✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
بی حجابی حق الناس..


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



اي که مي پرسي نشان عشق چيست
عشق چيزي جز ظهور مهر نيست

عشق يعني مهر بي چون و چرا
عشق يعني کوشش بي ادعا

عشق يعني مهر بي اما، اگر
عشق يعني رفتن با پاي سر

عشق يعني دل تپيدن بهر دوست
عشق يعني جان من قربان اوست

عشق يعني خواندن از چشمان او
حرفهاي دل بدون گفتگو

عشق يعني روح را آراستن
بي شمار افتادن و برخاستن

عشق يعني گل به جاي خار باش
پل به جاي اين همه ديوار

زير لب با خود ترنم داشتن
بر لب غمگين، تبسم کاشتن

عشق، آزادي، رهايي، ايمني
عشق، زيبايي، زلالي، روشني

عشق يعني مرغ هاي خوش نفس
بردن آنها به بيرون از قفس

عشق يعني جنگل دور از تبر
دوري سر سبزي از خوف و خطر

جز کمند چشم و زلف و ابروان
عشق زنجيري ندارد در ميان

در ميان اين همه غوغا و شر
عشق يعني کاهش رنج بشر

اي دلاور دل بدست آورده باش
در دل آزرده، منزل کرده باش

عشق يعني تشنه اي خود نيز اگر
واگذاري آب بر تشنه تر

عشق يعني خدمت بي منتي
عشق يعني طاعت بي جنتي

گاه بر بي احترامي احترام
بخشش و مردي به جاي انتقام

عشق يعني مشکلي آسان کني
دردي از درمانده اي درمان کني

عشق يعني خويشتن را گم کني
عشق يعني خويش را گندم کني

عشق يعني خويشتن را نان کني
مهرباني را چنين ارزان کني

عشق يعني نان ده و از دين مپرس
در مقام بخشش از آئين مپرس

هر کسي او را خدايش جان دهد
آدمي بايد که او را نان دهد

در تنور عاشقي سردي مکن
در مقام عشق نامردي مکن

لاف مردي مي زني مردانه باش
در مسير عاشقي افسانه باش

دين نداري مردمي آزاده شو
هر چه بالا مي روي افتاده شو

در پناه دين دکانداري مکن
چون به خلوت مي روي کاري مکن

جام انگوري و سرمستي بنوش
جامه تقوي به تردستي مپوش

عشق يعني ظاهر باطن نما
باطني آکنده از نور خدا

عشق يعني ذهن زيبا آفرين
آسماني کردن روي زمين

هر کجا عشق آيد و ساکن شود
هر چه ناممکن بود ممکن شود

در جهان هر کار خوب و ماندي ست
ردپاي عشق در او ديدني ست

عشق يعني شور هستي در کلام
عشق يعني شعر، مستي والسلام

موضوعات: شعر ادبی اهل بیت(ع)  لینک ثابت




“الهی”
بـوی ِناب"بهشـت"میدهد همـۀ “نامهای"قشـنگ ِ"تــو”
میگذارمشان روی ِزخمهای “دلم”
گفـته بـودی “اَلجَّبار”
یعنی کسی کـه"جُـبران مــیکند"همـۀ شکستگـیهایِ “دلت” را
گفـــــته بودی “اَلمُصَـوِّر”
یعنی کسی کــه از “ُنومـیسـازد” همۀ آنچه را"ویـران"شـده اسـت درون ِ “دلت”
گفــته بـودی"الشّـافـی”
یعنی کسی کـــه"شِفا” مـیدهد تمام ِ “زخمهـایِ عمیق"و"ناعـلاج"را

هـوای ِ"دلم” سبک میشود بــازمزمه نامهایِ زیبایت
نَفـس میکشــم درهوایِ “مهربانیهـایِ نابت”

