عمده دلیل موافقان کنترل جمعیت :

مخالفان افزایش جمعیت با اعتراف و وفاداری به اصول و مبانی دینی به وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جهان در عصر کنونی نیز توجه نموده، با تمسک به آیات و روایات و بهره­گیری از ادله­ی شرعی و فقهی درصد اثبات جواز تهدید نسل، کنترل خانواده و مطلوبیت پیشگیری از افزایش نسل­ها از دیدگاه دینی هستند. نظریات موافق کنترل جمعیت، چه در میان شیعه و چه در میان اهل سنت، سمت و سوی واحدی دارند، هرچند در مقام استناد به ادله­ی شرعی با هم تفاوت داشته باشد.

 

الف) آیات

از مجموع آیاتی که مستند موافقان کنترل جمعیت قرار گرفته، به چند نمونه اشاره می­شود:

1: « هُنالِكَ دَعا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لي‏ مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَميعُ الدُّعاءِ »( آیه 38 سوره آل عمران) ؛ در آنجا بود كه زكريا [با ديدن كرامت و عظمت مريم‏] پروردگار خود را خواند، گفت: پروردگارا! مرا از سوى خود فرزندى پاك و پاكيزه عطا كن، يقيناً تو شنواى دعايى.

 زمخشری در تفسیر این آیه شریفه می­نویسد : « مریم به عبادت ایستاده بود و حضرت زکریا به حالت عرفانی و معنوی و کرامت الهی مریم توجه داشت. این حالت در زکریا رغبت داشتن فرزندی مثل او را ایجاد کرد که ویژگی­ها و کرامت­های او را دارا باشد؛ هرچند از نظر جسمی و زاد و ولد عقیم بودند که خداوند این کرامت را در حق آنها جاری ساخت و حضرت یحیی را به آنها داد.(تفسیر کاشف، زمخشری، بیروت، دارالکتاب العربی، 1407 ق، ج1، ص359).

ادامه مطلب :

شاهد استدلال در این آیه عبارت «ذریه الطیبه» است که دلالت بر قلت و مفرد دارد نه کثرت و جمع. نتیجه اینکه همیشه افراد کم دارای این ویژگی­ها خواهند بود نه افراد زیاد.

علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می­نویسد : «طیب هر چیز آن فردی است که برای چیز دیگری سازگار و در برآمدن حاجت آن دخیل و مؤثر باشد؛ مثلاً شهر طیب آن شهری است که برای زندگی اهلش سازگار و دارای آب و هوایی ملایم و رزقی پاکیزه باشد، و کار و کسب و سایر خواسته­ها برای اهلش هم فراهم باشد که خدای تعالی درباره چنین شهری می­فرماید : « وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ … » ( سوه اعراف ، آیه 58 ) ؛ و زمين پاك است كه گياهش به اذن پروردگارش بيرون مى‏آيد .

همچنین، عیش طیب و حیات طیب آن عیش و حیاتی که ابعاد و شئون مختلفش با هم سازگار باشد، به طوری که دل صاحب عیش به آن زندگی گرم و بدون نگرانی باشد، و یکی از مشتقات کلمه « طیب» بر وزن سیب است به معنای عطر پاکیزه، سپس ذریه طیبه آن فرزند صالحی است که مثلاً صفات و افعالش به آرزویی که پدرش از فرزندش داشت مطابق باشد. پس انگیزه زکریا از این گفتار این بود که در این درخواست کرامتی بود که از خدای تعالی درباره خصوص مریم مشاهده کرد، کرامتی که دلش را از امید پر کرده و اختیار را از دستش ربود و وادارش ساخت که چنین درخواست عظیم و کرامت مهمی را بکند، لذا باید گفت: منظورش از ذریه طیبه فرزندی بوده که نزد خدا کرامتی شبیه به کرامت مریم و شخصیتی چون او داشته باشد. (تفسیرالمیزان، علامه طباطبایی، قم، جامعه مدرسین، 1417، ج 3، ص 175).

بنابراین کلمه ذریه طیبه دلالت بر وجود افرادی از اولادی دارد که مایه خوشدلی و رضایت و طیب خاطر پدر و مادر باشند، فرزندانی صالح که دارای صفات و افعال پسندیده و خوب هستند. بی شک، داشتن فرزند صالح، آرزو و مایه اطمینان خاطر هر خانواده است و این آرزو در خانواده کم جمعیت و تربیت یافته تحقق می­یابد، نه در خانواده­ای با فرزندان بسیار که مورد تربیت و توجه قرار نگرفته­اند.

بررسی :

درآیات قرآنی مشاهده می­شود که انبیا و اولیای الهی در مقام طلب فرزند همواره فرزندانی صالح و خانواده­ای پاک را طلب می­کنند، چنانکه از زبان زکریای نبی بیان شد. طلب هر کسی به قدر همت خویش است و فرزند صالح آرزویی است که بلند همتان از درگاه الهی طلب می­کنند. در این آیه درسی است برای متدینان که تنها در پی فرزند نباشند، بلکه هم برای رسیدن به فرزند صالح دعا کنند و هم برای نیل به آن، تلاش و برنامه­ریزی نمایند. به شک، تربیت برنامه­ریزی شده خواهان فاصله زمانی مناسب بین فرزندان است.

2 : « وَ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِماماً » ( سوره فرقان ، آیه 74) ؛ و آنان كه مى‏گويند: پروردگارا! ما را از سوى همسران و فرزندانمان خوشدلى و خوشحالى بخش، و ما را پيشواى پرهيزكاران قرار ده.

استدلال به آیه شریفه از چند جهت می­تواند دلالت بر قلت جمعیت را برساند اول اینکه اعین صیغه جمع قله است و جمع قله در علم صرف دلالت بر افراد معینی فرد فرد دارد نه برکثرت به خلاف عیون، و دوم اینکه کلمه متقین است که رسیدن به مقام تقوا و طی مدارج ایمان و عمل، کار هر کسی نیست و افراد با تقوا نبت به بی تقوا از نظر کمی در اقلیت اند و افراد باتقوا مایه چشم روشنی و سرور و رضایت و شادمانی پدر و مادرند نه افراد بی تقوا و دعای حضرت زکریا در طلب فرزندی با تقواست. (ر.ک. تفسیر کاشاف، ج3،ص296).

علامه طباطبایی در تفسیر نمونه ذیل این آیه آورده است:

«یازدهمین ویژگی مؤمنان راستین آن است که توجه خاصی به تربیت فرزند و خانواده خویش دارند و برای خود در برابر آنها مسئولیت فوق العاده­ای قائلند؛ آنها پیوسته از درگاه خدا می­خواهند و می­گویند: پروردگار از همسران و فرزندان ما کسانی قرار ده که مایه روشنی چشم ما گردد. (تفسیر نمونه، ج15، ص167).

نتیجه آنکه واژه­های «هب لنا» و «قره اعین» کنایه از کسی است که مایه سرور و خوشحالی است دلالت دارد بر فرزندان خاص و محدود و « قره اعین» کنایه از کسی است که مایه سرور و خوشحالی است و فرزندانی مایه سرور و اطمینان خاطر پدر و مادر هستند که پدر و مادر از عهده تربیت و هدایت و مسئولیتی که نسبت به آنها دارند به نحو احسن برآیند و این از مسائلی است که قرآن روی آن تأکید کرده است.

بررسی :

با توجه به این آیه، کثرت اولادی که والدین از عهده تربیت و هدایت آنها برنیایند مطلوب و مایه چشم روشنی پدر و مادر نخواهند بود، بلکه مایه کوری چشم و دل است، زیرکارها و صفاتشان مورد پسند پدر و مادر نخواهد بود.

3 : « يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخيهِ * وَ أُمِّهِ وَ أَبيهِ * وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنيهِ » ( سوره عبس ؛ آیات 34 تا 36 ) ؛ روزى كه آدمى فرار مى‏كند، از برادرش * و از مادر و پدرش * و از همسر و فرزندانش.

به این ترتیب، انسان نزدیک ترین نزدیکانش را که برادر و پدرو مادر و همسر و فرزند هستند. نه فقط فراموش می­نمایند بلکه از آنها فرار می­کند و انسان از تمام پیوندها و علایقش جدا می­گردد؛ مادری که به او عشق می­ورزید، پدری که سخت مورد احترام او بود، همسری که شدیداً به وی محبت داشت و فرزندانی که میوه قلب و نور چشمان او به حساب می­آمدند، اگر راه ایمان و تقوا و  اطاعت خدا را نپیموده­اند، باید از آنها گریخت تا مبادا به سرنوشتشان گرفتار شود.

بررسی :

با علم به اینکه هرچه زمان به قیامت نزدیک­تر می­شود بشر تحت تأثیر امکانات صنعتی و تکنولوژی جامعه مدرن بیشتر در معرض سوق به سمت بی دینی، ضلالت و انحراف است و گل وجود فرزند مراقبت بیشتری را در مقابل طوفان حوادث طلب می­کند، چه توجیهی در اصرار و تأکید کثرت موالید وجود دارد؟

4 : « … وَ عَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَ كِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ … » ( آیه 233 ، سوره بقره ) ؛ و بر آن کس که فرزند برای او متولد شده (پدر) ،  لازم است خوراک و پوشاک مادر را به طور شایسته [ در مدت شیر دادن بپردازد ، حتی اگر طلاق گرفته باشد ] .

بررسی :

این آیه به احتمال کنترل خانواده را می­رساند، زیرا کثرت اولاد رزق و کسوت متعارف را اغلب برای آنان ناممکن می­سازد. بنابراین، تأمین خانواده در حد رفاه از دلایل قطعی تحدید نسل است.

 

ب) روایات

از مجموع روایاتی که مستند موافقان کنترل جمعیت قرار گرفته است ، به چند نمونه اشاره می­شود:

1 : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : « يَا أَبَا ذَرٍّ إِنِّي قَدْ دَعَوْتُ اللَّهَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ أَنْ يَجْعَلَ رِزْقَ مَنْ يُحِبُّنِي الْكَفَافَ وَ أَنْ يُعْطِيَ مَنْ يُبْغِضُنِي كَثْرَةَ الْمَالِ وَ الْوَلَدِ » ؛ رسول اکرم (ص) فرمود : ای اباذر! من از خداوند بزرگ خواستم که معیشت دوستانم را به اندازه کفایت قرار دهد و به دشمنانم مال بسیار و فرزندان زیاد دهد . (مستدرک الوسایل، محدث نوری، قم، مؤسسه آل البیت، 1408 ق، ج15، ص230).

2 : عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع ) أَنَّهُ قَالَ : « ثَلَاثٌ مِنْ أَعْظَمِ الْبَلَاءِ كَثْرَةُ الْعَائِلَةِ وَ غَلَبَةُ الدَّيْنِ وَ دَوَامُ الْمَرَضِ. » ؛ امام علی (ع) فرمودند : سه چیز از بزرگترین بلاهاست : زیادی افراد خانواده و بدهکاری سنگین و بیماری مزمن . (همان ج 13، ص 388).

3 : « نَهَى محمّد رسول الله (ص) عَنِ التَّبَقُّرِ فِي الْأَهْلِ وَ الْمَالِ » ؛ رسول اکرم (ص) نهی فرمود از خواستن مال زیاد و داشتن خانوار زیاد . (معانی الاخبار، شیخ صدوق، قم، چ اول ، جامعه مدرسین، 1361 ش، ص 280).

4 : إنَّ رَسُولُ اللهِ (ص) « کَانَ یَقُولُ بَعدَ صَلاةِ الفَجرِ : اللَّهُمَّ إنّی أَعَوذَ بِکَ مّنَ الهَمِّ والحَزَنِ وَ العَجزِ وَ … وَ ضَلَعِ الّدَّینِ وَ … وَ العَیلَه » ؛ امام صادق (ع) روایت می کند که رسول اکرم (ص) هر روز صبح قبل از طلوع فجر دعا می کرد : خداوندا ! من از غم واندوه و درماندگی و … و سنگینی دین و … و عیالواری به تو پناه می برم .   (من لا یحضرالفقیه، شیخ صدوق، قم، جامعه مدرسین، 1413 ق، ج1، ص335).

 

بررسی

در این احادیث که تنها بخشی ازآنها ذکر شد، رشد کمی و غیرمسئولانه جمعیت نکوهش شده است. افزایش کمی جمعیت، راه سعادت را نمی­گشاید و خیر به صِرف زیاد شدن فرزند نیست. در این نگاه کسب قدرت، آسایش و رفاه با تکیه بر فزون سازی جمعیت بدون تدبیر معیشت، جز خیالی باطل و پوچ بیش نیست که « أَ يَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنينَ * نُسارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْراتِ بَلْ لا يَشْعُرُونَ ( سوره مومنون ، آیات 55 و 56 ) ؛ آيا گمان مى‏كنند افزونى و گسترشى كه به سبب مال و اولاد به آنان مى‏دهيم، * در حقيقت مى‏خواهيم در عطا كردن خيرات به آنان شتاب ورزيم؟ [چنين نيست‏] بلكه [آنان‏] درك نمى‏كنند [كه ما مى‏خواهيم با افزونى مال و اولاد، در تفرقه، طغيان، گمراهى و تيره‏بختى بيشترى فرو روند.] . به نظر می­رسد که باید اندرزها و هشدارهای ناشی از بحران جمعیت را به گوش جان گرفت و از بالا رفتن و صعود آسان به مکانی که فرود آمدن از آن دشوار و خطرناک است، پرهیز نمود. (اشاره به روایت امام صادق(ع) که فرمود :« وَ إیّاکَ وَ مُرتَقی جَبَلٍ سَهلٍ إذا کانَ المُنحَدِرُ وَعرا » (بحار الانوار، ج57،ص250).

 

ادامه دارد…..

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...