هیچ عملی را کوچک نشماریم

یک سیلی آمده بود منطقه ناصرخسرو تهران و سگی به آب افتاده بود و در قسمتی گیر کرده بود. سگ در حال خفه شدن بود، یک دفعه عالم بزرگوار سیدمهدی قوام را دیدند که عبا و عمامه را در آورد و به آب پرید، رفت سگ را به بغل گرفت؛ داشت سگ را بیرون می آورد، گریه اش گرفت و فرمود:
الهی سگی را به سگی ببخش!
بعد از مرگ ایشان را در خواب دیدند که فرمود:
یکی از چیزهایی که دستم را گرفت و نجاتم داد همان سگ بود!!!

  

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت
نظر از: شاهمرادی [عضو] 
شاهمرادی

بسیار عالی
احسنت

1395/07/17 @ 23:19


فرم در حال بارگذاری ...