“الهی”
سپاس که هستی وخدایی میکنی…

موضوعات: مناجات  لینک ثابت




ﻋﺎﺭﻓﯽ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ :
ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻬﺮﯼ ﺷﺪﻡ .. ﺩﯾﺪﻡ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺴﺘﻨﺪ …
ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺯﯼ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﺎ ﻏﺮﻭﺏ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻡ .
ﻏﺮﻭﺏ ﯾﮑﯽ ﯾﮑﯽ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺭﻓﺘﻨﺪ . ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﺷﻮﻥ ﻧﺒﺶ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺑﻮﺩ …ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺯﺩ … :
- ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻨﻢ ﺩﺭ ﺭﻭ ﻭﺍ ﮐﻦ
- ﻭﺍ ﻧﻤﯿكنم
- ﭼﺮﺍ ﻣﺎﺩﺭ؟!
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺍﻟﻮﺩﻩ ﻣﯿﺎﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﻫﺮ ﺷﺐ ﮐﺜﯿﻒ ﻣﯿﺎﯼ ﺧﻮﻧﻪ ﻫﺮ ﺷﺐ ﻟﺒﺎﺳﺎﯼ ﺗﻮ ﮐﺜﯿﻒ ﻭ ﭘﺎﺭه ﺳﺖ ﻣﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ ..
- ﺩﺭ ﺭﻭﺍ ﮐﻦ ﺷﺒﻪ ﻣﺎﺩﺭ …

ﻫﺮ ﭼﯽ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻧﮑﺮﺩ . ﺟﻠﻮ ﺭﻓﺘﻢ … ﺩﺭ ﺯﺩﻡ …
- ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﺭﻭ ﻭﺍ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﻦ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻋﻠﻤﺎ ﻫﺴﺘﻢ …
ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﺭﻭ ﻭﺍ ﮐﺮﺩ .
ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﺎﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯽ ﺭﺍﺵ ﻧﻤﯿﺪﯼ ؟
ﮔﻔﺖ: ﺍﻗﺎ خسته ام ﮐﺮﺩﻩ .. ﺍﺯ ﺑﺲ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﯾﺮ ﻣﯿﺎﺩ ﺧﻮﻧﻪ …
ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﮔﻔﺘﻢ : ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﯼ ديگه شبا ﺩﯾﺮ ﻧﯿﺎﯼ ﺧﻮﻧﻪ؟ ﻟﺒﺎﺳﺘﻮ ﺍﻟﻮﺩﻩ ﻧﮑﻨﯽ؟
ﮔﻔﺖ: ﺍﺭﻩ …
ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺮﻭ ﺗﻮ ..
ﺑﭽﻪ ﺭﻓﺖ ﺗﻮی خونه …
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯿﺪﻭﻥ ﺭﺩ ﺑﺸﻢ .. ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺭ اوﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺎﺯ ﺷﺪ .. ﺑﭽﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺮﯾﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﺍَﺩﺍ و اطوار ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﺩﺭش درآورد و ﺭﻓﺖ ﺑﺎ ﺭفیقاش بازى …!
ﯾﺎﺩﺵ ﺭﻓﺖ ﺩﯾﺸﺐ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ
دوباره ﺗﺎ ﻏﺮﻭﺏ ﺑﺎﺯﯼ کرد…

