دل دادم و دل بستم و دلدار نفهمید
رسوای جهان گشتم و آن یار نفهمید


عمریست که بر انجمنی غـــم گســـارم
غم دیدم وغم خوردم وغمخوار نفهمید


بــر دایـره ثابـت چشـمـــان خـمــارش
مجـــذوبم و آن عاشق پــرگار نفهمید


خیــس است ز اشکم دفتــر شعــرم
حـــزن غــزلم دیده و زنـــهار نفهمید


لبخند و نگاه و نفسش جمله همه گل
باغبان شدم و صاحب گلزار نفهمی

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...