نظریه­ مخالفان کنترل جمعیت

صاحبان این نظریه محدود کردن تولد به تعدادی خاص را مخالفت آشکار با بیانات دینی، طرحی از سوی کفار برای تسلط بر مسلمانان و ضربه­ای سهمگین بر پیکره جامعه اسلامی، نقض غرض ازدواج و مانع از به کمال رسیدن زن می­دانند. در دفاع از این نظریه ادله­ای مطرح شده است که در ادامه به توضیح و تبیین آن می­پردازیم:

 

الف) آیات

1 : در تفسیر آیه « وَ لا یَقتُلنَ اولادَهُنَّ » :

علامه طباطبایی (مدظله العالی) در تفسیر وَ لا یَقتُلنَ اولادَهُنَّ  فرموده­اند : بالوَأدِ وَ غَیرِهِ وَ إسقاطِ الأَجِنَّهِ . (سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج 19، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1374، ص 279.)

« معنی آنکه اولاد خود را نکشد این است که: بچه­های زنده را زیر خاک ننمایند و یا به طریق دیگر نکشند، و جنین خود را سقط ننمایند ». (بچه در رحم نیندازند)

یکی از گناهان کبیره که عقابش در قرآن کریم مخلد بودن در جهنم به شمار آمده است کشتن مسلمانی است از روی عمد، بدون آنکه شریعت به واسطه قصاص و یا اجراء حد قتل، برای او کشتن را مباح و جایز نموده باشد.

و دراین مسأله­های تردید و شبهه نیست؛ و در کتاب جهاد، علمای اسلام بر حرمت اینگونه از قتل، ادله اربعه (کتاب، سنت، اجماع، عقل) را اقامه فرموده­اند.

در قرآن مجید خداوند، برای قتل خطایی و عمدی احکامی را مقرر نموده است:

مانند آیه : « وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْريرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى‏ أَهْلِهِ إِلاَّ أَنْ يَصَّدَّقُوا فَإِنْ كانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَكُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْريرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ إِنْ كانَ مِنْ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ ميثاقٌ فَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى‏ أَهْلِهِ وَ تَحْريرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ شَهْرَيْنِ مُتَتابِعَيْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَ كانَ اللَّهُ عَليماً حَكيماً * وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً  عَظيماً »        ( سوره نساء ، آیات 92 و 93 ) ؛ هيچ مؤمنى را نسزد كه مؤمنى را بكشد، مگر آنكه اين عمل از روى خطا و اشتباه اتفاق افتد. و كسى كه مؤمنى را از روى خطا و اشتباه بكشد، بايد يك برده مؤمن آزاد كند، و خون‏بهايى به وارثان مقتول پرداخت نمايد؛ مگر آنكه آنان خون‏بها را ببخشند. و اگر مقتول از گروهى باشد كه دشمن شمايند و خود او مؤمن است، فقط آزاد كردن يك برده مؤمن بر عهده قاتل است. و اگر مقتول مؤمن، از گروهى باشد كه ميان شما و آنان پيمانى برقرار است، بايد خون‏بهايش را به وارثان او پرداخت كند، و نيز يك برده مؤمن آزاد نمايد. و كسى كه برده نيافت، بايد دو ماه پياپى روزه بگيرد. [اين حكم‏] به سبب [پذيرش‏] توبه [قاتل‏] از سوى خداست؛ و خدا همواره دانا و حكيم است. * و هر كس مؤمنى را از روى عمد بكشد، كيفرش دوزخ است كه در آن جاودانه خواهد بود، و خدا بر او خشم گيرد، و وى را لعنت كند و عذابى بزرگ برايش آماده سازد.

ادامه مطلب :

همچنین آیه : « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحيماً * وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْليهِ ناراً وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ   يَسيراً » ؛ ( سوره نساء ، آیات 29 و 30 ) ؛ اوست كه همه آنچه را در زمين است براى شما آفريد، سپس آفرينش آسمان را [كه به صورت ماده‏اى دود مانند بود] اراده كرد و آن را به شكل هفت آسمان [همراه با نظامى استوار] درست و نيكو قرار داد؛ و او [به قوانين و محاسباتِ‏] همه چيز داناست.* و [ياد كن‏] هنگامى كه پروردگارت به فرشتگان فرمود: مسلماً من جانشينى در زمين قرار خواهم داد. گفتند: آيا كسى را در آن قرار مى‏دهى كه فساد مى‏كند و خون مى‏ريزد؟! در حالى كه ما تو را همراه با سپاس و ستايشت تسبيح مى‏گوييم و تقديس مى‏كنيم. [پروردگار] فرمود: من [واقعيات و اسرارى از قرار گرفتن اين جانشين در زمين‏] مى‏دانم كه شما نمى‏دانيد.

همچنین آیه مبارکه : « وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ * بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ » ( سوره تکویر ، آیات 8 و 9 ) ؛ و هنگامى كه از [دختر] زنده به گور بپرسند * به كدام گناه كشته شده؟

اینها برخی ازآیاتی است که دلالت بر حرمت قتل فرزند دارد؛ خواه فرزند بزرگ باشد، خواه کوچک، خواه پسر باشد، خواه دختر، خواه ناقص الخلقه و عقب افتاده باشد، خواه تام الخلقه وکامل.

و علیهذا بچه­ای که از مادرمتولد گردد و نابینا و یا ناشنوا و یا مقطوع الید و یا دیوانه و مجنون باشد و یا به هرگونه عیبی از عیوب، نه پدر ومادر و نه دولت و حاکم و نه هیئت پزشکی و نه غیر هم حق کشتن و از بین بردن این بچه را ندارند؛ خواه به وسیله آلت قتاله باشد، یا تزریق داروی سمی، یا استنشاق گاز و …. و خواه به هر وسیله دیگری که بعداً کشف شود.

خداوند اذن به قتل و کشتن هیچ احدی چه مرد و چه زن نداده است. خداوند خالق نفس بین نفس انسانها چه سالم و چه معیوب فرقی نگذاشته است و به قتل نفس عمدی، هر طور که باشد، وعده خلود در آتش دوزخ را داده است.

بلکه انسان اختیار نفس خودش را هم ندارد. و خودکشی گرچه به واسطه تنگدستی و شدت فقر، زندانی شدن متمادی و ورود مصائب گوناگون (که ممکن است بعداً کشف شود) حرام است؛ کسی که به انتحار دست می­زند در جهنم می­رود، و در آنجا طبق استناد به آیات قرآنی مخلد است. حال باید درباره سقط جنین دانست که : آنچه در گناه و دیه و کفاره سقط جنین (خواه جنین کامل شود و گوشت روی استخوان­ها بروید و اعضاء و جوارحش تام و تمام گردد، لیکن هنوز روح درون آن دمیده نشده باشد، خواه پسر باشد خواه دختر). مؤثر است، همان از بین بردن جنین است در شکم مادر، به هر وسیله و به هر کیفیتی که باشد تفاوتی ندارد.

به عنوان مثال ممکن است با افعالی مثل برداشتن چیز سنگین، استعمال بعضی از مواد، خوردن زیاده از حد برخی از غذاهای حلال در ماههای اول مانند زعفران، عمل جراحی و…. جنین سقط شود؛ که درتمام این حالات سقط می­شود قتل است و گناه کبیره و از اعظم محرمات القیه. (رساله نکاحیه، آیت اله سیدمحمدحسین حسینی تهرانی، انتشارات علوم و معارف اسلامی، ج 6، ص 19).

ازآنچه گفته شد به دست می­آید که تا چه حد کشورهای کفر در ضلالت و پستی و زندگی نکبت بار فرو رفته­اند، که حکم اسقاط جنین را در محاکم و قوانین خود مشروع نموده­اند و علناً حکم به امضای آدم کشی می­نمایند و ثمره زندگی خود را در برابر چشمان خود اعدام می­کنند و معذلک خود را متمدن کشورهای پیشرفته، بلکه لوادار تمدن می­خوانند.

2 : « وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَنينَ وَ حَفَدَةً وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ أَ فَبِالْباطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ » ( سوره نحل ، آیه 72 ) ؛ و خدا براى شما همسرانى از جنس خودتان قرار داد و از همسرانتان، فرزندان و نوادگانى پديد آورد، و از نعمت هاى پاكيزه و دلپذير به شما روزى داد، [با اين همه لطف و رحمت‏] آيا به باطل ايمان مى‏آورند و نعمت هاى خدا را ناسپاسى مى‏كنند؟

 

تشکیل خانواده به عنوان هسته اصلی جامعه بشری ضرورتی حیاتی است. (الحیات، محمدرضا حکیمی، ج8، ص405).

که در راستای خلقت و هماهنگ با سرشت جامعه گرایی انسان است و انسان در  نخستین گام­های زندگی اجتماعی و با نیازهای اصیل­تر و طبیعی­تر به طرف جنس مخالف تمایل می­یابد و او را نخستین همراه و یاور زندگی می­گیرد و در کنار او احساس دیگر خواهی را ارضا می­کند و به انس و الفت می­پردازد و از این راه کانون­های اصلی تشکیل جامعه را پایه­ریزی می­کند. همچنین به نیاز طبیعی دیگر خویش، یعنی تولیدمثل و نسل می­پردازد و از این رهگذر به حیات خویش به گونه­ای تداوم می­بخشد.

3 : « ِنساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ » ( سوره نساء ، آیه 223 ) ؛ زنان شما كشتزار شمايند، هر زمان و هر كجا كه خواستيد به كشتزار خود در آييد.

4 : « … وَ اذْكُرُوا إِذْ كُنْتُمْ قَليلاً فَكَثَّرَكُمْ … » ؛ ( سوره اعراف ، آیه 86 ) ؛و به ياد آورديد زمانى كه جمعيت اندكى بوديد، ولى او [يعنى خداوند] شما را فزونى داد .

ترتیب ذکر نعمت فرزند بر نعمت ازدواج نشانگر مطلوبیت ازدیاد نسل است که به سبب همین امر است که احتیاجات اجتماع بشری و تعاون انسانها برآورده می­شود. (زهره رجبیان، کنترل موالید از دیدگاه اسلام، مجله حوراء، فروردین و اردیبهشت، 1386، شماره 24، ص22)

5 : « الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلاً » (سوره کهف ، آیه 46 ) ؛ مال و فرزندان، آرايش و زيور زندگى دنيا هستند، ولى اعمال شايسته پايدار نزد پروردگارت از جهت پاداش بهتر و از لحاظ اميد داشتن به آنها نيكوتر است.

ثروت و فرزندان دو رکن اساسی زندگی دنیا و زینت زندگی انسان­اند. در این آیه خداوند به موقعیت مال و ثروت و نیروی انسانی دو رکن حیات دنیوی اشاره فرمود؛ زیرا سایر نیروها اعم از منابع توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، و نظامی، و البته به نیروی انسانی خلاق، فعال و مدیر است. (رک : تفسیر نمونه،ج12، ص445).

 ادامه دارد….

 

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...