ﻏﺮﻭﺏ ﮔﻔﺖ :ﻣﺤﻤﺪ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﻡ ﺧﻮنه توﻥ ﺍﻣﺸﺐ؟
ﺩﻭﺳﺘﺶ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺍﻗﺎ، ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﻨﻢ ﺭﺍه ﻧﻤﯿﺪﻩ، ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺭﺍﻡ ﻣﯿﺪﻩ !
ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ :ﺣﺴﯿﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﻡ ﺧﻮنه توﻥ؟
ﮔﻔﺖ ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﻨﻮ ﺑﮑﺸﻪ؟!
ﻫﯿﺸﮑﯽ ﺑﭽﻪ ﯼ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺭﻭ ﻧﺒﺮﺩ ﺧﻮنه اش ..!
ﺑﺎ ﻏﺼﻪ ﻭ ﺗﺮﺱ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ …
ﺭﻓﺖ ﺳﻤﺖ ﺧﻮﻧﻪ… ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﺪﺍﺭﻩ
ﻫﺮ ﭼﯽ ﺩﺭ ﺯﺩ … ﻣﺎﺩﺭ اصلاً ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻧﯿﻮﻣﺪ …
ﯾﻪ ﺻﺤﻨﻪ ﺍﯼ ﺁﺗﯿﺸﻢ ﺯﺩ … ﺩﯾﺪﻡ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎﻻ ﭘﺸﺖ ﺑﻮﻡ .. ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺑﺎﻻ ﺩﺍﺭﻩ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ ..
ﺑﭽﻪ ﺍﻭﻥ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺩﺍﺭﻩ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻪ ..
ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺮﺍ ﺑﭽﻪ .. ﺑﭽﻪ ﺑﺮﺍی ﺧﺎﻧﻪ ..
ﺑﭽﻪ نميدونه ﻣﺎﺩﺭ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻩ ..
ﭼﯿﮑﺎﺭﺵ ﮐﻨﻪ ﺁﺧﻪ وقتى آدم نميشه ؟!! ..
ﺩﯾﺪﻡ، ﺑﭽﻪ ﺭﻭﯼ ﺷﮑﻤﺶ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ .. ﺻﻮﺭﺗﺸﻮ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﺧﺎﮎ
ﻫﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ضجه ﺯﺩﻥ …
ﻣﺎﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﺭﻭ ﺩﯾﺪ . ﻧﺘﻮﻧﺴﺖ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﻪ ..
ﺩﻭﯾﺪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺩﺭ ﺭﻭ ﻭﺍ ﮐﺮﺩ .. ﺑﭽﻪ ﺭﻭ ﺑﻐﻞ ﮐﺮﺩ .. ﺍﯾﻦ ﺧﺎﮎ ﻫﺎ ﻭ ﮔﻞ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ …
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ یه خوﺭﺩﻩ ﺁﺭﻭﻡ ﺷﺪ ..
ﮔﻔﺖ :ﻣﺎﺩﺭ؟
ﮔﻔﺖ : ﺟﺎﻧﻢ …
ﮔﻔﺖ : ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﻭ
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ..
ﮔﻔﺖ : ﻣﺎﺩﺭ ﭼﯽ ﺭﻭ ﻓﻬﻤﯿﺪﯼ؟!!
ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﺩﺭ ﺟﺎﻥ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺩﯾﺮ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺷﺎﻣﻢ ﻧﺪﻩ .. ﺷﻼﻗﻢ ﺑﺰﻥ .. ﮐﻤﺮﺑﻨﺪﻡ ﺑﺰﻥ … ﺍﺯ ﻏﺬﺍ ﻣﺤﺮﻭﻣﻢ ﮐﻦ .. ﺍﻣﺎ ﻣﺎﺩﺭ، ﺟﺎﻥ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﺭ رو ﺭﻭﻡ ﻧﺒﻨﺪ ..
ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺟﺰ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ …
ﯾﺎ ﺭﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﯿﻦ ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻣﺎﻩ رمضان… ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﻟﻄﻒ ﻭ ﻣﺤﺒﺘﺖ ﺭﻭ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻣﺎ ﻧﺒﻨﺪ.
ﻣﺎﻫﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺷﻔﯿﻊ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﯾﻢ ؟
ﭼﻘﺪﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ‏( ﻉ ‏) ﻭ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ‏(ﺱ ‏) ﻭ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﺩﺳﺘﻤﻮﻧﻮ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ؟
ﯾﺎﺩﺗﻮﻥ ﻫﺴﺖ ﺍﻭﻥ ﺷﺒﻬﺎﯼ ﻗﺪﺭﯼ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﻥ ﺭﻭ ﺳﺮ ﻣﯿﺬﺍﺷﺘﯿﻢ … ﻣﯿﮕﻔﺘﯿﻢ ﺧﺪﺍﺍﺍﺍﺍ ….ﺧﺪﺍﺍﺍﺍﺍ … ياﺩﺗﻮﻥ ﻫﺴﺖ ﭼﻘﺪﺭ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ؟

ﺑﺨﺸﯿﺪﻩ ﺷﺪﯾﻢ ، ﭘﺎﮎ ﺷﺪﯾﻢ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺻﺒﺢ ﺯﺩﯾﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﮐﯽ …. !
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻓﻬﻢ ﺍﯾﻨﻮ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻋﻄﺎ ﮐﻦ
ﮐﻪ ﺟﺰ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﺗﻮ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ …
ﺧﺪﺍﯼ ﺧﻮﺑﻢ ﻧﮕﺬﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺗﻤﻮﻥ ﺭﻭ ﺭﻭﯼ ﺧﺎﮎ ﻗﺒﺮ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﺑﻌﺪ ﺑﻔﻬﻤﯿﻢ …
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺁﺗﺶ براى بندگانت حسرته …!
ﻧﮕﺬﺍﺭ ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﯼ ﺯﻫﺮﺍ (س) ﺭﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤؤمنين ‏(ع) ﺭﻭ ﺩﯾﺪﯾﻢ … یه دﻓﻌﻪ ﻗﻠﺒﻤﻮﻥ ﺑﺴﻮﺯﻩ ﮐﻪ ﺍﯼ ﻭﺍﺍﺍﺍﯼ …. ﭼﯽ ﺭﻭ به ﭼﯽ ﻓﺮﻭﺧﺘﯿﻢ ؟ … ﭼﯽ ﺭﻭ ﺑﺎ ﭼﯽ ﻋﻮﺽ ﮐﺮﺩﯾﻢ؟!
ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮﻡ ﺩﻭﺭﺕ ﻣﯿﮕﺸﺘﻢ ﻧﺒﯿﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﺎﺭ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ … ﭼﻘﺪﺭ ﻣﺎ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻪ اش ﺧﺪﺍ ﺭﺍهموﻥ ﺩﺍﺩ …
ﺷﺒﻬﺎﯼ ﻣﺎﻩ ﺭﺟﺐ و شعبان ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺗﻮ …..!
دوستان ماه رجب رفت شعبان هم رفت
ماه رمضانم رسید.
ﭼﻘﺪﺭ ﺗﻮﺷﻪ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺍﺯﯾﻦ ﻣﺎﻩ های ﺯﯾﺒﺎ و پر خير و بركت ؟
یادتون باشه تو وقت اضافی هستیم

ايكه دستت ميرسد كارى بكن
پيش از آن كز تو نيايد هيچ كار

موضوعات: داستان  لینک ثابت




یا عَظیمَ المَن! گناه آورده ام
غافر التَوب! اشتباه آورده ام

لا تُؤدِّبنی، خودم شرمنده ام
تازه قلبم را به راه آورده ام

عُدّتی فی کُربَتی! دلخسته ام
من جوانیِ تباه آورده ام

صاحِبی فی شِدّتی! من را مران
رو به سوی باراله آورده ام

أینَ عَفوُک؟ أینَ سِترُک؟ یا جَمیل!
نامه ای غرق گناه آورده ام

قاضی الحاجات، خَیرالحاکمین!
رو به ربِ دادخواه آورده ام
یا أنیسَ الذّاکرین و یا بَصیر!
اشک توبه از نگاه آورده ام

یا حَلیم و یا کَریم و یا غَفور!
خلوتی، تار و سیاه آورده ام
هارِبٌ مِنکَ إلَیکَ، یا اله!
من به سوی تو پناه آورده ام

وَاصرِف عَنی سَیّدی
وَاقضِ عَنَّ الدَین، آه آورده ام

یا غیاثَ المُستغیثین! ربّنا!
یک زبان عذر خواه آورده ام

لا تُخَیِّبنی،أنا عبدُ الحُسین
گریه بر این پادشاه آورده ام…

موضوعات: مناجات  لینک ثابت




رسالت خانواده در تربیت نسل منتظر

اگر خانواده رسالت خود را در تربیت فرزند به درستی انجام ندهد؛ افراد و نهادهای دیگری نیز هستند که ممکن است با آموزش‌های ناروا، فرزند را به وادی دیگر بکشانند.[1]

از رسالت‌های یک خانواده‌ی آرمانی و اخلاقی، تربیت نسل صالح و مصلح می‌باشد. که در روایات از آنها به نام «بیوتات صالحه» یاد می‌شود.[2]

نقش پدر و مادر در تربیت نسل منتظر

با همه‌ی تأثیرهایی که طفل از جامعه و مدرسه و همبازی‌ها و معلمان خود می‌گیرد باز بیشتر تحت تأثیر خانواده است. زیرا تأثیر خانواده، زائیده‌ی رابطه‌‌ی خونی و مهر و عاطفه‌ی حقیقی است، در حالی که رابطه‌ی دیگران با او رابطه‌ی تلقینی است.[3]

اکنون برای بهتر مشخص شدن نقش والدین در تربیت نسل منتظر، نقش هر یک به طور جداگانه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

1. نقش مادر در تربیت نسل منتظر:

مادر مهمترین رکن خانواده و والاترین نقش تربیتی را دارا می‌باشد؛ نقشی که به هیچ وجه جانشین‌پذیر نیست.[4] چرا که مادر اصل، ریشه و سرچشمه‌ی وجود کودک است و کودک انعکاسی از واقعیات جسمی و روحی مادر و میوه‌ای از آن شجره‌ی مبارکه است.

در زیارت وارث وجود مقدس سیّدالشهداء با عنوان خدیجه کبری و فاطمه الزهرا3 خوانده می‌شود.[5]

همچنین حضرت را نوری در اصلاب شامخه و ارحام مطهره معرفی می‌نماید.[6]

در روایات نیز به جوانان سفارش می‌شود که دختر از خانواده‌ی اصیل و دیندار بگیرید تا جلوی فساد نسل گرفته شود. [7]

آیات قرآن در حق‌شناسی از والدین دو قسم است:

یک قسم از آیات، حق‌شناسی مشترک از پدر و مادر است؛ مانند آیه‌ی 23 سوره‌ی اسراء، که درباره‌ی نیکویی به پدر و مادر سخن می‌گوید.

قسم دیگر نیز مخصوص حق‌شناسی از مادر است؛ مانند آیه‌ی 15 سوره‌ی احقاف، که علاوه بر تجلیل مشترک از پدر و مادر، تنها زحمات و خدمات دشوار سی‌ماهه‌ی مادر را در دوران بارداری، زایمان و شیردهی متذکر می‌شود و اشاره‌ای به زحمات پدر نمی‌کند.

بنابراین اگر مادر بنا دارد که فرزندی مهدی باور تربیت کند؛ باید بداند که هر چه محبت و دلباختگی و ارتباط قلبی او با حضرت بیشتر باشد و این علقه در رفتار وی که فرزندش شاهد آن است نمود عینی داشته باشد؛ به همان میزان می‌تواند این محبت و دلباختگی و عشق را به فرزند خود، بدون نیاز به آموزش رسمی انتقال دهد.

همچنین اگر مادر منتظر از انجام رفتارهای مخالف با میل «ولی خدا» خودداری کند و به صورت مستقیم و غیرمستقیم نشان دهد که به خاطر حضور و ناظر بودن حضرت مهدی(عج) از انجام این کار خودداری کرده است؛[8] تأثیر بسزایی در ایجاد روحیه‌ی مهدی‌باوری در فرزندش خواهد داشت.

به همین جهت نقش مادر در دوره‌های مختلف تربیتی بسیار حائز اهمیت است؛ از جمله:

الف) انقعاد نطفه

ب‌) دوره‌ی جنینی

ج) دوره‌ی نوزادی و شیرخوارگی: از جمله اقدامات این دوره عبارتند از:

1- تحنیک(کام برداری) نوزاد با تربت سیّدالشهدا(ع)

2- تلاوت اذان و اقامه در گوش نوزاد

3- عقیقه و ولیمه

4- همراه کردن حِرز با نوزاد: از میان حرزها حرز امام سجاد(ع)به جهت پیوند ویژه با ولایت و امامت بیشتر سفارش شده است.[9]

5- نامگذاری

6- شیردهی: تمام حالات و روحیات مادر به هنگام شیردهی بر روحیه و طبع کودک و بسترسازی تربیتی او تأثیر ماندگار می‌گذارد.[10]

د‌) دوره‌ کودکی

ه‌) دوره‌ی نوجوانی

و‌) دوره‌ی جوانی.

2. نقش پدر در تربیت نسل منتظر:

در روایات آمده است که یکی از چند طایفه‌ای که بی‌حساب وارد عذاب می‌شوند پدرانی هستند که به تربیت دینی و اخلاقی فرزندانشان توجه نداشتند.[11] که این خود حاکی از نقش عمده تأثیرگذار پدر در تربیت جسمی و روحی فرزند می‌باشد. از این‌روست که نقش پدر در مراحل مختلف تربیتی بسیار حائز اهمیت است؛ از جمله:[12]

از آنجا که مراقبت‌های ویژه‌ی پدر در چهل روز پیش از انعقاد نطفه موجب اخلاص و یکرنگی پدر می‌شود؛ تأثیر معنوی خاصی بر فرزند خواهد داشت.

پدر باید قبل از ولادت، برای فرزند خود نام نیکویی را انتخاب کند.

