شوق مهدی علیه السلام |
... |
![]() |
الا يا اَيُها المَهدي مُداوم الوَصل ناولها
كه در دوران هجرانت بسي افتاده مشكلها
صبا از نكهت كويت نسيمي سوي ما آورد
ز سوز شعلة شوقت چه تاب افتاد در دلها
چو نور مهر تو تابيد بر دلهاي مشتاقان
ز خود آهنگ حق كردند و بربستند محملها
دل بيبهره از مهرت حقيقت را كجا يابد
حق از آئينه رؤيت تجلي كرد بر دلها
بكوي خود نشاني ده كه شوق تو محبّان را
ز تقوي داد زاد ره، ز طاعت بست محملها
بحق سجّاده تزيين كن مهل محراب و منبر را
كه ديوان فلك صورت از آن سازند محفلها
شب تاريك و بيم موج و گردابي چنين حائل
ز غرقاب فراق خود رهي بنما به ساحلها
اگر دانستمي كويت بسر ميآمدم سويت
خوشا گر بودمي آگه از راه و رسم منزلها
چو بيني حجت حق را بپايش جان فشان اي فيض
مَتي ما تَلْقَ مَنْ تَهْوي، دَعِ الدُّنيا وَ اَهْمِلها
مرحوم ملّا محسن فیض كاشانی
فرم در حال بارگذاری ...