✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
منتَظِر و منتَظَر


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 




فندق درختچه اي است به ارتفاع تقرباً 2 متر كه برگ هاي آن پهن و نوك تيز است. فندق داراي پوششي سبز رنگ بوده كه پس از خشك شدن تدريجاً از آن جدا مي گردد.
مغز فندق در حدود 60 درصد روغن دارد كه به رنگ رزد روشن بوده و داراي طعم ملايم و بوي مطبوعي مي باشد.
از روغن فندق در تغذيه، عطر سازي و نقاشي استفاده مي شود. مغز فندق مقدار زيادي فسفر دارد.
فندق داراي خواص زيادي است و داراي پروتئين، مواد چرب، كلسيم، فسفر و پتاسيم مي باشد. فندق گرم و خشك است و براي بيماري قند مفيد است.
اين دانه روغني براي تقويت بدن، روده و معده، سرفه، درد سينه و كبد مفيد است. سموم را از بدن خارج كرده و براي ريزش مو و سوزش مجاري ادرار مفيد مي باشد ولي فشار خون را بالا مي برد.
اگر شما فعاليت فكري زيادي داريد بهتر است فندق بخوريد چون به دليل فسفر زياد مغز شما را تقويت مي كند. ولي به خاطر داشته باشيد افراط در خوردن اين دانه روغني باعث نفخ و گاز شكم و استفراغ مي شود. اگر سرد مزاج هستيد بهتر است فندق را با آب و عسل بخوريد و اگر گرم مزاجيد با سكنجبين ميل كنيد.

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت





 پرسش

در روایات چه وظایفی بر عهده شخص عاقل و خردمند گذاشته شده است؟ (روایاتی که با لفظ عاقل یا عقلاء آمده است)

پاسخ

در روایات، اهمیت بسیاری برای عقل به عنوان برترین مزیت بیان شده است. نیز برتری عاقل بر جاهل و نشانه‌های زیادی برای عاقل آمده است.[1] اینک به طور اختصار به برخی از مزایا و آثار عقل و نشانه‌های عاقل و وظایف او با استناد به کتاب غرر الحکم - که سخنان امام علی(ع) را گردآورده است - اشاره خواهیم کرد.

اهمیت عقل
1. ارزش آدمى به عقل و زیرکى او است؛[2] یعنى در نظر حقیقت‌‌بین آدمیّت به عقل و زیرکى است، نه به صورت و جثّه خاصّ، پس هر کس عقل او بیشتر باشد آدمیّت او بیشتر، و هر کس عقل او کمتر باشد آدمیّت او کمتر است.[3]
2. عقل رسولى است از جانب حق تعالى،[4] چنان‌که پیغمبران و رسولان در ظاهر فرستاده شده‌‏اند از براى تبلیغ شرایع و احکام و تعلیم به بندگان، عقل نیز در باطن فرستاده شده و داده شده از براى آن مطلب‏.[5]
3. عقل و خرد دوستى بریده شده است؛[6] یعنى دوستى است که اکثر مردم خود را از او ببرند و دورى کنند و تابع او نشوند.[7]
4. عقل و خرد محکم‌ترین اساسى براى بناى کارها است.[8]
5. خرد شمشیری است برّنده، که به آن در هر باب قطع و فصل حقّ از باطل می‌توان کرد.[9]
6. عقل و خرد جامه نوی است که کهنه نمی‌شود؛[10] یعنى به منزله جامه نو که باعث زینت فرد است، یا این‌که کهنه نمی‌شود، بلکه روز بروز تازه‌‏تر و زیباتر می‌شود.[11]
7. عقل و خرد بالا رونده به سوى علّیّین موضعی در آسمان هفتم است.[12]
8. عقل سردار لشکر پروردگار است، و هوا و خواهش کشنده لشکر شیطان، و نفس کشیده شونده میانه ایشان، پس هر یک از ایشان غالب شوند نفس خواهد بود در جایگاه آن.[13]

آثار و نشانه‌های عقل
1. عقل فکر را نیکو می‌کند، پس هر کس عاقل‌‏تر باشد اعتماد بر رأى و فکر او بیشتر است.[14]
2. اصل عقل فکر کردن است و میوه آن سلامتى از آفات دنیا و آخرت است.[15]
3. صاحب عقل برای رسیدن به حاجات و خواسته‌‌های خود با مردم با نرمی و مهربانی برخورد می‌کند.[16]
4. هرگاه عقل به کمال رسد سخن گفتن کم می‌شود.[17]
5. با عقل، می‌توان به عمق حکمت دست یافت.[18]
6. عقل زیاد سبب زیادی حلم می‌شود.[19]
7. میوه عقل و خرد، ثابت ماندن بر حق در هر باب، و روی نتافتن از آن است‏.[20]
8. میوه عقل و خرد همنشینی با خوبان و نیکان است.[21]
9. میوه عقل و خرد، مدارا کردن با مردم است.[22]
10. میوه عقل و خرد، راست‌گویی است.[23]
11. ادب و اخلاق حسنه بدون همراهی عقل چندان سودی ندارد.[24]

صفات و نشانه‌های عاقل
1. عاقل کسى است که هوا و هوس و دنیایش را با آخرت معامله نماید.[25]
2. عاقل کسى است که از گناهان بپرهیزد و از عیب‌‏ها، خوی‌‌ها و خصلت‌‌هاى بد پاک باشد.[26]
3. عاقل کسى است که در طاعت پروردگار، خواهش‌های خود را نافرمانى کند؛[27] یعنى هرگاه خواهش او در خلاف طاعت پروردگار باشد از آن پیروی نکند و مشغول طاعت شود.[28]
4. سخن گفتن عاقل با جاهل مانند سخن گفتن طبیب با فرد بیمار است؛[29] یعنى در درمان جهالتش می‌کوشد و او را به حال خود رها نمی‌کند و وفق جهل او سخن نمی‌گوید.[30]
5. خردمند کسى است که زبان خود را از فحش و هرزه‌‌گویی، بلکه از هر سخن مباحی که ضرورت به بیانش نباشد بسته دارد.[31]
6. عاقل کسی است که هنگام خاموشی فکر کند، و هر گاه گویا شود ذکر خدا کند، و هرگاه نگاه کند عبرت و پند گیرد.[32]
8. عاقل کسى است که هر چیزی را در جای و جایگاه خودش قرار می‌دهد و از عدالت تجاوز نمی‌کند و نادان بر خلاف این است‏.[33]
9. عاقل کسی است که هر گاه علم و آگاهی به چیزی پیدا کند به آن عمل می‌کند و هرگاه عمل کند آن عمل را از اغراض صرف دنیوی خالص می‌گرداند و هر گاه عملش را خالص گرداند، از اختلاط زیاد با مردم، بویژه با مردمان نااهل و بد پرهیز می‌کند‏.[34]
10. عاقل در کارهای عبادی خود تلاش و کوشش می‌کند و از امید و آرزوهای دور و درازش می‌کاهد.[35]
11. عاقل کسى است که هنگام غضب و هنگام خواهش‌‌های نفسانی و هنگام ترس از چیزی مالک بر نفس خویش باشد و کنترل خود را از دست ندهد.[36]
12. عاقل کسى است که تسلیم قضا و تقدیر حق تعالى باشد، ولی کارهایش را از روی تدبیر و دور اندیشی انجام دهد.[37]
13. عاقل و خردمند کسی است که به مجرد ادب و فهمیدن خوب و بد، پند می‌گیرد و به خوبی‌ها عمل کرده و از بدی‌ها دوری می‌گزیند، و مانند چارپایان برای پند گرفتن او نیاز به کتک نیست.[38]

وظایف عاقل
1. کار کردن از براى معاد و طلب کردن توشه بسیار براى آن.[39]
2. ضمیمه کردن رأی و اندیشه عقلا به اندیشه و رأی خود و ضمیمه‌‌کردن علم علما به عمل خود؛[40] یعنی در اندیشه و تصمیم‌‌گیری‌ها خودرأیی نکند و برای آگاه شدن از درستی یا نادرستی عملش، از علم علما کمک گیرد.
3. مقدم داشتن دفع هوا و هوس خود بر دفع هر دشمنى از دشمنان غیرنفسانی و غلبه بر آن پیش از این که بر دشمنان غیرنفسانی غلبه نماید.[41]

 

پی نوشت:

[1] . تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح: رجائی، سید مهدی،‏ ص 54، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق.
[2]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، درایتی، مصطفی، ص 49، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1366ش.
[3]. آقا جمال خوانسارى، محمد بن حسین، شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم،‏ محقق، مصحح، حسینى ارموى محدث، جلال الدین‏، ج 1، ص 61، تهران، دانشگاه تهران‏، چاپ چهارم، 1366ش.
[4]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 50.
[5]. شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم، ج ‏1، ص 70.
[6]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 50.
[7]. شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم، ج ‏1، ص 85.
[8]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 50.
[9]. همان.
[10]. همان.
[11]. شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم، ج ‏1، ص 323.
[12]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 50.
[13]. همان.
[14]. شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم، ج ‏1، ص 133.
[15]. همان، ج 2، ص 417.
[16]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 52.
[17]. همان.
[18]. همان.
[19]. همان، ص 53.
[20]. همان.
[21]. همان.
[22]. همان.
[23]. همان.
[24]. همان.
[25]. همان.
[26]. همان، ص 54.
[27]. همان.
[28]. شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم، ج 2، ص 38.
[29]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 55.
[30]. شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم، ج 6، ص 444.
[31]. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 54.
[32]. همان.
[33]. همان.
[34]. همان.
[35]. همان.
[36]. همان.
[37]. همان.
[38]. شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم، ج 2، ص 552.
[39]. غرر الحکم و درر الکلم، ص 351.
[40]. همان.
[41]. شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم، ج ‏3، ص 415.

 

موضوعات: سوال و جواب های دینی  لینک ثابت




️زماني كه سيدالشهداء(ع) به شهادت رسيدند ، جسد شريف به روي خاك و ريگ هاي گرم كربلا بود و خون از اطراف بدن نازنينش جاري . ناگهان كبوتري سفيد از آنجا عبور كرد،چون آن حالت را ديد از شدت غم به آن خون ها غلطيد و شروع به پرواز كرد و از بال هايش خون ميچكيد تا به مرغزاري رسيد كه پرندگان مشغول خوردن و آشاميدن و نغمه سرائي بودند ، تا آن كبوتر ناله اي كرد و گفت :

” يا ويلكم أتشتغلون بالملاهي و ذكر الدنيا و الملاهي و الحسين في أرض كربلا في هذا الحرّ ملقي علي الرمضاء ظام مذبوح و دمه مسفوح “

واي بر شما مرغان كه مشغول لهو و بازي هستيد !

آيا خبر نداريد كه حسين عليه السلام در زمين كربلا بروي ريگ هاي گرم افتاده و او را بالب تشنه و عطش زياد كشته و خونش را جاري كرده اند؟

پس كبوتران خود را به آن دشت رساندند و به خون حضرت غلطيدند و هر كدام به سويي رفتند تا همگان را با خبر كنند .

 

عوالم العلوم ( الامام حسين ) عليه السلام باب ما وقع علي الطيور لقتله صفحه ٤٩٣ مدينة المعاجز جلد ٤ صفحه ٧٢ بحارالانوار جلد ٤٥ صفحه ١٩١

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت




 از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سئوال شد:

یارسول الله،ما وقتی صحبتمون، حرفمون با یکی تموم میشه، پایان کلاممون، او را به خدا می سپاریم، به بیان پارسی می گوییم:

خداحافظ و به زبان عربی می گوییم فی امان الله.

اگر بدون خداحافظی کردن، در وسط سخن گفتن از او جدا بشیم، نوعی بی ادبی می پنداریم.

شما وقتی در معراج با خدا هم صحبت شدید ، پایان جمله که نمی توانستید به ذات خدا عرضه بدارید:تو را به خدا می سپارم!

آخرین جمله ی رد و بدل شده بین شما و خدا چه بود؟ حضرت فرمودند:

پایان صحبت، خداوند سبحان به من گفت:

“یاعلی” من نیز به خدای خود ” یا علی” گفتم.

این آخرین جمله بین من و ذات مقدس خدا بود.

یاعلی خدمت شیعیان مرتضی علی (ع )

 

منبع:کتاب سخن خدا ص٧١ - زندگانی چهارده معصوم ص ۴٩ - معراج ص١٣

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




امام سجاد علیه السلام :

المؤمنُ مِن دُعائهِ ‏على ثلاثٍ: إمّا أن يُدَّخَرَ لَهُ، و إمّا أن يُعَجَّلَ لَهُ، و إمّا أن يُدْفَعَ عَنهُ بَلاءٌ يُريدُ أن يُصِيبَهُ؛

دعاى مؤمن از سه حال خارج نيست: يا برايش ذخيره مى‏ گردد، يا در دنيا برآورده مى‏ شود، يا بلايى را كه مى‏ خواهد به او برسد، دفع مى ‏شود.

 

تحف العقول، ص 280

موضوعات: روایات  لینک ثابت




موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




توبه می کنم و می دانم خدا می بخشد ولی دوباره گناه می کنم . دنبال راه نجات هستم .

حافظ می گوید :

به هوش باش که هنگام باد استغنا ،

هزار خرمن طاعت به نیم جو ننهند .

می گوید : مواظب باش غرور پیدا نکنی ، یک وقت بادی می آید و باد استغنا است .

گندم کاران و برنج کاران وقتی میخواهند برنج را از سبوسش جدا کنند ، به باد می دهند . حالا یک بادی می آید و همه چیزت را می برد .

گریه های شب قدرت را از بین می برد . زیارت عاشورا و نماز شبهایت را از بین می برد . همه ی عبادات را به خودتان بر می گردانند . چون در آن کمی غرور بوده است .

پس ما باید حالت خوف و رجاء را همیشه داشته باشیم . ما باید این را حفظ بکنیم . اینکه حالت ماه رمضان را بتوانیم نگه داریم ، کار سختی است .

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




در قدیم یک فردی بود در همدان به نام ” اصغر آواره “
اصغر آقا کارش مطربی بود و در عروسیها و مجالس بزرگان شهر مجلس گرم کنی میکرد و اینقدر کارش درست بود که همه شهر او را میشناختند ….
و چون کسی را نداشت و بیکس بود بهش میگفتند اصغر آواره !
انقلاب که شد وضع کارش کساد شد و دیگه کارش این شده بود میرفت در اتوبوس برای مردم میزد و میخوند و شبها میرفت در بهزیستی میخوابید .
تا اینجا داستان رو داشته باشید !
در آن زمان یک فرد متدین و مومن در همدان به نام ایت الله نجفی از دنیا میره و وصیت کرده بوده اگر من فوت کردم از حاج آقا حسینی پناه که فردی وارسته و گریه کن و خادم حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و از شاگردان خوب مرحوم حاج علی همدانی است بخواهید قبول زحمت کنند نماز میت من را بخوانند
خلاصه از دنیا رفت و چند هزار نفر اومدند برای تشیع جنازه اون در قبرستان باغ بهشت همدان و مردم رفتند دنبال حاج آقا حسینی پناه که حالا دیگه پیرمرد شده بود و آوردنش برای خواندن نماز میت …..
حاج آقا حسینی پناه وقتی رسید گفت تا شما کارها رو آماده کنید من برم سر قبر استادم حاج مولا علی همدانی فاتحه ای بخوانم و برگردم ….
وقتی به سر مزار استادش رسید در حین خواندن فاتحه چشمش به تابوتی خورد که چهار کارگر شهرداری زیر آن را گرفته و به سمت غسالخانه میبردند !
کنجکاو شد و به سمت آنها رفت …..
پرسید این جنازه کیه که اینقدر غریبانه در حال تدفین آن هستید ؟
یکی ازکارگران گفت این اصغر آواره است !
تا اسم او را شنید فریادی از سر تاسف زد و گریست …..
مردم تا این صحنه را دیدیند به طرف آنها آمدند و جویای اخبار و حال حاجی شدند و پرسیدند چه شد که شما برای این فرد اینطورناله کردید ؟!
حاجی گفت :مردم این فرد را میشناسید ؟ همه گفتند نه ! مگه کیه این ؟
حاجی گفت: این همون اصغر آواره است ….
مردم گفتند: اون که آدم خوبی نبود شما از کجا میشناسیدش ؟!
و حاجی شروع کرد به بیان یک خاطره قدیمی…..
گفت : سالها قبل از همدان عازم شهر قم بودم و آن زمانها تنها یک اتوبوس فقط به آن شهر میرفت
سوار اتوبوس که شدم دیدم ….وای اصغر آواره با وسیله موسیقیش وارد شد….
ترسیدم و گفتم یا امام حسین (ع) اگه این مرد بخواهد در این اتوبوس بنوازد و من ساکت باشم حرمت لباسم از بین میرود , اگر هم اعتراض کنم مردم که تو اتوبوس نشستند شاید بدشان بیاد که چرا من نمیزارم شاد باشند و اگر هم پیاده شوم به کارم در قم
نخواهم رسید ….چه کنم !
خلاصه از خجالت سرم را به پایین انداختم …..
اصغر آواره سوار شد و آماده نواختن بود که ناگاه چشمش به من افتاد …..زود تیمپو رو گذاشت تو گونی و خواست پیاده بشه که مردم بهش اعتراض کردند که داری کجا میری ؟ چرا نمیزنی ؟
گفت : من در زندگیم همه غلطی کردم اما جلوی اولاد حضرت زهرا (س) مطربى نكردم …..
خلاصه حرمت نگه داشت و رفت ….
اون روز تو دلم گفتم اربابم حسین (ع) برات جبران کنه ؛ حالا هم به نظرم همه ما جمع شدیم برای تشیيع جنازه اصغر آواره و خدا خواسته حاجی عنایتی بهانه ای بشود برای این امر
خلاصه ، با عزت و احترام مراسم شروع شد و خود حاجی آستین بالا زد و غسل و کفنش را انحام و برایش به همراه آن جمعیت نماز خواند
از این حکایت معلوم است اگر برای نوکر امام حسین (ع) کاری انجام بدهیم خدا یک شهر را برایمان می اورد کارمان را سامان دهد ان شاالله
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
این نمکدان حسین جنس عجیبی دارد
هر چقدرمی شکنیم باز نمك مى ريزد

موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت




شیخ علی حلاوی، مردی عابد و زاهد بود که همواره منتظرامام زمان (عج) بوده است.
شیخ علی حلاوی، عاقبت روزی از رنج فراق سر به بیابان می گذارد و ناله کنان به امام زمان (عج) می گوید: «غیبت تو دیگر ضرورتی ندارد. همه آماده ظهورند. پس چرا نمی ایی؟»

♻در این هنگام، مردی بیابان گرد را می بیند که از او می پرسد: «جناب شیخ، روی عتاب و خطابت با کیست؟»
او پاسخ می دهد: «روی سخنم با امام زمان(عج) حجت وقت است که با این همه یار و یاور که بیش از هزار نفر آنان در حله زندگی می کنند و با وجود این همه ظلم که عالم را فراگرفته است، ظهور نمی کند»

♻مرد می گوید: «ای شیخ، منم صاحب الزمان(عج)! با من این همه عتاب مکن! حقیقت چنین نیست که تو می پنداری. اگر در جهان 313 نفر از یاران مخلص من پا به عرصه گذارند، ظهور می کنم، اما در شهر حله که می پنداری بیش از هزار نفر از یاوران من حاضرند، جز تو و مرد قصاب، احدی در ادعای محبت و معرفت ما صادق نیست. اگر می خواهی حقیقت بر تو آشکار شود، به حله بازگرد و خالص ترین مردانی را که می شناسی، به همراه همان مرد قصاب، در شب جمعه به منزلت دعوت و برای ایشان در حیاط خانه خویش مجلسی آماده کن. پیش از ورود مهمانان، دو بزغاله به بالای بام خانه ات ببر و آن گاه منتظر ورود من باش تا حقیقت را دریابی»
.
♻شیخ علی حلاوی، با شادی و سرور فراوان، بلافاصله به حله باز می گردد و یک راست به خانه مرد قصاب می رود و ماجرای تشرفش را می گوید. این دو نفر، پس از بحث و بررسی فراوان، از میان بیش از هزار نفر که همه از عاشقان و منتظران حقیقی مهدی موعود (عج) بودند، چهل نفر را انتخاب و برای شب جمعه به منزل شیخ دعوت می کنند تا به فیض دیدار مولایشان نایل شوند.
.
♻شب موعود فرا رسید و چهل مرد برگزیده پس از وضو و غسل زیارت، در صحن خانه شیخ جمع شدند و ذکر و صلوات فرستادند و دعا برای تعجیل فرج خواندند، چون شب از نیمه گذشت، به یک باره تمام حاضران نوری درخشان دیدند که بر پشت بام خانه شیخ فرود آمد
قدری نگذشت که صدایی از پشت بام بلند شد. حضرت مرد قصاب را به بالا بام فرا خواند. مرد قصاب بلافاصله به پشت بام رفت و به دیدار مولای خویش نایل گشت. پس از دقایقی امام زمان(عج) به مرد قصاب دستور داد که یکی از آن دو بزغاله روی بام را در نزدیکی ناودان سر ببرد، به گونه ای که خون آن در میان صحن جاری شود.
.
♻وقتی آن چهل نفر خون جاری شده از ناودان را دیدند، گمان کردند حضرت سر قصاب را از بدن جدا کرده است. در همان هنگام، حضرت جناب شیخ را فرا خواند. جناب شیخ بلافاصله به سوی بام شتافت و ضمن دیدار مولایش، دریافت خونی که از ناودان سرازیر شده، خون بزغاله بوده است، نه خون قصاب. امام زمان (عج) بار دیگر به مرد قصاب امر فرمود تا بزغاله دوم را در حضور شیخ ذبح کند.
.
♻قصاب نیز طبق دستور بزغاله دوم را نزدیک ناودان ذبح کرد. هنگامی که خون بزغاله دوم از ناودان به داخل حیاط خانه سرازیر شد، چهل نفری که در صحن حیاط حاضر بودند، دریافتند که حضرت گردن جناب شیخ علی را زده و قرار است گردن تک تک آن ها را بزند. با این پندار، همه از خانه شیخ بیرون آمدند و به سوی خانه هایشان شتافتند.
در آن حال، امام زمان (عج) به شیخ علی حلاوی گفت: «اینک به صحن خانه برو و به این جماعت بگو تا بالا بیایند و امام زمانشان را زیارت کنند!»
.
♻جناب شیخ، غرق شادی و سرور، برای دعوت حاضران پایان آمد، ولی اثری از آن چهل نفر نبود. پس با ناامیدی و شرمندگی نزد امام بازگشت و فرار آن جماعت را به عرض آن حضرت رساند. امام زمان(عج) فرمود: «جناب شیخ، این شهر حله بود که می پنداشتی بیش از هزار نفر از یاوران مخلص ما در آن هستند. چه شد که تنها تو و این مرد قصاب ماندند؟ پس شهرها و سرزمین های دیگر را نیز به همین سان قیاس کن.»
.
♻اينك در خانه جناب شيخ علي حلاوي، بقعه اي موسوم به مقام صاحب الزمان (عج)ساخته شده كه روي سر در ورودي آن، زيارت مختصري از امام زمان(عج) نگاشته شده است.

منبع: العبقری الحسان فی احوال مولانا صاحب الزمان (ع)، علی اکبر نهاوندی، ج2، ص 77- 87

موضوعات: داستان های علما  لینک ثابت




 

استاد قرائتی ضمن صحبت های خویش در یکم مرداد ماه سال جاری به برخی از دام هایی که برای ایشان پهن شده اشاره کرده اند که در ادامه آنرا ذکر می نماییم:
دام هایی برای من انداخته اند، خیلی پیش آمده است. یک جوانی با یک حال هیجانی آمد گفت: پدرم مرحوم شده است. خوب خدا رحمتش کند. نه تاجر بوده، خدا رحمتش کند. وصیت کرده که هشتصد میلیون از پول هایش را به آقای قرائتی بدهیم. برای نماز خرج کند. گفتم: من از شما پول نمی گیرم. آدرس می دهم خودت برو مسجد بساز٫ من از کسی پول نمی گیرم. حتی از مراجع هم پول نمی گیرم. نماینده هیچ مرجعی نیستم. خودم از مراجع تقلید می کنم. ولی داد و ستد هیچی! اصلاً معلوم شد که کلاً نه پدری بوده و نه مرگی بوده و نه وصیتی! یک ادعا درست کرده بود که ما را جایی ببرد و یک صحنه ای درست کند و از یک جایی یک دوربین های مخفی بیاورد که بگوید: در حالی که این پول به آقای قرائتی منتقل شد. دام می اندازند.


یکبار دیگر کسی آمد گفت: من سرطان دارم. بناست عمل کنم. احتمال دارد بمیرم. وصیت کردم هزار متر از زمین های لواسان را در اختیار شما بگذارند. اگر بعد از مرگ من وصی ها آمدند زمین دادند وحشت نکنید. من وصیت کردم! گفتم: من از کسی چیزی تحویل نمی گیرم. اگر بخاطر دین است به مراجع بدهید. به دفتر آقا بدهید. به مقام معظم رهبری بدهید. معلوم شد آن هم یک دامی بوده است. اصلاً انگار خیلی ها شیطان شده اند.یک کسی در کاشان بازاری بود. گفت: خدایا شر مردم را از سر ما کم کن، خودمان با شیطان کنار می آییم. یعنی هرکسی یک طراحی می کند برای یک…
گداها چقدر فنی شدند. ما جلسه ای فاتحه نشستیم، دیدیم یک جوانی آمد و در صورتش زد. گفتم: چه شده؟ گفت: زن من زاییده و از زایشگاه مرخص نمی کنند. می گویند: پول بیاور. گفت: پول می خواهم. گفتم: آقا بیا برویم سوار ماشین شو. زایشگاه می رویم و من به رئیس زایشگاه می گویم از تو پول نگیرد. اصلاً معلوم شد اصلاً زن ندارد و زایشگاهی هم نبوده است. فیلم بازی می کنند که آدم صبح به صبح چند آیت الکرسی باید از شر مردم بخواند. همه دام می اندازند. گریه ها، خنده ها، همه اینها… بارها پیش آمده صحنه هایی که ما گریه کردیم و بعد فهمیدیم از بن این دروغ بوده است.

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




آلوئه ورا در درمان دیابت :

پژوهش ها نشان دادند که آلوئه ورا قند خون را در انسان کاهش می دهد. دانشمندان دریافتند از آنجا که آلوئه ورا قادر است آنزیم های موجود در پانکراس را فعال نماید می تواند در افرادی که دچار دیابت و هیپوگلیسمی هستند به تعادل و تنظیم قند خون کمک نماید.

آلوئه ورا در درمان زخم معده :

آلوئه ورا ترشح اسیدهای معده را تنظیم و کنترل می نماید. همچنین خواص بی حس کننده، منعقد کننده خون، ضد باکتری و درمان کننده دارد.

خوردن ژل آلوئه ورا سبب مب شود که این ژل به جداره لوله های گوارشی بچسبد و سرعت بهبود زخم ها را افزایش دهد. ژل معجزه گر آلوئه ورا قادر به کاهش اسیدهای معده (عامل اصلی تشدید زخم های معده) می باشد. از این رو این ژل برای درمان زخم های معده بسیار مؤثر شناخته شده است. مصرف و خوردن آلوئه ورا پیش از هر وعده غذایی برای کسانی که از نظر هضم غذای مصرفی با مشکل روبرو هستند نیز مفید می باشد، زیرا آلوئه ورا سبب تحریک شیره گوارشی و ایجاد جریان طبیعی آن و در نتیجه کمک به شکستن مواد غذایی جهت جذب توسط سلول ها می شود.

آلوئه ورا در تنظیم کلسترول، چربی خون :

ژل آلوئه ورا دارای آنزیم هایی نظیر آمیلاز، اکسیداز، کاتالاز و لیپاز، فولیک اسید، نیاسین که برای کاهش چربی و قند خون مفیدند هست.

آلوئه ورا در درمان فشار خون :

تحقیقات اخیر ثابت کرده است که مصرف مداوم آلوئه ورا می تواند با الیاف سلولزی همراه و مخلوط شود و باعث پالایش و تصفیه خون شود و فشار خون را تنظیم و متعادل نماید.

آلوئه ورا در درمان بیماری کلیه و دفع سنگ کلیه:

خوردن آلوئه ورا می تواند سنگ کلیه را دفع نماید یا اندازه سنگ را کوچکتر نماید. مصرف مداوم آلوئه ورا از تشکیل سنگ کلیهپیشگیری می نماید و از بافت های آن مراقبت نماید.

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




 آقاي آقاتهراني در جلسه مبلغين گفتند: باحضرت آقا ديدار داشتم ازحضرت آقا پرسيدم من تو جلسات روي چي تأكيد كنم؟سياست؟اقتصاد؟سبك زندگي؟

آقاگفتند همه اينها كنار،بگيدمبلغين فقط روي افزايش جمعيت كاركنند بگيداگر من رو هم قبول ندارند،به خاطر كشورشون اين كار رو بكنند،به خاطر اسلام!
رهبر انقلاب:
پیر شدن کشور، کم شدن نسل جوان در چندین سال بعد، از همان چیزهائی است که اثرش بعداً ظاهر خواهد شد؛ وقتی هم اثرش ظاهر شد، آن روز دیگر قابل علاج نیست؛ اما امروز چرا، امروز قابل علاج است.۱۳۹۲/۰۲/۱۱

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




قورباغه به کانگورو گفت: من میتوانم بپرم و تو هم.
پس اگر باهم ازدواج کنيم
بچه مان می تواند از روی کوهها بپرد، يک فرسنگ بپرد،
و ما می توانيم اسمش را «قورگورو» بگذاريم.
کانگورو گفت: “عزيزم” چه فکر جالبی. من با خوشحالی با تو ازدواج می کنم. اما دربارهء قورگورو، بهتر است اسمش را بگذاريم «کانباغه».
هر دو بر سر «قورگورو» و «کانباغه» بحث کردند و بحث کردند.
آخرش قورباغه گفت: برای من نه «قورگورو» مهم است و نه «کانباغه». اصلا من دلم نمیخواهد با تو ازدواج کنم.
کانگورو گفت: بهتر
قورباغه ديگر چيزی نگفت.
کانگورو هم جست زد و رفت.
آنها هيچوقت ازدواج نکردند، بچه ای هم نداشتند
که بتواند از کوهها بجهد و يا يک فرسنگ بپرد.
چه بد، چه حيف
که نتوانستند فقط سرِ يک اسم توافق کنند.
اين قصهء زيبا از شل سيلور استاين مفهوم جالبی دارد.
“پتانسیل موجود برای دستاوردهای بزرگ، قربانیِ اختلاف نظرهای کوچک میشود”
هر آدمی درون خود کوزه ای دارد که با عقاید، باور ها و دانشی که از محیط اطرافش میگیرد پر میشود، این کوزه اگر روزی پر شد یاد گرفتن آدمی تمام میشود، نه که نتواند، دیگر نمیخواهد چیز بیشتری یاد بگیرد . پس تفکر را کنار می‌گذارد و با تعصب از کوزه ی باورهایش دفاع میکند و حتی برای آن میمیرد. اما آدم غیر متعصب تا لحظه ی مرگ در حال پر کردن کوزه است . و صدها بار محتوای آنرا تغییر داده.
اگر شما مدتیست که افکارتان تغییر نکرده بدانید که این مدت فکر نکرده اید،
آب هم اگر راکد بماند فاسد میشود!

موضوعات: حکایات جالب و شنیدنی  لینک ثابت




 

گلی گم کرده ام ای حیّ دادار
که دارد عطر روی آل اطهار


هوای وصل او دارم همه عمر
دم گورم، الهی همرهم دار


ره وصل گل روی مرادم
که راه‌مرگ مارا کرده هموار


در آورده دمارِ عمر ما را
که‌وصل روی او را دارم اصرار


سرآمد عمرم اَر آواره‌‌گی ها
ولی دارم هوای کوی دلدار


ألا ای مصــــــلحِ اولادِ آدم
رسی کی دادِ دلهای هوادار


گرامی گوهری گم کرده دارم
که او هم در دلم دارد سر کار


دوصد سال ار دهد عمرم همه درد
رود در ســـر مرا همــــواره مســـمار


هوای کوی او دارم مکرر
مگر در راه او گردم در آوار


رها کردی مرا آواره گردم
که گردد کم همی آمار و طومار


که عمری سائل کوی مرادم
مرادم، کی دهی سردار احرار


گره دارد امور اهل عالم
که سرها می رود محروم در دار


رسد کی دادرس، دادِ دلِ ما
عدو همواره می گردد طمع کار


الهی عالماً در راهِ اسلام
همه آماده اما کو علمدار

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت





اﺳﺘﺎﺩﻱ از شاگردش پرسید: چند وقت است که در ملازمت من هستی؟
شاگرد جواب داد : حدودا سی و سه سال اﺳﺘﺎﺩ گفت: در این مدت از من چه آموختی؟
شاگرد: هشت مسئله.

اﺳﺘﺎﺩ گفت: إنا لله وإنا إليه راجعون! مدت زیادی از عمر من با تو گذشت و فقط هشت چیز از من آموختی‌!؟

شاگرد: ای استاد، نمی خواهم دروغ بگویم و فقط همین هشت مسئله را آموخته ام.
استاد: پس بگو تا بشنوم.

شاگرد:

 أول

به خلق نگریستم دیدم هر کس محبوبی را دوست دارد و هنگامی که به قبر رفت محبوبش او را ترک نمود.

پس نیکی ها را محبوب خود قرار دادم تا در هنگام ورودم به قبر همراه من باشد.

 دوم

به کلام خدا اندیشیدم؛
” وأما من خاف مقام ربه ونهى النفس عن الهوى/ فإن الجنة هي المأوى": و اما كسى كه از ايستادن در برابر پروردگارش هراسيد و نفس خود را از هوس باز داشت، بی گمان بهشت جايگاه اوست. نازعات: ۴۰

پس با نفس خویش به پیکار برخاستم تا این که بر طاعت خدا ثابت گشتم.

سوم
به این مردم نگاه کردم و دیدم هر کس شئ گران بهایی همراه خویش دارد و با جانش از آن محافظت می کند پس قول خداوند را به یاد آوردم :

” ما عندكم ينفذ و ما عند الله باق “. نحل: ۹۶
آنچه پيش شماست، تمام می شود و آنچه پيش خداست، پايدار است.

پس هر گاه شیء گران بهایی به دست آودم، آن را به پیشگاه خدا تقدیم کردم تا خدا حافظ آن باشد.

 چهارم
خلق را مشاهده کردم و دیدم هر کس به مال و نسب و مقامش افتخار می کند. سپس این آیه را خواندم :
” إن أكرمكم عند الله أتقاكم “. حجرات: ۱۳
در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست.

پس به تقوای خویش افزودم تا این که نزد خدا ارجمند باشم.

 پنجم
خلق را دیدم که هر کس طعنه به دیگری می زند و همدیگر را لعن و نفرین می کنند. و ریشه ی همه ی این ها حسد است سپس قول خداوند را تلاوت کردم:

” نحن قسمنا بينهم معيشتهم في الحياة الدنيا “. زخرف: ۳۲
ما [وسايل] معاش آنان را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم كرده ايم.

پس حسادت را ترک کردم و از مردم پرهیز کردم و دانستم روزی و فضل به دست خداست و بدان راضی گشتم.

 ششم
خلق را دیدم که با یکدیگر دشمنی دارند و بر همدیگر ظلم روا می دارند و به جنگ با یکدیگر می پردازند. آن گاه این فرمایش خدا را خواندم :
” إن الشيطان لكم عدو فاتخذوه عدوا “. فاطر: ۶
همانا شیطان دشمن شماست پس او را دشمن گیرید.

پس دشمنی با مردم را کنار گذاشتم و به دشمنی با شیطان پرداختم

 هفتم
به مخلوقات نگریستم پس دیدم هر کدام در طلب روزی به هر دری می زند و گاه دست به مال حرام نیز می زند و خود را ذلیل نموده است.

و خداوند فرموده :
” وما من دابة في الأرض إلا على الله رزقها “. هود: ۶
و هيچ جنبنده اى در زمين نيست مگر [اين كه] روزی اش بر عهده ی خداست.

پس دانستم من نیز یکی از این جنبنده هایم و بدانچه که خداوند برای من مقرر کرده است، راضی گشتم.

 هشتم
خلق را دیدم که هر کدام بر مخلوقی مانند خودشان توکل می کنند؛ این به مال و دیگری نان و دگران به صحت و مقام.
و باز این قول خداوند را خواندم:
” ومن يتوكل على الله فهو حسبه “. طلاق: ۳
و هر كس بر خدا توکل كند، او براى وى بس است.

پس توکل بر مخلوقات را کنار گذاشتم و بر توکل به خدا همت گماشتم .

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت





1.برای جلوگیری از خشک شدن سیر آن را در روغن زیتون قرار دهید.

2.روغن زیتونی که طعم سیر گرفته است را میتوانید در غذا بریزید.

3.قرار دادن سیر در آب گرم برای جداشدن راحت تر پوست آن راهکار مفیدی است.

4.از سرخ کردن بیش از انداره سیر اجتناب کنید زیرا طعم تلخی میگیرد.

5.سیر در کتلک ،آش، ماکارونی، بادمجان،میرزاقاسمی و… طعم خارق العاده ای به غذای شما میدهد.

6.برای از بین بردن بوی بد سیر در دهان میتوانید بعد از مصرف جعفری بجوید.

موضوعات: نکات آشپزی و خانه داری  لینک ثابت





1.لکه های چرب روی لباس را پاک کنید:

آیا روی پیراهن خود لکه ی سس سالاد دارید؟ کمی مایع ظرف شویی را روی لکه بمالید و آب بکشید (این روش برای از بین بردن لکه های دور یقه نیز بسیار موثر است). مایع ظرف شویی برای پاک کردن لکه ی اکثر پارچه ها (حتی پشم قابل شستشو و ابریشم که ممکن است با ماده ی لباس شویی دارای آنزیمهای ضد لک آسیب ببینند) به اندازه ی کافی ملایم است.

2.کف زمین را به خوبی پاک کنید:

برای تبدیل یک سطل آب گرم به یک پاک کننده ی مفید کف زمین، تنها دو قاشق غذاخوری مایع ظرف شویی به آن اضافه کنید. از این محلول روی سطوح وینیل یا کاشی استفاده کنید، اما برای تمیز کردن سطوح ساخته شده از چوب سخت از استفاده از این محلول خودداری کنید (آب می تواند باعث تاب برداشتن تخته ها شود)

3.مبلمان پاسیو را تمیز کنید:

یک قطره مایع ظرف شویی به یک کاسه آب گرم اضافه کنید و از آن برای تمیز کردن میز و صندلی بیرون از خانه استفاده کنید. سپس با استفاده از شلنگ باغچه آن ها را آب بکشید.

4.جواهرات خود را جلا دهید:

اضافه کردن کمی مایع ظرف شویی با آب معدنی گازدار، روشی سریع برای تمیز کردن زیورآلات است. کف ایجادشده آزاد کردن کثیفی ها را تسهیل کرده و کمک می کند که مایع ظرف شویی وارد شکاف های کوچک شود. آب معدنی گازدار و مایع ظرف شویی را در یک کاسه مخلوط کنید، زیورآلات را به مدت پنج دقیقه در آن خیس کنید و سپس آن را در کف تکان دهید. از یک مسواک نرم برای سابیدن و شستن هر چرک سرسختی استفاده کنید.

5.شانه ها و برسها را تمیز کنید:

با استفاده از محلول کف دار چند قطره مایع ظرف شویی مخلوط در آب گرم، با تجمع محصولات آرایشی بهداشتی و موی چرب در برس ها و شانه ها مبارزه کنید.

6.لباس های قابل شستشو با دست را بشویید:

در هنگام ناچاری، می توانید یک قاشق غذاخوری مایع ظرف شویی را به جای ماده ی شوینده ای که برای شست وشوی لباس های ظریف با دست از آن استفاده می کنید، به کار گیرید.

7.مگس های میوه را به دام انداخته و از بین ببرید:

سه قطره مایع ظرف شویی را به یک کاسه سرکه (که مگس های کوچک مزاحم را جذب می کند) اضافه کنید. مایع ظرف شویی کشش سطحی را کاهش داده و در نتیجه پشه ها فرورفته و غرق می شوند.

8.لکه های روی فرش ها را از بین ببرید:

یک قاشق غذاخوری مایع ظرف شویی را در دو فنجان آب گرم حل کنید و یک پارچه ی سفید و تمیز آغشته به این محلول را روی لکه قرار دهید تا آن را به خود جذب کند. این کار را تکرار کنید تا لکه کاملاً جذب پارچه شده و از روی فرش پاک شود. سپس با استفاده از یک اسفنج با آب سرد تمیز کنید و با یک پارچه ی تمیز خشک کنید.

9.کابینت های آشپزخانه را پاک کنید:

هنگام پختن غذا، کابینت ها هم مانند وسایل آشپزی (ابزار پخت و پز) می توانند

موضوعات: نکات آشپزی و خانه داری  لینک ثابت





1- لکه های مداد رنگی روی دیوار را به وسیله یک مسواک کهنه و کمی خمیر دندان پاک کنید. شما همچنین می توانید برای پاک کردن خطوط مداد رنگی روی دیوار گچی، مقداری جوش شیرین را درون آب حل کنید و با پنبه روی خطوط بکشید تا تمیز شود.

2.پاک کردن جای انگشت های آلوده:
در خانه بسیار اتفاق می افتد که جای انگشت بچه ها یا گاهی بزرگ ترها روی دیوار بماند. برای بر طرف کردن اثر انگشت بچه و لکه های روی دیوار، یک سیب زمینی را نصف کنید و چندین بار نصف سیب زمینی را روی دیوار بمالید و سپس با یک اسفنج جای لکه را پاک کنید. توجه داشته باشید که این دستور برای دیوارهای رنگ روغنی و پلاستیکی مفید است.

3.برای پاك كردن لكه های سیاه از روی دیوار گچی:
البته این لکه ها به طور کامل محو نمی شوند ولی شما می توانید با کمی جوش شیرین که در آب حل کرده اید و بوسیله پنبه این لکه ها را از بین ببرید. به این ترتیب که پنبه ها را درون محلول جوش شیرین و آب گذاشته و روی لکه ها بکشید.

موضوعات: نکات آشپزی و خانه داری  لینک ثابت




1- مخلوطی از نمک و آب لیمو، یا نمک آغشته به لیموی تازه برای تمیز کردن و ضد عفونی کردن سینک، تخته گوشت و … موثر است. نمک، چربی ظروف را از بین می برد.

2 - آرد ذرت
این ماده غذایی لکه های چربی را از بین می برد و برای تمیز کردن نقره و پنجره نیز کاربرد دارد.

3 - سرکه سفید
از سرکه برای تمیز و ضدعفونی کردن اجاق گاز و حتی باز کردن لوله های مسدود، استفاده می شود.

4 - جوش شیرین
این ماده برای تمیز کردن ظروف و کاشی ها کاربرد دارد. بوی نامطبوع فرش و قالی و سطل زباله را از بین می برد.

5 - روغن استوقودوس
روغن استوقودوس، اکالیپتوس، رزماری، لیمو و نعناع خاصیت ضدعفونی کننده دارد و باکتری و کپک را از بین می برد.

موضوعات: نکات آشپزی و خانه داری  لینک ثابت




برای بستن سیم به دور اتو همیشه صبر کنید تا دستگاه به طور کامل خنک شود. گرمای اتو ممکن است موجب آسیب دیدن سیم های دستگاه شود.

2 - مخزن آب اتو را همیشه تا حد مجاز آن پر کنید و هرگز آب بیشتری در مخزن آن نریزید.

3 - هرگز هنگام اتو کردن، اتو را روی زیپ، قلاب یا سگک لباس و بخش هایی از لباس که دارای سنگ دوزی هستند، نکشید. این کار موجب خش افتادن و خراشیده شدن کف اتو می شود.

4 - برای جلوگیری از جمع شدن رسوبات آب در منافذ اتو دست کم، ماهی یک بار مخزن اتو را از مخلوط آب و سرکه پر کنید و چند بار از دکمه اسپری اتو استفاده کنید.

5 - برای تمیز کردن کف اتو در صورتی که جنس آن از فولاد ضدزنگ است از پارچه ای که آغشته به آب و صابون است استفاده کرده و سپس آن را خشک کنید. در صورتی که جنس کف اتوی شما آلومینیومی است از پارچه ای آغشته به محلول آب و کربنات دوسود استفاده کنید.

6 - اگر لامپ قرمزرنگ اتوی شما روشن می شود اما اتو داغ نمی شود به احتمال زیاد المنت دستگاه شما سوخته است و باید آن را به تعمیرکار بسپارید.

7 - اگر با اتصال اتو به پریز برق، فیوز خانه شما قطع می شود، امکان اتصالی سیم های داخلی دستگاه و بدنه دستگاه وجود دارد اما شاید هم سیم های مربوط به المنت دچار مشکل شده باشد.

8 - در صورتی که با پر کردن مخزن اتو، آب از کف دستگاه راه می افتد، این مسئله نشان دهنده آسیب دیدن عایق بندی زیر مخزن اتو است که به دلیل ضربه یا فرسوده شدن واشرهای لاستیکی آن به وجود آمده یا شاید مخزن از جایگاه اصلی خود خارج شده یا ترک خورده است.

موضوعات: نکات آشپزی و خانه داری  لینک ثابت





1 - هرگز به گیاهان خانگی آب سرد ندهید، چون برای ریشه های آن ها مضر است. بهتر است از آب ولرم استفاده کنید.

2 - برگ های گیاهان را هر هفته با دستمال نمدار تمیز کنید تا بتوانند به راحتی تنفس کنند.

3 - برای طولانی تر شدن عمر گل ها، در آب کمی سرکه طبیعی بریزید.

4 - بـــا استفاده از اسپری های مو می توانید گل های طبیعی چیده شده را طوری خشک کنید که شکل و حالت و رنگ آن ها تغییر نکرده و ثابت بمانند.

5 - اگر می خواهید گل های چیده شده تازه بماند باید ساقه را در روزنامه قدیمی خیس پیچانده و در یخچال قرار دهید.

6 - اگر در ته گلدان یک سکه مسی بیندازید عمر گل های شما زیادتر می شود و حل کردن یک قرص آسپرین در آب گلدان، باعث دوام بیشتر گل های گلدان می شود.

7 - معمولا بعد از چند روز آب گلدان بدبو می شود اگر یک تکه زغال در آب گلدان بیندازید از بوی بد آن جلوگیری می کند.

8 - با گل ها مهربان باشید و هنگام دسته کردن آن ها را محکم به هم نپیچید زیرا شدت عمل در این مورد عمر گل را کوتاه می کند.

9 - شاخه گل ها را بلند بگیرید و هنگام چیدن گل از ساقه این کار را به آرامی و حتی الامکان به وسیله قیچی مخصوص انجام دهید.

10 - اگر از کودهایی استفاده می کنید که ازفضولات پرندگان تهیه شده اند قبل از استفاده آنها را با انواع قارچ کش ها ضد عفونی کنید.

11 - اگر گلدان شما ترک کوچکی دارد ترک را با کمی موم شمع بگیرید.

12 - گل های رز خشک را روی یک کتری آب جوش نگه دار ید تا دوباره تازه شود.

13 - برگ گلدان ها را با شیر پاک کنید تا براق و زیبا شوند.

14 - بسیاری از گل ها در هوای مرطوب زود تر از بین می روند مثل زنبق سفید، پس یک سنگریزه در ته گلدان قراردهید تا آب زود تر خارج شود.

15 - به مقدار نیاز از آب استفاده کنید، آب زیاد باعث پوسیدگی ریشه گیاهان می شود.

16 - گیاهان را به صورت گروهی نگهدارید تا افزایش رطوبت باعث شادابی آنها شود.

17 - از قلم موی رنگ برای تمیز کردن گیاهان کرک دار می توان استفاده کرد.

18 - توجه کنید نباید گل ها را در کنار میوه ها قرار داد، چون میوه گاز اتیلن متصاعد می کند و این گاز باعث تکامل سریع گل ها و زودتر پژمرده شدن آن ها می شود. گل های پژمرده نیز چنین گازی تولید می کنند پس آن ها را نیز از مابقی گل ها جدا کنید.

19 - اگراتاق شما گرم است هر روز صبح مقداری یخ درآب گلدان بگذارید در این صورت گل هایی شاداب خواهید داشت.

20 - گل نرگس گازی متصاعد می کند که باعث پژمرده شدن گل ها می شود، پس گل نرگس را با دیگر گل ها در گلدان قرار ندهید.

21 - توجه داشته باشید از محل قطع شدن ساقه گل یاسمن شیره سفید رنگی تراوش می شود که در پوست دست خارش ایجاد می کند.

 

موضوعات: نکات آشپزی و خانه داری  لینک ثابت




موضوعات: کلام آیت الله بهجت, گالری تصاویر  لینک ثابت




موضوعات: کلام آیت الله بهجت, گالری تصاویر  لینک ثابت




 

 

 

 

 

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع), گالری تصاویر  لینک ثابت




دل اسـت دیـگـر …
بی‌تابــے می‌کند
بهانه می‌گیرد
می‌شکند
می‌بارد

برایش زمــزمـــه می‌کنم :

أشهَـدُ انّـک تـَشهَدُ مَقامی و تـَسمَعُ كَـلامی و تـَـرُدّ سَلامی

از همین‌جا که من ایستاده‌ام و دستی برسینه نهـاده‌امـ
تا اوج رأفت و عظمت نگاه حضرتش
فاصله‌ای نیست با سَـلامــے که می‌دهم:

الـسـّـلام ُ علیک َ یا اباالحســن یا علــیّ بن موســے الرضــا


موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




شبی دیدم به رویا مست هستم.
به سوی حضرت بی دست هستم
به خود گفتم که من لایق نباشم.
که من یک بنده ی بی هست هستم


ندا آمد که ای عبد گنه کار
ضمانت گشته ای از سوی یک یار
براتِ تو بدستش خورده امضا
که آیی کربلا حتی به یک بار


دلا آن دم که من فریاد کردم
و یاد از صحن گوهر شاد کردم
مرا هم حضرت ثامن پذیرفت
چو در دل مشک سقا یاد کردم

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




سلام ! مظهر يكتاي «ليس إلا هو»
سلام ! حضرت خورشيد ! ماهِ يوسف رو


مقام عصمتتان «إنّما يُــريد الله»
قسم به “اشهد أنّ لا اله الا هو”


شبی نشان بده از باب «يَطمَئنُ القلوب»
به چشم خسته‌مان گوشه‌ای از آن ابرو


دخيل گريه ببنديد زائران اينجا
به حلقه‌های ضريح مطهّر از هر سو


چگونه ضامن دلهای ما نخواهد شد
رئوف شهر كه كرده ضمانت آهو


خوشا به حال كسی كه شبيه اهل نظر
به خدمت حرمش گيرد از مژه جارو

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




این شعرم به عشق سلطان ایران….
علی ابن موسی الرضا

.
اینجا عجیب طعم هوا فرق میکند
اصلا نبات شهرشما فرق ميکند

وقتیکه حج ما فقرا مشهد شماست
يعني که قبله ی فقرا فرق ميکند

قبر شما که جای خودش بين صحن ها
حتی زيارت علما فرق ميکند

دارم مريض پنجره فولاد ميشوم
جنس شفای دست رضا فرق ميکند

اينجا دعا نکرده دعا مستجاب شد
درصحن انقلاب دلم انقلاب شد

از من مخواه صبرکنم با فراقتان
جانم فدای گنبدوصحن و رواقتان

دارد ميان صحن شما دانه ميخورد
در لابلای اينهمه کفتر کلاغتان

مادر مرا به نوکری ات نذر کرده است
هرچند خوش نيامده ام به مذاقتان

من به اميد قول و قرار تو آمدم
فرموده ای سه جای ميايم سراغتان

خوب است در کنار سه دفعه مجاورت
آقا عبا صله بدهی تو به شاعرت

شاعر شدم که خاک ره دعبلم کنی
آقا خدا نکرده مبادا ولم کنی

از دولت کرامتتان کم نميشود
جارو به دست من بدهی…شاغلم کنی…

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




پرسش: نقش حضرت عيسي (ع) پس از ظهور امام مهدي چيست؟ اينکه گفته مي شود عيسي (ع) پشت سر حضرت مي ايستند درست است آيا مقام پيامبر بالاتر از امام نيست؟

پاسخ: آنچه در روايات آمده، نماز خواندن حضرت عيسي(ع) پشت سر امام مهدي(عج) است و در اين زمينه دليلي اقامه نشده است. اما با توجه به كثرت جمعيت مسيحيان، اين نماز باعث مي‌شود حقانيت دين اسلام ثابت شود و عده‌ زيادي از مسيحيان به اسلام بپيوندند و اين امر هم سبب پيشرفت بسيار سريع‌تر و قيام حضرت شده و هم جلوي مخالفت و احياناً جنگ را مي‌گيرد.
در مورد بخش دوم سؤال بايد توجه داشت كه اولا ما بر اساس روايات، معتقديم ائمه معصومين از همه انبياي گذشته (به جز پيامبر اسلام) بالاتر بودند. و ثانيا حضرت عيسي(ع) هر چند پيامبر خدا و صاحب شريعت است. ولي دوره شريعت او پايان يافته و با آمدن دين اسلام دين او نسخ شده است. حضرت مهدي(عج) نيز در حال حاضر مقام زعامت و پيشوايي را به عهده دارد. و از طرف خداوند به عنوان وصي پيامبر، احياگر دين اسلام بوده و واسطه‌ فيض الهي است. از اين رو نماز خواندن حضرت عيسي(ع) پشت سر ايشان شگفت آور نخواهد بود.
البته اين نكته فراموش نشود كه در نزد ما مقام امامت از مقام نبوت بالاتر است؛ چنان كه حضرت ابراهيم(ع) پس از موفقيت در امتحانات الهي به مقام امامت نيز نايل آمد.(بقره، آيه 124).

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

پرسش: آيا پس از ظهور حضرت مهدي (عج) حضرت عيسي ظهور مي کند ؟

پاسخ: آنچه از ظاهر روايات استفاده مي‌شود آن است كه نزول حضرت عيسي(ع) در همان اوايل ظهور امام مهدي(ع) خواهد بود و با نماز خواندن پشت سر امام عصر(ع) امامت ايشان را تاييد مي‌كند. به نظر مي‌آيد اين اقدام باعث مي‌شود عده زيادي از مسيحيان مسلمان شوند.

 

پرسش: آيا امام زمان و حضرت عيسي در يک زمان ظهور مي کنند ؟

پاسخ: مقدمه اول: حضرت عيسي(ع) به نص و تصريح قرآن كريم از دنيا نرفته است و هنوز هم زنده است و خداوند او را به آسمان‌ها برده است«زماني كه دشمنانش مي‌خواستند او را بكشند كس ديگري را اشتباهاً به جاي حضرت عيسي(ع) به دار آويختند». قرآن در اين مورد مي‌فرمايد: «… وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقِيناً * بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ … ؛ … او را نكشتند و او را به صليب نكشيدند، بلكه اين بر آنان مشتبه شد (كسي شبيه حضرت عيسي كشته شد). و خداوند او را به سوي خود بالا برد… »(نساء ، 157-158).
مقدمه دوم: حضرت عيسي(ع) قبل از فوتش نزول مي‌كند. چنان كه در بعضي روايات آمده كه حضرت عيسي(ع) در آخر الزمان از آسمان مي‌آيد و يهود و نصاري در آن روز به وي ايمان مي‌آورند.(ترجه الميزان، ج5، ص220 ذيل آيه 159 سوره نساء).(و ايمان به حضرت عيسي(ع) مصداق پيدا نخواهد كرد مگر زماني كه ايمان به پيامبر خاتم بياورند. چون حضرت عيسي(ع) بشارت به آمدن وجود مبارك پيامبر اسلام داده بود.).
مقدمه سوم: اين نزول از آسمان در زمان ظهور حضرت ولي عصر(ع) خواهد بود.
حال به اصل سؤال و جواب مي‌پردازيم:
از جله مسائلي كه در روايات ما به آن پرداخته شده است مسئله نزول حضرت عيسي(ع) از آسمان هنگام ظهور امام زمان(ع) و اقتداي حضرت عيسي(ع) در نماز به امام زمان(ع) است. اين روايات كه متعدد است هم در كتب شيعه آمده است و هم در كتب اهل سنت. ما به چند روايت بسنده مي‌كنيم.
1. در صحيح مسلم كه از اصلي‌ترين كتب حديثي اهل سنت است آمده است كه جابر بن عبدالله انصاري از پيامبر(ص) نقل مي‌كند كه حضرت فرمودند: «دائماً طايفه‌‌اي از امتم بر حق و ظاهرند تا روز قيامت. سپس فرمود: عيسي بن مريم از آسمان فرود آيد. امير آنها به حضرت عيسي مي‌گويد پيش آي و براي ما امامت كن او در جواب مي‌گويد: «خير به راستي بعضي از شما بر بعضي ديگر امير است به جهت اكرام خدا بر اين امت»».(صحيح مسلم، ج1،ص 137).
2. ابو سعيد خدري از رسول خدا(ص) نقل مي‌كند كه آن حضرت فرمودند: «منا الذي يصلي عيسي بن مريم خلفه؛ از ماست كسي كه عيسي بن مريم به او اقتدا كرده و نماز مي‌گزارد»(مسند احمد، ج1، ص84).
3. امام باقر(ع) فرمودند: …. خداوند عزوجل به واسطه او دينش را ظاهر مي‌كند. هر چند مشركان به آن كراهت داشته باشند. روي زمين جاي خرابي نيست مگر آن كه آباد مي‌شود. و روح الله عسي بن مريم فرود مي‌آيد و پشت سر او آقامه نماز خواهد كرد(و ينزل روح الله عيسي بن مريم فيصلي خلفه).(بحار الانوار، ج52، ص191، حديث 24).
گفتني است آنچه از روايات استفاده مي‌شود اصل نزول حضرت عيسي(ع) و نماز‌خواندن ايشان پشت سر امام مهدي(ع) است. و در رابطه وقت نزول حضرت عيسي هنگام ظهور، سخني به ما نرسيده است.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا امام زمان (عج) و حضرت عیسی (ع) با هم ظهور می کنند ؟

پاسخ: مقدمه اول: حضرت عيسي(ع) به نص و تصريح قرآن كريم از دنيا نرفته است و هنوز هم زنده است و خداوند او را به آسمان‌ها برده است«زماني كه دشمنانش مي‌خواستند او را بكشند كس ديگري را اشتباهاً به جاي حضرت عيسي(ع) به دار آويختند». قرآن در اين مورد مي‌فرمايد: «… وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّباعَ الظَّنِّ وَ ما قَتَلُوهُ يَقِيناً * بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ … ؛ … او را نكشتند و او را به صليب نكشيدند، بلكه اين بر آنان مشتبه شد (كسي شبيه حضرت عيسي كشته شد). و خداوند او را به سوي خود بالا برد… »(نساء ، 157-158).
مقدمه دوم: حضرت عيسي(ع) قبل از فوتش نزول مي‌كند. چنان كه در بعضي روايات آمده كه حضرت عيسي(ع) در آخر الزمان از آسمان مي‌آيد و يهود و نصاري در آن روز به وي ايمان مي‌آورند.(ترجه الميزان، ج5، ص220 ذيل آيه 159 سوره نساء).(و ايمان به حضرت عيسي(ع) مصداق پيدا نخواهد كرد مگر زماني كه ايمان به پيامبر خاتم بياورند. چون حضرت عيسي(ع) بشارت به آمدن وجود مبارك پيامبر اسلام داده بود.).
مقدمه سوم: اين نزول از آسمان در زمان ظهور حضرت ولي عصر(ع) خواهد بود.
حال به اصل سؤال و جواب مي‌پردازيم:
از جله مسائلي كه در روايات ما به آن پرداخته شده است مسئله نزول حضرت عيسي(ع) از آسمان هنگام ظهور امام زمان(ع) و اقتداي حضرت عيسي(ع) در نماز به امام زمان(ع) است. اين روايات كه متعدد است .

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: هنگام ظهور چه افراد و گروههايي با حضرت مهدي (ع) به مبارزه ميپردازند ؟

پاسخ: در جريان ظهور، هر چند بسياري از مردم با امام مهدي(ع) و حقيقت دعوت و قيام او آشنا شده و به او مي‌پيوندند، اما گروه‌هايي نيز به مقابله مي‌پردازند. با سير در احاديث مربوط به امام مهدي(ع) به تقابل سه گروه با ايشان مي‌›وان به صورت روشن اشاره كرد:
ـ گروه به ظاهر مسلمان: اينا حدود ده هزار نفرند كه خود را دين‌دار واقعي مي‌دانند.(شبيه خوارج نهروان)
ـ لشكر سفيان: او كه با خروج خود، سوريه و عراق را تحت سيطره‌اش قرار مي‌أهد، هنگام ظهور به مبارزه برمي‌خيزد و به جنگ با حضرت مي‌پردازد. اينان مخالفان جدي دين و آرامش مردم هستند و در ايام سلطه خود عده‌ زيادي را مي‌كشند.
ـ گروه‌هايي از اهل كتاب: مسيحيان و يهوديان، در هنگام ظهور، ابتدا مقابل حضرت صف آرايي كرده و آماده جنگ مي‌شوند، ولي نزول، حضرت عيسي(ع) و نماز خواندن ايشان پشت سر امام مهدي(ع) و نيز آشكار شدن الواح اصلي تورات توسط امام زمان(ع) باعث مي‌شود عده‌اي زياد از اهل كتابع دين اسلام را بپذيرند، برخي نيز صلح مي‌كنند و گروهي نيز به جنگ مي‌پردازند.
ويژگي‌هاي اصلي مخالفان و جنگ طلبان را مي‌توان در چند مرود برشمرد: عدم درك درست از دين و حقيقت انسانيت، دنيا طلبي روحيه لجاجت و تعصب.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: فيلم هايي که امريکاييها مي سازند (هاليوود ) در رابطه باتسخير جهان و اينکه کسي مي ايد و جهان را به هم مي ريزد چگونه است ؟

پاسخ: مقدمه: از اوضاع و حوادث عمومي مي‌توان حدس زد كه بشر در آينده نزديك، بر سر يك دو راهي بسيار حساس واقع خواهد شد. يا چشم بسته تسليم مادي‌گري و قوانين حاكم بر طبيعت شود و يكسره به احكام الهي پشت پا زند و يا توحيد خالص را انتخاب كند و به قوانين و احكام الهي، براي اصلاح و علاج بحران‌هاي جهاني گردن نهد؟!
سير تاريخ زندگي بشر ـ خصوصا در قرون اخير ـ نشان داده است كه تمايل عمومي انسان‌ها بر اساس حس فطري خدا جويي به سوي عدالت طلبي و حاكميت قوانين و ارزش‌هاي انساني و الهي در حركت است. در اين نوشتار به تشريح اين دو تفكر و اهداف آن مي‌پردازيم.
تفكر اول: حاكميت قدرت و علوم مادي:
طرفداران اين نظريه چند دسته‌اند: گروهي معتقدند شر و فساد و بدبختي لازمه جدانشدني زندگي بشر است و لذا هر چه زودتر بايد به زندگي بشريت خاتمه داده شود. اين گروه براي تحقق اين تئوري از قدرت‌هاي استثمارگر در جهت نابودي نهايي جهان حمايت مي‌كند و به نهيليست يا پوچ گرا معروف مي‌باشند.
گروهي ديگر مي‌گويند: با پيشرفت حيرت‌آور علوم و تكنيك و فراهم شدن سلاح‌هاي مخرب و كشتار جمعي، جامعه بشري به نقطه انفجار نزديك شده است و به زودي با دست خود به زندگي خود خاتمه خواهد داد. و لذا بايد راه چاره‌اي انديشيد.
در اين بيان عده‌اي تنها راه را تشكيل يك حكومت واحد جهاني مي‌دانند، تمام بشريت تحت يك نظام و سيستم مديريتي واحد قرار گيرد و به اصطلاح دهكده‌اي جهاني با يك رئيس به وجود آيد تا ديگر تضاد منافع بين سران قدرت، باعث جنگ‌هاي تكنولوژيك نابود كننده نشود. در اين خصوص تلاش قدرت‌هاي جهاني براي كسب سلطه براي اداره جهان بسيار چشمگير است. پس از فروپاشي ابر قدرت شرق هم اكنون غرب خود را قدرتي بلامانع براي رسيدن به رياست جهان مي‌پندارد و براي كسب اين مقام از انواع ابزار‌هاي تبليغاتي استفاده مي‌كند!!
قدرت‌هاي غربي، از طرفي با ايجاد يأس و نا اميدي نسبت به آينده جهان، بشريت با به لزوم داشتن يك پناهگاه و نقطه اميد براي تسكين دلهره و نا آرامي‌هاي رواني متقاعد مي‌سازند و از طرف ديگر با در اختيار گرفتن ابزار‌هاي تبليغي و نفوذ در افكار عمومي جهان تنها غرب را قادر به حل اين مشكل جهاني معرفي مي‌كنند.
در همين راستا يكي از ابزار‌هاي بسيار مؤثر غرب، رسانه‌هاي تصويري است. جهان امروز دوران تصوير است و ميدان دار آن، سينما و صنعت فيلم سازي است كه تأثير فراواني بر افكار عمومي جهان دارد. از آنجا كه آينده جهان (فيچريسم) براي بشريت اهميت ويژه‌اي پيدا كرده است، غرب در تلاش‌است كه اين آينده را تاريك و خون‌بار ترسيم كند تا در پرتو آن به اهداف قدرت طلبانه و استثمار گرانه خود برسد.
آمريكا با كمك سرمايه داران صهيونيزم و با در دست داشتن بزرگترين مركز فيلم سازي جهان(هاليوود) سالانه حدود هفتصد فيلم توليد مي‌كند و نزديك به 80 درصد شبكه‌ها و سينما‌هاي جهاني را تغذيه رسانه‌اي مي‌نمايد. تمامي اين فيلم‌ها در مسير اهداف غرب براي حكومت بر جهان قرار گرفته و پيوسته اين هدف را دنبال مي‌كند.
تفكر دوم: حاكميت احكام الهي و مديريت انسان‌هاي موحد بر جهان:
اين نظريه ـ كه بر اساس پيشگويي‌هاي اديان الهي ارائه شده و سير تحول روحي در نوع بشر و گرايش به ارزش‌هاي انساني و الهي در قرون اخير، آن را به منزله يك دكترين و طرح قابل اجرا نموده ـ تنها راه براي نجات بشريت را بازگشت به دين و احكام الهي مي‌داند و معتقد است اين مهم با تشكيل حكومت جهاني به دست رهبري الهي امكان پذير خواهد بود. اديان الهي هر كدام بر اساس آموزه‌هاي خود اين دكترين و نظريه را ارائه كرده‌اند.
دين يهود معتقد به رسالت و ظهور مسيح حقيقي براي نجات بشريت است. دين مسيحيت نيز معتقد به بازگشت حضرت عيسي(ع) به دنيا براي نجات بشريت است. دين اسلام نيز با ارائه كاملترين برنامه و دكترين به عنوان مهدويت و حكومت جهاني تنها نجات بخش انسان‌ها را برقراري حكومت واحد جهاني بر اساس احكام اسلام مي‌داند.
لازمه اين طرح و دكترين ديني براي جهان، مبارزه با هر گونه استثمار، قدرت طلبي و بي عدالتي در جامعه جهاني است؛ لذا صاحبان قدرت جهاني به مقابله رو در رو با اين تفكر الهي و ديني پرداخته‌اند و به صورت‌هاي گوناگون به تحريف دكترين مهدويت مشغول شده‌اند.
يكي از راه‌هاي تحريف و تضعيف، ايجاد يأس و نااميدي در مردم جهان نسبت به روحيه خداجويي و كار‌آمدي دين در زندگي است. نشان دادن آينده تاريك و ترسناك و القاء اين نكته كه آموزه‌هاي اديان هرگز نمي‌تواند مشكلات امروز و آينده جهان را برطرف كند و تنها نجات بخش جهان، قدرت و تفكر غرب است. اين هدف با انواع فيلم‌ها و بازي‌هاي كامپيوتري و ايجاد بحران‌ها و جنگ‌هاي مصنوعي در جهان به جوامع انساني القا مي‌گردد. براي نمونه مواردي را ذكر مي‌كنيم.
1. فيلم نوستر آداموس:
اين فيلم بر اساس پيشگويي‌هاي يك پزشك فرانسوي، ساخته شد، اما محتواي فيلم مطابق با اهداف غرب براي سلطه بلامنازع بر جهان، تهيه شده است.
در اين فيلم نجات دهنده جهان از نگاه اسلام، (امام مهدي(ع)) با نام‌هاي «پادشاه وحشت»؛ «خداي جنگ عليه غرب»، « ضد مسيح بزرگ» معرفي مي‌شود!! آينده جهان وحشتناك تلقي شده و تنها راه نجات را اتحاد با ابر قدرت غرب مي‌داند، و نهايتا غرب را پيام‌آور «صلح جهاني» و اسلام و مسلمانان را ضد صلح و امنيت معرفي مي‌كند. در اين فيلم در مورد حضرت مهدي(ع) آمده است: « او مردي خونريز و بي رحم است و با جنگ‌هاي خود تعداد زيادي زنان را بيوه و بچه‌هاي يتيم بر جاي مي‌گذارد». آن حضرت را با لباس عربي نشان مي‌دهد و در حالي كه با فشار دادن يك كليد هر كار بخواهد انجام مي‌دهد، اين مطلب را به بيننده القا مي‌كند كه « ما بايد متحد شويم و مانع قيام او گرديم، زيرا چيزي جز مصيبت و نا امني براي مردم جهان نمي‌آورد، بايد مردم جهان از او متنفر شوند و از او فاصله بگيرند».
2. فيلم «روز استقلال»:
اين فيلم محتوايي تخيلي دارد و آمريكا را نجات دهنده بشريت در برابر حمله فضايي به زمين نشان مي‌دهد. سر انجام با پيروزي نيرو‌هاي مدافع زمين در روز استقلال آمريكا، دشمن شكست مي‌خورد و آمريكا بر سكوي نجات مي‌ايستد.
3. بازي كامپيوتري «جهنم خليج فارس» معروف به « يا مهدي»:
در اين فيلم، خليج فارس و خصوصاً ايران را مركز حركت‌هاي تروريستي جهان مي‌شمارد وآمريكا با حضور نظامي در منطقه سردمدار مبارزه با اينگونه حركت‌ها مي‌شود.
4. كنفرانس تل آويو:
در اين كنفرانس نظريه پردازان غربي در تحليل انقلاب اسلامي ايران، اعتراف مي‌كنند كه شيعه داراي دو نگاه است، نگاه سرخ و نگاه سبز و معتقدند شيعه به اسم امام حسين(ع) قيام را شروع و به اسم امام زمان(ع) آن را حفظ مي‌كند.
تصميم نهايي در اين كنفرانس، نشان دادن تصويري سياه از انتظا ر سبز شيعه، به جهان است.
پس از اين كنفرانس كتاب‌ها و فيلم‌ها و بازي‌هاي رايانه‌اي زيادي براي اين هدف تهيه و به جهان عرضه شد؛ مانند: فيلم صهيون، فيلم آرماگدون و بازي‌هاي كامپيوتري، ماتريكس، نفرين شدگان، سام ماجراجو، شيطان مقيم، بازگشت به قلعه ولفن اشتاين، دلتا فورس، قيام ملت‌ها و طوفان صحرا(حمله به عراق) و همچنين كتاب‌هايي نظير:
1. جنگ بعدي ـ كاسپار و اين برگر (وزير دفاع سابق آمريكا)؛
2. زمين سياره بزرگ مرحوم؛
3. جهان نويني در حال فرارسيدن است؛
4. شما و سال 2000؛
5. چه بر سرما مي‌آيد؛
6. آمادگي‌هاي فردي براي بحران سال 2000؛
7. تدارك جنگ بزرگ ـ گرس هال سل؛

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا شيعيان در مقابل حضرت مي ايستند ؟

پاسخ: اگر به معناي شيعه دقت شود روشن ميشود که شيعه مقابل آقا قرار نميگيد. شيعه کسي است که امامت اهل بيت(ع) را پذيرفته و دلش در گرو محبت آنان است. او سعي ميکند رفتارش متناسب با روش اهل بيت باشد. ناراحتي آنان را نميخواهد. شيعه به کربلا اهميت ميدهد. او منتظر ظهور است و خود را براي ياري حضرت آماده ميکند. و اگر خطايي کرد در صدد جبران برميآيد.
البته ممکن است کسي نام شيعه را بر خود گذاشته باشد؛ ولي اعتقادي به امامت اهل بيت نداشته باشد(نه اين که در مواردي دچار اشتباه عملي شود) و ولايت آنان را باور نکرده باشد. چنين فردي ممکن است در زمان ظهور، امام را نپذيرد و در مقابل حضرت قرار بگيرد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا حضرت بعد از ظهور از دشمنان انتقام مي گيرند ؟

پاسخ: از صفاتي كه براي امام زمان(ع) گفته شده است و تأييد روايي و قرآني نيز دارد صفت «المنتقم» است، يعني انتقام گيرنده از دشمنان خدا، در دعاي ندبه نيز مي‌خوانيم: «اين الطالب بدم المقتول بكربلا»، در حديثي از امام صادق(ع) آمده است: امام مهدي(ع) از فرزندان و قاتلان امام حسين در كربلا، انتقام مي‌كشد.
البته امام رضا(ع) در توضيح اين روايت مي‌فرمايد: اينها راضي به فعل پدران بوده و به آن افتخار مي‌كنند(تفسير برهان، ج4، ص559، ح7، ذيل آيه 23 سوره اسراء).
ما در زيارات امام حسين(ع) مثل عاشورا زيارت به كساني كه شهادت حضرت رضايت داشتند لعن مي‌كنيم.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا به خاطر گناه در مقابل حضرت مي باشيم ؟

پاسخ: با عرض سلام و تشکر از علاقمندي شما به مباحث مهدويت آرزو داريم در تمامي مراحل زندگي تحت عنايت خاصه حضرت مهدي(ع) مراتب رشد و تعالي را طي نماييد.
بايد خدمت شما عرض کنيم نه تنها در زمان ظهور حضرت مهدي(ع) بلکه از آغاز تاريخ بشريت جبهه حق و باطل وجود داشته است. از آنجا که خداوند خلقت ملائکه و ابليس را قبل از خلقت انسان قرار داد مسئله اختيار حق و باطل را نيز در نهاد ابليس گذاشت و لذا ابليس با اختيار فرمان الهي در مورد سجده به آدم را رد نمود و نافرماني کرد و جبهه باطل را تشکيل و تاسيس نمود. پس از آن، خلقت انسان نيز با مسئله اختيار و اراده در انتخاب جبهه حق يا باطل همراه است. اولين انسان يعني حضرت آدمي(ع) فرمان الهي در “تعليم اسماء به ملائکه” را انجام داد و در جبهه حق وارد گرديد. اين جبهه با سلسله انبياء الهي و رهبري آنان براي هدايت انسانها ادامه يافت، و در مقابل آن جبهه باطل است که ابليس و پيروانش با وسوسه انسانها براي مخالفت با انبياء و احکام الهي در اين جبهه قرار دارند. جبهه حق با ظهور پيامبر اسلام(ص) و ابلاغ دين کامل به جهانيان به نقطه عطف خود در تاريخ ميرسد و حرکت تکاملي براي رسيدن به سعادت ابدي آغاز ميشود. پس ازپيامبر اسلام اين مسير با جانشينان معصوم از خطا و گناه يعني امامان معصوم(ع) ادامه مييابد.
اين حرکت در زمان ظهور آخرين رهبر معصوم و جانشين پيامبر(ص) به اوج خود خواهد رسيد و عدالت مطلق و توحيد کامل در جهان به ظهور ميرسد. در مقابل اين جبهه حق، جبهه باطل قرار دارد. خصوصيات اين جبهه را آنچنان که از قرآن کريم و احاديث معصومين به دست ميآيد، ميتوان در اين امور اشاره نمود:
مخالفت با توحيد، مخالفت با پيامبران الهي، مخالفت با امامان معصوم، مخالفت با ارزشهاي الهي، مخالفت با راههاي رسيدن به سعادت ابدي، مخالفت با حاکميت عدالت در تمام شئون فردي و اجتماعي و …
بنابراين بسيار روشن است که جبهه حق در چه مسيري حرکت ميکند و ملاکهاي عضويت در آن چيست و در يک جمله ميتوان گفت: پايبندي به ولايت الهي ورود در جبهه حق در تمامي زمانها خواهد بود.
البته اين پايبندي به ولايت الهي؛ به طور مطلق از ما خواسته نشده است بلکه در حد توانايي يک انسان غير معصوم بايد به ولايت الهي پايبند باشيم، نه به اين معنا که هر کس مثل معصوم نباشد و کوچگترين خطا و گناهي مرتکب شود، در جبهه باطل قرار گيرد بلکه اعتقاد و عمل در اصول کلي الهي مانند توحيد، معاد، ولايت انبياء و اصياء، ما را در جبهه حق وارد ميسازد. اين سير تاريخي و ملاکهاي آن را ميتوان در دعاي ندبه مشاهده کرد.
اگر تسليم اوامر الهي باشيم ولايت الهي را انتخاب کردهايم و وارد جبهه حق شدهايم حتي اگر قبل از ظهور حضرت مهدي(ع) زندگي کنيم و از دنيا برويم. و اگر با اوامر الهي مخالفت کنيم قهرا به ولايت شيطان وارد شدهايم و جبهه باطل را انتخاب کردهايم. ملاکها و اوامر و نواهي الهي نيز به طور کامل در “دين” بيان شده است. دين اسلام تا قيامت برقرار است و زمان قبل از ظهور، زمان ظهور و پس از ظهور حضرت مهدي(ع) هم در بر ميگيرد و لذا جاي هيچ ابهامي و ترديدي براي مننتظران و مهدويان باقي نخواهد ماند.
انها که راه را گم ميکنند به خاطر آن است که ملاکها را نشناختهاند و با ملاکهاي اشتباه، انتخاب نيز اشتباه خواهد شد. آنها که در زمان ظهور حضرت مهدي(ع) آن حضرت را انکار ميکنند در ملاک شناخت حق يعني “ولايت الهي” دچار اشتباه ميشوند و يا بخاطر منافع شخصي و مادي با “ولايت الهي” به طور آگاهانه مخالفت ميکنند. پس اگر در خيمه ولايت الهي، ولايت انبياء، ولايت معصومين هم باشيم و از آنها پيروي کنيم در هر زمان به جبهه حق وارد شدهايم.
البته اين نکته نبايد فراموش شود که گناهان در اثر غفلت و براي ارضاي خواستههاي نفساني است و ما را از درجات سعادت محروم مينمايد اما اگر اعتقاد و ايمان به اصول اساسي را حفظ کنيم از “جبهه حق” خارج نميشويم، و خداوند را توبه و بازگشت را براي ما باز گذاشته است. تنها اگر به طور آگاهانه و از روي عناد با فرامين الهي مخالفت کنيم، از جبهه حق خارج شده و در جبهه باطل وارد ميشويم. پس همواره بايد اعتقاد و ايمان به ولايت الهي را در عمل حفظ نماييم تا پيوسته در جبهه حق قرار گيريم. هم اکنون به چند راهکار اساسي و ملاک روشن براي شناخت جبهه حق از زبان گهربار امام صادق(ع) گوش جان ميسپاريم:
1. پيروان ولايت بايد دين خدا را بپذيرند، نماز، روزه، حج، خيرها و عبادات را انجام دهند و تحت ولايت امام معصوم باشند. سبقت در اين خصوصيات ملاک براي برتري و ارزش گذاري پيروان حق و ولايت است.
2. اطاعت امام، استقامت در کنار امام چه در قيام بر عليه ظلم و چه در عدم قيام و مبارزات منفي به فرمان امام، انتظار دولت حق را داشتن، مراقبت از خود و امام در مقابل ظالمين، دفاع از حقوق ديني و شخصي در مقابل ظالمين(بحار الانوار، ج52، ص127).
اينها وظايف عمدهاي است که امام(ع) براي منتظرين بيان کردهاند و معيار پايبندي به “جبهه حق” دانستهاند. با رعايت اين اصول اعمال و عبادات در زمان غيبت و حضور مورد رضايت وتاييد دين و در راستاي راه حق و مستقيم خواهد بود.


براي آگاهي بيشتر به منابع زير مراجعه کنيد:
1. مجله انتظار ش1و2 مقاله شرح دعاي ندبه؛
2. هدايت در قرآن، آيت الله جوادي آملي.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

پرسش: آيا اسرائل در مقابل حضرت مقابله مي کند ؟

پاسخ: بايد بين فرهنگ و تفکر و فعاليت اسرائيليان و يهوديان تفاوت قايل شد، هنگام ظهور، امام مهدي(ع) ابتدا مردم را راهنمايي و ارشاد ميکند و طبق برخي روايات، الواح تورات و انجيل اصلي را براي يهوديان و مسيحيان ميآورد. ارشادات و اقدامات حضرت مهدي(ع) و همچنين نزول حضرت عيسي(ع) و نماز خواندن ايشان پشت سر امام، باعث ميشود عده زيادي از اهل کتاب به امام ايمان آورند.

البته عدهاي نيز با امام ميجنگند اينان کساني هستند که زندگي مادي و حيواني را انتخاب کردهاند.صهيونيستهاي فعلي با اين تفکر و فرهنگ کنوني از جمله کساني هستند که با امام ميجنگند ـ البته افرادي از آنان که به طرف حق رجوع نکنند ـ بايد توجه داشت برخي مسائل به صورت کلي براي ما روشن است ولي جزئيات آنها آشکار نيست. از جمله آنها درگيريها و جنگهاي پس از ظهور است. ما به صورت کلي ميدانيم برخي افراد فاسد و ظالم از جمله برخي از اهل کتاب با امام وارد جنگ ميشوند ولي همه جزئيات اين مسئله روشن نيست.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت
نقاره می زنند … مریضی شفا گرفت


دیدی که سنگ در دل آیینه آب شد
دیدی که آب حاجت آیینه را گرفت


خورشید و آمد و به ضریح تو سجده کرد
اینجا برای صبح خودش روشنا گرفت


پیغمبری رسید و در این صحن پر ز نور
در هر رواق خلوت غار حرا گرفت


از آن طرف فرشته ای از آسمان رسید
پروانه وار گشت و سلام مرا گرفت


زیر پرش نهاد و به سمت خدا پرید
تقدیم حق نمود و سپس ارتقا گرفت


چشمی کنار این همه باور نشست و بعد
عکسی به یادگار از این صحنه ها گرفت


دارم قدم قدم به تو نزدیک می شوم
شعرم تمام فاصله ها را فرا گرفت


دارم به سمت پنجره فولاد می روم
جایی که دل شکست و مریضی شفا گرفت


قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت
نقاره می زنند … مریضی شفا گرفت


دیدی که سنگ در دل آیینه آب شد
دیدی که آب حاجت آیینه را گرفت


خورشید و آمد و به ضریح تو سجده کرد
اینجا برای صبح خودش روشنا گرفت


پیغمبری رسید و در این صحن پر ز نور
در هر رواق خلوت غار حرا گرفت


از آن طرف فرشته ای از آسمان رسید
پروانه وار گشت و سلام مرا گرفت


زیر پرش نهاد و به سمت خدا پرید
تقدیم حق نمود و سپس ارتقا گرفت


چشمی کنار این همه باور نشست و بعد
عکسی به یادگار از این صحنه ها گرفت


دارم قدم قدم به تو نزدیک می شوم
شعرم تمام فاصله ها را فرا گرفت


دارم به سمت پنجره فولاد می روم
جایی که دل شکست و مریضی شفا گرفت

 

شعری از: رحمان نورانی

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




قطب الدين راوندى رحمه الله در كتاب «الدعوات» از حضرت جواد عليه السلام نقل كرده است كه فرمود : يكى از اصحاب امام رضا عليه السلام مريض شد ، آن حضرت به عيادت او رفت و فرمود : تو را چگونه مى‏ يابم ، و در چه حالى هستى ؟

عرض كرد : مرگ را بعد از شما ملاقات كردم (مقصودش شدّت بيمارى و سختى و درد و ناراحتى است) .

امام عليه السلام فرمود : مرگ را چگونه ملاقات كردى ؟

عرض كرد : سخت و دردناك .

فرمود : مرگ را ملاقات نكردى بلكه چيزى كه تو را آگاه كند و بعضى از احوال مرگ را به تو نشان دهد ديدار كرده ‏اى .

إنّما النّاس رجلان: مستريح بالموت، ومستراح منه(8) فجدّد الإيمان باللَّه وبالولاية تكن مستريحاً .

مردم نسبت به مرگ دو قسمند : گروهى با مردن راحت مى‏شوند ، و گروهى با مردن آنها ديگران راحت مى‏شوند . پس ايمان به پروردگار و ولايت ما اهل بيت را تازه كن تا از قسم اوّل باشى و راحت شوى .

آن شخص به دستور امام‏ عليه السلام عمل نمود سپس عرض كرد: اى فرزند رسول خدا! اينها فرشتگان پروردگارند كه با درود و احترام و هدايا آمده ‏اند بر شما سلام مى‏ كنند و در حضورت ايستاده‏ اند ، به آنها اجازه دهيد كه بنشينند.

امام رضا عليه السلام فرمود : اى فرشتگان پروردگار من بنشينيد .

سپس به آن مريض فرمود : از اين فرشتگان بپرس : آيا به آنها دستور داده شده است كه در حضور من بايستند ؟ مريض گفت :

سألتهم فذكروا أنّه لو حضرك كلّ من خلقه اللَّه من ملائكته لقاموا لك ولم يجلسوا حتّى تأذن لهم، هكذا أمرهم اللَّه عزّوجلّ.

از آنها سؤال كردم ، جواب دادند كه اگر همه فرشتگانى كه خدا آفريده است در پيشگاه شما حاضر شوند همگى خواهند ايستاد و هرگز نمى ‏نشينند تا به آنها اجازه دهى ، و اينگونه خدا به آنها دستور داده است .

بعد از آن چشمانش را روى هم گذاشت و عرض كرد : «السلام عليك يابن رسول اللَّه» ، درود بر تو اى فرزند رسول خدا ، اين شخص شما است كه به همراه پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله وسلم و ديگر امامان معصوم عليهم السلام در نظرم مجسّم گشته ‏ايد ، و از دنيا رفت .

 

(دعوات راوندى : 248 ح 698، بحار الأنوار : 194/6 ح 45، و72/49.)

موضوعات: روایات  لینک ثابت




حديثي زيبا از امام رضا(ع) :


از امام رضا(عليه السلام) درباره بهترين بندگان سؤال شد.ايشان فرمودند:


آنان كه هر گاه نيكى كنند خوشحال شوند،
و هرگاه بدى كنند آمرزش خواهند،
و هر گاه عطا شوند شكر گزارند
و هر گاه بلا بينند صبر كنند،
و هر گاه خپشم كنند درگذرند.


(تحف‌ العقول‌ ، ص‌ 469)

موضوعات: روایات  لینک ثابت




نقشه مشهد را که روي زمين پهن مي کنيم، بهشت مقابل چشمانمان سبز مي شود.
و مگر مي شود قطعه اي از بهشت روي زمين باشد و شلوغ نباشد؟!
آنجا هميشه شلوغ است و چه زيباست که اين حالت توفاني هميشه در سيطره اي عرفاني ست.
اينجاست که چشم هايت خود به خود مي جوشند و دست هايت به طرف ضريح قد مي کشند،
گويي اين غريب، تمام غربا را در آغوش مهربان خود کشيده است.
حاجتت را بگويي يا نگويي مهم نيست،
تنها کافي است بگويي : السلام عليک يا علي ابن موسي الرضا (ع)

آري ! حَرَمت، قبله دل‏هاي شکسته است،
عالَم، با همه نگراني‏ها و غم‏هايش، همين که دلش را به پنجره فولاد تو گره مي‏زند، آرام مي‏گيرد.
در کنار توست که روحم آرام است. در کنار تو نامم سلامت است، سعادت است. دلم همسايگي خداست.
درکنارتوست که دستان مسافران، تأييد حاجات خويش است .

مي دانم، آمدي قلب ها را دگرگون کني به اشارتي و روايتي.
مي شناسيمت اي هشتمين چراغ آسمان ولايت
آمدي همه طلايي شوند از تابش نور علوي ات،
آمدي بر رداي روشن امامتت حلقه بزنند و در حصار ولايتت آرام بگيرند.
آمدي تا خاک را عطر و بوي بهشت بخشي؛
آمدي تا نور بخشي زمين را و به دست هر عاشقي شاخه معرفتي بدهي
آمدي تا مهرباني را تکرار باشي، علي ديگر باشي و ابوالحسن.

يا امام رئوف! من به محبت و ولايت تو پناه آورده‏ ام.
مرا از هواي دل‏انگيز ولايت، سرخوش کن.
از انزواي اين همه تاريکي به تو پناه مي برم اي هشتمين خورشيد
از تشويش بِرَهانم.
باران کرامتت را بر من بگستران.

رازي ميان زمزمه هاي من با تو جاري ست؛ راز نهاني ام را بخوان….
دل شکسته من، به پاي بوس نگاهت غريب مي‏آيد
تو مرا جواب باش
سرگرداني ام را سامان ببخش …
السلام عليک يا امام الرئوف

 

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت





ﺑﻪ بنده خدايي گفتن:بهتر نبود جاي اينکه ١٤ ميليارد تومن خرج ساخت ضريح امام حسين کنن اين پول رو خرج فقرا ميکردن؟


گفت: اين پول رو هم همون فقرا دادن شما زياد حرص نخور!


پولدارا با پولشون پورشه ميخرن…!

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




ما را چه شده است که مولایمان با ما اینگونه سخن می گوید؟!!!!!!!!

من البتّه هیچ‌وقت نسبت به مذاکره‌ی با آمریکا خوش‌بین نبودم. نه از باب یک توهّم بلکه از باب تجربه….

حالا اگر یک روزی ــ ما که در آن روز قاعدتاً نخواهیم بود ــ شماها ان‌شاءالله در جریان حوادث و جزئیّات و یادداشت‌ها و نوشته‌های این روزها قرار بگیرید، خواهید دید که…

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از مداحان اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به مناسبت میلاد فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) //// ۱۳۹۴/۰۱/۲۰

موضوعات: رهبرم  لینک ثابت




باز دارم به سر هواي ضريح

دل من تنگ شد براي ضريح

 

دوست دارم رها شوم از خود

در ميان سر و صداي ضريح

 

چقدر دل شكستگي خوب است

در حريم پر از دعاي ضريح

 

دستهايِ پر از تمنايي

ميخورد رويِ حلقه هاي ضريح

 

ميشود خوبتر خدا را ديد

در همان يا رضا رضاي ضريح

 

واجب است به هر عاشق

سجده ي شكر عشق پاي ضريح

 

حرم ثامن الحجج رفتم

ميليون مرتبه به حج رفتم

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت






پیامبر صلی الله علیه و آله:
.
«برترين ايمان آن است كه براي خدا دوست بداري و براي خدا دشمن بداري و برای مردم آن چيزي را دوست بداري كه براي خودت دوست مي داري و براي آنان ناخوشایند بداري آنچه را براي خود ناخوشايند مي داري و اين كه سخن نيك بگويي يا خاموش(و ساکت) بماني»
( الفصاحة، ح 392)
.
امیر المؤمنین علی (علیه‎السلام) می‎فرماید:

آنچه كه براى خود دوست می‎داری، برای دیگران هم دوست بدار و آنچه براى خود نمى‏پسندى، براى دیگران هم مپسند.( نهج البلاغه، نامه/31)

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




خواستم تا شبی قلم بزنم

خط سرخی به روی غم بزنم

 

خواستم تا به یاری خورشید

در سیاهی شب قدم بزنم

 

تا که مخلوط عشق و عقلم را

باز از نو دوباره هم بزنم

 

مثل هر بار عشق آمد و من

لاجرم حرف از دلم بزنم

 

حرف دل حرف عشق حرف رضاست

باید از شاه طوس دم بزنم

 

با دو بال کبوتری وارم

می پرم تا سری حرم بزنم

 

می پرم تا به ماورا برسم

به حریمی پر از خدا برسم

 

باز امشب حرم چراغان است

در و دیوار ریسه بندان است

 

ابرها را ببین که آمده اند

باز وقت نزول باران است

 

ظاهرا باز کعبه می سازند

قبله گاهی که در خراسان است

 

آسمان با ستاره و ماهش

در زمین مدینه مهمان است

 

جبرئیل از بهشت آمده و

روی دستش گلاب و قرآن است

 

نجمه او را بغل گرفته ببین

لبش امشب چقدر خندان است

 

غرق گل­بوسه کرد رویش را

می زند شانه باغ مویش را

 

چون نسیم بهار آمده ای

چقدر باوقار آمده ای

 

از تنت بوی یاس می آید

ز کدامین دیار آمده ای؟

 

گفته بودی مدینه گریه کنند

با دلی بی قرار آمده ای

 

از دل زائران خسته ی خود

تا بشویی غبار آمده ای

 

کرده ای پهن دام عشقت را

آخر اینجا چه کار آمده ای؟

 

فکر کردی دلم اسیرت نیست

که به قصد شکار آمده ای؟

 

من از اوّل کبوترت بودم

جَلد صحن منوّرت بودم

 

هر زمان غصّه ای عذابم داد

نام تو بردم و شدم دل­شاد

 

میهمان نه که خانه زاد توام

خاک­بوس قدیم گوهرشاد

 

حرم تو فقط خراسان نیست

دل من هم شده رضا آباد

 

آمدم تا که حرفهایم را

بزنم با تو ، هر چه بادا باد

 

چشم در چشم حلقه های ضریح

دست در دست پنجره فولاد

 

با دلی غرق خواهش آمده ام

قسمت می دهم به جان جواد

 

کربلای مرا هم امضا کن

راه آن را به روی من وا کن

 

مثل ابری به روی ایرانی

مظهر رحمتی ، تو بارانی

 

غیر رویت کجا طواف کنم؟

که شما کعبه ی فقیرانی

 

با تو در آسمان رها هستم

بی توام در قفس چو زندانی

 

حاجتم را نیامده دادی

حرف دل راچه خوب می دانی

 

مثل هر بار از دو چشمانم

قصّه های نگفته می خوانی

 

موقع مرگ منتظر هستم

مثل آن پیرمرد سلمانی

 

لحظه ها را برای آمدنت

می شمارم ؛ صفای آمدنت

 

دل من مال توست آقا جان!

که به دنبال توست آقا جان!

 

روی آن شاخه های باروَرت

میوه ی کال توست آقا جان!

 

یا که در بزمتان عزادار و

یا که خوشحال توست آقاجان!

 

در عزای مصیبت جدّت

نخی از شال توست آقا جان!

 

به خدا آرزوی لب هایم

بوسه بر خال توست آقاجان!

 

وقت تحویل سال اگر آیم

سال من سال توست آقاجان!

 

در دلم ابر ماتم آمده است

باز بوی محرّم آمده است

 

کار دل را دوباره در هم کن

سینه را کربلایی از غم کن

 

ماه ذیقعده و زیارت تو

باز پابوسیَت نصیبم کن

 

کمی از اشک خود به چشمم ده

دیدگان مرا پر از نم کن

 

دلمان را بگیر ، دست خودت

فقط آماده ی محرّم کن

 

چایی روضه هایمان را با

کوثر اشک فاطمه دم کن

 

بهر شب های ماه ماتممان

مجلس روضه ای فراهم کن

 

این دل تنگم عقده ها دارد

گوییا میل کربلا دارد

 

شعر از محمّد علی بیابانی

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




أعوذُ من کُرُباتِ السَّواحَل المَنحوس
به چشم‌های بلاخیز شاه اقیانوس

فرار میکنم از کوخ‌های خاک‌آلود
به ابرهای طهورای حضرت قدّوس

هراس وافرم از شام‌های تیره و تار
روانه کرد مرا تا حریم شمس شموس

وجوب شرعی و عقلی است این روانه شدن
برای من نه فقط! که برای گبر و مجوس

ستاره در حرمش میکند گدائی نور
و ماه از غم دوریش میخورَد افسوس

نوشته اند: «علیک الرّفیق ثمّ طریق»
شروع و ختم ره عشق: “یک سفر پابوس”

«غلام همت آنم که زیر چرخ کبود»
دمی ز دست‌ کریم رضا(ع) نشد مأیوس

هر آنچه کرد که از زلف او جدا بشوم
گرفت باد ز دستم نتیجه‌ی معکوس

خموش باش کنیسا! سکوت بانگ جرس!
خموش باش کلیسا! سکوت کن ناقوس!

سکوت، اسقف و پاپ و برهمن و خاخام!
که میرسد دم نقّاره از مناره‌ی طوس

«رواق منظر چشم من آشیانه‌ی توست»
بیا و پا بگُذار ای طبیب کل نفوس

بزرگ و کوچک و پیر و جوان و مرد و زن
تو با تمامی عشاق میشوی مأنوس

منجّمان همه مات تلألؤات تو اند
و محو صبغه ی فیروزه ای اورانوس

توئی خدای خدایان مردم یونان
که خوانده اند ترا در زبان خویش: «زئوس»

اگر به «خاتم مهر طبیب ها» شهره ست
کمی ز علم تو در سینه داشت جالینوس

 

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




عمریست نقش جان و تنم مشهد الرضاست…..
اوج تمام پر زدنم مشهد الرضاست…..


هرجا سوال شد که دلت در کجا خوش است؟…..
بی اختیار بر دهنم مشهد الرضاست…..


مبعث ، غدیر ، ماه صفر ، باز زائرم…..
یعنی تمام پنج تنم مشهد الرضاست….


اینجا مدینه ی دل ما کربلای ماست…..
یعنی حسین و هم حسنم مشهد الرضاست…..


من مانده ام نماز شکسته برای چیست…..
وقتی حقیقتا وطنم مشهد الرضاست…..

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




من ندیدم که کریمی به کَرَم فکر کند
به چه مقدار به زائر بدهم فکر کند


از شما خواستن عشق است،ضرر خواهد کرد
هرکه در وقت گدایی به رقم فکر کند


بهتر آن است که زائر اگر آمد به حرم
دو قدم عشق بورزد سه قدم فکر کند


به دوگلدسته،دو تا ساق به دوش گنبد
به رواقی که شده پیش تو خم فکر کند


چون که از باب جواد تو کسی داخل شد
خنده دار است که دیگر به قسم فکر کند


موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺩﻓﺘﺮ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﺎ ﻫﻔﺘﻪ ﺍﯼ ﺩﻭﺑﺎﺭ ‏,ﺯﯾﺮ ﻧﮕﺎﻩ ﻏﺮﯾﺒﺎﻧﻪ ﺍﺕ ﻭﺭﻕ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ…
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﺳﺎﻟﯽ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﮐﺎﻓﯽ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﯽ ﺍﺑﺪﯼ…

ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﺎﺕ ﭼﻪ ﺑﺮ ﺩﻝ ﻣﺤﻨﺖ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﺕ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﺩ ﺑﻤﺎﻧﺪ…
ﺍﻣﺎ ﺣﺲ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻗﺼﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺳﺖ…
ﺗﻮ ﭘﺴﺮ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺎﺩﺭﯼ !
ﻫﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﺍﻟﮕﻮﯾﺶ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ…
ﻫﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺑﯿﭽﺎﺭﮔﺎﻥ ﻭ ﺩﺭﺩﻣﻨﺪﺍﻥ ﻭ ﺭﺍﻩ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﻫﺎ ﺩﻋﺎ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ.
ﻣِﻬﺮِ ﺗﻮ ، ﺧﯿﻠﯽ ﭘﺪﺭﺍﻧﻪ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﺳﺖ….
ﺧﻮﺩﺕ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﺷﺪ …
ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﺑﯽ ﺑﯽ ، ﺯﻭﺩ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺩﻋﺎﯾﻢ ﮐﻨﯽ … ﮐﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻃﻠﺐ ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭ ﮐﻨﯽ ؛
ﭼﻮﻥ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺩﺭ ﺩﻓﺘﺮ ﺍﻋﻤﺎﻟﻢ ﻣﻮﺝ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ.
ﭼﻮﻥ ﺣﺎﻝ ﻭ ﺭﻭﺯ ﺧﺮﺍﺑﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ؛
ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﺩﻋﺎﯾﻢ
ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﻋﺎﯾﺖ ﻧﺒﺎﺷﺪ ، ﺯﻣﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﻫﻢ ﻣﯽ ﭘﯿﭽﺪ ﻣﺮﺍ

می داﻧﯽ ﺟﺰ ﺗﻮ ﮐﺴﯽ ﻧﺪﺍﺭﻡ …

ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏ ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ(ارواحنا فداه)

دل خوشم ب سلامی ک جوابش واجب است آقا جانم…..

موضوعات: امام زمان (عج)  لینک ثابت




یکی از آموزه‌های مهم تربیتی که مورد تاکید مکتب انسان ساز اسلام قرار دارد ضرورت حرمت آبروی دیگران و زود قضاوت نکردن درباره هیچ فرد یا اتفاقی است. این موضوع آن‌قدر مهم است که تجاوز به آبروی دیگران جزء بزرگ‌ترین گناهان محسوب شده و از طرف خداوند وعده عذاب الیم داده شده است.

پیامبر اکرم(ص) درباره اهمیت این موضوع می‌فرمایند: “همه چیز مسلمان، از مال، آبرو و خونش بر مسلمان دیگر حرام است. هرگاه مومن برادر دینی خود را متهم نماید، ایمان او آب می‌شود و از بین می‌رود همان طوری که نمک در آب حل می‌شود و از بین می‌رود".
امام صادق(ع) نیز در جایی به نقل از رسول خدا فرمودند، خداوند تبارک و تعالی امر کرده است: “هر کس دوستی از دوستان مرا خوار کند، در کمین جنگ با من نشسته است".
در حدیث دیگری از پیامبر اسلام(ص)آمده است که فرمودند: “وقتی پروردگارم عزَّوجلّ مرا بالا برد(در معراج) به قومی گذشتم که ناخن‌های مسین داشتند و صورت و سینه خویش را می‌خراشیدند، گفتم ای جبرئیل این‌ها چه کسانی هستند؟ گفت: اینان آن کسانی‌اند که گوشت مردم خورند و از عرض و آبرویشان سخن کنند".
بنابراین برای توجه به اهمیت این مساله و یادآوری عقوبت و گناه این کار برای مومنانی که خود را مطیع دستورات دین می‌دانند نمونه از احادیث و روایات معصومین(علیه‌السلام ) را در این باره مرور می‌کنیم:
- ربا 73 قسم است و بدتر ازهمه رباها تجاوز به آبروی مسلمان است.

- کسی که چیز ناروایی بشنود و آن‌را منتشر کند مثل این است که خودش آن کار زشت را انجام داده است.
- نزدیک‌ترین وضعی که بنده به کفر دارد این است که با مردی برادر دینی باشد و لغزش‌ها و خطاهای او را شماره کند
همچنین به برخی از خطراتی که این شیوه ناپسند و گناه بزرگ یعنی” بردن آبروی مومن و قضاوت بی‌جا درباره او” در جامعه اسلامی می‌تواند به همراه داشته باشد اشاره می‌کنیم:
- بردن آبرو، جنگ با خدا!
امام صادق(ع) به نقل از رسول خدا فرمودند: “خداوند تبارک و تعالی فرموده است: هر کس دوستی از دوستان مرا خوار کند، در کمین جنگ با من نشسته است".
- رسوا نمودن مومن، خروج از ولایت خدا
و در حدیثی دیگر امام صادق علیه السلام می‌فرمایند: المومن اعظم حرمة من الکعبه
حرمت مومن از حرمت کعبه بالاتر است
- ریختن آبروی مومن گناهش بیشتر از تخریب خانه خدا

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




عاشقم…..
اهل همین کوچه ی بن بست کناری ،
که تو از پنجره اش پای به قلب منِ دیوانه نهادی ،
تو کجا ؟
کوچه کجا ؟
پنجره ی باز کجا ؟
من کجا ؟
عشق کجا؟
طاقتِ آغاز کجا ؟
تو به لبخند و نگاهی ،
منِ دلداده به آهی ،
بنشستیم
تو در قلب و
منِ خسته به چاهی……
گُنه از کیست ؟
از آن پنجره ی باز ؟
از آن لحظه ی آغاز ؟
از آن چشمِ گنه کار ؟
از آن لحظه ی دیدار ؟
کاش می شد گُنهِ پنجره و لحظه و چشمت ،
همه بر دوش بگیرم
جای آن یک شب مهتاب ،
تو را یک نظر از کوچه ی عشاق ببینم..
به كسي كينه نگيريد
دل بي كينه قشنگ است
به همه مهر بورزيد
به خدا مهر قشنگ است
دست هر رهگذري را بفشاريد به گرمي
بوسه هم حس قشنگي است
بوسه بر دست پدر
بوسه بر گونه مادر
لحظه حادثه بوسه قشنگ است
بفشاريد به آغوش عزيزان
پدر و مادر و فرزند
به خدا گرمي آغوش قشنگ است
نزنيد سنگ به گنجشك
پر گنجشك قشنگ است
پر پروانه ببوسيد
پر پروانه قشنگ است
نسترن را بشناسيد
ياس را لمس كنيد
به خدا لاله قشنگ است
همه جا مست بخنديد
همه جا عشق بورزيد
سينه با عشق قشنگ است
بشناسيد خدا را
هر کجا یاد خدا هست
سقف آن خانه قشنگ است…

“فریدون مشیری”

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




این رضا کیست که بر شاه و گدا می بخشد
بهر اغیار جدا،دوست جدا می بخشد

کار بر مسلک افراد ندارد ، آری
گر ببخشد همه بی چون و چرا می بخشد

محفل ار سرد شده،گرمی دست نگهش
جمع ما را به خدا لطف و صفا می بخشد

الله الله که چو اکسیر همین نام “رضا “
صفحه ی تیره ی این قلب جلا می بخشد

ای که بیمار شدی،نسخه ی درمان خواهی
او طبیب همه درد است شفا می بخشد

گر به دل حبّ رضا هست تو را ربّ کریم
گنهت را ز کرم روز جزا می بخشد

سائلان !معتکف کوی پر از لطف شوید
به یقین هر چه که خواهید رضا می بخشد…

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




1- آیه الكرسی نوری از آسمان است .

2- آیه الكرسی آیتی از گنج عرش است .

3- آیه الكرسی باعث ایمنی در سفر است .

4- آیه الكرسی اعلاء ترین نقطه قرآن است .

5- ذكر رسول مكرم اسلام در بستر؛ خواندن آیه الكرسی بود .

6- با خواندن آیه الكرسی انسان دچار هیچگونه آفتی نخواهد داشت .

7- برای رفع فقر آیه الكرسی موثر است و كمك الهی از غیب می رسد .

8- همه چیز در آیه الكرسی است یعنی كرسی گنجایش آسمانها و زمین را دارد .

9- در تنهایی آیه الكرسی بخوانی باعث رفع ترس می شود و از سوی خدا كمك می رسد .

10- آیه الكرسی رادر نماز ها ؛ روزها؛ شبهای ایام هفته ؛ سفرها و در نماز شب و دفن میت بخوانید .

11- هنگام خواب نیز آیه الكرسی بخوانید زیرا با عث می شود خداوند فرشته ای نگهبان و محافظت بگمارد تا صبح سلامت بمانی .

12- هر گاه از درد چشم شكایت داشتی آیه الكرسی بخوانید و آن درد را اظهار نكنید آن درد بر طرف می شود و از آن عافیت می طلبید .

13- پیامبر اسلام (ص) : در خانه ای كه آیه الكرسی خوانده شود ابلیس از آن خانه دور می شود و سحر وجادو در آن خانه وارد نمی شود .

14- آیه الكرسی پایه و عرش الهی است و هدف از خواندن آن این است كه مردم در عبادت جز خداوند كسی را نپرستند و به ذلت فرو نروندو روح یكتا پرستی ایجاد كنند و از بندگی ناروا آزاد شوند و آیه الكرسی عقلها را بیدار و اله حقیقی را معرفی و خدای دانا و توانا را به مردم می شناساند .

15- وقت غروب 41 بار آیه الكرسی را بخوانی حاجت روا می شوی 0 ( 41 بار تا علی العظیم بخوان یعنی یك آیه ) مجرب است 0 و برای رفع هم و غم ؛ شفای مریض ؛ درمان درد؛ رحمت خداوند و زیاد شدن نور چشم آیه الكرسی را مدام بخوانید .

16- اگر مومن آیه الكرسی را بخواند و ثوابش را برای اهل قبول قرار دهد خداوند ملكی را بر او مقرر می كند كه برایش تسبیح كند .

17- آیه الكرسی در مزرعه و مغازه پنهان كردن باعث بركت مزرعه و رونق گرفتن كسب است .

18- از پیامبر نقل نموده اند كه : این آیه عظیم تر از هر چیزی است كه حق تعالی آفریده است .

19- چند چیز حافظه را زیاد می كند یكی از آن خواندن آیه الكرسی است .

20- هر شب آیه الكرسی را بخوانی تا صبح در امان خدا هستی .

21- هر صبح آیه الكرسی را بخوانی تا شب در امان خدا هستی .

22- آسان شدن مرگ بوسیله آیه الكرسی است .

23- آیه الكرسی عظیم ترین آیه در قرآن است .

24- برای حفظ مال و جان آیه الكرسی بخوان .

25- آیه الكرسی ویرانگر اساس شرك است .

26- آیه الكرسی سید سوره بقره است
۰۸/۲۵/۲۰۱۵، ۱۶:۵۵ - الانجم الزاهره: 1- هرکس در غروب آفتاب 41 بار بخواند حاجتش روا شود.

2 -7بار بخواند و بر پاهایش بدمد در راه رفتن خسته نشود

3- اگر خواهد دشمن او را نبیند 70 با بخواند

4- در جای بی آبی که از هلاکت ترسد 66 بار بخواند و اگر خواهد بسلامت به مقصد رسد 41 بار بخواند

5- اگر 7 بار بر مشت خاک بخواند و بر قبر مرده ریزد آنمرده را کیفر نکنند و برحمت الهی رسد

6- برای آواره شدن دشمن دینی 41 بار بر تخم جارو بخواند در میان دشمن آویزد

7- اگر کسی به ناحق دربند باشد 1001 بار بخواند ان شاء الله بزودی رها شود

8- برای شفای بیمار سه روز در صبح و به تعداد 101 بار خوانده شود

9- برای رفع سر درد 70 بار خوانده شود.

10- برای گشایش کسی که بسته شده 41 بار خوانده شود

11- اگر برشربتی خوانده و به هر کس خوراند محبوب آن شود

12- بر خاک مسجد جمعه بخواند بین دو دشمن مسلمان ریزد صلح کنند

13- اگر شهری در محاصره دشمن دینی باشد 3 شب رفته و در هر یک از آن سه شب 1100 با بخواند روز سوم لشکر کفر از آن شهر بیرون شوند

14- برای گشایش کار 10 بار صلوات و الم نشرح و آیه الکرسی را بخواند و در هر خواندن یکی از انگشتانش را گره کند که بهتر است از انگشت کوچک دست راست شروع کند و در انگشت کوچک دست چپ ختم کند بسیار تجربه شده است

15- این آیه را بر بیمار ۱۴ بار بخواند شفا یابد انشاء الله

16- هر کس در وقت غروب ۴۱ بار این آیه را بخواند حاجتش روا گردد

17- جهت بقای نسل و سلامتی خود از بلایا ۴۰ بار تا علی العظیم بخواند ( مجرب است )

18- جهت عزت و بزرگواری نزد بزرگان سه بار آیة الکرسی را بخواند و به کف دستها بدمد و به بصورت بکشد

19- جهت نور چشم بعد از هر نمازی دست و بر چشمها نهد و یکبار حمد و آیة الکرسی را بخواند بعد بگوید اُعیذُ نورَ بَصَری بِنورِ الله الّذی لا یطفی.

20- اسم اعظم در این سوره و آیات هویداترند : حمد ، توحید ، آیة الکرسی ، شهد الله ، قل الللم و امن الرسول و آیات آخر سوره حشر و بسم الله الرحمن الرحیم .

21- گویند به جهت رفع کرم و ملخ آیة الکرسی را بنویسد و بر ۴ گوشه باغ فروبرند

22- گویند اگر ۳ بار آیة الکرسی را بر آب بخوانند و روی خود را با آن بشویند و دو رکعت نماز کند و در هر رکعت حمد یکبار و آیة الکرسی را یکبار بخواند هر مراد داشته باشد حاصل گردد انشاء الله

23- گویند هر که آیة الکرسی را بنویسد و بر بازوی خود بندد هر جا رود عزیز و محترم شود

24- گویند هر گاه آیة الکرسی را بخواند و به انار شیرین بدمد و پس از ۴ ماه به زن حامله دهد فرزندش پسر شود

25- در حدیثی از سلمان فارسی ( ره ) است که رسول خدا ( ص ) فرمودند : هر کس آیة الکرسی را با زعفران به کف دست راست خویش نویسد و آن آب را به زبان خود لیسد و ۷ نوبت چنین کند هرگز چیزی را فراموش نکند و فرشتگان او را آمرزش دهند .

26- گویند در شداید و سختیها در مهمات عظیمه قرائت آیة الکرسی ۱۲ مرتبه نافع است و تخلف ندارد

27- چون خداوند به کسی لباس نو عطا کند ( بخرد ) وضو بگیرد و دو رکعت نماز با حمد و آیة الکرسی و قل هو الله احد و انا انزلناه بخواند و شکر کند که عورتش را پوشانده و در میان مردم زینتش داده و بسیار بگوید : « لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم » تا در آن لباس دچار گناه نشود و به عدد هر نخی فرشته ای برای او تقدیس و استغفار و طلب رحمت کند .

28- هر گاه چشم کسی درد کند ایة الکرسی را با اعتقاد درست بخواند ان شاء الله شفا یابد

موضوعات: قرآن کریم  لینک ثابت




ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﻱ ﺁﮐﻮﺍﺭﻳﻮﻣﻲ ﺷﻴﺸﻪ ﺍﻱ ﺳﺎﺧﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺩﻳﻮﺍﺭﻱ ﺷﻴﺸﻪ ﺍﻱ ﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﻭ ﻗﺴﻤﺖ ﮐﺮﺩ ، ﺩﺭ ﻳﮏ ﻗﺴﻤﺖ ﻣﺎﻫﻲ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺎﻫﻲ ﮐﻮﭼﮑﻲ ﮐﻪ ﻏﺬﺍﻱ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪ ﻱ ﻣﺎﻫﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﻮﺩ !..
ﻣﺎﻫﻲ ﮐﻮﭼﮏ ﺗﻨﻬﺎ ﻏﺬﺍﻱ ﻣﺎﻫﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻏﺬﺍﻱ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﺩ …
ﺍﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻣﺎﻫﻲ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺑﻪ ﻃﺮﻓﺶ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩ ، ﺍﻣﺎ ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺩﻳﻮﺍﺭﻱ ﻧﺎﻣﺮﺋﻲ ﻣﻲ ﺧﻮﺭﺩ …
ﻫﻤﺎﻥ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺷﻴﺸﻪ ﺍﻱ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻏﺬﺍﻱ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﺶ ﺟﺪﺍ ﻣﻲﮐﺮﺩ …
ﺑﺎﻻ ﺧﺮﻩ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﻲ ﺍﺯ ﺣﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﻫﻲ ﮐﻮﭼﮏ ﻣﻨﺼﺮﻑ ﺷﺪ …
ﺍﻭ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻃﺮﻑ ﺍﮐﻮﺍﺭﻳﻮﻡ ﻭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻣﺎﻫﻲ ﮐﻮﭼﮏ ﮐﺎﺭﻱ ﻏﻴﺮ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ !..
ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪ ﺷﻴﺸﻪ ﻭﺳﻂ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺭﺍﻩ ﻣﺎﻫﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ؛ ﺍﻣﺎ ﻣﺎﻫﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﻪ
ﻣﺎﻫﻲ ﮐﻮﭼﮏ ﺣﻤﻠﻪ ﻧﮑﺮﺩ !..
ﺍﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﻗﺪﻡ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﮐﻮﺍﺭﻳﻮﻡ ﻧﮕﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﺯ ﮔﺮﺳﻨﮕﻲ ﻣﺮﺩ !! ﻣﻲﺩﺍﻧﻴﺪ ﭼﺮﺍ ؟ !
ﺁﻥ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺷﻴﺸﻪ ﺍﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ ، ﺍﻣﺎ ﻣﺎﻫﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺩﺭ ﺫﻫﻨﺶ ﻳﮏ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺷﻴﺸﻪ ﺍﻱ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ …
ﻳﮏ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺘﻨﺶ ﺍﺯ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﻫﺮ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﻭﺍﻗﻌﻲ ﺳﺨﺖ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ؛
ﺁﻥ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﺑﺎﻭﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﻮﺩ …
ﺑﺎﻭﺭﺵ ﺑﻪ ﻣﺤﺪﻭﺩﻳﺖ …
ﺑﺎﻭﺭﺵ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﻳﻮﺍﺭ …
ﺑﺎﻭﺭﺵ ﺑﻪ ﻧﺎﺗﻮﺍﻧﯽ …
.
ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﺩ.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




شكسپير
اگه يه روزي فرزندي داشته باشم،بيشتر از هر اسباب بازي ديگه اي براش بادكنك ميخرم!
بازي با بادكنك خيلي چيزها رو به بچه ياد ميده؛
بهش ياد ميده كه بايد بزرگ باشه اما سبك،تا بتونه بالاتر بره…
بهش ياد ميده كه چيزاي دوست داشتني ميتونن توي يه لحظه،حتي بدون هيچ دليلي و بدون هيچ مقصري از بين برن…
پس نبايد زياد بهشون وابسته بشه!
ومهم تر ازهمه،
بهش ياد ميده كه وقتي چيزي رو دوست داره،نبايد اونقدر بهش نزديك بشه وبهش فشار بياره كه راه نفس كشيدنش رو ببنده،چون ممكنه براي هميشه از دستش بده…
و اگه کسی رو دوس داشت رهاش نکنه چون ممکنه دیگه نتونه به دستش بیاره…
و اینکه وقتی یه نفر و خیلی واسه خودت بزرگ کنی در اخر میترکه و تو صورت خودت میخوره…
میخوام ببینه بادکنک با این که تمام زندگیش بسته به یه نخ اما بازم توی هوا میرقصه…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




مادرم گر تو نگاهم نکنی میمیرم
من به یک گوشه ی چشم تو شفا میگیرم

تو اگر دست به بالای سرم بگذاری
زیر این چادر خاکی شما چون شیرم

اگر از داغ شما دور شوم بی بی جان
در گرفتاری و دنیای خودم درگیرم

کم شود سایه ی پر مهرت اگر از سر من
به خدا مادر سادات بدان میمیرم …

میشود زندگیم ختم به خیر ای مادر …
که در این نوکری یک روز ببینم پیرم …

اگر از داغ غمت شور نگیرم بانو
مثل دیوانه ی در بین غل و زنجیرم

تلخ باشم اگر از دامنتان دور شوم
نوکرت گشتم و شیرین و چنان انجیرم

نانتان عادتمان داد فدایت مادر
که سر سفره تان هرشب عمرم سیرم

و در آن روز که مهدی ز سفر می آید
در میان حرمت

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت




 

اسطوخودوس ( لاواندر ) Lavander
نام علمی Lavandula

اسطوخودوس در بيشتر نقاط دنيا بحالت خود مي رويد مخصوصا در جنوب فرانسه مناطق مديترانه و در تورنتو به مقدر زياد وجود دارد و بسته به شرايط ميط و خاك به انواع مختلفه ظاهر مي شود .

اسطوخودوس گياهي است چندين ساله به ارتفاع حدود نيم متر با برگهاي متقابل ، باريك ، دراز سبز رنگ و پوشيده از كركهاي سفيد پنبه اي . گلهاي آن برنگ بنفش و بصورت سنبله مي باشد .

قسمت مورد استفاده اين گياه ، گلها و سرشاخه هاي گلدار آن است . اسطوخودوس بوي بسيار مطبوعي درد . طعم آن تلخ است و بعلت بوي مطبوع آن در عطر سازي مصرف مي شود .

اسانس اسطوخودوس كه از تقطير گل و سرشاخه هاي گلدار اين گياه بدست مي آيد مايعي است زردرنگ يا زرد مايل به سبز كه داراي بوي مطبوعي است .
تركيبات شيميايي:

اسانس اسطوخودوس داراي حدود 40% استات ليناليل است همچنين در آن تركيباتي نظير اسيد بوتيريك ، اسيد پروپيونيك و اسيد والريك ، لينالول آزاد و ژرامبول وجود دارد .
خواص داروئي:

اسطوخودوس از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است .

1)براي رفع خستگي و آرامش چند قطره روغن اسطوخودوس را در وان آب گرم ريخته و براي مدت يكربع ساعت در آن دراز بكشيد .

2)گرفتگي ها را باز مي كند .

3)مقوي معده است .

4)ادرار آور مي باشد .

5)معرق است و تب را پائين مي آورد .

6)صفرا بر بوده و كبد را بكار مي اندازد و بيماري هاي كبدي را برطرف مي كند .

7) ضد تشنج است .

8)براي تقويت عمومي بدن خوب است .

9)كرم هاي معده و روده را از بين مي برد .

10)بيماري هاي سينه و سرفه را برطرف مي كند .

11)در معالجه زكام موثر است .

12)از آن مي توان بعنوان مسهل و تميز كننده استفاده كرد.

13)براي رفع بيماريهاي مجاري و ادرار مفيد است .

14)براي برطرف كردن رعشه و سرگيجه حدود 5 گرم از پودر آنرا با عسل مخلوط كرده و هر شب بخوريد .

15)براي رفع فراموشي و تقويت حافظه از دم كرده اسطوخودوس استفاده كنيد .

16)براي رفع بيخوابي يك قطره از روغن اسطوخودوس را روي يك تكه پنبه بچكانيد و آنرا داخل بالش خود قرار دهيد خواب مطبوعي براي شما مي آورد .

17)براي برطرف كردن غم و اندوه هر روز دم كرده اسطوخودوس بنوشيد .

18)اگر دست و پاي شما خواب مي رود از اين گياه استفاده كنيد .

19)براي پيشگيري از آب آوردن بدن دم كرده اسطوخودوس بنوشيد .

20)زردي را برطرف مي كند .

21)براي رفع حالت تهوع و سرگيجه مفيد است .

22)سردرد و سردردهاي يكطرفه را درمان مي كند .

23)براي معالجه ضعف اعصاب مفيد است .

24)طپش قلب را از بين مي برد .

25) آسم را برطرف مي كند .

26)براي رفع ترشحات زنانه مي توانيد از اين گياه استفاده كنيد .

27)براي برطرف كرده سوء هاضمه يك قطره اسانس اسطوخودوس را در يك ليوان آب نيم گرم ريخته و يا يك فنجان از دم كرده آن را بنوشيد .

28)اسطوخودوس درمان كنده رماتيسم ، آرتروز و نقرس است . براي اين منظور كمپرس آنرا بر روي عضو مورد نظر بگذاريد و يا اينكه 2 قطره روغن آنرا با يك قاشق روغن بادام و يا روغن زيتون مخلوط كرده و عضو دردناك را با آن ماساژ دهيد .

29)زخم هاي كهنه را با ماليدن اسانس اسطوخودوس كه در الكل حل كرده ايد برطرف كنيد .

30)براي درمان بيماريهاي ريوي 2 تا 3 قطره روغن اسطوخودوس را با يك قاشق غذا خوري روغن بادام و يا روغن زيتون مخلوط كرده و سينه و پشت بيمار را ماساژ دهيد .

31) ماليدن پماد اسطوخودوس زخم ها را ضد عفوني كرده و التيام مي بخشد .

32)براي برطرف كردن بوهاي نامتناسب در منزل چند قطره روغن اسطوخودوس را در آب ريخته و بگذاريد به آرامي بجوشد عطر مطبوعي را در هوا پخش مي كند .

33)براي رفع بيخوابي يك قاشق چايخوري پودر اسطوخودوس را با يك قاشق چايخوري پودر سنبل الطيب مخلوط كرده و در يك ليوان آبجوش ريخته و بمدت 10 دقيقه دم كنيد . اين دم كرده را يكساعت قبل از رفتن برختخواب ميل كنيد تا بيخوابي شما برطرف شود .
طرز استفاده:

1) دم كرده اسطوخودوس : حدود 5 گرم سرشاخه گلدار و يا گل اين گياه را در يك ليتر آبجوش ريخته و بمدت 10 دقيقه دم كنيد . مقدر مصرف اين دم كرده 4-3 فنجان در روز است .

2)كمپرس اسطوخودوس : 30 گرم گل و يا سرشاخه گلدار اين گياه را با يك ليتر آبجوش مخلوط كرده و بمدت 10 دقيقه دم كنيد .

3)اسانس و روغن اسطوخودوس را مي توانيد از فروشگاههاي گياهان دارويي و يا برخي از داروخانه ها تهيه كنيد براي مصرف يك قطره از آنرا با يك قاشق روغن بادام و يا روغن زيتون مخلوط كرده و براي ماساژ استفاده كنيد . و يا يك قطره آنرا روي يك حبه قند و يا يك قاشق عسل مخلوط كرده بخوريد .
مضرات :

اسطوخودوس گياهي است بي ضرر كه همه مي توانند از آن استفاده كنند . فقط براي اشخاص صفراوي مزاج خوب نست و باعث آشفتگي مي شود . اينگونه اشخاص بايد آنرا با سكنجبين يا كتيرا بخورند .

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت





فرزند آیت اللَّه علامه امینی آقای دکتر محمد هادی امینی می‏نویسد: پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم آیت اللَّه العظمی علامه امینی نجفی پدر بزرگوارم مؤلف کتاب الغدیر یعنی سال 1394 هجری قمری شب جمعه‏ای‏
قبل از اذان فجر وی را در خواب دیدم او را شاد و خرسند یافتم جلو رفته و پس از سلام و دست بوسی عرض کردم: پدر جان! در آنجا چه عملی باعث سعادت و نجات شما گردید؟ گفتند: چه می‏گویی؟ مجدّداً عرض کردم: آقا جان! در آنجا که اقامت دارید کدام عمل موجب نجات شما شد کتاب الغدیر یا سایر تألیفات یا تأسیس و بنیاد کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام ؟
پاسخ دادند: نمی‏دانم چه می‏گویی قدری واضح‏تر و روشن‏تر بگو. گفتم: آقا جان! شما اکنون از میان ما رخت بر بسته‏اید و به جهان دیگر منتقل شده‏اید در آنجا که هستید کدامین عمل باعث نجات شما گردید از میان صدها خدمات و کارهای بزرگ علمی و دینی و مذهبی؟
مرحوم علامه امینی درنگ و تأملی نمودند سپس فرمودند: فقط زیارت ابا عبداللَّه الحسین علیه السلام .
عرض کردم شما می‏دانید اکنون روابط بین ایران و عراق تیره و تار است و راه کربلا بسته، چه کنم؟
فرمود: در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین علیه السلام بر پا می‏شود شرکت کن ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را به تو می‏دهند.
سپس فرمودند: پسر جان! در گذشته بارها تو را یاد آور ساختم و اکنون به تو توصیه می‏کنم که زیارت عاشورا را هیچ وقت و به هیچ عنوان ترک و فراموش مکن مرتباً زیارت عاشورا را بخوان و بر خودت وظیفه بدان؛ این زیارت دارای آثار و برکات و فواید بسیاری است که موجب نجات و سعادت در دنیا و آخرت تو می‏باشد و امید دعا دارم فرزندم.
فرزند مرحوم آیت اللَّه امینی می‏نویسد: علامه امینی با کثرت مشاغل و تألیف و مطالعه و تنظیم و رسیدگی به ساختمان کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام‏در نجف اشرف مواظبت کامل به خواندن زیارات عاشورا داشته و سفارش به زیارت عاشورا می‏نمودند و بدین جهت من خودم نیز حدود 30 سال است مداوم به زیارت عاشورا می‏باشم.

**حکایاتی از عنایات حسینی، منصور حسین زاده کرمانی: ص 52. زبدة الحکایات، عبدالمحمد لواسانی: 227.***

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت




خدایا حجم دلتنگی هایم وسیع است
و پر و بالم بسته…
اینگونه بگویم
اسیر وابستگی های دنیا شده ام…
دلم آرامش میخواهد

ذره ای…
لحظه ای…

آغوشی بی دغدغه تر از آغوشت سراغ ندارم…

مرا در حریم آغوشت جا کن …
که بسیار محتاج تسکینم

موضوعات: مناجات  لینک ثابت




بار سفر ببند ، خراسانم آرزوست
صحن و سرای حضرت سلطانم آرزوست

دلتنگ روی حضرت خورشید در شبم
کنج حیاط دیدن ایوانم آرزوست

العفو و یا الهی و یا ربنا… نه
با اشک چشم ذکر رضا جانم آرزوست

شاد است هر که آمده یکبار در حرم
شادی در این حریم دو چندانم آرزوست

گفت از مقام شوق نمی دانی ای رفیق
گفتم رفیق آنچه نمی دانم آرزوست

لطف عیان ایزد منان تویی و من
لطف عیان ایزد منّانم آرزوست

بی برگ و بر درختم و در خواب غفلتم
پایان فصل سرد زمستانم آرزوست

حسرت نمانده در دل ما جز هوای دوست
بار سفر ببند خراسانم آرزوست?….
ای خدا کنج حیاط دیدن ایوانم ارزوست….

 

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




باید غبار صحن تو را توتیا کنند
« آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»

هو هوی باد نیست که پیچیده در رواق
خیل ملائکند رضا یا رضا کنند

بازار عاشقان تو از بس شلوغ شد
ما شاعرت شدیم که مارا سوا کنند

«هر گز نمیرد آنکه دلش» جلد مشهد است
حتی اگر که بال و پرش را جدا کنند

هر کس به مشهد آمد و حاجت گرفت و رفت
او را به درد کرببلا مبتلا کنند

دردی عظیم و سخت که آن درد را فقط
با یک نگاه گوشه ی چشمت دوا کنند

از آن حریم قدسی ات آقای مهربان
«آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند»

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




عَنْ اَبى عَبْدِاللّهِ عليه السلام قالَ: مَنْ اَحَبَّ اَنْ يَعْلَمَ اَقُبِلَتْ صَلاتُهُ اَمْ لَمْ تُقْبَلْ، فَلْيَنْظُرْ هَلْ مَنَعَتْهُ صَلاتُهُ عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْكَرِ؟ فَبِقَدْرِ ما مَنَعَتْهُ قُبِلَتْ مِنْهُ.
بحارالأنوار، ج 82، ص 198 .

امام صادق عليه السلام فرمود: كسـى كه دوست دارد بداند نمازش پذيرفته شده است يا نه؟ بايد ببيند آيا نمازش او را از زشتيها و ناپاكى ها دور كرده است؟ پس به اندازه اى كه دور كرده باشد همانقدر از نمازش پذيرفته شده است.

موضوعات: روایات  لینک ثابت




کربلا تنديس مَشک پاره بود
کربلا يک آسمان پروانه بود


کربلا پروازِعشق , قفل زمين
کربلا خون خدا , سنگ زمين


کربلا مَشک اميد , اوجِ عطش
کربلا تصويرِ جاریِ عطش


کربلا پرتاب تير برحنجره
کربلا فريادها ازحنجره


کربلا تجميع درد وعاطفه
کربلا آوای طبل و همهمه


کربلا پرواز نور , بُهت زمين
کربلا در زير پا , اُفت زمين


کربلا يک امتحان , صد آسمان
کربلا يک غفلت و صد ريسمان


کربلا يک تک سوار , نامش قمر
کربلا صدها سوارِ بی هنر


کربلا يک لحظه از کلِ زمان
کربلا يک اتفاقِ اين جهان


کربلا تصويرِ تاريکِ زمين
کربلا آيينة حق اليقين


کربلا شور و شعورِ جاودان
کربلا پندارِسبز و آرمان


کربلا يک راست قامت , يک ولی
کربلا اسطوره از جنسِ علی ع


کربلا يک آفتاب , نامش حسين ع
کربلا فريادِ زينب , یا حسين ع

 

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




شاه دلم گدا مَکُش ، من شده ام گدای تو
گر چه ستم کنی به من،جان و تنم فدای تو

مهر تو از وجود من ، با غم دل نمی رود
مهر منت به دل نشد ، هر چه کنم برای تو

از همه کس گذر کنم ، از تو گذر نمی شود
مشکل تو وفای من ، مشکل من جفای تو

کن نظری که تشنه ام ، بهر وصال عشق تو
من نکنم نظر به کس ، جز رخ دلربای تو

جان من و جهان من ، روی سپید تو شدست
عاقبتم چنین شود ، مرگ من و بقای تو

از تو برآید از دلم ، هر نفس و تنفسم
من نروم ز کوی تو ، تا که شوم فنای تو

دست ز تو نمی کشم ، تا که وصال من دهی
هرچه کنی بکن به من، راضی ام از رضای تو

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




پروردگارت با تو می گوید:
تو را در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
بساط روزی خود را به من بسپار
رها کن غصه یک لقمه نان و آب فردا را
تو راه بندگی طی کن
عزیزا، من خدایی خوب میدانم
تو دعوت کن مرا بر خود
به اشکی یا صدایی، میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت





استاد فاطمی نیا :
از صبح که پا میشه, فلان کس چی گفت, فلان کس چی کرد.., فلان روزنامه چی نوشت.. ول کن..

روایت داریم که اغلب جهنمی ها جهنمی زبان هستند, فکر نکنید همه شراب می خورند و از در و دیوار مردم بالا می روند, یک مشت مومن مقدس را می آورند جهنم. این آقا تو صفوف جماعت می نشینند آبرو میبرند.
امیرالمومنین به حارث همدانی فرمودند: اگر هر چه را که می شنوی بگویی , دروغگو هستی!
سیدی در قم مشهور بود به سید سکوت, با اشاره مریض شفا میداد از آیت ا.. بهاالدینی راز سید سکوت را پرسیدم, با دست به لبانش اشاره کردند و فرمودند:
“درِ آتش را بسته بودند…”

علامه حسن زاده آملی:
تا دهان بسته نشود دل باز نمیشود و تا عبدالله نشوی عندالله نشوی آنگاه از انسان اگر سَر برود, سِر نرود . . . !

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




آیت الله بهجت
هرروز سعی کنید یک حدیث از کتاب جهادالنفس«وسایل الشیعه»را مطالعه کنید وسعی نمایید به آن عمل کنیدبعد از یک سال خواهید دید که حتما عوض شده اید مانند دارویی که انسان مصرف کند وبعد از مدتی احساس بهبودی میکند.

 

حدیث

 

من عرف خاف الله ومن خافَ الله سختُ نفسهُ عن الدنیا.

هرکه خدارابشناسد،از خدا میترسد و هرکه از خدا بترسد،به راحتی از دنیا میگذرد.
امام صادق(ع)

موضوعات: روایات  لینک ثابت




دوست دارم صدات كنم تـوهـم منونـيگا كـني

مـن تـورونـيگا كـنـم تـوهـــم مـنــوصدا كني

 

قـربـون چـشـا ت بـرم ا ز راه دوري اومـدم

جا ي دوري نـمــيـره اَ گَـه به مـن نـيگا كني

 

دل مـن زنـد و نِـيِـه تـو ئي كه تنها مـيـتـوني

قـفـســـو و ا كـنــي و پــرنـــده رو رهـا كني

 

ميشه كـنـج حـرمـت گـوشـۀ قـلـب مـن با شـه

مـيـشــه قـلـب مـنـو مـثـل گـنـبـدت طلا كني

 

توسرت شـلـوغـه زيردست وپا ت فـراوونَـن

ازخـدا مـيـخـــوام كـمـي به زيرپا نـيگا كني

 

تـوغـريبي و مـنـم غـريـبـم ا مّـا چي مـيـشـه

ايـن دل غــــريـبـه روبــا خــودت آشـنا كني

 

دوست دارم توايوون آئينه ات صبح تاغروب

مـن با تـوصـفــا كـنــم تـوهــم مـنـودعا كني

 

به و فا ي كـفـتـراي حـرمت مـنـم مـيـخـوام

كـفــتـري با شـم كه تـنـهـا تـومـنـوهـوا كني

 

د لـمـو گـره زدم به پـنجره ات دارم مـيـرم

دوست دارم تا من ميام زودگره هارووا كني

 

صدهزاردفعه ام شده پاي ضريح زارميزنم

تا د لـت يه با ر بـسـوزه د ر د مـو دوا كني

 

دوست دارم كه ازحالا توصبح محشرهميشه

من رضا رضا بگـم تـوهـم مـنـو رضا كنيث

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




خدّام حرم غم ٺو را مےفهمند
تاٽیر تو را در همہ جا مےفهمند

حالی ڪه در این شب جدایۍ دارم
حالی ڪه حرم نرفتہ ها مےفهمند

از راه نیامده مجابۍ بروۍ
دردیست که زوار شما مےفهمند

در گوشہ ی صحن تو اجابت جاریست
این را همہ ی اهل دعا مےفهمند

ما آمده ایم ڪربلا مۍخواهیم
حرفۍ که تمام رفقا مےفهمند

بنگر ڪه من از مرز جنون رد ڪردم
آقا بطلب هوای مشہد ڪردم

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




 ازدحام است درِبيت امام هفتم

جن و انس و ملك آنجاست چه غوغا شده است

 

همگي با دلتان راهي آنجابشويد

باز در عرش خدا ولوله برپاشده است

 

دري از عرش به سمت دل ما واشده است

همه تبريك بگوييد كه بابا شده است

 

آنكه عالم همگي محو جمالش هستند

به رخ گل پسرش محو تماشا شده است

 

آمده آنكه نوشتند شبيه زهرا

پاره جان و تن حضرت طاها شده است

 

پسر حضرت موسي به جهان آمده و

پاركابش همه جا حضرت عيسي شده است

 

السلام اي همه جا حضرت خورشيد شده

روز ميلاد تو در هر دو جهان عيد شده

 

با تو هر روز خراسان به خودش مي بالد

نه خراسان همه ايران به خودش مي بالد

 

نه خراسان و نه ايران به خداوند قسم

همه عالم امكان به خودش مي بالد

 

چونكه روي لب تو لحظه به لحظه جاريست

ثانيه ثانيه قرآن به خودش مي بالد

 

منتسب بر تو شده گنبد و ايوان طلا

اين شده گنبد تابان به خودش مي بالد

 

من قسم مي خورم اين واژه برازنده توست

با شما واژه سلطان به خودش مي بالد

 

چونكه درگوشه ايوان تو جا خوش كرده

برسرخوان تو مهمان به خودش مي بالد

 

يوسفان در دو سرا محو رخ ماه تو اند

پادشاهان جهان بنده درگاه تو اند

 

سجده در گوشه ايوان طلايي عشق است

نوكري بر سركوي تو خدايي عشق است

 

هر كسي عاشق پابوسي ليلاي خود است

در دم مرگ كنارم تو بيايي عشق است

 

ضامن آهوي صحرا شدنت جاي خودش

اينكه در روز جزا ضامن مايي عشق است

 

تا ابد قبله نماي دل من سمت شماست

اينكه در كشور ما قبله نمايي عشق است

 

همه عرش و زمين را به گدايي بدهند

باز مي گويد از اين خانه گدايي عشق است

 

كعبه و كرب و بلا هر يكشان عرش خداست

اينكه هم كعبه و هم كرببلايي عشق است

 

اي كه در كشور ما عرش معلا داري

آنچه خوبان همه دارند تو يكجا داري

 

اي كه در چهره خود شمس منور داري

در شجرنامه خود نام پيمبر داري

 

نوه صادقي و ذريه شيرخدا

خوش به حال تو كه چون فاطمه مادر داري

 

فرصت جنگ نشد تا كه بفهمند همه

تو به بازوي خودت قدرت حيدر داري

 

همه در صحن تو مشغول به کاري هستند

چقدر دور وبرت خادم ونوكر داري

 

چه بزرگان كه ميان حرمت خاك شدند

توخودت ماهي و دور و برت اختر داري

 

با جوادت برو در سوريه زينب تنهاست

تو حسين ابن علي هستي و اكبرداري

 

تيغ بردار و پناه حرم زينب شو

ماسپاهيم و تو صاحب علم زينب شو

 

تو خودت بر سر دوشت علمش را داری

در دلت روضه ی آن قد خمش را داری

 

گرچه در کشور ما از حرم او دوری

از همین دور هوای حرمش راداری

 

بارها سوریه رفتی به طواف حرمش

حتم دارم که غبار قدمش را داری

 

بار آخر که رسیدم حرمت، محزون بود

به گمانم که تو در سینه غمش راداری

 

بکش آهی که پلیدان همگی دق بکنند

مطمئنم که تو در سینه دمش را داری

 

بنویس عمه من خود سپرمولا بود

بنویس از ته دل، تو قلمش راداری

 

بنویس عمه ما مثل دری در صدف است

هر که توهین بکند با خود مولا طرف است

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




آرامش نتیجه سه عبارت است:
1- تجربه دیروز
2-استفاده امروز
3-امید به فردا …..

ولی اغلب ما با سه عبارت دیگر زندگی می کنیم:
1- حسرت دیروز
2- اتلاف امروز
3-ترس از فردا….

در حالی که آفریدگار مهربان …
گذشته را عفو …
امروز را مدد….
و فردا را کفایت می کند.

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




 ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻓﺮﺩﺍ ﻧﻴﺴﺖ ،
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺳﺖ ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻗﺼّﻪ ﻯ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻣﻴﺪ ،
ﺻﺤﻨﻪ ﯼ ﻏﻤﻬﺎ ﻧﻴﺴﺖ …
ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﻳﺸﯽ؟
ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﺑﯿﺠﺎﺳﺖ ،
ﻋﺸﻖ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻭ ﺗﻮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻭ ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﺍﻳﻨﺠﺎﺳﺖ ..
ﭘﺎﯼ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﮔﺬﺍﺭ ،
ﺭﺍﻫﻬﺎ ﻣﻨﺘﻈﺮﻧﺪ ،
ﺗﺎ ﺗﻮ ، ﺑﻪ ﻫﺮ ﺟﺎ ﻛﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﺑﺮﺳﯽ ،
ﭘﺲ ﺭﻫﺎ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺭﻫﺎ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺭﻫﺎﺍﺍﺍ
ﺗﺎ ﻧﻤﺎﻧَﺪ ﻗﻔﺴﯽ .

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




شیخ صدوق روایت می‌کند: مفضل گوید از مولایم امام صادق(ع) شنیدم می‌فرمودند:

خداوند به حضرت موسی(ع) که در حال مناجات بودند فرمود: ای پسر عمران، دروغ می‌گوید آن کس که گمان می‌کند مرا دوست دارد، اما شب‌ها می‌خوابد مگر نه این است که هر محبی با محبوبش خلوت می‌کند! ای پسر عمران بدان که من بر محبان خودم آگاهم، اینان کسانی‌اند که وقتی شب فرا می‌رسد چشم‌های دلشان باز می‌شود و مجازات مرا می‌نگرند و مرا می‌بینند مخاطبم قرار می‌دهند و در حضورم با من سخن می‌گویند، «یا‌بن عمران هب لی من قلبک الخشوع ومن بدنک الخضوع ومن عینک الدموع فی ظلم اللیل وادعنی فانک تجدنی قریباً مجیباً»؛ ای پسر عمران از قلبت به من تواضع و خشوع و از بدن به من فروتنی و خضوع و از دیدگانت اشک و دموع به من اهدا کن و در دل شب مرا صدا بزن که خواهی دید با تو نزدیکم و پاسخت را می‌دهم.

موضوعات: روایات  لینک ثابت




ﻫـــــــــــــــــﯽ ﮔﻨــــــــــــــﺎﻩ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭ ﮔﻔﺘﯿـــــــــﻢ ﺧــــــــــــــﺩﺍ ﻣﯽ ﺑﺨﺸــــــــــﺪ…
ﻋﺬﺭ ﺁﻭﺭﺩﯾﻢ ﻭ ﮔﻔﺘﯿﻢ ﺧـــــــــــــــــﺪﺍ ﻣﯽ ﺑﺨـــــــــــﺸﺪ…
ﺁﺧﺮ ﺍﯾﻦ ﺑﺨﺸـــــــﺶ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻋﻔـــــــــــﻮ ﻭﮐﺮﺍﻣــــــــﺖ ﺗﺎ ﮐــــــﯽ !…
ﺍﻭ ﺭﺣﯿﻢ ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﯽ ﻧﻨــــــــــﮓ ﻭ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﺗﺎ ﮐــــــــﯽ !…
ﺑﺨﺸﺸﯽ ﻫﺴﺖ ﻭﻟﯽ ﻗﻬــــــــــﺮ ﻭﻋﺬﺍﺑﯽ ﻫﻢ ﻫﺴـــــــــﺖ…
ﺍﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺧــــــــــــــﺩﺍ ﺭﻭﺯ ﺣـــــــــﺴﺎﺑﯽ ﻫﻢ ﻫﺴــــــــﺖ …
ﺯﻧــــــــــﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﮔـــــــــــــﺬﺭ ﺍﺳﺖ …
ﺁﺩﻣــــــــﯽ ﺭﻫـــــــــــﮕﺬﺭ ﺍﺳﺖ …
ﺯﻧـــــــــﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﺳـــــــــﻔﺮ ﺍﺳﺖ …
ﺁﺩﻣـــــــﯽ ﻫﻤـــــــــــﺴﻒﺭ ﺍﺳﺖ …
ﺁﻧﭽﻪ ﻣــــــــــــــﯼ ﻣﺎﻧﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺭﺍﻩ ﻭ ﺭﺳــــــــــــــــــﻢ ﺳــــــــــﻔﺮ ﺍﺳـــــــــــــــﺖ

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




توکل برخدایت کن؛
کفایت میکندحتما؛

اگرخالص شوی بااو؛
صدایت میکندحتما؛

اگربیهوده رنجیدی؛
ازاین دنیای بی رحمی؛
به درگاهش قناعت کن؛
عنایت میکندحتما؛

دلت درمانده میمیرد؛
اگرغافل شوی ازاو؛
به هروقتی صدایش کن؛
حمایت میکندحتما؛

خطاگرمیروی گاهی؛
به خلوت توبه کن بااو؛
گناهت ساده میبخشد؛
رهایت میکندحتما؛

به لطفش شک نکن گاهی؛
اگردنیاحقیرت کرد؛
تورسم بندگی آموز؛
حمایت میکندحتما؛

اگرغمگین اگرشادی؛
خدایی راپرستش کن؛
که هردم بهترینهارا؛
عطایت میکندحتما…

 

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




حمید بن مهران از کسانی بود که نزد مأمون از حضرت رضا علیه السلام بدگویی می‌کرد و امام را ساحر و فرزند ساحر می خواند و به او جسارت فراوان می‌نمود. او روزی از مأمون خواست جلسه ای ترتیب دهد تا با امام به مجادله بپردازد و قدر و شأن او را پایین آورد. مأمون گفت:

«هیچ چیزی برای من محبوب‌تر از این نیست که بتوانی عظمت مقام علی بن موسی را در نظر مردم بشکنی.» بنابراین مجلسی بزرگ تشکیل داد و کارگزاران و قضات و بزرگان شهر را جمع نمود و از حضرت رضا علیه السلام خواست در آن مجلس حاضر شود. مجلس تشکیل شد و امام تشریف آورد. حمید بن مهران رو به امام کرد و در کمال بی ادبی و جسارت گفت:« مردم چه حکایت‌ها از شما تعریف می‌کنند و چه نسبت‌ها به شما می‌دهند که خود شما آنها را قبول ندارید. مثلاً می‌گویند به دعای شما باران آمده! باران که هر سال می‌آید.

 

چرا مردم آن را یکی از معجزات شما می‌شمرند و خیال می‌کنند شما در دنیا نظیری ندارید! امیرالمؤمنین مأمون است که مثل و نظیر ندارد و شما را این گونه احترام می‌کند!» حضرت رضا علیه السلام در کمال ادب و آرامش فرمود:«من مردم را منع نمی کنم که نعمت‌هایی را که خداوند به من داده بازگو کنند. گر چه من با این نعمت‌ها فخرفروشی نمی‌کنم. اما اینکه گفتی مأمون به من احترام می‌گذارد، این همانند احترام پادشاه مصر نسبت به حضرت یوسف است، و حال آن دو هم روشن است…» حمید بن مهران غضبناک شد و گفت:

« ای فرزند موسی بن جعفر! تو از حد خودت تجاوز کرده ای و سخنان بیهوده می‌گویی. باریدن بارانی را که وقتش مقدر و معلوم است و عقب و جلو نمی افتد به خود نسبت می‌دهی و به آن فخر می‌کنی؟! گویا معجزه ابراهیم خلیل آورده ای که پرندگان را زنده کرد و آنها پرواز کردند! اگر راست می گویی این دو شیر روی پرده را زنده کن تا مرا بدرند. و الّا دعا کردن و باران آمدن که معجزه نیست!» امام رضا علیه السلام به غضب آمد که غضب او غضب خداوند است و با صدای بلند بر آن دو شیر فریاد زد که:« این فاجر و تبهکار را بدرید!»

ناگهان نقش‌های آن دو شیر بر روی پرده جان گرفتند و جهیدند و آن ملعون را گرفتند و بلافاصله دریدند و خوردند و کوچکترین اثری از او باقی نگذاشتند. سپس امام فرمود:«اکنون به جای خود بازگردید.»

شیران رفتند و دوباره نقش روی پرده شدند. مأمون که از این صحنه به شدت ترسیده بود، گفت:« الحمد لله که خداوند ما را از شر حمید بن مهران نجات داد.» سپس گفت:«یا ابن رسول الله! خلافت متعلق به جد شما رسول الله است و بعد از او شما سزاوار آن هستید. اگر می‌خواهید، من اکنون خلافت را به شما واگذار کنم.»

امام فرمود:«من اگر خلافت را می خواستم، به تو مهلت نمی‌دادم. ولی خداوند به من امر فرموده که تو را به حال خود رها کنم.»

منابع: بحارالانوار، ج 49، ص 183. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 167-172.

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




شهید آوینی*
سوار تاکسی بین شهری شدم، مسیرم تهران بود.
اصلا با راننده درباره مقدار کرایه صحبتی نکردم از بابت پول هم نگران نبودم
اما وسط راه که بیابان بود، دست کردم تو جیب راست شلوارم ولی پول نبود…! جیب چپ نبود… جیب پیرهنم!
نبود که نبود … گفتم حتما تو کیفمه!
اما خبری از پول نبود…
به راننده گفتم: اگر کسی رو سوار کردی و بعد از طی یک مسیری به شما گفت که پول همراهم نیست، چیکار میکردی ؟!!
گفت: به قیافه اش نگاه می کنم!

گفتم : الان فرض کن من همان کسی باشم که این اتفاق براش افتاده…!!! یکدفعه کمی از سرعتش کم کرد و نگاهی از آینه به من انداخت
و گفت : به قیافه ات نمیاد که آدم بدی باشی ، می رسونمت … .

خدای من!
من مسیر زندگی ام رو با تو طی کردم به خیال اینکه توشه ای دارم
اما الان هرچه نگاه می کنم ، می بینم هیچی ندارم، خالیه خالی ام …
فقط یک آه و افسوس که مفت عمرم از دست رفت …

خدایا ما رو می رسونی؟؟؟ یا همین جا وسط این بیابان سردرگمی پیاده مون میکنی؟؟؟
الهی و ربی من لی غیرک …
.
حدیث قدسی :
خداوند متعال : اگر بنده گان گناهکارم میدانستند که چقدر مشتاق توبه و بازگشت آنان هستم از شدت شوق میمردنند .
[ میزان الحکمه / ج4/ص2797 - المحجه البیضا/ ج7/ ص62]

خداوند را بخاطر اینکه من چنین خدای مهربانی دارم سپاس می گویم .

من دروسعت عظیم آگاهی خداوندی ، جریان دارم ، خداوندا سپاس

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




 

مرد جوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود. استادی از آنجا می‌گذشت. او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست. مرد جوان وقتی استاد را دید بی اختیار گفت: «عجیب آشفته‌ام و همه چیز زندگی‌ام به هم ریخته است. به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی‌دانم این آرامش را کجا پیدا کنم؟"»

استاد برگی از شاخه افتاده روی زمین کند و آن را داخل نهر آب انداخت و گفت: «به این برگ نگاه کن. وقتی داخل آب می‌افتد خود را به جریان آن می‌سپارد و با آن می‌رود.»

سپس استاد سنگی بزرگ را از کنار جوی آب برداشت و داخل نهر انداخت. سنگ به خاطر سنگینی‌اش داخل نهر فرو رفت و در عمق آن کنار بقیه سنگ ها قرار گرفت. استاد گفت: «این سنگ را هم که دیدی. به خاطر سنگینی‌اش توانست بر نیروی جریان آب غلبه کند و در عمق نهر قرار گیرد. حال تو به من بگو آیا آرامش سنگ را می‌خواهی یا آرامش برگ را؟»

مرد جوان مات و متحیر به استاد نگاه کرد و گفت: «اما برگ که آرام نیست. او با هر افت و خیز آب نهر بالا و پائین می‌رود و الان معلوم نیست کجاست!؟ لااقل سنگ می‌داند کجا ایستاده و با وجودی که در بالا و اطرافش آب جریان دارد اما محکم ایستاده و تکان نمی‌خورد. من آرامش سنگ را ترجیح می دهم!»

استاد لبخندی زد و گفت: «پس چرا از جریان‌های مخالف و ناملایمات جاری زندگی‌ات می‌نالی؟ اگر آرامش سنگ را برگزیده‌ای پس تاب ناملایمات را هم داشته باش و محکم هر جایی که هستی آرام و قرار خود را از دست مده.»

استاد این را گفت و بلند شد تا برود. مرد جوان که آرام شده بود نفس عمیقی کشید و از جا برخاست و مسافتی با استاد همراه شد. چند دقیقه که گذشت موقع خداحافظی، مرد جوان از استاد پرسید: «شما اگر جای من بودید آرامش سنگ را انتخاب می‌کردید یا آرامش برگ را؟»

استاد لبخندی زد و گفت: «من در تمام زندگی‌ام، با اطمینان به خالق رودخانه هستی، خودم را به جریان زندگی سپرده‌ام و چون می‌دانم در آغوش رودخانه‌ای هستم که همه ذرات آن نشان از حضور یار دارد از افت و خیزهایش هرگز دل‌آشوب نمی‌شوم. من آرامش برگ را می‌پسندم.»

موضوعات: حکایات جالب و شنیدنی  لینک ثابت




 

لاک پشت پشتش‌ سنگین‌ بود و جاده‌های‌ دنیا طولانی. می‌دانست که‌ همیشه‌ جز اندکی‌ از بسیار را نخواهد رفت. آهسته آهسته‌ می‌خزید، دشوار و کُند و دورها همیشه‌ دور بود. سنگ‌پشت‌ تقدیرش‌ را دوست‌ نمی‌داشت‌ و آن‌ را چون‌ اجباری‌ بر دوش‌ می‌کشید.
پرنده‌ای‌ در آسمان‌ پر زد، سبک و سنگ‌پشت‌ رو به‌ خدا کرد و گفت: این‌ عدل‌ نیست، این‌ عادلانه نیست. کاش‌ پشتم‌ را این‌ همه‌ سنگین‌ نمی‌کردی. من‌ هیچ‌گاه‌ نمی‌رسم. هیچ‌گاه. و در لاک سنگی‌ خود خزید، به‌ نیت‌ ناامیدی.
خدا سنگ‌پشت‌ را از روی‌ زمین‌ بلند کرد. زمین‌ را نشانش‌ داد. کُره‌ای‌ کوچک بود و گفت: نگاه‌ کن، ابتدا و انتها ندارد. هیچ کس‌ نمی‌رسد؛ چون‌ رسیدنی‌ در کار نیست. فقط‌ رفتن‌ است. حتی‌ اگر اندکی.. و هر بار که‌ می‌روی، رسیده‌ای.. و باور کن‌ آنچه‌ بر دوش‌ توست، تنها لاکی‌ سنگی‌ نیست، تو پاره‌ای‌ از هستی‌ را بر دوش‌ می‌کشی پاره‌ای‌ از مرا.
خدا سنگ‌پشت‌ را بر زمین‌ گذاشت.. دیگر نه‌ بارش‌ چندان‌ سنگین‌ بود و نه‌ راهها چندان‌ دور. سنگ‌پشت‌ به‌ راه‌ افتاد و گفت: “رفتن"، حتی‌ اگر اندکی.. و پاره‌ای‌ از خدا را با عشق‌ بر دوش‌ کشید.

 

موضوعات: حکایات جالب و شنیدنی  لینک ثابت




ذکر یا حیدر به جانم نور ایمان ریخته
یا علی گفتم که دیدم قلب قرآن ریخته

می برد از ناودان کعبه ام دل بیشتر
آب باران نجف که زیر ایوان ریخته

مانده ام با لافتی الا علی جبریل را
از دهان منکرانت چند دندان ریخته

تو تعارف کردی از خرمای نخلستان خود
بعد دیدم فاطمه در سفره ام نان ریخته

مزه ی چای نجف بی خود نمیچسبد به دل
فاطمه با دست خود باده به این جان ریخته

در قیام ودرقنوت ودرسلام هر شبش
از لب زهرا فقط ذکر علی جان ریخته

نخل ها و چاه ها ارزانی اهل عراق
اشکهایش را خدا در آب ایران ریخته

از نجف تا کربلا از کربلا تا کاظمین
نقشه ی راه مرا شاه خراسان ریخته

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




گفته اند اسبی به بیماری گرفتار آمد و پشت دروازه شهر بیفتاد. صاحب اسب او را رها کرده و به داخل شهر شد مردم به او گفتند اسبت از چه بابت به این روزگار پرنکبت بیفتاد و مرد گفت از آنجایی که غمخواران نازنینی همچون شما نداشت و مجبور بود دائم برای من بار حمل کند.
یکی گفت براستی چنین است من هم مانند اسب تو شده ام. مردم به هیکل نحیف او نظری انداختند و او گفت زن و فرزندانم تا توان داشتم و بار می کشیدم در کنارم بودند و امروز من هم مانند اسب این مرد تنهایم و لحظه رفتنم را انتظار می کشم.
می گویند آن مرد نحیف هر روز کاسه ایی آب از لب جوی برداشته و برای اسب نحیف تر از خود می برد. ودر کنار اسب می نشست و راز دل می گفت. چند روز که گذشت اسب بر روی پای ایستاد و همراه پیرمرد به بازار شد.
صاحب اسب و مردم متعجب شدند. او را گفتند چطور برخواست. پیرمرد خنده ایی کرد و گفت از آنجایی که دوستی همچون من یافت که تنهایش نگذاشتم و در روز سختی کنارش بودم. اندیشمند یگانه کشورمان حکیم ارد بزرگ می گوید: دوستی و مهر، امید می آفریند و امید زندگی ست.
می گویند: از آن پس پیر مرد و اسب هر روز کام رهگذران تشنه را سیراب می کردند و دیگر مرگ را هم انتظار نمی کشیدند.

موضوعات: حکایات جالب و شنیدنی  لینک ثابت




 

روزي از «رضا» پرسيدم: تا به حال چند بار مجروح شده اي؟ تبسمي كرد و گفت: يازده بار! و اگر خدا بخواهد به نيت دوازده امام، در مرتبه ي دوازدهم شهيد مي شوم.»
او همان طور كه وعده داده بود، مدتي بعد در منطقه ي «شرهاني» به وسيله ي تركش خمپاره راه جاودانگي را در پيش گرفت.

راوي : همسر سردار شهيد «رضا چراغي» _ فرمانده ي لشگر محمد رسول الله (ص)

 

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت





امام صادق(ع) در مورد مشخصات شيعه واقعي می‌فرمایند: «إنما شیعه الجعفر من عفه بطنه و فرجه و شده الجهاده و العمل الخافه و رجا الثوابه و خاف العقابه».

1) «من عفه بطنه»؛ حرام نخورد، عفت بطن داشته باشد، وسواس داشته باشد در حلال و حرام.
حالا اگر می‌دونی این آقا حرام خوره، رشوه خوره چرا می‌ری خونش غذا می‌خوری؟ شیعه کسي هست که حلال بخورد.

2) «و فرجه»؛ فرجش هم عفت داشته باشد. زنا نکند، گناه نکند، دامنش را آلوده نکند.

3) «و شده الجهاده» جد و جهدش هم در عبادت زیاد باشد. به فکر نماز اول وقت، نماز شب، نماز جماعت، خمس، مکه باشد.

4) «و العمل الخاف»؛ و هر کاری که می‌کند برای خدا بکند نه برای ریا. مسجد می‌سازد برای خدا، بیمارستان می‌سازد برای خدا.

5) «و رجا الثوابه»؛ امید ثواب هم داشته باشد. عبادت کند امید هم داشته باشد که خدا ثواب می‌دهد.

6) «و خاف العقابه»؛‌ از عقاب خدا هم بترسد.

اگر همچین آدمی دیدید که این صفات را دارد، شیعه امام صادق(ع) است، اگر این صفات را کسی ندارد به خودش نگويد شیعه هست.

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




حکمت 127 :

 

وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ قَصَّرَ فِى الْعَمَلِ ابْتُلِيَ بِالْهَمِّ وَ لَا حَاجَةَ لِلَّهِ فِيمَنْ لَيْسَ لِلَّهِ فِى مَالِهِ وَ نَفْسِهِ نَصِيبٌ .

درود خدا بر او ، فرمود :

آن كس كه در عمل كوتاهى كند ، دچار اندوه گردد ، و آن را كه از مال و جانش بهره اى در راه خدا نباشد خدا را به او نياز نيست.

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت





کسانی نیستند که
نمی توانند بخوانند و بنویسند ،
بلکه کسانی هستند که
نمی توانند
آموخته های کهنه را دور بریزند
و دوباره بیاموزند …
الوین تافلر

* * * * * * * * * * * * * * *

نعره هیچ شیری
خانه چوبی مرا خراب نمی کند،
من از سکوت موریانه ها میترسم.

* * * * * * * * * * * * * * *

به شخصیت خود…..
بیشتر از آبرویتان اهمیت دهید…
زیرا شخصیت شما…
جوهر وجود شماست…
و آبرویتان…
تصورات دیگران
نسبت به شما است

* * * * * * * * * * * * * * *

باران که میبارد
همه پرندها به دنبال سرپناهند
اما عقاب
برای اجتناب از خیس شدن
بالاتراز ابرهاپرواز میکند
این دیدگاه است که
تفاوت را خلق میکند…

* * * * * * * * * * * * * * *

گورستان ها پر از افرادی است که
روزی گمان می کردن که…
چرخ دنیا بدون آنها نمی چرخد

* * * * * * * * * * * * * * *

یک شمع روشن می تواند هزاران شمع خاموش را روشن کند
و ذره ای از نورش کاسته نشود …

* * * * * * * * * * * * * * *

مشکل فکر های بسته
این است که
دهانشان پیوسته باز است . . .

* * * * * * * * * * * * * * *

روزی برای بعضی آدم ها
تنها یک خاطره خواهید بود…
تلاش کنید که
لااقل خاطره ای خوش باشید…

* * * * * * * * * * * * * * *

تنها دو گروه نمى توانند
افکار خود را عوض کنند:
دیوانگان تیمارستان
و مردگان گورستان.
“وین دایر”

* * * * * * * * * * * * * * *

کـــــــــــم بــاش
از کم بودنت نتــــــــرس
اونی که اگـه کم باشی
ولــــــــت میکنه،
همونه که اگه زیـــاد باشی
حیف و میلت میکنه . . .

* * * * * * * * * * * * * * *

یک درخت
هرچقدر هم که بزرگ باشد
با یک دانه آغاز میشود،
طولانی ترین سفرها با اولین قدم.
(لائوتسه)

* * * * * * * * * * * * * * *

انســـــــــانهاى بــــــزرگ ،
دو دل دارنــــــــد ؛
دلـــــى که درد مى کشـــــــــــد
و پنهـــــــــــــــان است
و دلـــــــــــــــى که میخندد
و آشکـــــــــــــــار است.

* * * * * * * * * * * * * * *

در مسابقه بین شیر و آهو،
بسیاری از آهوها برنده می شوند.
چون شیر برای غذا می دود
و آهو برای زندگی.
پس:
” هدف مهم تر از نیاز است “

* * * * * * * * * * * * * * *

زمانیکه خاطره هایتان
از امیدهایتان قوی تر شدند ،
روزگار افولتان در راه است . . .

* * * * * * * * * * * * * * *

برخی آدمها به یک دلیل
از مسیر زندگی ما می گذرند
به ما درسهایی بیاموزند
که اگر می ماندند
هرگز یاد نمی گرفتیم

* * * * * * * * * * * * * * *

اگر میخواهی دروغی نشنوی ،
اصراری برای شنیدن حقیقت مکن

* * * * * * * * * * * * * * *

بعضی آدم ها
مثل عکس ها می مونند:
زیاد بزرگشون کنی ،
کیفیتشون میاد پایین!

* * * * * * * * * * * * * * *

کسانی که
پشت سرتان حرف می زنند ،
دقیقا به همانجا تعلق دارند ؛
پشت سرتان!

* * * * * * * * * * * * * * *

چارلی چاپلین میگوید:
پس از سالها فقر
به ثروت و شهرت رسیدم
و در کهنسالی آموختم
با پول
میشود خانه خرید ولی آشیانه نه!/
رختخواب خرید ولی خواب نه! /
ساعت خرید ولی زمان نه! /
مقام خرید ولی احترام نه! /
کتاب خرید ولی دانش نه! /
آدم میشه خرید ولی دل نه! /
اما افسوس دیر فهمیدم!!!

* * * * * * * * * * * * * * *

وقتی به یکی
زیادی تو زندگیت اهمیت بدی ؛
اهمیتتو تو زندگیش از دست میدی

به همین راحتی …

* * * * * * * * * * * * * * *

تو رابطتون سنگ بندازین
تا متوجه عمقش بشین

* * * * * * * * * * * * * * *

به اندازه ی باورهای هر کسی ؛
با او حرف بزن ….
بیشتر که بگویی ،
تو را احمق فرض خواهد کرد…!!!

* * * * * * * * * * * * * * *

اگر موفق شدید به کسی خیانت کنید،
آن شخص را احمق فرض نکنید.
بلکه بدانید او خیلی بیشتر از انچه لیاقت داشته اید
به شما اعتماد کرده است…

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




آیت الله شبیری زنجانی فرمودند:
چند سالی بود که معنی و تفسیر آیه 73 سوره زمر مرا بخود مشغول نموده بود.

(وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرا|(زمر73ً )

یعنی مومنین را به سمت بهشت می کشند .

از خود پرسیدم چرا گفته شده به سمت بهشت میکشند!!

تمام کتب و تفاسیر مختلف را دیدم نتیجه ای حاصل نشد تا اینکه به روایتی از امام صادق علیه السلام در بحار الانوار برخورد نمودم .که می فرماید:

مومنین و دوستان سید الشهدا (ع) در روز حساب از خدا می خواهند قبل از ورود به بهشت مولایشان حسین را ملاقات نمایند .

امام به دیدار محبان می آید .
این ملاقات بسیار طولانی می شود .
امام صادق می فرماید هردو طرف غرق تماشا هستند و هیچکدام چشم بر نمی دارند نه امام محبان خود را رها می کند نه دوستان سید الشهدا از مولای خود دل بر می دارند .

ملاقات آنقدر طولانی می شود که خداوند به مأموران بهشت می فرماید این مومنین و دوستان حسینم را به طرف بهشت بکشید تا ملاقات پایان يابد.

یا ابا عبدالله

تصویر قشنگی ست که در صحنه ی محشر …

ما دور حسینیم و بهشت است که مات است…

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




هزار بار اگر از تنم بر آری پوست
به دوستیت قسم! جز تو را ندارم دوست


هزار شکر خدا را که در غمت شب و روز
دلم بود خون، چشم چشمه، مژگان جوست


سری که خاک تو شد، سجده واجب است برآن
دلی که جای تو شد، کعبه مقدس هوست


طبیب بی تو اگر دارویم دهد، درد است
وگر تو درد، کرامت کنی، به از داروست


کنار تربت تو، صحبت بهشت خطاست
خیال روضه تو، رشک روضه مینوست


ز یک اشارة چشم تو بر فراز سنان
نهفته در دل تنگم، هزار سرّ مگوست


ز خار راه تو فیضی اگر به من برسد
هزار مرتبه خوشبوتر از گل خوشبوست


تو کعبه ای، تو صفایی، تو مروه، تو حرمی
تو قبلة دل مایی و قبله از یک سوست


هزار شکر خدا را که چارده قرن است
که زخم تو به دلم، بغض گریه ات به گلوست


عنایتی کن و خون کن سرشک “میثم” را
به آن خدای عظیمی که خونبهای تو، اوست

موضوعات: شعر ادبی اهل بیت(ع)  لینک ثابت




استاد آقا مجتبی تهرانی:
شفّاف می گویم: برای اینکه در زمان غیبت امام زمان(عج)، یک سری شبهات در شما اثر نکند، دستور این است.
سند روایت هم خیلی خوب است.
پس هر روز بگویید:
«یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ»
، دو سه ثانیه هم بیشتر طول نمیکشد.
لذا اینرا هر روز بخوانید تا دلتان به امام زمان(عج)، قرص شود.
السلام علیک یا اباصالح المهدی عج

منبع :
بحارالانوار ج52 ص148

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




 

قال الصادق عليه السلام :
السراق ثلاثة : مانع الزكاة ، و مستحل مهور النساء، و كذلك من استدان ولم ينوقضائه .

دزدان سه دسته مى باشند: كسيكه زكاة مالش را نمى دهد و كسيكه مهريه زن را بر خود حلال مى داند، كسيكه قرض مى گيرد و قصد پرداختن آن را ندارد.

سه دزدند و يكى زآن هر سه بدحال
كند منع زكاة مال و اموال

حلال آن كو صداق زن بخود كرد
ديگر مديون كه دينش كرد پامال

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




ما از حسین قول شفاعت گرفته ایم
با یا حسین از همه سبقت گرفته ایم


روز الست هر که به چیزی رسید و ما
عشق حسین را به امانت گرفته ایم


سر میدهیم و دست به ظالم نمیدهیم
ما از حسین درس شهادت گرفته ایم


ما نوکر حسین، وَ ارباب عالمیم
چون از حسین منصب و شوکت گرفته ایم


مانند کودکی که به میدان جنگ رفت
از بودن عموست که جرات گرفته ایم


یک چله را به بزم عزا گریه کرده ایم
در اربعین قول زیارت گرفته ایم

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




بیابان «صبّاغ» کجاست؟

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
در جهنم مکانی وجود دارد که به آن بیابان «صباغ» می گویند. در آن بیابان چاهی وجود دارد. و در آن چاه، ماری وجود که جهنم از آن بیابان و آن بیابان از آن چاه، و آن چاه از آن مار، روزی هفتاد مرتبه به خداوند عزوجل شکایت می کنند.

پرسیده شد: این عذاب دردناک برای چه کسی است؟
فرمودند: برای کسی است که در روز قیامت درحالی وارد محشر می شود که پای بند به ولایت علی بن ابی طالب علیه السلام نیست. بحار ١٧/١٢٧

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت


...



امام صادق صلوات الله علیه فرمودند:”

آزردگيهايي كه مهدي ما از سوي نادانان روزگار خود متحمل مي شود، بيش از زحماتي است كه به پيامبر از جاهلان زمان خود وارد شده “گفتم : چگونه؟
حضرتش فرمودند:"پيامبر در زماني برانگيخته شدند، كه مردم سنگ و درخت و چوب مي پرستيدند،اما قیام کننده ی ما آنگاه كه قيام مي كند،مردم عليه او قرآن را تأويل مي كنند"!!

اللهم عجل لولیڪ الفرج.

الغيبة نعمانی،ص 297

موضوعات: روایات  لینک ثابت





” خداوندا “

برگ در هنگام زوال مي افتد و ميوه به هنگام کمال
اگر قرار بر رفتن است ميوه ام گردان و بعد ببر

” بارالها “
زمين تنگ است و آسمان دلتنگ
بر من خرده نگير اگر نالانم…
من هنوز رسم عاشقي نمي دانم

” خداوندا “
کمکم کن پيماني را که در طوفان با تو بستم, در آرامش فراموش نکنم و در طوفان هاي زندگي با ” خدا” باشم نه ناخدا

” بارالها “
به دل نگير اگر گاهي “زبانم ” ازشکرت باز مي ايستد
تقصيري ندارد
قاصر است کم ميآورد دربرابر بزرگي ات….
لکنت مي گيرد واژه هايم در برابرت!
در دلم اما هميشه
ذکر خيرت جاريست
من براي بندگي تو هزار و يک دليل مي خواهم
ممنونم که بي چون و چرا برايم ” خدايي ” ميکني….
امکان ندارد که کسی
چراغی برای دیگران
روشن کند و خودش
در تاریکی بماند…

خدايا : پنجره اي براي
تماشا و حنجره اي براي
صدا زدن ندارم ،
اميدم به توست ،
پس بي آنکه
نامم را بپرسي و
دفترهاي ديروزم را
ورق بزنى، رحمتت را
بر همه دوستان وعزیزانم جاری فرما…..

موضوعات: مناجات  لینک ثابت


...


پسر اول گفت: مادر جون برم جبهه؟…
گفت: برو عزیزم.
رفت و والفجر مقدماتی شهید شد!
پسر دوم گفت: مادر، داداش که رفت، من هم برم؟
گفت: برو عزیزم.
رفت و عملیات خیبر شهید شد!
پدر گفت:
حاج خانم بچه ها رفتند، ما هم بریم تفنگ بچه ها روی زمین نمونه، رفت و کربلای پنج شهید شد!
مادر به خدا گفت:
همه دنیام رو قبول کردی، خودم رو هم قبول کن
رفت و در حج خونین شهید شد!

(شهیدان تلخابی)

خدایا جواب اینارو چی بدیم؟
شهدا شرمنده
********
شنیدم دختر خانمی میگفت:ر
فقط دعا كنيد پدرم شهيد بشه!
خشكم زد. گفتم دخترم اين چه دعاييه؟
گفت:آخه بابام موجيه!
گفتم خوب انشاالله خوب ميشه، چرادعاكنم شهيد بشه؟
گفت: آخه هروقت موج ميگيردش و حال خودشو نميفهمه شروع ميكنه منو مادر و برادرمو كتك ميزنه! ، امامشكل ما اين نيست!
گفتم: دخترم پس مشكل چيه؟
گفت: بعداينكه حالش خوب ميشه ومتوجه ميشه چه كاري كرده.شروع ميكنه دست و پاهاي همهمون را ماچ کردن و معذرت خواهي ميكنه.
ما طاقت نداريم شرمندگي پدرمون را ببينيم.
دعاكنيد پدرم شهيد بشه…..

به مادرقول داده بود برمی گردد..
چشم مادر که به استخوان های بی جمجمه افتاد لبخندتلخی زد وگفت ، بچه ام سرش می رفت ولی قولش نمی رفت.
………………………………….
من می خواهم درآینده شهید شوم ..
معلم پرید وسط حرف علی وگفت : ببین علی جان موضوع انشاء این بود که درآینده می خواهید چکاره شوید ، باید درمورد یه شغل یا کار توضیح می دادی مثلا پدرت چکاره است .. آقا اجازه …شهید
………………………………….
گفتند شهید گمنامه ، پلاک هم نداشت ، اصلا هیچ نشونه ای نداشت امیدواربودم روی زیر پیراهنش اسمش رو نوشته باشه… نوشته بود… اگر برای خداست . بگذار گمنام بمانم.
………………………………….
هم قد گلوله توپ بود
گفتن : چه جوری اومدی اینجا
گفت : با التماس
گفتن: چه جوری گلوله روبلند میکنی میاری
گفت: با التماس
به شوخی گفتن میدونی آدم چه جوری شهید میشه
لبخند زد وگفت : با التماس ..
وقتی تکه های بدنشو جمع میکردن ، فهمیدم چقدرالتماس کرده بود
………………………………….
گردان پشت میدون مین زمین گیرشد، چند نفررفتن معبرباز کنن پانزده ساله بود چند قدم که رفت برگشت ، گفتن حتما ترسیده …. پوتین ها شو داد به یکی از بچه هاو گفت : تازه ازگردان گرفتم ، حیفه ، بیت الماله و پابرهنه رفت .
………………………………….
پیشونی بندها روبا وسواس زیرو رو میکرد.. پرسیدم دنبال چه میگردی
گفت سربند یا زهرا گفتم یکیش رو بردار ببند دیگه ،چه فرق داره
گفت ، نه آخه من مادرندارم..
شادی روح همه شهدا و همه اموات فاتحة مع الصلواة.یازهرا
اگه درس گرفتی از پیام شهدا به اندازه ارادتت پخشش کن

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




نـگـو “ســی هــزار کــوفــی” کربلا آمدن، “حــسیـــن” را بـکـشنـد!! “کــوفــی” کـه مـی گـویـی، دور “خــودم ” و “خــودت” را خــط قــرمـزی می کـشـی!!
بـگـو : “سـی هـزار گنـــه کــار “!!
آن وقـت ، مـــا هـم تـــا “تــرک گــنـاه ” نـکـرده بـاشیـم…
در ایـن “دایـــره” هــستـیم!!!

چه زیبا گفت :

** گناه یعنی، خداحافظ حسین (ع ) **

::: صل الله علیک یا اباعبدالله :::

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت




زیادی خوب بودن خوب نیست
زیادی که خوب باشی دیده نمیشوی
میشوی مثل شیشه ای تمیز
کسی شیشه ی تمیز را نمیبیند
همه به جای شیشه ، منظره ی بیرون را میبینند
ولی وقتی شیشه کمی بخار بگیرد
وقتی کمی منظره ی بیرون را بد نشان دهد
همه آنرا میبینند
همه سعی میکنند تمیزش کنند
زیادی خوب بودن خوب نیست
زیادی که خوب باشی شکننده تر میشوی
با هر قدرناشناسی دلت ترک بر میدارد
میشکند
تکه های شکسته را در دستانت میگیری
نگاه میکنی به نتیجه ی زیادی خوب بودنت
زیادی خوب بودن خوب نیست
زیادی که خوب باشی به زیادی خوب بودنت عادت میکنند
آنوقت کافیست کمی بد شوی
همه گمان میکنند زیادی بدی …

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




توصیه امام رضا (ع) در مورد خوراکی ها

انجیر : بوی دهان را بر طرف، استخوان ها را محکم،‌ رویش مو را زیاد و بیماری را بر طرف می کند و با وجود آن احتیاجی به دارو نیست..

مویز : روز یکشنبه، روز ساختن و کاشتن مویز است. هر کس می خواهد به حافظه اش افزوده شود،‌ صبحگاهان در حالت ناشتا هفت مثقال مویز بخورد .. .

نخود : نخود برای درد پشت خوب است و باید با غذا و بعد از غذا میل شود .

هندوانه : در حال ناشتا هندوانه خوردن ایجاد بیماری سستی اندام می کند ..

خربزه : خوردن خربزه در حالت ناشتا باعث فلج و قولنج شدن می شود ..

سرکه : سرکه ذهن را محکم و حافظه را زیاد و قوی می کند ..

خیار : حماد بن مهران بلخی می گوید: در خراسان روزی جوانی از شیعیان از زردی، خدمت امام رضا علیه السلام شکایت کرد . حضرت فرمودند: خیار را پوست بکن و بعد از پختن به مدت سه روز مقداری از آن را در حال ناشتا بخور ..

منبع هفته نامه غذا و خراسان به نقل از: یاس طلایی

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




با اسم تو در بین خوبان تاختم

عمری از خود برای دیگران بت ساختم

عمری هی کنگره با اسم تو هی سکه و تندیس می بردم و غافل از این که باختم

عمری آقا ببخشم چون به جای وصف رفتارت تنها به وصف صحن تو پرداختم

عمری خورشید هشتم از شکوه بیکران تو تنها به یک گنبد نگاه انداختم

عمری حالا چگونه من بگویم عاشقت هستم؟!

آری منی که عشق را نشناختم عمری.

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت