✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
سلام بر رمضان


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 




بسم الله الرحمن الرحیم


اللهمّ وفّرْ فیهِ حَظّی من بَرَكاتِهِ وسَهّلْ سَبیلی الى خَیْراتِهِ ولا تَحْرِمْنی قَبولَ حَسَناتِهِ یا هادیاً الى الحَقّ المُبین.


خدایا زیاد بگردان در آن بهره مرا از بركاتش وآسان كن راه مرا به سوى خیرهایش ومحروم نكن ما را از پذیرفتن نیكىهایش اى راهنماى به سوى حـق آشكار

موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت





شب قدر ، شب تولد است. شبی که اعمال ما در اتحاد با عاملش ، به امضای حضرت حجت( عج)می رسد؛اعمالی که جوهر صفات ما را می سازد
و آن صفات هم، جوهره ی عقل و اندیشه مان را؛عقل و اندیشه هم،ابدیت و هویت ما را تشکیل می دهد.
اگر امشب، قلب و وجودمان را از اغیار، تعلقات، کینه ها، و دلتنگی ها، ضیق ها و ناراحتی ها خالی کنیم و صحیفه ی جانمان را-
همان گونه که از مادر، متولد شدیم- در میدان جذبه ی ولایت حضرت حجت(عج) بگذاریم، وجود خود را در این میدان، آرزومند وصل به مطلوبش
می یابیم و به امضای حضرت در سیر کمالان می رسیم.
برای رسیدن به این هدف، باید نیاتمان را خالص کنیم و بافتهای ذهنی و اوصاف و رزایل خودی را از قلبمان بیرون برزیم ؛
چرا که در لیالی قدر، به جز چند دسته که اصرار بر رزایل اخلاقی دارند، همگان آمرزیده می شوند.باید از تعلقات دنیایی و نگرانی های جزیی و
زاویه ای، بیرون بیاییم و در یک نگرش کلی، منافع کل را- که خدا، توحید و اهداف عالی امام زمان (عج) است- بخواهیم.
مشاهده سایت

 

موضوعات: شب قدر  لینک ثابت




شب قدر در نگاه علامه طباطبایى
آنچه در پیش رو دارید بحثى پیرامون شب قدر بر اساس نظرات مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر شریف المیزان است که در دو سوره « قدر» و «دخان‏» مطرح گردیده است.

شب قدر یعنى چه؟
مراد از قدر، تقدیر و اندازه ‏گیرى است و شب قدر شب اندازه ‏گیرى است و خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال را تقدیر می ‏کند و زندگى، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسانها و امورى ازاین قبیل را دراین شب مقدر می ‏گرداند.

شب قدر کدام شب است؟
در قرآن کریم آیه‏ اى که به صراحت ‏بیان کند شب قدر چه شبى است دیده نمی ‏شود. ولى از جمع‏ بندى چند آیه از قرآن کریم می ‏توان فهمید که شب قدر یکى از شب‏هاى ماه مبارک رمضان است. قرآن کریم از یک سو می ‏فرماید: « انا انزلناه فى لیله مبارکه‏.»( دخان / 3 ) این آیه گویاى این مطلب است که قرآن یکپارچه در یک شب مبارک نازل شده است و از سوى دیگر می ‏فرماید: « شهررمضان الذى انزل فیه القرآن‏.»( بقره / 185) و گویاى این است که تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است.

و در سوره قدر می ‏فرماید: «انا انزلناه فى لیله القدر.» (قدر/1) از مجموع این آیات استفاده می ‏شود که قرآن کریم در یک شب مبارک در ماه رمضان که همان شب قدر است نازل شده است. پس شب قدر در ماه رمضان است. اما این که کدام یک از شب‏هاى ماه رمضان شب قدر است، در قرآن کریم چیزى برآن دلالت ندارد. و تنها از راه اخبار می ‏توان آن شب(شب قدر) را معین کرد.

در بعضى از روایات منقول از ائمه اطهار علیهم السلام شب قدر مردد بین نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان است و در برخى دیگر از آنها مردد بین شب بیست و یکم و بیست و سوم و در روایات دیگرى متعین در شب بیست و سوم است. (1) وعدم تعین یک شب به جهت تعظیم امر شب قدر بوده تا بندگان خدا با گناهان خود به آن اهانت نکنند.

پس از دیدگاه روایات ائمه اهل بیت علیهم السلام شب قدر از شب‏هاى ماه رمضان و یکى از سه شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم است. اما روایات منقول از طرق اهل سنت‏ به طورعجیبى با هم اختلاف داشته و قابل جمع نیستند ولى معروف بین اهل سنت این است که شب بیست و هفتم ماه رمضان شب قدر است (2) و در آن شب قرآن نازل شده است.

تکرار شب قدر در هر سال
شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و سالى که قرآن درآن نازل شد نیست ‏بلکه با تکرار سالها، شب قدر نیز تکرار می‏شود. یعنى درهر ماه رمضان شب قدرى است که درآن شب امور سال آینده تقدیر می ‏شود. دلیل براین امر این است که:

اولا: نزول قرآن به طور یکپارچه در یکى از شب‏هاى قدر چهارده قرن گذشته ممکن است ولى تعیین حوادث تمامى قرون گذشته و آینده درآن شب بى‏ معنى است.

ثانیا: کلمه «یفرق‏» در آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم‏.» (دخان / 6 ) در سوره دخان به خاطر مضارع بودنش، استمرار را می‏رساند و نیز کلمه «تنزل‏» درآیه کریمه «تنزل الملئکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر» (قدر / 4 ) به دلیل مضارع بودنش دلالت ‏بر استمرار دارد.

ثالثا: از ظاهر جمله « شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن‏.»( بقره / 185 ) چنین برمی ‏آید که مادامى که ماه رمضان تکرار می ‏شود شب قدر نیز تکرار می ‏شود. پس شب قدر منحصر در یک شب نیست ‏بلکه درهر سال در ماه رمضان تکرار می ‏شود.

در این خصوص در تفسیر برهان از شیخ طوسى از ابوذر روایت‏ شده که گفت: به رسول خدا (ص) عرض کردم یا رسول الله آیا شب قدر شبى است که درعهد انبیاء بوده و امر به آنان نازل می ‏شده و چون از دنیا می ‏رفتند نزول امر درآن شب تعطیل می ‏شده است؟ فرمود: « نه بلکه شب قدر تا قیامت هست.‏» (3)

عظمت‏ شب قدر
در سوره قدر می ‏خوانیم: «انا انزلناه فى لیله القدر وما ادریک ما لیله القدر لیله القدر خیر من الف شهر.» خداوند متعال براى بیان عظمت ‏شب قدر با این که ممکن بود بفرماید: «وما ادریک ما هى هى خیر من الف شهر» یعنى با این که می ‏توانست در آیه دوم و سوم به جاى کلمه «لیله القدر» ضمیر بیاورد، خود کلمه را آورد تا بر عظمت این شب دلالت کند. و با آیه « لیله القدر خیر من الف شهر» عظمت این شب را بیان کرد به این که این شب از هزار ماه بهتر است. منظور از بهتر بودن این شب از هزار ماه، بهتر بودن از حیث فضیلت عبادت است. چه این که مناسب با غرض قرآن نیز چنین است. چون همه عنایت قرآن دراین است که مردم را به خدا نزدیک و به وسیله عبادت زنده کند. و احیاء یا عبادت آن شب از عبادت هزار ماه بهتر است.

از امام صادق علیه السلام سؤال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ ( با این که در آن هزار ماه درهر دوازده ماهش یک شب قدر است).
حضرت فرمود: « عبادت در شب قدر بهتر است از عبادت درهزار ماهى که در آن شب قدر نباشد.» (4)

وقایع شب قدر

الف- نزول قرآن در شب قدر
ظاهر آیه شریفه « انا انزلناه فى لیله القدر» این است که همه قرآن در شب قدر نازل شده است و چون تعبیر به انزال کرده که ظهور در یکپارچگى و دفعى بودن دارد نه تنزیل، که ظاهر در نزول تدریجى است.

قرآن کریم به دو گونه نازل شده است:
1- نزول یکباره در یک شب معین.
2- نزول تدریجى در طول بیست و سه سال نبوت پیامبر اکرم (ص).

آیاتى چون «قرانا فرقناه لتقراه على الناس على مکث ونزلناه تنزیلا.»( اسراء / 106 ) نزول تدریجى قرآن را بیان می‏ کند.
در نزول دفعى (و یکپارچه)، قرآن کریم که مرکب از سوره ‏ها و آیات است ‏یک دفعه نازل نشده است ‏بلکه به صورت اجمال همه قرآن نازل شده است چون آیاتى که درباره وقایع شخصى و حوادث جزیى نازل شده ارتباط کامل با زمان و مکان و اشخاص و احوال خاصه‏اى دارد که درباره آن اشخاص و آن احوال و درآن زمان و مکان نازل شده و معلوم است که چنین آیاتى درست در نمی ‏آید مگر این که زمان و مکانش و واقعه‏اى که درباره ‏اش نازل شده رخ دهد به طورى که اگر از آن زمان‏ها و مکان‏ها و وقایع خاصه صرف نظر شود و فرض شود که قرآن یک باره نازل شده، قهرا موارد آن آیات حذف می ‏شود و دیگر بر آنها تطبیق نمی ‏کنند، پس قرآن به همین هیئت که هست دوبار نازل نشده بلکه بین دو نزول قرآن فرق است و فرق آن در اجمال و تفصیل است.

همان اجمال و تفصیلى که درآیه شریفه «کتاب احکمت ایاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر.»( هود / 1) به آن اشاره شده است. و در شب قدر قرآن کریم به صورت اجمال و یکپارچه بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد و در طول بیست و سه سال به تفصیل و به تدریج و آیه به آیه نازل گردید.

ب- تقدیر امور در شب قدر
خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال آینده را از قبیل مرگ و زندگى، وسعت ‏یا تنگى روزى، سعادت و شقاوت، خیر و شر، طاعت و معصیت و… تقدیر می ‏کند.

در آیه شریفه «انا انزلناه فى لیله القدر»( قدر / 1 ) کلمه «قدر» دلالت‏ بر تقدیر و اندازه ‏گیرى دارد و آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم.‏» (دخان / 6 ) که در وصف شب قدر نازل شده است‏ بر تقدیر دلالت می ‏کند. چون کلمه «فرق‏» به معناى جدا سازى و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است. و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعه‏اى که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازه‏ گیرى مشخص سازند. امور به حسب قضاى الهى داراى دو مرحله ‏اند، یکى اجمال و ابهام و دیگرى تفصیل. و شب قدر به طورى که از آیه «فیها یفرق کل امر حکیم.‏» برمی ‏آید شبى است که امور از مرحله اجمال و ابهام به مرحله فرق و تفصیل بیرون می ‏آیند.

ج- نزول ملائکه و روح در شب قدر
بر اساس آیه شریفه « تنزل الملئکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر.»( قدر / 4) ملائکه و روح در این شب به اذن پروردگارشان نازل می ‏شوند. مراد از روح، آن روحى است که از عالم امر است و خداى متعال درباره ‏اش فرموده است « قل الروح من امر ربى‏.»( اسراء / 85 ) دراین که مراد از امر چیست؟ بحث‏هاى مفصلى در تفسیر شریف المیزان آمده است که به جهت اختصار مبحث ‏به دو روایت در مورد نزول ملائکه و این که روح چیست ‏بسنده می ‏شود.

1- پیامبر اکرم (ص) فرمود: وقتى شب قدر می ‏شود ملائکه‏اى که ساکن در «سدره المنتهى‏» هستند و جبرئیل یکى از ایشان است نازل می‏شوند در حالى که جبرئیل به اتفاق سایرین پرچم‏هایى را به همراه دارند.
یک پرچم بالاى قبر من، و یکى بر بالاى بیت المقدس و پرچمى در مسجد الحرام و پرچمى بر طورسینا نصب می‏کنند و هیچ مؤمن و مؤمنه ‏اى دراین نقاط نمی‏ماند مگر آن که جبرئیل به او سلام میکند، مگر کسى که دائم الخمر و یا معتاد به خوردن گوشت ‏خوک و یا زعفران مالیدن به بدن خود باشد. (5)

2- از امام صادق علیه السلام در مورد روح سؤال شد. حضرت فرمودند: روح از جبرئیل بزرگتر است و جبرئیل از سنخ ملائکه است و روح ازآن سنخ نیست. مگر نمى‏بینى خداى تعالى فرموده: «تنزل الملئکه والروح‏» پس معلوم مى‏شود روح غیر از ملائکه است. (6)

د- سلام و امنیت در شب قدر
قرآن کریم در بیان این ویژگى شب قدر می ‏فرماید: «سلام هى حتى مطلع الفجر.»( قدر / 5 ) کلمه سلام و سلامت ‏به معناى عارى بودن از آفات ظاهرى و باطنى است. و جمله «سلام هى‏» اشاره به این مطلب دارد که عنایت الهى تعلق گرفته است‏ به این که رحمتش شامل همه آن بندگان بشود که به سوى او روى می ‏آورند و نیز به این که در خصوص شب قدر باب عذابش بسته باشد.

به این معنا که عذابى جدید نفرستد. و لازمه این معنا این است که دراین شب کید شیطان‏ها هم مؤثر واقع نشود چنانکه در بعضى از روایات نیز به این معنا اشاره شده است.
البته بعضى از مفسرین گفته ‏اند: مراد از کلمه «سلام‏» این است که در شب قدر ملائکه از هر مؤمن مشغول به عبادت بگذرند، سلام می ‏دهند.

پی ‏نوشت‏ ها:
1- مجمع البیان، ج 10، ص‏519 .
2- تفسیر الدرالمنثور، ج‏6 .
3- تفسیر البرهان، ج‏4، ص‏488، ح‏26 .
4- فروع کافى، ج‏4، ص‏157، ح‏4 .
5- مجمع البیان، ج‏10، ص‏520 .
6- تفسیر برهان، ج‏4، ص‏481، ح‏1

موضوعات: شب قدر  لینک ثابت




وقتی ماه مبارک رمضان به دهه‌ی سوم خود می‌رسد معنایش این است که بیشترِ این ماه، سپری شده و روزهای کمتری باقی مانده است؛ اما وقتی از زاویه‌ی دیگری به این موضوع، نگاه کنیم این حقیقت را درمی‌یابیم که دهه‌ی پایانی، بلحاظ ارزش و فضیلت، دارای قدر و قیمت بالاتری است و به این اعتبار، می‌توان گفت که فضیلت بیشتری از ماه خدا هنوز باقی مانده است.
فقط یک شب از شبهای دهه‌ی آخر -که شب قدر نامیده می‌شود- برتر و بالاتر از هزار ماه است که با یک حسابِ ساده، معادل بیش از 80 سال می‌باشد. البته نه اینکه فقط به اندازه‌ی همین 80 سال باشد چون قرآن کریم، حرف از برابری با هزار ماه نمی‌زند بلکه سخن از برتر و بالاتربودن است.[1]
برای هر فرد تیزبین و لحظه‌شناسی، این سوال به وجود می‌آید که برای بهره‌مندی از فضیلت فوق‌العاده‌ی این شب بی‌نظیر، چه باید کرد؟
«بهترین اعمال در این شب، دعاست… اِحیا هم برای دعا و توسل و ذکر است. نماز هم -که در شب‌های قدر یکی از مستحبات است- در واقع مظهر دعا و ذکر است…دعا یعنی چه؟ یعنی با خدای متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزدیک خود احساس کردن و حرف دل را با او در میان گذاشتن. دعا یا درخواست است یا تمجید و تحمید است یا اظهار محبت و ارادت است؛ همه‌ی اینها دعاست.»[2]
انسان‌ها معمولا دچار آلودگی به معصیت و نافرمانی هستند و این موضوع، مانند مانعی است که جلوی عروج روح آنان را می‌گیرد؛ بنابراین «شب قدر، فرصتی برای مغفرت و عذرخواهی است. از خدای متعال عذرخواهی کنید. حال که خدای متعال به من و شما میدان داده است که به سوی او برگردیم، طلب مغفرت کنیم و از او معذرت بخواهیم، این کار را بکنیم، والّا روزی خواهد آمد که خدای متعال به مجرمین بفرماید: “لایؤذن لهم فیعتذرون” خدای نکرده در قیامت، به ما اجازه عذرخواهی نخواهند داد.»[3]
همراه‌بودن شب‌قدر با ایام شهادت امیرالمومنین(علیه‌السلام)، یک موهبت و فضیلت مضاعف است که نمی‌توان بی‌توجه از کنار آن گذشت. شب قدر «بهانه و مناسبتی است برای اینکه دلهایمان را با مقام والای امیر مؤمنان و سرور متقیان عالَم قدری آشنا کنیم و درس بگیریم.»[4]
محل نزول فرشتگان والامقام الهی در شب قدر، محضر مقدس و نورانی انسان کامل و آخرین حجت پروردگار بر روی زمین است. نمی‌توان به دنبال کسب فیض این شب بود ولی به منبع و مخزن فیض، بی‌اعتنایی کرد. به همین دلیل، لازم و ضروری است که «به ولیّ‌عصر، ارواحنافداه، توجّه کنید…و به برکت امام زمان از خدای متعال خواسته‌هایتان را بگیرید.»[5]
گفتنی‌ها در فضیلت شب قدر، فراوان است که بیان آن در یک نوشتار مختصر نمی‌گنجد اما به‌طور خلاصه، این حقیقت را باید دانست که که شب قدر، این چنین است: «شبی که فرشتگان، زمین را به آسمان متّصل می‌کنند، دلها را نورباران و محیط زندگی را با نور فضل و لطف الهی، منوّر می‌کنند…شب سلامت دلها و جانها، شب شفای بیماری‌های اخلاقی، بیماری‌های معنوی، بیماری‌های مادّی و بیماری‌های عمومی و اجتماعی که امروز متأسفانه دامان بسیاری از ملت‌های جهان، از جمله ملت‌های مسلمان را گرفته است! سلامتی از همه‌ی اینها، در شب قدر ممکن و میسّر است؛ به شرطی که با آمادگی، وارد شب قدر شوید.»[6]
پی‌نوشت:
[1] «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ» (قدر/3)
[2] امام خامنه‌ای، مهر 1384
[3] امام خامنه‌ای، دی 1376
[4] امام خامنه‌ای، شهریور 1387
[5] امام خامنه‌ای، فروردین 1371
[6] امام خامنه‌ای، آذر1376

موضوعات: شب قدر  لینک ثابت




امروز نشستم دو سه خط نامه نوشتم

 

امروز نشستم دو سه خط نامه نوشتم
از غصه و از هجر رخت نامه نوشتم
آقای پس پرده پس از عرض سلامی
میخواستم از عشق بگویم دو کلامی
در پرده بمان تا برسد وقت ظهورت
در شهر نمانده نه حلالی، نه حرامی
بر سر در خوش‌رنگ مکان‌های عمومی
مانده‌ست فقط از تو در این جامعه نامی
این جا به خدا هیچ کسی فکر شما نیست
تنهایی و تنها نکند فکر قیامی؟!
پیمانه به پیمانه شب مستی و خم شد
اما غرض از نامه شب نوزدهم شد
میخانه همین جاست اگر قدر بدانیم
امشب شب احیاست اگر قدر بدانیم
تو باعث بینایی چشم تر مایی
من نامه نوشتم به تو که یاور مایی
در نامه نوشتم به خداوند تو سوگند
باید که شفیعم بشوی پیش خداوند
ای کاش نگاهم به تماشای تو باشد
در نامه‌ی امسال من امضای تو باشد
راهی که قرار است در امسال بگیریم
ای کاش به سمت رخ زیبای تو باشد
امشب شب قدر است و شب ضربت بر سر
افتاده به محرابِ دعا حضرت حیدر
محراب شده خونی و دنیا شده ماتم
سر برده به زانوی خودش لاله از این غم
بردند همه از غم تو سر به گریبان
از خاتم پیغمبر و تا حضرت آدم
از بس که هوا تیره شده مردم ماندند
ماه رمضان آمده یا ماه محرم؟
وا کرده به محراب چه قرآن نفیسی
شمشیر کثیف پسر قاتل ملجم
امشب شب قدر است اگر قدر بدانی
تا آخر امسال تو شاید بتوانی
شاید بتوانی که خودت باشی و ربت
شاید بتوانی دل خود را بتکانی

 

موضوعات: شب قدر  لینک ثابت




شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود

شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود
فریاد بی‌صدا، غم دل بود و آه بود
دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او
صبح سفید هم‌چو دل شب سیاه بود
دانی چرا جبین علی را شکافتند؟
زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود
خونش نصیب دامن محراب کوفه شد
آن رهبری که کعبه بر او زادگاه بود
یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید
اشک شبش به غربت روزش گواه بود
دستش برای مردم دنیا نمک نداشت
عدلش به چشم بی‌نگهان اشتباه بود
هم‌صحبتی نداشت که در نیمه‌های شب
حرفش به چاه بود و نگاهش به ماه بود
مولا پس از شهادت زهرا غریب شد
زهرا نه یار او که بر او یک سپاه بود
وقتی که از محاسن او می‌چکید خون
عباس را به صورت بابا نگاه بود
«شهیدگمنام!» هزار حیف که پوشیده شد ز خون
رویـی کـه بهـر گمشـدگان شمـع راه بود

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




عبدم ولـی عبـد گنه‌کار
هم روسیاهم هم گرفتار
معبود من ای حیّ دادار
من بنـدۀ عاصی، تو غفار   الغوث خلّصنا من النّار
دستـم بگیــر از پا نشستم
یک عمر عهدم را شکستم
عفو تو باشد بـود و هستم
یارب تو آبرویم را نگهدار الغوث خلّصنا من النّار
من خستــه از بـار گنـاهم
مویــم سفیـد و روسیـاهم
این عفو تو این اشک و آهم
بـاز آمـدم با جرم بسیار   الغوث خلّصنا من النّار
اگـرچـه مستحـق نـارم
روزم شده چون شام تارم
مولا علی را دوست دارم
بـر حـرمت حیـدر کرّار   الغوث خلّصنا من النّار
یا سیـدی تـا زنـده هستم
از عفو تـو شرمنـده هستم
شرمنده زین پرونده هستم
خواندم تو را با این دل زار الغوث خلّصنا من النّار
از جرم بسیارم چه گویم؟!
حتـی نیاوردی بـه رویم
پیوستـه دادی آبــرویم
در بین خلق ای حیّ دادار    الغـوث خلّصنا من النّار
یـارب یـارب یـا الهـی
بر جرم سنگینم گواهی
من بی‌پناهم تـو پناهی
من معصیت‌کارم تو ستّار    الغوث خلّصنا من النّار

موضوعات: شب قدر  لینک ثابت




ذات هو گفت علی
حضرت هو گفت علی
نام عالی به خودش داد و به او گفت علی

مبتلا گفت دعا
گرم دعا گفت علی
توبه كرد آدم و هی رو به خدا گفت علی

آب و گل گفت علی
بحر خجل گفت علی
نوح رد شد ز خطر بس كه به دل گفت علی
با يقين گفت علی
سوی زمين گفت علی
اين خليل است كه در آتش كين گفت علی
آن وسط گفت علی
او نه غلط گفت علی
يوسف از بين زنان رفت فقط گفت علی
الَمی گفت علی
غرق غمی گفت علی
يونس اندر شكم حوت همی گفت علی
بحر و بر گفت علی
رمل و حجر گفت علی
كوه با ناقه صالح چقدر گفت علی
در فضا گفت علی
بين هوا گفت علی
خواست الياس كند طی سما گفت علی
هر كسی گفت علی
خوش نفسی گفت علی
صبرِايوب كم آورد و بسی گفت علی
لاله گون گفت علی
ذكر جنون گفت علی
سر يحيای پيمبر پر خون گفت علی
مصطفی گفت علی
غار حرا گفت علی
شب معراج، محمد به خدا گفت علی
ايليا گفت علی
كهف وَری گفت علی
من همانم كه خداوند مرا گفت علی
فاطمه گفت علی
پيش همه گفت علی
نه بترسد، كه بدون واهمه گفت علی
مجتبي گفت علی
سبزْ قبا گفت علی
بين صفين امير الكرما گفت علی
كربلا گفت علی
خون خدا گفت علی
چيست نام پسران تو شها ؟ گفت علی
اكبرش گفت علی
گل پسرش گفت علی
رو و مو، ابرو و چشم و سرش گفت علی
هر نفس گفت علی
مست ز بس گفت علی
قاسم ابن حسن از پشت فرس گفت علی
چه يلی گفت علی
ابن ولی گفت علی
جنگ تا تنگ شد عباس علی گفت علی
آتشين گفت علی
زينب دين گفت علی
بر بلندای فلك صبر يقين گفت علی
شاپرك گفت علی
باغ فدك گفت علی
صدو ده بار نمكدان به نمك گفت علی
كم كَمَك گفت علی
خواست كمك گفت علی
مستجار آه زد و خورد ترك گفت علی
نای و نی گفت علی
ساغر و می گفت علی
مَردْ ،سلمان سپاهانی ِ جی گفت علی
خون فشان گفت علی
نعره كشان گفت علی
ذوالفقار عين تبر سينه دران گفت علی
پر توان گفت علی
تند و دوان گفت علی
دُلْدُلِ شير خدا شيهه كشان گفت علی
روزها گفت علی
صبح و مسا گفت علی
شيعه افتاد زپا ، خواست ز جا گفت علی
گل ما گفت علی
حاصل ما گفت علی
خاكْ گِل،گِلْ گُلُ گلْ دِلْ ، دل ما گفت علی
جسم و تن گفت علی
عقل و بدن گفت علی
روح در موقع ايجاد شدن گفت علی
**به عشقِ
حضرت عشق اسدالله الغالب علی بن ابی طالب

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت
 
   
 
مداحی های محرم