✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
آقا جان


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



  بصیرت چیست؟
  ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺧﺪﻣﺖ ﺭﻫﺒﺮﯼ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﺗﺮﺑﯿﺖﮐﻨﯿﻢﺭﻫﺒﺮﯼ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﻣﻨﻈﻮﺭﺗﻮﻥ ﺍﺯ ﺑﺎ ﺑﺼﯿﺮﺕ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ؟
ﻋﺮﺽ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ: ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻣﺜﻞ ﻣﻘﺪﺍﺩ ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻥﻣﻮﻻﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﮔﻮﺵ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻭﻟﯿﺸﺎﻥ.
ﺁﻗﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ :ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺼﯿﺮﺕﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ
ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺩ ﺑﺼﯿﺮ,
ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﻣﺜﻞ ﻣﺎﻟﮏﺍﺷﺘﺮﻫﺴﺖ ﮐﻪ:
ﺍﻣﯿﺮﺍﻟﻤﻮمنین (علیه السلام) ﺩﺭﻭﺻﻔﺶ ﻣﯿﻔﺮﻣﺎﯾﻨﺪ:
✳️ ﻣﺎﻟﮏ ﺑﻪﮔﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻭﻣﺸﮑﻠﯽ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﭘﯿﺶ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﺰﺩﻣﻮﻻﯾﺶ ﺑﻮﺩ,ﻣﻮﻻﯾﺶ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻣﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩ!
ﺑﺼﯿﺮﺕ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﻏﯿﺒﺖ ﻣﻮﻻﯾﺖ ﻫﻢ ﺑﺪﺍﻧﯽ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺗﻮﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻋﻤﻞ ﮐﻨﯽ.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




مناجات اباعبدالله در دل گودال ونازل گشتن جبرییل برای منصرف کردن عزیزفاطمه ازشهادت
جان اباعبدالله
چون ز پشت ذوالجناح آمدفرود
برسجودافتاد و رخ بر خاک سود


در دل گودال کردی بس سجود
شدزفرط سجده رخسارش کبود


گفت ای فرمانده امر بلا
این سر تسلیم و این کوی رضا


با تو آن عهدی که بستم روز زر
تا دهم در راه ناموس تو سر


شکر, کامد بر سرآن عهد بلا
این حسین و این زمین کربلا


چشم دل بر راه یک پروانه ام
تا دهی ره بر درون خانه ام


کاش صدجان دگر بودم به تن
تا به راهت دادمی ای ذوالمنن


جبرییل آمدشتابان بر زمین
از فراز عرش رب العالمین


دیدصحرایی سراسرلاله زار
ارغوان در وی قطاراندرقطار


گفت:ای فرمانده ملک وجود
بهرت آوردستم از یزدان درود


گفت :برگو ای بریدکوی یار
تا به پیغامش کنم صدجان نثار


گفت:فرمودت که ای سلطان عشق
یکه تاز عرصه مبدان عشق


ما نکردیم این شهادت بر تو حتم
ای جلال کبریایی بر تو ختم


بس تورا درخون تپیدن,اکبرت
خون به جای شیرخوردن,اصغرت


خواه کش،خه کشته باش ای شاه عشق
هیچ کم ناید تورا ازجام عشق


خواه,جان بستان وخه,جان میسپار
یار,آن یاراست ومهر,آن مهر یار


کشته گردی برشهیدان شه تویی
خون بهایت ما,ذبیح اله تویی


گر کشی؟جام جهان ازآن توست
گوش عزراییل,برفرمان توست


هان بگیراین نامه را دلشاد دار
هرچه خواهی,دادمت روزشمار


هم شفاعت,هم قیامت زان توست
ماسواله,جمله در فرمان توست

جااااانم آقای خوبم,بنازم به این جواب

دادپاسخ شاه با روح الامین:
کای امین وحی رب العالمین


جبرییلا:این بهشت واین بقا
کی شود یک موی اکبر را بها؟؟؟


گر قیامت خواهی ای روح الامین
پیکر صد پاره اکبر ببین


جبرییلابسته ایم عهدی من وشاه وجود
من همانم,من همان عهدی که بود


اینکه بینی ازجهان بیگانه ام…
گنج ویرانیست,در ویرانه ام


من فزونم,گرچه ازخود کاستم
من خوداین آتش به جان میخواستم


جبرییلا:اینکه بینی نی منم
اوست یکسر,من همین پیراهنم


گفت:شاها,خواهرانت بی کس است؟؟؟
گفت:اوخود بی کسان رامونس است


گفت:چشم دخترانت بر ره است؟؟؟
گقت:عشق,ازدیدن غیر اکمل است


گفت:سجادت فتاده بی طبیب؟؟؟
گفت:بیماریش خوش دارد حبیب


گفت:بهرت,آب ایوان آورم؟؟؟
گفت:من از تشنگی آنسو ترم


جبریلا:من زجان بگذشته ام
آب ایوان را درآن سو تشنه ام


آب اگرخواهم,,,جهان دریاشود
غرق دریا,,,جمله ما فیهاشود


گفت:خواهد شد سرت روی سنان؟؟؟
گفت:گو باش,اوچون میخواهدچنان


گفت:جان باشدمطاعی بس گران؟؟؟
برخزان مفروش یوسف رایگان؟؟؟


گفت:جانی راکه جانان خون بهاست
جبرییلا:رایگان خواندن خطاست


گفت:آوردستم از غیبت,,,سپاه؟؟؟(سپاه ملایکه)
تاکنم این قوم کافردل تباه


گفت:مهلأ,,,خود زمن دارد مدد
جبریلا:آن سپاه بی عدد


جبرییلا:رشته ایشان همه دردست ماست
هستی ایشان همه از هست ماست


آکنه با تدبیر او گردد فلک
کی شود محتاج امداد ملک؟؟؟


جاااااان اباعبدالله,به به به به

گر فشانم دست,,,ریزم زآستین
صدهزاران جبرییل راستین
جبرییلا:این حدیث مهنت ایوب نیست…
داستان یوسف ویعقوب نیست
صبر ایوب از کجا واین بلا
این حسین است و زمین کربلا…

جبرییل:حالابلند شو,پروبال خود جمع کن وبرو,خواهرم زینب از خیمگاه دارد میرسد…

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت




 ای بانوی صبر شرمنده ایم….
که بهای حسینی شدن ما بی حسین شدن تو بود…
و شرمنده تر از آنکه تو بی حسین شدی و ما حسینی نشدیم…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




کربلا یعنی نوای العطش
روی لبها ردپای العطش


کربلایعنی سراپاسوختن
تشنه لب بین دودریا سوختن


کربلا یعنی ک سقای ادب
درکنارشط بیافتد تشنه لب


کربلایعنی حضورفاطمه
پیش سقا درکنارعلقمه


کربلا یعنی تبسم براجل
نزدقاسم مرگ احلی من عسل


کربلا یعنی علی اصغر شدن
تشنه بر دوش پدر پرپر شدن

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت





به نام نامی “سر",,,بسمه تعالی"سر”
بلندمرتبه پیکر,بلند والا"سر”
فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد
که"نوکر"تونخواهدگذاشت هرجا"سر”
قسم به معنی لایمکن الفرار ازعشق
که پرشده است جهان ازحسین سرتا"سر”
نگاه کن به زمین ما رأیت و الا تن
به آسمان بنگر,,,مارأیت و الا “سر”
بنازم ام وهب را به پاره تن گفت
برو به معرکه باسر,ولی میا با"سر”
خوشابه حال غلامش به آرزوش رسید
گذاشت آخرسر,,,روی پای مولا،،،"سر”
چنان که یک تن دیگربه آرزوش رسید
به روی چادرزهراگذاشت,,,سقا"سر”
میان معرکه عابس اجننی گویان
دریدپیروهن از شوق وزدبه صحرا"سر”
دراین قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد
همان سری است که برده برای لیلا"سر”
پسربه کوری چشمان فتنه کاری کرد
پرازعلی شودآغوش دشت سرتا"سر”
میان خاک کلام خدامقطعه شد
میان خاک,,,الف,لام,میم,طا,ها,"سر”
حروف اطهرقرآن ونعل تازه اسب؟؟؟
چه خوب شدکه نبوده است بربدن ها"سر”
صدای آیه کهف الرقیم میآید
بخوان,,,بخوان ومرازنده کن مسیحا"سر”
بسوزدآن همه مسجد,بمیردآن اسلام
که سر درآورده است ازکلیسا,,,"سر”
عقیله غصه ودرد وگلایه رابه که گفت؟؟؟
به چوب,,,به محمل,,,نه بازبان با"سر”
دلم هوای حرم کرده است,میدانید؟؟؟
دلم هوای دورکعت نمازه بالا"سر"…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




مسیر حرکت ابا عبدالله علیه السلام
منزل‌ اول‌: ابطح‌
منزل‌ دوم‌: تنعیم‌
منزل‌ سوم‌: صِفاح‌
منزل‌ چهارم‌ : وادی‌ العقیق‌
منزل‌ پنجم‌: وادی‌ الصّفرا
منزل‌ ششم‌: ذات‌ِ عِرق‌
منزل‌ هفتم‌: حاجِر
منزل‌ هشتم‌: فَید
منزل‌ نهم‌: اِجفَر
منزل‌ دهم‌: خُزَیمیّه‌
منزل‌ یازدهم‌: شقوق‌
منزل‌ دوازدهم‌: زرود
منزل‌ سیزدهم‌: ثعلبیه‌
منزل‌ چهاردهم‌: زباله‌
منزل‌ پانزدهم‌: القاع‌
منزل‌ شانزدهم‌: عقبه‌
منزل‌ هفدهم‌: قرعاء
منزل‌ هجدهم‌: مغیثه‌
منزل‌ نوزدهم‌: شراف‌
منزل‌ بیستم‌: ذَوحُسُم‌
منزل‌ بیست‌ و یكم‌: البیضه‌
منزل‌ بیست‌ و دوم‌: عُذیب‌ الهجانات‌
منزل‌ بیست‌ و سوم‌: قصر بنی‌ مقاتل‌
منزل‌ بیست‌ و چهارم‌: نینوا
منزل‌ بیست‌ و پنجم‌: كربلا

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




چر ا عاشق میشویم؟
عشق ورزیدن و مورد عشق قرار گرفتن به زندگی ما غنا میبخشد. آدمها وقتی به دیگران احساس نزدیکی کنند، شادتر و حتی سالمتر خواهند بود. عشق کمک میکند احساس کنیم مهم هستیم، درکمان میکنند و احساس امنیت کینم.
اما هر نوع عشق حس خاص خود را دارد. حس عشقی که برای والدینمان احساس میکنیم با آنچه برای برادر کوچکمان یا دوست صمیمیمان داریم فرق میکند. و دوست داشتنی که در روابط عاشقانه تجربه میکنیم خود نوع بسیار خاصی از عشق است.
توانایی ما برای حس کردن عشق از دوران نوجوانی آغاز میشود. نوجوانان همه جهان حس عاشقانه مجذوبیت را احساس میکنند. حتی در فرهنگهایی که به افراد اجازه ابراز اینگونه احساسات داده نمیشود، باز هم این احساسات وجود دارند. ایجاد احساسات عاشقانه و جذبه جنسی به دیگران بخشی طبیعی از بلوغ است. این احساسات جدید میتوانند بسیار هیجان انگیز یا حتی در ابتدا گیج کننده باشند.
ترکیبات جادویی روابط عاشقانه
عشق آنقدر احساس انسانی قدرتمندی است که دانشمندان مداوماً درحال تحقیق و بررسی روی آن هستند. آنها دریافته اند که عشق سه خصوصیت اصلی دارد:
1. مجذوبیت بخش شیمی عشق است. درواقع همان علاقه فیزیکی–حتی جنسی–است که دو طرف را به سمت هم میکشاند. مجذوبیت مسئول میل ما به بوسیدن و در آغوش گرفتن فردی است که به او عشق میورزیم. دقیقاً به همان دلیل است که وقتی آن فرد به ما نزدیک است مضطرب میشویم و دست و پایمان را گم میکنیم.
2. نزدیکی پیوندی است که وقتی ایجاد میشود که افکار و احساساتی که با هیچکس در میان نمیگذاریم را به آن فرد بروز میدهیم. وقتی این حس نزدیکی را داشته باشید، احساس حمایت، امنیت و درک شدن میکنید. اعتماد بخش مهمی از آن است.
3. تعهد قول و وعدهای است که طبق آن باید در پستی و بلندیهای رابطه به طرف مقابل خود وفادار بمانیم.
این سه ویژگی عشق میتوانند برای شکل گیری انواع مختلف رابطه با هم ترکیب شوند. مثلاً نزدیکی بدون مجذوبیت نوع دوست داشتنی است که با دوست صمیمیمان داریم. مسائل مهم زندگی و رازهایمان را با آنها درمیان میگذاریم، از آنها حمایت میکنیم و آنها هم پشتمان هستند. اما عاشقانه مجذوب آنها نیستیم.
مجذوبیت بدون نزدیکی مثل یک هوس زودگذر است. شما نسبت به یک نفر احساس جذبه جسمی میکنید اما به اندازه کافی او را خوب نمیشناسید تا با او احساس نزدیکی کرده و بتوانید تجربیات شخصی زندگیتان را با او درمیان بگذارید.
دوست داشتن عاشقانه زمانی است که مجذوبیت و نزدیکی با هم باشند. بسیاری از روابط اول با مجذوبیت شروع میشوند (عشق در نگاه اول) و بعد منجر به نزدیکی میشود. در بسیاری از موارد هم نزدیکی در یک رابطه دوستی به مجذوبیت کشیده میشود و دو طرف متوجه میشوند که چیزی که بینشان از بیش از یک دوست داشتن ساده است.
برای کسانیکه برای بار اول عاشق میشوند، تمایز قائل شدن بین این حس قوی جدید از مجذوبیت ظاهری و نزدیکی عمیقتری که در عشق اتفاق میافتد، بسیار سخت است.
عشقی ماندگار یا هوسی سرگرم کننده؟
سومین مولفه یک رابطه عاشقانه، یعنی تعهد، این است که تصمیم بگیرید – باوجود هر تغییر و مشکل که زندگی پدید می آورد– در آینده بعنوان یک زوج کنار هم بمانید.
گاهی اوقات زوجهایی که در دوران دبیرستان عاشق هم میشوند، روابطی متهد ایجاد میکنند که ماندگار میشود. اما بسیاری از روابط هم دوام نمی آورند. اما به این دلیل نیست که نوجوانان قادر به دوست داشتن عمیق نیستند.
در دوران نوجوانی روابط کوتاهتر هستند و دلیل آن این است که نوجوانان به دنبال تجربه اینگونه روابط هستند.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





 
تربت کربلا هم خون گریست

قطعه ای از خاک کربلا که در موزه حرم امام حسین علیه السلام نگهداری می شود و ظهر عاشورا به رنگ قرمز تغییر رنگ داد و شبکه کربلا این لحظه رو به صورت مستقیم پخش کرد.

فضیلت و آثار و برکاتی که برای تربت حسینی است، برای هیچ تربتی و قطعه‏‌ای از قطعات زمین نیست. خاک کربلا قطعه‏‌ای از بهشت است که خداوند قادر متعال به واسطه قدردانی از یک فداکار در راه دین که تمام هستی خود را فدا کرده، در آن خاک، برکت و فضیلت و شفا قرار داده است.
کربلایش قطعه‌‏ای از جنت است‏ باب نور و باب لطف و رحمت است‏
چرا تنها این خاک دارای چنین ویژگی‌ها و آثار و برکات است؟
باید گفت: هر چیزی که در این عالم، شرافت ظاهری و یا معنوی پیدا می‏‌کند، یا به خاطر انتساب آن به خداوند سبحان و شرافت ذاتی است، و یا به خاطر وقوع امر خارق العاده و مهمی است که به آن شرافت و برکت داده است.
در تربت کربلای سیدالشهدا (ع) هر دو امر محقق شده است، زیرا خاک کربلا بنا بر روایاتی، هم شرافت ذاتی و خدا دادی، و هم امر عظیم و واقعه‏‌ای مهم در آنجا واقع گردیده که آن شهادت حسین بن علی (ع) و یاران وفادارش است، لذا دارای فضیلت و آثاری خاص است.
آمده است که چون بر قبر امام حسین (ع) آب بستند، پس از چهل روز آب فرو نشست و اثر قبر محو گردید، یکی از اعراب بنی اسد آمد و از خاک قبضه قبضه برداشت و بویید تا بر قبر حسین رسید، و چون او را می‏‌بوسید گریه می‏کرد و می‌‏گفت: پدر و مادرم به فدایت، چه اندازه خوشبویی که قبر و تربت تو چنین خوشبو است، سپس شروع کرد به سرودن: خواهند نهان سازند قبرش ز حبیبش‏ خوشبویی خاک قبر گردیده دلیلش‏
آری خاک مزار حسین (ع) سرمه چشم عاشقان و شیفتگانش بوده و ایشان را مجنون وار به سوی خود می‌‏کشاند.
آثار و برکاتی که می‌توان برای تربت پاک حسینی برشمرد عبارتنداز:
1- تأثیر تماس اعضای بدن با تربت
یکی از آثار و برکات تربت سیدالشهدا (ع) این است که متبرک نمودن بدن و صورت با آن تربت شریف تأثیر معنوی زیادی بر انسان خواهد گذاشت، از این رو از بعضی بزرگان دین و امامان معصوم نقل شده که بعد از نماز ، بدن و صورت خویش را با مهر کربلا متبرک می کنند. و نیز دستور داده‏اند که قبل از خوردن تربت جهت شفا گرفتن، آن را بوسیده و با اعضای بدن تماس داده شود.

قطعه ای از خاک کربلا که در موزه حرم امام حسین علیه السلام نگهداری میشه و ظهر عاشورا به رنگ قرمز تغییر رنگ داد و شبکه کربلا این لحظه رو به صورت مستقیم پخش کرد.
امام صادق (ع) فرمود: «خداوند متعال تربت جدم حسین (ع) را شفای هر درد، و ایمنی از هر خوفی قرار داده است؛ پس هرگاه یکی از شما خواست از آن خاک تناول کند، ببوسد و آن را به چشم گذارد و بر سایر اعضای بدنش تماس دهد…» (1)
2- سجده بر تربت
یکی دیگر از برکات و آثار خاک مزار امام حسین (ع) این است که سجده بر آن تربت پاک حجابهای ظلمانی را کنار زده و در توجه حق تعالی به نمازگزار مؤثر است. امام صادق (ع) در این باره می‏فرماید: «همانا سجود بر تربت حسین (ع) حجابهای هفتگانه را پاره می کند»(2)
لازم به ذکر است که مراد از «حجاب» در کتاب و سنت، همان حجاب‌هایی است که بین بنده و خالق حایل شده و او را از شهود خداوند محجوب می سازد که در مرحله اول، حجاب‌های ظلمانی و در مرحله دوم ، حجابهای نورانی بر طرف می‏شود اما مراد از حجابهای هفتگانه، ظاهراً حجابهای ظلمانی است . سجده بر تربت حضرت سیدالشهدا(ع) این خاصیت را دارد که در صورت معرفت به حق حضرت و ولایت او، حجابها را دریده و راهگشای وصول به کمالات انسانی باشد.
سجده بر خاک سرکوی تو آرند خلایق‏ جان فدای تو که هم قبله و هم قبله نمایی‏
و اما در خصوص اینکه در میان شیعه معمول است از خاک مقدس کربلا یعنی تربت کنار قبر سیدالشهدا (ع) خاک برداشته و با آن مهر درست کرده و غالباً در نماز، به آن سجده می‏کنند بدین خاطر است که از خاک زمین بوده و به تمامی خاکها می‏توان سجده کرد، و از طرفی خاک کربلا به لحاظ شهادت امام حسین (ع) و یاران باوفایش شرافت پیدا کرده است ، به طوری که اهل بیت (ع) نیز به ما فرموده‏اند در هر نمازی که سجده بر تربت کربلا باشد خداوند آن نماز را به خاطر آن حضرت قبول می‏‌کند. چنانکه حضرت صادق (ع) از خاک کربلا درون کیسه‏ای ریخته و در سجاده همراه داشت، در هنگام نماز آن کیسه را باز می‏کرد و بر آن سجده می‏نمود.
3- شفا یافتن
از جمله آثار و برکات قطعی تربت پاک سیدالشهدا (ع) شفا بودن آن برای دردهاو آلام انسان است. روایاتی که دلالت بر این امر دارند به سه دسته تقسیم می‏شوند:
دسته اول: روایاتی است که شفا بودن را برای تربتی که از خود قبر شریف برداشته شود مخصوص کرده است ، چنانکه امام صادق (ع) فرمود: «به درستی که نزد سر حسین (ع) تربت سرخی است که شفای هر دردی غیر از مرگ می باشد» (3)
دسته دوم: روایاتی است که با تعبیرات مختلف توسعه‏ای از بیست ذراع تا پنج فرسخ و یا ده میل را برای آن قائل است. چنانکه امام صادق (ع) فرمود: «حریم مزار حسین (ع) پنج فرسخ از چهار جانب قبر است »(4)
دسته سوم: روایاتی است که به طور مطلق جنبه شفا بودن تربت را مطرح نموده‏اند . چنانکه امام صادق (ع) فرمود: «خاک مزار امام حسین (ع) برای هر دردی شفاست». (5)
تا شفا بخشد روان و جسم هر بیمار را در حریم وصل خود خاک شفا دارد حسین‏
و نیز امام رضا (ع) فرمود: «خوردن گل، مانند خوردن مردار و خون و گوشت خوک، حرام است مگر گل مزار حسین (ع) ، بدرستی که در آن شفای هر درد و امنیت از هر ترسی است» (6)
حکایت: عالم زاهد پرهیزگار حجةالاسلام و المسلمین مرحوم آقای حاج شیخ محمد حسن عالم نجف آبادی قدس سره نقل فرمودند: «من در زمان مرجعیت مرحوم آیة الله آخوندی خراسانی (ره) که در نجف اشرف مشغول تحصیل بودم مریض شدم و این بیماری مدتی طول کشید و پرستاری مرا بعضی از طلاب در همان حجره مدرسه بر عهده داشتند . پس از چندی بیماری من به قدری شدید شد که اطبا از شفا یافتنم مأیوس شدند و دیگر برای معالجه‏ام نیامدند، و من در حال تب شدید گاهی بیهوش می‏شدم و گاهی به هوش می آمدم.
یکی از رفقا که مرا پرستاری می‏کرد شنیده بود که عالم زاهد مرحوم آیة الله آقای حاج علی محمد نجف آبادی قدس سره مقداری از تربت اصلی حضرت سیدالشهدا (ع) را دارد. او به منزل معظم له رفته و از وی خواسته بود که قدری از آن تربت را بدهد که به من بخورانند تا شفا یابم. ایشان فرموده بود : من به قدر یک عدس تربت دارم و آن را گذاشته ام که بعد از مرگم در کفنم بگذارند . آن آقا ناراحت شده و گفته بود : حالا که ما از همه جا مأیوس شده و به شما پناه آورده‏ایم شما هم از دادن تربت خودداری می‏کنید؟ این بیمار در حال احتضار است و می‏میرد.
مرحوم آیة الله آقای حاج علی محمد، دلش به حال بیمار سوخته و قدری از آن تربت که از جان خودش عزیزترش می داشت به آن شخص داده بود . تربت را با آب مخصوصی که وارد شده در آب حل کرده و به حلق من ریخته بودند . من که در حال بیهوشی به سر می‏بردم ، ناگهان چشمان خود را باز کرده و دیدم رفقا اطراف بسترم نشسته‏اند ، خوب دقیق شدم و آنان را شناختم و قصه تربت را که به حلقم ریخته بودند برایم شرح دادند.
کم کم در خود احساس نیرو و نشاط کردم و حرکتی به خود داده نشستم ، دیدم نشاط بیشتری دارم برخاستم و ایستادم ، و چون یقین کردم که به برکت ترتبت مقدس امام حسین (ع) شفا یافتم حال خوشی پیدا کردم و به رفقا گفتم : از شما خواهش می کنم که از حجره بیرون بروید، چون می‏خواهم زیارت عاشورا را بخوانم رفقا از حجره بیرون رفتند و من درب حجره را بستم و بدون احساس ضعف با آن حال خوشی که قابل و صف کردن نیست مشغول خواندن زیارت حضرت سیدالشهدا (ع) شدم » (7)
آری ، شفای بیماران به وسیله تربت آن حضرت یکی از برکاتی است که خداوند متعال در عوض شهادت امام حسین (ع) به وی عطا فرموده است .
تربتت راز شفای همه درد است حسین تن و جان را نبود مثل تو آگاه طبیب‏
4- تأثیر کام برداشتن اطفال با تربت
کام برداشتن اطفال با تربت امام حسین (ع) موجب ایمنی کودک می شود چنانکه امام صادق (ع) فرمود:
«کام فرزندانتان را با تربت حسین (ع) باز کنید که آن امان است » (8)
5- تأثیر تربت حسین، همراه جنازه
صاحب کتاب «مدارک الاحکام» می نویسد: در زمان حضرت صادق (ع) زن زاینه‏ای بود، بچه‏هایی که از زنا بدنیا می آورد در تنور می‏انداخت و می‏سوزانید. وقتی که مرد، پس از غسل و کفن او را به خاک سپردند، اما زمین جنازه‌‏اش را بیرون انداخت. جای دیگر او را دفن کردند باز زمین او را نپذیرفت تا سه مرتبه، آنگاه مادرش به امام صادق (ع) متمسک شد: ای پسر پیغمبر به فریادم برس.
فرمود: کارش چه بود؟ عرض کردند زنا و سوزاندن بچه‌‏های حرامزاده. فرمود: هیچ مخلوقی حق ندارد مخلوقی را بسوزاند، سوزاندن به آتش مخصوص خالق است عرض کرد حالا چه کنم؟ فرمود: مقداری از تربت حسین (ع) با او در قبر بگذارید. تربت حسین (ع) امان است. همراهش گذاشتند زمین او را پذیرفت.
در توقیع مبارک حضرت حجة بن الحسن (عج) نیز اذن داده شده است . یکی از شیعیان به حضرت (در زمان غیبت صغری توسط نایب خاص حضرت ) می‏نویسد: آیا جایز است ما تربت حسین (ع) را با میت در قبر بگذاریم، یا با تربت حسین روی کفن بنویسیم؟
حضرت در پاسخ مرقوم می‏فرمایند: هر دو کار پسندیده است . البته باید رعایت احترام تربت بشود . مهر یا تربت، مقابل یا زیر صورت میت باشد ، بلکه به برکت خاک قبر حسین (ع) قبر میت محل امنی از هر بلا و آفت و عذابی گردد (9)
6- تسبیح تربت
از حضرت صاحب الزمان (عج) روایت شده که فرمود: «هر کس تسبیح تربت امام حسین (ع) را در دست گیرد و ذکر را فراموش کند، ثواب ذکر برای او نوشته می‏شود». (10)
و امام صادق فرمود: «یک ذکر یا استغفار که با تسبیح تربت حسین (ع) گفته شود برابر است با هفتاد ذکر که با چیز دیگر گفته شود»(11)
——————————
پی نوشتها:
1- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 4 ص 1033
2- کافی، مرحوم کلینی، ج 4 ص 588
3- کامل الزیارات، ابن قولویه، ص 272
4- مکارم الاخلاق، طبرسی، ج 1 ص 360
5- کافی، مرحوم کلینی، ج 1 ص 360
6- تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، ج 6 ص 74
7- نقل از کتاب سید الشهدا آیت الله شهید دستغیب، ص 166
8- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 4 ص 1033
9- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 4 ص 1033
10- بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 44 ص 280
11- نقل از کتاب درسی که حسین (ع ) به ما آموخت شهید هاشمی نژاد، ص 451

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت






حضرت امام صادق(ع) فرموده: هرکس بوسیله خواندن زیارت عاشورا، جدم حسین(ع) را زیارت کند (چه از راه دور یا نزدیک) به خدا قسم خداوند هر حاجت مادی و معنوی داشته باشد به او می دهد.

چند نکته در رابطه با این حدیث قابل ذکر می باشد:

اول اینکه گوینده مطلب یک امام معصوم است، بنابراین خیلی قابل اهمیت می باشد.

دوم اینکه امام معصوم قسم می خورد که این تأکیدی براینکه حتماٌ حاجت این شخص را خداوند خواهد داد.

سوم اینکه می توان در صورتی که امکان نداشته باشد از نزدیک امام حسین(ع) را بوسیله خواندن زیارت عاشورا زیارت کند، از راه دور این کار را انجام دهد.

چهارم اینکه حاجات مادی و معنوی بوسیله این زیارت توسط خداوند برآورده می گردد.

برای رسیدن به مقام قرب الهی نیز وسائل گوناگون وجود دارد ولی وسیله مطمئن، راحت، سریع برای رسیدن به خداوند عشق به امام حسین(ع) می باشد.

با عشق و ارادت به سالار شهیدان کربلا می توان سریعتر و مطمئن به هدف رسید.

برای رسیدن به محبت و عشق و علاقه امام حسین(ع) نیز راههای گوناگون وجود دارد ولی راهی که سریعتر انسان می تواند بوسیله آن به بارگاه امام حسین(ع) راه یابد، و جزو شیفتگان و عشاق سیدالشهداء

گردد، از طریق خواندن زیارت عاشورا و خصوصاٌ مداومت به خواندن این زیارت شریف می باشد.

دلایل مختلفی برای اثبات این ادعا وجود دارد که عبارتند از :

زیارت عاشورا از احادیث قدسی می باشد. روایت صفوان در مورد زیارت عاشورا بیان کننده این امر است که جبرئیل امین این زیارت را از طریق خداوند متعال برای پیامبر(ص) قرائت نمود و این زیارت از طریق

معصومین به امام باقر(ع) رسید و از طریق این امام معصوم به دست شیعیان و دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت(ع) رسیده است.

ائمه ما شیعیان خصوصاٌ امام زمان(ع) تأکید به خواندن و مداومت به خواندن این زیارت شریف داشته اند، چنانچه در ملاقاتی که سید رشتی با امام زمان(ع) داشته اند،

امام زمان به سید رشتی می فرمایند: که چرا عاشورا نمی خوانید و بعد سه بار می فرمایند عاشورا، عاشورا، عاشورا.(مفاتیح الجنان- شیخ عباس قمی)

علماء وبزرگان ما نیز برخواندن عاشورا و مداومت به آن تأکیدفراوان داشته اند و خود نیز این کار را انجام می داده اند و یکی از علل موفقیت اکثر بزرگان و علماء خواندن زیارت عاشورا بوده است.

چه بسیار زیبا است که انسان در هر زوز صبح پنج دقیقه از وقت خود را برای سالار شهیدان و زیارت عاشورا قرار دهد.

چه صبح و روز زیبائی خواهد بود روزی که با نام و یاد عزیز زهرا(س) شروع شود.

مطمئن باشید که امام حسین(ع) جواب سلام شما را می دهد.

فقط باید دلت را پاک کنی تا جواب سلام امام را بشنوی و یقین داشته باشید که جواب سلام را امام حسین(ع) می دهد، چون جواب سلام واجب است و امام معصوم محال است ترک واجب نماید.

فقط باید گوش ما شنوا و لایق شنیدن جواب سلام ایشان باشد.

ائمه و زیارت عاشورا :

امام محمد باقر(ع) به علقمه فرمود: پس از آنکه به آن حضرت با سلامی اشاره کردی، دو رکعت نماز بخوان و سپس زیارت عاشورا را بخوان.

هنگامی که این زیارت را خواندی در حقیقت او را به چیزی خواندی که هر کس از ملائکه که بخواهند او را زیارت کنند، به آن می خوانند و خداوند برای تو هزار هزار حسنه می نویسد

و از تو هزار هزار سیئه محو می نماید و تو را هزار هزار مرتبه بالا می برد و همانند کسانی می باشی که در رکاب آن حضرت به شهادت رسیدند. حتی در درجات آنها هم شریک می شوی.

(کامل الزیارات- ص هفتاد و چهار )

امام صادق(ع) به صفوان می فرماید: زیارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن، به درستی که من چند خیر را برای خواننده آن تضمین می کنم، اول زیارتش قبول شود. دوم سعی و کوشش او شکور باشد.

سوم حاجات او هرچه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و نا امید از درگاه او برنگردد زیرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد. (بحارالانوار-جلد نود و هشت -ص سیصد )

در روایت دیگر می خوانیم: اگر مردم می دانستند زیارت امام حسین(ع) چه ارزشی دارد، از شدت شوق و علاقه می مردند و حسرت رسیدن به آن پاداش ها، جسم و روح آنها را پاره پاره می کرد.

(بحارالانوار-جلد صد و یک –ص هجده )

در احادیث دیگرز از معصومین تأکید بر زیارت امام حسین(ع) کرده اند که نمونه ای ازآنها ذکر می گردد:

زیارت امام حسین(ع) مثل زیارت خدا در عرش اوست.

زیارت امام حسین(ع) بر هر مؤمنی که اقرار به امامت ایشان داشته باشد، واجب است.(بحارالانوار-جلد صد و یک –ص شصت و نه)

کسی که امام حسین(ع) را تنها برای رضا و خوشنودی پروردگار، و نه برای کسب شهرت زیارت کند، خداوند تمامی گناهان او را پاک می کند.(بحارالانوار-جلد صد و یک –ص چهار )

اگرکسی بدون عذر موجه امام حسین(ع) را زیارت نکند، از اهل آتش خواهد بود.(بحارالانوار-جلد صد و یک –ص چهار)

کسی که امام حسین(ع) را زیارت نکند شیعه اهل بیت نیست.(بحارالانوار-جلد صد و یک –ص چهار)

 

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت





 

روایت شده است که پس از ولادت حضرت زینب (سلام الله علیها)، حسین (علیه السلام ) که در آن هنگام کودک سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا (صلی الله علیه وآله ) آمد و عرض کرد: خداوند به من خواهری عطا کرده است. پیامبر (صلی الله علیه وآله) با شنیدن این سخن، منقلب و اندوهگین شد و اشک از دیده فرو ریخت. حسین (علیه السلام) پرسید: برای چه اندوهگین و گریان شدی؟. پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: ای نور چشمم، راز آن به زودی برایت آشکار شود.

تا اینکه روزی جبرئیل نزد رسول خدا (صلی الله علیه وآله) آمد، در حالی که گریه می‌کرد، رسول خدا (صلی الله علیه وآله) از علت گریه او پرسید، جبرئیل عرض کرد: این دختر (زینب) از آغاز زندگی تا پایان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گریبان خواهد بود؛ گاهی به درد مصیبت فراق تو مبتلا شود، زمانی دستخوش ماتم مادرش و سپس ماتم مصیبت جانسوز برادرش امام حسن (علیه السلام) گردد و از این مصایب دردناک‌تر و افزون‌تر اینکه به مصایب جانسوز کربلا گرفتار شود، به طوری که قامتش خمیده شود و موی سرش سفید گردد

پیامبر (صلی الله علیه وآله) گریان شد و صورت پر اشکش را بر صورت زینب (سلام الله علیها) نهاد و گریه سختی کرد، زهرا (سلام الله علیها) از علت آن پرسید. پیامبر (صلی الله علیه وآله) بخشی از بلاها و مصایبی را که بر زینب (سلام الله علیها) وارد می‌شود، برای زهرا (سلام الله علیها) بیان کرد.

حضرت زهرا (سلام الله علیها) پرسید: ای پدر! پاداش کسی که بر مصایب دخترم زینب (سلام الله علیها) گریه کند کیست؟ پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود:پاداش او همچون پاداش کسی است که برای مصایب حسن و حسین (علیه السلام) گریه می‌کند.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




آیاتی که در شأن امام حسین(ع) نازل گردید

نام مبارک امام حسین علیه السلام با محرّم پیوند خورده و جان فشانی او و 72 یار باوفایش، به محرم، روح و حیات دمیده است و این ماه برای شیعیان و عاشقان سید و سالار شهیدان از سال 61 هـ . ق تا به حال، ماه حزن و اندوه بوده است.

کربلا، نامی است که از گذشته های دور به یادگار مانده. از آن زمان که حضرت ابراهیم علیه السلام در مسیر هجرتش از سرزمین «اُور» به مکّه، پس از عبور از کناره رود فرات به سرزمین پُر برکت کربلا رسید و در آنجا به عبادت خداوند پرداخت.1

واژه کربلادرباره این واژه سخنان و گفته های فراوانی وجود دارد؛ کربلا به یک معنا سرزمین بلا و مصیبت خوانده شده است. این واژه ترکیب شده از «کار» به معنای نجات و «بلاه» به معنای حیات و اَمان؛ یعنی: یافتن حیات. این مفهوم2 هماهنگ با روایتی است که می گوید: کربلا، بقعه ای است که خداوند در آن نوح و کسانی را که به او ایمان آورده بودند، نجات داد.3

کربلا به زبان آرامی به معنای «سرزمین خدا» است.4 در قرآن کریم خداوند نجات حضرت موسی علیه السلام، هارون و قوم بنی اسرائیل را از دست فرعون و ظلمهای او در حقّ ایشان، با تعبیر «کَرْب» (نجات از بلای عظیم) بیان می کند: وَ نَجَّیناهُما وَ قَوْمَهُما مِنَ الْکَرْبِ الْعَظیمِ صافات/115. واژه کَرْب، چهار بار در قرآن مجید آمده است.5

اوصاف امام حسین علیه السلامقرآن کریم، انبیای الهی را هدایتگر مردم به امر الهی در پرتو صبر و یقین و عبادت معرفی می کند: وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَینا إِلَیهِمْ فِعْلَ الْخَیراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ ایتاءَ الزَّکاةِ وَ کانُوا لَنا عابِدینَ أنبیاء/73؛ وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِایاتِنا یوقِنُونَ سجده/24.

امام حسین علیه السلام مظهر این وصف برجسته انبیای الهی است. از این رو، پیامبر اکرم او را مصباح و چراغ فروزان هدایت معرفی کرده است: «إنّ الحسین مِصباحُ الهدی و سَفینَةُ النّجاةِ»6.

1. امر به معروف: قرآن می فرماید: شما بهترین امّت هستید، در صورتی که امر به معروف و نهی از منکر کنید: کُنْتُمْ خَیرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ آل عمران/110.

حضرت سیدالشهدا نیز در هدف از قیام خود می فرماید: من برای احیای امر به معروف و نهی از منکر خروج کردم؛ « إنّما خَرَجْتُ بِطَلَبِ الإصلاحِ فی أُمَّةِ جَدی محمد أُرید أن آمُر بالمَعروف وَ انهی عَنِ المُنکر».7

2. معلّم عزّت و عمل صالح: قرآن مجید می فرماید: هر کس خواهان عزّت است، عزّت در پرتو ایمان و عمل صالح پدید می اید: مَنْ کانَ یریدُ الْعِزَّةَ فَلِلّهِ الْعِزَّةُ جَمیعًا إِلَیهِ یصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیبُ وَ الْعَمَلُ الصّالِحُ یرْفَعُهُ فاطر/10. امام حسین علیه السلام در قیام خود در کربلا، طالب عزّت بود و گریزان از ذلّت: «هَیهاتَ منِّی الذّلّة».8

3. معلّم ایثار و انفاق: لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ آل عمران/92؛ به مقام نیکان نایل نمی شوید، مگر با انفاق برخی چیزهایی که دوست دارید. امام حسین علیه السلام در روز عاشورا تمام آنچه را که در اختیار داشت و همه آنها محبوب او بود، در راه خدا انفاق کرد.

4. صاحب نفس مطمئنّه: یا ایتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ؛ ارْجِعی إِلی رَبِّکِ راضِیةً مَرْضِیةً؛ فَادْخُلی فی عِبادی؛ وَ ادْخُلی جَنَّتی فجر30-27. امام صادق علیه السلام فرمودند: سوره مبارک فجر را در نمازهای واجب و مستحب بخوانید؛ زیرا این سوره مبارک در شأن امام حسین علیه السلام است. شخصی علّت آن را جویا شد، حضرت در پاسخ فرمودند: به دلیل آنکه امام حسین علیه السلام صاحب نفس مطمئنّه بود که خداوند از او راضی و او از خداوند راضی بود. (و یکی از مصادیق بارز این آیه شریف، امام حسین علیه السلام است)9

5. خوف و خشیت الهی: قرآن مجید در وصف انبیا می گوید: پیامبران پیشین کسانی بودند که در تبلیغ رسالت الهی، از خدا می ترسیدند و از هیچ کس دیگر هراسی نداشتند: الَّذینَ یبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللّهِ وَ یخْشَوْنَهُ وَ لا یخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاَّ اللّهَ أحزاب/39. امام حسین علیه السلام نیز دارای این دو خصیصه برجسته است:

1. تنها از خداوند می ترسید. در دعای عرفه می فرماید: « اللهم اجْعلنی أَخشاکَ کَأنّی أراک»؛ خدایا! مرا آن گونه قرار ده که از تو بترسم، آن سان که گویی تو را می بینم.

2. از غیر خدا نمی ترسید. امام حسین علیه السلام می فرماید: اگر در دنیا، هیچ پناهگاهی نداشته باشم و کسی مرا حمایت نکند، من با یزیدبن معاویه بیعت نخواهم کرد: «لَو لَم یکُن لِی مَلْجَأَ وَ لا مَأوی لَما بایعْتُ یزیدُبنُ مُعاویة»10 آزمونی بالاتر از آزمون حضرت ابراهیم: وَ إِذِ ابْتَلی إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِمامًا بقره/124؛ و (یاد آور) هنگامی که ابراهیم را خداوندش، با کلماتی بیازمود و او (ابراهیم) در همة آنها موفّق شد (آنها را به اِتمام رساند). خداوند گفت: تو را امام مردم قرار می دهم … .

آزمونهای ابراهیم علیه السلام عبارت بودند از: امتحان ذبح اسماعیل، ساکن کردن هاجر و نوازش اسماعیل در جوار کعبه در سرزمین بی آب و گیاه و آزمون او در لحظه فرو افتادن در آتش نمرودیان و … .

کسی که به حماسه های عظیم عاشورا چشم بیندازد، دشوارتر بودن آزمونهای حضرت حسین علیه السلام را لمس می کند:

ـ به قربانگاه بُردن جوان و نورس و خردسال شیر خوار

ـ اِسکان زنان و کودکان در قلب سی هزار انسان شیفته زندگی زوال پذیر دنیا

ـ اِتّکا و اِتّکال به خداوند، حتّی در قتلگاه در قالب نیایش عاشقانه و رضایت مندانه.

و دهها آزمون دشوار دیگر که در واژه واژه این تاریخ درخشان رخ می نماید.

بخشی از اسرار توجّه دادن مردمان به این روز و این حادثه، همین پایداری بر پاکی و بروز غیرت و هویت انسانی و اسلامی و پیامهای بی شماری است که در این واقعه بروز دارد.

6. پیشتازی و پیش دستی در نیکیها: فَاسْتَبِقُوا الْخَیراتِ مائده/48 ؛ در خوبیها بر یکدیگر پیشی بگیرید.

در روایت معروفی آمده است: «بالاتر از هر نیکی، نیکی دیگری هست؛ اما اگر که انسانی در راه خدا به شهادت برسد، بالاتر از آن چیز دیگری نیست.» این خیر بزرگ شهادت، آن چنان جلوه گری می کرد و مشتاقان را به سبقت از یکدیگر در عرصه آسمانی نینوا می کشانید که تا یاران امام حسین علیه السلام زنده بودند، اجازه نمی دادند که یک نفر از خاندان بنی هاشم، پای به میان بگذارد و فرزند برومند حسین، علی اکبر، در میان بنی هاشمیها سبقت می گرفت و هر کدام بر دیگری پیشی می جستند.

به راستی، شایسته است که عاشقان و یاران حسینی نیز از سیره اصحاب آن امام همام الگو بگیرند؛ «تو خود حدیث مفصّل بخوان از این مُجمل».

7. عارف به قرآن: سیدالشهداء علیه السلام فرمود: القرآن ظاهرهُ أَنیقُ و باطِنُه عَمیقٌ؛ قرآن، ظاهرش زیبا و شگفت انگیزست و باطنش ژرف و عمیق.11

همان طور که قرآن صامت از ظاهری شگفت و باطنی ژرف برخوردار است، وجود امام حسین علیه السلام به عنوان قرآنی ناطق از همین شگرفی و ژرفی در ظاهر و باطن و صورت و سیرت برخوردار است و ما در زیارت ناحیه مقدّسه در اوصاف آن امام می خوانیم: «و عَظیم السّوابق …»12؛ تو دارای برتریهای با عظمت هستی.

8. دوستدار واقعی قرآن: امام حسین علیه السلام می فرماید: «خدا می داند که من نماز و تلاوت قرآن را دوست می دارم».13 در شب عاشورا که امام حسین علیه السلام به تلاوت قرآن مشغول بود، گروهی از لشگریان پسر سعد برای اطّلاع از احوال امام حسین علیه السلام و یاران از او نزدیک خمیه ها آمدند و ملاحظه کردند که امام با یک صورت ملکوتی و جذّاب ؛ ایاتی از سوره آل عمران را تلاوت می کند.14 امام حسین علیه السلام در ظهر عاشورا نیز در بحبوحه جنگ، نماز را به همراه یارانشان در کربلا اقامه می کنند.

9. اِحیاگر قرآن: از آنجا که قرآن کریم بعد از پیامبر به دست اُمویان و عوامل آنها مطابق میل و منافعشان تفسیر می شد، امام حسین علیه السلام رسالت اِحیای قرآن را با پیام بلند عاشورا آغاز کرد. این بار قرآن از حنجره امام حسین علیه السلام تلاوت شد و رسوم جاهلیت را در هم شکست و خفقان جامعه آن روز مسلمانان را از بین بُرد و ایشان را از خواب غفلت بیدار کرد. خود ایشان درباره احیاگری قرآن می فرماید: «شما را به زنده ساختن ایات قرآن و از میان بُردن بدعتها فرا می خوانم. اگر دعوت مرا بپذیرید، به راه راست و هدایت خواهید رسید.»15

پی نوشت ها:1. فی رحاب ائمه اهل البیت، ایت الله محسن امین، ج3، ص 101.

2. معجم علامات آشوری، شماره 366.

3. بحارالانوار، ج 101 ، ص 33.

4. القرآن و علم الآثار، سیدسامی البرری، ج 1، ص 25 ـ 23.

5. صافات/ 76، 115؛ انعام 64/ انبیاء 76.

6. بحارالانوار، ج 36، ص 205.

7. نفس المهموم، ص 45.

8. بحارالانوار، ج 45 ، ص 83.

9. همان، ج 24 ،ص 93.

10. همان، ج 89 ص 328.

11. همان ج 44 ، ص 329.

12. نفس المهموم ص 7.

13. العترت و القرآن، ص 97.

14. الإرشاد و المفید، ج 1 ،ص 232، 601.

15. کلمات قصار امام حسین علیه السلام، ابوالقاسم حالت، ص 75.

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت




دخـترک شاید نمی داند و بد حجـــابے می کند تـو کــــه میدانـــی نگـــــاه نکـــــن!
پســـرک شاید نمیداند و نگـــــاه می کـــند تـــو کـه میــــدانـے خـودت را بپـوشان!
دخــترجان! گـناه تو نگـاه پسـر را به دنــبال دارد
پســـرجان، نگـاه تو ترویــج می دهد این بی حجــابی‌ها را
هـر دوی شـــما مسـئولید!
کُلُّ أُولَٰئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولا
همه مسئولند…

موضوعات: حجاب  لینک ثابت




آیا میدانید: کاروان امام حسین (ع) در 28 رجب سال 60 هجری از مدینه حرکت کرد و سوم شعبان به مکه رسید

آیا میدانید: کاروان امام حسین (ع) 2 روز درمدینه ، 4 ماه و 10 روز در مکه ، 23 روز در راه ، 10 روز درکربلا ماند

آیا میدانید: کاروان سالار شهیدان 18منزل به منزل طی نمود و در روز دوم ماه محرم سال 61 هجری به سرزمین کربلا رسید

آیا میدانید: امام حسین (ع) 11 سال امامت نمود

آیامیدانید: امام حسین (ع) 58 سال عمر نمود

آیا میدانید: سرمبارک امام حسین بر روی نیزه سوره کهف وآخرین آیه سوره شعرا را میخواند وسیعلم الذین ظلموا…..

آیا میدانید: 51 سال بعد از رحلت رسول اکرم (ص) واقعه عاشورا اتفاق افتاد

آیا میدانید: شهدای کربلا از اولاد ابیطالب اسم شان در ناحیه مقدسه آمده 17 نفر هستند

آیا میدانید: دونفر از فرزندان امام حسین بنام های علی اکبر وعلی اصغر در روز عاشورا شهیدشده اند وحضرت رقیه درسوریه شهید شده است

آیا میدانید: سه نفراز فرزندان امام حسن مجتبی (ع) بنام های ابوبکر ، عبدالله ، قاسم به شهادت رسیدند

آیا میدانید: ازفرزندان مسلم ابن عقیل ومادرشان رقیه دخترحضرت علی(ع) بنام های محمد وابراهیم به شهادت رسیدند (تهیه وتنظیم وتایپ: حسن شکری)

آیا میدانید:
آیا میدانید: دونفر از فرزندان حضرت زینب(س) بنام های محمد و عون در روز عاشورا در رکاب دائی شان امام حسین به شهادت رسیدند

آیا میدانید: امام حسین به بالین هفت نفر از شهدا پیاده رفتند : مسلم ابن عوسجه – حسد – واضح رومی – جون ( برده بودند) ابوالفضل – علی اکبر – قاسم

آیا میدانید: بعد ازشهادت امام حسین (ع) 33 زخم نیزه و 34 ضربه شمشیر غیر از زخم های تیر دربدن مبارک ایشان بوده است

آیا میدانید: اولین شهید هاشمی ، علی اکبر بوده است
آیا میدانید: اولین شهید غیر هاشمی ، عبدالرحمن ابن عمیر بوده است

آیا میدانید: سه نفر از شهدا بنام های حضرت ابوالفضل ، علی اکبر ، عبدالرحمن ابن عمیر بدنشان قطعه قطعه شد

آیا میدانید: القاب امام حسین (ع) سیدالشهدا ، ثارالله ، ابا عبدالله بوده است

آیا میدانید: همسران امام حسین (ع) ، ام لیلا مادر علی اکبر ، رباب دخترامرالقیس مادر علی اصغر وسکینه ، شهربانو دختر یزدگردسوم مادر امام سجاد بوده اند

آیا میدانید: ازفرزندان ام البنین در روز عاشورا به نام های حضرت ابوالفضل 34 سال ، عبدالله 25 سال ، عثمان 21 سال ، جعفر 19 سال شهید شده اند

آیا میدانید: حضرت ابوالفضل(ع) دارای همسری بنام لبابه ودوفرزند بنام های عبیدالله وفضل داشت ، یکی از علتهای که نام عباس ابوالفضل بوده به معنی پدر فضل ودیگربه معنی پدر همه خوبی ها ، حضرت ابوالفضل درسن چهارده سالگی لباس پدرش اندازه او بوده است ، علمدار امام حسین بود ، درجنگ صفین هم بعنوان ساقی بوده است ، مشاور نظامی پدر بوده است ، 9 سال در عصر امامت برادرش امام حسن مجتبی ، 11 سال ازعمرش درزمان امام حسین (ع) ودرزمان شهادت پدرش امام علی (ع) 14 سال بوده است
منبع : کتاب سحاب رحمت - تهیه وتنظیم وتایپ: حسن شکری
آیا میدانید: درخصوص شهدای غیر هاشمی درکربلا

آیا میدانید: عبدالله ابن یقطر این شهید همزاد امام حسین است ومادرش به امام حسین شیرداد واین شهید را رضیع الحسین می خواندند

آیا میدانید: ابوشعشا از تیرانداز ماهر کوفه بوده واز سپاه عمرابن سعد خارج شد و در روز عاشورا 100 تیر به سوی دشمن پرتاب کرد وتنها 5 تیرش به خطا رفت

آیا میدانید: ابوثمامه صاعدی مسئول جمع آوری کمک های مالی واسلحه در کوفه برای مسلم ابن عقیل بوده واعلان وقت نماز ظهر را به یاد امام حسین آورد

آیا میدانید: حجاج ابن مسروق درتمام اوقات نماز موذن امام حسین از مدینه به مکه وازمکه به کربلا بوده است

آیا میدانید: زهیر سنی مذهب بوده واز نیروهای باج گیر کوفه بوده که در روز عاشورا دروقت نماز امام حسین به دعوت امام حسین به کربلا آمد و تمام تیرها را به جان خرید

آیا میدانید: عمران کلبی این شهید از قبیله ای بوده که نیمی مسلمان ونیمی دیگر مسیحی بودند او ومادرش به دعوت امام حسین به کربلا آمدند ومسلمان وشهیدشد

آیا میدانید: نافع ابن هلال راز نگهدار ، قاری قرآن ، کاتب حدیث ، ودر وقایع عاشورا مثل خبرنگار همه رامکتوب نمود ودرحالیکه زخمی شده بود اسیرشد وبه فرمان عمرابن سعد سرش را از تن جدا نمودند

آیا میدانید: واضح رومی این شهید ترک زبان بوده و پیاده می جنگید

آیا میدانید: وهب این شهید مادر وهمسرش هردو مسیحی بودند وبه دعوت امام حسین به کربلا آمدند ومسلمان وشهید شدند

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




منظور از نفسى كه دشمن انسان است، آن دسته از گرايشهايى است که
1- پيامبر فرمود:
دشمن ترين دشمنان تو، نفس توست كه بين دو پهلويت قرار گرفته. بحارالانوار، ج 70، ص64.
﴿ صفحه 119﴾
كه مانع ترقى روح انسان و تقرّب به سوى خداست.
خداوند روح انسان را در جايگاهى قرار داده كه مى‌تواند از آن تنزل كند و نيز مى‌تواند ترقى كرده و به عالم بالا صعود و عروج كند?
نفس در علم اخلاق و روايات عاملى است كه انسان را تنزل مى‌دهد و ويژگى هاى پست و ضد ارزشها را در او جاى مى‌دهد. و در مقابل گرايشهايى كه موجب تعالى انسان مى‌شود،
برخاسته از عاملى است به نام عقل كه روح را پرواز مى‌دهد و به خدا نزديك مى‌كند.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




قاطعیت و سازش ناپذیری حضرت اباعبداللّه الحسین علیه السلام در مبارزه با فساد، انحراف و استبداد همواره الهام بخش انسان های آزاده در طول تاریخ بوده است. امام حسین علیه السلام با شجاعت تمام از دین و حقانیت خود دفاع کرد و هرگز خواری بیعت با یزید را نپذیرفت. او برای دفاع از دین و احیای ارزش های اسلامی، رنج ها و مصیبت ها را به جان خرید و تا مرز شهادت ایستادگی کرد.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




یاری دهندگان امام زمان(ع)
 
بيشتر ياران امام مهدي(ع) از جوانان هستند. براي آشنايي شما، گروه هاي ياريگر امام زمان(ع) را از زبان امام صادق(ع) معرفي مي کنيم.
1.فرشتگان
 دسته ها وگروه هاي مختلفي از فرشتگان در هنگام ظهور به ياري امام مهدي(ع) مي آيند.در اين زمينه امام صادق(ع) فرمودند: «ملائکه ي منزلين،ملائکه ي کروبين و ملائکه ي مقربين، امام مهدي(ع) را ياري مي کنند».(1) و در جاي ديگر فرمودند: «زماني که او قيام نمايد، فرشگان بدر،فرود خواهند آمد که تعدادشان 5هزارنفرند».(2)
2.جنّيان

 جالب است بدانيد که حتي #جن ها هم به امام مهدي(ع) کمک مي کنند. امام صادق(ع) به «مفضل بن عمر» -يکي از شاگردانشان - فرمودند: «مؤمنان جن، او را ياري خواهند کرد»، عرض کرد: «آيا[در زمان ظهور] ملائکه و جن براي مردم ظاهر مي شوند؟» فرمودند: «بلي، به خدا قسم! با ايشان گفت وگو مي کنند، مانند اين که شخصي با اهل و عيال خود صحبت مي نمايد».پرسيد:«[آيا جنييان ]همراه او مي روند؟»فرمودند: «بلي، والله،اي مفضّل!ايشان مابين کوفه و نجف فرود مي آيند و تعدا اصحابش از ملائکه چهل وشش هزار و از جنيان شش هزار است و در روايت ديگر فرمودند:عدد ايشان ،به تعداد فرشته ها ،چهل و شش هزار خواهد بود».(3)
3. ياران خاص امام مهدي(ع) (فرماندهان)
♻حتماً درباره ي 313 نفر يار امام مهدي(ع) سخنان بسياري شنيده ايد. امام صادق(ع) فرمودند:«خداوند313 نفر اصحابش را بدون قرار قبلي،مانند ابر پاييزي، جمع مي کند. پس در ميان رکن و مقام با او بيعت مي کنند».(4)
4. بانوان
 در زمان صدر اسلام، گروهي از زنان به ياري پيامبر(ص) مي آمدند.در زمان ظهور هم گروهي از زنان به امام زمان (ع) کمک مي کنند و جزو يارانشان هستند.امام صادق(ع) در اين باره فرمودند:«با قائم سيزده زن خواهند بودکه مجروحان را مداوا و مريض ها را پرستاري مي کنند؛ چنان که با پيامبر(ص) بودند».(5) البته در روايات مختلف از حضور 50 زن بين ياران امام مهدي(ع) سخن به ميان آمده است.
5. راجعون
 گروه پنجم ياريگران امام زمان(ع) افرادي خاص هستند که در گذشته زندگي مي کرده و از دنيا رفته اند و به هنگام ظهور به اين دنيا باز مي گردند. به اين گروه راجعون مي گويند.
امام صادق(ع) در اين باره مي فرمايند:
«هرگاه قائم قيام نمايد27نفر را از پشت کعبه (کوفه)بيرون مي آوردکه 15نفراز قوم موسي(ع)هستند که مردم را به حق هدايت مي کردند؛ هفت نفر از اصحاب کهف،يوشع بن نون- وصي موسي(ع)-مؤمن آل فرعون،سلمان فارسي، مالک اشتر و ابودجانه ي انصاري».(6)
6. امام حسين (ع)و يارانشان
 برطبق روايات، اولين کسي که پس از ظهور به اين دنيا باز مي گردد،امام حسين(ع)هستند.امام صادق(ع) درباره ي ياري سيدالشهداء(ع) و يارانشان به امام زمان(ع) مي فرمايند:«امام حسين(ع) ظاهر مي شود با 12000صديق و72تن اصحاب ايشان در کربلا».(7)
7. منتظران
  «مفضّل»مي گويد:«روزي نزد حضرت صادق(ع) از قائم (ع) وکساني که در انتظار ايشان از دنيا رفتند، يادي کرديم. آن حضرت فرمودند:«هرگاه قائم قيام کند به نزد قبرمؤمن مي آيند و به او مي گويند:اي فلاني!صاحب تو ظهور کرده.اکنون اگر مي خواهي برخيز و به او ملحق شو و اگر مي خواهي همچنان در رحمت وکرامت حق بمان».(8)
8.مؤمنان
 درباره ي ياري مؤمنان به امام مهدي(ع) حضرت صادق(ع) فرمودند:«ارواح مؤمنان درجنان به زيارت آل محمد(ص) مي روند وبا ايشان از خوردني ها و نوشيدني ها استفاده مي کنند و در مجالس آن ها حاضر مي شوند و با ايشان صحبت مي کنند تا روزي که قائم ما قيام کند؛ خداوند آن ها را بر مي انگيزاند.پس با آن حضرت همراه مي شوند ودسته دسته به او لبيک مي گويند».(9).
9.پيامبران
♻همان طور که در دوران غيبت کبرا،حضرت خضر(ع) جزو هم نشينان امام مهدي(ع) هستند،در دوران ظهور هم انبياي الهي به ياري ايشان مي شتابند که نمونه ي بارز آن ها حضرت عيسي(ع) است که پس از نزول ازآسمان در نماز هم به امام ،اقتدا مي کنند.
10.ايرانيان

 درباره ي ايرانيان ونقش آن ها در ظهور، روايات بسياري از معصومان(ع) به دست ما رسيده است که در اين باره امام صادق(ع) فرمودند:«خوشا به حال طالقان!که براي خدا در آن گنج هايي است؛ ولي نه از طلا و نقره،بلکه مرداني است که خدا را به حق شناخته اند. آن ها ياوران مهدي(ع) درآخر الزمان هستند».(10)
11.سپاه ترس
♻از شباهت هاي ديگر امام مهدي(ع) به پيامبر(ص) اين است که ايشان هم به مانند جدشان به وسيله ي ترس و رعب ياري مي شوند. امام صادق(ع) در اين باره مي فرمايند:
«قائم ما با سپاه ترس ياري و به وسيله ي کمک الهي تأييد شده است و زمين براي او، در هم پيچيده مي شود و تمام گنج هاي خود را براي او آشکار مي کند…»(11).

پی نوشت ها :
1. غيبت نعماني،ص153.
2. غيبت نعماني،ص243.
3. الزام الناصب،ج2،ص264.
4. بحار،ج52،ص306.
5.اثبات الهداه،ج3،ص575.
6. الزام الناصب،ج2،ص284.
7. بحار،ج53،ص6.

موضوعات: امام زمان (عج)  لینک ثابت




ایت الله بهجت
به آنچه می دانی عمل کن
اگر کسی هر چه می داند زیر پا نگذارد و در هر چه نمی داند توقف کند و احتیاط کند ، تا زمانی که بداند ، کار تمام است . اما اگر معلومات را زیر پا گذاشت و درمجهولات ، هیچ مقید نشد و به هر طرف رفت ، به مقصود نمی رسد . پس همین که انسان به معلوماتش عمل کرد ، دیگر حالت منتظره ای ندارد ،بقیه بر عهده ی خداست

موضوعات: کلام آیت الله بهجت  لینک ثابت




تسبیح گرفتن از تربت امام حسین علیه السلام

امام صادق علیه السلام می فرمایند:
  من کانت معه سَبْحَة من طین قبر الحسین علیه السلام کتِبَ مُسَبِّحا وان لَمْ یسَبِّحْ بِها .   فرهنگ عاشورا: ص 113.
هر کس که همراه داشته باشد تسبیحی که از خاک قبر امام حسین علیه السلام درست شده باشد جزء تسبیح گویان به حساب می آید ولو ذکر و تسبیح نگوید. و در روایتی دیگر از حضرت امام کاظم علیه السلام است که :
  لا یستغنی شیعتنا عن اربعة… وسَبْحَة من طین قبر الحسین علیه السلام فیها ثلاث و ثلاثون حَبَّةٍ   بحارالانوار: 85 / 333.
می فرمایند : شیعیان ما از 4 چیزی بی نیاز نیستند که یکی از آن ها همراه داشتن تسبیح است که از خاک قبر حسین علیه السلام درست شده باشد که تعداد دانه های آن 33 تا باشد. از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمودند :
  مَنْ اراد سبحة من تربة الحسین علیه السلام مرة واحدة بالاستغفار أو غیره کتب اللّه سبعین مرّة . -   من لایحضره الفقیه : 1 ، ص 268.
حضرت می فرمایند کسی که با تسبیحی که از تربت حسین علیه السلام درست شده است یک مرتبه استغفار کند ثواب هفتاد مرتبه استغفار برای او نوشته می شود. در حدیثی دیگر راجع به فضیلت تسبیح گفتن با تربت حضرت سیدالشهداء علیه السلام نقل شده است که امام معصوم علیه السلام فرمودند:
  من ادار تربة الحسین علیه السلام فی یده و قال: سبحان اللّه و الحمدللّه و لا اله الا اللّه و اللّه اکبر. مع کل حبّة، کتب له ستة آلاف حسنة و محی عنه ستة آلاف سیئة و رفع له ستة الاف درجة .   تهذیب: 6 ، ص 75 باب 22 ، ح 16.
می فرمایند کسی که با تسبیح تربت حضرت سیدالشهداء ذکر سبحان اللّه و الحمدللّه و لا اله الا اللّه و اللّه اکبر را بگوید در مقابل هر عدد از دانه های تسبیح 6 هزار حسنه برای او نوشته می شود و 6 هزار گناه از او بخشیده می شود و 6 هزار درجه بر درجات او افزوده می شود.
  عن الصادق علیه السلام : قال: ان الحور العین اذا ابصرن بواحد من الاملاک یهبط الی الارض لامر ما یستهدین منه السبح و التربة من طین قبر الحسین علیه السلام .   وسائل الشیعة : 8 ، ص 313 ؛ بحار الانوار : 85 ، ص 334 ، ح 18.
امام صادق علیه السلام فرمودند هرگاه ملائکه به زمین نازل می شوند حورالعین از آن ها خواهش می کنند تا تسبیح و تربت قبر حسین را برای آن ها هدیه ببرند.

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




از عرش از میان حسینیه‌ی خدا
آمد صدای ناله‌ی «حیّ علی العزاء»

جمع ملائکه همه گریان شدند و بعد
گفتند تسلیت همه بر ساحت خدا

جبریل بال خدمت خود را گشود و گفت
یارب! اجازه هست شوم فرش این عزا؟

آدم زجنت آمد و ناله‌کنان نشست
در بزم استجابت بی‌قید هر دعا

او که هزار بار به گریه نشسته بود
یک «یا حسین» گفت و همان لحظه شد به پا

آری تمام رحمت خود را خدا گرفت…
گسترد بر محرم این اشک و گریه‌ها

آن‌گاه گفت: روضه بخوان «أیّها الرسول»
جانم فدای تشنه لب دشت کربلا

روضه تمام گشت ولی مادری هنوز
آید صدای گریه‌اش از بین روضه‌ها

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




آماده باش مقـــــصد ما در سفر یکی ست
سرهایمـان جداست ولی بال و پر یکی ست
این ها برای کشـــتن ما صف کشیده ند
از هر کـــــجای دشت بپرسی خبر یکی ست


دار و ندارمان همه در بین خـــــیمه هاست
آتش که شعله ور بشود خشک و تر یکی ست
حتی به روی اکـــــبر من تیغ می کشند
با اینکه با پـیامبر از هر نظر یکی ست


تنها به این گناه که فرزند حیـــــدریم
تنـــها به این دلیل که ما را پدر یکی ست
آیا کسی نمانده که یاری کند مـرا
اینجا میان این همه لشـــکر اگر یکی ست


عـــــباس من برادر من نور چشـــــم من
طرز مـصاف کردن تو با پدر یکی ست
تـنها رجز بخوان و بگو یا علی مدد
در چـشم شیر، یک نفر و صد نفر یکی ست


چشم انتظار آمـــدنت از شریعه ند
حالا دعای اهل حـــرم بیشتر یکی ست
شــــمشیرها به دور تنت حلقه می زنند
چون جمع تـــیغ ها همگی ضــربدر یکی ست


بعد از من و تو زیــنب اگر نشنود بدان
خـــونین بدن زیاد ولی خون جـــــگر یکی ست
از بس حروف پـــیکر پاکت مقطعه ست
پائین پای مرقـدو بالای سر یکی ست
غرق سـتاره است تن من ولی هنوز
در آسـمان بی کسی من قمـر یکی ست

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :
مَن أصبَحَ وأمسى والآخِرهُ أكبرُ هَمِّهِ جَعلَ اللّه ُ الغِنى في قلبِهِ، وجَمَع لَه أمرَهُ،ولَم يَخرُج مِن الدُّنيا حتّى يَستكمِلَ رزقَهُ . ومَن أصبحَ وأمسَى والدُّنيا أكبرُ هَمِّهِ جَعَلَ اللّه ُ الفَقْرَ بينَ عينَيهِ، وشتَّتَ علَيهِ أمْرَه، ولَم يَنَلْ مِن الدُّنيا إلّا ما قُسِمَ لَهُ .
بحار الأنوار : 77/151/104 .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :
هر آن كس كه در شب و روز، بزرگترين همّش آخرت باشد ، خداوند بى نيازى را در دل او جاى مى دهد و كارش را سامان مى بخشد و از دنيا نمى رود مگر وقتى كه روزى اش را كامل دريافت كرده باشد. و هر آن كس كه شب و روز، بزرگترين همّش دنيا باشد، خداوند فقر را در بين دو چشم او قرار مى دهد (هميشه چشمش گرسنه دنيا است) و كارش را پريشان مى سازد و از دنيا به چيزى بيش از قسمت خود نمى رسد.

موضوعات: روایات  لینک ثابت




مبارزه با نفس به انسان حکمت می‌دهد/لقمان علاوه بر حکمت، عصمت هم یافته بود
امام صادق(ع) در ادامه روایت، می‌فرماید: لقمان نزدیک نمی‌شد مگر به چیزی که نفعش در آن باشد. (تبعیت کردن از هوای نفس به ضرر انسان است و نفع انسان در مخالفت با هواس نفس است) به همین دلیل (یعنی به دلیل فراگیری دانش مبارزه با نفس و ممارست در جهاد با نفس و …) به لقمان حکمت و عصمت داده شد؛
 وَ كَانَ لَا يَظْعَنُ إِلَّا فِيمَا يَنْفَعُهُ- فَبِذَلِكَ أُوتِيَ الْحِكْمَةَ وَ مُنِحَ الْعِصْمَةَ.
تفسیر قمی جلد 2ص 162

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




بوی اسپند ز ماتمکده ها می آید
بوی سیب از حرم خون خدا می آید
همه جا پر شده از زمزمه وای حسین
ماه جانبازی شاه دو سرا می آید

کعبه گشته است سیه پوش حسین ابن علی
بوی خون در وسط عرش خدا می آید
وسط عرش شده روضه مظلوم به پا
دم کشتند حسین را ز سما می آ ید
چقدر پیرهن مشکی ماه ماتم
به تن نوکر ارباب ولا می آید
نوحه باز چه شور است روی پرچم ها
روی دیوار حسینیه نما می آید
روضه خوان ها همه دارند گریز گودال
بر سر خواهر او وای چه ها می آید
مقتل سید طاووس چنین آورده
مادری گوشه مقتل به نوا می آید
دم ای وای غریبم چه شده ای مادر
به زبانش وسط دشت بلا می آید
وای از آن لحظه که در زیر سنان و نیزه
زهمان حنجر ببریده صدا می آید
حنجرخشک صدا زد که اخی برگرد
بوسه بر حنجر و حلقوم جدا می آ ید

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




انسانها عاشق شمردن مشکلات هستند، اما لذت هایشان را نمی شمارند !
اگر آنها را هم می شمردند همه می فهمیدند که،
هرکدام باندازه کافی از زندگی لذت برده اند …
حواست باشد
حسابهای اصلی زندگیت را فراموش نکنی!
برخی از این فراموشی ها تحت هیچ شرایطی قابل جبران نیستند
همیشه؛
حساب نعمت هایت را داشته باش ، نه مصیبت هایت
حساب داشته هایت را داشته باش ، نه باخته هایت
حساب دوستانت را داشته باش ، نه دشمنانت
حساب سلامتیت را داشته باش ، نه سکه هایت

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




علامه حسن زاده آملى در مورد راه‌هاى خود سازى چنین توصیه مى فرماید:

1 . تلاوت و بهره مندى از قرآن ؛
2. دائم الوضو بودن ؛
3. اعتدال در خوردن و آشامیدن، یعنى نه آن قدر زیاد بخورد که به شکم درد مبتلا شود،
ونه آن قدر کم بخورد که قدرت بر انجام کارى نداشته باشد؛
4. اعتدال در گفتار:
5. محاسبة نفس؛
6. مراقبه ؛
7. رعایت ادب اسلامى ؛
8. عزلت و گوشه نشینى ؛
9. تهجّد (شب زنده دارى ) ؛
10. تفکر و اندیشیدن
11. یاد خدا در همه حال بودن ؛
12. ریاضت ؛
13. میانه روى در کارها؛
14. تعظیم امر خالق و شفقت با خلق ؛
15. تمسّک به ویژگى‌هاى عبادالرّحمن که قرآن مجید در سورة فرقان، آیات 63ـ 74 برشمرده است.

حسن زاده آملى، نامه‌ها ـ برنامه‌ها، ص 23ـ 26

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




 امام جعفر صادق عليه السلام به فُضَيل فرمودند?
تَجلِسونَ و تُحَدِّثون؟
آیا می نشینید و برای یکدیگر حدیث میخوانید؟
فضیل عرض کرد :بله.
امام علیه السلام فرمودند?
اِنَّ تِلكَ المَجالِسَ اُحِبُّها ، فَاَحيوا اَمرَنا يا فُضَيلُ ، فَرَحِمَ اللّهُ مَن اَحيا اَمرَنا .
من اینگونه مجالس را دوست دارم , پس ای فضیل , امر ما را زنده بدارید , خدا آن کس که امر ما را زنده میدارد , رحمت کند .
يا فُضَيلُ مَن ذَكَرَنا ، اَو ذُكِرنا عِندَهُ ، فَخَرَجَ مِن عَينِهِ مِثلُ جَناحِ الذُّبابِ ، غَفَرَ اللّهُ لَهُ ذُنوبَهُ و لَو كانَت اَكثَرَ مِن زَبَدِ البَحرِ .
ای فضیل , هر کس که ما را یاد کند , یا نزد او از ما یاد شود , پس از چشمش به اندازه بال مگس اشک خارج شود , خداوند گناهان او را می آمرزد , هر چند بیشتر از کفهای دریا باشد .
بحار , ج۴۴ , ص ۲۸۲ , ح ۱۴
 
اميرالمؤمنين عليه السلام میفرمایند

مَنْ أَخَذَ دِينَهُ مِنْ أَفْوَاهِ الرِّجَالِ أَزَالَتْهُ الرِّجَالُ وَ مَنْ أَخَذَ دِينَهُ مِنَ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ زَالَتِ الْجِبَالُ وَ لَمْ يَزُل

هرکس دینش را از دهان افراد (غیرمعصوم) بگیرد دینش را همان افراد ازش می گیرند و هر کس دینش را از کتاب و سنت( احادیث اهلبیت ع )بگیرد، حتی اگر کوه ها از بین بروند دین او از بین نمی رود.

وسائل الشيعة، ج27

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




توصیه های ناب بزرگان در مورد مجلس روضه و اشک بر امام حسین
 
ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻗﺎﺿﯽرحمه الله: ﺩﺭ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﯿﺪﺍﻟﺸﻬﺪﺍ علیه السلام ﻣﺴﺎﻣﺤﻪ ﻧﻨﻤﺎﯾﯿﺪ ، ﺭﻭﺿﻪ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻭﻟﻮ ﺩﻭ ﺳﻪ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﺳﺒﺎﺏ ﮔﺸﺎﯾﺶ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻫﻔﺘﮕﯽ ﻫﻢ ﻧﺸﺪ ﺩﻫﻪ ﺍﻭﻝ ﻣﺤﺮﻡ ﺗﺮﮎ ﻧﺸﻮﺩ.
 
ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻪ ﺑﻬﺠﺖرحمه الله : ﮔﺮﯾﻪ ﺑﺮ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍ ‏ علیه السلام ﺍﺯ ﻧﻤﺎﺯ ﺷﺐ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺳﺖ .
ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ‏رحمه الله : برای رسیدن به عرفان کامل دو راه و دو مکان بیشتر وجود ندارد ؛ یا در حرم اباعبدالله یا در مجلس ابا عبدالله?
شیخ جعفر شوشتریرحمه الله : کسانی که نام این بزرگوار را می شنوند و تغییر حالی در خود نمی بینند، جداً نگران ایمان خود باشند! نام آقا امام حسین علیه السلام محک ایمان است.
آیت الله علامه امینی رحمه الله : به هنگام شنیدن مدایح و مراثی آل محمد چنان بی قرار می شد که بر اثر شادی یا اندوه، زمان و مکان را از یاد میبرد و روحش چنان به پرواز در می آمد که گویی هم اکنون در همان صحنه ای است که اشعار و مدایح و مراثی از آن سخن می گوید.?
آیت الله آشیخ عبدالکریم حائریرحمه الله : روضه خوانی و گریه بر سیدالشهدا علیه السلام عمل مستحبی است که هزار واجب در آن است.
 
حاج میرزا اسماعیل دولابی رحمه الله : محبت و عزاداری برای امام حسین علیه السلام انسان را زود به مقصد می رساند. کلنا سفن النجاه و سفینه الحسین اسرع. همه ی ما اهلبیت کشتی نجاتیم ولی کشتی امام حسین علیه السلام سریعتر است . هنگام عزاداری انسان در دلش را باز میکند و امام حسین علیه السلام داخل میشوند
آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ‏رحمه الله : ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ ﻧﺮﺳﯿﺪ، ﻣﮕﺮ ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﻣﻄﻬﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ علیه السلام ‏ ﻭ ﯾﺎ ﺩﺭ ﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ ﺁﻥ ، «این کتیبه‏ های سیاه که بر در و دیوار حسینیه و محل عزاداری نصب کرده‏ اند، ما را شفاعت می‏کنند».?
ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﮔﻠﭙﺎﯾﮕﺎﻧﯽ‏ رحمه الله : ﺩﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﺎﻡ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺟﺰﺀ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻥ ﻫﺎﯼﺣﻀﺮﺕ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ علیه السلام ﺛﺒﺖ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ .
 
آیت الله بهاءالدینی رحمه الله : دستگاه امام حسینعلیه السلام فوق فقه است… نباید به دستگاه امام حسین علیه السلام اهانت شود، این عزاداری ها احیا کننده نماز و مساجد است
آیت الله سیدعبدالکریم کشمیری رحمه الله : برای امام حسین علیه السلام هر کاری بکنی کم  است
آیت الله بروجردی رحمه الله : به مقداری که امام حسین علیه السلام ، بزرگ و واجب الاحترام است، منسوبین به آن حضرت هم لازم الاحترام می باشند.
 
ﺁﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﮐﻤﭙﺎﻧﯽ‏ رحمه الله : ﺩﺭ ﻣﺠﻠﺲ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﻣﻘﯿﺪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﭘﺎﯼ ﺳﻤﺎﻭﺭ ﺑﻨﺸﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﮐﻔﺶ ﻫﺎﺭﺍ ﺟﻔﺖ ﮐﻨﻨﺪ.

آیت الله شهید مطهری رحمه الله : اگر از ما بپرسند شما در روز عاشورا که حسین حسین میگوییدوبه سر خودتان میزنید چه میخواهید بگویید.باید بگوییم:میخواهیم تجدید کنیم ودر کوثر حسینی روح خودمان را شستشو دهیم خودمان را زنده کنیم از نو مبادی و مبانی اسلام را بیاموزیم. روح اسلام را از نو به خودمان تزریق کنیم ما نمیخواهیم حس امر به معروف و نهی از منکر احساس شهادت احساس جهاد احساس فداکاری در راه حق در ما فراموش شود و روح فداکاری در راه حق در ما بمیرد این فلسفه عاشورا است

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




بهترین فرمول برای ترک گناه
مشارطه، مراقبه و محاسبه است
امام صادق (علیه السلام ) فرمودند: “به بچه هایتان احادیث ما را قبل از اینکه دیگران چیزهای دیگر یاد بدهند یاد بدهید.” یعنی قبلش احادیث ما را یاد بدهید که وارد قلبشان شود تا چیزهای دیگر وارد قلبشان نشود.
امام(ره) در کتاب چهل حدیث فرمولی ارائه می دهد بنام محاسبه ؛ می فرماید شب قبل از آنکه بخوابید محاسبه داشته باشید. امروز از صبح تا شب چه اشتباهاتی را کردم؟ و آیا امروز یک گره از کار کسی باز کردم یا نه؟، چند جا سخن چینی کردید؟ وچند جا نگاه ما، نگاه حرام بود ؟ گوش ما ، حرام شنید؟ دست .
امام صادق (علیه السلام ) فرمودند: “به بچه هایتان احادیث ما را قبل از اینکه دیگران چیزهای دیگر یاد بدهند یاد بدهید.” یعنی قبلش احادیث ما را یاد بدهید که وارد قلبشان شود تا چیزهای دیگر وارد قلبشان نشود?.
امام(ره) در کتاب چهل حدیث فرمولی ارائه می دهد بنام محاسبه ؛ می فرماید شب قبل از آنکه بخوابید محاسبه داشته باشید.
امروز از صبح تا شب چه اشتباهاتی را کردم؟ و آیا امروز یک گره از کار کسی باز کردم یا نه؟، چند جا سخن چینی کردید؟ وچند جا نگاه ما، نگاه حرام بود ؟ گوش ما ، حرام شنید؟ دست و پایمان عمل حرام انجام داده است؟ کجا رفته چقدر رفته ؟ بهترین مثال آن، همان 24 صندوق(ساعت) است؛ یک ساعت یک ساعت کنید، اصلاً خودتان احساس می کنید چه کردید.
صبح اول وقت با خودتان مشارطه داشته باشید
که امروز دیگر مثلا فلان کار را نمی کنم، ولی در عوض این کار را می کنم … گناه ها و حرام ها رو اول باید بشمریم ؛ مستحبات و مکروهات را فعلا رها کنید.
مثلاً برای ترک “غیبت” شرط کند فقط امروز را غیبت نکنم.
چون شیطان خیلی زیرک تر از این حرف هاست. به قول آیت الله شوشتری ، بعد از امام زمان
 عالم ترین موجود روی کره زمین شیطان است. برای هر یک از ما شیطان از راههای مختلفی وارد می شود و اگر ما یک روز صبح شرط کنیم “دیگر از امروز برای همیشه گناه نمی کنم” شیطان نمی گذارد ولی وقتی می گویی” فقط همین امروز” به نظر ناچیز می آید پس شیطان هم میگوید “باشد… یک روز که طوری نمی شود” این توصیه را در کتاب علما داریم. که از این ترفند استفاده کنید تا بتوانید به اصطلاح شیطان را دور بزنید
آقای شوشتری تعبیر زیبایی دارند. می گویند: قبل از آنکه شب بشود آثارش را می بینید. مثلاً شب میلاد امام حسین یک دفعه از شوق اشکت جاری می شود. این اشک را چرا قبلا نداشتی … این می شود جوابت، اتصال برقرار می شود و لامپ وجودت روشن می شود. یک دفعه می بینی در آن شب میلی به مجلس حرام نداری.
بقیه دارند آماده رفتن به مجلس حرام می شوند اما شما می گویید” بروید من نمی دانم چرا دوست ندارم بیایم”
?
همین میل نداشتن به حرام تو را در خلوت خودت می برد، تلویزیون را روشن می کنی می بینی یکی از کانال ها کربلا را نشان می دهد؛ یک سلام می دهی خودت می فهمی که همان لحظه جوابت را حضرت داده است
. آن لحظه رقیق و لطیف می شویم. این همان نتیجه ترک گناه ما در آنروز است.
منبع:
استاد معصومی

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




نفس اماره از شيطان هم سخت تر و با ما دشمن تر است
(1)
 خداوند متعال هم نفس را مذمت مي فرمايد: إنّ النَّفسَ لَأمّارة بالسوء(2) اين نفس انسان را هميشه امر به بديها مي کند.
  اين نفس مثل اسبي سرکش است که اگر به او دهنه نزني تو را به هر سوئي مي کشاند و در آخر تو را به زمين زده و از بين مي برد.
 
ما يکسره به فکر اين کشور و آن کشور هستيم که کجا جنگ شد، کجا صلح کردند، کجا مذاکره کردند، کجا کودتا شد اما هيچ به فکر کشور نفس خودمان نيستيم که مبادا اين نفس کودتا کند و ما را بيچاره کند،
اگر اين نفس بر ما غالب شود ما از حيوانات هم بدتر مي شويم( اولئک کالانعامِ بَل هُم أضَلّ )«اعراف/179»
 
1) حضرت اميرمومنان علي(ع) فرمودند: مَن خالَفَ نَفسَه فَقَد غَلَبَ الشَّيطان. هرکس با نفس خويش مخالفت کند بر شيطان غلبه يافته است.(غررالحکم ص683)
(2)سوره مبارکه يوسف آيه 55

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




چهل گام خودسازي با قرآن  قسمت 1


  اهتمام به دعا و نيايش
” وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُوني
أَستَجِبْ لَکٌمْ إِنّ الّذينَ
يَستَکْبِرون َ عَن عِبادَتي
سَيَدخٌلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ “
و پروردگارتان گفت : مرا بخوانيد و بدانيد که خواندن من عبادت است و اگر بخوانيدم دعايتان را مستجاب مي کنم ، قطعا کساني که از روي تکبر از عبادت من سرباز مي زنند به زودي خوار و ذليل وارد دوزخ خواهند شد .
سوره غافر - آيه 60
☀ امام علي (ع) :
در وصيت به امام حسن (ع) فرمودند : بدان آن کسي که ملکوت و خزائن دنيا و آخرت در دست اوست به تو اجازه داده است تا او را بخواني و اجابت دعاي تو را ضمانت کرده است و به تو فرمان داده است که از او بخواهي تا به تو عطا کند .
☀ امام رضا (ع) :
بزنطي گويد : به حضرت رضا (ع) عرض کردم، من چند سال است که از خدا حاجتي مي خواهم و از تأخير در اجابتش در دلم شبهه اي پديد آمده است .
حضرت فرمودند : اگر من سخني را به تو بگويم آيا به آن اعتماد مي کني ؟
و سپس فرمودند : به خدا بيشتر اعتماد داشته باش زيرا خداوند به تو وعده ي اجابت داده است .
☀ مقام معظم رهبري (مدظله العالي) :

خداي متعال کريم تر از
آن است که باب دعا را باز کند اما باب اجابت را ببندد .
خصوصيت دعا اين است که ايمان را در دل انسان مستقر و ثابت مي کند و خطر زوال ايمان ، با دعا و استمرار توجه به خداي متعال از بين مي رود .
☀ آيت الله فاطمي نيا :
هيچ دعا کننده اي دست خالي بر نمي گردد ، يا عين همان چيزي که خواسته به او داده مي شود ; يا اگر صلاحش نبود ، چيز ديگري چه بسا بهتر از آن مانند طول عمر ، عافيت ، دفع بلا ، عاقبت به خيري و امثال اينها به او داده مي شود ؛ و يا براي برزخ و قيامتش و بالا رفتن درجاتش در آن عوالم ذخيره مي گردد .
منبع :کتاب گام هاي سلوک ، حسن قدوسي زاده
 
 چله ی بندگی   ( بخش  40 گام خودسازی با قرآن )

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




  سوال:  آیا چت کردن با «نامحرم» حرام است
 برخی مراجع در خصوص چت[با نامحرم] فتوا به حرمت داده و گفته اند: با توجه به اینکه ارتباط و نامه نگاری دختر و پسر نامحرم، چه از طریق شبکه اینترنت و چت، چه از راهای دیگر غالباً منشأ فساد است، جایز نیست.
  چت کردن با نامحرم بدون ضرورت اشکال دارد و گناه است
 اکثر مراجع به صورت یک حکم کلی فرموده اند:
 چت کردن همانند دیگر صورت های صحبت کردن زن و مرد یا دختر و پسر نا محرم، اگر مفسده‏اى نداشته باشد و خوف وقوع در حرام نباشد و از روى شهوت صورت نگیرد، اشکالى ندارد.
 آیت الله مکارم: با توجّه به این که این گونه ارتباط ها غالباً منشأ مفاسدى مى‏شود، جایز نیست.
 آیت الله خامنه ای: چت کردن با نامحرم، در صورتی که نیاز و ضرورت در بین باشد و ارتباط چَت بدون قصد لذت و بدون حرف های تحریک کننده و به مقدار ضرورت باشد، اشکال ندارد. اگر ارتباط با قصد لذت جنسی باشد و یا حرف های تحریک کننده گفته شود و یا مفسده ای ایجاد کند، حرام است.
 هم چنین ارتباط عادی با نامحرم درصورتی که ضرورت در بین نباشد، با توجه به این که هر نوع ارتباط «دختر و پسر» نامحرم، چه از طریق شبکه اینترنت و چت و چه از راهای دیگر غالبا منشأ فساد است، جایز نیست.
 تجربه های مکرر نشان داده که رابطه های دختران و پسران دام های شیطان است و پیامد های منفی دارد. هم چنین صحبت کردن های غیر ضروری با نامحرم از مناسب ترین جایگاه های نفوذ شیطان است. ممکن است ناخود آگاه انسان را به روابط غیر اخلاقی سوق دهد.
 مرحوم «آیت الله بهجت»: با توجه به این که ارتباط دختر و پسر نامحرم، بدون ضرورت چه از طریق تلفن، موبایل یا از طریق شبکه اینترنت و چت و چه از راهای دیگر باشد، غالبا منشأ فساد است و جایز نیست. و اگر صحبت ها تحریک کننده باشد، حرام است.
 تجربه های مکرر نشان داده که رابطه ی بین دختران و پسران از دام های شیطان است و پیامد های منفی هم دارد. هم چنین صحبت کردن های غیر ضروری با نامحرم از مناسب ترین جایگاه های نفوذ شیطان است. ممکن است ناخودآگاه انسان را به روابط غیر اخلاقی سوق دهد.
 البته اگر برای ارتباط و صحبت کردن با نامحرم ضرورتی در بین باشد، مانند: سؤال کردن مسائل شرعی از نامحرم و امثال این مورد و قصد لذت و شهوت هم در بین نباشد و مفسده هم نداشته باشد، اشکال ندارد؛ ولی به شرط آن که این نوع ارتباط نیز دوام دار نباشد.
——————

موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت




  شبی از شبها به موسی علیه السلام گفتی که می خواهی او را نصیحت و موعظه کنی.
 موسی علیه السلام خیلی خوشحال شد، او دوست داشت بداند که نصیحت های تو چیست، او می خواست آن را بشنود و به دیگران هم بگوید، نصیحت های تو خیلی با ارزش هستند و اگر همه به آن عمل کنند، حتماً به خوشبختی دنیا و آخرت خواهند رسید.
و تو بار دیگر با موسی علیه السلام سخن می گویی:
1* تا زمانی که یقین نکرده ای همه گناهان تو را بخشیده ام، فکر خود را مشغول عیب ها و گناهان دیگران مکن!
2* تا زمانی که گنجینه های ثروت من تمام نشده است، غم روزی خود را مخور و نگران نباش!
3* تا زمانی که می بینی من همه کارۀ این دنیا هستم به کسی غیر از من دل مبند و فقط امیدت به من باشد.
4* تا زمانی که شیطان زنده است، از دسیسه و فریب های او ایمن مباش.
 (بحارالانوار،جلد13،صفحه344)
(تا خدا راهی نیست، مهدی خدامیان آرانی، صفحه 30)

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




حاج اسماعیل دولابی


هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛

زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

موضوعات: بیانات معنوی  لینک ثابت




 

امام زمان ـ علیه السلام ـ در ضمن توقیع شریف خود فرموده است:‌
«إنّا غیر مهملین لمراعغتکم ولاناسین لذکرکم،‌ ولولا ذالک لنزل بکم اللأواء واستطلمکم الأعداء،‌ فاتقوا الله جلّ جلاله و ظاهرونا علی انتیاشکم من فتنة قد أنافت علیکم.»[7]
«بدرستیکه ما در رعایت امر شما بی‌توجهی ننموده و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم. و اگر این چنین نبود،‌ هرآینه به بلای سخت گرفتار می‌شدید،
و دشمنان، شما را از پی در می‌آورند، پس تقوا پیشه کنید و ما را در نجات خود از فتنه‌ای که شما را احاطه کرده یاری کنید.»
بحارالانوار، ج 53، ص 175
یاری امام زمان ـ علیه السلام ـ در امر دین به چند طریق حاصل می‌شود، که در این‌جا به دوازده کیفیت از مهمترین آن‌ها مختصراَ اشاره می‌کنیم:
کیفیت اول؛ تقوا است، و بر این مطلب شواهدبسیاری است که برخی از آن‌ها را ذکر می‌کنیم:
اول: امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ که در ضمن نامه‌ای به عثمان بن حنیف[1]نوشته‌اند:
«ألا و إن لکل مأموم إماماً یقتدی به، و یستضیئ بنور علمه،‌ ألا و إنّ إمامکم قد اکتفی من دنیاه بطمریه، و من طُعمه بقُرصیه، ألا و إنکم لا تقدروعلی ذلک،‌ ولکن أعینونی بورع و اجتهاد و عفّه و سداد.»[2]
«آگاه باشید! همانا از برای هرکس امام و پیشوائی است که در اعمال و رفتار خود از او پیروی می‌کند، و به روشنائی نور علم او هدایت می‌یابد.
آگاه باشید! امام شما از دنیای خود و از زینت‌های آن به دو جامة ‌کهنه و از خوردنی‌هایش آن به دو قرص نان قناعت کرده‌است.
آگاه باشید! شما توانائی بر این‌گونه رفتار ندارید، ولکن مرا به دوری از محرمات و کوشش در انجام واجبات و به پاکدامنی و پیمودن راه صحیح یاری کنید.»
دوّم: در کتاب «کافی» روایت شده که حضرت امام محمدباقر ـ علیه السلام ـ فرمود:
«أعینونا بالورع، فإنّه من لقی الله عزوجلّ بالورع کان له عند الله عزّوجلّ فرجاً، إنّ الله عزوجل یقول: «مَن یُطِعَ الله وَ رَسُولَهُ، فَأُولئِکَ مَعَ الّذینَ اَنْعَمَ اَللهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَبِیِّن وَالصِّدیقِینَ وَ الشُّهَدَاءَ وَ الصّالِحِینَ وَ حُسْنَ اُولَئِکَ رَفیقَا»[3] فمنا النبیّ ومنّا الصّدیق والشهداء والصالحون.»[4]
« ما را با دوری از محرمات یاری کنید، همانا هرکس خداوند عزّوجل را با داشتن ورع ملاقات کند خداوند در کار او گشایش می‌دهد،
به درستی که خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید:
کسانی‌که خدا و رسول او را اطاعت کنند، با کسانی‌که در جوار قرب الهی از رحمت‌های او برخوردارند یعنی انبیاء و صدیقین و شهداء و صلحاء همنشین خواهند بود.»
3. در همان کتاب از حضرت صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده که فرمود:
«ان شیعة علی خمص البطون، ذبل الشفاة، و اهل رأفة و علم و حلم، یعرفون بالرهبانیة فأعینوا علی ما أنتم علیه بالورع والجتهاد.«[5]
«همانا شیعیان امرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ شکم‌هایشان خالی و لب‌های آن‌ها خشکیده است[6] و آنان اهل رأفت و علم و بردباری هستند،
و به روی گرداندن از اهل دنیا شناخته می‌شوند، پس برای ثبات و استواری در امر ولایت، مرا با دوری از محرمات و کوشش در انجام واجبات یاری کنید.»
چهارم: امام زمان ـ علیه السلام ـ در ضمن توقیع شریف خود فرموده است:‌
«إنّا غیر مهملین لمراعغتکم ولاناسین لذکرکم،‌ ولولا ذالک لنزل بکم اللأواء واستطلمکم الأعداء،‌ فاتقوا الله جلّ جلاله و ظاهرونا علی انتیاشکم من فتنة قد أنافت علیکم.»[7]
«بدرستیکه ما در رعایت امر شما بی‌توجهی ننموده و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم. و اگر این چنین نبود،‌ هرآینه به بلای سخت گرفتار می‌شدید،
و دشمنان، شما را از پی در می‌آورند، پس تقوا پیشه کنید و ما را در نجات خود از فتنه‌ای که شما را احاطه کرده یاری کنید.»
——————————————————————————–
[1] . ایشان یکی از کارگزران حضرت در بصره بود.
[2] . نهج البلاغه فیض، ص 966، ضمن نامة 45.
[3] . سورة نساء،‌آیه 69.
[4] . کافی، ج2، ص 78، حدیث 12.
[5] . کافی، ج2، ص 233، حدیث 10.
[6] . و آن به علت گرسنگی وروزه دار بودن است.
[7] . بحارالانوار، ج 53، ص 175.

 

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




از حموم نمره در اومدیم و نم نم بارون میزد ، خانومی جوون و محجبه بساط لیف و جوراب و … جلوش پهن بود ، رفت جلو و آروم سلام کرد و نصفه بیشتره لیف و جوراباشو خرید … تعجب کردم و پرسیدم : داداش واسه کی میخری ؟
ما که تازه از حموم در اومدیم ، اونم اینهمه !!!
گفت : تو این سرما از سر غیرشتشه که با دستفروشی خرجشو در میاره ، وگرنه میتونست الآن تو یه بغل نرم و یه جای گرم تن فروشی و فاحشگی کنه !!!
پس بخر و بخریم تا شرف و ناموس مملکتمون حفظ شه ، برگشت تو حموم و صدا زد :
نصرت اینارو بزار دم دست مردم و بگو صلواتیه … !!! …
( برگی از دفترچه خاطرات جهان پهلوان تختی )

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




چَشمانِ خیس و ابری ات غم دارد آقا
گلبـرگِ رویـت رودِ شبـنم دارد آقا


دارد نسیـمِ غصه مـی آید ز كـویت
شـالِ عزایـت عطر مـاتـم دارد آقا


مـا یـك دهـه تنـها عـزاداریم امّا
هر روزِ تـو رنـگِ مُحـرّم دارد آقا


مـن آرزو دارم ببینـم چشم هـایم
مثلِ تو خـون با اشك توأم دارد آقا


نـامم گـدا و شُهرتِ مـن نوكر امّا
یـك كـربلائی اولش كم دارد آقا


هر كس دخیلِ دست عباس است امروز
در دستِ خود یك حَبلِ محكم دارد آقا


ای ساقیِ لـب تشنگان جانم اباالفضل
لبـهایِ من این نـوحه را دَم دارد آقا

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




مردی از اصحاب پیامبر صلی اللّه علیه و آله به سخنی معیشت گرفتار شد. همسرش به او گفت: ای كاش به محضر پیامبر صلی اللّه علیه و آله می رفتی و از او چیزی در خواست می كردی.
مرد تنگدست به خدمت پیامبر صلی اللّه علیه و آله آمد و و حضرت از او را مشاهده كرد فرمود: هر كسی از ما بخواهد به او عطا خواهیم كرد و هر كس بی نیازی جوید خداوند او را بی نیاز كند.
مرد فقیر با خود گفت: مقصود او من بودم: سپس به سوی همسرش بازگشت و او را از سخن حضرت خبردار كرد.
همسرش گفت: رسول خدا صلی اللّه علیه و آله هم بشر است(از حال تو خبر ندارد) او را آگاه كن.
آن مرد دوباره به محضر پیامبر صلی اللّه علیه و آله شرفیاب گشت و چون حضرت او را دید فرمود: هر كسی از ما بخواهد به او خواهیم داد و هر كس بی نیازی جوید خداوند بی نیازیش سازد. سه بار این تكرار شد و او به محضر پیامبر صلی اللّه علیه و آله می رفت و بر می گشت: آنگاه رفت و كلنگی عاریه كرد و برای كندن هیزم حركت كرد و قدری هیزم آورد و به مقداری آرد فروخت و آردها را به منزل برد و از آن استفاده كردند. روز بعد هم رفت و هیزم بیشتری آورد و فروخت و. همواره كار می كرد و می اندوخت تا خود كلنگی خرید و گردید. آنگاه به محضر پیامبر صلی اللّه علیه و آله مشرف گردید و به اطلاع او رسانید كه چگونه برای درخواست نزد او آمد و چه جمله ای را از او شنید. پیامبر اكرم صلی اللّه علیه و آله فرمود: كه من گفتم: هر كه از ما بخواهد به او می دهیم و هركه بی نیازی گرداند.
قصه های تربیتی چهارده معصوم ( علیهم السلام)/ محمد رضا اکبری

موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت




” ﻫَﻞ ﻣِﻦ ﻧﺎﺻﺮ ﯾَﻨﺼُﺮﻧﯽ
ﮐﯿﺴﺖ ﻣﺮﺍ ﯾﺎﺭﯼ ﮐﻨﺪ؟ “
ﻭ ﻋﺠﯿﺐ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ
ﻫﺮ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﻟﺒﯿﮏ ﮔﻔﺖ ؛
ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺗﻮ ﯾﺎﺭﯼ ﺷﺪ ﻭ ﺳﻌﺎﺩﺗﻤﻨﺪ
ﻭ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﻣﻐﺒﻮﻥ ﻭ ﺯﯾﺎﻥ ﺩﯾﺪﻩ
ﺁﻗﺎﯼ ﻣﻦ ؛
ﺍﺯ ﻧﺪﺍﯾﺖ ” ﮐﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﯾﺎﺭﯾﺶ ﮐﻨﻢ؟ ” ﻣﯽ ﺷﻨﻮﻡ.
ﻟﺒﯿﮏ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦ ﻭ ﺭﻭﺣﯽ ﻓﺪﺍﮎ
ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﮏ ﯾﺎ ﺍﺑﺎﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦ

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




آتش و آب و آبرو با هم.
هر سه گشتند. در سفر. همراه.


عهد کردند. هر يکى گم شد.
با نشانى ز خود. شود پيدا.


گفت آتش. به هر کجا دود است.
ميتوان يافتن. مرا آنجا.


آب گفتا. نشان من پيداست.
هر کجا باغ هست و سبزه بيا.


آبرو رفت و گوشه اى بگرفت.
گريه سر داد. گريه اى جانکاه.


آتش آن حال ديد و حيران شد.
آب. در لرزه شد. ز سر تا پا.


گفتش آتش. که گريه ى تو ز چيست ؟
آب گفتا. بگو نشانه چو ما


آبرو لحظه اى به خويش آمد
ديدگان پاک کرد و کرد نگاه


گفت. محکم مرا نگه داريد
گر شوم گُم نميشوم پيدا


«رهی معیری»

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




آیت الله مجتهدی

بگردید و خودتان را پیدا کنید
بگردید و خودتان را پیدا کنید. اگر احتمال بدهید انگشتر عقیق تان در سطل زباله گم شده باشد، چقدر در خاک و زباله ها می گردید تا انگشترتان را پیدا کنید؟ خودتان را هم همین طور بگردید و پیدا کنید.
شما جواهر هستید. روایت است که می فرماید: “تعجب می کنم از کسی که دنبال گمشده اش می گردد، اما دنبال خودش نمی گردد” ما اگر بگردیم و خودمان را پیدا کنیم و خود را بشناسیم، اصلا شب ها خوابمان نمی برد.
زمانی که انسان گناه را می بیند و قدرت اینکه این وضعیت را تغییر بدهد و جلوی آن گناه را بگیرد ندارد، روایت است که قلب مؤمن آب می شود. چنین دنیایی برای مؤمن زندان است. اگر دنیا زندان نبود که قلب مؤمن آب نمی شد.
گناه را می بیند و نمی تواند کاری کند، نمی تواند بگوید که مثلا خانم حجابت را درست کن، این چه وضعی است؟ آقا پسر، این چه وضعی است؟ گردنبند طلا انداختی! گیس برای خود گذاشتی! سگ بغل کردی! نمی شود، اگر چیزی بگویی جوابت را می دهند. پس این دنیا برای مؤمن زندان است.

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




ایت الله بهجت
احساس لذت در نماز ، یک سری مقدمات خارج از نماز دارد و یک سری مقدمات در خود نماز ، آنچه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل شود ،

این است که انسان گناه نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند و معصیت ،

روح را مکدر می کند و نورانیت دل را می برد و در هنگام خود نمازنیزاو را از غیر خدا منصرف کند و توجهش با غیر خدا مشغول نشود ،

اگر به طور اتفاقی منصرف شد به محض التفات پیدا کردن باید قلبش را متوجه خدا کند.

موضوعات: بیانات معنوی  لینک ثابت




٢٠ حدیث از رسول اكرم«ص» درباره ٢٠ خوراکی مفید…..

۱-زیتــــــــــون ;
رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله:
زیتون غذای خوبی است، دهان را خوشبو می‌کند، بلغم را از بین می‌برد، چهره را باز، اعصاب را محکم می‌کند و مرض را می‌برد و خشم را خاموش می‌کند.
۲- سیـــــر;
رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله:
سیر بخورید و با آن مداوا کنید، که هفتاد بیماری را شفا می‌دهد.
مکارم الاخلاق ص ۱۸۲
۳- مــــــــــویـــــز ;
رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله:
شما را سفارش می‌کنم به خوردن مویز، زیرا صفرا را برطرف می‌کند، بلغم را از بین می‌برد، اعصاب را قوی، خستگی را دور، اخلاق را خوب می‌کند، به روح آرامش می‌بخشد و غم را می‌برد.
٤- خرما در بارداری;
به زن باردار در ماهی که در آن وضع حمل می‌کند، خرما بخورانید که فرزند او بردبار و پرهیزکار خواهد شد.
۵- خـــــربـــــزه در بارداری ;
پیامبر صلی‌الله علیه و آله:
هیچ زن بارداری نیست که خربزه بخورد، مگر این که فرزندش زیبا و خوش‌اخلاق می‌گردد.
۶- کــــــــــدو ;
پیامبر صلی‌الله علیه و آله:
کدو بخورید، چرا که عقل را تیز و (کارایی) مغز را زیاد می‌کند.
۷- کــــــــــرفـــــس ;
پیامبر صل الله‏ علیه‏ و‏آله به امام حسن وامام حسین"ع” فرزندم: کرفس بخور، چرا که کرفس سبزى پیامبران است، از آن غفلت شده، خوراک خضر و الیاس علیهماالسلام است.
کرفس گرفتگى رگ‏ها را باز مى‏کند، دل را طراوت مى‏بخشد، حافظه را زیاد مى‏کند و دیوانگى، جذام، پیسى و ترس را دور مى‏کند.
الفردوس، ج ۵، ص ۳۷۰، ح ۸۴۶۸
۸ - گــــــــــوشـــــت ;
پیامبر صلی‌الله علیه و آله:
هر کس چهل روز گوشت نخورد، بد اخلاق می‌شود. هر کس چهل روز گوشت بخورد، سنگدل می‌شود.
۹- کاسنـــــی ;
پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله و سلّم:
کاسنى، مهتر همه سبزى‏هاست.
۱۰- نمــــــــــک ;
پیامبر صلی‌الله علیه و آله:
ای علی! غذای خود را با نمک آغاز کن، چرا که در نمک درمان هفتاد درد است؛ دیوانگی، خوره، پیسی، گلودرد، دندان‌درد و دل درد، از جمله این دردهاست.
۱۱- کـُـــــــــنـدر ;
پیامبر صلی‌الله علیه و آله:
کندر بخورید؛ زیرا همان‌طور که انگشت، عرق را از پیشانی پاک می‌کند، کندر هم سوزش قلب را می‌برد و کمر را محکم و عقل را زیاد می‌کند و ذهن را ذکاوت و چشم را جلا می‌بخشد و فراموشی را از میان می‌برد.
۱۲- خــَــــــــربـــــزه
پیامبر صلی‌الله علیه و آله:
خربزه بخورید، چرا که ده خاصیت دارد:
غذاست، آب است، شستشو دهنده و خوش‌بو کننده است، مثانه را می‌شوید، آب کمر را زیاد می‌کند، بر نیروی هم‌بستری می‌افزاید، سردی مزاج را می‌بَرَد و پوست را شاداب می‌کند.
۱۳- انـــــجیـــــر ;
پیامبر صلی‌الله علیه وآله
انجیر تازه و خشک بخورید، چرا که قدرت هم‌بستری را زیاد، بواسیر را ریشه کن می‌کند و برای نِقرِس و سردیس مزاج مفید است.
۱۴- عــــــــــدس ;
رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله:
ای علی تو را سفارش می‌کنم به خوردن عدس، زیرا مبارک و پاک است، قلب را رقیق و اشک را زیاد می‌کند و هفتاد پیامبر پیوسته از آن استفاده می‌کردند.
۱۵- پیــــــــــاز ;
پیامبر اکرم - صلی‌الله علیه و آله - فرمود:
هر گاه وارد شهری شدید از پیاز آن جا بخورید؛ زیرا با خوردن پیاز آن شهر از امراض عمومی آنجا در امان هستید.
وسائل‌الشیعه، ج ۱۷،
۱٦-انــــــــــار ;
پیامبر اکرم - صلی‌الله علیه و آله - فرمود:
انار را با پیه و پرده‌های نازک روی دانه‌ها بخورید، زیرا معده را ضد عفونی می‌کند.
۱۷- خــــــــــرما ;
پیامبر اکرم - صلی‌الله علیه و آله - فرمود: در حال ناشتا خرما بخورید، زیرا کرم و انگل‌های (روده و معده) را می‌کشد.
۱۸- ســیــــــــــب ;
پیامبر اکرم - صلی‌الله علیه و آله - فرمود:
سیب را در حال ناشتا بخورید، زیرا معده را پاکیزه می‌گرداند.
۱۹- کــــــــــاهــــــــــو ;
پیامبر اکرم - صلی‌الله علیه و آله - فرمود:
کاهو بخورید؛ زیرا کاهو خواب‌آور است و غذا را زودهضم می‌کند.
۲۰-حـــــلیـــــم ;
پیامبر اکرم - صلی‌الله علیه و آله - فرمود:
جبرئیل - علیه‌السلام - بر من نازل شد و امر نمود که هزریسه (حلیم) بخورم تا قدرت و نیرویم برای عبادت پروردگار افزون گردد.

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




نگرانم…
نگرانم…
نکند خواب بمانم؟
نکند بغض من از شدت غم،
نه ببارد،
نه بکاهد،
ابد الدهر بماند…؟
نکند اشک نریزم؟
نکند کرب و بلا
و
نجفم را ندهی
حضرت ارباب؟…!!
نکند باز نخوانم که حرم،
اهل حرم، میر و علمدار نیامد؟
نکند باز بمانم؟
نکند…
پای پیاده حرمت باز بماند…
به دلم حسرت و آهش…؟
نگرانم….
نگرانم……
نکند دیر شود جای بمانم…!

یا ابا عبدالله الحسین(ع)…
 

موضوعات: ادبیات حسینی و عاشورایی  لینک ثابت




یه نفر اومده بود مسجد و از دوستان سراغ شهید ابراهیم هادی رو می گرفت .
بهش گفتم : ” کار شما چیه ؟ بگین شاید بتونم کمکتون کنم “
گفت : ” هیچی ! می خواهم بدونم این شهید ابراهیم هادی کی بوده ؟
قبرش کجاست ؟ “
مونده بودم چی بهش بگم ..
بعداز چند لحظه سکوت گفتم :
” شهید ابراهیم هادی مفقودالاثره ، قبر نداره .. چرا سراغشو می گیری ؟ “
با یه حزن خاص قضیه رو برام تعریف کرد :
” کنار خونه ی ما تصویر یه شهید نصب کردند که مال شهید ابراهیم هادی هستش . من دختر کوچیکی دارم که هر روز صبح از جلوی این تصویر رد میشه و میره مدرسه . یه روز بهم گفت :
” بابا این آقا کیه؟ “
گفتم : ” اینا رفتند با دشمنا جنگیدن و نذاشتن دشمن به ما حمله کنه و شهید شدند . “
از زمانی که این مطلب رو به دخترم گفتم ، هر وقت از جلوی عکس رد میشه بهش سلام می کنه .
چند شب پیش این شهید اومده به خواب دخترم بهش گفته من ابراهیم هادی ام ، صاحب همون عکس که بهش سلام می کنی ؛
بهش گفته :
” دختر خانوم ! تو هر وقت به من سلام می کنی من جوابت رو میدم ؛
چون با این سن کم ، اینقدر خوب حجابت رو رعایت می کنی دعات هم می کنم “
بعد از اون خواب دخترم مدام می پرسه : ” این شهید ابراهیم هادی کیه ؟ قبرش کجاست ؟ “
بغض گلوم رو گرفته بود .. حرفی برا گفتن نداشتم ؛
فقط گفتم : ” به دخترت بگو اگه می خواهی شهید هادی همیشه هوات رو داشته باشه مواظب نماز و حجابت باش .. “

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




 

حضرت امام صادق عليه السلام فرمودند:
” کَذِّبْ سَمعَکَ و بَصَرَکَ عَن أخیک. فَإنْ شَهِدَ عِندَکَ خَمسونَ قَسامَةً:
“أنّه قال”
و قالَ: “لَم أقُلْ"،
فَصَدِّقْهُ و کَذِّبْهُم
اگر از برادرت چیز بدی دیدی یا شنیدی چشم و گوش خود را تکذیب کن،
اگر پنجاه نفر به تو گفتند:
او چنین گفت
و خودش گفت: من چنین نگفتم، حرفش را قبول کن و حرف آن ها را نپذیر.
وسائل الشیعة، ج٨، ص٦٠

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




متن وصيت نامه امام حسين (ع)
« بسم الله الرحمن الرحيم …؛ اين وصيت حسين‌بي‌علي است به برادرش محمد حنفيه. حسين گواهي مي‌دهد به توحيد و يگانگي خداوند و اين که براي خدا شريکي نيست و محمد (ص) بنده و فرستاده اوست و آئين حق ( اسلام ) را از سوي خدا ( براي جهانيان ) آورده است و شهادت مي‌دهد که بهشت و دوزخ حق است و روز جزا بدون شک به وقوع خواهد پيوست و خداوند همه انسان‌ها را در چنين روزي زنده خواهد نمود. »

امام در وصيت نامه‌اش پس از بيان عقيده خويش درباره توحيد و نبوت و معاد، هدف خود را از اين سفر اين چنين بيان نمود:

« من نه از روي خودخواهي و يا براي خوشگذراني و نه براي فساد و ستمگري از شهر خود بيرون آمدم؛ بلکه هدف من از اين سفر، امر به معروف و نهي از منکر و خواسته‌ام از اين حرکت، اصلاح مفاسد امت و احياي سنت و قانون جدّم، رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم، علي‌بن‌ابيطالب (ع) است. پس هر کس اين حقيقت را از من بپذيرد ( و از من پيروي کند ) راه خدا را پذيرفته است و هر کس رد کند ( و از من پيروي نکند ) من با صبر و استقامت ( راه خود را ) را در پيش خواهم گرفت تا خداوند در ميان من و بني‌اميه حکم کند که او بهترين حاکم است.

و برادر ! اين است وصيت من به تو و توفيق از طرف خداست. بر او توکل مي‌کنم و برگشتم به سوي اوست. »

منبع: بحارالانوار، 44/329

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




الإمام الصادق عليه السلام : قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ : يا بُنَيَّ ، لِكُلِّ شَيءٍ عَلامَةٌ يُعرَفُ بِها ، ويُشهَدُ عَلَيها … ولِلعالِمِ ثَلاثُ عَلاماتٍ : العِلمُ بِاللّه ِ ، وبِما يُحِبُّ ، وبِما يَكرَهُ .

 

الخصال : ص 121 ح 113 ، بحار الأنوار : ج 13 ص 415 ح 8 .

 

امام صادق عليه السلام : لقمان به پسرش گفت: «اى پسرم! هر چيز نشانه اى دارد كه بدان شناخته مى شود و بر اساس آن ، گواهى مى گردد. دانشمند نيز سه نشانه دارد : شناختن خدا و آنچه خداوند دوست دارد و آنچه دوست ندارد» .

موضوعات: روایات  لینک ثابت




دوست دیرینه اش در وسط میدان جنگ افتاده ، می توانست بیزاری و نفرتی که از جنگ تمام وجودش را فرا گرفته ، حس کند.سنگر آنها توسط نیروهای دشمن محاصره شده بود. سرباز به ستوان گفت که آیا امکان دارد بتواند برود و خودش را به منطقه مابین سنگرهای خود دشمن برساند و دوستش را که آنجا افتاده بود بیاورد؟ ستوان جواب داد:

می توانی بروی اما من فکر نمی کنم که ارزشش را داشته باشد، دوست تو احتمالا مرده و تو فقط زندگی خودت را به خطر می اندازی. حرف های ستوان را شنید ، اما سرباز تصمیم گرفت برود به طرز معجزه آسایی خودش را به دوستش رساند، او را روی شانه های خود گذاشت و به سنگر خودشان برگرداند ترکش هایی هم به چند جای بدنش اصابت کرد. وقتی که دو مرد با هم بر روی زمین سنگر افتادند، فرمانده سرباز زخمی را نگاه کرد و گفت: من گفته بودم ارزشش را ندارد، دوست تو مرده و روح و جسم تو مجروح و زخمی است.

سرباز گفت: ولی ارزشش را داشت ، ستوان پرسید منظورت چیست؟ او که مرده، سرباز پاسخ داد: بله قربان! اما این کار ارزشش را داشت ، زیرا وقتی من به او رسیدم او هنوز زنده بود و به من گفت: می دانستم که می آیی…. می دانی ؟! همیشه نتیجه مهم نیست .

 

کاری که تو از سر عشق وظیفه انجام می دهی مهم است. مهم آن کسی است یا آن چیزی است که تو باید به خاطرش کاری انجام دهی. پیروزی یعنی همین.

موضوعات: حکایات جالب و شنیدنی  لینک ثابت




بيداري براي نماز شب

 

امام صادق عليه السلام فرمود : روزي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم از حارثة بن مالك بن نعمان انصاري پرسيد : چگونه اي اي حارثة بن مالك ؟ حارثه عرض كرد : مؤ مني واقعي ، اي رسول خدا ! حضرت صلي الله عليه و آله و سلم فرمود : هر چيزي را حقيقت و نشانه اي است ؛ حال حقيقت و نشانه قول تو چيست ؟ گفت : اي رسول خدا ! نفس خويش را از دنيا دور ساخته ام و شبم را به بيداري مي گذرانم ، و روزم را به تشنگي سپري مي نمايم . گويي عرش خداي را مي بينم كه محاسبه و حساب مردم بر پا شده است . بهشتيان را مي نگرم كه به زيارت يكديگر مي روند ، و فرياد و ناله دوزخيان را مي شنوم كه در آتش اند . (چون سخن او بدين جا رسيد) پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود : تو بنده اي هستي كه خداوند قلبش را نوراني گردانيده ؛ پس حال كه بصير و بينا گشته اي ، بر آن ، ثابت و استوار باش !

حارثه گفت : اي رسول خدا ! براي من دعا نماييد تا در ركاب شما به شهادت رسم ! پس حضرت نيز چنين كرد و فرمود : خداوندا ! شهادت را روزي اش گردان ! چند روز بعد ، حارثه ، به فرمان رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در جنگي شركت جست جنگ شروع شد و او نفر هشتم و يا نهمي بود كه به فيض شهادت نايل آمد .

در روايتي ديگر كه كليني از ابوبصير نقل مي كند ، حارثه دهمين نفري است كه بعد از جعفر بن ابي طالب به شهادت مي رسد . لقا الله،ص 173و174

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




علت سرخ بودن گنبد امام حسین ( ع ) چیست؟

در میان اعراب رسم بر این بوده کسی که خونش به ناحق و مظلومانه بر زمین ریخته می‌شد و انتقام آن به نحو شایسته‌ای گرفته نمی‌شد پرچم سرخی بر مزار او می‌گذاشتند. پرچم سرخ افراشته شده بر گنبد امام حسین علیه السلام نیز از همین باب می‌باشد. در زیارتی که امام صادق علیه السلام به «عَطِیه» آموخت آمده است: «شدت همبستگی و پیوند سیدالشهدا با خدا به نحوی است که شهادتش همچون ریخته شدن خونی از قبیله خدا می‌ماند که جز با انتقام‌گیری و خونخواهی اولیا خدا، تقاص نخواهد شد».[۱]

از همین روی است که امام حسین علیه السلام را ثارالله یعنی خون خدا می‌نامند و خونخواهانش را لثارات می‌نامند. پس پرچم امام حسین علیه السلام هم به رنگ سرخ است تا نشان دهنده این موضوع باشد که منتقم خون آن بزرگوار خود خداوند تبارک وتعالی است و خون آن بزرگوار هرگز فراموش و پایمال نخواهد شد. از طرف دیگر این رنگ بیدار کننده همه عاشقان و دلباختگان آن حضرت می‌باشد که بدانند که امامشان چگونه و با چه مظلومیتی به شهادت رسیده و همانند آن حضرت همیشه آماده جانفشانی در راه خدا باشند. این پرچم زیبای امام حسین علیه السلام به رنگ سرخ است تا به من و شما و اهالی دنیا بفهماند که از روز تاسوعا که پرچم سرخ را بر فراز چادر حسین بن علی علیهما السلام برافراشتند تاکنون همچنان جنگ با کفار و قاتلین آن حضرت ادامه دارد و این امر تا ظهور امام زمان علیه السلام که منتقم خون آن بزرگوار است ادامه خواهد داشت. از این‌روست که در فرازهای آخر دعای ندبه می‌خوانیم: «اَینَ الطّالِبُ بِدَمِ المَقتول بِکَربَلا»؛ (کجاست طلب کننده خون کشته کربلا؟) امام زمان شخصاً طالب خون بناحق ریخته جد مظلومش حسین بن علی علیهما السلام است و تا قیام ایشان همچنان پرچم خونخواهی مظلوم کربلا به دست با کفایت ایشان است. امید است که انشاء الله ما هم جزو سربازان آن بزرگوار در زمان ظهورش باشیم تا از منتقمان خون سیدالشهداء قرارگیریم. [۱]. بحار الانوار، ج۹۸، ص۱۴۸ و ۱۶۸ در

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




میرزاجواداقا ملکی ره حدیث زیبایی نقل کرد که پیامبر مهربان فرمودند�

هرکس زبانش رااصلاح کند به تمام قران عمل کرده است�

 

منبع� لقاالله ص99

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




پادشاهی جایزه بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل، آرامش را تصویر کند. نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند. آن تابلو ها، تصاویری بودند از جنگل به هنگام غروب، رودهای آرام، کودکانی که در خاک می دویدند، رنگین کمان در آسمان، و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ. پادشاه تمام تابلو ها را بررسی کرد، اما سرانجام فقط دو اثر را انتخاب کرد.

اولی، تصویر دریاچه ی آرامی بود که کوههای عظیم و آسمان آبی را در خود منعکس کرده بود. در جای جایش می شد ابرهای کوچک و سفید را دید، و اگر دقیق نگاه می کردند، در گوشه ی چپ دریاچه، خانه ی کوچکی قرار داشت، پنجره اش باز بود، دود از دودکش آن بر می خواست، که نشان می داد شام گرم و نرمی آماده است. تصویر دوم هم کوهها را نمایش می داد. اما کوهها ناهموار بود، قله ها تیز و دندانه ای بود. آسمان بالای کوهها بطور بیرحمانه ای تاریک بود، و ابرها آبستن آذرخش، تگرگ و باران سیل آسا بود. این تابلو با تابلو های دیگری که برای مسابقه فرستاده بودند هیچ هماهنگی نداشت. اما وقتی آدم با دقت به تابلو نگاه می کرد، در بریدگی صخره ای شوم، جوجه پرنده ای را می دید. آنجا، در میان غرش وحشیانه ی طوفان، جوجه گنجشکی، آرام نشسته بود. پادشاه درباریان را جمع کرد و اعلام کرد که برنده ی جایزه ی بهترین تصویر آرامش، تابلو دوم است. بعد توضیح داد: «آرامش آن چیزی نیست که در مکانی بی سر و صدا، بی مشکل و بدون کار سخت یافت می شود. آرامش چیزی است که می گذارد در میان شرایط سخت، آرامش در قلب ما حفظ شود. این تنها معنای حقیقی آرامش است.»

موضوعات: داستان  لینک ثابت




قال َحُسَیْنِ بن علی علیه السلام:

احْذَرُوا کَثْرَةَ الْحَلْفِ، فِإنَّهُ یَحْلِفُ الرَّجُلُ لِعَلَل أرَبَعَ: إمّا لِمَهانَة یَجِدُها فی نَفْسِهِ، تَحُثُّهُ عَلى الضَّراعَةِ إلى تَصْدیقِ النّاسِ إیّاهُ. وَ إمّا لِعَىّ فی الْمَنْطِقِ، فَیَتَّخِذُ الاْیْمانَ حَشْواً وَصِلَةً لِکَلامِهِ. وَ إمّا لِتُهْمَة عَرَفَها مِنَ النّاسِ لَهُ، فَیَرى أَنَّهُمْ لایَقْبَلُونَ قَوْلَهُ إلاّ بِالْیَمینِ. وَ إمّا لاِرْسالِهِ لِسانَهُ مِنْ غَیْرِ تَثْبیت.

فرمود: خود را از قسم و سوگند برهانید که همانا انسان به جهت یکى از چهار علّت سوگند یاد مى کند: در خود احساس سستى و کمبود دارد، به طورى که مردم به او بى اعتماد شده اند، پس براى جلب توجّه مردم که او را تصدیق و تأیید کنند، سوگند مى خورد. و یا آن که گفتارش معیوب و به دور از حقیقت است، و مى خواهد با سوگند، سخن خود را تقویت و جبران کند. و یا در بین مردم متّهم است ـ به دروغ و بى اعتمادى ـ پس مى خواهد با سوگند و قسم خوردن جبران ضعف نماید. و یا آن که سخنان و گفتارش متزلزل است ـ هر زمان به نوعى سخن مى گوید ـ و زبانش به سوگند عادت کرده است.

تنبیه الخواطر، معروف به مجموعة ورّام: ص 429، س 6.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




‌ ‌ ‌‌‌ ➖امیر المؤمنين علی علیه السلام میفرمایند :

(( شيعيان مرا به دو خصلت امتحان كنيد ، كه اگر داراي اين دو خصلت بودند شيعه هستند

اهميت به نماز در اول وقت

⬅و دستگيري برادران ديني خود با مال ، اگر اين دو در آن ها نبود از ما دورند و دورند و دورند . �

 

(جامع الاخبار )

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ﮐﻼﻣﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ ‏(ﻉ ‏) :

ﺍﯼ ﻣﺎﻟﮏ ! ﺑﺪﺍﻥ ﺍﮔﺮ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﻫﺎﯼ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﺘﻬﻢ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ‌‌ ﻭﻟﯽ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎﺵ . ﺍﮔﺮ ﺷﺮﯾﻒ ﻭ ﺩﺭﺳﺘﮑﺎﺭ ﺑﺎﺷﯽ ﻓﺮﯾﺒﺖ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﺷﺮﯾﻒ ﻭ ﺩﺭﺳﺘﮑﺎﺭ ﺑﺎﺵ. ﻧﯿﮑﯽ ﻫﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﻧﯿﮑﻮ ﮐﺎﺭ ﺑﺎﺵ . ﺑﻬﺘﺮﯾﻨﻬﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺒﺨﺶ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺍﻧﺪﮎ ﺑﺎﺷﺪ . ﺩﺭﺍﻧﺘﻬﺎ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺩﯾﺪ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ ﻣﯿﺎﻥ ﺗﻮ ﻭ ﺧﺪﺍﯼ ﺗﻮﺳﺖ ﻧﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﺗﻮ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ .

 

 

*ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼﻏﻪ

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




هرگز: به آدمهای مهربان زخم نزنیدچون گوشه قلب خدا زخمی میشود…

آدمهای مهربان در مقابل خوبی هایِ یکطرفه شان، هرگز احساس حماقت نمیکنند چون خوب بودن برای آنها عادت شده آدم های مهربان از سر احتیاجشان مهربان نیستند آنها دنیا را کوچکتر از آن میبینند که بدی کنند…

آدمهای مهربان خود انتخاب کرده اند که نبینند نشنوند و به روی خود نیاورند نه اینکه نفهمند…

هزاران فریاد پشت سکوت آدمهای مهربان هست سکوتشان را به پای بی عیب بودن خود نگذارید…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 قال الصادق عليه ‏السلام :

 

مَن تَعَلَّمَ العِلمَ و َعَمِلَ بِهِ و َعَلَّمَ لِلّهِ دُعِىَ فى مَلَكُوتِ السَّماواتِ عَظيما فَقيلَ: تَعَلَّمَ لِلّهِ و َعَمِلَ لِلّهِ و َعَلَّمَ لِلّهِ؛

 

هر كس براى خدا دانش بياموزد و به آن عمل كند و به ديگران آموزش دهد، در ملكوت آسمانها به بزرگى ياد شود و گويند: براى خدا آموخت و براى خدا عمل كرد و براى خدا آموزش داد.

 

الذریعه الی حافظ الشریعه(شرح اصول کافی) ج1،ص56

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




چرا شیعیان صحابه و خلفا را لعن می‌کنند؟

 

از اموری که شیعه از قدیم و در حال حاضر به آن متهم بوده (همانطور که دشمنان شیعه ادعا می کنند) این است که شیعه کینه خود از صحابه را مخفی می کند. اما این، تهمت ناروائی بیش نیست. زیرا شیعه به صحابه به عنوان حاملان شریعت و گسترش دهندگان آن نگاه می کند، قرآن می فرماید: « محمّد (صلی الله علیه و آله) فرستاده خداست و کسانى که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند، پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود مى‏بینى…».

ائمه (علیهم السلام) نیز صحابه را مورد مدح و ثنا قرار داده اند، حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: “من اصحاب حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) را دیدم، اما هیچ کدام از شما را همانند آنان نمی دانم، آنها صبح می کردند در حالی که موهای ژولیده و چهره های غبار آلود داشتند، شب را تا صبح در حال سجده و قیام به عبادت می گذراندند.” امام سجاد (علیه السلام) نیز برای آنان بسیار دعا می کرد. به طور خلاصه اعتقاد مکتب اهل بیت (علیهم السلام) این است که وضعیت صحابه از نظر عدالت مانند دیگران است.

در میان آن ها عادل و غیر عادل وجود داشته است. چنین نیست که هر کس چند صباحی همراه نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) بوده برای همیشه عادل باشد!. اصولاً این همراهی، تا زمانی که سیره ی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در مواضع و رفتار آن ها مجسم نشود نقشی در عدالت آنها ندارد. پس معیار همان سیره و رفتار عملی است، هر کس که رفتار و سلوکش مطابق با معیارهای اسلامی باشد عادل و آن کس که مخالف آن باشد غیر عادل است. این نظر مطابق با قرآن و سنت نبوی (صلی الله علیه و آله) و موافق با حقائق تاریخی است به طوری که شواهد تاریخی که در جواب تفصیلی ذکر کرده ایم آن را تاکید می کند.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




***تقوا چیست؟***

 

شاگردی از عابدی پرسید :تقوا را برایم توصیف کن! عابد گفت: اگر در زمینی که پر از خار و خاشاک بود مجبور به گذر شدی چه میکنی؟ شاگرد گفت:

پیوسته مواظب هستم و با احتیاط راه میروم تا خود را حفظ کنم. عابد گفت: در دنیا نیز چنین کن! تقوا همین است. از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن و هیچ گناهی را کوچک مشمار زیرا کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای کوچک درست شده اند.!!

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




مردی نزد امام حسین علیه السلام آمد و گفت :

“من مردی گناهکارم و از معصیت پرهیز نمی کنم ، مرا پند و اندرز بده ” امام فرمودند:

پنج کار انجام بده و هر چه می خواهی گناه کن .

اول : روزی خدا را نخور و هر چه می خواهی گناه کن .

دوم : از ولایت و حکومت خدا خارج شو و هر چه می خواهی گناه کن .

سوم : جایی را پیدا کن که خدا تو را نبیند و هر چه می خواهی گناه کن .

چهارم : وقتی عزرائیل برای گرفتن جان تو می آید، او را از خود دور کن و هر چه می خواهی گناه کن .

پنجم : وقتی مأمور و مالک جهنم می خواهد تو را در آتش بیندازد، در آتش نرو و هر چه می خواهی گناه کن .

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




� لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه

 

امام صادق عليه السلام مى فرمايند:

 

حضرت آدم به خداوند متعال از حديث نفس شكايت كرد، جبرئيل نازل شد و گفت بگو: لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه ِ. [اين ذكر براى رفع همّ و غم نيز مفيد است]

 

__________ (بحارالانوار: 90 / 186 ـ الباقيات الصالحات، باب دوم ، بعد از نماز حديث نفس / 217)

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




پادشاهي قصد کشتن اسيري کرد. اسير در آن حالت نااميدي شاه را دشنام داد. شاه به يکي از وزراي خود گفت: او چه مي گويد؟ وززير گفت: به جان شما دعا مي کند. شاه اسير را بخشيد. وزير ديگري که در محضر شاه بود و با آن وزير اول مخالفت داشت گفت: اي پادشاه آن اسير به شما دشنام داد. پادشاه گفت: تو راست مي گويي اما دروغ آن وزير که جان انساني را نجات مي دهد بهتر از راست توست که باعث مرگ انساني مي شود.

«گلستان سعدي»

جز راست نباید گفت

هر راست نشاید گفت

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




با هر عبادت و کار خیری انسان می‌تواند خود را فریب بدهد، با هر خصلت خوبی انسان می‌تواند گول بخورد که آدم خوبی است و به مقصد رسیده است؛ مهمترین عامل اشتباهات آدم‌های خوب همین‌جور خودشیفتگی‌هاست، ما نباید کسی را در خودشیفتگی کمک کنیم

موضوعات: بیانات معنوی  لینک ثابت




روز مباهله

 

مباهله در اصل از ” بَهل ” به ‌معني رها کردن و برداشتن قيد و بند از چيزي است، اما مباهله به‌ معناي لعنت کردن يکديگر و نفرين کردن است. کيفيت مباهله به اين گونه است که افرادي که درباره مسئله مذهبي مهمي گفتگو دارند در يک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرّع کنند و از او بخواهند که دروغ گو را رسوا سازد و مجازات کند.

 

شرح مختصر واقعه مباهله

 

پيامبر اکرم، حضرت محمد(ص) براي گزاردن رسالت خويش و ابلاغ پيام الهي، به بسياري از ممالک و کشورها نامه نوشت يا نماينده فرستاد تا نداي حق پرستي و يکتاپرستي را به گوش جهانيان برساند. هم چنين نامه اي به اسقف نجران، ” ابوحارثه ” نوشت و طي آن نامه ساکنان نجران را به آيين اسلام دعوت فرمود. (در روز 24 ذي الحجّه سال دهم هجري). مردم نجران که حاضر به پذيرفتن اسلام نبودند نمايندگان خود را به مدينه فرستادند و پيامبر (ص) آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد. وقتي هيئت نمايندگان نجران، وارستگي پيامبر (ص) را مشاهده کردند، از مباهله خودداري کردند. ايشان خواستند تا پيامبر (ص) اجازه دهد تحت حکومت اسلامي در آيين خود باقي بمانند و بر ادعاي خود اصرار داشتند. بنابراين پيامبر (ص)، در ابتدا سعي کرد با دلايل روشن و قاطع آنان را آگاه کند، اما چون استدلال موجب تنبّه آنان نشد و با لجاجت و ستيز آنان مواجه گشت، به امر الهي به مباهله پرداخت. خداوند در آيه 61 سوره آل عمران مي فرمايد:

“هرگاه بعد از دانشي که به تو رسيده، کساني با تو به محاجّه و ستيز برخيزند، به آنها بگو بياييد فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما خويشان نزديک و شما خويشان نزديک خود را فرا خوانيم؛ سپس مباهله کنيم و لعنت خدا را بر دروغ گويان قرار دهيم” آيه 61 سوره آل عمران

 

در ميعادگاه چه گذشت؟

 

پيامبر(ص) و نمايندگان نجران براي مباهله به محل قرار رفتند. ناگاه نمايندگان نجران ديدند که پيامبر (ص) فرزندش حسين (ع)را در آغوش دارد، دست حسن (ع) را در دست گرفته و علي و زهرا عليهما السلام همراه اويند و به آنها سفارش مي کند هرگاه من دعا کردم شما آمين بگوييد. مسيحيان، هنگامي که اين صحنه را مشاهد کردند، سخت به وحشت افتادند و از اين که پيامبر (ص)، عزيزترين و نزديک ترين کسانِ خود را به ميدان مباهله آورده بود، دريافتند که او نسبت به ادعاي خود ايمان راسخ دارد؛ زيرا در غير اين صورت، عزيزان خود را در معرض خطر آسماني و الهي قرار نمي داد. بنابراين از اقدام به مباهله خودداري کردند و حاضر به مصالحه شدند. نزول آيه تطهير در روز مباهله روزي که پيامبر خدا (ص) قصد مباهله کرد، قبل از آن عبا بر دوش مبارک انداخت و حضرت اميرالمؤمنين و فاطمه و حسن و حسين (ع)را در زير عباي مبارک جمع کرد و گفت: «پروردگارا، هر پيغمبري را اهل بيتي بوده است که مخصوص ترينِ خلق به او بوده اند. خداوندا، اينها اهل بيت منند. پس شک و گناه را از ايشان برطرف کن و ايشان را پاکِ پاک کن.» در اين هنگام جبرئيل نازل شد و آيه تطهير را در شأن ايشان فرود آورد:

“همانا خداوند اراده فرمود از شما اهل بيت پليدي را برطرف فرمايد و شما را پاک کند.” ( بخشي از آيه 33 از سوره احزاب )

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




باید نگاهت به دنیا مانند نگاه به آینه باشد! به آینه مشغول نشو، از آینه عبور کن، یا خودت را در آن ببین و بشناس و یا مثل هنگام رانندگی با آینه پشت سرت را نگاه کن و خدا را پشت سرت ببین! نگاه کن خدا از تو چه می‌خواهد؟ هر لحظه تو را به چه چیزی راهنمایی می‌کند؟ ببین چقدر از تو راضی است؟

موضوعات: بیانات معنوی  لینک ثابت




برخی از مهارت‌ های زندگی شبیه مهارت‌های رانندگی است! شاید مهم‌ترین مهارت رانندگی این باشد که در لحظه خطر بتوان فرمان ماشین را به سرعت به طرف مناسب چرخاند! مهم‌ترین مهارت زندگی هم تغییر جهت نگاه در بحران‌ هاست؛ مثلا انسان بتواند در اوج یک بحران به یک موضوع منفی، مثبت نگاه کند

موضوعات: بیانات معنوی  لینک ثابت




جمله ای زیبا از حضرت علی(ع)؛

نه سفیدی بیانگر زیبایی است..و نه سیاهی نشانه زشتی.. ..کفن سفید اما ترساننده است و کعبه سیاه اما دوست داشنتی است.. انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش…. قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هات را به پیش الله گلایه کنی.. … نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش انسان بزرگ نمیشود ، جز به وسیله ی فکرش ، شریف نمیشود ، جز به واسطه ی رفتارش ، و قابل احترام نمیگردد ، جز به سبب اعمال نیکش.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


...


گناهان در همین دنیا محدودیتها و مصائب زیادی را به ما تحمیل میکنند و در شخصیت و موقعیت ما آثار سوء فراوانی به جا میگذارند. دو راه اساسی برای نجات از آثار سوء گناه، فکر و ذکر است. ذکر خدا و اولیاء خدا و فکر دربارۀ حقایق برجستۀ عالم که هردو به بهترین وجه در قرائت قرآن به دست می آیند.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




نزاع حق و باطل درگیری قوی با ضعیف است! باطل ذاتا دچار ضعف است و حق از انواع قوت و قدرت برخوردار است؛ هر گاه حق در نزاع با باطل شکست می‌خورَد ناشی از ضعف اهل حق است یا معرفت به حق ندارند یا باورشان به نصرت خدا کم است و یا به حق عمل نمی‌کنند! و الّا هیچ شکستی ناشی از قوت باطل نیست.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




الهی…
به تو پناه می برم از اینکه در آراستن صورتم چنان مشغول شوم که از اصلاح سیرت خود باز بمانم.
الهی…
سیرت را تو می‌بینی صورت را دیگران شرم دارم از اینکه محبوب دیگران باشم و منفور تو…
پس خدایا خوش سیرت و خوش اخلاقم کن اول محبوب تو باشم بعد بندگانت…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت






يٰا أَيُّهَا اَلنَّبِيُّ حَرِّضِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَى اَلْقِتٰالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صٰابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ اَلَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاٰ يَفْقَهُونَ ﴿۶۵﴾


اى پیامبر، مؤمنان را به جهاد برانگیز. اگر از[میان ] شما بیست تن، شکیبا باشند بر دویست تن چیره مى شوند، و اگر از شما یکصد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز مى گردند، چرا که آنان قومى اند که نمى فهمند. (۶۵) انفال

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





 
روزى در مراسم حجّ و طواف کعبه الهى، زنى چون دیگر مسلمان‌ها مشغول طواف کردن بود، در حالتى که دستش از آستین لباسش بیرون و نمایان بود، که ناگاه مرد بوالهوسى – که او نیز مشغول طواف کعبه الهى بود – چشمش به آن زن افتاد و دید که دستش نمایان است، نزدیک او آمد و دست خود را بر روى مُچ دست زن کشید…

در این لحظه به قدرت خداوند متعال دست مرد – هوس باز – به دست آن زن – بى مبالات – چسبیده شد؛ و هر چه تلاش کردند نتوانستند دست خود را از یکدیگر جدا سازند.

افرادى که در حال طواف بودند، اطراف این زن و مرد جمع شدند و هرکس به نوعى فعالیّت کرد تا شاید دست هاى این دو نفر را از یکدیگر جدا کنند، ولى سودى نبخشید؛
و در اثر ازدحام جمعیت، طواف قطع گردید.
و بعد از آنکه ناامید گشتند، فقهاء و قضات آمدند و هر یک به شکلى نظریّه اى صادر کرد:

بعضى گفتند:
باید دست زن قطع شود؛ چون دستش را ظاهر گردانیده و سبب فساد و گناه شده است و
برخى گفتند:
بلکه مرد مقصّر است؛ و باید دست او قطع گردد.
چون بین آن‌ها اختلاف نظر پیدا شد و نتوانستند این مشکل را حلّ نمایند، به ناچار در جستجوى اهل بیت و فرزندان رسول خدا صلوات اللّه علیهم اجمعین بر آمدند؛
و سؤال کردند که کدام یک از ایشان در مراسم حجّ مشارکت کرده است؟

گفته شد:
حضرت ابا عبداللّه الحسین علیه السلام شب گذشته وارد مکّه شده است؛
و تنها او مى تواند مشکل گشا باشد،
پس شخصى را فرستادند تا امام حسین را در آن جمع بیاورد.

وقتى حضرت ابا عبداللّه علیه السلام در آن جمع حضور یافت، امیر مکّه خطاب به حضرت کرد و گفت:
یابن رسول اللّه!
نظر شما درباره این مرد و زن چیست؟
حضرت رو به جانب کعبه الهى نمود و دست هاى خود را به سمت آسمان بلند کرد و دعائى را زمزمه نمود؛ و چون دعاى حضرت خاتمه یافت دست مرد از زن جدا شد.
ـ امیر مکّه پرسید:
اکنون آن‌ها را چگونه مجازات کنیم؟
امام حسین (علیه السلام ) فرمود:
دیگر مجازاتى بر آن‌ها نیست،
(زیرا خداوند توانا آن‌ها را مجازات نمود).

آنچه که جانسوز است اینست که ان شخص سلیم بن کلب کوفی نام داشت و پس از این واقعه به پای حضرت افتاد و گفت از خدا می‌خواهم عمری به من دهد که بتوانم جبران کنم…

سال‌ها بعد در غروب واقعه عاشورا زمانی که جسم عریان اباعبدلله درگودال قتلگاه‌‌ رها شده بود سلیم ساربانی بود که از آنجا عبورش افتاد و انگشتر حضرت چشمانش را گرفت و چون هرچه سعی کرد موفق به درآوردن ان نشد دست به خنجر برد و انگشت را با انگشتر ربود…

  منابع:

تهذیب الا حکام: ج ۵، ص ۴۷۰، ح ۲۹۳،
مناقب ابن شهرآشوب: ج ۴، ص ۵۱

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




صورت وسیرت( مهدی علیه السلام)چگونه است وبا چه خصوصیات فردی ظهور میکند؟
 

پاســــــــــــــخے:

 حضرت مهدى (عجل الله فرجه) از حيث صورت وسيرت، شبيه پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم) است، واين شباهت شايد براى آن باشد که از جهت اسم وصورت وسيرت، ابقاى دين واحياى احکام قرآن به دست اوست.
 

✏شبلنجى مى نويسد: (امام مهدى (عجل الله فرجه) داراى چشمان سياه وابروان پيوسته، بينى بلند وقلمى، ريش انبوه وخال هاشمى در گونه راست است).

(1) 

 وجابر جعفى گويد: از امام باقر (عليه السلام) شنيدم که فرمود: (عمر از امام على (عليه السلام) پرسيد: نام حضرت مهدى چيست؟ فرمود: راجع به نام او، حبيبم پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم) با من عهد کرده که تا مبعوث نشود نامش را بيان نکنم؛ پرسيد: صفت ونشانه اش چيست؟ فرمود: جوانى ميانه قامت، خوشرو وخوش مو است که موهايش بر شانه ريخته ونور صورتش بر سياهى محاسن وسرش احاطه کرده است). (2)

 

  ونيز امير المؤمنين (عليه السلام) در بالاى منبر فرمود: (در آخر الزمان مردى از نسل من، با صورتى سرخ وسفيد، فراخ شکم، ران قوى، وشانه اى سترگ، خروج مى نمايد که در پشتش دو خال است، يکى رنگ پوست بدن وديگرى شبيه خال پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم)). (3)

 

  واما راجع به اينکه با چه خصوصيات وشمايلى ظهور مى کند، اين سؤالى است که ابا صلت هروى از امام رضا (عليه السلام) پرسيد وآن حضرت فرمود: (نشانه قائم ما اين است که در سن يک پيرمرد وبه صورت يک جوان است؛ به طورى که هر کس حضرتش را ببيند، او را چهل ساله يا کمتر مى پندارد، وتا هنگام مرگ اثر پيرى در او ظاهر نشود). (4)

 

  وامير المؤمنين (عليه السلام) فرمود: (مهدى (عجل الله فرجه) چهل ساله در بين مردم مى آيد). (5)

 

 وامام صادق (عليه السلام) مى فرمايد: (هنگامى که قائم (عجل الله فرجه) قيام کند، مردم او را انکار مى کنند؛ زيرا به صورت جوان معتدل ورشيدى بيايد). (6)

 

  از جمله خصوصيات فردى حضرت اين است که طى الارض کرده وسايه ندارد. 

 

  امام رضا (عليه السلام) مى فرمايد: (هنگامى که حضرت مهدى (عجل الله فرجه) ظهور کند، زمين از نور خدا روشن مى شود، حضرت مهدى است که زمين در زير پايش به سرعت حرکت مى کند، واوست که سايه نخواهد داشت). (7)

اَلَّلـــــهُم َّ؏جِّـــــل لِوَلیـــــِڪَ الفـــــَرَج

  پي نوشته ها :
(1) چهارده معصوم، عماد زاده، ج 2، ص 606.
(2) اثبات الهداه، شيخ حر عاملى، ج 7، ص 414.
(3) اثبات الهداه، شيخ حر عاملى، ج 7، ص 400.
(4) کمال الدين وتمام النعمه، شيخ صدوق، ص 652.
(5) البيان فى اخبار صاحب الزمان، گنجى شافعى، ص 495.
(6) اثبات الهداه، شيخ حر عاملى، ج 7، ص 27.
(7) کمال الدين وتمام النعمه، ص 372.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




نوشتن صلوات هم دارای ارزش بسیاری است؟

 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
مَنصَلی عَلَیَ فی کتابٍ، لَمتَزَل الملائِکَةُ تَستَغفِرُ لَه مادامَ اسمِی فی ذلکَ الکتابِ.

کسی که در نوشته‌ای صلوات بر من را بنویسد، تا زمانی که نام من در آن نوشته باشد فرشتگان برای او استغفار می‌کنند.

 پس دست به کار شویم

اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم

مستدرک سفینة البحار، ج6

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





 چرا زنان مسلمان برای چادر، رنگ مشکی را انتخاب نموده‌اند؟

 رنگ مشکی معانی زیادی دارد;
اگر به همه معانی و علت استفاده از رنگ مشکی در دیگر کشورها نظر بیفکنیم، دیگر تهمت غم و افسردگی به نمیدهیم.

 رنگ مشکی رنگ اقتدار و بزرگی و برتری است
 به همین دلیل در ورزش‌های رزمی کمربند مشکی به عنوان بالاترین درجه در نظر گرفته شده است.

 رنگ مشکی رنگ دانایی است.
 به همین دلیل جهت دانا نشان دادن قاضی‌ها و وکیل‌ها در جهان غرب همچنان از رنگ مشکی یا سورمه‌ای بسیار سیر که به مشکی می‌زند استفاده می‌شود.
 لباس و کلاه فارغ‌التحصیل‌های بیشتر رشته‌ها نیز مشکی است.

 رنگ مشکی رنگ تقدس است
 به همین دلیل ردای کشیش‌ها، راهب‌ها و راهبه‌ها به رنگ مشکی است.

 رنگ مشکی رنگ هیبت و عظمت است
 به همین دلیل رنگ سنگ‌های کعبه و رنگ پرده آن مشکی‌انتخاب شده است تا عظمت آن بیشتر احساس‌شود.

 رنگ مشکی رنگ نجابت و شرافت است.

 و لذا یک زن مسلمان با استفاده از رنگ مشکی برای چادر و حجابِ برترِ خود،
اقتدار خود
دانایی خود
تقدس خود
هیبت و عظمت خود
نجابت و شرافت خود را
به همراه دارد

موضوعات: حجاب  لینک ثابت




 

یا امام حسن(ع)

این است آنچه وصیت مى‏ كند بدان حسن بن على به برادرش حسین بن على: وصیت مى‏كند كه گواهى دهد معبودى جز خداى یكتا نیست كه شریك ندارد ، پس پرستش مى‏كند او را بدان جهت كه شایسته ی پرستش است ، شریكى در سلطنت ندارد و سرپرستى از خوارى براى او نیست و به راستى كه او هر چیز را آفریده و اندازه ی آن را به خوبی مقدر ساخته و شایسته ‏ترین معبود و سزاوارترین كسى است كه او را ستایش كنند ، هر كه از او فرمانبردارى كند راه رشد را یافته ، و هر كس كه نافرمانیش را كند به گمراهى و سرگشتگى می افتد و هر كس به سوى او بازگردد هدایت گشته است.
من تو را سفارش مى‏كنم ( اى حسین ) به بازماندگانم از خاندان و فرزندان و خانواده خودت كه از بدكارشان درگذرى و از نیكوكارشان بپذیرى ، و براى آنها جانشین و پدرى مهربان باشى ، و دیگر آن كه مرا کنار رسول خدا دفن نمایی كه من به او و خانه او شایسته ‏تر از دیگران هستم…
و اگر از این كار مانع شدند و جلوگیرى كردند ، من تو را به حق قرابت و نزدیكى كه خدا براى تو قرار داده و قرابتى كه با رسول خدا دارى سوگند مى‏دهم كه اجازه ندهى در این راه به خاطر من خون ریخته شود تا آنگاه كه رسول خدا (ص)را دیدار كنیم و شكایت ‏خود به نزد او بریم ، و آنچه از این مردم پس از وى بر سر ما رفته ، به او گزارش كنیم … “
این را فرمود و از دنیا رفت . درود خدا بر او باد .
و در روایت مفید (ره) این گونه است كه پس از جریان مسموم شدن خود فرمود:
(چون من از دنیا رفتم ، چشم مرا بپوشان ، مرا غسل ده و كفن نما ، سوى قبر جدم رسول خدا (ص) ببر تا دیدارى با او تازه كنم ، سپس به سوى قبر جده ‏ام فاطمة بنت اسد رضى الله عنها ببر و در آنجا دفنم كن ، و ‏بدان اى برادر كه مردم گمان دارند شما مى‏خواهید مرا كنار رسول خدا (ص) به خاك بسپارید ، پس در این باره گرد آیند و از شما جلوگیرى كنند ، تو را به خدا سوگند دهم مبادا به خاطر من به اندازه ی ذره ای خون ریخته شود. ) (2)
پى‏نوشتها:
1) بحار الانوار، ج 44، صص 152-151.
2) ارشاد شیخ مفید، ج 2، ص 14.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

حضرت امام صادق عليه السلام فرمودند:
” کَذِّبْ سَمعَکَ و بَصَرَکَ عَن أخیک. فَإنْ شَهِدَ عِندَکَ خَمسونَ قَسامَةً:
“أنّه قال”
و قالَ: “لَم أقُلْ"،
فَصَدِّقْهُ و کَذِّبْهُم
اگر از برادرت چیز بدی دیدی یا شنیدی چشم و گوش خود را تکذیب کن،
اگر پنجاه نفر به تو گفتند:
او چنین گفت
و خودش گفت: من چنین نگفتم، حرفش را قبول کن و حرف آن ها را نپذیر.


وسائل الشیعة، ج٨، ص٦٠

موضوعات: سبک زندگی اسلامی  لینک ثابت




به جز از علي نباشد به جهان گره‌گشايي **
** طلب مدد از او کن چو رسد غم و بلايي


چو به کار خويش ماني در رحمت علي زن **
** به جز او به زخم دل‌ها ننهد کسي دوايي


ز ولاي او بزن دم که رها شوي ز هر غم **
** سر کوي او مکان کن بنگر که در کجايي


بشناختم خدا را چو شناختم علي را **
** به خدا نبرده‌اي پي اگر از علي جدايي


علي اي حقيقت حق علي اي ولي مطلق **
** تو جمال کبريايي تو حقيقت خدايي


نظري ز لطف و رحمت به من شکسته دل کن **
** تو که يار دردمندي تو که يار بينوايي


همه عمر همچو “شهري” طلب مدد از او کن **
** که به جز علي نباشد به جهان گره‌گشایی

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




استاد پناهیان

انسان براى فرار از تنهايى، با ديگران ارتباط برقرار مى‌كند و حتى عاشق مى‌شود! ارتباط عاشقانه يعنى عميقاً تنها نبودن؛ خودخواهى ديگران ما را تنهاتر مى‌كند، و غم تنهايى را افزايش مى دهد! ولى تمام آدم‌ها كم و بيش خودخواه‌اند و دست خودشان هم نيست، تنها ارتباط با خداست كه تنهايى را از بين مى‌برد

موضوعات: بیانات معنوی  لینک ثابت




گفتم منم اهل خطا، گفتی که بخشیدم، بیا

گفتم شکستم توبه ها، گفتی که بخشیدم، بیا

گفتم که ای ستّار من، ای حضرت غفّار من
من بر خودم کردم جفا، گفتی که بخشیدم، بیا

گفتم ز خوبی خالی ام، من دانه ای پوشالی ام
بنگر تهیدستم خدا، گفتی که بخشیدم، بیا

گفتم که احوالم بد است، از بس گناهم بی حد است
بخشیده ای این بنده را؟! گفتی که بخشیدم، بیا

گفتم که نفسم سرکش است، جایم درون آتش است

أِغفرلنا، أِغفرلنا، گفتی که بخشیدم، بیا…

موضوعات: مناجات  لینک ثابت




مولا جان،

بار ها آمدی و نبودم

در تقلای این زندگی

نیازمند تو اما بی تو بودم !

بارها آمدی ونیامدم

بر دلم بارها نشستی و

بی تو بودن را گریستم

میدانم آمده ای…بسیار نزدیک…

پشت پلک هایی که توان باز شدن به روی زیبایت را ندارد…

پشت در، دلی که هنوز برای میزبانی تو پاک نشده…

میدانم آمده ای …

دعا کن من هم بیایم به پیشواز تو !

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ای آنکه مـــرا بــرده ای از یاد ، کجایی؟
بیــگانه شدی ، دست مریـــزاد ، کجایی؟

در دام تــوأم ، نیست مـــرا راه گـریـزی
من عاشق ایــن دام و تو صیّاد ، کجایی؟

محبوس شدم گوشه ی ویـرانه ی عشقت
آوار غمت بـر ســـرم افتـــاد ، کجایی؟

آســودگی ام ، زنــدگی ام ، دار و نـدارم
در راه تــو دادم همه بـر باد ، کجایی؟

اینجا چه کنم ؟ ازکه بگیرم خبرت را؟
از دست تــو و ناز تو فریاد ، کجایی؟

دانم که مــرا بی خبـــری می کشد آخر
دیــــوانه شــدم خانه ات آباد ، کجایی؟

اللهم عجل لولیک الفرج

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





نزول فریضه ی ولایت

 

امام باقر علیه السلام

كانَت الفَرِيضَةُ تَنْزِلُ بَعْدَ الفَرِيضَةِ الاُخْرى ،

و كانَتِ الوَلايةُ آخِرَ الفرائضِ ،

فأنْزَلَ اللّه ُ عزّ و جلّ : «اليَومَ أكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ » ،

يَقولُ اللّه ُ عزّ و جلّ : لا اُنْزِلُ عَلَيْكُمْ بَعْدَ هذهِ فَرِيضَةً ، قد أكْمَلْتُ لَكُمُ الفَرائضَ

فريضه اى از پس فريضه اى نازل مى شد

و ولايت، آخرين فريضه بود

و خداوند عزّ و جلّ آيه ی «امروز دينتان را براى شما كامل كردم» را فرو فرستاد.

خداوند عزّ و جلّ مى فرمايد: بعد از اين ديگر فريضه اى بر شما نازل نمى كنم؛ چرا كه فرايض شما را كامل ساختم

الكافي: ١ / ٢٨٩ / ٤

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




آیا به اعتقاد شیعیان، مهم ترین پرسش روز قیامت، سؤال از دوستی و ولایت اهل بیت (علیهم السلام) است؟

پاسخ

دوستی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و خاندانش، که برگرفته از آموزه های قرآن و توصیه های رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) است، یکی از مهم ترین اصول اعتقادی شیعه بوده و هیچ یک از شیعیان در آن تردیدی ندارند.

در همین راستا، ما معتقدیم که در معاد، همان طور که از نماز و روزه و زکات و … پرسش می شود، از ولایت و محبت اهل بیت(علیهم السلام) نیز سؤال خواهد شد،

بلکه این موضوع، مهم ترین پرسش روز قیامت است؛ زیرا چنین محبتی، به تصریح قرآن، تنها درخواست پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) از مسلمانان برای جبران زحمات رسالتشان بوده است.

البته، شخصی که محب اهل بیت (علیهم السلام) است، تلاش می کند تا در حد امکان از گناهان دوری کرده و با کردار نیک، خود را به پروردگارش نزدیک کرده و رفتار خود را در راستای رفتار پیشوایان خود قرار دهد.

چنین فردی می تواند امیدوار باشد که گناهان ناشی از غفلتش نیز به دلیل حب اهل بیت و با شفاعت آنان، مورد بخشش پروردگار قرار گیرد.

موضوعات: سوال و جواب های دینی  لینک ثابت




 اي علي، اي ارتفاعت تا خدا
بي نهايت، بيكران، بي‌انتها

اي علي، اي همسر بانوي اب
جلوه حق، اسم اعظم، نور ناب

اي علي اي خوب، اي تنهاترين
اي ملايك با نگاهت همنشين

اي علي، اي آفتاب حق سرشت
اي قسيم روشني‌هاي بهشت

اي فراتر از تصور، ازخيال
بحر عرفان، آفتاب بي‌زوال

اي تو خورشيد نهان در زير ابر
كوه علم و كوه حلم و كوه صبر

چون تو مردي نيست در اين روزگار
هيچ تيغي نيز، همچون ذوالفقار

جان ما را كن ز عشقت منجلي
اي فدايت جان عالم، يا علي

كاش مي‌كرديم بيعت تا بهار
مي‌شكفتيم از كرامات علي

در بهارستان او گل مي‌شديم
زائر آواز بلبل مي‌شديم

از غدير خم، سبويي مي‌زديم
در صراط عشق، هويي مي‌زديم

زائر كوي تولا مي‌شديم
جرعه نوش عشق مولا مي‌شديم

با نزول سوره سبز غدير
باز مي‌كرديم، بيعت با امير

با علي، آيينه‌دار سرنوشت
وارث بوي خدا، بوي بهشت

شد غدير خم، هلا، اي عاشقان!
مي‌وزد عطر علي از آسمان

چيست تفسير غدير خم؟ علي
عشق را، مولا، عدالت را، ولي

چيست تفسير غدير خم؟ ولا
رستخيز عشق، بيعت با خدا

چيست تفسير غدير خم؟ حريم
رو به روي ما، صراط مستقيم

چيست تفسير غدير خم؟ اميد
مژده رحمت به امت، بوي عيد

چيست آيا اين غدير خم؟ سحر
صبح صادق، نور لبخند ظفر

چيست آيا…؟‌ساقي و ساغر، شراب
اتشي در جان هستي، عشق ناب

چيست آيا… ؟ خنده فتح المبين
روز اكمال رسالت، عيد دين

چيست آيا…؟ سيب سرخي ناگهان
سهم ما از عشق، آري عاشقان

در غدير خم خدا شد منجلي
در دل خورشيدي مولا علي

چيره شد فرمانرواي آفتاب
گشت سهم آفرينش، نور ناب

عشق باريد و زمين آيينه شد
مهرباني وارد هر سينه شد

خاك را بوي نجيب گل گرفت
عالم هستي، تب بلبل گرفت

آسمان شد با زمين همسايه باز
شد زمين مهمانسراي اهل راز

چشم‌ها با نور همبستر شدند
قلب‌ها با هم صميمي‌تر شدند

قبله توحيد، آن جان جهان
روح ايمان ، خاتم پيغمبران

در غديرستان خم، اعجاز كرد
راز معصوم خدا را باز كرد

گفت پيغمبر: ‌علي نور خداست
بعد من، او پيشوا و مقتداست

اي شمايان! امت سبز زمين
در ميان خلق عالم، بهترين

حرف حق اين است و در آن شبهه نيست
هم علي حق است و هم حق با علي‌ست

عشق را در قلب خود دعوت كنيد
با علي،‌نور خدا، بيعت كنيد

اين حقيقت از كسي مستور نيست
جانشين نور، غير از نور نيست

در غدير خم ولايت شد قبول
برد بالا دست مولا را رسول

رفت بالا دست خورشيد غدير
شد امام و متداي ما، امير

عشق، بيعت كرد با نور خدا
شد عدالت، سرور و مولاي ما

نور احمد، برگرفت از رخ نقاب
«آفتاب آمد، دليل آفتاب»

زين بشارت، آسمان خنديد مست
نور باريد و طلسم شب شكست

شد جهان، آيينه باران علي
عالم هستي، چراغان علي

جون علي،‌ آيينه عدل است و داد
دست در دست علي بايد نهاد

چون علي، نور خداي سرمد است
بيعت ما با علي، با احمدست

شد ز عشق حق، وجودش صيقلي
هر كه بيعت كرد، با نور علي

باز دل در كوي مستي گم شده
عالم هستي، غدير خم شده

باز هم مستيم، از جام غدير
باده مي‌نوشيم با نام امير

باز فصل شور و شيدايي شده
در زمين از عشق، غوغايي شده

آمده عيد ولايت، عاشقان
روز اكمال رسالت، عاشقان

در غدير خم، بيا كامل شويم
«ياعلي» گوييم و صاحبدل شويم

«ياعلي» گوييم تا بالا شويم
قطره‌ها، اي قطره‌ها دريا شويم

با علي،‌ نور خدا، بيعت كنيم
عشق را در قلب خود، دعوت كنيم

با علي، هم عهد و هم پيمان شويم
هم زبان و هم دل قرآن شويم

با علي، قرآن ناطق، بوتراب
سوره عصمت، امام آفتاب

چون كه احمد گفت: ‌او نور جلي‌ست
بعد من، اي عاشقان! مولا، علي‌ست

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




 

قال رسول الله(ص):

يا معشر المسلمين ليبلغ الشاهد الغائب، اوصى من آمن بى و صدقنى بولاية على، الا ان ولاية على ولايتى و ولايتى ولاية ربى، عهدا عهده الى ربى و امرنى ان ابلغکموه.

بحارالانوار 37: 141، ح 35.


رسول خدا(ص) (در روز غدير) فرمود: اى مسلمانان! حاضران به غايبان برسانند: کسى را که به من ايمان آورده و مرا تصديق کرده است، به ولايت على سفارش مى‏کنم، آگاه باشيد ولايت على، ولايت من است و ولايت من، ولايت‏خداى من است. اين عهد و پيمانى بود از طرف پروردگارم که فرمانم داد تا به شما برسانم.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ﻏﺪﻳﺮ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺣﻮﺯﻩ ﻱ ﻧﻈﺎﻡ ﻋﻠﻲ ﺍﺳﺖ
ﻏﺪﻳﺮ ﺳﻜﻪ ﻱ ﺳﺮﺥ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻋﻠﻲ ﺍﺳﺖ

ﻏﺪﻳﺮ ﺑﺎﻝ ﻭ ﭘﺮ ﺷﻴﻌﻪ ﺩﺭ ﻋﺮﻭﺝ ﺑﻪ ﺣﻖ
ﻏﺪﻳﺮ ﺟﻠﻮﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﻧﻮﺭ ﻣﺴﺘﺪﺍﻡ ﻋﻠﻲ ﺍﺳﺖ

ﻏﺪﻳﺮ ﺣﺞ ﻋﻠﻲ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﻋﻠﻲ
ﻏﺪﻳﺮ ﻗﺒﻠﻪ ﻱ ﺩﻝ، ﻣﺴﺠﺪﺍﻟﺤﺮﺍﻡ ﻋﻠﻲ ﺍﺳﺖ

ﻏﺪﻳﺮ ﻣﻬﺮ ﻗﺒﻮﻟﻲ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﻱ ﺍﻋﻤﺎﻝ
ﻏﺪﻳﺮ ﻛﻮﺛﺮ ﻓﻴﺾِ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﻡ ﻋﻠﻲ ﺍﺳﺖ

ﻏﺪﻳﺮ ﺁﺭﺯﻭﻱ ﺍﻧﺒﻴﺎﺳﺖ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ
ﻏﺪﻳﺮ ﻋﻴﺪ ﻛﻤﺎﻝِ ﭘﻴﻤﺒﺮ ﺧﺎﺗﻢ

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




بدعت مذاهب اهل سنّت ـ صحّت طلاق

مناظره علامه حلی با مخالفان در حضور سلطان خدابنده

در شرح «من لا یحضره الفقیه» آمده است:
روزی سلطان خدا بنده بر همسر خود خشمگین شد و در یک جمله او را سه طلاقه کرد ولکن خیلی زود پشیمان شد، لذا علماء اهل سنت را گرد آورد و نظر آنها را جهت حال این مشگل پرسید:
آنها جملگی گفتند: «چاره نیست جز اینکه نخست مُحَلّل (فردی غیر از سلطان) با او ازدواج کند تا پس از آن مُحَلّل، شما بتوانید باز او را به زوجیّت خود در آورید.»
سلطان گفت: «این کار بر من بسیار گران است، لکن شما در هر مسأله‎ای با هم اختلاف نظر دارید و در مسائل مختلف اقوال گوناگونی دارید، آیا در این مسأله هیچ قول دیگری ندارید؟»
گفتند: «نه»
آنگاه یکی از وزرای سلطان که گویا شیعه بود گفت: «در شهر «حلّه» عالمی است که چنین طلاقی را باطل می‎داند، خوب است سلطان آن عالم را احضار کند، شاید مشگل را حل کند.»
عالمان سنّی گفتند: «علامه، مذهب باطلی دارد و رافضیان افرادی بی‎خرد و کم عقل هستند و اصلاً در شأن سلطان نیست که چنین مرد سبک سر و بی عقلی را به حضور بپذیرد.»
سلطان گفت: «احضار او بی‎فائده نیست.»
پس چون علامه (اعلی الله مقامه) حاضر شد قبل از حضور او، علماء مذاهب چهارگانه اهل سنّت در نزد سلطان حاضر بودند.
هنگامی که علامه(ره) وارد مجلس شد، بدون هیچ ترس و واهمه‎ای، نعلین خود را به دست گرفت و داخل در جمع شد و با صدای بلند گفت: «السلام علیکم» و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفته و درکنار سلطان نشست.
علماء سنی حاضر در مجلس گفتند:‌ «آیا ما به شما نگفتیم که شیعیان افرادی سبک سر و بی خرد هستند؟»
سلطان گفت: «درباره اعمال او از خودش سؤال کنید.»
آنها به علامه گفتند: «چرا سلطان را سجده نکردی و آداب و تشریفات را انجام ندادی؟»
علامه(ره) گفت: «رسول الله ـ صلی‎الله علیه و آله ـ از هر سلطانی برتر بود و کسی بر او سجده نکرد بلکه فقط به او سلام می‎دادند و خدای تعالی نیز فرموده:
«فَإذا دَخَلْتُمْ بُیُوتاً فَسَلِّموا علی أنفُسِکُمْ تَحِیَّهً مِنْ عِنْدَ اللهِ مُبارَکَهً طَیِّبَهً»[1]
یعنی: پس چون داخل خانه‎ها شدید به یکدیگر سلام کنید، سلام و درودی که نزد خداوند خوش است.»
از طرف دیگر به اتفاق ما وشما، سجده برای غیر خدا حرام است.»
پس از او پرسیدند: «چرا جسارت کردی و در کنار سلطان نشستی؟»
فرمود: «چون جای دیگری برای نشستن موجود نبود و از طرفی سلطان و غیر سلطان با هم مساوی‎اند ولذا جسارتی به محضر سلطان نکرده‎ام.»
از علامه پرسیدند: «چرا کفش‎های خود را با خود داخل مجلس آوردی؟ هیچ آدم عاقلی در محضر سلطان چنین می‎کند؟»
علامه فرمود: «ترسیدم حنفی‎ها آن را بدزدند همانطور که ابوحنیفه نعلین رسول اکرم ـ صلی‎الله علیه و آله ـ را دزدید.»
ناگهان حنفی‎ها برآشفتند و فریاد بر آوردند که: «ابوحنیفه کجا و زمان پیامبر ـ صلی‎الله علیه و آله ـ کجا؟ تولد ابوحنیفه صد سال پس از وفات رسول اکرم ـ صلی‎الله علیه و آله ـ واقع شده است.»
علامه فرمود: «ببخشید، اشتباه کردم، لابد سارق نعلین رسول خدا ـ صلی‎الله علیه و آله ـ شافعی بوده است. این بار شافعی‎ها برآشفتند که شافعی در روز وفات ابوحنیفه به دنیا آمده است و دویست سال پس از رحلت رسول خدا ـ صلی‎الله علیه و آله ـ متولد شده است.
علاّمه گفت: «شاید کار مالک بوده است.»
مالکی‎ها هم مثل حنفی‎ها و شافعی‎ها اعتراض و انکار کردند.
علامه فرمود: «پس قطعاً سارق، احمد بن حنبل بوده است.»
حنابله هم به انکار و تکذیب او پرداختند.
در این لحظه علامه(ره) رو به سلطان کرد و فرمود:
«ای سلطان، دانستی که هیچ یک از رؤسای این مذاهب چهارگانه اهل سنت در زمان حیات رسول الله ـ صلی‎الله علیه و آله ـ و حتی صحابه آن حضرت حاضر نبوده‎اند، پس برگزیدن ابوحنیفه و مالک و شافعی و احمدبن‎ حنبل بعنوان مجتهد و رئیس مذهب از بدعت‎های ایشان است بطوری که اگر یکی از خود این علما حاضر در مجلس، افضل و اعلم از این چهارتن باشد، به او اجازه و حق اینکه بر خلاف فتوای یکی از آن چهارتن فتوایی بدهد نمی‎دهند.»
در اینجا سلطان به حالت پرسش از اهل سنّت سؤال کرد: «آیا درست است که هیچ یک از رؤسای مذاهب أربعه در زمان رسول خدا ـ صلی‎الله علیه و آله ـ و صحابه او نبوده‎اند؟»
علماء عامّه همگی گفتند: «آری نبوده‎اند.»
آنگاه علامه(ره) گفت: «ولی ما شیعه هستیم و پیروی می‎کنیم از أمیرالمؤمنین ـ علیه‎السّلام ـ که جان رسول الله ـ صلی‎الله علیه و آله ـ برادر، پسر عمّ و وصیّ اوست.»
سلطان چون متوجه حقانیّت مذهب علامه(ره) شد از او پرسید: «نظر شیعه درباره‌ طلاق صادره از من چیست؟»
علامه(ره) فرمود: «آیا سلطان طلاق را در سه مجلس و در محضر دو نفر عادل جاری نموده‎ است؟»
سلطان گفت: «نه»
علامه فرمود: «در این صورت طلاقی را که سلطان جاری کرده است باطل می‎باشد، زیرا فاقد شرائط صحّت است.»
آنگاه سلطان بدست علامه به مذهب حقّه شیعه، مشرف شد، و به خطباء و حاکمان شهرها و سرزمین‎های تحت سیطره‎اش پیام فرستاد که از این پس با نام ائمه دوازده‎‎گانه ـ علیهم‎السّلام ـ خطبه بخوانند و به نام ائمه اطهار، سکّه، ضرب کنند و نام ایشان را بر دیوار مساجد و مشاهد مشرفه حضرات ائمه ـ علیهم‎السّلام ـ بنگارند.

[1] . سوره نور آیه 61.

روضات الجنات جلد2، صفحة279

منبع : سایت اندیشه قم

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

شبی در خواب بودم خواب دیدم ،

میان خواب حرفی را شنیدم ،

 

کسی می گفت اعمالت سیاه است ،

تمام نامه ات بار گناه است ،

 

اگرخواهی ز مولایت بخوانی ،

غروب نیلی حیدر بمانی ،

 

اگر خواهی شود راضی پیمبر ،

بگو در شعر ها اوصاف حیدر ،

 

بگو که دشمن کفار بوده.

بگو که حیدر کرار بوده ،

 

بگفتم چشم از جان می نویسم،

کتابی همچو قرآن می نویسم،

 

شروع شد شعر من با نام ایزد ،

خدا هم دم ز حیدر نیز می زد.

 

علی صدیق اکبر بود والله.

علی فاتح به خیبربود والله.

 

علی چشم خدا،دست خدا بود ،

علی نور خدا ،مشکل گشا بود

 

علی فاروق اعظم بود مردم ،

ولی الله معظم بود مردم.

 

علی والی، علی مسجد، علی می،

صراط المستقیم بوده پیاپی،

 

ولی الله اعظم بود حیدر.

کریم الله معظم بود حیدر ،

 

علی چون ذوالفقارش دست دارد.

هزاران شیعه پا بست دارد ،

 

علی اذن خدا ، وجه خدا بود ،

علی شیر خدا ، محو خدا بود ،

 

علی را فاطمه معنا نموده ،

گدایان را علی آقا نموده.

 

علی مولود کعبه ، سر الله ،

امیرالمومنین بوده به والله ،

 

علی با دشمنان هم مهربان بود ،

امیرالمومنین شاه جهان بود.

 

ولایت را ز حیدر غصب کردند.

خلیفه جای حیدر نصب کردند.

 

ز بعد رحلت جان پیمبر ،

سلامش بی جواب گردید حیدر ،

 

چه تعبیری شده خواب پیمبر ،

که بوزینه نشیند روی منبر ،

 

تمام حرف من امشب همین است ،

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





  آنجا که دلت تنگ است.خودرابه علی بسپار
 آلوده به صد رنگ است.خودرابه علی بسپار


این حیدرکراراست چون اوست که بی رنگ است
 اودور ز نیرنگ است.خودرابه علی بسپار


  آن لحظه که تنهایی.هوهوبه لبت باشد
آندم که دلت تنگ است خودرابه علی بسپار


  از تو طلب یاری بنموداگر هرکس
  درسینه اگرجنگ است .خودرابه علی بسپار..


ایوان نجف یکشب گرپای نهادی تو
 گردر دلت آهنگ است.خودرابه علی بسپار


  بی تابی و حیرانی ازبهرنجف باشد
گرچه دلت از سنگ است .خودرابه علی بسپار


ایدل ز درون بنگر آقایی حیدر را
گربهرنجف تنگ است .خودرابه علی بسپار


 آمیخته ی درد است .وقتی دلت ای (مجنون).
گرچه دلت ازسنگ است .خودرابه علی بسپار

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

حیدریم دم زحیدر میزنم
دم ازآن ساقی کوثر میزنم

هرچه هستم درپناه حیدرم
مستمند یک نگاه حیدرم

حیدریم باده ام زین باده نیست
عاشق حیدر خدا داند که کیست

حیدریم تا إرادت میکنم
بانگارخودعبادت میکنم

حیدریم این نمودار وفاست
کلب کویش غرقه در مهر و صفاست

حیدری بودن مرامی بس نکوست
حب مولا خود جواز آبروست

حیدریم عشق بازی جاهلم
من بپای عشق حرمت قائلم

روز وشب در انتظارحیدرم
بی تکلف ریزه خوار حیدرم

حیدریم مستم و( مجنون) دوست
این دل من زنده از انفاس اوست

الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





زیباترین آقای دنیا کیست حیدر
بر ملک عالم شاه و مولاکیست حیدر
پادشه اهل تولا کیست حیدر
عشق دل ام ابیهاکیست حیدر
حیدر امیرالمومنین عالمین است
حیدرنگارحضرت ام البنین است
————–
فرمانروایی جهان در دست عشق است
سلطانی عصرو زمان در دست عشق است
آقایی باغ جنان در دست عشق است
زیبایی وصف و بیان در دست عشق است
در کل این دنیا چقدر بی قرین است
حیدر نگاره حضرت ام البنین است
————–
ازعشق مولایم علی دل منجلی شد
بایادرویش سینه ی من صیقلی شد
بود ونبودم عاشق مولا علی شد
تنهاوجودم بنده ی رب جلی شد
عمری علی مرتضی حبل المتین است
حیدرنگارحضرت ام البنین است
———-
—-
این کیست این مولای قنبر نام دارد
این کیست این یار پیمبرنام دارد
این پهلوان بدر و خیبرنام دارد
این همسر زهرای اطهرنام دارد
حیدرفقط بعده پیمبر جانشین است
حیدرنگارحضرت ام البنین است



 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

شبی از دل صدا کردم علی جان دوستت دارم..
چنین در دل نوا کردم علی جان دوستت دارم

اگر در شادکامی من نکردم یادی از دلبر
گرفتارم صدا کردم علی جان دوستت دارم

اگر چشمان من سوی کسی غیر از شمامیرفت
به عشقت اقتدا کردم علی جان دوستت دارم

اگر یکبار هم یادی نکردم از کس دیگر
ولی برتو وفا کردم علی جان دوستت دارم

اگر نام ترا آقا به سوگند وقسم خوردم
نمازم را به پا کردم علی جان دوستت دارم

اگر لایق نبودم من که نامت رابه لب گویم
چنین من کودتا کردم علی جان دوستت دارم..

همه ایمان من امشب فدای یک نگاهت شد
اگر سیرت فدا کردم علی جان دوستت دارم..

اگر هرجا دل زاری درون سینه ای بشکست
غم دل را روا کردم علی جان دوست دارم..

ز یاد ه خوداگر بردم تمام بعد انسانی
ولی یادت ادا کردم علی جان دوستت دارم

الا یا ایهاالساقی منم (مجنون) درگاهت..
نجف یک شب صداکردم علی جان دوستت دارم..
..

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




به خدا جمعۀ اين هفته تفاوت دارد
عيد اين جمعه غدير است تو بايد باشي..


و علي گفته که يک روز غدير است فرج
اينک اين جمعه غدير است تو بايد باشي..


حرم امن خدا دست چه کس افتاده؟!
حجم اين غصه عظيم است تو بايد باشي..


به خدا بي تو جهان حس يتيمي دارد
وقت اطعام يتيم است تو بايد باشي..


هدف خلقت ما درک ولايت بوده
عيد پيمان امير است تو بايد باشي..


و علي چشم به راه پسر فاطمه است
روز حاجات عظيم است تو بايد باشي..


و تو بايد باشي جمعۀ ما عيد شود
روز عيدي ز کريم است تو بايد باشي…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 


جان ما را كن ز عشقت منجلي
اي فدايت جان عالم، يا علي


كاش مي‌كرديم بيعت تا بهار
مي‌شكفتيم از كرامات علي


در بهارستان او گل مي‌شديم
زائر آواز بلبل مي‌شديم


از غدير خم، سبويي مي‌زديم
در صراط عشق، هويي مي‌زديم

 

ما زين جهان از پي ديدار مي رويم 
از بهر ديدن حيدر کرار مي رويم 


درب بهشت گر نگشايند به روي ما
گوييم يا علي و ز ديوار مي رويم

 

چون نامه ي اعمال مرا پيچيدند
بردند به ميزان عمل سنجيدند


بيش از همه کس گناه ما بود ولي
آن را به محبت علي بخشيدند

 

 

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




دنیا … به ” شایستگی هایت ” پاسخ میدهد نه به “آرزوهایت” پس شایسته ی آرزوهایت باش.
چه بسیار انسانها دیدم تنشان” لباس “نبود !
و چه بسیار لباسها دیدم که درونش” انسانی” نبود!

به هر کس” نیکی “کنی او را” ساخته ای” و به هر کس” بدی “کنی به او “باخته ای” پس بیا بسازیم و نبازیم.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




هنـــــــوزم انتـــــظار و انتـــــظار اسـت
هنـــوزم دل به سـینه بیـقـــــرار است


هنـــــــوزم خـــواب میبینم به شبــــها
همان مردی که بر اسبی سوار است


همـــان مــردی که آیـــد جمعـه روزی
و این پایــــان خــــوب انتــــــظار است

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت




 تا علي گفتم زبان آتش گرفت

پيش چشمم آسمان آتش گرفت

 

آسمان رقصيد و باراني شديم

موج زد دريا و طوفاني شديم

 

بغض چندين ساله ي ما باز شد

يا علي گفتيم و عشق آغاز شد

 

يا علي گفتيم و دريا خنده کرد

عشق ما را باز هم شرمنده کرد

 

یا علی گفتیم و گلها وا شدند

عشق آمد قطره ها دریا شدند

 

یاعلی گفتیم و طوفانی شدیم

مست از آن دستی که می دانی شدیم

 

یاعلی گفتیم و طوفان جان گرفت

کوفه در تزویر خود پایان گرفت

 

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ،
ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﯾﻚ ﻣﻌﺠﺰﻩ ،
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽﺁﯾﺪ ، ﮔﺎﻡ ﻫﺎﯾﺶ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍﻡ ﺍﺳﺖ ،
ﻛﻪ ﺷﺎﯾﺪ ، ﺣﺘﯽ ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﻮﯼ .
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ ، ﺩﺭﺩﺵ ﺭﺍ ،
ﺗﺎ ﻣﻐﺰ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ، ﺣﺲ ﻣﯽﻛﻨﯽ .
ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ، ﯾﻚ ﺣﺲ ﺩﺭﻭﻧﯽ ﺍﺳﺖ .
ﻫﯿﭻ ﻛﺲ ، ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ، ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻤﺎﻥ ﻛﻨﺪ . ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ، ﺣﺎﺻﻞ ﻧﻮﻉ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﺎ ، ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺳﺖ .
ﺗﻌﺒﯿﺮﯼ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ، ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﯽ ﺁﺯﺍﺩ ، ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ .
خوشبختی ، لذت بردن از لحظه ، اکنون است .

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


...


روزي که رسول خدا (ص) به نبوت مبعوث شد، فرمان هدايت و سعادت انسان ها را در کف داشت .در «پهنه غدير» نيز در جمع حاجيان برگشته از زيارت خانه خدا که به خطبه خواني پرداخت، باز در انديشه نجات امت وتضمين سعادت آنان بود.

اين است که «غدير» را حلقه مياني “رسالت ” و ” امامت"مي شناسيم و “ولايت” را تداوم “نبوت” مي دانيم.

“غدير” ، هنوز هم چشمه اي لبريز از هدايت ها و کرامت هاست و دريايي مواج از آب حيات و باور و بصيرت، تا در کوير حيرت وهامون ضلالت، کام جانها را سيراب سازد و هادي انديشه ها گردد.

غدير، يک “کتاب مبين” است، سندي براي تداوم خط رسالت درجلوه امامت و صراطي مستقيم که به سنت پيامبر خدا منتهي مي شود. امتي که پاسدار غدير باشد، عاشوراهاي مظلوميت و کربلاهاي خون و شهادت را شاهد نخواهد بود و ولايت در محاق غربت و تنهايي نخواهد ماند.

رسول خدا(ص) مي خواست دست “امت” را در دست ” امام” بگذارد، تا نه گمراه شوند و نه سرگردان، نه تشنه بمانند و نه در دام نفس بيفتند. اين بود که منشور بلند و جاودانه “خطبه غدير” را سرود و به گوش تاريخ سپرد. اينک ماييم و غدير، که مکتب ما و محور وحدت ما وچراغ راهمان و راه زندگيمان است.

گراميداشت غدير، تکريم رسالت پيامبر(ص) و وحي خدايي است. تکريم غدير، ارج نهادن به فضيلت هاي متبلور در وجود صاحب ذوالفقار و ساقي کوثر است. بها دادن به غدير، اداي احترام به تکميل دين و اتمام نعمت است. کاشتن بذر ولايت در جانهاست.

نشان دادن خورشيد به گرفتاران در ظلمتهاست. غدير، روز بشريت و روز ” انسان” است، عيد پيمان و ميثاق وعهد است. عيد گرفتن غدير، ارج نهادن به کرامت انسان است، چرا که غدير، عيد عدالت و رهبري، عيد کمال طلبي و حق جويي، عيد شعله افکني برانديشه ها و اميد آفريني در دلهاست. عيد غدير در قرآن : وقتي پيامبر در روز پنجشنبه، هجدهم ماه ذيحجه به غدير خم رسيدند، جبرئيل بر حضرتش نازل شد و آيه 67 سوره مائده را در مورد نصب اميرالمومنين علي خواند:

اي پيامبر! آنچه از سوي پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن، اگر انجام ندادي، رسالت او را ابلاغ نکردي و خداوند تو را از مردمان حفظ خواهد کرد.

 آيه 67 سوره مائده

همچنين پس از سخنان پيامبر هنوز مردم متفرق نشده بودند که جبرئيل نازل شد و اين آيه را آورد: امروز دين شما را کامل ساخته و نعمتم را بر شما تمام کردم و به اين که دين شما دين اسلام باشد، راضي شد آيه 3 از سوره مائده ( الغدير،ج 1، ص230)

 

دو چشمه اي که يادگار پيامبر و ميراث ماندگار آن رسول خاتم تا دامنه قيامت است و خود

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت
1 2 4 5