پدر باید با عرضه‌ی عقاید و افکار، فرزندش را به آداب دینی آگاه نماید و با عملکرد خود فرزند را فردی متدین بار آورد.[13]

موضع پدر در رابطه با نوجوان، موضع هدایت، ارشاد، تذکر، زیر بازو گرفتن و به خطرات توجه دادن است.[14]

وظیفه‌ی پدر در تربیت جوان، همدمی، همراهی و معاونت می‌باشد.[15]

پی نوشت ها:


[1] . مریم، معین الاسلام، علی، غلامی، زن منتظر و منتظرپروری، ص 135.

[2] . مهدی، نیلی پور، خانواده ی مهدوی، اصفهان، مرغ سلیمان، 1388ه.ش، ص 29 و 30.

[3] . علی، قائمی، خانواده و تربیت کودک، بی‌جا، چاپ نهم، امیری، 1370ه.ش، ص 31 و 39.

[4] . مهدی، نیلی‌پور، خانواده‌ی مهدوی، ص 101.

[5] . «اَلسَّلامُ علیکَ یَابن فاطمهَ الزهراءِ، اَلسَّلامُ علیکَ یَابنَ خَدیجَه الکُبری»عبّاس، قمی، مفاتیح الجنان، مترجم: مهدی، الهی قمشه‌ای، قم، آیین دانش، 1384ه.ش، ص717.

[6] . «أشهَدُ أَنَّکَ کُنتَ نُوراً فِی الاَصلابِ الشّامِخَهِ وَ الأرحامِ المُطَهَّرَهِ». همان.

[7] . حسین، انصاریان، نظام خانواده در اسلام، بی‌جا، چاپ نوزدهم، ام‌ابیها، 1380ه.ش، ص 435.

[8] . مریم، معین الاسلام، علی، غلامی، زن منتظر و منتظرپروری، ص 135.

[9] . عباس، قمی، کلیات مفاتیح الجنان، ص 211.

[10] . مرتضی، آقاتهرانی، محمّدباقر، حیدری کاشانی، خانواده و تربیت مهدوی، تهران، چاپ سوم، کتاب یوسف، 1389ه.ش، ص 339 و 340.

[11] . حسین، انصاریان، نظام خانواده در اسلام، ص 447 و 448.

[12] . مرتضی، آقاتهرانی، محمّدباقر، حیدری کاشانی، خانواده و تربیت مهدوی، ص 227.

[13] . علی، قائمی، نقش پدر در تربیت، بی‌جا، چاپ دوم، امیری، 1367ه.ش، ص 108.

[14] . همان، ص 142.

[15] . مرتضی، آقاتهرانی، محمّدباقر، حیدری کاشانی، خانواده و تربیت مهدوی، ص 443.

 

موضوعات: نجم ثاقب  لینک ثابت




اسلام برای تربیت فرزندان اهمیت بسیاری قائل است و آن را بر امور دیگر برتری می‌دهد.[1] حتّی تربیت نیکو را از صدقه‌ی روزانه بهتر و والاتر می‌داند. در مقابل، ناشایسته بودن نسل را به عنوان سخت‌ترین مصیبت‌ها یاد می‌کند.[2] زیرا فرزندی که نافرمان و سرکش باشد نه تنها برای خانواده بلکه برای جامعه نیز مایه‌ی رنج و مشقت و شومی، می‌باشد. در حالی که تربیت نیکو علاوه بر این‌که موجب سعادت فرزند و رضایت الهی می‌گردد سبب پیش‌برد جامعه و فراهم نمودن زمینه‌های ظهور حکومت اصلاحگرانه مهدوی نیز می‌شود.

 


[1] . محمود، ارگانی بهبهانی حائری، تربیت فرزند در اسلام، قم، پیام مهدی، 1379 ه.ش، ص 116.

[2] . امام علی7: «أَشَدُّ المَصائِبِ سوءُ الخَلَفِ.»، محمّد، محمّدی ری شهری، حکمت نامه ی کودک، مترجم: عباس، پسندیده، قم، چاپ چهارم، دارالحدیث، 1388ه.ش، ص 33 و 34.

موضوعات: نجم ثاقب  لینک ثابت




نقش زنان در انقلاب حضرت مهدى (عج)

نقش زنان در انقلاب حضرت مهدى (عج)


جالب اينكه از امام باقر(عليه السلام) نقل شده فرمود:


«… وَ يَجِيئُ وَاللّهِ ثَلاثَ مَأَةَ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلاً فِيهِمْ خَمْسُونَ اِمْرَئَةً يَجْتَمِعُونَ بِمَكَّةَ عَلى غَيْرِ مِيعاد قُزَعاً كَقُزَعِ الْخَرِيفِ;
سوگند به خدا سيصد و اندى نفر مرد مى آيند در ميانشان 50 نفر زن هستند، در مكّه اجتماع مى كنند بى آنكه قبلاً وعده داده باشند، آمدنشان همچون ابرهاى پائيزى است (كه با حركات تند مى آيند و در آن مركز جمع مى گردند).»


شكى نيست و به تجربه ثابت شده كه زنان در انقلابها نقش مؤثّر و تعيين كننده دارند، زنان هستند كه جوانان رشيد و سلحشور در دامان پاك خود مى پرورانند و در پشت جبهه و خانه دارى، پشتيبان محكم و خوب براى مردان مى شوند، آنها مى توانند با تصميم آهنين خود شهيدپرور باشند، آتش انقلاب را شعلهور سازند، و در كنار جبهه ها به پانسمان زخمى ها بپردازند و نوازشگر انقلابيون شوند.


در روايات آمده پس از جنگ اُحُد بدن حضرت على(عليه السلام) پر از زخم شد به طورى كه 60 مورد از بدن مولا على(عليه السلام)بريدگى سخت پيدا كرد، پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) دو زن بنام اُمّ سليم و ام عطيّه(رحمهما الله) را مأمور مداوا و پانسمان زخمهاى بدن مبارك امام على(عليه السلام) نمود، آنها طبق مأموريّت به زخم بندى مشغول شدند، بعد گزارش دادند بقدرى بدن حضرت على(عليه السلام) پر از زخم شده كه هر زخمى را مى بنديم در كنارش زخم ديگرى شكافته مى شود.


نيز در روايات آمده پنجاه نفر از اصحاب (ياران خاص) حضرت قائم (عج) زن هستند.
به اين ترتيب : زنان نيز بايد شخصيت و نيروى معنوى خود را بيابند و بدانند كه مى توانند نقش سازنده داشته باشند و از اصحاب امام مهدى(عج) گردند، و در جبهه هاى سياسى و نظامى، شركت و تلاش فعّال نمايند، و همچون زينب كبرى(عليها السلام) مسؤوليتهاى سنگين يك انسان كامل را بدوش بكشند و رسالت خود را انجام دهند. (به اميد آن روز).


به اين حديث جالب نيز توجه كنيد:
مفضل(رحمه الله) گويد: امام صادق(عليه السلام) فرمود:
«همراه مهدى(عج) سيزده زن هست.
عرض كردم اين بانوان براى چه در كنار مهدى(عج) هستند؟
فرمود: اينها مجروحان را مداوا مى كنند و از بيماران جنگى پرستارى مى نمايند، چنانكه زنان در زمان پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) همراه آنحضرت در جنگها اين كارها را به عهده مى گرفتند.»


ضمناً ناگفته نماند كه از كتاب خطبة البيان منسوب به امام على(عليه السلام)آمده نخستين كسى كه از 313 نفر به خدمت امام عصر(عليه السلام)مى رسد دو نفر بصرى بنام على و محارب، و شش نفر ديگر از ابدال بنام عبداللّه هستند.


و بالاخره در وصف ياران مهدى(عج) از امام صادق(عليه السلام) به اين مضمون آمده است:


«آنچنان در برابر فرمانده كلّ قوا خبردار ايستاده اند كه گويا مرغى برسرشان است و تكان نمى خورند غذايشان تمام شده، در عين حال آثار سجده در پيشانيشان پيدا است، شيران روز و پارسايان شب هستند و قلبشان همچون پاره آهن محكم است.
همراه آنها پرچمى است كه جبرئيل(عليه السلام) در جنگ بدر براى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) آورد … پرچمى كه تا يك ماه راه از چهار طرفش ترس را بردشمنان مسلّط مى كند از مكه بيرون نمى آيد تا اينكه «حلقه اى» در اطرافش باشند، شخصى پرسيد: اين حلقه از چند نفر تشكيل شده؟


امام صادق(عليه السلام) فرمود: از ده هزار نفر كه جبرئيل(عليه السلام) در طرف راست و ميكائيل(عليه السلام) در طرف چپ اين حلقه هستند، سپس امام(عليه السلام) پرچم فتح را برافرازد و حركت كند و در مشرق و مغرب كسى نماند جز اينكه «از روى عناد» بر آن پرچم لعنت كند.»

 

موضوعات: نجم ثاقب  لینک ثابت




زنان بايد احساس مسؤوليّت كنند

زنان بايد احساس مسؤوليّت كنند
در اين مسير زنان كه نيمى از جامعه را تشكيل مى دهند، بايد نقش سازنده داشته باشند، بدانند كه آنها نيز موظّفند دوش به دوش مردان براى زمينه سازى ظهور امام قائم(عج) و براى خودسازى و پاكسازى محيط و قهرمان پرورى كه آن هم زمينه سازى است، تلاش عميق و پى گير و خستگى ناپذير بنمايند.
وقتى كه در جنگ احد بسيارى از مسلمانان كشته شدند و شخص رسولخدا(صلى الله عليه وآله وسلم) و امام على(عليه السلام) سخت مجروح گرديدند شايع شد كه پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) نيز شهيد شده، زنان مسلمان به خصوص خيلى ناراحت شدند، از خانه ها بيرون آمدند و به تحقيق پرداختند.
يكى از اين زنان از انصار (مسلمانان مدينه) بود از مدينه بيرون آمده و سراسيمه به سوى احد رهسپار شد، در راه مردى را ديد كه از جبهه برمى گردد، از او پرسيد: آيا به پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) آسيبى وارد شده است؟
آن مرد به جاى جواب سؤال زن، به او گفت: اى خواهر! پدر شما كشته شده است، زن تكان ملايمى خورد، باز طولى نكشيد پرسيد: آيا پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) سالم است؟
آن مرد به جاى جواب سؤال زن، به او گفت: اى خواهر برادر شما نيز كشته شده است، زن تكان مختصرى عارضش شد، ولى بار ديگر به حال آمد و پرسشش را تكرار كرد، مرد براى بار سوم گفت: اى خواهر شوهر شما كشته شده است، زن باز تكانى خورد، امّا اين بار با خشم و گستاخى گفت: من نمى خواهم بدانم چه كسانى از من كشته شده اند، فعلاً احتياجى به اينها ندارم، خواهش مى كنم بگوييد پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله وسلم) چگونه است؟
آن مرد در جواب گفت: پيغمبر(صلى الله عليه وآله وسلم) در كمال سلامتى است.
ناگهان صورت زن از خوشحالى برافروخته شد و با حالى سرشار از عشق به اسلام، قاطعانه گفت: «بنابراين قربانى ما هدر نشده است.»
يعنى اگر من سه قربانى (پدر و برادر و شوهرم) را در راه خدا داده ام به هدر نرفته چرا كه رهبر عزير اسلام پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله وسلم) زنده است و همين افتخار مرا بس.
اين چنين زنان قهرمان در صدر اسلام بسيار بودند هم اكنون نيز بايد زنان مسلمان اين چنين نقش گويا و زاينده و بالنده داشته باشند و بدانند كه گردش چرخ انقلابها (كه بدون آن به فرج امام زمان(عليه السلام)نزديك نخواهيم شد) نيمى به دوش زنان است و زن بايد خود را درك كند و بداند مسؤوليتى بس سنگين دارد و قبلاً نيز دراين باره سخن گفتيم.
الگوى زنان مسلمان بايد افرادى مانند خديجه كبرى(عليها السلام)، فاطمه زهرا(عليها السلام) و زينب كبرى(عليها السلام) باشد، زينب(عليها السلام) در شرايط سخت نهضت امام حسين(عليه السلام) سه كار مهم را به عهده گرفت:
1 ـ حمايت از رهبرش امام حسين(عليه السلام) تا زنده بود و سپس از امام سجاد(عليه السلام) .
2 ـ حفظ يتيمان و سرپرستى از آنها.
3 ـ رساندن پيام شهيدان در كوفه و شام با بيانات كوبنده و پرمحتوا، وهر جا سخن از آنان گفت، اين سه امر مهم را به خوبى انجام داد، و مرام آنها را زنده نگه داشت.

 

موضوعات: نجم ثاقب  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم