت نموده كه گويد حضرت صادق عليه السلام فرمودند زود باشد كه مصيبت زده شويد به شبهه و شك در دين خود پس بدون پرچمدار آشكار و امام راهنما خواهيد ماند و از اين مهلكه و مصيبت نجات نيابد مگر كسى كه بخواند دعاى غريق را. مرتب فرمودند مى گويى :

يا اللّه يا رحمن يا رحيم يا مقلب القلوب ثبت قلبى على دينك .

موضوعات: امام زمان (عج)  لینک ثابت




 

هر كس چهل روز صبح بخواند خداوند ديدار حضرت مهدى عليه السلام را روزى او گرداند. (ان شاء اللّه )
به اين صورت كه در چهل روز 17488 مرتبه به صورت زير هر روز 360 مرتبه به غير از روزهاى دهم ، بيستم و سيم و چهلم كه اين چهار روز روزى 1132 مرتبه دعاى فوق را بايد بخواند تحت شرايط زير:
1 - با وضو باشد؛
2 - رو به قبله در جاى پاك بنشيند؛
3 - اول صلوات بفرستد؛
4 - از گناهان استغفار نمايد؛
5 - اين دعا را يك مرتبه بخواند.

يا من هو اقرب الى من حبل الوريد يا من هو فعال لما يريد يا من يحول بين المرء و قلبه يا من هو بالمنتظر الاعلى يا من ليس كمثله شى ء و هو على كل شى ء قدير.

6 - اصل دعا را بخواند:

يا اللّه يا محمد يا على يا فاطمه و بنيها يا صاحب الزمان ادركنى يا فارس الحجاز ادركنى يا ابا صالح ادركنى و لاتهلكنى .

همه روز 360 مرتبه فقط روز دهم و بيستم و سيم و چهلم 1132 مرتبه .
7 - ده مرتبه صلوات ؛
8 - فاتحه و اخلاص بخواند؛
9 - اگر سوره اخلاص را بيشتر بخواند بهتر است زيرا اسم اعظم دارد.
خواندن اين دعا آثار عجيب وافعال غريبه دارد.

موضوعات: امام زمان (عج)  لینک ثابت


...


موضوعات: مناجات  لینک ثابت




موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع), گالری تصاویر  لینک ثابت




مزاج گناه سرد است

و بر مزاج سرد و تر مغز می‌افزايد و به خواب سنگين می‌انجامد، لذا در روايات داريم خيلی ها بر اثر گناهان می ميرند و گناه عمر را كوتاه ميكند،

چون سردی عصيان، انسان را از تعادل حقيقی كه در قالب مكتب تشيع بر ما ارزانی شده است، دور ميكند و باعث ضعف حرارات غريزی بدن ميشود…

برای نمونه خوب است بدانيم نگاه به زن نامحرم، صفرای فاسد را بالا می‌برد و در مقابل نگاه به همسر، مزاج را تعديل می‌كند.
بد نيست به اين نكته نيز اشاره كنيم كه مزاج اطاعت از خداوند
گرم است و گرمی طاعت، موجب تقويت حرارت غريزی ميشود و در نتيجه انسان‌های مطيع خداوند، معمولا عمر طولانی دارند.
حقيقت گسترده خواب بر چشم بسياری از ما كم اهميت است، اما اگر بدانيم خواب هم جزئی از زندگی ماست، می‌توانيم از لحظه لحظه آن بهره‌برداری كنيم.
 به فرموده اميرالمؤمنين عليه‌السلام، وقتی مؤمن ميخوابد، روحش به عرش الهی می‌رود، اما وقتی برمی‌گردد، شياطين در آن دست‌كاری می‌كنند… اگر فرد با وضو بخوابد، شياطين نميتوانند دست‌بردی به آن بزنند.

خواب دارای طبيعتی سرد است، بنابراين نبايد قبل از خواب فعاليت گرم و شديد انجام داد. معده انسان نبايد هنگام خواب زياد پر يا خالی باشد. اگر كسی با معده پر بخوابد، بخارات حاصل از هضم ناقص غذا به مغز رسيده و آرامش او را می‌گيرد و منشأ خواب‌های پريشان می‌شود.
همچنين در روايات داريم با شكم گرسنه نخوابيد و حتما شام بخوريد، حتی يك دانه خرما.

 اميرالمؤمنين عليه‌السلام فرموده‌اند: خوابيدن به پشت، خواب انبيا و خوابيدن به شانه راست خواب مؤمنان است. خوابيدن به شانه چپ، خواب كفار و منافقين و خوابيدن به شكم، خواب شياطين است.
وقتی به پهلوی چپ ميخوابيم، اعضای درون سينه به قلب فشار می‌آورند و قلب مؤمن كه مركز الهامات و اشارات الهی است، نمی‌تواند كارش را به‌خوبی انجام دهد و از ديدن رؤياي صادقه محروم مي‌شود.
خواب به شكم هم بدترين خواب است؛ چون اخلاط غليظ بدن را به سمت قلب می‌كشاند، پس چشم‌ها پف می‌كند، زبان سنگين و دهان بدبو می‌شود.
برای كاهش مقدار خواب، بهتر است هر شب قبل از خواب،بوی خوش استنشاق كرده و پس از آن در هر يك از مجاری بينی چند قطره عصاره سياه‌دانه بچكان

 بحارالانوار، ج4، ص145

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




شیخ اسماعیل دولابی :

خیلی نگو من گناهکارم.
هی نگو من گنهکارم. این را ادامه نده تا خودت هم به این یقین برسی.
روی صفات خوب و کارهای خوبت کار کن تا روی اونها به یقین برسی.
معصیت را به یقین نرسان.
ایمان را به شک تبدیل نکن.
تاثیر زبان اینست که اگر چهار مرتبه بگویی بیچاره ام و عادت کنی، اوضاع خیلی بی ریخت می شود…
همیشه بگویید الحمدلله، شکر خدا.
بلکه بتوانی دلت را هم با زبانت همراه کنی.


موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




:از حضرت امام زين العابدين (عليه السلام) منقول است كه فرمود: مردى با خانواده خويش از راه دريا مسافرت كرده و سوار كشتى شدند و در اثر نامساعد بودن دريا كشتى آنان شكسته و خرد شد جمعيتى كه در كشتى بودند همه آنها هلاك و غرق آب شدند جز همسر آن مرد كه روى تخته پاره كشتى قرار گرفته و امواج پيكر او را به لب دريا انداخت زن به جزيره‏اى از جزاير دريا پناهنده شد و در جزيره با مردى كه راهزن بود مصادف گرديد كه شغل او هميشه ناراحت كردن مردم بود.

و در آن جزيره خود را مخفى مى ‏ساخت براى اذيت كردن ناگهان چشم گشود و زنى را ديد بالاى سرش ايستاده است گفت: آيا تو انسانى يا جن هستى زن جواب داد از انس هستم راه زن بدون اينكه با او حرفى بزند جلو او نشست و خواست با او عمل خلاف عفت مرتكب بشود.

زن كه خود را در چنگال يك مرد بى‏ايمان و از خدا بى خبر گرفتار ديد مضطرب گرديد راهزن گفت: چرا ناراحتى آن بانوى با ايمان گفت: از خدا ترس دارم دزد گفت: از اين عمل و از اين كار تا حال انجام داده‏ايد زن جواب داد نه بخدا قسم آن مرد گفت: تو اينقدر از خدا ترس دارى در حاليكه تا اين موقع همچو عمل زشت را به جا نياوردى و الان نيز نفرت دارى پس بخدا قسم من از تو اولى ترم كه از خداى خود ترس داشته باشم.

پس از اين از بانو كناره گرفت و بجانب اهل عيال مراجعت نمود و در اثناء راه نفس خود را مورد مذمت قرار داد و توبه كرد و واقعا پشيمان شد از عمل سابق خود.

اتفاقا با راهب نصارا در راه تصادف و برخورد نمود كه آفتاب سوزان بر سر آنان مى‏تابيد آن مرد دير نشين به آن جوان گفت: از خدايت بخواه كه تكه ابرى بفرستد و بر سر ما سايه افكند تا از شدت حرارت خورشيد راحت شويم.

جوان در جواب گفت: من پيش خدا آبرو ندارم زيرا تا حال كار نيك بجا نياوردم و جرات ندارم از خدا چيزى در خواست نمايم.

عابد دير نشين گفت: پس من دعا كنم و تو آمين بگو جوان جواب داد قبول كردم راهب رو بطرف خدا نمود درخواست حاجت خويش كرد جوان نيز آمين گفت فورا به امر پروردگار لكه ابرى در آسمان پيدا شد و! سر آنان سايه افكند و مدتى زير همان ابر راه رفتند و پس از زمانى به سر دوراهى رسيدند و از يكديگر جدا و مفارقت نمودند و هر كدام راه خود را پيش گرفت ناگهان راهب ديد تكه اب بالاى سر آن جوان به حركت در آمد.

عابد گفت: اى جوان تو خوبتر از من بوده‏اى و براى احترام و مقام تو بوده است كه خداوند اين قطعه ابر فرستاده بود خواهش دارم از قصه و سرگذشت خود مرا مطلع ساز.

جوان داستان خود را با آن زن به عابد شرح داد راهب گفت: اى جوان بدان در اثر خوف و ترس كه بخود راه داده‏اى خداوند از سر تقصيرات تو گذشته و ترا آمرزيده و متوجه باش كه ديگر پس از اين به طرف معصيت نروى‏(1)
اينكه حضرت امام صادق (عليه السلام) فرموده است كسى كه از گناه توبه كند مثل اينكه گناه نكرده است همين روايت بود كه ذكر شد آن جوان توبه كرد خداوند تبارك و تعالى هم او را پاك كرد و دعايش مستجاب كرد و در آخرت هم اهل بهشت است و در دنيا در پيش مردم عزيز و محترم و امين مال مردم است اما شيطان قوى است انسان را وادار مى‏كند به معصيت بعد گرفتارش مى‏كند حالا يا به مال يا به مقام شاعر خوب سروده:

آنكس كه بداند و بداند كه بداند

اسب شرف خويش از گنبد گردن بجهاند

آنكس كه بداند و بداند كه بداند

زود بيدار كنش خفته نماند

(1) - اصول كافى ج 2 ص 69

موضوعات: حکایات جالب و شنیدنی  لینک ثابت




اینجا اسمانش پاک پاک است
فرشتگان در گذرند
اینجا دلشکستگان جمع امدن
اینجا همه دعوت شده اند
واینجا چه خوب صاحبخانه از مهمانانش پذیرایی میکند
که مدتها در کنارش باشی احساس خستگی وملالت نخواهی کرد
بلکه هر روز خالی خالی تر از درد درون میگردی
وسبک وسبک تر چونان پرنده ای که بال پرواز پیداکرده ای انگار دراین باغ پر از کرامت فرشتگان تو را فرا می خوانند تا تورا به اوج خوبیها ببرن
گرچه تو خود لحظه ورودت نقطه سیاهی بیش نبودی واین جا بود که لحظه لحظه اش تورا صیقلی داد
وتو اکنون چونان اینه ای پاک پاک به لطف وکرم دوست
دعا گوی اعضای گروه
نائب زیارت حرم ملکوتی امام هشتم علی بن موسی الرضا(ع)

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




خداوندا دلم تنگ حسین است
دلم خاک کف پای حسین است

خدایا کاش شهرم کربلا بود
سرم هم مبتلا برنیزه هابود

چنان مستم نما از جام مولا
که جان بیرون رود از عشق مولا

حسین ابن علی شمع وجود است
که فارغ ازهمه بود و نبود است

خدایا تار و پودم کربلاییست
که آسایش در این ملک بلانیست

منم پروانه مولاگشته شمعم
مکن تفریق بر او گشته جمعم

طریق عشق بازی راز دارد
بنازم دلبرم را ناز دارد

کشم نازت به جانم حضرت عشق
فدای تارمویت حضرت عشق

خداوندا بهشتم کربلا کن
وجودم را به اقا مبتلا کن

بهشت من تماشای حسین است
نی ام سرگشته ازنای حسین است

 

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




زیبایی اش بهم زده نظم قطار را
این ایستگاه می برد از دل قرار را

برشانه های باد، رها گشته پرچمی…
دلبر گشوده گیسوی دنباله دار را

مجبور میشویم که دیوانه ات شویم
عشقت گرفته از دل ما اختیار را

در حسرت نگاه تو عمری چشیده ام
با زخمهای خود نمک انتظار را

آهوی دل به پنجره فولاد بسته ام
تقدیم میکنم به شما این شکار را


 

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




بعضی ها چهره شان خیلی معمولیست
امّـــــــــــا……
آنچه در قسمت چپ سینه شان می تپد دل نیست،
اقیــــانــــوس محبّـــت است.
بعضیها تُنِ صدایشان خیلی معمولیست ،
امّــــــــــا …..
سخن که میگویند، در جادوی کلامشان غرق میشوی
بعضیها قد و قامتشان معمولیست
امّــــــــــا…..
حضورشان تپش قلب می آورد
بعضیها خیلی معمولی هستند
امّـــــــــا ….
همین معمولی بودنشان ، است که در کنارشان به ارامش میرسی
فقط آرامش مهم است.
ثروت،شهرت،زیبایی و جمال…
همه عادی میشوند
فقط قلب آدم هاست که اهمیت دارد.

 

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

می دونی می خوام کجا برم
می دونی می خوام چیکار کنم

می خوام برای کفترا
یه خورده گندم ببرم

اونجا که گنبدش طلاست
با کفتراش پر بزنم

دوسش دارم اماممه
در خونشو در بزنم

بعضی شبا تو خونمون
بابام به مادرم می گه

می خوام برم امام رضا
به خدا دلم تنگ دیگه

بابام می گه امام رضا
مریضا رو شفا می ده

دوای درد مردمو
از طرف خدا می ده

می خوام برم به مشهد و
یه هفته اونجا بمونم

تو حرم امام رضا
نماز حاجت بخونم

بهش بگم امام رضا
مریضا رو شفا بده

دوای درد مردمو
از طرف خدا بده

آقاجون می خوام بیام به مشهدت
به طواف کفترای گنبدت

براشون یه کیسه گندم بیارم
خبر از دردای مردم بیارم

بهشون بگم برام دعا کنن
اونقدرتا که تو رو رضا کنن

 

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




 

هنگام خطر نخفته ام ای مردم
هرجا که رسیده گفته ام ای مردم

ما بسیجی و همیشه غیرت داریم
ما در دل خود نور بصیرت داریم

ما را به مخالفان دین کاری نیست
ما را به نگاه مارقین کاری نیست
باحیله و دام قاسطین کاری نیست
با غیر امیرمومنین کاری نیست

همراه علی میثم تمار شدیم
همراه علی مالک و عمار شدیم

دل را به هوای دلبری خوش کردیم
سر را به هوای سروری خوش کردیم
پا را به رکاب صفدری خوش کردیم
جان را به فدای رهبری خوش کردیم

مامفتخریم امیر و رهبر داریم
ما مفتخریم نائب حیدر داریم

تا بر سر ما دست ولایت باشد
تا در دل ما شور شهادت باشد
تا روح خدا امام امت باشد
تا سید ما امین و حجت باشد

هم صف شکن خط مقدم هستیم
هم سینه زن ماه محرم هستیم

ما در سرمان شور حسینی داریم
در سینه ی خود حب خمینی داریم
تا روحیه ی بدر و حنینی داریم
بر گردن خود همیشه دینی داریم

سرمنشاء انقلاب ما عاشوراست
این مملکت حسینیان پابرجاست

دل در پی زور و زر نباشد خوب است
دنبال هوس اگر نباشد خوب است
چون طلحه ی فتنه گر نباشد خوب است
با زبیر. همسفر نباشد خوب است

بیعت شکنی با ولی نه…نه…نه
خون کردن بر دل علی نه..نه…نه

در مُلک خدا دربه دری ممنوع است
در محضر دین خیره سری ممنوع است
در کشور ما فتنه گری ممنوع است
بد گفتن پشت رهبری ممنوع است

ای حیله گران بی خرد و بی هدفید
حرفی بزنید دوباره با ما طرفید

ما در نهم دی که قیامت کردیم
از نهضت کربلا حمایت کردیم
یادی ز امام پیر امت کردیم
با خامنه ای دوباره بیعت کردیم

ما هر نه دی ذکر فرج میخوانیم
از برکت ثامن الحجج میخوانیم

وقتی که دلیل التهابی روضه ست
وقتی که نوای مستجابی روضه ست
وقتی که مسیر انتخابی روضه ست
وقتی که دوام انقلابی روضه ست

هر بیرق مشکی عزامان عشق است
جمهوری اسلامی ایران عشق است

سرباز خدا و اهل ایمان هستیم
ما حامی خط به خط قرآن هستیم
ایرانی و از تبار سلمان هستیم
چون ماحصل خون شهیدان هستیم

دل در گرو حضرت سلطان داریم
ما همت و باکری و چمران داریم

در فکه و یاد رفقا سرّی هست
در خاطره های شهدا سرّی هست
در ندبه و صبح جمعه ها سرّی هست
در یوسف فاطمه(س) بیا سرّی هست

این شام فراق ما سحر می گردد
منجی به میان شیعه برمی گردد

شد ذکر دعای قلب ما یا زهرا
شد شور و نوای ذکر ما یا زهرا
شد رمز شروع حرب ما یا زهرا
شد کاشف همّ و کرب ما یا زهرا

 

 

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




سبک زندگی يعنى آن رفتارهایی که از ما سر می زند. این رفتارها تابع تفکرات ماست.
وقتی نحوه ی اندیشیدن ما عوض شود طبعاً طور دیگری عمل می کنیم.
افکار ما در یک سری چارچوب های ذهنی، مانند مایع سیال ریخته می شود. در واقع همه ی ما چارچوب ذهنی داریم که توسط این چارچوب ها دنیا را می بینیم. هیچ کسی نیست که چارچوب ذهنی نداشته باشد.
این چارچوب های ذهنی از ارزش های دینی و اجتماعی یک جامعه نشات می گیرد، مانند قالبی می ماند که در آن آب ریخته می شود، فراموش نکنیم این قالب به محتوای آب فرم می دهد.
پس علاوه بر این که مایع مهم است، قالبی که مایع در آن قرار می گیرد نیز مهم است.
امروزه برای این که سبک زندگی ساخته شود باید دو چیز تغییر کند، یکی چارچوب ذهنی و دیگری اطلاعات دریافتی.
اطلاعاتی که به ما می رسد کاملا دسته بندی شده است، این طور نیست که به راحتی هر اخباری به ما برسد.
امروزه ۹۵٪ اخبار دنیا توسط فقط چهار بنگاه خبری یعنی آسوشیتدپرس، یونایتد پرس، فرانس پرس و رويترز تولید می شود.
در واقع یک انحصار خبری عجیب و غریب وجود دارد.
و شما مدام در حال کنترل و مدیریت ذهن هستید. و این در آخرالزمان به اوج خودش می رسد. آنها چارچوب های ذهنی و مدل فکر کردن شما را می سازند. توهم غلطی در بین شیعیان صورت گرفته که آتش جهنم بر محب اهل بیت حرام شده، این حرف باطلی است. آتش جهنم بر شیعه ی اهل بیت حرام است نه محب اهل بیت. شیعه یعنی چی؟ یعنی قدم به قدم جا پای اهل بیت گذاشتن.
روایت داریم از امیرالمومنين (ع) که برخی از شیعیان ما سیصد هزار سال از عذابشان در طبقه ی بالای جهنم می گذرد، سپس خدا به ما اذن شفاعت می دهد.
این چه محبتی است که هر کاری امیرالمومنين (ع) انجام داده برعکسش را انجام دادی! این توهم و غیر عقلانی است که یک چارچوب ذهنی اشتباهی برای فرد می سازد که هر خطایی انجام دهد.
ما صبح تا شب بمب باران اطلاعات می شویم و هرچه در آخرالزمان پیش برویم بیشتر می شود. چون فتنه ی دجال بیشتر می شود و مرکب دجال رسانه است.
شما بدان آن که بفهمید آنالیز می شوید و بر مبنای آنالیز صورت گرفته برنامه‌ریزی می شوید.
چقدر مردم ما سواد رسانه ای دارند؟ تقریبا هیچی! سواد رسانه ای در کشور ما بسیار پایین است فلذا هر اطلاعاتی را راحت قبول می کنند.
هر ۲۴ ساعتی که می گذرد ۳۵۰۰ ساعت برنامه ی تلویزیونی ویژه ی ایرانیان پخش می شود. جمهوری اسلامی ایران اولین منطقه ای هست که در کل دنیا بیشترین برنامه های رایگان برایش پخش می شود!
بارها گفتم BBC انگلیسی برای پخش خبر برای مردم بریتانیا مالیات می گیرد، ولی برای ما رایگان این کار را انجام می دهد!
پیامک های دریافتی ، بنرهای تبلیغاتی خیابان، بحث هایی که در گروه ها شکل می گیرد و تبلیغات تلویزیونی مدام در حال مدیریت ذهن شماست.
تمام این تبلیغات یک اصل اساسی دارد این که نیازی را در شما به وجود بیاورد که برای بر طرف کردن این نیاز سراغ آنها بروید.
آخرالزمان عرصه به وجود آمدن نیاز های واهی در شماست که باید بتوانید خوب مدیریت کنید.


استاد رائفی پور

 

موضوعات: سبک زندگی اسلامی  لینک ثابت




آیات فراوانی از قرآن کریم به مسئله حقوق بشر اشاره دارد. قبل از آوردن نمونه‌ای از آیات، بیان این مطلب لازم است که حقوق بشر ـ به مفهوم قرآنی آن ـ با حقوق بشر غربی متفاوت است. در غرب، حقوق بشر، مبتنی بر اومانیسم (اصالت انسان و انسان محوری) مادیت و منافع مادی فردی و طبقاتی و… است؛ امّا قرآن، در تمامی زمینه‌ها و فضایل و کرامات و با در نظر گرفتن همه مصالح و جنبه‌های مادی و معنوی، از حقوق بشر سخن می‌راند.

از دیدگاه قرآن و بر اساس آیه 70 سوره مبارکه «اسراء» انسان، کرامت ذاتی دارد: «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ»؛ ما آدمی زادگان را گرامی داشتیم. برای به فعلیت رساندن این خصلت ذاتی، مقاماتی گران‌قیمت به او عطا شده که به هیچ یک از دیگر موجودات، داده نشده است و در هیچ مکتبی مانند اسلام، چنین حقوقی که لایق انسان باشد، به چشم نمی‌خورد.

اکنون به چند نمونه آیات قرآنی درباره کرامت، شخصیت و حقوق انسان اشاره می‌کنیم:

1. انسان به خدای متعال قرب تکوینی دارد: «وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ»؛ و هنگامی که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعای دعاکننده را به هنگامی که مرا می خواند، پاسخ می گویم!(بقره/ 186). این بالاترین کرامتی است که خداوند در حق انسان قائل شده است.

2. انسان، خلافت الهی را به عهده دارد: «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الاْرْضِ خَلِیفَةً»؛ من در روی زمین جانشین برای خودم قرار دادم. (بقره/ 30)

3. حق انتخاب آگاهانه و آزادانه (که لازمه آن، اختیار است) برای انسان محفوظ است: «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ»؛ کسانی که سخنان را می‌شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می‌کنند. (زمر/18)، «إِنَّا هَدَیْنَـهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَ إِمَّا کَفُورًا»؛ ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد (و پذیرا شود) یا ناسپاس. (انسان/ 3)

4. پیمودن راه حق بعد از انتخاب آگاهانه برای او آسان شده است: «ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ»؛ سپس راه را برای او آسان کرد.(عبس/ 20)

5. بارهای سنگین و زنجیرهای دست و پاگیر با آمدن پیامبران از دوش او برداشته شده است: «وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلَـلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ»؛ و بارهای سنگین و زنجیرهایی را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر می‌دارد. (اعراف/ 157)

6. موارد دیگری از قبیل: قرار دادن تمامی مواهب مادی و معنوی برای او در جهت رسیدن به کمال نهایی (انعام، 104)، انسان، مخلوقی برگزیده شده از بین همه مخلوقات عالَم (طه، 122)، تأکید بر حفظ شرافت انسان (یوسف، 50) موجودی که محور و هدف رسالت‌های رسولان است. (اسراء/ 9، 10)

قدرت تسخیر انسان، در عالم طبیعت (لقمان/ 20) برخورداری او از عقل و قدرت تدبر و تفکر که منشأ اراده و انتخاب و اختیار و آزادی است (اسراء/ 36)، حق حیات، حرام بودن قتل او و… احتراماتی است که قرآن برای انسان قائل شده است.

آنچه قرآن درباره حقوق بشر بیان کرده، نشانگر آن است که انسان، برترین مخلوق است و بالاترین حقوق، کرامت، فضیلت و شخصیت به او عطا شده است.

موضوعات: قرآن کریم  لینک ثابت




خداوند متعال به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام فرمود :
اي موسي !
من شش چيز را در شش جا قرار دادم؛ ولي مردم در جاي ديگر آنها را جست و جو می کنند و این درحالی است که هرگز آنها را در آنجا نخواهند يافت :

1- راحتي و آسایش مطلق را در ‘’ آخرت'’ قرار دادم، ولي مردم در ‘’ دنيا ‘’ به دنبال آن مي‌گردند!

2- عزت و شرف را در ‘’عبادت'’ قرار دادم، ولي مردم آن را در
‘’ پست و مقام ‘’ ميجويند!

3- بي‌نيازي را در ‘’قناعت'’ قرار دادم، ولي مردم آن را در ‘’زيادي مال و ثروت'’ جستجو مي‌كنند!

4- رسیدن به بزرگی و مقام را در ‘’فروتني'’ قرار دادم، ولي مردم آن را در ‘’ تكبّر و خود برتر بيني'’ ذ می جویند!

5- کسب علم را در ‘’گرسنگي و تلاش'’ قرار دادم، ولي مردم ب ا ‘’شکم سیر'’ دنبال آن مي‌گردند!

6- اجابت دعا را در “” لقمه حلال قرار دادم، ولي مردم آن را در ‘’طلسم و جادو'’ جستجو میکنند!

مستدرك الوسائل ،
ج 12 ، ص 173 ، باب 101

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




آیت الله بهجت (ره ) میفرمودند؛ مثل ما تنبل نباشید، زود زود به مشهد بروید.
 گاهی موانع بزرگی با یکبار مشهد رفتن از سر راه ما برداشته میشوند.

 هنگامی که به حرم مشرف شدید به عدد اسم ابجد امام رضا علیه السلام یعنی هزار و یک مرتبه ” یا رئوف و یا رحیم ” بگویید. زیارت کنید، نماز زیارت بخوانید و بعد به امام رضا علیه السلام بگویید ؛ دست خالی آمده ام، گره به کارم افتاده است، شما مشکلم را حل کنید.

 برگردید و ببینید امام رضا علیه السلام چطور مسیر را برای شما هموار میکند.

 او حجت خدا و پناه شیعه است. آسمان و زمین و آنچه بین آندو است، در اختیار امام رضا علیه السلام است.

 خود را قطره ای از دریای امامتش فرض کن تا محبتش را نسبت به خود درک كني

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت





گشودن گره از کار گرفتاران از برترین لذت های معنوی است. نشاندن نشاط و شادی در دل انسان ها و زدودن رنج و مشقت از چهره دردمندان، بسیار سرور آفرین است. عارفان بر این باورند که راه انس با خدا، احسان به خلق است. اگر کسی بخواهد حال دعا داشته باشد و از ذکر و مناجات با خدا لذت ببرد، باید برای خدا، در خدمت خلق خدا باشد. شیخ رجب علی خیاط از عارفان معاصر سفارش می کند: «اگر می خواهی به حقیقت توحید راه پیدا کنی، به خلق خدا احسان کن.» همچنین در سخنی دیگر می گوید: «آنچه پس از انجام فرایض، حال بندگی خدا را در انسان ایجاد می کند، نیکی به مردم است».

امیرمؤمنان علی علیه السلام در حدیثی بسیار نعز می فرماید:

همانا خدا را بندگانی است که به آنان نعمت های ویژه ای می دهد تا به سود مردمان به کار گیرند. پس تا هنگامی که از آن ببخشند، نعمت ها را در دست آنان وامی نهد و چون از بخشش باز ایستند، نعمت ها را از ایشان بستاند و دیگران را بدان مخصوص کند.

این نیز کلام خدمتگزار گمنام کوفه در شب های تار است که به جابر فرمود:

آن که نعمت خدا بر او بسیار بود، نیاز مردمان به او بسیار بوَد. پس هر که در آن نعمت ها برای خدا کار کند، خدا نعمت ها را برای وی پایدار کند و آن که آن را چنان که واجب است به مصرف نرساند، نعمت او را ببرد و نیست گرداند.

پیام متن:

1. خدمت رسانی به مردم و گره گشایی از کار آنان، از برترین و لذت بخش ترین اعمال است.

2. خدمت به خلق خدا، راه قرب به خداوند را هموار می سازد.

3. صرف نعمت های الهی در راه بندگان خدا، یکی از عوامل پایداری نعمت هاست.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




مَنِ آلوده کجا مَحفِل ابَرار کجا

این همه خوب کُجا و مَنِ بیمار کُجا

اَز خِجالت چه کُنم او که خودُش می داند
مَنِ بَدبخت کُجا مَحرَمِ اَسرار کُجا

نَمَکی راکه بِه حُر داد بِه چون مَن نَدَهَند
مَنِ دِل مُردهِ کُجا سُفرهِ اِفطار کُجا

هَمه مَشغولِ مُناجاتُ و عِبادت هَستَند
این هَمهِ مَست کُجا و مَنِ بیکار کُجا

بارها گُفت فَرار اَز دَرِ مَن بَدبَختی ست
جُملهِ دوست کُجا عَبدِ گُنهکار کُجا

باز یک سال دَویدَم پِی اَمیالِ خودَم
مَنِ مُحتاج کُجا دَستِ طَلَبکار کُجا

دَستِ خود را هَمهِ جا بَهرِگِدایی بُردَم
وَلی این خَلق کُجا دَستِ عَلَمدار کُجا

 

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




اول : خدا را شناختیم ولیکن حقش را ادا نکردیم..


دوم : گمان بردیم که پیامبر خدا رو دوست داریم ولي درود وسلام نميفرستيم..


سوم : قرأن را قرائت کردیم ولی بدان عمل نکردیم..


چهارم : نعمت خدا را خوردیم ولی شکرش را بجا نیاوردیم..


پنجم : گفتیم شیطان دشمن ماست ولی با او در امور توافق کردیم..


ششم : گفتیم بهشت حق است ولی برای رسیدن به آن کوشش نکردیم..


هفتم : گفتیم جهنم حق است ولی از آن نگریختیم.


هشتم : دانستیم مرگ حق است اما برای آن آماده نشدیم.


نهم : به عیب مردم مشغول گشتیم و عیب خویش را فراموش کردیم.


و دهم : مردگانمان را دفن کردیم ولی عبرت نگرفتیم…

 

 

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




“ﮐﻮﺭﯼ ﺁﻣﺪﻭﺳﻂ ﺻﺤﻦ ﺗﻮ، ﺑﯿﻨﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ
“ﯾﮏ ﺯﻥ ﻭﯾﻠﭽﺮﯼ، ﺭﻭﯼ ﺩﻭﺗﺎ ﭘﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ


“ﮐﺎﻓﺮﻯ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺿﺮﯾﺢ ﺗﻮ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺍﻓﺘﺎﺩ
“ﺳﺠﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﺮﺩ ﺳﭙﺲ ﺷﯿﻌﻪ ﯼ ﻣﻮﻻ ﺑﺮﮔﺸﺖ


“ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺁﯾﻨﻪ ﻫﺎ … ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ
“ﺯﺷﺖ ﺁﻣﺪ،ﻣﺘﺤﻮﻝ ﺷﺪ ﻭﺯﯾﺒﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ


“ﺁﻧﮑﻪ ﺩﺭ ﺻﺤﻦ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺷﻔﺎ ﺍﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ
“ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺿﺮﯾﺢ ﺗﻮ ﻣﺴﯿﺤﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ


“ﺯﺍﺋﺮﯼ ﮔﻔﺖ ﭼﺮﺍ ﺍﺷﮏ ﻧﺪﺍﺭﻡ
“ﻧﮕﻬﺶ ﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻩ ﯼ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ


“ﯾﮏ ﺟﻮﺍﻥ ﺣﺎﺟﺘﺶ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ! ﮐﻪ ﺯﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ
“ﺭﻓﺖ … ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺷﺒﯽ ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ


“ﺑﻪ ﮔﻤﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺗﻮ ﻣﺸﺮﻑ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ
“ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺎ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻭ ﺑﺎ ﯾﺪ ﺑﯿﻀﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ


“ﺻﺒﺢ ﺩﺭﻗﺎﻣﺖ ﯾﮏﻣﺮﺩﮔﺪﺍ،ﺭﻓﺖ ﺣﺮﻡ
“ﻇﻬﺮ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺍﺫﺍﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ! ﺁﻗﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ


“ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﻋﺮﺵ؛ﺣﺮﻡ
“ﺩﻭﺳﻪ ﺗﺎ ﻓﺮﺵ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﮔﺸﺖ


“ﻧﻔﺲ ﺧﺎﺩﻣﺘﺎﻥ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﺼﺮﺍﻧﯽ
“ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﺷﯿﻌﻪ ﺷﺪ،اﺯ ﻣﺬﻫﺐ ﺗﺮﺳﺎ ﺑﺮﮔﺸﺖ

 

اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی٬

الامامِ التّقی النّقی و حُجّّتكَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید،

صَلَوةَ كثیرَةً تامَةً زاكیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائک

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




عنه صلى الله عليه و آله :
جاهِدوا أنفسَكُم بقِلَّةِ الطَّعامِ والشَّرابِ ، تُظِلَّكُمُ المَلائكةُ ويَفِرَّ عَنكُمُ الشَّيطانُ .


پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
با كم خوردن و كم آشاميدن به جنگ نفْسهاى خود رويد، فرشتگان بر سر شما سايه مى افكنند و شيطان از شما مى گريزد.


تنبيه الخواطر : 2/122 .

موضوعات: آخرت و مرگ  لینک ثابت





اعتقاد به معاد، نه تنها مشکلات روحی و روانی انسانها را میتواند بگشاید، بلکه این عقیده در تعدیل و رهبری غرائز انسانی، پرورش فضائل اخلاقی، و تأمین عدالت اجتماعی نقش مؤثری ایفاء میکند.


این سه مطلب از آثار اجتماعی اعتقاد به زندگی پس از مرگ است و هر کدام را به گونه ای تشریح میکنیم.


1 تعدیل و رهبری غرائز
2 پرورش فضائل اخلاقی
3 تأمین عدالت اجتماعی

موضوعات: آخرت و مرگ  لینک ثابت




گاهی انسان در اثر فراموشی مرگ، غرق در دنیا و امور دنیوی می گردد و برای آنچه که هنوز به دست نیاورده، در دل، آرزوی وصال می نماید؛ اما هزار دریغ و افسوس که اجل به او مهلت نمی دهد و مرگ او را در کام خود فرو می کشد و آرزوهای دور و دراز را به خانه گور می برد.
یاد مرگ می تواند آرزوها را کوتاه کند و موجب بی قراری و کناره گیری از خانه فریب (دنیا) گردد و آدمی را برای سرای جاودان آماده سازد؛ زیرا که آرزوهای طولانی، انسان را بیشتر در دنیا غرق و او را اسیر هوا و هوس نموده، در نتیجه عملش را بد می سازد؛ همچنان که حضرت علی علیه السلام به این نتیجه ناپسند اشاره و به عنوان یک قانون کلی مطرح می نماید و می فرماید:

«مَا اَطَالَ عَبدٌ الاَْمَلَ إلاَّ أَسَاءَ الْعَمَلَ؛ هیچ بنده ای آرزویش را طولانی نمی کند، جز اینکه عملش را بد می کند.»
.

موضوعات: آخرت و مرگ  لینک ثابت




با یاد مرگ، به تدریج دیدگاه انسان نسبت به دنیا تغییر می کند؛ به طوری که به مقدار اندکی از آن راضی می گردد. امیر المؤمنین علیه السلام در این باره می فرماید:

«مَنْ اَکْثَرَ ذِکْرَ الْمَوتِ رَضِیَ مِنَ الدُّنْیا بِالْیَسِیرِ؛ کسی که بسیار یاد مرگ کند، به مقدار کمی از دنیا راضی می شود.»
همچنین، با کسب زهد که در اثر یاد مرگ پدید می آید تحمل سختیها و مشکلات دنیا بر او دشوار نمی باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنیا هانَتْ عَلَیْهِ الْمُصِیبات؛ هر که دل از دنیا برکند، مصیبتهای آن بر او آسان می شود.»
این خانه که خانه وبال استپیداست که وقف چند سال است
چون قامت ما برای غرق استکوتاه و دراز او چه فرق است
.

موضوعات: آخرت و مرگ  لینک ثابت





غفلت از مرگ، دنیا را در نظر انسان زیبا و با ارزش جلوه می دهد و او را سخت شیفته و واله خویش می گرداند، به طوری که عقل او را از درک هر حقیقت و واقعیتی همچون مرگ محروم می سازد؛

امّا انسان غافل، در راه رسیدن به خواسته های نفسانی از هیچ سعی و تلاشی فروگذاری نمی کند و از پای نمی نشیند. یاد مرگ از جمله آثار یاد مرگ، رهایی از غفلت و هشیاری نسبت به حقایق مهم پیرامونمان می باشد
این میل و رغبت به دنیا را از دل انسان بیمار می شوید و می زداید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«اَکثِرُوا مِنْ ذِکْرِ الْمَوتِ فَاِنَّهُ یَزْهَدُ فِی الدُّنْیا؛ مرگ را بسیار یاد کنید؛ زیرا یاد مرگ از میل و رغبت به دنیا می کاهد.»
.

موضوعات: آخرت و مرگ  لینک ثابت




سلام برسلطانخراسان

سلام برنگین خراسان

سلام برشمس الشموس

سلام برامام الرؤوف

سلام براقای مهر ومحبت

سلام برنقاره هایت

سلام برکبوتران حرمت

سلام برضامن اهو

سلام برثامن الحجج

سلام برعلی ابن موسی الرضا.ع.

سلام برگنبدوبارگاهت

سلام بردوستدارانت اقا

 

ایاسلام ماراجوابی هست…..????

 

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




امام جماعت يكي از مساجد شيراز مي گفت: «در اولين روزهاي پس از فتح خرمشهر پيكر 28 تن از شهداي عمليات آزادسازي خرمشهر را به شيراز آورده بودند

. پس از اين كه خيل جمعيت حزب الله در قبرستان دارالرحمه ي شيراز بر اجساد مطهر و گلگون اين شهيدان نماز خواندند. علماي شهر كه در مراسم حضور داشتند، مسئوليت تلقين شهدا را بر عهده گرفتند، از جمله خود من. وقتي درون قبر رفتم و شروع به تلقين شهيدي كردم، با صحنه اي بس عجيب و تكان دهنده مواجه شدم، تا جايي كه ناچار شدم به دليل انقلاب روحي، تلقين را نيمه كاره رها كنم و از قبر بيرون بيايم.

ماجرا اين بود كه هنگام قرائت نام مبارك ائمه در تلقين، تا به اسم مبارك حضرت صاحب الزمان (عج) رسيدم، مشاهده كردم كه شهيد انگار زنده است، لبخندي زد و سرش را تا نزديكي سينه به حالت احترام پايين آورد.»

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




يك بار بچه ها در منطقه ي جنوب، پس از چند روز سعي و تلاش خيلي خسته مي شوند، ولي حتي يك شهيد هم پيدا نمي كنند. سپس با خلوص نيت به حضرت زهرا (س) متوسل مي شوند و سينه مي زنند.

فرداي همان شب، دوباره به جست وجو ادامه مي دهند، ولي باز هم چيزي نمي يابند. در موقع استراحت، بچه ها متوجه ماري مي شوند كه در يك نقطه اي، مثل اين كه آن جا را طواف مي كند و بچه ها به طرف اين مار حركت مي كنند، مار در آن محل به داخل سوراخي مي خزد. وقتي بچه ها سر اين سوراخ را باز مي كنند، پيكر شهيدي نمايان مي شود.

نگو كه اين مار، يك مأمور الهي بوده است، براي كشف اين محل. بعد هم نشانه ي يك شهيد ديگر پيدا مي شود و بعد هم… بدين ترتيب جنازه ي هفت نفر شهيد در آن جا پيدا مي شود.

اين موفقيت نتيجه ي توسلات شب گذشته بود. راوي : حاج رحيم صارمي مسئول تفحص لشكر 31 عاشورا

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




قرار بود عملياتي در نزديكي شهر مهاباد انجام شود، بدين منظور، جلسه اي با شركت تعدادي از فرماندهان منطقه برگزار شد. هر يك از آن ها، در مورد انتخاب محور عملياتي، نظر مي دادند.

وقتي نتيجه اي گرفته نشد، شهيد بروجردي رو به قبله كرد و با حالت عرفاني گفت: «خدايا خودت فرجي حاصل كن.» بچه ها نقشه را جمع كردند. نزديكي هاي صبح با صوت قرآن «محمد»، از خواب بيدار شدم. او از من نقشه خواست، سپس به من گفت:

«با دقت در نقشه نگاه كن تا روستاي “قره داغ” را پيدا كني.» هرچه گشتيم، پيدا نكرديم. بالاخره با تلاش بسيار، توانستيم در نقشه ي ديگري آن را پيدا كنيم و او بسيار خوشحال شد و گفت كه ديگر مسئله حل است. بعد توضيح داد كه:

«وقتي همه خوابيديم، بعد از يك ساعت من بيدار شدم، توسلي كردم و دو ركعت نماز خواندم و از خدا طلب ياري نمودم. مجدداً كه خوابيدم، افسري به خوابم آمد و گفت: «فلاني، چرا اين قدر معطل مي كنيد؟ برويد و “قره داغ” را بگيريد. در آن جا مسئله حل است.»

 

راوي : همرزم شهيد (محمد بروجردي)

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




«در جبهه ها مولا؛ مهدي (عج) علمدار است» تنها شش نفر توانستند خود را به بالاي ارتفاع 1050 «بازي دراز» برسانند. برادر «علي موحد دانش» و برادر «محسن وزوايي» كه فرمانده ي محور چپ عمليات بود از جمله افراد فتح كننده ي ارتفاع 1050 بودند.

«محسن وزوايي» كه از دانشجويان پيرو خط امام در تسخير لانه ي جاسوسي آمريكا بود و در مقطعي نيز سمت سخن گويي دانشجويان فاتح لانه ي جاسوسي را داشت. همينك به عنوان بنيان گذار لشگر 10 سيدالشهدا (ع) عملياتي حساس را فرماندهي مي كرد.

چرا كه بچه هاي سپاه در محدوديت هاي پيش آمده از طرف بني صدر در اين گونه عمليات علاوه بر دشمن مهاجم، دشمنان نفوذي دو چهره كه با پز خردمندي زمام امور را در دست گرفته بودند را نيز پشت سر داشتند.

به هر ترتيب در فتح اين ارتفاع حاج محسن با اندك ياران باقي مانده اش حدود 350 تن از نيروهاي گردان كماندوي ارتش بعث را به اسارت گرفتند، ليكن در حين تخليه ي اسرا به پشت جبهه يكي از افسران دشمن مصرانه تقاضاي ملاقات با فرمانده ي نيروهاي ايراني را داشت.

دوستان «محسن» به خاطر رعايت مسايل امنيتي، شخصي غير از او را به آن افسر بعثي به عنوان فرمانده ي خود معرفي كردند اما…. بعثي اسير، ناباورانه و با قاطعيت گفت: «نه! فرمانده ي شما اين نيست». از وي سؤال شد، مگر تو فرمانده ي ما را ديده اي كه اين گونه قاطعانه سخن مي گويي؟» او گفت:

«آري، او در هنگام يورش شما به ما، سوار بر اسب سفيد بود و ما هرچه به طرفش تيراندازي و شليك كرديم به او كارگر نمي شد. لذا من او را مي خواهم ببينم». «محسن وزوايي» كه در آن جمع بود ناگاه زانوهايش سست شد و به زمين نشست و…

اين واقعه نخستين جلوه ي امداد غيبي بود كه از بدو جنگ اين گونه تجلي نموده بود. لذا «محسن» در مصاحبه اي (تلويزيوني) به اين واقعه به عنوان عنايت ائمه ي هدي (ع) به رزمندگان اسلام اشاره كرد و در مقابل بلافاصله سلف خردگرايان و «رئيس جمهور قدرت طلب» بني صدر خائن عاجزانه دست به قلم شد و در ستون «كارنامه ي رئيس جمهور» روزنامه ي ضدانقلابيش «روزنامه ي انقلاب اسلامي» ضمن استهزا عنايات غيبي، رذيلانه نوشت:

«اين پاسدارها براي تضعيف موقعيت من اين حرف ها را مي زنند…. اگر اسب سفيد در كار است، چرا به جنوب نيامده و فقط به غرب رفته است؟» غافل از اين كه دوزخيان از درك اين عنايات عاجزند و بهشتيان را به اين حريم راه است.

لذا شهيد مظلوم حضرت آيت الله بهشتي (ره) در همان آوان فرمودند:

 

«خانقاه عرفان ما بازي دراز است».

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




شبي داخل سنگر دور هم جمع بوديم و محفلي با صفا و معنوي داشتيم. در ميان ما پيرمرد مؤمن و متديني بود كه چهره اش، حبيب بن مظاهر را به ياد مي آورد. نماز را به امامت او خوانديم.

شب گذشت. فردا صبح حميد رضا گفت: «ديشب خواب ديدم كه مرا به باغ سرسبزي با قصري بزرگ و چند طبقه دعوت مي كنند.

درختان باغ پر از ميوه بود و شاخسارهاي آن از بسياري بار، خم شده بودند. من وارد آن قصر زيبا شدم.» پيرمرد جمع ما كه صداي حميد را شنيد، خواب را چنين تعبير كرد:

«پسرجان! آقا حميد! پرونده ي اعمال تو كم كم دارد بسته مي شود و آن ميوه ها و درخت هاي سرسبز، اعمال تو هستند. تو چند صباحي بيشتر مهمان مانيستي.»

آري، حميد فقط چند روز پس از آن خواب ميهمان ما بود و در هجدهم فروردين به خانه ي اصلي اش شتافت.

 

راوي : همرزم شهيد حميدرضا نوبخت

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




فرعون پادشاه مصر ادعای خدایی می‌کرد. روزی مردی نزد او آمد و در حضور همه خوشه انگوری به او داد و گفت:

«اگر تو خدا هستی پس این خوشه را تبدیل به طلا کن.» فرعون یک روز از او فرصت گرفت.

شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره‌ای بیندیشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی درب خوابگاهش را به صدا در آورد. فرعون پرسید: «کیستی؟» ناگهان دید که شیطان وارد شد و گفت:

«خاک بر سر خدایی که نمی‌داند پشت در کیست.» سپس وردی بر خوشه انگور خواند و خوشه انگور طلا شد. بعد خطاب به فرعون گفت:

«من با این همه توانایی لیاقت بندگی خدا را نداشتم، آنوقت تو با این همه حقارت ادعای خدایی می‌کنی؟» پس شیطان عازم رفتن شد که فرعون گفت:

«چرا انسان را سجده نکردی تا از درگاه خدا رانده نشوی؟» شیطان پاسخ داد:

«زیرا می‌دانستم که از نسل او همانند تو به وجود می‌آید!»

موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت




عبدالحسین خان تیمور تاش - سردار معظم - یکی از کسانی بود که در به پادشاهی رسیدن رضا شاه پهلوی نقش اصلی را داشت.

و به همین دلیل پس از آغاز پادشاهی پهلوی، به وزارت دربار رسید. و شخص دوم مملکت پس از شاه شد. قدرت او تا آنجا رسید که در عمل نخست وزیر هم از او حرف شنوی داشت.

و در خاطرات مهدی فلی خان هدایت - مخبرالسلطنه - که مدت بیش از ۶ سال صدارت را در دوره رضا شاه بر عهده داشت. مواردی از دستورات تیمور تاش به وزرا آمده است و اینکه وزرا از تیمورتاش بیشتر از شخص نخست وزیر حرف شنوی داشتند.

جز این جنایتهایی نیز از تیمور تاش نقل شده است. به ویژه زمانی که وی حاکم گیلان بود و با قساوت تمام، جنگلیها را از میان برداشت. در هر حال ستاره بخت و اقبال تیمورتاش هم افول کرد. و در سال ۱۳۱۱ وی از وزارت دربار عزل و بلافاصله نیز زندانی شد.

و بالاخره پس از چندی در سال ۱۳۱۲ در زندان به زندگی وی خاتمه داده شد. خاطره زیر از روزهای فلاکت و محاکمه وی نقل شده است. آن روز را کسانی که حضور داشتند، خوب به یاد می آورند.

به قدری این شخص بدبخت و گیج شده بود که از رئیس محکمه، لطفی سیگار خواست و او هم این خلاف مقرر را ندیده گرفت و قوطی سیگار را مؤدبانه به او تقدیم نمود. این شخص که آن قدر محترم بود و آن اندازه مردم به او تقرب می جستند، برای یک سیگار به قدری شاد گردید که قطعاً از اخذ نشان بزرگ لژیون دونور خشنود نشده بود. در حضور لطفی که صاحب آن روز او بود و از رفقای شبانه خیلی بهتر و اگر خشن هم بود، شخصاً نظر بدی به او نداشت، گریه کرد و گفت:

” من می دانم به بسیاری از مردم بد کردم و از همه آنها طلب بخشایش می کنم، و امیدوارم که آنها مثل من، بد و کوتاه نظر نباشند و مرا عفو کنند. من امروز می فهمم بخشایش چه لذتی دارد و کسی که بتواند بر یک بدبختی منت گذاشته و او را بحل - آمرزیدن، بخشیدن - نماید. چقدر سعادتمند است.

” این کلمات او، با اشک چشم مخلوط و از دهانش بیرون ریخت.

 

از کتاب تیمور تاش در صحنه سیاست ایران، باقر عاقلی، تهران، جاویدان، ۱۳۷۲، صفحه ۴۱۵

موضوعات: حکایات تاریخی  لینک ثابت




فرمانروای شهر از دیدار شاه سلطان حسین صفوی باز می گشت. بزرگان و ریش سفیدان شهر به دیدار سالار شهر خویش رفته و از حالا شاه ایران زمین جویا می شدند. فرمانروای شهر گفت:

شاه شاداب و آسوده هستند در زمانی که من در مجلس گفتگوی ایشان با بزرگان بودم دیدم ایشان ریز امور کشور را در اختیار دارند قیمت همه اجناس، سود بازاریان، میزان خمس، تعداد مسافران سفر حج، مشهد و کربلا را به خوبی می دانند و از زندگی خصوصی فرمانروایان شهرهای ایران آگاهند.

به این مجموع آگاهی ایشان را از زندگی خصوصی و درس علما را نیز بیفزایید، این نشان می دهد کشور هیچ مشکلی ندارد. یکی از ریش سفیدان خردمند از جای برخواسته و گفت خدا خودش این کشور را نگهدارد. پادشاهی که چنین سرگرم اندرون کشور است کی به برون آن می نگرد.

سخن آن پیر خیلی زود آشکار شد. دودمان صفویه بدست تعدادی راهزن سرنگون گشت. شاه سلطان حسین به روزمرگی دچار بود تمام هوش خود را برای نگهداری و نگهبانی از چیزهای خرد و بی ارزش بکار گرفته و بیشتر انباردار خوبی بود تا فرمانروایی که باید نظر به آینده کشور داشته باشد.

موضوعات: حکایات تاریخی  لینک ثابت




کریمخان زند پادشاه ایران پس از شکار در نزدیکی تخت جمشید اردو زد. از دور عظمت تخت جمشید دیده می شد یکی از فرماندهان گفت آیا شکوه ایران زمین در تخت جمشید پایان می یابد؟

کریم خان پرسید: در زمان پادشاهی نادرشاه افشار کجا بودی؟ گفت در تمام آن دوران در روستایمان به پدرم در کشاورزی کمک می کردم.

کریمخان خندید و گفت آن زمان همانند امروز تو از دور به پادشاه ایران زمین نادرشاه افشار نگاه می کردم و می گفتم آیا تمام شکوه ایران زمین در نادر شاه افشار پایان می یابد !؟

و امروز به تو می گویم دیگر آن بزرگی و عظمت را من در کسی و جایی ندیدم. این سخن وکیل الرعایا کریم خان زند که از سرداران نادرشاه افشار بود خود گویای عظمت و جوهر آن یگانه دوران ها را دارد. ارد بزرگ اندیشمند برجسته کشورمان می گوید:

نادرشاه افشار توانست از خراب آبادی که دشمنان برایمان ساخته بودند کشوری باشکوه بسازد نام او همیشه برای ایرانیان آشنا و دوست داشتنی خواهد بود. نادر شاه افشار در جمع ارتشیان ایران می گوید:

وقتی پا در رکاب اسب می نهی بر بال تاریخ سوار شده ای شمشیر و عمل تو ماندگار می شود چون هزاران فرزند به دنیا نیامده این سرزمین آزادی اشان را از بازوان و اندیشه ما می خواهند.

پس با عمل خود می آموزانیم که پدرانشان نسبت به آینده آنان بی تفاوت نبوده اند. و آنان خواهند آموخت آزادی اشان را به هیچ قیمت و بهایی نفروشند.

موضوعات: حکایات تاریخی  لینک ثابت




ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺳﻼﻡ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪﺍﻱ ﭘﺮﺳﻴﺪ : ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺭﻱ؟ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ :

ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺍﻱ ﻛﺮﺩ .. ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻧﻬﺎﺩ. ﺑﻌﺪﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ …

ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﻭﻧﻴﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ !! ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮﺍ ؟ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ :

ﭼﻮﻥ ﻭﻗﺘﻴ ﻜﻪ ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﻭﺯﻱ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ … ﻭﻟﻲ ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩﻱ ، ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵﻛﻨﻲ،، ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﻳﻜﺴﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥﺗﻐﺬﻳﻪ ﻛﻨﻢ ” ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ :

ﻫﻴﭻ موﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻱ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺮﺧﺪﺍﺳﺖ ﺭﻭﺯﯼ ﺁﻥ.

ﻣﺎﻫﻴﺎﻥ ﺍﺯﺁﺷﻮﺏ ﺩﺭﻳﺎ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺷﻜﺎﻳﺖ ﺑﺮﺩﻧﺪ، ﺩﺭﻳﺎﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪ ﻭﺁﻧﻬﺎﺻﻴﺪ ﺗﻮﺭ ﺻﻴﺎﺩﺍﻥ ﺷﺪﻧﺪ.

ﺁﺷﻮﺑﻬﺎﻱ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺣﻜﻤﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ.

 

ﺍﺯﺧﺪﺍ،ﺩﻝ ﺁﺭﺍﻡ ﺑﺨﻮﺍﻫﻴﻢ، ﻧﻪ ﺩﺭﻳﺎﻱ ﺁﺭﺍﻡ. *

ﺩﻟﺘﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺁﺭﺍﻡ

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 گوش هایم را می گیرم!

چشم هایم را می بندم!

و زبانم را گاز می گیرم!

ولی حریف افکارم نمی شوم!

چقدر دردناک است فهمیدن…!!!

خوش بحال عروسک آویزان به آینه ماشین، تمام پستی بلندی زندگیش را فقط میرقصد…!!!

کاش زندگی از آخر به اول بود..

پیر بدنیا می آمدیم..

آنگاه در رخداد یک عشق جوان میشدیم..

سپس کودکی معصوم می شدیم ودر، نیمه شبی با نوازش های مادر آرام میمردیم…!!!

آنها که موهای صاف دارند فر می‌زنند و آنها كه موی فر دارند موی‌شان را صاف می‌كنند عده‌ای آرزو دارند خارج بروند و آنها كه خارج هستند برای وطن دلشان لك زده و ترانه‌ها می‌سُرايند مجردها می‌خواهند ازدواج کنند متأهل‌ها می‌خواهند مجرد باشند…

عده‌ای با قرص و دارو از بارداری جلوگيری می‌كنند و عده‌ای ديگر با قرص و دارو میخواهند باردار شوند…

لاغرها آرزو ﺩﺍﺭﻧﺪ چاق بشوند و چاق‌ها همواره حسرت لاغری را می‌كشند شاغلان از شغلشان می‌نالند بیکارها دنبال همان شغلند فقرا حسرت ثروتمندان را می‌خورند ثروتمندان دغدغه‌ی نداشتن صفا و خون‌گرمیِ فقرا دارند…

افراد مشهور از چشم مردم قایم می‌شوند مردم عادی می‌خواهند مشهور شده و دیده شوند سیاه‌پوستان دوست دارند سفیدپوست شوند و سفیدپوستان خود را برنزه می‌کنند…

و هیچ‌کس نمی‌داند تنها فرمول خوشحالی این است:

“قدر داشته‌هایت را بدان و از آنها لذت ببر”

قانونهای ذهنی می‌گویند خوشبختی یعنی “رضایت”

مهم نیست چه داشته باشی یا چقدر، مهم این است که از همانی که داری راضی باشى آن‌وقت ”خوشبختی”…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




در دوره‌ی اول مجلس شورای ملی، در هنگام تنظیم بودجه‌ی مملكتی، چون غالباً صحبت از حقوق دربار و مقام سلطنت می‌شد اصطلاح «لیست سیویل» كه یك اصطلاح فرانسوی است دائماً از دهان وكلا خارج می‌گردید.

میرزا محمد علی خان قوام الدوله تفرشی وزیر مالیه، مدتها بدون آنكه به روی خود آورد كه معنی این كلمه را نمی‌داند در مباحثات شركت جست. ولی بالاخره طاقتش طاق شده، سر به گوش وثوق الدوله، یكی از وكلای آن دوره گذارد و گفت:

فلانی، این ریش و سبیل چه معنایی دارد؟ من از مصطفی هم پرسیدم، او هم ندانست. مقصود از مصطفی فرزند او بود كه بعدها به دوام الدوله معروف شد و به زبان فرانسه آشنایی داشت.

 

هزار و یك حكایت تاریخی، محمود حكیمی، ص275.

موضوعات: حکایات تاریخی  لینک ثابت


...


این خاطره از بانو فریده دیبا، مادر فرح دیبا و مربوط به سفر محمدرضا پهلوی از مکزیک به نیویورک برای معالجه می باشد. اوایل خرداد ماه بود که با یک هواپیمای کرایه ای متعلق به شرکت گلف استریم به نیویورک حرکت کردیم. این شرکت هواپیمایی، متعلق به یک ایرانی میلیونر به نام آقای نمازی بود. ( از اهالی شیراز ) در امریکا شرکت های هواپیمایی و شرکت های کشتیرانی و کارخانجات عظیم و حتی پالایشگاهها و چاه های نفت زیادی متعلق به ایرانیانی بود که ما هرگز نام آنها را نشنیده بودیم. موقعی که شاه شنید.

آقای نمازی ( یک ایرانی مقیم امریکا ) دارای چندین شرکت هواپیمایی و کشتیرانی و چند شرکت نفتی و پالایشگاههای نفت و کارخانه است، با تأسف گفت:

من اگر در سال ۱۳۳۲ به ایران برنگشته بودم و در امریکا مانده بودم، حالا یک سرمایه دار بزرگ امریکایی و به دور از این همه بدبختی بودم.

 

کتاب خاطرات بانو فریده دیبا با عنوان دخترم فرح، ص ۴۴۸

موضوعات: حکایات تاریخی  لینک ثابت




روزی که سپاه ایران خود را آماده می ساخت شر یونانی ها را پس از سالها بردگی از روی ایران کم کند باران بسیاری بارید یکی از جادوگران در بین مردم شایعه کرده بود این باران اشک آسمان بخاطر مرگ جوانان ما است و بزودی خبرهای بسیار بدی می رسد.

این خبر را به اشک یکم نخستین پادشاه از دودمان اشکانیان دادند او هم خندید و گفت این شاد باش آسمانها به ماست باران مایه رحمت و رویش است نه پیام شوم. سپاه کوچک و پارتیزانی او خیلی زود بخش بزرگی از شمال خراسان را از شر یونان آزاد ساخت و دل ایرانیان میهن را در همه جا گرم نمود اشک های بعدی ایران را به شکل کامل آزاد ساختند. نکته ایی را باید در این جا بنویسم و آن واژه پارتیزان است در کشورمان بسیاری فکر می کنند این واژه مربوط به مبارزین کمونیست اروپای شرقی در 50 سال پیش است حال آنکه این واژه در واقع مربوط به سپاهیان اشک یکم بود چون آنها از خاندان پارت بودند و ارتش منظمی هم نداشتند و به شکلی چریکی به سپاه حمله می کردند به آنها پارتیزان می گفتند پارتیزان ها بسیار تیراندازان باهوشی بودند و با تعداد اندک توانستند به مرور دشمن را از ایران پاکسازی نمایند.

موضوعات: حکایات تاریخی  لینک ثابت




امام حسین علیه السلام فرمودند: لاتـَرفع حــاجَتَک إلاّ إلـى أحـَدٍ ثَلاثة: إلـى ذِى دیـنٍ، اَو مُــرُوّة اَو حَسَب

جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد.

 

تحف العقول ، ص 251

موضوعات: روایات  لینک ثابت




قال َحُسَیْنِ بن علی علیه السلام:إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ التُّجارِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَهْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ الْعَبْیدِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ شُکْراً فَتِلْکَ عِبادَةٌ الْأحْرارِ، وَ هِیَ أفْضَلُ الْعِبادَةِ. حضرت امام حسین علیه السلام فرمود: همانا عدّه

اى خداوند متعال را به جهت طمع و آرزوى بهشت عبادت مى کنند که آن یک معامله و تجارت خواهد بود و عدّه اى دیگر از روى ترس خداوند را عبادت و ستایش مى کنند که همانند عبادت و اطاعت نوکر از ارباب باشد و طائفه اى هم به عنوان شکر و سپاس از روى معرفت، خداوند متعال را عبادت و ستایش مى نمایند; و این نوع، عبادت آزادگان است که بهترین عبادات مى باشد.

 

تحف العقول: ص 177، بحارالأنوار: ج 75، ص 117، ح 5.

موضوعات: روایات  لینک ثابت




با شروع پادشاهی محمدعلی شاه قاجار که عامل سفارتخانه های خارجی بود در اولین گام مجلس را به توپ بست و مشروطه خواهان را به گونه های مختلف زمین گیر نمود. در این بین ستارخان و باقرخان شعله های مبارزه آزادیخواهانه ملت ایران را روشن نگاه داشتند. در زمانی که همه فکر می کردند ستارخان نیز همانند بسیاری از آزادیخواهان کشته شده است یکی از یارانش در حضور باقر خان به او گفت قشون دولتی رحمی ندارند و به ما مزدور می گویند، ستارخان پاسخ داد :

اگر مزدور هم باشیم مزدور مردمیم نه اجنبی. باقرخان هم گفت: حکیم فردوسی هم وقتی شاهنامه را می نوشت در ایران غریب بود. ستارخان در حالی که به دور دست نگاه می کرد گفت: بزودی مردم آزادیخواه ایران تومار اجنبیان را در هم خواهند پیچید.

این نشان میدهد حتی در بدترین شرایط مبارزین آزادیخواه نا امید نشدند و دل به تقدیر نسپردند، منتظر دگرگونی اوضاع توسط این و آن هم نشدند. و دیدیم در اندک زمانی ورق برگشت و مشروطه خواهان وارد تهران شدند و حاکمیت ملی را بار دیگر زنده نمودند.

موضوعات: حکایات تاریخی  لینک ثابت




از آنجا كه دعوت مردم به راستي و درستي و به تقواي الهي ، دلِ پاك مي خواهد و كلامِ انسان بي تقوا نمي تواند چندان اثري بر مردم داشته باشد ، مبلّغ بايد در راه خودسازي و زدودن زنگارهاي قلبِ خويش ، تلاش فراوان داشته باشد و لحظه اي از حركت در مسير كمال انساني خويش باز نايستد .
آيينه ، زماني مي تواند عيب ديگران را بازگو كند كه خودش غبار آلود و زنگارزده نباشد .
قرآن مي فرمايد : (اتامرون النّاس بالبّر و تنسون انفسكم )
((آيا مردم را به نيكي دستور مي دهيد و خودتان را فراموش كرده ايد . ))
در جاي ديگر مي فرمايد : (لِمَ تقولون ما لاتفعلون )
((چرا آنچه را انجام نمي دهيد ، مي گوييد؟))
توجه به عبادت و شب زنده داري عامل مؤ ثري در خودسازي است ؛
(و من اللّيل فتهجّد به نافلة لك عسي ان يبعثك ربّك مقاماً محموداً)
((پاسي از شب را از خواب برخيز و قرآن (و نماز) بخوان . اين يك وظيفه اضافي براي توست ، تا پروردگارت تو را به مقامي در خور ستايش برانگيزد . ))
(قم اللّيل الاّ قليلاً . . . و رتّل القرآن ترتيلاً)
((شب را به جز كمي از آن برخيز . . . و قرآن را با دقت و تاءمل بخوان . ))
آري ، كسي مخاطبِ (قم فانذر) مي شود كه (قم اللّيل ) بر او نازل شده باشد .
مبلغي كه مي خواهد انذار كند ، بايد آثار انذار در وجودش ظاهر شود به اينكه شب ها به خاطر ترس از عاقبت گناهان ، به درگاه خدا گريه و زاري كند؛
(انّ ناشئة اللّيل هي اشدّ وطاً و اقوم قيلاً)
((مسلماً برنامه (عبادت ) شبانه پابرجاتر و با استقامت تر است . ))
مبلغي كه همنشين دنياطلبان باشد ، نمي تواند در راه خودسازي خويش قدم بردارد . به همين دليل است كه خداوند متعال دستور به اعراض از دنياپرستان مي دهد و مي فرمايد :
(فاعرض عن مّن تولّي عن ذكرنا و لم يرد الاّ الحيوة الدّنيا)
((پس ، از كسي كه از ياد ما روي برمي گرداند و چيزي به جز زندگي دنيايي نمي خواهد دوري كن . ))
براي دلنشين بودن كلام نياز به محبوبيت اجتماعي است و اين محبوبيت در سايه ايمان و عمل صالح بدست مي آيد؛
(انّ الذين امنوا و عملوا الصّالحات سيجعل لهم الرّحمن ودّاً)
((كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند ، خداوند رحمان محبت آنها را در دل ها مي افكند . ))
امام سجاد عليه السلام در خطبه مسجد شام ، قرار دادن محبّت اهل بيت عليهم السلام را در دل مؤ منين توسط خداوند تفضلي از سوي خدا مي داند
انسان خودساخته اي كه اعمال خوب ، در وجودش ملكه شده است تك تك اعمالش تبليغ دين خداست و مردم از رفتار و كردار او درس مي گيرند چرا كه تبليغ عملي از تبليغ گفتاري مؤ ثرتر است .
امام صادق عليه السلام مي فرمايد :
((كونوا دعاة النّاس بغير السنتكم ))
((مردم را با غير زبانتان (يعني با اعمال و رفتار خودتان)

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




از نظر حب جاه، دو بار مرا به ریاست دولت دعوت كردند و من به جهاتی نپذیرفتم. ا

ین بار هم به عشق تحقق بخشیدن به امر ملی شدن نفت، ریاست دولت را قبول كردم. از نظر حب مال هم در تمام دوران مشروطیت هر خدمتی به من ارجاع شده، حقوق آن را یا نگرفته ام، یا اگر گرفته ام به مصارف امور خیریه رسانده ام.

حقوق نخست وزیری در دو سال و چند ماه اخیر ـ منظور سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ ـ در حدود صد و ده هزار تومان می شد كه حواله كردم به بنگاه حمایت مادران و مسلوئین بدهند و تمام مخارج دستگاه نخست وزیری را در منزل خود، و مسافرت به امریكا و بعضی تكلفات كه به عهده این مقام بوده از كیسه خود پرداخته ام.

آری محرك من در آنچه كرده ام نه جاه طلبی بوده و نه مال دوستی، بلكه همواره می‍خواستم هدف ملت ایران عملی شود و كشور ما همان مقامی را كه داشته مجدداً به دست آورد.

 

دفاع دكتر مصدق از نفت در زندان زرهی، حسن صدر، ص ۳۶ و ۳۷.

موضوعات: حکایات تاریخی  لینک ثابت




اگر محدودیت‌های دنیا را باور کنیم زندگی راحت‌تری خواهیم داشت، اگر تلخی‌های دنیا را باور کنیم زندگی شیرین‌تری خواهیم داشت،

اگر قیامت و حساب و کتاب را باور کنیم شدیداً سرگرم تنظیم پرونده اعمال‌مان خواهیم شد و دائماً به دنبال افزایشِ امتیازات‌مان می‌شویم و از این سرگرمی لذت خواهیم برد‌!

موضوعات: بیانات معنوی  لینک ثابت




 

 

 

 

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




موضوعات: گالری تصاویر  لینک ثابت




موضوعات: اخلاق, گالری تصاویر  لینک ثابت




 

 

 

 

 

 

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




شاه سلام~
نوکرت اومده باز گدایی
به چه حالی داره مبتلایی
رفت و آمد توی صحن آقا
جامع و قدس و بست بهایی

به عشق این شبا که تو صحن تو غوغاست
به ثامن الحجج(ع) قسم جنت همینجاست
گوشه به گوشهء حرم فردوس اعلاست(۲)

ازین صحن به اون صحن
پای برهنه میرم
اشاره کن آقا
بگو بمیر میمیرم

یاعلی بن موسی الرضا(۴)

شاه سلام~
چی بگم درد دلهام زیاده
میچکه اشک من بی اراده
روی دستم گرفتم دلم رو
طفلکی رفته از دست چه ساده

برا خودم نه واسه این قلب حزینم
میام یه گوشه از حرم تنها میشینم
بکشی دست رو سر من، دنبال اینم

امام رئوفم
ای تنها کس و کارم
به جان عزیزت
من خیلی دوست دارم

یاعلی بن موسی الرضا(۴)

شاه سلام~
باز داره میکنه دل تلاطم
باز شدم من توی زائرا گم
تا که امضا کنی کربلامو
رو زدم‌ من برا بار چندم

درد دارم دوا بده جان رقیه(س)
هدیه به این گدا بده جان رقیه(س)
برات کربلا بده جان رقیه(س)

به دل من هوای
بین الحرمین دارم
همه دینمو از
کرم حسین دارم

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت





1. پیامبر اکرم (ص): نسبت‏ به پدر و مادر نیکوکار باش تا پاداش تو بهشت‏ باشد ولی اگر عاق آنها شوی جهنمی خواهی بود.
اصول کافی، ج 2، ص 348

—————————————-

2. امام رضا (ع) : نیکی به پدر و مادر واجب و لازم است اگرچه مشرک و کافر باشند، ولی در معصیت‏ خدا نباید اطاعتشان کرد.
بحار الانوار، ج 74، ص 72

—————————————-
3. امام کاظم (ع) : مردی از پیامبر خدا (ص) سؤال کرد: حق پدر بر فرزند چیست؟ حضرت فرمود: 1 - او را با نام صدا نکند 2 - در راه رفتن از او جلو نیفتند. 3 - قبل از او ننشیند. 4 - کاری انجام ندهد که مردم پدرش را فحش بدهند.
بحار الانوار، ج 74، ص 45

—————————————-
4. امام باقر (ع) : در سه چیز خداوند متعال به احدی اجازه ترک آنها را نداده است: 1- ادای امانت‏ به مرد نیکوکار و فاسق 2- وفای به عهد و پیمان نسبت‏ به نیکوکار و فاسق 3- نیکی به پدر و مادر، نیکو کار باشند یا فاسق ولا ابالی
بحار الانوار، ج 74، ص 56

—————————————-
5. امام علی (ع) : کسی که پدر و مادر خویش را غمگین سازد عاق والدین شده است.
بحار الانوار، ج 74، ص 64

—————————————-
6. امام هادی (ع) : نافرمانی(فرزند از پدر و مادر) مصیبت مصیبت نادیدگان است.
مستدرک، ج15، ص194؛ بحارالانوار، ج75، ص369، باب28

—————————————-
7. پیامبر اکرم (ص) : کسی که دستور الهی را در مورد پدر و مادر اطاعت کند، دو درب از بهشت‏ برویش باز خواهد شد، اگر فرمان خدا را در مورد یکی از آنها انجام دهد یک درب گشوده می‏ شود.
کنز العمال، ج 16، ص 467

—————————————-
8. پیامبر اکرم (ص) : بنده‏ ای که مطیع پدر و مادر و پروردگارش باشد، روز قیامت در بالاترین جایگاه است.
کنز العمال، ج 16، ص 467

—————————————-
9. پیامبر اکرم (ص) : کسی که به نیت پدر و مادرش حج انجام دهد یا بدهکاری آنها را بپردازد خداوند او را در روز قیامت‏ با نیکان بر می‏ انگیزد.
کنز العمال، ج 16، ص 468.

—————————————-
10. پیامبر اکرم (ص) : آنکه پدر و مادرش را خشنود کند، خدا را خشنود کرده و کسی که پدر و مادر خود را به خشم آورد، خدا را به خشم آورده است.
کنز العمال، ج 16، ص 470

—————————————-
11. پیامبر اکرم (ص) : کسی که دوست دارد عمرش طولانی و روزیش زیاد شود، نسبت‏ به پدر و مادرش نیکی کند و صله رحم بجای آورد.
کنز العمال، ج 16، ص 475.

—————————————-
12. پیامبر اکرم (ص) : به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند، از زنان مردم چشم‏ پوشی کنید تا دیگران نسبت‏ به زنهای شما چشم‏ پوشی کنند.
کنز العمال، ج 16، ص 466.

—————————————-
13. پیامبر اکرم (ص) : نگاه محبت‏ آمیز فرزند به پدر و مادرش عبادت است.
بحار الانوار، ج 74، ص 80.

—————————————-
14. پیامبر اکرم (ص) : کسی که قبر پدر و مادر یا یکی از آن دو را در هر جمعه یکبار زیارت کند خداوند او را می‏ بخشد و او را نیکوکار می‏ نویسد.
کنز العمال، ج 16، ص 468.

—————————————-
15. پیامبر اکرم (ص) : از عاق والدین شدن بپرهیزید، زیرا با اینکه بوی بهشت از مسافت هزار سال به مشام می‏رسد، عاق والدین و کسی که قطع رحم کند آن بو را احساس نخواهد کرد. (یعنی بیش از هزار سال از بهشت فاصله دارد.)
بحار الانوار، ج 74، ص 62.

—————————————-
16. پیامبر اکرم (ص) : در قیامت‏ خدا به چهار گروه نظر رحمت نخواهد کرد: 1 - عاق والدین‏2 - منت‏گذار3 - منکر قضاء و قدر4 - شرابخوار.
بحار الانوار، ج 74، ص 71.

—————————————-
17. پیامبر اکرم (ص) : کیفر سه گناه به قیامت نمی‏ ماند (یعنی در همین دنیا مجازات می‏ شود.) 1 - عاق پدر و مادر 2 - ظلم و تجاوز به مردم ‏3 - ناسپاسی در مقابل احسان و نیکی.

—————————————-
18. امام صادق (ع) : چشمهایت را جز از روی دلسوزی و مهربانی با پدر و مادر خیره مکن و صدایت را بلندتر از صدای آنها نکن دستهایت را بالای دستهای آنها مبر، و جلوتر از آنان راه مرو.
بحار الانوار، ج 74، ص 79.

—————————————-
19. امام صادق (ع) : هر کس با این سه نفر کشمکش کند خوار می‏گردد: پدر، سلطان حق و شخص بدهکار.
بحار الانوار، ج 74، ص 71.

—————————————-
20. امام صادق (ع) : از گناهانی که هوا را تیره و تار می‏کند عاق والدین شدن است.
بحار الانوار، ج 74، ص 74.

 

 

موضوعات: خانواده و زندگی  لینک ثابت




زیر باران حرم، گرمی تب می چسبد
و زیارت همه جا آخر شب می چسبد

دست بر سینه به سمت حرمت می آیم
خاک بوسی تو در اوج ادب می چسبد

نسل در نسل شما، عادت احسان دارید
پس مکرر به زیارت بطلب، می چسبد

باد می پیچد و هوهوی صدای پرچم
شب میلاد تو همراه طرب، می چسبد

طعم سوهان قم و چای نجف، در مشهد
گوشه ی صحن گهرشاد، عجب می چسبد

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




بر کس ندهم دل، که دلم جای حسین است
سرشار سر از مهر و تولای حسین است


من عشق حسین را به دو عالم نفروشم
این سود من از حاصل سودای حسین است


بی عشق حسین عمر جهان هیچ نیرزد
فانی شده آن عمر که منهای حسین است


باشد همه دم ذکر حسین ورد زبانم
ذرات وجودم همه شیدای حسین است


زیبا شود از تربت او سجده عشاق
وقتی به مشام عطر دل آرای حسین است


آزادگی و عزت و ایثار و شهادت
در مدرسهٔ عشق الفبای حسین است


در سوم شعبان رخ او جلوه گری کرد
تا حشر جهان محو تجلای حسین است


جبریل هوایی شده از مژدهٔ دیدار
تکبیر به لب غرق تماشای حسین است


فطرس سر گهوارهٔ او دور گرفته
خرسند ز الطاف و عطایای حسین است


جان دادن و جاوید شدن در همه اعصار
حل کن که همین اصل معمای حسین است


قرآن بگشا تا که ببینی رخ او را
هر آیهٔ آن آیت عظمای حسین است


والیل بخوان مدحت گیسوی سیاهش
والشمس بخوان جلوهٔ سیمای حسین است


در مذهب ما زنده دلان کعبهٔ دلها
آن مرقد شش گوشهٔ زیبای حسین است


بین الحرمینش بزند طعنه به فردوس
در هر قدم آن اثر پای حسین است

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله: امت من (مسلمانان) چهار گروه هستند:

1. گروهی نماز می خوانند، ولی در نمازشان سهل انگارند “ویل” برای آن هاست، و “ویل” نام یکی از طبقات زیرین جهنم است. خداوند فرمود: (فویل للمصلین الذ ینهم عن صلاتهم ساهون) پس “ویل” برای نمازگزاران است، آن هایی که در نمازشان سهل انگارند.
سوره ی ماعون آیه ی 4 و 5

2. گروهی گاهی نماز می خوانند و گاهی نمی خوانند، پس “غی” مال آن هاست، و “غی” نام یکی از طبقات پایین جهنم است. خداوند متعال فرمود: (فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوه و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا) سپس جانشین آن مردم خدا پرست قومی شدند که نماز را ضایع کرده و از شهوات پیروی کردند، و اینها به زودی در “غی” افکنده خواهند شد.
سوره ی مریم آیه ی 59

3. گروهی هیچ وقت نماز نمی خوانند، “سقر” برای آنهاست، “سقر” هم نام یکی از طبقات زیرین جهنم است که خداوند متعال فرمود: (ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلین) اهل بهشت از اهل جهنم سوال می کنند چه چیزی شما را به سقر کشاند؟ در جواب می گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.
سوره ی مدثر آیه ی 42

4. گروهی همیشه نماز می خوانند، و در نمازشان خشوع دارند. خداوند متعال فرمود: (قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون) مومنان رستگار شدند، آنهایی که در نمازشان با خشوع هستند.
سوره ی مومنون آیه ی 1 و 2

منبع: المواعظ العددیه، باب چهارم ، ص 122

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




چه زود دیر می شود !

در باز شد ،

بر پا ،

بر جا …

درس اول :

بابا آب داد ،

ما سیراب شدیم !

بابا نان داد ،

ما سیر شدیم !

اکرم و امین چقدر سیب و انار داشتند ،

در سبد مهربانی شان …

و کوکب خانوم چقدر مهمان نواز بود !

و چقدر ،

همه منتظر آمدن حسنک بودند …

کوچه پس کوچه های کودکی را ،

به سرعت طی کردیم ،

و در زندگی گم شدیم ،

همه زیبایی ها رنگ باخت !

و در زمانه ی سنگ و سیمان ،

قلب هایمان یخ زد !

نگاهمان سرد شد ،

و دستانمان خسته ،

دیگر باران با ترانه نمی بارد !

و ما کودکان دیروز دلتنگ شدیم ،

زرد شدیم ،

پژمردیم ،

و خشکزار زندگیمان ،

تشنه آب شد …

سال هاست ،

وقتی پشت سرمان را نگاه می کنیم ،

جز رد پایی ،

از خاطرات خوش بچگی نمی یابیم ،

و در ذهنمان ،

جز همهمه زنگ تفریح ،

صدایی نیست …!!!

و امروز ،

چقدر دلتنگ ،

آن ” روز ها ” اییم !

و هرگز ،

نفهمیدیم ،

چرا برای” بزرگ شدن “،

این همه بی تاب بودیم …!!!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 يكى از خدام حرم مطهر حضرت رضا (عليه السلام) كه فردى شايسته و اهل تقوى بود گفت:
شبى در حرم مطهر استراحت كردم كه در عالم خواب ديدم در كشيك خانه حرم مطهر هستم و براى تجديد وضو از حرم خارج شدم، در اين لحظه ديدم جمعيت زيادى وارد صحن شدند كه در دستشان بيل و كلنگ بود و پيشاپيش آنها شخصى نورانى حركت مى كرد.
آنها آمدند تا به وسط صحن مقدس رسيدند، آن شخصى كه جلوى جمعيت بود نقطه اى را نشان داد و فرمود:
اين قبر را بشكافيد و اين خبيث را بيرون آوريد، و آنها هم شروع به حفر و كندن قبر شدند.

من از شخصى پرسيدم كه اين بزرگوار كه فرمان مى دهد كيست؟
گفت اميرالمؤمنين (عليه السلام) است.

همان لحظه ديدم حضرت رضا (عليه السلام) از حرم مطهر بيرون آمدند و به محضر اميرالمؤمنين (عليه السلام) رسيد و سلام كرد،
على (عليه السلام) جواب سلام او را داد.

حضرت رضا (عليه السلام) فرمود: تقاضا دارم اين شخص را مورد عفو قرار دهيد و او را به من ببخشد.

على (عليه السلام) فرمود:
مى دانى اين فاسق فاجر بوده و شرب خمر مى كرده.

حضرت رضا (عليه السلام) عرض كرد: بلى لكن ((اين شخص)) وصيت كرده كه پس از مردن او را در جوار من دفن كنند و به من پناهنده شده است.

على (عليه السلام) فرمود: او را به شما بخشيدم، سپس آنجا را ترك كردند.

من سراسيمه و وحشت زده از خواب بيدار شدم و بعضى از خدام ((حرم)) را بيدار كردم و جريان را گفتم و با آنها به همان محلى كه در خواب ديده بودم آمديم
و ديديم قبر تازه اى در آنجا است و مقدارى از خاك آن بيرون ريخته شده است!

من پرسيدم اين قبر كيست؟
گفتند: شخصى است كه ديروز در اينجا دفن شده است!.

منبع:
داستانهائى از زندگى علماء: ص 55.

موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت




ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ:
ﺍﻟﻀّﺤﻚ ﺿﺤﻜﺎﻥ ﺿﺤﻚ ﻳﺤﺒّﻪ ﺍﻟﻠَّﻪ ﻭ ﺿﺤﻚ ﻳﻤﻘﺘﻪ ﺍﻟﻠَّﻪ ﻓﺄﻣّﺎ ﺍﻟﻀّﺤﻚ ﺍﻟّﺬﻱ ﻳﺤﺒّﻪ ﺍﻟﻠَّﻪ ﻓﺎﻟﺮّﺟﻞ ﻳﻜﺸﺮ ﻓﻲ ﻭﺟﻪ ﺃﺧﻴﻪ ﺷﻮﻗﺎ ﺇﻟﻰ ﺭﺅﻳﺘﻪ، ﻭ ﺃﻣّﺎ ﺍﻟﻀّﺤﻚ ﺍﻟّﺬﻱ ﻳﻤﻘﺘﻪ ﺍﻟﻠَّﻪ ﺗﻌﺎﻟﻰ ﻓﺎﻟﺮّﺟﻞ ﻳﺘﻜﻠّﻢ ﺑﺎﻟﻜﻠﻤﺔ ﺍﻟﺠﻔﺎﺀ ﻭ ﺍﻟﺒﺎﻃﻞ ﻟﻴﻀﺤﻚ ﺃﻭ ﻳﻀﺤﻚ ﻳﻬﻮﻯ ﺑﻬﺎ ﻓﻲ ﺟﻬﻨّﻢ ﺳﺒﻌﻴﻦ ﺧﺮﻳﻔﺎ؛

ﺧﻨﺪﻩ ﺩﻭ ﻗﺴﻢ ﺍﺳﺖ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﻳﺴﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﻳﺴﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺷﻤﻦ ﺩﺍﺭﺩ، ﺍﻣﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﻯ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ، ﺁﻧﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺭﻭﻯ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺧﻮﻳﺶ ﺍﺯ ﺷﻮﻕ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﻭﻯ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﻯ ﻛﻪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻯ ﻭﺍﻻ‌ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺷﻤﻦ ﺩﺍﺭﺩ ﺁﻧﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺩ ﺳﺨﻦ ﺧﺸﻦ ﻭ ﻧﺎﺭﻭﺍ ﮔﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﺨﻨﺪﺩ ﻳﺎ ﺑﺨﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺴﺒﺐ ﺁﻥ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﭘﺎﺋﻴﺰ ﺩﺭ ﺟﻬﻨﻢ ﺳﺮﻧﮕﻮﻥ ﺭﻭﺩ.
(ﻧﻬﺞ ﺍﻟﻔﺼﺎﺣﻪ، ﺡ1892)

موضوعات: روایات  لینک ثابت




بر روی دست ماندن این بارها بس است
غیر از تو رو زدن به خریدارها بس است

در لطف تو تحمل آه فقیر نیست
فیاض را صدای گرفتار ها بس است

این نفس مانع است ، خودت برطرف نما
بین من و تو چیدن دیوارها بس است

من بندگی ز ترس جهنم نمی کنم
بنده شدن بخاطر اجبارها بس است !

خیلی گناه می کنم و توبه می کنم
دیگر بس است اینهمه تکرارها بس است

این بار را بخر که دگر راحتم کنی
بیهوده رفتن سر بازارها بس است

تو سفره را برای همه پهن می کنی
در مهربانی تو همین کارها بس است

ما را بهشت هم نبر ، اما قبول کن
لبخند تو برای گنه کارها بس است

موضوعات: مناجات  لینک ثابت




وقت است که عیدی بدهدحضرت سلطان

دراین دهه ازعیدبه تک تک محبان

 

خواهیم به صدخواهش وصدبارتمنا

ویزای کرب وبلا زآقای خراسان

 

پیشاپیش ولادت امام رضا(ع)برهمگی مبارک


موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




دکتر نشست و گفت: که امروز بدتری!
پس از خدا بخواه که طاقت بیاوری

بابا نگاه کرد به بالا و آب شد
مادر سپرد بغض خودش را به روسری

گفتند: ” نا امید نشو! ما نمرده ایم
اینبار می بریم تو را جای بهتری”

حالم خرابتر شد و بغضم شکاف خورد
چرخید چشم خسته ی من سمت دیگری:

دیوار، قاب عکس… نسیمی وزید و بعد
افتاد روی گونه ی من ناگهان پری

خود را کنار عکس کشیدم کشان کشان
وا کردم از خیال خودم سویتان دری:

من بودم و سکوت و حرم- صحن انقلاب-
تو بودی و نبود به جز من کبوتری

لکنت گرفت قامت من بعد دیدنت
از هر طرف رسید شمیم معطری

ازمن عبور کردی و دردم زیاد شد
گفتم عزیز فاطمه من را نمی بری؟

گفتی بلند شو به تماشای هر چه هست…
دیدم کنار صحن نشسته ست مادری

فرمود: “در حریم منی یا علی بگو
برخیز تا به گوشه ی افلاک بنگری”

برخاستم …دو پای خودم بود…در مطب-
گرم قدم زدن شدم و سوی دیگری-

تکرار سجده ی پدری بود و آنطرف
تکرار “یا امام رضا” های مادری

دکتر نشست و دست به پاهای من گذاشت
دکتر به عکس خیره شده و گفت: محشری!

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




السلام علیک یا ابا صالح المهدی. .
……….
.
.
.آقای من مولای غریب من .
.
.
شرمنده ی نگاه تو هستم نگاه کن”

یک بار هم نگاه به اعماق چاه کن”

ما غرق در«گناه» شدیم و نیامدی”

آقا؛ بیا دوباره مرا «بی گناه» کن”

آقا؛ مراکنارخودت جای می دهی؟

لطفی بزرگ درحقّ این روسیاه کن”

یک روز،نه،ثانیه ایی،لحظه ایی فقط”

چَشم مرا «مسیر قدم هایِ ماه» کن”

آقا؛ زمین شلوغ شده؛گُم شدم؛ بیا”

فکری به حال گمشده ی بی پناه کن”

آقا؛ فدای چَشم تو چَشمان خیس من”

شرمنده ی نگاه تو هستم نگاه کن…” اَللّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَک..َ
اللهم عجل لولیک الفرج..

 

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت




ترسم که بیایی من آن روز نباشم

یا صاحب الرمان…

گم کرده ام نشان حرم رهنما کجاست

جا مانده ام ز قافله ها آشنا کجاست

بالم شکسته است زمین گیر مانده ام

بال و پری که پر بکشم با شما کجاست

پهن است دامن من مسکین و این امید

تا عابر قدیمی این جاده ها کجاست

تا سایه های یاسِ دلم رنگ غم گرفت

آن آفتاب روشن ماتم زدا کجاست

کشتی شکسته ایم به دریای انتظار

ساحل کجا، راه کجا، ناخدا کجاست

گفتم بیا که منتظرم با کنایه گفت

یاری که نیست قلب و زبانش جدا، کجاست

از راه، طالب دم مظلوم کی رسد

آخر یگانه منتقم کربلا کجاست

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت




حاجب بروجردی قصیده ای زیبا در مدح امیرالمؤمنین، علی علیه السلام سرودند که شاه بیت آن این بود:

حاجب اگر محاسبه حشر با علی ست
من ضامنم که هر چه بخواهی گناه کن!

همان شب در عالم رؤیا مولا علی بن ابی طالب علیه السلام به خواب ایشان آمده و فرمودند؛

این بیت ات دو اشکال دارد:
اول) یعنی چه “اگر محاسبه با علی ست"؟
حتما محاسبه حشر باعلی ست…

دوم)) یعنی چه “من ضامنم هر آنچه بخواهی گناه کن"؟
چه طور این را میگویی؟ بگو “شرم از علی کن و کمتر گناه کن”
و بیت را اینطور اصلاح میکنند:

حاجب یقین محاسبه حشر با علی ست
شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




میگویند سرزمین تو تکه ای از بهشت است …چه بهشتی !!!
.

که سلطانش گدایان درگهش را همچو آهوان از دنیا فراری، ضمانت میکند پای پل سرنوشت!
.
و چـــقــدر دلتنگ بهشت توام !…
.
هنوز هم مثل دوران کودکی عاشق صدای همهمه حرمم..
.
وقتی اسم تو همه جا می پیچد… .
بلند و آرام….
.
زنانه و مردانه !
.
دوست دارم بنشینم مقابل ضریح و دل بسپارم به تو ، گوش به زمزمه های زوّار و چشم به آیینه هایی که هزار تکه می کنند تن سنگین وجودم را !
.
دلم میخواهد یکی از نقاره زن های بالای گلدسته حرمت باشم و در هر بازدمم بلند و کشیده فریاد کنم
. “یا رضا(ع) …رضا … رضا…” ! .
و هنوز هم آرزویم این است که هر روز از باب الجواد(ع) اذن ورود بیابم و دست بر سینه خم شوم به احترامت….
.
هیچ کس را آشناتر از تو در تار و پود هستی سراغ ندارم…
. ای غریب خراسان یا ضامن آهو… .

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




شب اول قبر آيت‌‌الله شيخ مرتضي حائري قدس سرّه، برايش نماز ليلة‌ الدّفن خواندم، همان نمازي که در بين مردم به نماز وحشت معروف است. بعدش هم يک سوره ياسين قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هديه کردم،. چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم. حواسم بود که از دنيا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگي دنيايي چه خبر است؟!
پرسيدم: آقاي حائري، اوضاع‌تان چطور است؟ آقاي حائري که راضي و خوشحال به نظر مي‌آمد، رفت توي فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشته‌اي دور صحبت کند شروع کرد به تعريف کردن… وقتي از خيلي مراحل گذشتيم، همين که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگي و سبکي از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اينکه لباسي را از تنت درآوري. کم کم ديگر بدن خودم را از بيرون و به طور کامل مي‌ديدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، اين بود که رفتم و يک گوشه‌اي نشستم و زانوي غم و تنهايي در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پايين پاهايم، صداهايي مي‌آيد. صداهايي رعب‌آور و وحشت‌افزا! صداهايي نامأنوس که موهايم را بر بدنم راست مي‌کرد. به زير پاهايم نگاهي انداختم. از مردمي که مرا تشيع و تدفين کرده بودند خبري نبود. بياباني بود برهوت با افقي بي‌انتها و فضايي سرد و سنگين و دو نفر داشتند از دور دست به من نزديک مي‌شدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشي که زبانه مي‌کشيد و مانع از آن مي‌شد که بتوانم چشمانشان را تشخيص دهم. انگار داشتند با هم حرف مي‌زدند و مرا به يکديگر نشان مي‌دادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزيدن. خواستم جيغ بزنم ولي صدايم در نمي‌آمد. تنها دهانم باز و بسته مي‌شد و داشت نفسم بند مي‌آمد. بدجوري احساس بي‌کسي غربت کردم: - خدايا به فريادم برس! خدايا نجاتم بده، در اينجا جز تو کسي را ندارم….
همين که اين افکار را از ذهنم گذرانيدم متوجه صدايي از پشت سرم شدم. صدايي دلنواز، آرامش ‌بخش و روح افزا و زيباتر از هر موسيقي دلنشين! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگريستم، نوري را ديدم که از آن بالا بالاهاي دور دست به سوي من مي‌آمد. هر چقدر آن نور به من نزديکتر مي‌شد آن دو نفر آتشين عقب‌تر و عقب‌تر مي‌رفتند تا اينکه بالاخره ناپديد گشتند. نفس راحتي کشيدم و نگاه ديگري به بالاي سرم انداختم. آقايي را ديدم از جنس نور. نوري چشم نواز آرامش بخش. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمي‌توانستم حرفي بزنم و تشکري کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زيبايش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسيد: آقاي حائري! ترسيدي؟
من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسيدم، آن هم چه ترسي! هرگز در تمام عمرم تا به اين حد نترسيده بودم. اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً زهره ‌ترک مي‌شدم و خدا مي‌داند چه بلايي بر سر من مي‌آوردند.
بعد به خودم جرأت بيشتر دادم و پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد.
و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهي سرشار از عطوفت، مهرباني و قدرشناسي به من مي‌نگريستند فرمودند: - من علي بن موسي الرّضا(ع) هستم. آقاي حائري! شما 70مرتبه به زيارت من آمديد من هم 70مرتبه به بازديدت خواهم آمد، اين اولين مرتبه‌اش بود 69بار ديگر هم خواهم آمد.(1)


1- ناقل آيت‌الله العظمي سيدشهاب‌الدين مرعشي نجفي ره

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





تقدیم به ساحت مقدس
سیدالسادات الاعاظم حضرت احمدبن موسی الکاظم*(شاهچراغ)*

 


کاشف الغم دل من نیز کمی غم دارد
بغض کرده دلم اندیشه ی مرحم دارد….

ای که هستی کاشف الکرب زسیمای رضا
حرمت*پنجـــره فـــولاد*فقط کم دارد….
ـــــ ـــــ
زائران حرمت خیل ملائک باشند
مدح اوصاف شما قافیه ها کم دارد…

عالم و خادم و دربان که فراوان داری
شوق زائرشدن صحن تو آدم دارد…

جنس آب حرمت زمزم و تسنیم بود
طعم شیرو عسل و رایحه در هم دارد…

عطر خوش بوی حرم مست کند عالم را
که شمیم گل یاس و گل مریم دارد…

شهرمان هست پراز گنبد و گلدسته ولی
زائر*شاهچـــــراغ*فخر به عالم دارد….

بهر درمان و دوا آمده اند بیمـــــاران
تا شفاشان بدهی اذن تو را کم دارد….

گر شما دم بزنی مرده ی من زنده شود
دم عیسائیـــــتان ارث ز خاتـــــم دارد…

تو کریمی و کرم خانه ی تو شیراز است
نمی از این کرمت را فقط حاتـــــم دارد….

لطف و جود و کرم از وصف کریمان باشد
حضرت سید ســـــادات همه را هم دارد….

خواهرت هست کریمه خودتان نیز کریم
پس چه ناشکر بود هرکه اگر غـــم دارد….

روز جمعه است دلم باز حـــــرم میخواهد
کرمی، زائـــــرتان کـــــربـــــبلا کم دارد….

موضوعات: اهل بیت (ع)  لینک ثابت





قربان مادری که مراشیرپاک داد

ازخوان مهربانی زهراخوراک داد

 

ممنونم ازپدرکه مراهیأتی نمود

من رامیان سینه زنان اشتراک داد

 

زآن روزافتخارمن اینک حسینی ام

بانقش یاحسین به من یک پلاک داد

 

پشتش نوشته بودکه حق است مرتضی

قصاب باولای علی تن به خاک داد

موضوعات: شعر ادبی اهل بیت(ع)  لینک ثابت




تو ای بی نشان از نشانت بگوی
وز آن تکه از استخوانت بگوی


بجاء مانده تکه ای زیر خاک
تفنگ یا چفیه، پوتین یا پلاک


تکه استخوانی جدا از بدن
غریبانه بر خاک و خونین کفن


تو گمنام نیستی که گم نام ما
همایی که بنشسته بر بام ما


دلاور کمی از رشادت بگوی
وز آن جانفشانی،شهادت بگوی


وز آن لحظه ای که پرپر شدی
به بحر شهادت چو گوهر شدی


تو با خون خود غسل دادی بدن
لباس بخون نشسته کردی کفن


مریزاد به حمیت و غیرتت
رشادت، سلحشوری هم عزتت


چه مردانه رفتی،ندادی تو باج
ز ملکت کسی را ندادی خراج


تو ای پادشه، ای شهید وطن
مبارک به تو باد این تخت و تاج


همیشه بود زنده هم نام تو
که دشمن ذلیل مانده در دام تو


هماره بود نام تو جاودان
که گلگون زخونت،زمین وزمان


شهادت بود برترین نامها
برازنده است باشد ای، قهرمان

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




مشهد اگر که گنبد زرد طلا نداشت
باید نوشت کشور ایران صفا نداشت

کلا"تمام ثروتمان مشهد و قم است
بی این دو شهر مملکت ما بها نداشت

درماندگان ما به کجا داشتند امید
کشور اگر ز لطف تو دارالشفا نداشت

از سربلندی حرمت مدعی شدیم
بی تو وگر نه مملکت این ادعا نداشت

آقا قسم به عطرنسیم حریم تو
خاکت اگر نبود دل ما دوا نداشت

باید نوشت کشورمان کشور رضا است
قدری نداشت میهن ما گر رضا نداشت

شاید هزار بار فنا می شد از بلا
گر مادرت به خاک وطن اعتنا نداشت

دشمن تمام خاک وطن را گرفته بود
زهرا اگر که گوشه ی چشمی به ما نداشت

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




جبهه قسمت تعمیرگاه کار می کردم چون هوای جنوب خیلی گرم بود صبح زود تاظهر کار می کردیم ظهر هم میرفتیم استراحت.

یه روز ظهر تو هوای گرم یه بسیجی جوانی اومد گفت:
اخوی خداخیرت بده ماعملیات داریم ماشین مارو درست کن برم.
گفتم مردحسابی الان ظهره خسته م برو فردا صبح بیا
با آرامش گفت:اخوی ما عملیات داریم از عملیات میمونیم
منم صدامو تند کردم گفتم برادر من از صبح دارم کار میکنم خسته ام نمیتونم خودم یه ماهه لباس دارم هنوز وقت نکردم بشورم
گفت:بیا یه کاری کنیم من لباسای شمارو بشورم شماهم ماشین منو درست کن
منم برا رو کم کنی رفتم هر چی لباس بود مال بچه هارو هم برداشتم گذاشتم جلو تانکر گفتم بیابشور ایشون هم آرام بادقت لباسارو میشست منم برا اینکه لباسارو تموم کنه کار تعمیررو لفت دادم بعد تموم شدن لباسا اومد گفت:
اخوی ماشین مادرست شد؟
ماشین رو تحویل دادم داشت از محوطه خارج می شد که با مسئولمون برخورد کرد بعد پیاده شد و روبوسی کردن وهم دیگه رو بغل کردن
اومدم داخل سنگر به بچه ها گفتم:این آقا از فامیلای حاجی هست حاجی بفهمه پوستمونو میکنه
حاجی اومد داخل سفره رو انداختیم داشتیم غذا می‌خوردیم حاجی فهمید که داریم یه چیزی رو پنهان می‌کنیم پرسید:چی شده؟
گفتم:حاجی اونی که الان اومده فامیلتون بودن؟
حاجی گفت:چطور نشناختین؟ایشون مهدی باکری فرمانده لشکر بودن…

راوی: رضا رمضانی کتاب خداحافظ سردار

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




ﭼﻮﺏ ﺗﻨﺒﻴﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﺎﻣﺮﺋﻴﺴﺖ …
ﻧﻪ ﻛﺴﻲ ﻣﻴﻔﻬﻤﺪ ,ﻧﻪ ﺻﺪﺍﻳﻲ ﺩﺍﺭﺩ …


ﻳﻚ ﺷﺒﻲ ﻳﻚ ﺟﺎﻳﻲ …
ﻭﻗﺘﻲ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺑﻐﺾ ,ﻧﻔﺴﺖ ﻣﻴﮕﻴﺮﺩ …


ﺧﺎﻃﺮﺕ ﻣﻲ ﺁﻳﺪ …
ﻛﻪ ﺷﺒﻲ ﻳﻚ ﺟﺎﻳﻲ …


ﺑﺎﻋﺚ ﻭ ﺑﺎﻧﻲ ﻳﻚ ﺑﻐﺾ ﺷﺪﻱ
ﻭﺩﻟﻲ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻱ …


ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻓﻜﺮ ﻧﻤﻴﻜﺮﺩﻱ ﺑﻐﺾ
ﭘﺎﭘﻲ ﺍﺕ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ …


ﻭ ﺷﺒﻲ ﻳﻚ ﺟﺎﻳﻲ …
ﻣﻴﻨﺸﻴﻨﺪ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﻧﻔﺴﺖ …


ﻭ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺑﺎﻻﺟﺒﺎﺭ …
ﻫﺮ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺻﺪﺑﺎﺭ …


ﻣﺤﺾ ﺁﺯﺍﺩﻱ ﺭﺍﻩ ﻧﻔﺴﺖ …
ﺑﻐﺾ ﺭﺍ ﻣﻴﺸﻜﻨﻲ …


ﺁﺭﻱ , ﺍﻳﻦ ﭼﻮﺏ، ﭼﻮﺏِ ﺧﺪﺍﺳﺖ ….

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسم
از آن روزی که مولایم شود بیمار میترسم!
.
همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوس
من از خوابیدن مهدی درون غار میترسم!
.
رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم و فرزند
من از گرداندن یوسف سر بازار میترسم!
.
همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن
از اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم!
.
سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریست
من از بی مهری این ابرهای تار میترسم!
.
تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندم
از آن روزی که این منصب کنم انکار میترسم!
.
طبیبم داده پیغامم بیا دارویت آماده است
از آن شرمی که دارم از رخ عطار میترسم!
.
شنیدم روز وشب از دیده ات خون جگر ریزد
من از بیماری آن دیده خونبار میترسم!
.
به وقت ترس و تنهایی، تو هستی تکیه گاهم
مرا تنها میان قبر خود نگذار، میترسم!
.
دلت بشکسته از من، لکن ای دلدار رحمی کن
که از نفرین و از عاق پدر بسیار میترسم!
.
هزاران بار رفتم، ولي شرمنده برگشتم
ز هجرانت نترسیدم ولی این بار میترسم!
.
دمی وصلم ، دمی فصلم، دمی قبضم، دمی بستم
من از بیچارگیِ آخرِ این کار میترسم!


اللهم عجل لولیک الفرج…

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت




 تو مطب پزشک نشسته بودم و منتظرنوبت برای مادرم……
خانمی کنارم بود به من گف:
“چه پولی درميارن اين دکترا، فکر کن روزی پنجاه نفر رو که ويزيت کنه ميشه…”
مشغول محاسبه درآمد تقريبی پزشک بود که پيرمردی از روبرو گفت:
“چرا به اين فکر نمیکنين که امشب پنجاه نفر راحتتر ميخوابن، پنجاه خانواده خيالشون آسوده تره…
” حالم بااين حرف پيرمرد جان گرفت،
انگار يک دسته قوی سفيد توی ذهنم به پرواز درآمدند.
پيرمرد همچنان حرف ميزد و عشق ميپراکند:
” هر اتومبيل گرون قيمتی که از کنارتون رد شد نگيد دزده، کلاهبرداره، الهی کوفتش بشه ازکجا آورده که ما نميتونيم…
بگيد الحمدلله که يک نفر از هموطنام ثروتمنده، فقيرنيست، سر چهارراه گدایی نميکنه، نوش جونش”
حال خيلي ها شايد عوض شد با اين حرف و نگاه قشنگ پيرمرد.

وقتی ” خـــــــــــــــــــــدا ” بخواد
بزرگــــــــــی آدمـــــــــی رو اندازه بگیره !
مـتـــر رو به جای قـــــــدش ، دور “قلبش” میگـیره …
خدا نگاه زيبای ما را دوست دارد.
نگاهتان زیبا….

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

1- ﺧﻴﺮ ﭘﻨﻬﺎﻧﻰ ﻭ ﻛﺘﻤﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻯ

ﻣِﻦْ ﻛُﻨُﻮﺯِ ﺍﻟْﺠَﻦَّﺔِ ﺍﻟْﺒِﺮُّ ﻭَ ﺇِﺧْﻔﺎﺀُ ﺍﻟْﻌَﻤَﻞِ ﻭَ ﺍﻟﺺَّﺒْﺮُ ﻋَﻠَﻰ ﺍﻟﺮَّﺯﺍﻳﺎ ﻭَ ﻛِﺘْﻤﺎﻥُ ﺍﻟْﻤَﺼﺎﺋِﺐِ.

ﺍﺯ ﮔﻨﺠﻬﺎﻯ ﺑﻬﺸﺖ; ﻧﻴﻜﻰ ﻛﺮﺩﻥ ﻭ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﻛﺎﺭ[ﻧﻴﻚ] ﻭ ﺻﺒﺮ ﺑﺮ ﻣﺼﻴﺒﺘﻬﺎ ﻭ ﻧﻬﺎﻥ ﻛﺮﺩﻥ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻳﻬﺎ (ﻳﻌﻨﻰ ﻋﺪﻡ ﺷﻜﺎﻳﺖ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ) ﺍﺳﺖ.

2- ﻭﻳﮋﮔﻰ ﻫﺎﻯ ﺯﺍﻫﺪ

ﺃَﻟﺰّﺍﻫِﺪُ ﻓِﻰ ﺍﻟﺪُّﻧْﻴﺎ ﻣَﻦْ ﻟَﻢْ ﻳَﻐْﻠِﺐِ ﺍﻟْﺤَﺮﺍﻡُ ﺻَﺒْﺮَﻩُ، ﻭَ ﻟَﻢْ ﻳَﺸْﻐَﻞِ ﺍﻟْﺤَﻼﻝُ ﺷُﻜْﺮَﻩُ.

ﺯﺍﻫﺪ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﻛﺴﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺣﺮﺍﻡ ﺑﺮ ﺻﺒﺮﺵ ﻏﻠﺒﻪ ﻧﻜﻨﺪ، ﻭ ﺣﻼﻝ ﺍﺯ ﺷﻜﺮﺵ ﺑﺎﺯ ﻧﺪﺍﺭﺩ.

3- ﺗﻌﺎﺩﻝ ﺩﺭ ﺟﺬﺏ ﻭ ﻃﺮﺩ ﺍﻓﺮﺍﺩ

« ﺃَﺣْﺒِﺐْ ﺣَﺒﻴﺒَﻚَ ﻫَﻮْﻥًﺍ ﻣﺎ ﻋَﺴﻰ ﺃَﻥْ ﻳَﻌْﺼِﻴَﻚَ ﻳَﻮْﻡًﺍ ﻣﺎ. ﻭَ ﺃَﺑْﻐِﺾْ ﺑَﻐﻴﻀَﻚَ ﻫَﻮْﻥًﺍ ﻣﺎ ﻋَﺴﻰ ﺃَﻥْ ﻳَﻜُﻮﻥَ ﺣَﺒﻴﺒَﻚَ ﻳَﻮْﻡًﺍ ﻣﺎ.»

ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺁﺭﺍﻡ ﺑﻴﺎ، ﺑﺴﺎ ﻛﻪ ﺭﻭﺯﻯ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﺷﻮﺩ، ﻭ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﺁﺭﺍﻡ ﺑﻴﺎ، ﺑﺴﺎ ﻛﻪ ﺭﻭﺯﻯ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺷﻮﺩ.

4- ﺑﻬﺎﻯ ﻫﺮ ﻛﺲ

ﻗﻴﻤَﺔُ ﻛُﻞِّ ﺍﻣْﺮِﺀ ﻣﺎ ﻳُﺤْﺴِﻦُ.

ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺮ ﻛﺴﻰ ﺁﻥ ﭼﻴﺰﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﻴﻜﻮ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﺪ.

5 - ﻓﻘﻴﻪ ﻛﺎﻣﻞ

« ﺍَﻻ ﺃُﺧْﺒِﺮُﻛُﻢْ ﺑِﺎﻟْﻔَﻘﻴﻪِ ﺣَﻖَّ ﺍﻟْﻔَﻘﻴﻪِ؟ ﻣَﻦْ ﻟَﻢْ ﻳُﺮَﺥِّﺺِ ﺍﻟﻨّﺎﺱَ ﻓﻰ ﻣَﻌﺎﺻِﻰ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَ ﻟَﻢْ ﻳُﻘَﻦِّﻄْﻬُﻢْ ﻣِﻦْ ﺭَﺣْﻤَﺔِ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَ ﻟَﻢْ ﻳُﺆْﻣِﻨْﻬُﻢْ ﻣِﻦْ ﻣَﻜْﺮِ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَ ﻟَﻢْ ﻳَﺪَﻉِ ﺍﻟﻘُﺮﺁﻥَ ﺭَﻏْﺒَﺔً ﻋَﻨْﻪُ ﺇِﻟﻰ ﻣﺎ ﺳِﻮﺍﻩُ، ﻭَ ﻻ ﺧَﻴْﺮَ ﻓﻰ ﻋِﺒﺎﺩَﺓ ﻟَﻴْﺲَ ﻓﻴﻬﺎ ﺗَﻔَﻖُّﻪٌ. ﻭَ ﻻﺧَﻴْﺮَ ﻓﻰ ﻋِﻠْﻢ ﻟَﻴْﺲَ ﻓﻴﻪِ ﺗَﻔَﻚُّﺮٌ. ﻭَ ﻻ ﺧَﻴْﺮَ ﻓﻰ ﻗِﺮﺍﺀَﺓ ﻟَﻴْﺲَ ﻓﻴﻬﺎ ﺗَﺪَﺏُّﺮٌ.»

ﺁﻳﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﻘﻴﻪ ﻛﺎﻣﻞ، ﺧﺒﺮ ﻧﺪﻫﻢ؟ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧـﺎﻓﺮﻣﺎﻧﻰ ﺧـﺪﺍ ﺭﺍ ﻧﺪﻫـﺪ، ﻭ ﺁﻧﻬـﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﻧﻮﻣﻴﺪ ﻧﺴﺎﺯﺩ، ﻭ ﺍﺯ ﻣﻜﺮ ﺧﺪﺍﻳﺸﺎﻥ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﻧﻜﻨﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ ﭼﻴﺰ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﻜﻨـﺪ، ﻭ ﺧﻴـﺮﻯ ﺩﺭ ﻋﺒـﺎﺩﺕ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻔﻘّﻪ ﻧﻴﺴﺖ، ﻭ ﺧﻴـﺮﻯ ﺩﺭ ﻋﻠﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻔﻜّﺮ ﻧﻴﺴﺖ، ﻭ ﺧﻴﺮﻯ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺪﺑّﺮ ﻧﻴﺴﺖ.

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




شیخ گفت: چهل شب هر شب صد بار

“رب ادخلنی مدخل صدق"را بخوانید امام زمان را می بینید.

رفت وآمد گفت: “خواندم و ندیدم.”

جواب شیخ مو را به تنش راست کرد:

“توی مسجد که نماز می خواندی سیدی بهت گفت انگشتر دست چپ کراهت دارد

گفتی کل مکروه جایز !

آن سید امام زمانت بود.”


(برگرفته از کتاب « تا همیشه آفتاب » از مجموعه کتب 14 خورشید و یک آفتاب)

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




دست خالی آمدم دستم به دامانت رضا
کن کرم بر سائلت جانم به قربانت رضا


تا رسیدم بر در باب الجواد مشهدت
من شدم مبهوت این سیل گدایانت رضا


پنجره فولاد تو کرب و بلای دیگر است
جان به قربان حریم و صحن و ایوانت رضا


آمدم تا دست من را از کرامت پر کنی
چشم من خیره شده بر لطف و احسانت رضا


موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




میگریم آنقدر که کمی وا شود دلم
در بین زائران شما جا شود دلم


بر بال کفتری دل خود را نوشته ام
باید کدام صحن تو انشا شود دلم ؟


یوسف اگر تویی جگر غرق خون کم است
کاری کن ای عزیز زلیخا شود دلم


آنقدر نذر کرده ام آقا که روز حشر
با دست پر محبتت امضا شود دلم


اکسیر کن مرا به عیار نگاه خود
چون طاق صحن کهنه مطلا شود دلم


“هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق”
عاشق شدم که حضرت عیسی شود دلم


دارد دوباره می ترکد بغض عاشقت
قدری بخند بلکه که خنثی شود دلم


مخفی شده ست کنج ضریح تو روح من
دست مدد بگیر که پیدا شود دلم

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




جز به دیدار حریمت دگرم مرهم نیست
هیچ کس غیر شما بر دل من محرم نیست

شهر جدت که مرا راه ندادند اما
بپذیرم؛ به خدا حج فقیران کم نیست

تشنه ی جرعه ای از آب زلال حرمم
که به هم پایه ی آن چشمه ی زمزم هم نیست

متوسل شده ام تا که بیایم مشهد
نکند بند دخیلم گرهش محکم نیست؟!

من که یک سال پیاپی نگهم سوی شماست
نرسیدن به ضریحت به خدا حقم نیست

همه امّید حیاتم، نفسی دیدن توست
باورم نیست حرم قسمت امسالم نیست

گر گرفتارم و محتاج ولی مطمئنم
که تو را دارم و آینده ی من مبهم نیست

گرچه دنیا همه زیباست ولی بی تردید
بهتر از صحن رضا در همه ی عالم نیست

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




روانشناسان ميگويند:

ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ…

ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻨﺖ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﻗﺪﺭﺗﺖ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﺪ…

ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺗﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ،ﺭﻭﺑﺮﻭ
ﺷﺪﯼ ،
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ ﮐﻨﺪ…

ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﯼ ،
ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﭘﺎﺳﺨﺖ ﺭﺍ ﺩﻫﺪ…

ﺍﯾﻦ ﺭﻣﺰ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﺗﻮﺳﺖ…

ﺑﻪ ﻗﻮﻝ ﺳﻬﺮﺍﺏ ﺳﭙﻬﺮﯼ؛
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺎ ﻫﻤﻪﯼ ﻭﺳﻌﺖ ﺧﻮﯾﺶ
ﻣﺤﻔﻞ ﺳﺎﮐﺖ ﻏﻢ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺣﺎﺻﻠﺶ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺟﺰﺍ ﺩﺍﺩﻥ ﻭ ﺍﻓﺴﺮﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺟﻨﺒﺶ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ
ﺍﺯ ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺎﻫﻪ ﺁﻏﺎﺯ ﺣﯿﺎﺕ…
ﺗﺎ ﺑﻪ ﺟﺎیی ﮐﻪ ﺧﺪﺍ میخندد….

“روزگـــــــــــارتان پُر خنـــــــــــــده"….

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




زنگ نقاره ی تو باز پریشان شده است
یک مسیحی وسط صحن، مسلمان شده است

من ازاین بوسه زدن های به دَرْ فهمیدم
در چوبی حرم مُصْحَف قرآن شده است

خلق در فکر طوافند بگو سِرَّش چیست
دور تا دور حریمت پر میدان شده است

اصلا آقا چه کسی گفته که اسم تو رضاست
تو علی هستی و مشهد ، نجف اشرف ماست

زائرت حضرت موسا و حریمت طور است
آسمان، صحن تو و خادم صحنت نور است

گاهی آنقدر شلوغ است رواقت که دگر
کفشداری ِ تو از دادن جا معذور است

مطمئن است شفا میدهی اش نابینا
گره ای هم که زده دور مُشَّبَّک کور است

دانه پاشیدم و دیدم که مَحَلَم نگذاشت
کفتر صحن تو حق دارد اگر مغرور است!

بسکه بردند نمک با خودشان از مشهد
شهر قم بیشترین درصد آبش شور است…

دهه کرامت مبارک…

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




قالَ النّبِىُّ صلي الله عليه و آله : طُوبى لِلصّابِرينَ فى غَيْبَتِهِ، طُوبى لِلْمُتَّقينَ عَلى مُحَجَّتِهِمْ، اُوْلئِكَ وَصَفَهُمُ اللّه ُ فى كِتابِهِ فَقالَ:«وَالَّذينَ يُؤْمِنُونَ بالْغَيْبِ»وَ قالَ:«اُولئِكَ حِزْبُ اللّه ِ اَلا اِنَّ حِزْبَ اللّه ِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
مجادله: 22.


بحارالأنوار، ج 52، ص 143 .

پيامبراكرم صلي الله عليه و آله فرمود: خوشا به حال كسانى كه در غيبت حضرت صبور باشند و خوشا به حال كسانى كه در محبت ورزيدن در راه اهل بيت عليهم السلام استوار ماندند، خداوند آنها را در كتابش اينطور توصيف نموده است: «آنها كه به جهان غيب ايمان آوردند» آنها حزب اللّه هستند، آگاه باشيد به درستى كه حزب اللّه رستگار است.

موضوعات: روایات  لینک ثابت




آمدُم که بُگُم گدا نِمِخی؟
یا که اصلاً غلام سیا نمخی؟

یک دفم به زبون ما تو بگو:
نوکرم! راستی کربلا نمخی؟

دورم از کربلا، بابام مگه که
نکنه از امام رضا نمخی!

مو مریض خود خود خودتم
نسخه بنویس، بگو شفا نمخی؟

کار دیگه که از مو بر نمی یه
روضه خون بی دست و پا نمخی؟

مِخی از بوی سیب بِرت بخوانم؟
بره شیب الخضیب برت بخوانم؟

نکنه ما رِ انتخاب نکنی
یا بِخی نوکرم حساب نکنی

به همه پُز دادم که همسایه تُم
خودمانم، ما رِ خراب نکنی

جون هر که که دوس دری، بامرام!
ای دفه آمدم، جواب نکنی

زبونم لال شکایت ماها رِ
به باباتان ابوتراب نکنی

هی درم از تو دور مُرُم به خدا
بَدُم اما دوسِت درُم به خدا

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




دلم بود و حرم بود و امامم بود و تنهایی…
حرم قبله، حرم کعبه، عجب احرام زیبایی…

دو رکعت گریه سر کردم، دو رکعت خاک گل کردم…
دو رکعت با تمام سنگ هایش دردودل کردم…

لباس اشک آماده، سرم از شرم افتاده…
همیشه سنگ فرش او برایم مهر و سجاده…

زیارت نامه می خواندم، دلم گرم زیارت شد…
نگاهم خورد بر قبرش، نمی دانم جسارت شد؟…

به پای پنجره فولاد، دل روی دل افتاده…
گذار کشتی طوفان زده، بر ساحل افتاده…

نفس پشت نفس، ایوان به ایوان سیر می کردم…
گلاب چشم هایم را برایش خیر می کردم…

بیا پیراهنم بو کن، هنوز عطر حرم دارد…
فقط ایوان و سقاخانه و یک صحن کم دارد…

دلم آهو، دلم از او، دلم مشغول گفت و گو…
بزن نی زن به نام او، بگو یا ضامن آهو…


موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




“سنگریزه” ریز است و ناچیز …
اما اگر در جوراب یا کفش باشد،
ما را از راه رفتن باز می‌دارد!

در زندگی هم؛ بعضی مسائل ریزاند و ناچیز …
اما مانع حرکت به سمت خوبی ها و آرامش ما میشوند!
کم احترامی یا نامهربانی به والدین؛
نگاه تحقیرآمیز به فقرا
تکبر و فخرفروشی به مردم
منت گذاشتن هنگام کمک کردن
نپذیرفتن عذر خطای دوستان،


بخشی از سنگریزه های مسیر تکامل ما هستند!
آنها را بموقع کنار بگذاریم …
تا از زندگی لذت ببریم.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




حرفی بگوی و از لب خود کام ده مرا
ساقی ! ز پا فتاده شدم ، جام ده مرا

فرسوده، دل ز مشغله جسم و جان ، بیا
بستان زخود ، فراغت ایام ده مرا

رزق مرا ، حواله به نامحرمان مکن
از دست خویش ، باده ی گلفام ده مرا

بوی گلی ، مشام مرا تازه می کند
ای گلعذار ! بوسه به پیغام ده مرا

عمرم برفت و حسرت مستی زدل نرفت
عمری دگر ز معجزه ی جام ده مرا

ای عشق ! شعله بر دل پُر آرزو بزن
چندی رهایی از هوس فام ده مرا

جانم بگیر و جام می از دست من مگیر
ای مدعی هر آنچه دهی ، نام ده مرا

مرغ دلم به یاد رفیقان به خون تپید
یا رب ! امید رستن از این دام ده مرا

بشکفت غنچه ی دلم ای باد نو بهار
خندان دلی بسان (امین) وام ده مرا

موضوعات: رهبرم  لینک ثابت




ﺗﻮﮐﻞ ﺑﺮ ﺧﺪﺍﯾﺖ ﮐﻦ ،
ﮐﻔﺎﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺣﺘﻤﺎ …

ﺍﮔﺮ ﺧﺎﻟﺺ ﺷﻮﯼ ﺑﺎ ﺍﻭ ،
ﺻﺪﺍﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺣﺘﻤﺎ …

ﺍﮔﺮ ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﺭﻧﺠﯿﺪﯼ ،
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺑﯽ ﺭﺣﻤﯽ ؛

ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻫﺶ ﻗﻨﺎﻋﺖ ﮐﻦ ،
ﻋﻨﺎﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺣﺘﻤﺎ …

ﺩﻟﺖ ﺩﺭﻣﺎﻧﺪﻩ ﻣﯿﻤﯿﺮﺩ ،
ﺍﮔﺮ ﻏﺎﻓﻞ ﺷﻮﯼ ﺍﺯ ﺍﻭ ؛

ﺑﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺘﯽ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﮐﻦ ،
ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺣﺘﻤﺎ …

ﺧﻄﺎ ﮔﺮ ﻣﯿﺮﻭﯼ ﮔﺎﻫﯽ ،
ﺑﻪ ﺧﻠﻮﺕ ﺗﻮﺑﻪ ﮐﻦ ﺑﺎ ﺍﻭ ؛

ﮔﻨﺎﻫﺖ ﺳﺎﺩﻩ ﻣﯿﺒﺨﺸﺪ ،
ﺭﻫﺎﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺣﺘﻤﺎ …

ﺑﻪ ﻟﻄﻔﺶ ﺷﮏ ﻧﮑﻦ ﮔﺎﻫﯽ ،
ﺍﮔﺮ ﺩﻧﯿﺎ ﺣﻘﯿﺮﺕ ﮐﺮﺩ ؛

ﺗﻮ ﺭﺳﻢ ﺑﻨﺪﮔﯽ ﺁﻣﻮﺯ ،
ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺣﺘﻤﺎ …

ﺍﮔﺮ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺍﮔﺮ ﺷﺎﺩﯼ ،
ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺭﺍ ﭘﺮﺳﺘﺶ ﮐﻦ ؛

ﮐﻪ ﻫﺮ ﺩﻡ ﺑﻬﺘﺮﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ،
ﻋﻄﺎﯾﺖ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺣﺘﻤﺎ …

 

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




 

شیطان هم کابینه ای دارد. و کابینه او مرکب از 20 نفر است. کارهای خود را با کمک آنها انجام می دهد. افراد کابینه اش از فرزندان خود او هستند.
اسامی کابینه او از این قرار است:
********************
1. ولهان؛
انسان را در طهارت و نماز وسوسه می کند و به شک می اندازد که این نماز باطل است.(247)

2. هفاف؛
ماءموریت دارد که در بیابانها و صحراها انسان را اذیت کند و برای ترسانیدن او را به وهم و خیال اندازد یا به شکل حیوانات گوناگون به نظر انسان درآید.

3. زلنبور؛
موکل بازاری هاست. لغویات و دروغ، قسم دروغ و مدح کردن متاع را نزد آنها زینت می دهد.(248)

4. ثبر؛
در وقتی که مصیبتی به انسان وارد می شود، صورت خراشیدن، سیلی به خود زدن، یقه و لباس پاره کردن را برای انسان پسندیده جلوه می دهد.(249)

5. ابیض؛
انبیا را وسوسه می کند - یا ماءمور به خشم در آوردن انسان است و غضب را پیش او موجه جلوه می دهد و به وسیله آن خونها ریخته می شود.

6. اعور؛
کارش تحریک شهوات در مردان و زنها است و آنها را به حرکت می آورد! و انسان را وادار به زنا می کند.
(اعور، همان شیطانی است که بر صیصای عابد را وسوسه کرد تا با دختری زنا کند.)(250)

7. داسم؛
همواره مراقب خانه هاست. وقتی انسان داخل خانه شد و سلام نکرد و نام خدا را بر زبان نیاورد، با او داخل خانه می شود و آن قدر وسوسه می کند تا شر و فتنه ایجاد نماید.(251)

8. مطرش ؛
کار او پراکندن اخبار دروغ یا دروغ هایی است که خود جعل کرده؛ در حالی که حقیقت ندارند.(252)

9. قنذر؛
او نظارت بر زندگی افراد می کند. هر کس چهل روز در خانه خود طنبور داشته باشد؛ غیرت را از او بر می دارد، به طوری که انسان در برابر ناموس خود بی تفاوت می شود.(253)

10. دهار؛
ماءموریت او آزار مؤمنان در خواب است. به طوری که انسان خواب های وحشتناک می بیند، یا در خواب به شکل زنان نامحرم در می آید و انسان را وسوسه می کند تا او را محتلم کند.(254)

11. اقبض؛
وظیفه او تخم گذاری ست. روزی سی عدد تخم می گذارد. ده عدد در مشرق و ده عدد در مغرب و ده عدد زمین، از هر تخمی عده ای از شیاطین و عفریت ها و غول ها و جن بیرون می آیند که تمام آنها دشمن انسان اند.(255)

12. تمریح؛
امام صادق علیه السلام فرمودند: برای ابلیس - در گمراه ساختن افراد - کمک کننده ای به نام (تمریح) وی در آغاز شب بین مغرب و مشرق به وسوسه کردن، وقت مردم را پر می کند.(256)

13. قزح؛
ابن کوا از امیرالمؤمنین علیه السلام از قوس و قزح پرسید، حضرت فرمود: قوس قزح مگو؟! زیرا نام شیطان (قزح) است بلکه بگو (قوس اله و قوس الرحمن).

14. زوال؛
مرحوم کلینی از عطیة بن المعزام روایت کرده که وی گفت: در خدمت حضرت صادق علیه السلام بودم و از مردانی که دارای مرض (ابنه) بوده و هستند یاد کردم. حضرت فرمود: (زوال) پسر ابلیس با آنها مشارکت می کند ایشان مبتلا به آن مرض می شوند.

15. لاقیس؛
او یکی از دختران شیطان و کارش وادار کردن زنان به هم جنس بازی است او مساحقه را به زنان قوم لوط یاد داد.(257)

16. متکون؛
شکل خود را تغییر می دهد و خود را به صورت بزرگ و کوچک در می آورد و مردم را گول می زند و این وسیله آنان را وادار به گناه می کند.(258)

17. مذهب؛
خود را به صورت های مختلف در می آورد، مگر به صورت پیغمبر و یا وصی او. مردم را با هر وسیله که بتواند گمراه می کند.(259)

18. خنزب؛
بین نمازگزار نمازش حایل می شود؛ یعنی توجه قلب را از وی برطرف می کند.
. در خبر است که: عثمان بن ابی العاص بن بشر در خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله عرض کرد: شیطان بین نماز و قرائت من حایل می شود - یعنی حضور قلب را از من می گیرد - حضرت جواب داد: نامش شیطان (خنزب) است. پس هر زمان از او ترسیدی به خدا پناه ببر.(260)

19. مقلاص؛
موکل قمار است. قمار بازها همه به دستور او رفتار می کنند. به وسیله قمار و برد و باخت اختلاف و دشمنی در میان آنان به وجود می آورد.(261)

20. طرطبه؛
از دختران آن ملعون می باشد. کار او وادار کردن زنان به زنا است و هم جنس بازی را هم به آنان تلقین می کند.(262)

منابع:
سفینة البحار، ج 1، ص 99 و د100

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت