✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
به به به به به عجب شعری.....


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



 

پرسش: چه کسانی در هنگام ظهور حضرت مهدی (عج) به یاری او می شتابند ؟

پاسخ: هنگام ظهور، وقت عمل است، فقط كساني مي‌توانند اين توفيق را به نحو احسن داشته باشند كه در زندگي خود قبل از ظهور، داراي ايمان كامل و اعمال نيك، اخلاق حسنه، تقواي الهي و آگاهي بوده و توان خدمت به حضرت و جامعه را در خود مهيا كرده باشند يعني در تمام جهات، كمالات انساني و الهي شوند و منتظر واقعي و پيرو استوار امام در ظاهر و پنهان باشند.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: چگونه حضرت مهدي با عده قليلي بر جهان حاکم مي شوند ؟

پاسخ: ياران حضرت را سه گروه تشکيل مي دهند:
الف. 313 که ياران خاص حضرت هستند؛
ب. ده هزار نفر كه در آغاز ظهور كنار حضرت گرد مي آيند؛
ج. عموم شيعيان و محبان كه بعد از اعلام ظهور به ياري حضرت ميشتابند .
در روايتي از امام جواد(ع) آمده است: «پس هنگامي که اين تعداد (313 نفر) از اهل اخلاص گرد او (در مکه و به اذن خدا) جمع شدند، خدا امر او را ظاهر کند. پس هنگامي که براي او عقد (ده هزار نفر مرد) کامل شد، به اذن خداي عزوجل خروج مي کند».(کمال الدين، ج2، ب36، خ2)
ناگفته نماند كه در طول تاريخ جنگها و انقلابها ثابت كرده است كه زيادي لشكر خيلي تعيين كننده جنگ نيست بلكه صبرو استقامت مبارزين است كه سرنوشت جنگ را رقم ميزند . و خوشبختانه اين صبوريت و استقامت از ويژه گي هاي ياران مهدي است .
علاوه بر ياران كه يكي از عوامل پيروزي امام مهدي(ع) مي‌باشد ـ بايد به امور ديگري كه در اين حركت الهي و نصرت امام دخالت دارند، توجه داشت. از جمله اين امور: ايجاد رعب و هراس (خداوند در دل دشمن هراس مي‌اندازد به گونه‌اي كه در جنگ دچار تزلزل روحي و فكري و جسمي مي‌شوند و نمي‌توانند به درستي از امكانات خود استفاده كنند)، مديريت جامع امام، برنامه‌ريزي صحيح دعوت مردم به شناخت امام و حق طلبي، امداد‌ها و عنايت‌هاي غيبي الهي، حضور ملائكه در گروه لشكريان امام عصر(ع) واز جمله حمايت توده مردم از قيام مهدي در اين نبرد خيلي كار ساز و تعيين كننده است . با فراگيري ظلم واستبداد‎‏‏‏‏ مستضعفين عالم و توده مردم تشنه ظهور فرد مصلح گشته تا به اين ظلم و اجحاف خاتمه دهد. وقتي حضرت نداي عدالت خواهي را بلند ميكند همه با تمام وجود خواستار او ميشوند و… به اين صورت است كه افكار عمومي جهان از نهضت حضرت حمايت مي كند . با اين توضيح طرفداران حضرت خيلي هم كم نيستند .

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: چرا وجود 313 نفر یار جزء شرایط ظهور است و چرا 313 وآیا اینها هنوز پیدا نشده اند؟

پاسخ: معلوم است كه بدون ياران مفيد، يك رهبر نمي‌تواند اهداف خود را عملي سازد. بنابراين براي ظهور نياز به اصحابي با كفايت است و در رأس آنان 313 نفر هستند. اينان بهترين و بالياقت ترين افراد هستند و فرمانده و كارگزاران امام زمان(ع) در دوران ظهور خواهند بود و همه آنها نيز اهل زمان ظهور نخواهند بود، بلكه تعدادي در گذشته بودند؛ اما زنده شده و به دنيا برمي‌گردند(مانند اصحاب كهف، مالك اشتر، مقداد، سلمان و …).
اينكه چرا 313 نفرند؟ بايد گفت: دليل خاصي لازم ندارد بالاخره بايد تعدادي ياران اصلي حضرت باشند. البته شايد به جهت يادآوري جنگ بدر است كه اولين جنگ پيامبر اسلام بود و تعداد ياران آن حضرت 313 نفر بودند.
درباره اينكه آيا 313 نفر پيدا شده‌اند؛ گفتني است: ظهور شرايط متعددي دارد كه يكي وجود ياران است و به غير آن، پذيرش عمومي مردم و آماده بودن كل جامعه نيز شرط است. پس تنها وجود ياران نيست كه باعث ظهور مي‌شود. علاوه بر اينكه ياران حضرت تنها 313 نفر نيستند، بلكه آغاز قيام و حركت امام با حدود ده تا پانزده هزار نفر شروع خواهد شد. بنابراين امام ياران زيادي لازم دارد كه بايد آماده جانفشاني در راه ايمان و عدالت شوند و علاوه بر ياران، مردم نيز آماده گردند تا ان شاء الله ظهور هر چه سريع‌تر اتفاق افتد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: چرا زنان نیز جزء یاوران حضرت هستند ؟

پاسخ: بايد توجه داشت كه زنان نيمي از پيكره جامعه انساني را تشكيل مي‌دهند. بنابراين بسيار طبيعي است كه در زمان ظهور، اينان نيز در نقش ياوران امام عصر(عج) وظيفه ياوري خود را به انجام برسانند. گفتني است كه ياوري فقط شمشير وسلاح بركشيدن نيست، مگر حضرت زهرا(س) و حضرت زينب(س) از ياران امام زمان(ع) خود نبودند؟ ياور كسي است كه وظيفه‌اي كه بر دوش او نهاده مي‌شود عمل كند. لذا زنان نيز مي‌توانند در عرصه‌هايي كه توانايي دارند (مانند تبليغ و تبيين دين) وارد شوند و به ياري امام خود بشتابند.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: چرا تعداد زناني که از ياران حضرت مهدي خواهند بود کم است؟

پاسخ: بنابر آنچه از روايات استفاده مي‌شود، ياران حضرت را سه گروه تشكيل مي‌دهند:
1. 313 نفر ياران خاص كه در ابتداي ظهور خدمت حضرت اجتماع مي‌كنند؛
2. لشكر و گروه ده هزار نفري كه با اجتماع آنان خروج صورت مي‌پذيرد؛
3. عموم شيعيان و ارادتمندان كه در طول حركت امام مهدي(ع) به ايشان ملحق مي‌شوند.
اگر سخني از پنجاه زن به ميان آمده است، مربوط به گروه اول است. از امام باقر(ع) در روايتي بلند نقل شده است: “….قسم به خدا، 313 تن كه در بين آنان، 50 زن هستند در مكه اجتماع مي‌كنند …."(بحار الانوار، ج52، ص223، ح87) و طبيعي است وقتي شمار زنان در گروه اول به اين تعداد باشد در گروه‌هاي بعدي بيشتر خواهد بود.
علاوه بر اينكه پرسش از كم بودن تعداد زنان نسبت به مردان در ميان ياوران حضرت، حرف صحيح و پسنديده‌اي نيست، چرا كه ياوري، نه فقط به معناي جنگيدن و سلاح بركشيدن است، بلكه يار و ياور واقعي، كسي است كه با همه‌ي وجود ، در خدمت امام و اهداف او باشد و آن چه را كه حضرت از او مي‌خواهد، انجام دهد. در زمان غيبت و انتظار، به وظيفه يك منتظر واقعي آگاه باشد و آنچه را در اين مدت بايسته است، انجام دهد و در زمان ظهور، گوش به فرمان و مطيع دستورهاي او باشد و امر او را امتثال كند. مگر فاطمه زهرا(س) و زينب كبرا(س) از ياوران پيامبر و امام زمان خود نبودند؛ در حالي كه جنگ ظاهري با اسلحه نداشتند؟ هر كس به تاريخ بنگرد به خوبي به نقش بارز و بي بديل آنان، در ياري رهبر خود پي مي‌برد. ياري رهبر در رساندن پيام او و مكتبش بسيار ارزشمند است و اصولاً حركت فرهنگي، پايه و اساس است و لذا در روايت، به علم و عالم و قلم او اشاره شده است: “مداد العلماء افضل من دماء شهداء"؛ چرا كه اگر ياري امام در بعد فرهنگي و تبيين معارف دين او نباشد و مردم آگاه به اهداف و برنامه‌هاي امام نباشد، طبعاً، براي كمك به گسترش فرهنگ و مكتب او، سلاح به دست نمي‌گيرند. زنان در اين عرصه مهم، به خوبي مي‌توانند ايفاي نقش نموده و ياري امام خود را در حد اعلا، اعلام و آشكار كنند.
در مواردي كه ياري كردن مربوط به حالت جنگ و قيام و جهاد باشد، طبيعي است كه مردان بايد حضوري فعال‌تر داشته باشند؛ چرا كه خداوند با توجه به ويژگي‌هاي جسمي و روحي زنان و مردان وظايف و تكاليف را قرار مي‌دهد و ويژگي‌ها و مشكلات جنگ، به گونه‌اي است كه نه با جسم زن سازگاري دارد و نه با روح او همخوان است. لذا وظيفه جهاد، از دوش آنان برداشته شده است(مگر در زمان ضرورت).

 

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: جمله زيباي امام صادق (ع) که فرموده اند : اگر من زمان او (حضرت مهدي ) را درک مي کردم همه عمرم را با خدمتگزاري او سپري مي کردم . لطفا بيشتر توضيح دهيد و تفسير نماييد.

پاسخ: ما معتقديم كه امامان بزرگوار(ع) نور واحد هستند كه هر كدام در زمان خود به وظيفه‌اي كه خداوند بر عهده آنان گذاشته بود، عمل كردند. آنان افرادي بودند كه در قله كمالات و انسانيت قرار داشتند. بر اين اساس نمي‌توان از اين روايت استفاده كرد كه امام زمان(ع) مقام و منزلت بالاتري از امام صادق(ع) دارد. شايد مراد و محتواي روايت چنين باشد: “از آنجا كه امام زمان(ع) پس از رحلت امام يازدهم، حجت خدا در زمين بوده و امام و رهبري مردم از طرف خدا بر عهده او قرار دارد و همه وظيفه اطاعت و امتثال از او را دارند و بايد در راستاي اهداف او حركت كنند و او را ياري دهند، امام صادق(ع) چنين تعبيري كرده است. بدين معنا كه اگر من هم در زمان او باشمع تحت رهبري او خواهم بود. چنانچه وجود مقدس امام حسين(ع) در زمان حيات امام حسن(ع) تحت امامت و رهبري آن بزرگوار بود.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: چرا یاران حضرت در موقع ظهور 313 نفرند و وجود این تعداد چه تاثیری در ظهور امام زمان (عج) دارد ؟

پاسخ: همانگونه كه مي‌دانيد هر پديده و اتفاقي براي نتيجه دادن احتياج به شرايط خاصي دارد؛ يعني، از يك عمل در شرايط خاص مي‌توان نتيجه مطلوب را گرفت و انجام كاري در هر شرايط ثمر بخش نيست.
ظهور و قيام امام زمان(ع) نيز براي به ثمر رسيدن و نتيجه دادن، احتياج به شرايطي دارد كه به آن «شرايط ظهور» گويند و در صورتي كه اين شرايط فراهم شود، ظهور اتفاق مي‌افتد.
يكي از آن شرايط وجود ياران لايق و كارآمد است. معلوم است كه بدون ياران مفيد، يك رهبر نمي‌تواند اهداف خود را عملي سازد.
بنابراين براي ظهور نياز به اصحابي با كفايت است و در رأس آنان 313 نفر هستند. اينان بهترين و بالياقت ترين افراد هستند و فرمانده و كارگزاران امام زمان(ع) در دوران ظهور خواهند بود و همه آنها نيز اهل زمان ظهور نخواهند بود، بلكه تعدادي در گذشته بودند؛ اما زنده شده و به دنيا برمي‌گردند(مانند اصحاب كهف، مالك اشتر، مقداد، سلمان و …).
اينكه چرا 313 نفرند؟
بايد گفت: دليل خاصي لازم ندارد بالاخره بايد تعدادي ياران اصلي حضرت باشند. البته شايد به جهت يادآوري جنگ بدر است كه اولين جنگ پيامبر اسلام بود و تعداد ياران آن حضرت 313 نفر بودند.
درباره اينكه آيا 313 نفر پيدا شده‌اند؛ گفتني است: ظهور شرايط متعددي دارد كه يكي وجود ياران است و به غير آن، پذيرش عمومي مردم و آماده بودن كل جامعه نيز شرط است. پس تنها وجود ياران نيست كه باعث ظهور مي‌شود. علاوه بر اينكه ياران حضرت تنها 313 نفر نيستند، بلكه آغاز قيام و حركت امام با حدود ده تا پانزده هزار نفر شروع خواهد شد. بنابراين امام ياران زيادي لازم دارد كه بايد آماده جانفشاني در راه ايمان و عدالت شوند و علاوه بر ياران، مردم نيز آماده گردند تا ان شاء الله ظهور هر چه سريع‌تر اتفاق افتد.

 

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: برخورداري حضرت (ع) و اصحاب از امداد هاي غيبي ؟

پاسخ: از روايات استفاده ميشود در عصر ظهور که حاکميت حق و عدل و نابودي شرک و کفر در آن رقم ميخورد، مناديان راستي از الطاف و امدادهاي خاص خداوند برخوردار هستند.
* آنان از لحاظ جسمي قوي بنيه هستند، ريان پسر صلت ميگويد: به امام رضا (ع) عرض کردم: آيا شما صاحب اين امر هستيد؟ حضرت فرمود: من امام و صاحب امر هستم، ولي نه آن صاحب امري که زمين را از عدل و داد پر ميکند آنگاه که از ظلم و ستم پر شده باشد، چگونه ميتوانم صاحب آن امر باشم در حالي که ناتواني جسمي مرا ميبيني؟ قائم کسي است که وقتي ظهور کند در سن پيران است ولي به نظر جوان ميآيد، اندامي قوي و تنومند دارد به طوري که اگر دست را به سوي بزرگترين درخت دراز کند آن را از ريشه بيرون ميآرود.(بحار الانوار، ج52، ص322).
در وصف ياران امام مهدي(ع) از امام سجاد(ع) نقل شده است: آنگاه که قائم ما قيام کند، خداوند سستي و ضعف را از شيعيان ما دور ميکند و دلهايشان را چون پارههاي آهن محکم و استوار مينمايد و به هر کدام از آنان قدرت چهل مرد ميبخشد و آنان فرمانروايان و بزرگان زمين ميشوند(بحار الانوار، ج52، ص317). و امام صادق(ع) فرمود: به هنگام فرا رسيدن امر ما(حکومت امام مهدي(ع)) خداوند ترس را از دل شيعيان ما برميدارد و در دل دشمنان ما جاي ميدهد، در آن هنگام هر يک از شيعيان ما از نيزه برندهتر و از شير شجاعتر ميشوند.(بحار الانوار، ج52، ص326).
* لشکر رعب، امام صادق(ع) نقل شده است: قائم ما اهل بيت با ترس و رعب ياري ميشود.(مستدرک الوسايل، ج12، ص335).
* فرشتگان و جنيان، امام علي(ع) ميفرمايد: خداوند، حضرت مهدي(ع) را با فرشتگان، جن و شيعيان مخلص ياري ميکند(ارشاد القلوب/ص286) . ابان بن تغلب از امام صادق(ع) نقل ميکند: آنگاه که او پرچم پيامبر را به اهتزاز درآورد، سيزده هزار و سيزده فرشته به زير پرچمش گرد ميآيند که با نوح پيامبر در کشتي، با ابراهيم خليل در آتش، و با عيسي هنگام عروج به آسمان همراه بودند. همچنين چهار هزار فرشته به ياري حضرت ميشتابند. آن فرشتگاني هستند که بر سرزمين کربلا فرود آمده بودند تا در رکاب امام حسين(ع) بجنگند ولي اذن اين کار را نيافتند و به آسمان رفتند و چون با اذن جهاد بازگشتند امام حسين(ع) را شهيد يافتند و در اندوه از دست دادن اين فيض بزرگ، همواره ناراحت و اندوهگينند و تا روز رستاخيز، گرداگرد صريح امام حسين(ع) ميچرخند و اشک ميريزند. (کامل الزيارات، ص120). و نيز از امام باقر(ع) نقل شده است: فرشتگاني که در جنگ بدر به پيامبر(ص) ياري دادند هنوز به آسمان باز نگشتهاند تا اين که حضرت صاحب الامر را ياري رسانند و تعدادشان پنج هزار فرشته ميباشد.(مستدرک الوسايل، ج2، ص448).
بنابراين امدادهاي الهي به صورتهاي مختلفي شامل حال حضرت و يارانش ميشود.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا در ميان اين همه افراد، تعداد 313 نفر يار وجود ندارد تا امام زمان (عج) ظهور نمایند ؟

پاسخ: بايد گفت: همان‌گونه كه يك رشته علل و عوامل باعث غيبت شد و مردم از نعمت وجود امام ظاهر محروم شدند، همچنين ظهور امام نيز مشروط به تحقق زمينه‌ها و شرايط آن است و تا اين شرايط فراهم نشود، ظهوري نخواهد بود.
يكي از شرايط عمده، وجود ياوراني است كه به همراه امام بار قيام را بر دوش بكشند و تا آخر از همراهي و ياري رهبر خود دست برندارند و او را تنها نگذارند.
سدير صيرفي در گفت و گويي با امام صادق(ع) درباره عدم قيام مي‌گويد:
حضرت مرا به خارج مدينه برد تا آن كه وقت نماز، در محلي پياده شدم،
امام صادق(ع) به جواني كه در آن نزديكي بز مي‌چراند نگاهي كرد و فرمود:
«اي سدير! به خدا قسم! اگر پيروان من به تعداد اين بزها بودند، بر جاي نمي‌نشستم(و قيام مي‌كردم).»
سدير گويد: بعد از تمام شدن نماز، حيوانات آن گله را شمردم و يافتم كه عدد آنها از هفده تجاوز نمي‌كند.
(كافي، ج2، ص190، ح4).
تحقق اين شرط، لازم است ، ولي كافي نيست، بلكه بايد زمينه‌هاي ديگر نيز فراهم شود كه از مهم‌ترين آنها، قابليت مردم براي پذيرش دولت حق است. به اين معنا كه عموم مردم و جامعه بشري(نه گروهي خاص و در منطقه‌اي خاص) بايد به درجه‌اي از معرفت برسند كه دريابند حكومت‌ها و مكاتب ساخته‌ي بشر، جوابگوي نياز مردم نيست و به وسيله‌ي اين‌ها، سعادت و عدالت واقعي به بشر هديه نمي‌شود.
خلاصه آنكه مردم، خود بايد ظهور عدالت را بخواهند و جهانيان را با زيبايي‌هاي دوران ظهور آشنا كنند و روحيه‌ي عدالت طلبي و ظلم ستيزي را در همه جا گسترش دهند.
مرحوم خواجه طوسي، در كتاب تجريد الاعتقاد، علت غيبت امام را كوتاهي مردم مي‌داند؛ چرا كه اعمال و كردار مردم، باعث شد امام از ميان مردم برود. بنابراين بايد مردم از راه غلطي كه رفته‌اند برگردند و امام را بخواهند تا ظهور صورت گيرد.
و از همين رو، شيخ صدوق در مقدمه‌ي كتاب كمال الدين مي‌گويد: ظهور حجت‌هاي الهي در مقامات پيشوايي خود، بر سبيل امكان و تدبير، نسبت به مردم زمان خودشان است. اگر حال(مردم) طوري باشد كه امام بتواند تدبير و رهبري اوليايش را بر عهده بگيرد ـ يعني مردم حاضر باشند حرف او را بپذيرند و او بتواند اراده‌ي خدا را پياده كند ـ ظهور آن حجت، لازم خواهد بود و اگر وضع به گونه‌اي باشد كه امام نتواند تدبير در رهبري اوليايش را بر عهده بگيرد و حكمت الهي، موجب پنهاني او گردد و تدبير نيز آن را اقتضا كند، خداوند او را در پشت پرده غيبت، نهان مي‌سازد تا زماني كه وقت مناسب فرا رسد».

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: برای سربازی امام زمان (عج) چه باید بکنیم ؟

پاسخ: براي سربازي امام زمان(عج) توجه به چند اصل لازم است:
الف. معرفت نسبت به امام و اهداف و برنامه هاي او؛ يك سرباز امام بايد بداند معناي صحيح امامت چيست و امام در نظام هستي در چه جايگاهي قرار دارد و نيز بداند كه هدف از قيام چيست.
ب. اعقتاد و باورها؛ سرباز و ياور حضرت علاوه بر ايمان قوي نسبت به خداوند و معارف دين بايد داراي اعتقاد محكم به امام و اهداف او باشد و با همه وجود باور كند.
ج. عمل كردن به وظايف ديني و رعايت امور شرعي؛ كسي كه بخواهد از ياران امام زمان(عج) باشد، بايد نسبت به وظايف شرعي اهتمام جدي داشته باشد. واجبات را انجام دهد به خصوص نماز را در اول وقت اقامه كند. محرمات را ترك كند، حدود ديني و حلال و حرام‌ها را به صورت دقيق رعايت كند.
د. دعا كردن و عهد بستن؛ كسي كه بخواهد در گروه ياران قرار گيرد، بايد با دعا و توسل از خداوند بخواهد كه در او قابليت سربازي امام زمان(عج) را با انجام وظايف ديني ايجاد كند. بايد بكوشد با خواندن دعاي عهد(كه بعد از دعاي ندبه در كتاب مفاتيح الجنان آمده) هر روز با امام، عهد و پيمان خود را تجديد كند.
هـ. تخلق به اخلاق نيكو؛ كسي كه ياوري امام را خواستار است، بايد صفات نيك را در خود زنده وصفات نا پسند را از خود دور كند. خوش اخلاق و خدمتگزار مردم باشد. طمع در دنيا نداشته باشد و دنبال جمع مال دنيوي نباشد. بكوشد اهل عبادت و زهد باشد. رضايت الهي را بخواهد و صبر در امور را پيشه كند.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا ياران همه شيعه و مردم همه بايد شيعه شوند ؟ چگو نه ؟

پاسخ: در ابتدا بايد توجه داشت:
ياران حضرت را سه گروه تشکيل مي دهند:
الف. 313 که ياران خاص هستند؛
ب. ده هزار نفر ؛
ج. عموم شيعيان و محبان.
در روايتي از امام جواد(ع) آمده است: “پس هنگامي که اين تعداد (313 نفر) از اهل اخلاص گرد او (در مکه و به اذن خدا) جمع شدند، خدا امر او را ظاهر کند. پس هنگامي که براي او عقد (ده هزار نفر مرد) کامل شد، به اذن خداي عزوجل خروج مي کند".(کمال الدين، ج2، ب36، خ2)
ياران گروه اول و دوم کساني هستند که ولايت و امامت امام مهدي(ع) را پذيرفته و لياقت سربازي را در خود ايجاد کردهاند. اما گروه سوم(شايد برخي از افراد گروه دوم) هم ميتوانند از افرادي باشند که قبل از ظهور شيعه بوده و لياقت ياري امام را پيدا کردهاند و هم ميتوانند از افراد غير شيعه باشند که با درک ظهور و شنيدن پيام دعوت امام با توجه به فطرت الهي و عدالت خواه و حق طلب خود حضرت را بپذيرند و با همه وجود سر به اطاعت او بگذارند.
ب. براي ظهور شرايطي ذکر شده است که در صورت فراهم آمدن آنها ظهور تحقق پيدا ميکند.
مراد از شرايط انقلاب كه ظهور و قيام حضرت مهدي(ع) نمونه‌ي كامل و بارز آن است، اموري است كه پديده‌ي انقلاب به آنها وابستگي وجودي دارد و تحقق آن، متوقف و مشروط به وجود اين امور است. براي انقلاب جهاني و بزرگ امام مهدي(ع) مانند هر انقلاب ديگر، چهار شرط متصور است:
الف. قانون جامع:
يك انقلاب براي در هم شكستن وضع موجود و برقراري وضع مطلوب، به دو برنامه نياز دارد: 1. برنامه براي نابودي وضع موجود؛ 2. قانون مناسب براي حركت جامعه به طرف وضعيت مطلوب و رسيدن به حالت آرماني.
قيام جهاني حضرت مهدي(ع) نيز اين شرط را لازم دارد. برنامه‌ي حركت، در قسمت اول، بر اساس روايات، حركت مسلحانه است تا نابودي كامل شرك و كفر. به عبارت دقيق‌تر، حضرت هنگام ظهور ابتدا مردم را دعوت به دين و امامت مي‌كند و اگر كسي مخالفت كرد و خواست به راه شرك و ر ادامه دهد، حضرت با وي مقابله مي‌كند. اين روش بر گرفته از قرآن است: “وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ"(بقره، 193).
برنامه حضرت در بخش دوم نيز، بر اساس عمل به كتاب خدا و سنت پيابر است. پيامبر فرمود: “سيره و سنت او سنت من است. مردم را بر دين و آيين من به پا خواهد داشت و آنان را به كتاب پروردگارم دعوت مي‌كند".(كمال الدين، ج 2، ب39، ح6).
ب. رهبري:
شرط ديگر براي پيدايش يك انقلاب، وجود رهبر و پيشوايي آگاه و توان‌مند و دلسوز است تا با آشنايي كامل از اهداف و برنامه‌ها و زمينه‌ها و موانع، با مديريتي صحيح و قاطع، حركت انقلاب را رهبري كند و تا آخرين نفس ادامه دهد.
انقلاب عظيم امام مهدي(ع) نيز داراي اين شرط است. رهبر اين انقلاب، بزرگ مردي از سلسله امامت است كه در دامان امام پرورش يافته و وارث علوم پيامبر و آگاه به قرآن و معارف دين است. پيامبر فرمود: “منا مهدي هذ الامة الذي يملأ الارض قسطاً و عدلاً كما ملئت جوراً و ظلما؛ مهدي اين امت از ما است، كسي كه زمين را از قسط و عدل پر مي‌كند همانگونه كه از جور و ظلم پر شده است".(كمال الدين، ج1، ب24، ح10).
ج. ياران:
شرط ديگر يك انقلاب، وجود ياراني فداكار است كه با آشنايي نسبت به برنامه‌ها و اهداف و اعتقاد به انها، تا آخرين لحظه، از رهبر و انقلاب دست برندارند و آماده‌ي هر گونه فداكاري باشند. قيام جهاني امام مهدي(ع) نيز نياز به ياراني دارد كه ضمن آشنايي و اعتقاد به امام و دين تا آخرين لحظه فداكاري كنند.
از امام جواد(ع) در ضمن حديثي نقل شده است كه اصحابش به سوي او اجتماع مي‌كنند كه سيصد و سيزده نفرند، به تعداد اهل بدر، از نقاط مختلف زمين … وقتي اين عده جمع شدند خدا امر او را ظاهر مي‌كند و چون عقد كامل شد، كه ده‌هزار نفرند، خروج مي‌كند به اذن خدا. (كمال الدين، ج2، ب37، ح2).
د. آماگي و پذيرش عمومي:
يكي ديگر از شرايط يك انقلاب و تحقق آن، پذيرش مردمي است. اگر مردم آن را نخواهند، حتماً به سرانجام نمي‌رسد. نمونه‌ي آن، قيام خونين كربلا است كه مردم نخواستند و به شهادت امام حسين(ع) منتهي شد. (البته وظيفه امام حسين(ع) بر اساس دستور خدا، حركت و قيام بود).
انقلاب امام مهدي(ع) نيز اين شرط را لازم دارد. مردم بايد به حدي از رشد و آگاهي رسيده باشند كه پذيراي حركت اصلاحي و قيام بزرگ منجي عالم بشريت باشند.
از ميان چهار شرط ياد شده دو شرط فراهم است و آن، طرح و برنامه و وجود رهبر است، اما آيا شرط سوم و چهارم نيز فراهم شده است؟ آيا ياران فداكاري كه معرفت مناسبي داشته باشند، به مقدار كافي فراهم است؟ آيا مردم آمادگي پذيرش انقلاب او را پيدا كرده‌اند؟
بنابراين، آنچه بايد اتفاق بيافتد آن است که عموم مردم خواستار آمدن منجي آسماني و رهايي از وضعيت موجود باشند.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

پرسش: آيا خود ياران حضرت مهدي مي دانندن که ياور حضرت خواهند بود؟

پاسخ: تا قبل از ظهور سرباز بودن براي كسي چندان روشن و مشخص نيست و لذا هر كس در كسب ايمان و تقوا، تلاش بيشتري كند، مي‌تواند در گروه ياران قرار گيرد. به علاوه ياران آن حضرت، محدود به گروه خاصي نيستند، بلكه هر كس تلاش كند مي‌تواند جزء ياران باشد. بله ياران گروه اول 313 نفرند؛ ولي حضرت در جريان ظهور نياز به ياران فراوان دارد. ولذا امكان سرباز امام زمان(عج) شدن براي همه وجود دارد.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

پرسش: آيا مي توان دوران ظهور حضرت مهدي را درک کرد؟ آيا تنها زندگان ياور حضرت هستند؟

پاسخ: ما اين اميد را داريم كه زمان ظهور را درك كرده و در ركاب حضرت باشيم، ولي اگر عمر ما به زمان ظهور متصل نشد؛ بنابرآنچه از قرآن و روايات استفاده مي‌شود، اين است كه گروهي از مؤمنان ـ كه قبل از ظهور از دنيا رفته‌اند ـ به اذن خدا به دنيا برمي‌گردند و در ركاب حضرت و جزء ياران او خواهند بود. ياران آن بزرگوار هم از افرادي هستند كه در زمان ظهور زنده‌اند و هم از كساني‌اند كه قبل از ظهور از دنيا رفته و دوباره زنده مي‌شوند. لذا از ما خواسته شده كه هر روز صبح دعاي عهد بخوانيم(مفاتيح الجنان، بعد از دعاي ندبه) امام صادق(ع) در روايتي فرمود: هر كس قبل از صبح اين دعا را بخواند؛ از ياران قائم(عج) خواهد بود و اگر پيش از ظهور بميرد، دوباره زنده شده و از قبر خارج مي‌شود. در متن اين دعا نيز ما از خدا مي‌خواهيم اگر قبل از ظهور از دنيا رفتيم دوباره زنده شويم: “اللهم ان حال بيني و بينه الموت…".

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا با خواندن دعاي عهد يار حضرت مي شويم ؟

پاسخ: اگر كسي بخواهد در گروه ياران امام زمان(ع) قرار بگيرد بايد صفات و شرايط يار بودن را در خود ايجاد كند.
براي ياران امام زمان(ع) ويژگي‌هايي گفته شده است؛ از جمله:
الف. معرفت: آنان معرفت و شناخت عميقي از خداوند و امام دارند. امام علي(ع) درباره‌ آنان فرموده است: مرداني كه خدا را چنان كه شايسته است شناخته‌اند". (منتخ الاثرع فصل 8، ب1، ح2). چنين معرفت همچنان امكان پذير است كه انسان، امام زمان خود را بشناسد. امام صادق(ع) به نقل از امام حسين(ع) فرمود اي مردم! خدادوند خلق نكرد بندگان را مگر اينكه او را بشناسند. پس وقتي او را شناخته، عبادتش كنند. پس هنگامي كه او را عبادت كردند از عبادت(ذلت در برابر) غير او بي نياز مي‌شوند. مردي پرسيد: اي پسر رسول خدا، پدر و مادر فدايت باد معرفت خدا چيست؟ فرمود: اينكه مردم هر زماني امام خود را كه اطاعتش بر آنان واجب است بشناسند".(بحار الانوار، ج 23، ص83، ح22).
پس معرفت امام راه شناخت خداست و ياران امام مهداي(عج) شناخت عميقي از امام دارند. اين شناخت فراتر از دانستن نام و نشان و نسبت امام است؛ بلكه معرفت به حق ولايت امام و جايگاه بلند او در عالم هستي است.
ب. اطاعت: نتيجه معرفت درست اطالعت از امام است؛ چرا كه اطاعت از او، اطاعت از خداست. پيامبر(ص) در توصيف ياران حضرت مهدي(ع) فرمود: “آنان در اطاعت از امام خود كوشا هستند"(بحار الانوار، ج 52، ص309، ح4).
ج. عبادت و صلابت: امام صادق(ع) در بياني فرمود: شب‌ها را با عبادت به صبح مي‌رسانند و روزها را با روزه به پايان مي‌رسانند. و در فراز ديگر فرمود: آنان مرداني هستند كه گويا دل‌هايشان پاره‌هاي آهن است(بحار الانوار، ج52، ص308).
د. شهادت طلبي: امام صادق(ع) فرمود: “آنان آرزو مي‌كنند در راه خدا شهيد شوند".(همان)
ه. اتحاد و همدلي: امام علي(ع) فرمود: “ايشان يكدل و هماهنگ هستند” (يوم‌الخلاص، 224).
و. بصيرت و نورانيت: آنان كساني اند كه دله‌هاي نوراني داشه و چشم حقيقت بين قلببي آنان باز شده است و ديگران را نيز به راه راست هدايت مي‌كنند. امام صادق(ع) فرمود: “آنان مانند چراغند گويا قلب‌هايشان مانند قنديل مي‌درخشد".(بحار الانوار، ج52، ص308).
دعاي عهد يكي از ابزار و وسايلي است كه انسان با خواندن آن سعي مي‌كند نام و ياد حضرت را هر روز در زندگي خود جاري كند و بيعتش را با امام تجديد نمايد. انسان با خواندن دعاي عهد از خداوند مدد مي‌جويد تا لياقت سربازي در ركاب امام مهدي(ع) را پيدا كند، و از خداوند مي‌خواهد اگر چنين لياقتي پيدا كرد ولي قبل از ظهور از دنيا رفت امكان بازگشت مجدد به دنيا(رجعت) را براي او فراهم كند.
بنابراين دعاي عهد مانند هر دعاي ديگر زماني اثر خود را خواهد داشت كه انسان با گناه و آلودگي قابليت عنايت‌هاي الهي را از دست ندهد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا ايران کشور امام زمان است و لشکر امام زمان (ع) از ايران حرکت مي کند ؟

پاسخ: اين کشور متعلق به امام زمان(ع) است؛ يعني، عموم مردم آن شيعه و از محبان اهل بيت(ع) هستند. ايران مرکز صدور معارف و آموزههاي شيعه است. به همين جهت مناسب است در اينجا سيماي ايران را در آخر الزمان و هنگام ظهور بررسي کنيم.
با توجه به روايات مي‌توان شرايط ايران را تا حدودي اين گونه ترسيم كرد: “دانش و معارف دين اسلام و مكتب تشيع، از ايران و قم، به جهانيان صادر مي‌شود. لذا موقعيت علمي ايران ممتاز است و اصلي ترين مركز دين اهل بيت(ع) خواهد بود. در روايتي از وجود مقدس امام صادق(ع) نقل شده است: “به زودي، كوفه، از مؤمنان خالي مي‌گردد و دانش مانند ماري كه در سوراخش پنهان مي‌شود، از آن شهر رخت برمي‌بندد؛ سپس علم ظاهر مي‌شود در شهري به نام قم؛ آن شهر معدن علم و فضل مي‌گردد(و از آنجا به ساير شهر‌ها پخش مي‌شود) به گونه‌اي كه باقي نمي‌ماند در زمين جاهلي نسبت به دين، حتي زنان در خانه‌ها. اين قضيه نزديك ظهور قائم(ع) واقع مي‌شود … علم، از قم به ساير شهر‌ها در شرق و غرب پخش مي‌شود و حجت بر جهانيان تمام مي‌شود به گونه‌اي كه در تمام زمين، فردي پيدا نمي‌شود كه دين و علم به او نرسيده باشد. بعد از آن قائم، قيام مي‌كند و سبب انتقام خدا و غضب او بر بندگان(ظالم و معاند) مي‌شود؛ زيرا، خداوند انتقام (و عذاب) بر بندگان روا نمي‌دارد، مگر وقتي كه حجت را انكار كنند"(بحار الانوار، ج 57و60، ص213).
خيزش و جنبشي بزرگ براي دعوت مردم به طرف دين، در ايران روي مي‌دهد. از امام كاظم(ع) نقل شده است: “مردي از اهل قم، مردم را به سوي حق دعوت مي‌كند. گروهي، دور او اجتماع مي‌كنند كه مانند پاره‌هاي آهن‌اند و باد‌هاي تند(حوادث) نمي‌تواند آنها را از جاي بركند. از جنگ خسته نمي‌شوند و كناره‌گيري نمي‌كنند و بر خدا توكل مي‌كنند. سر انجام، پيروزي براي متقين و پرهيزكاران است".(بحار، ج60، ص216، ح37).
گويا اين حركت، همان حركتي است كه از امام باقر نقل شده است: “گويا مي‌بينم گروهي از مشرق زمين خروج مي‌كنند و طالب حق هستند، اما به آنان پاسخ داده نمي‌شود. مجدداً برخواسته‌ي خود تاكيد مي‌كنند ولي جواب نمي‌شنوند. پس چون چنين ديدند، شمشير‌ها را به دوش مي‌كشند، در مقابل دشمن مي‌ايستند تا حق به آنها داده مي‌شود، اما اين بار قبول نمي‌كنند بلكه قيام مي‌كنند و نمي‌دهند آن را (پرچم قيام را) مگر به صاحب شما(اما زمان(ع))".(بحار الانوار، ج52، ص243، ح116).
خروج سيد حسني و خراساني را كه در روايات به آنها اشاره شده، مي‌توان در اين باره دانست. بنابراين، موقعيت اجتماعي آن روز ايران حركت به سوي حق طلبي و دعوت به آمادگي براي ظهور است.
در بستر اين جامعه نيز ياران حضرت شكل مي‌گيرند. در حديثي از امام صادق(ع) نقل شده است: “قم را قم ناميدند، چون اهل او، اجتماع مي‌كنند با قائم آل محمد(ص) و با او قيام مي‌كنند و او را ياري مي‌كنند".(بحار الانوار، ج 57و 60، ص216، ح38).
در رواياتي كه به نام ياران و شهر‌ها اشاره دارد، شهر‌هاي متعددي از ايران ذكر شده است. خلاصه آن كه ايران، مركز صدور دين و معارف اهل بيت است و زمينه‌سازي براي ظهور مي‌كند.
در برخي از روايات اهل بيت(ع) به حضور فعال عجم در سپاه و ارتش مخصوص امام مهدي(ع) اشاره شده است. البته مقصود از عجم ملت‌هاي غير عرب است، ولي به احتمال زياد بيشترين مصداق آن در عصر ظهور، ايرانيان خواهند بود به ويژه كه مركز ثقل شيعه در ايران است.
مجموعه روايات وارده در مورد ايرانيان نشان مي‌دهد كه اين گروه زمينه‌سازان حكومت حضرت مهدي(ع) در جهان هستند و بيشترين تأثير را در روند استقرار حكومت آن خورشيد عالم‌تاب دارند و در حقيقت حضرت مهدي(ع) به همراه ياران از جمله ايرانيان با دشمنان به مبارزه برمي‌خيزد.
اما سيماي قيام حضرت به صورت خلاصه چنين است:
با توجه به روايات به صورت خلاصه مي‌توان چنين گفت:
وقتي مردم جهان آماده پذيرش حضرت شدند، با ديدن علايم ظهور نگاه‌ها متوجه مكه مي‌شود. حضرت مهدي(عج) با اذن و امر خدا همراه با 313نفر از ياران در مسجد الحرام ظاهر مي‌شوند و با معرفي خود ظهور را اعلام كرده و مردم را به سوي خدا و پيروي از خود دعوت مي‌كند. با اعلام ظهور، ياران ديگر حضرت نيز به طرف مكه حركت مي‌كنند تا اينكه جمعيت ياران به ده هزار نفر مي‌رسد و حضرت خروج مي‌كند. مكه را به تصرف در مي‌آورد و پس از اصلاح امور به طرف مدينه حركت مي‌كند. با تصرف اين شهر و اصلاح امور آن به سمت عراق به راه مي‌افتد. البته در طول حركت ياران ديگري نيز به سپاه حضرت افزوده مي‌شود. در عراق پس از ارشاد و راهنمايي، به جنگ با معاندان و لشكر ظالم سفياني مي‌پردازد كه در نهايت به پيروزي حضرت و كشته شدن سفياني و سپاه او مي‌انجامد. سپس حضرت براي فتح بيت المقدس اقدام مي‌كند. نزول حضرت عيسي(ع) و نماز خواندن ايشان پشت سر امام مهدي(ع) باعث مي‌شود افراد زيادي از اهل كتاب به اسلام گرايش پيدا كنند و سر انجام با فرستادن ياران به نقاط مختلف عالم و فتح آن ، پيروزي نهايي براي اسلام رقم مي‌خورد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

پرسش: آيا از اديان ديگر هم جزء ياران حضرت هستند ؟

پاسخ: هر کس لياقت ياري امام زمان(ع) را در خود ايجاد کند ميتواند در گروه ياران امام قرار گيرد. غير شيعيان، اگر با دين شيعه آشنا نشوند ولي در دين خود واقعا مسائل ديني را رعايت کرده و به فطرت پاک توحيدي و قواعد انساني توجه داشته باشند امکان دارد با درک زمان ظهور و پذيرش حضرت در رکاب آن حضرت قرار گيرند.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا 313 نفر تکميل شده اند و آيا ظهور منوط به تکميل تعداد آنها است ؟

پاسخ: به نظر مي‌آيد مراد شما اين است كه آيا در ميان اين همه افراد، تعداد 313 نفر يار وجود ندارد؟ بايد گفت: همان‌گونه كه يك رشته علل و عوامل باعث غيبت شد و مردم از نعمت وجود امام ظاهر محروم شدند، همچنين ظهور امام نيز مشروط به تحقق زمينه‌ها و شرايط آن است و تا اين شرايط فراهم نشود، ظهوري نخواهد بود. يكي از شرايط عمده، وجود ياوراني است كه به همراه امام بار قيام را بر دوش بكشند و تا آخر از همراهي و ياري رهبر خود دست برندارند و او را تنها نگذارند. سدير صيرفي در گفت و گويي با امام صادق(ع) درباره عدم قيام مي‌گويد: حضرت مرا به خارج مدينه برد تا آن كه وقت نماز، در محلي پياده شدم. امام صادق(ع) به جواني كه در آن نزديكي بز مي‌چراند نگاهي كرد و فرمود: “اي سدير! به خدا قسم! اگر پيروان من به تعداد اين بزها بودند، بر جاي نمي‌نشستم(و قيام مي‌كردم). سدير گويد: بعد از تمام شدن نماز، حيوانات آن گله را شمردم و يافتم كه عدد آنها از هفده تجاوز نمي‌كند.(كافي، ج2، ص190، ح4).
تحقق اين شرط، لازم است ، ولي كافي نيست، بلكه بايد زمينه‌هاي ديگر نيز فراهم شود كه از مهم‌ترين انها، قابليت مردم براي پذيرش دولت حق است. به اين معنا كه عموم مردم و جامعه بشري(نه گروهي خاص و در منطقه‌اي خاص) بايد به درجه‌اي از معرفت برسند كه دريابند حكومت‌ها و مكاتب ساخته‌ي بشر، جوابگوي نياز مردم نيست و به وسيله‌ي اين‌ها، سعادت و عدالت واقعي به بشر هديه نمي‌شود.
خلاصه آنكه مردم، خود بايد ظهور عدالت را بخواهند و جهانيان را با زيبايي‌هاي دوران ظهور آشنا كنند و روحيه‌ي عدالت طلبي و ظلم ستيزي را در همه جا گسترش دهند.
مرحوم خواجه طوسي، در كتاب تجريد الاعتقاد، علت غيبت امام را كوتاهي مردم مي‌داند؛ چرا كه اعمال و كردار مردم، باعث شد امام از ميان مردم برود. بنابراين بايد مردم از راه غلطي كه رفته‌اند برگردند و امام را بخواهند تا ظهور صورت گيرد.
و از همين رو، شيخ صدوق در مقدمه‌ي كتاب كمال الدين مي‌گويد: ظهور حجت‌هاي الهي در مقامات پيشوايي خود، بر سبيل امكان و تدبير، نسبت به مردم زمان خودشان است. اگر حال(مردم) طوري باشد كه امام بتواند تدبير و رهبري اوليايش را بر عهده بگيرد ـ يعني مردم حاضر باشند حرف او را بپذيرند و او بتواند اراده‌ي خدا را پياده كند ـ ظهور آن حجت، لازم خواهد بود و اگر وضع به گونه‌اي باشد كه امام نتواند تدبير در رهبري اوليايش را بر عهده بگيرد و حكمت الهي، موجب پنهاني او گردد و تدبير نيز آن را اقتضا كند، خداوند او را در پشت پرده غيبت، نهان مي‌سازد تا زماني كه وقت مناسب فرا رسد".

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا زنان هم جزء یاران حضرت مهدی (عج) هستند ؟

پاسخ: از روايات استفاده مي‌شود كه زنان نيز جزء ياران امام زمان(ع) مي‌باشند.
از امام باقر(ع) نقل شده است:
در ميان ياران گروه اول(313 نفر) پنجاه زن وجود دارد. از اين روايت به خوبي مي‌توان دريافت كه وقتي در گروه اول(ياران ويژه)، پنجاه زن وجود دارند، تعداد زنان در ميان ياران گروه‌هاي بعدي بسيار بيشتر خواهد بود.
حضور زنان در جمع ياران، امري طبيعي و عادي است، چرا كه آنان نيز همانند مردان در صورت عمل به وظايف ديني، اين لياقت را خواهند يافت كه همراه و همگام با امام زمان خود باشند. البته وظيفه‌اي كه بر عهده آنان خواهد بود متناسب با ويژگي‌هاي جسمي و روحي ايشان است.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا روایاتی که در خصوص یاران امام زمان (عج) که اظهار داشته اند : اصحاب کهف نیز جزء یاران ایشانند ، صحیح اند ؟

پاسخ: در روايتي مفضل بن عمر از امام صادق(ع) نقل مي‌كند: هنگام ظهور خداوند 27 نفر را زنده مي‌كند كه هفت تن آنها اصحاب كهف هستند. (بحار الانوار، ج52، ص346، ح92).
از پيامبر(ص) نيز نقل شده است خداوند اصحاب كهف را براي حضرت مهدي(ع) زنده مي‌كند.(بحار الانوار، ج51، ص105، ذيل حديث 40).
با توجه به اين روايات و احاديث مشابه مي‌توان گفت از كساني كه در هنگام ظهور رجعت كرده و به دنيا باز مي‌گردند، اصحاب كهف هستند.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا یاران حضرت همه جوان هستند ؟

پاسخ: آنچه در روايت مطرح شده اين است كه ياران حضرت همه جوان هستند و افراد كهنسال و پير، مانند سرمه در چشم و نمك در غذا هستند.
بنابراين افراد كهنسال نيز در بين ياران هستند؛ ولي نفرات آنها كمتر است. اما اينكه چرا همه جوان هستند، در متون و روايات، علت و دليلي براي آن ذكر نشده است. البته جوان بودن ياران، مخصوص سپاهيان امام مهدي(ع) نيست.
ما وقتي با پيروان و ياران انبياء و پيشوايان گذشته(ع) نيز آشنا باشيم، به روشني مي‌بينيم كه اكثر آنها جوان بودند. در جوان شور و خروش بيشتر است، جوان از حالت محافظه كاري و احتياط كمتري برخوردار بوده و براي حركت و تلاش آمادگي بيشتري دارد. دل كندن و جدا شدن از زندگي و دنيا، در جوان راحت تر و بيشتر است.
امام صادق(ع) فرمود:
جوانان را درياب، آنان زودتر از ديگران به كار خير روي مي‌آورند.
تاريخ صدر اسلام نيز گواه بر اين مطلب است. پيامبر(ص) در كلامي فرمود:
«خداوند مرا به پيامبري بر انگيخت، پس جوانان با من پيمان بستند و بزرگسالان به مخالفتم برخاستند.»
شرح فداكاري‌هاي امام علي(ع) صفات متعدد تاريخ را به خود اختصاص داده است.
اولين مبلغ پيامبر در مدينه جواني بود به نام مصعب بن عمير.
فرمانده سپاه اسلام در اواخر عمر پيامبر جواني هيجده ساله به نام اسامة بن زيد بود.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: یاران حضرت چند نفرند و از کجا هستند ؟

پاسخ: تعداد 313 نفر که در روایات آمده یاران اصلی آن حضرت می باشند که از هر جهت توانایی لازم را دارند.
آن حضرت پس از ظهور، حکومت جهانی تشکیل می دهند و امروزه با این امکانات و وسایل ارتباط جمعی که دنیا را به شکل یک دهکده کوچک در آورده است، همین تعداد 313 نفر کافی است. چگونه یک رئیس جمهور با چند وزیر یک کشور چند صد میلیونی را اداره می کند؟
مگر در کشور چین با اینکه بیش از یک میلیارد جمعیت دارد یک رئیس جمهور و چند وزیر آن کشور را اداره نمی کنند؟
علاوه بر این 313 نفر که از یاران اصلی آن حضرت می باشند؛ افراد زیادی از مؤمنین نیز (در سطح پایین تر از آنها جزء کار گزاران) حضرت هستند.
ب. بنابر نقل روايات اصحاب و ياران خاص آن حضرت حدود 313 نفر به تعداد ياران رسول خدا(ص) در غزوه بدر خواهد بود كه تعداد آنان از شهرهاى مختلف مشخص است و ما بعضى از آنها را ذكر مى‏كنيم: 24 نفر از طالقان18 نفر از قم14 نفر از كوفه 12 نفر از هرات12 نفر از مرو3 نفر از سجستان 3 نفر از رقه (نزديك مرز سوريه و تركيه است)12 نفر از جرجان 9 نفر از بيروت8 نفر از مدائن8 نفر از نيشابور 3 نفر از بصره3 نفر از خابور (نزديك مرز عراق و سوريه در استان حسكه و ديرزور)ء7 نفر از رى7 نفر از طبرستان (مازندران)6 نفر از يمن5 نفر از طوس (مشهد) 3 نفر از دمشق2 نفر از مدينه منوره5 نفر از تفليس 4 نفر از همدان4 نفر از ديلم4 نفر از زنجار 4 نفر از فسطاط (در كشور عراق )2 نفر از سبزوار و بقيه از ساير شهرها و مناطق خواهند بود. در اين مورد به كتاب «منتخب التواريخ » ص1119 مراجعه كنيد. كتاب هاى ديگر؛ مانند «الزام الناصب» از سوى اهل سنت نيز مطالب فوق را توضيح داده است».

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا یاران حضرت مهدی (عج) در شهر یا مکان خاصی زندگی می کنند ؟

پاسخ: آنچه از روايات استفاده مي‌شود، آن است كه ياران و پيروان حضرت ضمن آنكه به تقوا و تهذيب نفس و رعايت دستورات الهي توجه دارند، به وظايف يك منتظر واقعي نيز همت مي‌گمارند و در اين راستا براي زمينه سازي براي ظهور امام زمان(ع) تلاش و كوشش مي‌كنند و مردم را براي تحقيق اين آينده سبز و پذيرش عدل مهدوي آماده سازند. اينكه در منطقه‌اي از ايران شهري باشد كه قابل رؤيت نباشد، دليل و مدرك قابل قبول ندارد. علاوه اينكه نپذيرفتن و انكار آن بيشتر قابل قبول است.
وقتي بر اساس روايات، خود آن حضرت در ميان مردم حاضر مي‌شود؛ بر چه مبنايي ياران او در جاي مخفي و غير قابل رؤيت باشند؟ آيا اين همه از شيفتگان حضرت چه از علما و چه از رزمندگان و شهداي ما از پيروان حضرت نبوده و نيستند؟

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: 313 نفر بعد از ظهور چه مي کنند و آيا الان هستند يا رجعت مي کنند ؟

پاسخ: الف.ياران حضرت، بعد از ظهور، تحت امامت و راهنمايي ايشان به وظايف ديني خود همت ميگمارند و آنچه را حضرت از آنان ميخواهد به بهترين و کاملترين صورت انجام ميدهند. و زماني که پيمانه عمر آنان پايان يافت از دنيا ميروند.
ب. هنگامي كه بنيان گذار حكومت واحد جهاني، حضرت مهدي موعود(ع) بر اساس عدالت و آزادي واقعي مأمور به تشكيل حكومت مي‌شود تعداد 313 نفر از ياران خاص آن حضرت در اطراف شمع وجود مقدسش جمع مي‌شوند و آنها در واقع فرماندهان لشكري و كشوري دولت كريمه مهدي(ع) مي‌باشند. در روايات تركيب دولت امام مهدي(ع) از انسان‌هاي وارسته و متقي تشكيل مي‌يابد كه نام برخي از آنها بدين گونه است:
هفت نفر از اصحاب كهف، يوشع وصي موسي(ع)، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسي، مالك اشتر، ابودجانه انصاري و قبيله همدان. امام صادق(ع) مي‌فرمايد: هنگامي كه حضرت قائم آل محمد(ص) قيام كند هفده تن را از پشت كعبه زنده مي‌گرداند كه عبارتند از: پنج تن از قوم موسي(ع) كه به حق قضاوت كرده و با عدالت رفتار مي‌كنند، هفت تن از اصحاب كهف، يوشع وصي موسي، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسي، ابودجانه انصاري و مالك اشتر"(تفسير عياشي، ج2، ص32، اثبات الهداة، ج3، ص550).
بنابر اين ياران حضرت هم از افرادي هستند كه در زمان ظهور زنده‌اند و هم از افرادي هستند كه قبل از ظهور از دنيا رفته‌اند و هنگام ظهور دوباره زنده مي‌شوند.
البته بايد توجه داشت رجعت مخصوص ياران خاص نيست زيرا در روايات به صورت مطلق از بازگشت گروهي از مؤمنان نيز سخن به ميان آمده است. به عبارت ديگر ما اين اميد را داريم كه زمان ظهور را درك كرده و در ركاب حضرت باشيم، ولي اگر عمر ما به زمان ظهور متصل نشد؛ بنابرآنچه از قرآن و روايات استفاده مي‌شود، اين است كه گروهي از مؤمنان ـ كه قبل از ظهور از دنيا رفته‌اند ـ به اذن خدا به دنيا برمي‌گردند و در ركاب حضرت و جزء ياران او خواهند بود. ياران آن بزرگوار هم از افرادي هستند كه در زمان ظهور زنده‌اند و هم از كساني‌اند كه قبل از ظهور از دنيا رفته و دوباره زنده مي‌شوند. لذا از ما خواسته شده كه هر روز صبح دعاي عهد بخوانيم(مفاتيح الجنان، بعد از دعاي ندبه) امام صادق(ع) در روايتي فرمود: هر كس قبل از صبح اين دعا را بخواند؛ از ياران قائم(عج) خواهد بود و اگر پيش از ظهور بميرد، دوباره زنده شده و از قبر خارج مي‌شود. در متن اين دعا نيز ما از خدا مي‌خواهيم اگر قبل از ظهور از دنيا رفتيم دوباره زنده شويم: “اللهم ان حال بيني و بينه الموت…".

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: یاران حضرت را چه گروه هایی تشکیل می دهند و نقش زنان چیست ؟

پاسخ: بنابر آنچه از روايات استفاده مي‌شود، ياران حضرت را سه گروه تشكيل مي‌دهند:
1. 313 نفر ياران خاص كه در ابتداي ظهور خدمت حضرت اجتماع مي‌كنند؛
2. لشكر و گروه ده هزار نفري كه با اجتماع آنان خروج صورت مي‌پذيرد؛
3. عموم شيعيان و ارادتمندان كه در طول حركت امام مهدي(ع) به ايشان ملحق مي‌شوند.
اگر سخني از پنجاه زن به ميان آمده است، مربوط به گروه اول است. از امام باقر(ع) در روايتي بلند نقل شده است: «….قسم به خدا، 313 تن كه در بين آنان، 50 زن هستند در مكه اجتماع مي‌كنند ….»(بحار الانوار، ج52، ص223، ح87) و طبيعي است وقتي شمار زنان در گروه اول به اين تعداد باشد در گروه‌هاي بعدي بيشتر خواهد بود.
علاوه بر اينكه پرسش از كم بودن تعداد زنان نسبت به مردان در ميان ياوران حضرت، حرف صحيح و پسنديده‌اي نيست، چرا كه ياوري، نه فقط به معناي جنگيدن و سلاح بركشيدن است، بلكه يار و ياور واقعي، كسي است كه با همه‌ي وجود ، در خدمت امام و اهداف او باشد و آن چه را كه حضرت از او مي‌خواهد، انجام دهد. در زمان غيبت و انتظار، به وظيفه يك منتظر واقعي آگاه باشد و آنچه را در اين مدت بايسته است، انجام دهد و در زمان ظهور، گوش به فرمان و مطيع دستورهاي او باشد و امر او را امتثال كند. مگر فاطمه زهرا(س) و زينب كبرا(س) از ياوران پيامبر و امام زمان خود نبودند؛ در حالي كه جنگ ظاهري با اسلحه نداشتند؟ هر كس به تاريخ بنگرد به خوبي به نقش بارز و بي بديل آنان، در ياري رهبر خود پي مي‌برد. ياري رهبر در رساندن پيام او و مكتبش بسيار ارزشمند است و اصولاً حركت فرهنگي، پايه و اساس است و لذا در روايت، به علم و عالم و قلم او اشاره شده است: «مداد العلماء افضل من دماء شهداء»؛ چرا كه اگر ياري امام در بعد فرهنگي و تبيين معارف دين او نباشد و مردم آگاه به اهداف و برنامه‌هاي امام نباشد، طبعاً، براي كمك به گسترش فرهنگ و مكتب او، سلاح به دست نمي‌گيرند. زنان در اين عرصه مهم، به خوبي مي‌توانند ايفاي نقش نموده و ياري امام خود را در حد اعلا، اعلام و آشكار كنند.
در مواردي كه ياري كردن مربوط به حالت جنگ و قيام و جهاد باشد، طبيعي است كه مردان بايد حضوري فعال‌تر داشته باشند؛ چرا كه خداوند با توجه به ويژگي‌هاي جسمي و روحي زنان و مردان وظايف و تكاليف را قرار مي‌دهد و ويژگي‌ها و مشكلات جنگ، به گونه‌اي است كه نه با جسم زن سازگاري دارد و نه با روح او همخوان است. لذا وظيفه جهاد، از دوش آنان برداشته شده است(مگر در زمان ضرورت).

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




پرسش: آیا یاران حضرت همه از زنده ها هستند یا کسانی که قبل از ظهور هم از دنیا رفته اند می توانند جزء یاران حضرت باشند ؟

پاسخ: هنگامي كه بنيان گذار حكومت واحد جهاني، حضرت مهدي موعود(ع) بر اساس عدالت و آزادي واقعي مأمور به تشكيل حكومت مي‌شود تعداد 313 نفر از ياران خاص آن حضرت در اطراف شمع وجود مقدسش جمع مي‌شوند و آنها در واقع فرماندهان لشكري و كشوري دولت كريمه مهدي(ع) مي‌باشند.
در روايات تركيب دولت امام مهدي(ع) از انسان‌هاي وارسته و متقي تشكيل مي‌يابد كه نام برخي از آنها بدين گونه است:
هفت نفر از اصحاب كهف، يوشع وصي موسي(ع)، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسي، مالك اشتر، ابودجانه انصاري و قبيله همدان.
امام صادق(ع) مي‌فرمايد:
«هنگامي كه حضرت قائم آل محمد(ص) قيام كند هفده تن را از پشت كعبه زنده مي‌گرداند كه عبارتند از: پنج تن از قوم موسي(ع) كه به حق قضاوت كرده و با عدالت رفتار مي‌كنند، هفت تن از اصحاب كهف، يوشع وصي موسي، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسي، ابودجانه انصاري و مالك اشتر»
(تفسير عياشي، ج2، ص32، اثبات الهداة، ج3، ص550).
بنابر اين ياران حضرت هم از افرادي هستند كه در زمان ظهور زنده‌اند و هم از افرادي هستند كه قبل از ظهور از دنيا رفته‌اند و هنگام ظهور دوباره زنده مي‌شوند.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




پرسش: یاران امام زمان چه کسانی هستند ؟

پاسخ: یاران حضرت را سه گروه تشکیل می دهند:

الف. 313 که یاران خاص هستند؛
ب. ده هزار نفر ؛
ج. عموم شیعیان و محبان.
در روایتی از امام جواد(ع) آمده است:
«پس هنگامی که این تعداد (313 نفر) از اهل اخلاص گرد او (در مکه و به اذن خدا) جمع شدند، خدا امر او را ظاهر کند. پس هنگامی که برای او عقد (ده هزار نفر مرد) کامل شد، به اذن خدای عزوجل خروج می کند».

(کمال الدین، ج2، ب36،خ2)

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 هرگز..

داشته هایت را

به نداشته هایت نفروش !!!

شاید وقتی

به نداشته هایت رسیدی…

حسرت داشته هایی رابکشی !!!

“که ارزان فروختی”

 


 

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت




” خاموش بودن‌‍‍‍‌‌‍” نصف حکمت است.

” تعقیب نکردن دیگران ” ، نصف آرامش است.

” مداخله نکردن درکار دیگران ” ، نصف ادب است.

من از دنیا فقط اینو دریافتم که :

اونیکه ” قویتر بود “، کمتر زور میگفت…

اونیکه راحت تر میگفت ” اشتباه کردم ” اعتماد به نفسش بالاتر بود…

اونیکه ” صداش ” آرومتر بود ، حرفاش بانفوذتر بود…

اونیکه خودشو واقعأ ” دوست داشت ” ، بقیه رو واقعی تر دوست داشت…

اونیکه بیشتر ” طنز ” میگفت ،به زندگی جدی تر نگاه میکرد…

اونیکه به ” تفاوت ” بین انسانها واقف بود،بیشتر نقاط مشترک رو باهاشون پیدا میکرد.

 

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت




گاندی, خطاب به معشوقه اش نوشت:

خوبِ من ، هنر در فاصله هاست ..
زیاد نزدیک به هم,
می سوزیم,
و زیاد دور از هم, یخ
می زنیم .
تو ، نباید آنکسی باشی که من میخواهم ، و من نباید آنکسی باشم که تو میخواهی.
کسی که تو از من می خواهی بسازی,
یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت,

من باید بهترین خودم باشم برای تو…
و تو باید بهترین خودت باشی برای من …

خوبِ من ، هنرٍِ عشق در پیوند تفاوت هاست و
معجزه اش, نادیده گرفتن کمبودها …

زندگی ست دیگر…

همیشه که همه رنگ‌هایش جور نیست ،
همه سازهایش کوک نیست ،

باید یاد گرفت با هر سازش رقصید ،
حتی با ناکوک ترین ناکوکش،

اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن،

حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد،

به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند ،
به این سالها که به سرعت برق گذشتند،

به جوانی که رفت،
میانسالی که می رود،

حواست باشد به کوتاهی زندگی،
به
زمستانی که رفت ،

بهاری که دارد تمام می شود, کم کم،
آرام آرام،

زندگی به همین آسانی می گذرد.

ابرهای آسمان زندگی گاهی می بارد, گاهی هم صاف است،

میگذرد, هر جور که باشی
 

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت




بهشت جایی فراتر از آنچه فکر میکنی نیست
بهشت یعنی:
آغوش مادرت
دستان پدرت
محبت خواهرت
نگرانی برادرت
عشق اولت
همسر و فرزندت
کسانیکه حتی اگر با آنها بدخلقی و بیحوصلگی کرده باشی
بازهم غمت را تاب نمی آورند و تو را بخاطر خودت میخواهند!
آری بهشت همین حوالیست…
مادرت را بنگر
پدرت را ببین
خواهر یا برادرت را حس کن
دوستت را به یاد آور
عشقت را از خاطرت بگذران
همسرت را در آغوش بگیر
و فرزندت راببوس
نگرانم برایت …
یک وقت دیر نشود برای بهشت رفتنت !
بهشت را با همه قلبت حس کن ،همین نزدیکیست…

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت




 
9ماه قبل از تولد…
در دریایی از ” آب” بودیم

بعد از تولد…
برای زندگی در محیطی پر از “هوا” هستیم

بعد از مرگ…
میان خروارها ” خاک” خواهیم خفت

پروردگارا ؛
یاریمان نما این چرخه را با ” آتش” به پایان نرسانیم….

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




  رسول اعظم صلوات الله علیه و آله می فرمایند:

  إنّ النّاس إذا رأوا الظّالم فلم يأخذوا على يديه أوشك أن يعمّهم اللَّه بعقاب منه.

  وقتى مردم ستمگر را ديدند و او را از ستم باز نداشتند بيم آن میرود كه خدا همه را بعذاب خود مبتلا كند.

  نهج الفصاحه

  
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




  حضرت آیت‌الله مجتهدی تهرانی:

  خیلی‌ها دلشان میخواهد نماز شب بخوانند، امّا موفّق نمیشوند. یک کسی از اولیا گفته بود یک مکروه از من سر زد، شش ماه نماز شبم ترک شد. هر کسی نمیتواند نماز شب بخواند. باید چشمت را مواظب باشی، گوشت را مواظب باشی؛ حتی مکروه اثر دارد؛ چه برسد به اینکه آدم گناه بکند. هرگاه یک گناه کنید، اگر نمازشب خوان باشید یک امشب را نمیخوانید؛ امشب خوابتان می‌برد. یک غذای حرام خوردی یک جایی، همین امشب نماز شب نمیخوانی. اما غذای حلال خوردی، شب‌ های دیگر نماز شب نمیخواندی؛ امشب هوس نمازشب داری چون غذای حلال خوردی.
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




حضرت آیت‌الله حق شناس(ره):

 در این بدن كه تو داري دلي نهفته خداي/كه گنج خانه‌ی عشق است و عرش رحماني

انبيا آمده‌اند تا به ما بفهمانند که در درون ما گنج‌هايي نهفته است و باید قدر خودمان را بدانیم. کشتي اين اقيانوس، ترك هوي و هوس است، داداش‌جون! اگر بخواهي كشتي را در این اقیانوس بياندازي؛ خواسته‌ی دل را باید با توکل بر خدا کنار بگذاری. اگر بخواهی در این اقیانوس غواصی کنی و گوهرهای خودت را استخراج کنی؛ باید به احکام و واجبات اسلامی عمل کنی، تا خدا یاری‌ات کند، آقاجان!
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

بودن کشتی در آب خطرناک نیست، اما بودن آب در کشتی خطر داره؛

بودن مؤمن در دنیا خطرناک نیست، اما بودن دنیا درقلب مؤمن خطر دارد.
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 عن الامام علی علیه السلام:

 أطِيلُوا السُّجودَ ، فما مِن عَمَلٍ أشَدَّ على إبليسَ مِن أن يَرَى ابنَ آدَمَ ساجِدا ، لأنّهُ اُمِرَ بالسُّجودِ فَعَصى .

 امام على عليه السلام فرمود :

 سجده را طول دهيد ؛ زيرا هيچ چيز براى ابليس سخت تر و نا خوشايندتر از اين نيست كه فرزند آدم را در حال سجده ببيند ؛
چرا كه به او فرمان سجده كردن داده شد ، اما سرپيچى كرد .

  الخصال : ۶۱۶/۱۰.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 

1 عابدان. «واعبدوا ربّكم وافعلوا الخیر لعلّكم تفلحون» [١] پروردگارتان را پرستش كنید، شاید رستگار شوید.

2آنان كه اعمالشان ارزشمند و سنگین است. «فَمَن ثَقُلت مَوازینه فاولئك هم المفلِحون» [٢]

3 دورى كنندگان از بخل. «و مَن یُوقَ شُحَّ نفسه فاولئك هم المفلِحون» [٣]

4 حزب اللّه. «اَلا اِنّ حزب اللّه هم المفلِحون» [۴] حزب خدا رستگارند.

5 اهل ذكر كثیر. «واذكروا اللّه كثیرا لعلّكم‏تفلحون» [۵] خدارا بسیار یادكنید تا رستگار شوید.
6 تقوا پیشگان. «فاتّقوا اللّه یا اولى الالباب لعلّكم تُفلِحون» [۶] اى خردمندان! تقوا پیشه كنید تا رستگار شوید.
7 مجاهدان. «و جاهدوا فى سَبیله لعلّكم تُفلحون» [٧] در راه خدا جهاد كنید تا رستگار شوید.
8 توبه كنندگان. «تُوبوا الى اللّه جمیعاً ایّها المؤمنون لعلّكم تُفلحون» [٨] اى اهل ایمان! همگى توبه كنید تا رستگار شوید.

١) حج، ٧٧.
٢) اعراف، ٨.
٣) حشر، ٩.
۴) مجادله، ٢٢.
۵) انفال، ۴۵.
۶) مائده، ١٠٠.
٧) مائده، ٣۵.
٨) نور، ٣١.

موضوعات: قرآن کریم  لینک ثابت




 شهید سید مجتبی علمدار:

 آدم باید توجه کند. فردا این زبان گواهی می دهد. حیف نیست این زبانی که می تواند شهادت بدهد که اینها ده شب فاطمیه نشستند و گفتند: یا زهرا ، یا حسین (ع) آن وقت گواهی بدهد که مثلاً ما شنیدیم فلان جا لهو و لعب گفت، بیهوده گفت، آلوده کرد، ناسزا گفت، به مادرش درشتی کرد. … احتیاط کن! تو ذهنت باشد که یکی دارد مرا می بیند، یک آقایی دارد مرا می بیند، دست از پا خطا نکنم، مهدی فاطمه(س) خجالت بکشد. وقتی می رود خدمت مادرش که گزارش بدهد شرمنده شود و سرش را پایین بیندازد. بگوید: مادر! فلانی خلاف کرده، گناه کرده است. بد نیست ؟!!! فردای قیامت جلوی حضرت زهرا(س) چه جوابی می خواهیم بدهیم….

 شادی روح شهدا و امام شهدا و شهید سید مجتبی علمدار صلوات …

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 خجسته میلاد سراسر نور ولادت باسعادت ام ابیها. ..همسر مولا.مادر سادات…

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

را که ملقب ومزین شده به روز مادر و زن به همه رهروان راه فاطمی ومروجان واقعی حجاب حضرت زهرایی .

یعنی مادران وزنان مومنه فاطمی نصب و به مولای عزیزمان حضرت مهدی عج ورهبر عزیزترازجانم تبریک وتهنیت عرض میکنم…

امیدوارم که همه مادران وزنان جامعه ما که بار سنگین تربیت نسلهارا برعهده دارند شان وعظمت والای زن بودن خویش را با حفظ چادر خاکی مادرسادات برسر بدونندو این ارثیه نورانی حضرت زهرا س را که هدیه مادرسادات به زنان هست را همچون خون شهید قدر دان باشند .

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

  آیت الله مجتهدی تهرانی :

 کسانی که نماز را در اول وقت نمی خوانند,نماز آنها را نفرین می کند و می گوید: « ضَیَّعَکَ الله کَما ضَیَّعتَنی » خدا تو را ضایع و خراب کند,همانطور که تو مرا ضایع و خراب کردی!
به همین خاطر هم هست که اینگونه افراد همیشه گرفتارند.می گویند:آقا,من هر کار می کنم نمی شود ،این کار ، آن کار .
این برای این است که نماز اول وقت نمی خوانی و پدر و مادر از دست تو ناراضی هستند.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت






1- «قنطوريون باريك» براي درمان نارحتي‌هاي كبد و كليه مفيد مي‌باشد و كم‌خوني دختران و زردي رخسار آن‌ها را معالجه مي‌كند.


2- ضماد برگ «علف هزار چشم» براي كم خوني دختران تجويز مي‌شود.

 

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ف-ق-ک- گ- ل  لینک ثابت






1- «اسفناج» گويچه‌هاي قرمز خون را زياد مي‌كند و بهترين غذا براي اشخاص كم‌خون است.
2- «موز» يكي از ميوه‌هاي خونساز است.
3- «خرماي رسيده»، كثيرالغذا و خونساز است.
4- «زالزالك» براي كم‌خوني اثر نيكويي دارد.
5- پخته «ماش» با روغن بادام و ساير روغن‌هاي گياهي مولد خون صالح است.
6- خوردن نوع زودپز «نخود» خونساز است.
7- آب ميوه تازه «انگور» چنانكه از دانه‌هاي سالم و تخمير نشده گرفته شود براي كم خوني سودمند است.
8- خانواده «زردك» براي كم خوني مفيد هستند.
9- خشك شده «گوجه» كه بيشتر به نام «آلوچه خشكه» فروخته مي‌شود، درمان كم خوني است.
10- مداومت در خوردن «يونجه» مولد خون پاك است.
11- «باقلا» سرشار از «ويتامين‌هاي A، B، و C» هست و املاح مفيدي از آهن، آهك و فسفر دارد و به همين جهت در دسته غذاهاي خونسار است.
12- آب‌هاي «ليمونادي» كلسيم‌دار به علّت داشتن آهن، ضد كم خوني هستند.
13- از دم كرده 15 تا 20 گرم «اقاقيا» در يك ليتر شراب قرمز، شرابي مقوي به دست مي‌آيد كه براي كم‌خوني نافع است.
14- پوست ريشه «كور» جهت كم‌خوني تجويز مي‌شود.
15- نوشيدن شربت «ريوند» (به‌شرح تجويز 3 يبوست) درمان كم خوني است.
16- از برگ هاي «كلم سبز يا قرمز»، خام‌خام به صورت سالاد قبل از هر وعده غذا ميل كنيد. چون برگ هاي كلم داراي مقدار زيادي كلسيم و گوگرد مي‌باشد، معالج كم‌خوني است.
17- مخلوطي از آب «تره» به مقدار 20 گرم مخلوط با «عسل» درمان كم خوني است.
18- پنج گرم برگ و گل «افسنتين» را در يك ليتر آب جوش بريزيد و بجوشانيد پس از خنك شدن و جا افتادن، صاف كنيد و با «عسل» شيرين سازيد. قبل از نهار و شام يك استكان از آن بنوشيد.
19- نوشيدن روزانه 3 تا 5 فنجان از شربت شيرين كرده «بارهنگ» مفيد است.
20- غذاي «ذرت» براي اشخاص كم خون بسيار مفيد است.
21- جوشانده برگ يا پوست سبز «گردو» درمان كم خوني است.
22- «عدس» يكي از خوراكي‌هاي ضد كم خوني است.
23- بعد از هر وعده غذا تعداد پنج تا شش «فندق» خام بخوريد.
24- نوشيدن «شربت جو» (شرح در تجويز 11 آنژين)، برطرف مي‌كند.
25- 20 تا 30 گرم از برگ و شاخه‌هاي خشك گزنه را در نيم ليتر آب سرد بريزيد و به مدّت 5 دقيقه بجوشانيد. سپس به مدّت 10 دقيقه كنار بگذاريد تا خوب دم بكشد بعد آن را صاف كنيد و هر روز 3 تا 4 بار، هر بار يك فنجان بنوشيد.
26- «انگور» به علّت داشتن آهن، منگنز و منيزيم داروي كم خوني است.
27- مغز «قلم استخوان» مفيد است.
28- در خانواده «لوبيا» مقدار آهن زياد است و از كم خوني جلوگيري مي‌نمايد.
29- «هندوانه» سازنده خون است.
30- در هند و چين از ميوه رسيده «آناناس» به عنوان خونساز استفاده مي‌شود.
31- «توت» خونساز است.
32- «كدو» خونساز است و خون صالح توليد مي‌كند.
33- در فرانسه معمول است در موارد كم خوني صبح ناشتا يك ليوان «آب هويج» مي‌خورند.
34- «ماءالشعير» خونساز است .
35- «گردو» خونساز است.
36- «انار»، «سيب»، «زنجبيل»، «گزنه»، «شبدر»، «بومادران»، «بارهنگ»، «كاكوتي»، «گل گندم»، «شاه‌پسند وحشي»، «گل آفتابگردان»، «تخمه آفتابگردان»، «كنجد»، «چاي كوهي»، «افسنتين» و «كرفس» مفيد مي‌باشند.

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ف-ق-ک- گ- ل  لینک ثابت





كمبود ويتامين P
«به» و «كلم» داراي «ويتامين P» هستند.


كمبود ويتامين K
«سنجد» و «يونجه» داراي «ويتامين K» هستند.

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ف-ق-ک- گ- ل  لینک ثابت







«آفتابگردان»، «روغن برزك» و «فندق هندي» داراي «ويتامين F» هستند.

 

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ف-ق-ک- گ- ل  لینک ثابت






«بادام زميني»، «گردو»، «پاپايا»، «خرما»، 1 وبيا»، 3«لوبيا» و «به» داراي «ويتامين E» هستند.

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ف-ق-ک- گ- ل  لینک ثابت




پرسش: چه رابطه اي بين حضرت و سرداب وجود دارد ؟ آيا ايشان در سرداب غيبت نموده اند ؟

پاسخ: چگونگي تحقق غيبت براي ما روشن نيست. اما در مورد سرداب ميتوان گفت:
سرداب عبارت است از طبقه پايين ساختمان که در مناطق گرمسير به جهت حفاظت از گرماي شديد ميسازند، و اين نوع ساختمان در غالب خانههاي عراق مشاهده ميشود و سامرا نيز از آن مستثني نبوده است. امام هادي(ع) در خانه خود به جهت آسايش اهل بيتش و محافظت از گرما، چنين سردابي ساخته بودند که بعد از شهادتش به ارث، منتقل به امام عسکري(ع) شد.
مطابق تاريخ، حضرت مهدي(ع) از زمان ولادت از ديدگان مردم خصوصا حکام مخفي بود. و بعد از شهادت پدرش بر جسد او نماز گذارد و رسما غيبت خود را از آن خانه آغاز نمود. و از آنجا که سکونت حضرت و ساير اعضاي خانواده در آن سرداب بوده است، لذا مکان غيبت را به آن سرداب مقدس نسبت ميدهند. اين سرداب براي شيعيان اهل بيت(ع) از آن جهت مقدس شمرده شده است که امام زمان و پدر و جدش در آن سرداب به سر برده و عبادت به جاي آوردهاند.
البته برخي ميگويند غيبت نيز از همان سرداب آغاز شد و برخي نيز اين امر را مسلم نميدانند.
گفتني است به علت تولد و زندگي مخفيانه امام در زمان حيات پدر و همچنين آغاز غيبت با شهادت پدر و به امامت رسيدن ايشان، اظهار نظر پيرامون محل شروع غيبت مشکل است. به علاوه که اين امر مسئلهاي فرعي است. آنچه مهم است اين است که ما يقين داريم حضرت در طول دوران غيبت در ميان مردم بوده و در مجامع شرکت ميکنند نه اينکه امام تا زمان ظهور در سرداب مخفي شدهاند.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: خواندن چه نمازهاي درمسجد جمکران مستحب است ؟

پاسخ: براي مسجد جمکران دو نماز است:
الف.نماز تحيت مسجد: دو رکعت، در هر رکعت حمد يک مرتبه خوانده ميشود و سپس هفت مرتبه سوره توحيد(قل هو الله احد) خوانده ميشود. ذکر رکوع و سجده نيز هفت بار تکرار ميشوند. (تذکر: نه اينکه هفت بار رکوع و سجده انجام شود بلکه ذکر آن را بايد هفت بار تکرار نمود).
ب. نماز امام زمان(ع): در هر ركعت در حمد آيه “اياك نعبد و اياك نستعين” صد بار تكرار مي‌شود، و ذكر‌هاي ركوع و دو سجده نيز هفت مرتبه گفته‌ مي‌شود. بعد از نماز يك مرتبه “لا اله الا الله” مي‌گويد. سپس تسبيح حضرت زهرا(س) را مي‌خواند و سپس به سجده رفته و صد مرتبه صلوات مي‌فرستد.
تذکر: نماز امام زمان(ع) را در هر مکاني ميتوان خواند. و اگر در غير مسجد جمکران خوانده شود طبيعي است که ديگر نماز تحيت خوانده نميشود.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: در مورد مسجد جمکران توضيح بدهيد؟ آيا حضرت در آنجا حضور دارند و مي توان ايشان را ديد؟

پاسخ: مسجد مقدس جمكران در عصر ائمه ساخته نشده است، بلكه در زمان امامت خود امام زمان(ع) و به دستور خود ايشان در سال 373 يا 393 هجري قمري بنا گرديده است.(بيش از هزار سال قدمت دارد و اوايل غيبت كبري ساخته شده است).
در مورد ديدار امام در مسجد جمكران بايد گفت: ما در روايتي نداريم كه اگر فلان كار را انجام دهيد مي‌شود امام را در مسجد جمكران ديد؛ بلكه بعضي از بزرگان و يا افراد صالح چنين گفته‌اند كه اگر كسي چهل شب چهارشنبه به جمكران برود، توفيق ديدار امام زمان(ع) را پيدا مي‌كند. بنابراين چون روايت نيست، نمي‌توان گفت حتما نتيجه بخش است.
البته مي‌توان اين كار را انجام داد، اما چون مسجد به فرمان امام زمان ساخته شده و به نام ايشان است، براي عبادت و ايجاد رابطه معنوي با آن حضرت مكان بسيار مناسب و خوبي است.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




پرسش: علت علاقه مردم به مسجد مقدس جمکران ؟

پاسخ: علت گرايش مردم به اين مسجد شايد امور زير باشد:
الف. اين مسجد طبق نقل مرحوم محدث نوري از کتاب تاريخ قم به دستور امام زمان(ع) ساخته شده است، و لذا مشتآقان زيادي دارد.
ب. کرامتهاي متعددي از وجود مقدس امام مهدي(ع) در اين مکان ظاهر شده است.
ج. چون اين امکان به دستور امام ساخته شده است، عاشقان براي ابراز علاقه و عشق خود به آن وجود مقدس در اين مکان حاضر ميشوند.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: مسجد جمکران که متعلق به امام زمان است در زمان کدامیک از ائمه اطهار بوده و ساخته شده است و چگونه در آنجا می شود امام زمان را دید ؟

پاسخ: مسجد مقدس جمكران در عصر ائمه ساخته نشده است، بلكه در زمان امامت خود امام زمان(ع) و به دستور خود ايشان در سال 373 يا 393 هجري قمري بنا گرديده است.(بيش از هزار سال قدمت دارد و اوايل غيبت كبري ساخته شده است).
در مورد ديدار امام در مسجد جمكران بايد گفت: ما در روايتي نداريم كه اگر فلان كار را انجام دهيد مي‌شود امام را در مسجد جمكران ديد؛ بلكه بعضي از بزرگان و يا افراد صالح چنين گفته‌اند كه اگر كسي چهل شب چهارشنبه به جمكران برود، توفيق ديدار امام زمان(ع) را پيدا مي‌كند. بنابراين چون روايت نيست، نمي‌توان گفت حتما نتيجه بخش است.
البته مي‌توان اين كار را انجام داد، اما چون مسجد به فرمان امام زمان ساخته شده و به نام ايشان است، براي عبادت و ايجاد رابطه معنوي با آن حضرت مكان بسيار مناسب و خوبي است.

 

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: مکان زندگي حضرت مهدي در دوران غيبت کجاست؟ آيا جزيره خضرا و مثلث برمودا حقيقت دارد؟

پاسخ: الف. آن چه درباره محل زندگي حضرت مهدي(ع) گفته مي‌شود بر اساس حدس و گمان است؛ زيرا، غيبت امام، خود دليل روشني بر آن است كه آن حضرت، جاي مشخصي براي زندگي ندارد، بلكه در شهر‌ها و اماكن گوناگون و به صورت ناشناس زندگي مي‌كنند.
داستان جزيره‌ خضراء كه در بحار الانوار آمده است، اعتباري ندارد و علما و كارشناسان ديني آن را رد كرده اند و دلائل سستي و بي اعتباري آن را بيان كرده اند.(ر.ك: به دادگستر جهان و جزيره خضراء: افسانه يا واقعيت)
در اين داستان، ادعا شده است كه امام مهدي(ع) و فرزندانش، در جزيره‌اي سبز و خرم زندگي مي‌كنند! اين مطلب، با آنچه در باره امام معصوم(ع) شنيده‌ايم، از همراهي و همساني با شيعيان ـ كه در سختي‌ها و رنج‌ها زندگي مي‌كنند ـ سازگاري ندارد و نيز اين داستان مشتمل بر مطالبي متناقض و متضاد است، و در آن سخن از تحريف قرآن به ميان آمده است. به علاوه راوي اين داستان نيز ناشناس است. مرحوم مجلسي، خود مي‌گويد: داستان جزيره خضراء را در كتاب معتبر نيافتيم.(بحار، جلد 52، صفحه 159).
مقابل داستان فوق رواياتي داريم كه مي‌گويد آن حضرت، در ميان مردم زندگي مي‌كند و در راه‌هاي آنها قدم مي‌گذارد و بر فرش‌هاي آنان پا مي‌نهد. و اين‌ها، حاكي از حضور مداوم و مستمر حضرت در ميان شيعيان است.
امام علي(ع) مي‌فرمايد: سوگند به خداي علي! حجت خدا، در ميان مردم هست و در راه‌ها (كوچه و بازار) گام برمي‌دارد، به خانه‌هاي آنها سر مي‌زند و در شرق و غرب زمين رفت و آمد مي‌كند و گفتار مردم را مي‌شنود و بر ايشان سلام مي‌كند و مي‌بيند و ديده نمي‌شود، تا وقت (معين) و وعده (الهي). (الغيبة، نعماني، باب 10، حديث 3، صفحه‌ 146).
ب. درباره‌ اين مسأله به نكاتي توجه داده مي‌شود:
1. در شمال غربي اقيانوس(نزديك قاره آمريكا) جزاير كوچكي (حدود 360 جزيره كه 20 جزيره آن مسكوني است) وجود دارد اين جزاير به برمودا معروف هستند. برمودا نام يكي از جزاير بزرگ آن مجموعه است.
2. مثلث برمودا به منطقه‌اي مثلث شكل مي‌گويند كه يك راس آن، جزيره‌ برمودا(33 درجه شمالي و 64 درجه غربي) است. و يك راس آن بندر ميامي در ساحل شرقي ايالت فلوريدا از مهم‌ترين بنادر ايالات متحده است. راس ديگر آن نيز سن خوان(سن ژاون) پايتخت پورتوريكو يكي از جزاير بزرگ درياي كارائيب است كه در شرق كشور دومينيكن قرار دارد.
3. از آنچه در بالا گفتيم وجود محلي به نام جزيره برمودا و ناحيه‌اي به نام مثلث برمودا ثابت مي‌شود. اين جزاير از لحاظ جغرافيايي، محل مشخصي دارد و در نقشه‌ها ثبت شده است.
4. اصل نكته درباره اين جزيره و مثلث برمودا اخباري است كه مخابره و ثبت شده است. در حدود 1355 ش يعني دو سال قبل از انقلاب اسلامي در ايران در تمام مطبوعات و راديوها اخباري عجيب و غريب از حوادث دردناك و اسرارآميز از اين جزيره و منطقه نوشته و اعلام شد و به تبع آن در مجلات داخلي ايران نيز چيزهايي ترجمه و بيان گرديد. اما اينك ديگر از آن خبر‌ها نيست و در سال‌هاي اخير ديگر از چنين حادثه‌هايي سخن گفته نمي‌شود در حالي كه با گسترش ارتباطات بايد اخبار بيشتر و دقيق تر از گذشته ارائه شود.
5. بعضي درباره پخش گسترده اين اخبار استدلال كرده‌اند كه چون كشور كوبا رابطه خوبي با شوروي سابق داشت و از طرفي نزديك بودن آن به ايالات متحده آمريكا خطر جدي براي آمريكا محسوب مي‌شد و مي‌توانست جايي براي نصب ابزار جاسوسي و جنگي و در واقع پايگاهي براي شوروي در نزديكي آن كشور باشد، لذا آمريكا به اين فكر افتاد كه در نزديكي كوبا(مثلث برمودا) با شايعه كردن اين اخبار، منطقه خطرناك و نا امني ايجاد كند و در آنجا پايگاهي بسازد كه كوبا را از نزديك زير نظر بگيرد و اگر كسي خواست نزديك شود، او را از بين برده و آن را به نيروهاي اسرار آميز منتسب سازد.
بنابراين اخبار مخابره شده همه جنبه سياسي و امنيتي داشته و در واقع ساختگي بوده است. البته امكان دارد براي واقعي جلوه كردن، چند هواپيما و كشتي را نيز از بين برده باشند. زيرا از آن جنايتكاران چنين چيز‌هايي بعيد نيست.
6. متاسفانه بعضي با شنيدن اين اتفاقات و مشخصات ادعا كردند يا احتمال دادند كه آن منطقه همان جزيره خضراء و محل زندگي اهل بيت امام زمان است در حالي كه اين احتمالي بيش نبوده و عقيده‌اي شخصي است كه ابراز گرديده است. و مي‌تواند نشان كج سليقگي افراد باشد. زيرا وقتي اخبار درد‌آور و غم انگيز كشته شدن عده‌اي افراد بي گناه كه بعضا راه را گم كرده‌اند يا سوار بر كشتي تجاري بوده‌اند دنيا را گرفت (بر فرض واقعيت داشتن اين جريان‌ها) و همه متاسف و ناراحتند و اظهار همدردي مي‌كنند معلوم است كسي كه بلند شود و ادعا كند كه آنجا جزيره امام است و حضرت و يارانش چنين كار‌هايي را انجام داده‌اند از روي ناآگاهي است! به راستي اين ادعا به شنوندگان و خوانندگان چه پيامي را القا مي‌كند؟ آيا جز اين است كه به خشونت طلبي و خونريزي دين اسلام و پيشوايان دين تاكيد مي‌كنند.
7. وقتي از مدعيان وجود جزيره خضرائ مي‌پرسند چرا تا به حال آن را كسي روي كره زمين نديده است؟ مي‌گويند از قدرت خدا دور نيست كه آن را به حالت معجزه آسا و خارق العاده از چشم‌ها دور كند و كسي آن را نبيند.
بايد از اين‌ها پرسيد اگر خدا چنين كاري مي‌كند، پس چه لزومي براي نابود‌سازي هواپيما‌ها و كشتي‌ها در آن منطقه هست و چرا بايد اين افراد بي گناه كشته شوند در حالي كه مي‌شود آنجا را نبينند و رد شوند؟ در حالي كه آنچه در حديث جزيره خضراء آمده(بنا به صحت آن) اشاره به كشته شدن دشمنان دارد. آيا كسي كه راه را گم كرده و اتفاقا به انجا رسيده دشمن و مستوجب قتل است؟ آيا ارائه چنين تصويري از اسلام و امام صحيح است؟
نتيجه
يكم: مثلث برمودا وجود دارد، اما اخبار نقل شده درباره‌ آن ساختگي و براي مقاصد سياسي بوده است.
دوم: تطبيق آن بر جزيره خضراء ادعايي شخصي است و فقط توسط يك فرد ناشناخته به نام ناجي النجار ابراز گرديده است. به نوشته خود او فقط به خاطر تشابهاتي كه بين جريان جزيره خضراء و اتفاقات نقل شده درباره مثلث برمودا وجود داشته به اين نتيجه گيري رسيده است و طبيعي است كه چنين نتيجه گيري، ارزش علمي ندارد.
سوم: پذيرش چنين چيزي، خدشه دار كردن چهره دين و خشن و خطرناك جلوه دادن امام رحمت و رأفت است كه با قوانين مسلم دين سازگاري ندارد.


براي آگاهي بيشتر رك:
1. فصلنامه انتظار ش1 تا 4، مقاله بررسي افسانه جزيره خضراء، مجتبي كلباسي؛
2.جزيره‌ خضراء از افسانه تا واقعيت، سيد جعفر مرتضي ترجمه ابوالفضل طريقه دار.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا داستان جزیره خضراء واقعیت دارد ؟

پاسخ: بررسي منابع داستان جزيره خضراء
اصل اين قضيه به دو حكايت باز مي‌گردد كه در بحار الانوار ج53، ص213، و ج52، ص159 چاپ اسلاميه آمده است.
الف. حكايت اول از كمال الدين، احمد بن محمد يحيي انباري است كه در سال 543 هجري(حدود 900 سال قبل) نقل شده است.(اين حكايت را ناشر بحار الانوار از محدث نوري در جنة المأوي نقل و به بحار الانوار اضافه مي‌كند).
ب. حكايت دوم را علي بن فاضل مازندراني در سال 699 هجري قمري(700 سال پيش) نقل كرده است.
نكات مشترك دو حكايت:
1. محل سكونت امام زمان(ع) و فرزندان آن حضرت در جزيره‌اي در ميان درياست.
2. امام زمان(ع) اكنون همسر و فرزند دارد.
3. جزيره‌اي كه امام زمان(ع) در آن است، بسيار خوش آب و هوا و سرسبز بوده و در نقاط ديگر دنيا نظير ندارد.
4. در آن جزيره مي‌توان امام زمان(ع) را ديد.
5. نظم اجتماعي، رفاه و كيفيت سلوك مردم در آن جزيره بسيار عالي است.
6. ناقلان هر دو داستان(انباري و فاضل مازندراني) ناشناخته و مجهول هستند.
نظرات راجع به اين دو حكايت:
1. گروه اندك بر اين عقيده‌اند كه داستان واقعي است.
2. برخي از كساني كه اصل داستان را پذيرفته‌اند آن را با مثلث برمودا نيز تطبيق داده‌اند.(ر.ك ناجي نجرا، جزيره خضرا و تحقيقي پيرامون مثلث برمودا، ترجمه علي اكبر مهدي پور؛ سيد جعفر رفيعي، جزيره خضراء)
3. پژوهشكران سترگي چون جعفر كاشف الغطاء، آقا بزرگ تهراني، علامه شوشتري، جعف مرتضي عاملي، محمد باقر بهبودي و … بر اين عقيده‌اند كه داستان جزيره خضرائ واقعيت ندارد و بر دو حكايتي كه اصل داستان را پايه گدذاري كرده‌اند، اشكالات متعدد سندي ، تاريخي و متني وارد است و آن دو نقل را كاملا از درجه اعتبار ساقط نموده‌اند.
اينك به اختصار به ذكر برخي از مشكلات كه به هر يك از اين دو حكايت وارد شده است، به صورت جداگانه مي‌پردازيم:
الف. حكايت علي بن فاضل مازندراني:
ـ اشكالات سندي:
1. مرحوم علامه مجلسي در بحار الانوار تصريح كرده كه اين حكايت را در كتاب‌هاي معتبر نيافته و به همين علت آن را به صورت مستقل در بابي جداگانه نقل مي‌كند(بحار الانوار، چاپ اسلاميه، ج52، ص169)
2. هيچ يك از علما و بزرگان معاصر علي بن فاضل مازندراني، هم چون علامه حلي و ابن داوود اسمي از او و داستانش به ميان نياورده‌اند. از اين رو، اين قضيه از چند حال خارج نيست: يا معاصران وي داستان او را دروغ و باطل تلقي كرده‌اند، يا اصلا چنين داستاني را نشنيده‌اند و يا اينكه اين داستان در زمان‌هاي بعد از آنها ساخته شده است.
3. در ميان منابع موجود، كهن‌ترين مأخذي كه براي اين داستان به چشم مي‌خورد كتاب مجالس المؤمنين نوشته قاضي نورالله شوشتري است كه در سال 1019 هجري قمري به شهادت رسيده است. اين در حالي است كه داستان جزيره خضرائ مربوط به سال 699 هجري است.(جعفر مرتضي عاملي، جزيره خضراء، افسانه يا واقعيت، ص190).(يعني اين كتاب، حدود 300 سال بعد نوشته شده است).
بر اين حكايت از نظر سندي اشكالات ديگري نيز وارد است كه علاقمندان مي‌توانند به منابعي كه در پايان معرفي مي‌گردد مراجعه كنند. ما در اينجا به دليل اختصار، به همين مقدار بسنده مي‌كنيم.
ـ اشكالات متني:
در داستان علي بن فاضل، به مطالبي اشاره شده كه با مسلمات ديني سازگاري ندارد و روايات بسياري بر خلاف آن مطالب آمده است از جمله در متن روايات آمده كه فاضل مازندراني از شخصي به نام سيد شمس الدين مي‌پرسد: چرا در ميان برخي آيات قرآن كريم ارتباط منطقي وجود ندارد/ سيد شمس الدين پاسخ مي‌دهد: اين قرآني است كه خليفه اول(ابوبكر) جمع آوري كرده و بعضي آيات آن را حذف نموده است. او قرآن امام علي(ع) را نپذيرفت؛ به همين دليل بعضي از آيات آن با هم سازگاري ندارد.
همانگونه كه مشاهده مي‌شود، اگر كسي اين بخش از حكايت را قبول كند، به تحريف قرآن كريم معتقد شده است. اين مطلب به اجماع شيعه و سني و به موجب تصريح آيه « إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»؛«البته ما قرآن را بر تو نازل كرديم و ما هم آن را پاسباني خواهمي نمود»(حجر، 9) باطل و مردود است. از اينها گذشته اهتمام و توجه زياد مسلمانان به نوشتن و حفظ قرآن و تعدد نسخه‌ها و شيوع آن در بين مسلمانان، از زمان پيامبر(ص) و زير نظر مستقيم آن حضرت تا حدي بود كه تبديل و تحريف آن، از امور ناشدني و ممتنع به به شمار مي‌آيد.
به علاوه چگونه مي‌توان پذيرفت كه عموم شيعيان در رنج و سختي و تحت فشار ظلم و ستم باشند ولي حضرت (و فرزندان او، بر فرض اينكه فرزند داشته باشد) در جزيره‌اي خوش آب و هوا، در آسايش زندگي كنند. اين بر خلاف سيره اهل بيت است.
ب. حكايت انباري:
ـ اشكالات سندي:
داستان انباري فاقد هر گونه استناد است. چون صاحب كتاب التعازي خود، آن را نقل نكرده است؛ بلكه استنساخ كننده نامعلومي آن را در پايان كتاب التعازي افزوده كه از اساس معلوم نيست اين خبر را از كجا و از چه كسي شنيده است.
همچنين اشخاص مذكور در سند، شناخته شده نيستند و در كتاب‌‌هاي رجالي شيعه ذكري از آنان به ميان نيامده است و شخصي هم كه خبر را نقل كرده مجهول است. فقط بيان شده كه شخصي مسيحي بوده است.
ـ اشكالات متني:
از متن حكايت اين طور استفاده مي‌گردد كه تاجري مسيحي با تعدادي يهودي و اهل سنت به زيارت نايب صاحب الامر(ع) مشرف مي‌شوند. چگونه ممكن است صدها مسلمان شيعه و عالم با تقوا و عاشق امام زمان(ع) به چنين افتخاري نرسند ولي اين جماعت چنين سعادتي داشته باشند؟
نكته ديگر اين كه در متن داستان، از شهر‌هايي نام برده شده كه در منابع جغرافيايي معتبر و كهن مانند معجم البلدان و ياقت حموي، اصلا نامي از آن‌ها برده نشده است. حال در صورتي كه در اين دو منبع اسامي روستا‌هاي دور افتاده هم از قلم نيفتاده، چگونه ممكن است از جزيره‌اي با اين عظمت ذكري به ميان نيامده باشد.
نكته آخر اين كه در متن حكايت آمده كه فرزند امام زمان(ع) از يهود و نصارا جزيه گرفت، ولي اموال اهل سنت را مصادره كرد.
علاقه‌مندان مي‌توانند براي مطالعه بيشتر به كتاب‌ها و منابعي كه در ذيل معرفي مي‌گرددع مراجعه كنند:
1. علامه شوشتري، جعفر مرتضي عاملي، ابراهيم اميني، جزيره خضراء افسانه يا واقعيت، ترجمه ابوالفضل طريقه‌دار.
2. غلامرضا نظري، جزيره خضراء، تحريفي در تاريخ شيعه.
3. سيد جعفر مرتضي عاملي، جزيره خضراء در ترازوي نقد، ترجمه سپهري.
4. مجتبي كلباسي، «بررسي افسانه جزيره خضراء»، فصلنامه انتظار، شماره‌هاي يك تا چهار

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا زوراء همان تهران است که در روایات از سکونت درآن نهی شده است ؟

پاسخ: در برخي روايات سخن از منطقه و شهري به نام «زوراء» شده است كه با تأمل و تحقيق پيرامون آنها متوجه مي‌شويم به مناطق مختلفي قابل تطبيق است كه يكي از آنها شهري در حوالي ري ـ طهران ـ مي‌باشد.
روايتي كه در آن سخن از زوراء (طهران) شده است از جهاتي قابل تأمل و دقت است:
اولاً: سند اين روايت ضعيف مي‌باشد و لذا روايت تا حد زيادي اعتبار خود را از دست مي‌دهد.
ثانياً: در كتاب‌هاي معتبر قديمي از آن سخن به ميان نيامده است. اين امر موجب مي‌شود اطمينان انسان به مفاد روايت كم شود. [ذكر اين روايت در كتاب ارزشمند بحار از علامه مجلسي دليل بر صحت آن نيست. زيرا آن بزرگوار فرموده است: ذكر برخي روايات به اين علت بوده است تا روشن شود قضيه امام مهدي(ع) مورد اتفاق مسلمين است، نه آن كه محتواي روايت مورد تأييد باشد].
ثالثاً: اقامت بزرگان و علماي عارفي همچون امام راحل، آيت الله خوانساري و شاه‌آبادي در تهران بيان‌گر آن است كه محتواي اين فراز از روايت (كه شما مطرح كرديد) تكليف آور نيست، بدين معني كه آدمي با حفظ اعتقادات و توجه به وظايف ديني مي‌تواند آنجا را محل سكونت خود قرار دهد. به علاوه كه در متون ديني ما از عدم سكونت در منطقه خاصي سخن به ميان نيامده است. بله توقف در زمين‌هايي كه عذاب الهي در آنجا نازل شده است مكروه است.
رابعاً: آنچه از آيات و روايات استفاده مي‌شود آن است كه اگر سرزميني براي سكونت فردي مناسب نبود و او به اين نتيجه رسيد كه اگر در آنجا بماند دين خود را از دست مي‌دهد از آنجا هجرت كند و به جايي ديگر برود (سوره نساء، آيه 97). اين يك قانون كلي مي‌باشد نه مربوط به شهر و منطقه‌اي خاص، و اگر اين فرد واقعاً مجبور به مهاجرت بود و به عنوان وظيفه به ديار ديگري مهاجرت كرد خداوند او را كفايت خواهد كرد « وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدْراً» (طلاق،3).
به راستي آيا سكونت در طهران، با همه موارد ناراحت كننده‌آش مشكل تر است يا در بسياري ديگر از شهر‌ها و مناطق ديگر جهان(چه كشور‌هاي اسلامي و چه غير اسلامي)؟ چگونه است كه در روايت از ميان اين همه شهر‌ها، فقط نام تهران به ميان آمده است؟ آيا اين مطلب شبهه بر انگيز نيست؟
بنابراين سكونت در تهران با حفظ موازين دين و عمل به وظيفه همانند ساير مناطق منعي ندارد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا مثلث برمودا همان جزیره خضراء است ؟

پاسخ: درباره‌ اين مسأله به نكاتي توجه داده مي‌شود:
1. در شمال غربي اقيانوس(نزديك قاره آمريكا) جزاير كوچكي (حدود 360 جزيره كه 20 جزيره آن مسكوني است) وجود دارد اين جزاير به برمودا معروف هستند. برمودا نام يكي از جزاير بزرگ آن مجموعه است.
2. مثلث برمودا به منطقه‌اي مثلث شكل مي‌گويند كه يك راس آن، جزيره‌ برمودا(33 درجه شمالي و 64 درجه غربي) است. و يك راس آن بندر ميامي در ساحل شرقي ايالت فلوريدا از مهم‌ترين بنادر ايالات متحده است. راس ديگر آن نيز سن خوان(سن ژاون) پايتخت پورتوريكو يكي از جزاير بزرگ درياي كارائيب است كه در شرق كشور دومينيكن قرار دارد.
3. از آنچه در بالا گفتيم وجود محلي به نام جزيره برمودا و ناحيه‌اي به نام مثلث برمودا ثابت مي‌شود. اين جزاير از لحاظ جغرافيايي، محل مشخصي دارد و در نقشه‌ها ثبت شده است.
4. اصل نكته درباره اين جزيره و مثلث برمودا اخباري است كه مخابره و ثبت شده است. در حدود 1355 ش يعني دو سال قبل از انقلاب اسلامي در ايران در تمام مطبوعات و راديوها اخباري عجيب و غريب از حوادث دردناك و اسرارآميز از اين جزيره و منطقه نوشته و اعلام شد و به تبع آن در مجلات داخلي ايران نيز چيزهايي ترجمه و بيان گرديد. اما اينك ديگر از آن خبر‌ها نيست و در سال‌هاي اخير ديگر از چنين حادثه‌هايي سخن گفته نمي‌شود در حالي كه با گسترش ارتباطات بايد اخبار بيشتر و دقيق تر از گذشته ارائه شود.
5. بعضي درباره پخش گسترده اين اخبار استدلال كرده‌اند كه چون كشور كوبا رابطه خوبي با شوروي سابق داشت و از طرفي نزديك بودن آن به ايالات متحده آمريكا خطر جدي براي آمريكا محسوب مي‌شد و مي‌توانست جايي براي نصب ابزار جاسوسي و جنگي و در واقع پايگاهي براي شوروي در نزديكي آن كشور باشد، لذا آمريكا به اين فكر افتاد كه در نزديكي كوبا(مثلث برمودا) با شايعه كردن اين اخبار، منطقه خطرناك و نا امني ايجاد كند و در آنجا پايگاهي بسازد كه كوبا را از نزديك زير نظر بگيرد و اگر كسي خواست نزديك شود، او را از بين برده و آن را به نيروهاي اسرار آميز منتسب سازد.
بنابراين اخبار مخابره شده همه جنبه سياسي و امنيتي داشته و در واقع ساختگي بوده است. البته امكان دارد براي واقعي جلوه كردن، چند هواپيما و كشتي را نيز از بين برده باشند. زيرا از آن جنايتكاران چنين چيز‌هايي بعيد نيست.
6. متاسفانه بعضي با شنيدن اين اتفاقات و مشخصات ادعا كردند يا احتمال دادند كه آن منطقه همان جزيره خضراء و محل زندگي اهل بيت امام زمان است در حالي كه اين احتمالي بيش نبوده و عقيده‌اي شخصي است كه ابراز گرديده است. و مي‌تواند نشان كج سليقگي افراد باشد. زيرا وقتي اخبار درد‌آور و غم انگيز كشته شدن عده‌اي افراد بي گناه كه بعضا راه را گم كرده‌اند يا سوار بر كشتي تجاري بوده‌اند دنيا را گرفت (بر فرض واقعيت داشتن اين جريان‌ها) و همه متاسف و ناراحتند و اظهار همدردي مي‌كنند معلوم است كسي كه بلند شود و ادعا كند كه آنجا جزيره امام است و حضرت و يارانش چنين كار‌هايي را انجام داده‌اند از روي ناآگاهي است! به راستي اين ادعا به شنوندگان و خوانندگان چه پيامي را القا مي‌كند؟ آيا جز اين است كه به خشونت طلبي و خونريزي دين اسلام و پيشوايان دين تاكيد مي‌كنند.
7. وقتي از مدعيان وجود جزيره خضرائ مي‌پرسند چرا تا به حال آن را كسي روي كره زمين نديده است؟ مي‌گويند از قدرت خدا دور نيست كه آن را به حالت معجزه آسا و خارق العاده از چشم‌ها دور كند و كسي آن را نبيند.
بايد از اين‌ها پرسيد اگر خدا چنين كاري مي‌كند، پس چه لزومي براي نابود‌سازي هواپيما‌ها و كشتي‌ها در آن منطقه هست و چرا بايد اين افراد بي گناه كشته شوند در حالي كه مي‌شود آنجا را نبينند و رد شوند؟ در حالي كه آنچه در حديث جزيره خضراء آمده(بنا به صحت آن) اشاره به كشته شدن دشمنان دارد. آيا كسي كه راه را گم كرده و اتفاقا به انجا رسيده دشمن و مستوجب قتل است؟ آيا ارائه چنين تصويري از اسلام و امام صحيح است؟
نتيجه
يكم: مثلث برمودا وجود دارد، اما اخبار نقل شده درباره‌ آن ساختگي و براي مقاصد سياسي بوده است.
دوم: تطبيق آن بر جزيره خضراء ادعايي شخصي است و فقط توسط يك فرد ناشناخته به نام ناجي النجار ابراز گرديده است. به نوشته خود او فقط به خاطر تشابهاتي كه بين جريان جزيره خضراء و اتفاقات نقل شده درباره مثلث برمودا وجود داشته به اين نتيجه گيري رسيده است و طبيعي است كه چنين نتيجه گيري، ارزش علمي ندارد.
سوم: پذيرش چنين چيزي، خدشه دار كردن چهره دين و خشن و خطرناك جلوه دادن امام رحمت و رأفت است كه با قوانين مسلم دين سازگاري ندارد.
براي آگاهي بيشتر رك:
1. فصلنامه انتظار ش1 تا 4، مقاله بررسي افسانه جزيره خضراء، مجتبي كلباسي؛
2.جزيره‌ خضراء از افسانه تا واقعيت، سيد جعفر مرتضي ترجمه ابوالفضل طريقه دار

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا صحت دارد که حضرت مهدي (ع)در جزيره اي دور افتاده زندگي مي کنند . گذشته از اينکه آقا هميشه در ميان ما حضور دارند .؟

پاسخ: بررسي منابع داستان جزيره خضراء
اصل اين قضيه به دو حكايت باز مي‌گردد كه در بحار الانوار ج53، ص213، و ج52، ص159 چاپ اسلاميه آمده است.
الف. حكايت اول از كمال الدين، احمد بن محمد يحيي انباري است كه در سال 543 هجري(حدود 900 سال قبل) نقل شده است.(اين حكايت را ناشر بحار الانوار از محدث نوري در جنة المأوي نقل و به بحار الانوار اضافه مي‌كند).
ب. حكايت دوم را علي بن فاضل مازندراني در سال 699 هجري قمري(700 سال پيش) نقل كرده است.
نكات مشترك دو حكايت:
1. محل سكونت امام زمان(ع) و فرزندان آن حضرت در جزيره‌اي در ميان درياست.
2. امام زمان(ع) اكنون همسر و فرزند دارد.
3. جزيره‌اي كه امام زمان(ع) در آن است، بسيار خوش آب و هوا و سرسبز بوده و در نقاط ديگر دنيا نظير ندارد.
4. در آن جزيره مي‌توان امام زمان(ع) را ديد.
5. نظم اجتماعي، رفاه و كيفيت سلوك مردم در آن جزيره بسيار عالي است.
6. ناقلان هر دو داستان(انباري و فاضل مازندراني) ناشناخته و مجهول هستند.
نظرات راجع به اين دو حكايت:
1. گروه اندك بر اين عقيده‌اند كه داستان واقعي است.
2. برخي از كساني كه اصل داستان را پذيرفته‌اند آن را با مثلث برمودا نيز تطبيق داده‌اند.(ر.ك ناجي نجرا، جزيره خضرا و تحقيقي پيرامون مثلث برمودا، ترجمه علي اكبر مهدي پور؛ سيد جعفر رفيعي، جزيره خضراء)
3. پژوهشكران سترگي چون جعفر كاشف الغطاء، آقا بزرگ تهراني، علامه شوشتري، جعف مرتضي عاملي، محمد باقر بهبودي و … بر اين عقيده‌اند كه داستان جزيره خضرائ واقعيت ندارد و بر دو حكايتي كه اصل داستان را پايه گدذاري كرده‌اند، اشكالات متعدد سندي ، تاريخي و متني وارد است و آن دو نقل را كاملا از درجه اعتبار ساقط نموده‌اند.
اينك به اختصار به ذكر برخي از مشكلات كه به هر يك از اين دو حكايت وارد شده است، به صورت جداگانه مي‌پردازيم:
الف. حكايت علي بن فاضل مازندراني:
ـ اشكالات سندي:
1. مرحوم علامه مجلسي در بحار الانوار تصريح كرده كه اين حكايت را در كتاب‌هاي معتبر نيافته و به همين علت آن را به صورت مستقل در بابي جداگانه نقل مي‌كند(بحار الانوار، چاپ اسلاميه، ج52، ص169)
2. هيچ يك از علما و بزرگان معاصر علي بن فاضل مازندراني، هم چون علامه حلي و ابن داوود اسمي از او و داستانش به ميان نياورده‌اند. از اين رو، اين قضيه از چند حال خارج نيست: يا معاصران وي داستان او را دروغ و باطل تلقي كرده‌اند، يا اصلا چنين داستاني را نشنيده‌اند و يا اينكه اين داستان در زمان‌هاي بعد از آنها ساخته شده است.
3. در ميان منابع موجود، كهن‌ترين مأخذي كه براي اين داستان به چشم مي‌خورد كتاب مجالس المؤمنين نوشته قاضي نورالله شوشتري است كه در سال 1019 هجري قمري به شهادت رسيده است. اين در حالي است كه داستان جزيره خضرائ مربوط به سال 699 هجري است.(جعفر مرتضي عاملي، جزيره خضراء، افسانه يا واقعيت، ص190).(يعني اين كتاب، حدود 300 سال بعد نوشته شده است).
بر اين حكايت از نظر سندي اشكالات ديگري نيز وارد است كه علاقمندان مي‌توانند به منابعي كه در پايان معرفي مي‌گردد مراجعه كنند. ما در اينجا به دليل اختصار، به همين مقدار بسنده مي‌كنيم.
ـ اشكالات متني:
در داستان علي بن فاضل، به مطالبي اشاره شده كه با مسلمات ديني سازگاري ندارد و روايات بسياري بر خلاف آن مطالب آمده است از جمله در متن روايات آمده كه فاضل مازندراني از شخصي به نام سيد شمس الدين مي‌پرسد: چرا در ميان برخي آيات قرآن كريم ارتباط منطقي وجود ندارد/ سيد شمس الدين پاسخ مي‌دهد: اين قرآني است كه خليفه اول(ابوبكر) جمع آوري كرده و بعضي آيات آن را حذف نموده است. او قرآن امام علي(ع) را نپذيرفت؛ به همين دليل بعضي از آيات آن با هم سازگاري ندارد.
همانگونه كه مشاهده مي‌شود، اگر كسي اين بخش از حكايت را قبول كند، به تحريف قرآن كريم معتقد شده است. اين مطلب به اجماع شيعه و سني و به موجب تصريح آيه « إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»؛«البته ما قرآن را بر تو نازل كرديم و ما هم آن را پاسباني خواهمي نمود»(حجر، 9) باطل و مردود است. از اينها گذشته اهتمام و توجه زياد مسلمانان به نوشتن و حفظ قرآن و تعدد نسخه‌ها و شيوع آن در بين مسلمانان، از زمان پيامبر(ص) و زير نظر مستقيم آن حضرت تا حدي بود كه تبديل و تحريف آن، از امور ناشدني و ممتنع به به شمار مي‌آيد.
به علاوه چگونه مي‌توان پذيرفت كه عموم شيعيان در رنج و سختي و تحت فشار ظلم و ستم باشند ولي حضرت (و فرزندان او، بر فرض اينكه فرزند داشته باشد) در جزيره‌اي خوش آب و هوا، در آسايش زندگي كنند. اين بر خلاف سيره اهل بيت است.
ب. حكايت انباري:
ـ اشكالات سندي:
داستان انباري فاقد هر گونه استناد است. چون صاحب كتاب التعازي خود، آن را نقل نكرده است؛ بلكه استنساخ كننده نامعلومي آن را در پايان كتاب التعازي افزوده كه از اساس معلوم نيست اين خبر را از كجا و از چه كسي شنيده است.
همچنين اشخاص مذكور در سند، شناخته شده نيستند و در كتاب‌‌هاي رجالي شيعه ذكري از آنان به ميان نيامده است و شخصي هم كه خبر را نقل كرده مجهول است. فقط بيان شده كه شخصي مسيحي بوده است.
ـ اشكالات متني:
از متن حكايت اين طور استفاده مي‌گردد كه تاجري مسيحي با تعدادي يهودي و اهل سنت به زيارت نايب صاحب الامر(ع) مشرف مي‌شوند. چگونه ممكن است صدها مسلمان شيعه و عالم با تقوا و عاشق امام زمان(ع) به چنين افتخاري نرسند ولي اين جماعت چنين سعادتي داشته باشند؟
نكته ديگر اين كه در متن داستان، از شهر‌هايي نام برده شده كه در منابع جغرافيايي معتبر و كهن مانند معجم البلدان و ياقت حموي، اصلا نامي از آن‌ها برده نشده است. حال در صورتي كه در اين دو منبع اسامي روستا‌هاي دور افتاده هم از قلم نيفتاده، چگونه ممكن است از جزيره‌اي با اين عظمت ذكري به ميان نيامده باشد.
نكته آخر اين كه در متن حكايت آمده كه فرزند امام زمان(ع) از يهود و نصارا جزيه گرفت، ولي اموال اهل سنت را مصادره كرد.
علاقه‌مندان مي‌توانند براي مطالعه بيشتر به كتاب‌ها و منابعي كه در ذيل معرفي مي‌گرددع مراجعه كنند:
1. علامه شوشتري، جعفر مرتضي عاملي، ابراهيم اميني، جزيره خضراء افسانه يا واقعيت، ترجمه ابوالفضل طريقه‌دار.
2. غلامرضا نظري، جزيره خضراء، تحريفي در تاريخ شيعه.
3. سيد جعفر مرتضي عاملي، جزيره خضراء در ترازوي نقد، ترجمه سپهري.
4. مجتبي كلباسي، «بررسي افسانه جزيره خضراء»، فصلنامه انتظار، شماره‌هاي يك تا چهار.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

پرسش: آيا فضيلت نماز در مسجد جمکران مثل مسجد سهله است ؟

پاسخ: عبادت در هر يک از اين مساجد، ثواب خاص و متناسب با خود را دارد. آنچه مورد فضيلت نماز در مسجد جمکران در روايات مربوط به آن آمده، اين است که نماز در اين مسجد، همچون نماز در بيت العتيق (کعبه) است.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: توضيحي در رابطه با مسجد مقدس جمکران و نحوه ساخت آن و کتابي معرفي نماييد.

پاسخ: شيخ فاضل، حسن بن محمد بن حسن قمي معاصر صدوق در تاريخ قم نقل كرده از كتاب «مونس الحزين في معرفة الحق و اليقين» از مصنفات شيخ ابي جعفر محمد بن بابويه قمي به اين عبارت رد باب بناي مسجد جمكران از قول حضرت امام محمد مهدي(ع) كه سبب بناي مسجد مقدس جمكران و عمارت آن به قوم امام(ع) اين بوده است كه شيخ عفيف صالح حسن بن مثله جمكراني مي‌‌گويد كه : من شب سه شنبه هفدهم ماه مبارك رمضان سال 393 هـ . ق(يا 373 هـ .ق) در سراي خود خفته بودم كه ناگاه جماعتي مردم به در سراي من امدند، نصفي از شب گذشته بود؛ مرا بيدار كردند و گفتند: «برخيز! و طلب امام محمد مهدي صاحب الزمان(ع) را اجابت كن كه تو را مي‌خواند».
حسن گفت: من برخواستم به هم بر آمدمو آماده شدم. گفتم:«بگذاريد تا پيراهنم بپوشم».
آواز آمد كه: «هو ما كان قميصك». پيراهن به بر مكن كه از تونيست!
دست فرا كردم و سراويل خود را برگرفتن. آواز آمد كه:«ليس ذلك منك، فخذ سراويلك». يعني آن سراويل كه برگفتي از تو نيست، از آن خو برگير!
آن را انداختم و از خود برگرفتم و در پوشيدم و طلب كليد در سراي آمدم. آواز آمد كه: «الباب مفتوح».
چون به در سراي آمدم، جماعتي بزرگان را ديدم، سلام كردم، جواب دادند و ترحيب كردند.(مرحبا گفتند) مرا بياوردند تا بدان جايگاه كه اكنون مسجد است؛ چون نيك بنگريدم، تختي ديدم نهاده و فرشي نيكو بر آن تخت گسترده و بالش‌هاي نيكو نهاده و جواني سي ساله بر آن تخت تكيه بر چهار بالش كرده و پيري پيش او نشسته و كتابي در دست گرفته و بر آن مي‌خواند و فزون از شصت مرد بر اين زمين بر گرد او نماز مي‌كنند. بعضي جامه‌هاي سفيد و بعضي جامه‌هاي سبز داشتند و آن پير حضرت خضر بود.
پس آن پير مرا نشاند و حضرت امام(ع) مرا به نام خود خواند و گفت: «برو و حسن مسلم را بگو كه تو چند سال است كه عمارت اين زمين مي‌كني و مي كاري و ما خراب مي‌كنيم و پنج سال است كه زراعت مي‌كني و امسال ديگر باره باز گرفتن و عمارتش مي‌كني، رخصت نيست كه تو در اين زمينع ديگر باره زراعت كني. بايد هر انتفاع كه از اين زمين برگرفته‌اي، رد كني تا بدين موضع مسجد بنا كنند و بگو اين حسن مسلم را كه اين زمين شريفي است و حق تعالي اين زمين را از زمين‌هاي ديگر برگزيده است و شريف كرده و تو با زمين خود گرفتني و دو پسر جوان، خداي عزوجل از تو باز ستد و تو تنبيه نشدي و اگر نه چنين كني آزار وي به تو رسد، آنچه تو آگاه نباشي».
حسن مثله گفت: «يا سيدي و مولاي! مرا در اين نشاني بايد كه جماعت سخن بي نشان و حجت نشنوند و قول مرا مصدق ندارند».
گفت «انا سنعلم هناك». علامت ما اينجا بكنيم تا تصديق قول تو باشد تو برو و رسالت ما بگذار.
به نزديك سيد ابولاحسن رو و بگو تا برخيزد و بيايد و آن مرد را حاضر كند و انتفاع چند ساله كه گرفته است، از او طلب كند و بستاند و به ديگران دهد تا بناي مسجد نهند و باقي وجوه از رهق به ناحيه اردهال كه ملك ما است بيارد و مسجد را تمام كند و يك نيمه رهق را وقف كرديم بر اين مسجد كه هر ساله وجوه آن را بياورند و صرف عمارت مسجد بكنند.
طريقه خواندن نماز تهيت جمكران و نماز امام زمان(ع):
مردم را بگو تا رغبت بكنند بدين موضع و عزيز دارند و چهار ركعت نماز اينجا بگزارند:
دو ركعت تحيت مسجد در هر ركعتي يك بار الحمد و هفت بار «قل هو الله احد». و تسبيح ركوع و سجود هفت بار بگويند.
و دو ركعت نماز امام صاحب الزمان(ع) بگزارند بر اين نسق: چون فاتحه خواند به «اياك نعبد و اياك نستعين». رسد، صد بار بگويد و بعد از آن فاتحه را تا آخر بخواند و در ركعت دوم نيز به همين طريق بگزارد و تسبيح در ركوع و سجود، هفت بار بگويد و چون نماز تمام كرده باشد، تهليل بگويد و تسبيح فاطمه زهرا(س) و چون از تسبيح فارغ شود، سر به سجده نهد و صد بار صلوات بر پيغمبر و آلش بفرستد».و اين نقل از لفظ مبارك امام(ع) است كه: «فمن صليهما فكانما صلي في البيت العتيق». يعني هر كه اين دو ركعت نماز بگذارد، همچنين است كه دو ركعت نماز در كعبه گزارده باشد.
حسن مثله جمكراني گفت: من چون اين سخن بشنيدم گفتم با خويشتن كه: «گويا اين موضع است كه تو مي‌پنداري. «انما هذا المسجد للامام صاحب الزمان». و اشارت بدان جوان كردم در چهار بالش نشسته بود.
پس آن جوان به من اشارت كرد كه «برو!» من بيامدم چون پاره‌اي راه بيامدم، ديگر باره مرا باز خواندند و گفتند: «بزي در گله جعفر كاشاني راعي است، بايد آن بز را بخري، اگر مردم ده بها نهند بخر و اگر نه، تو از خاصه خود بدهي و آن بز را بياوري و بدين موضع بكشي فردا شب.
آنگاه روز هجدهم ماه مبارك رمضان آن بز را بر بيماران و كسي كه علتي داشته باشد سخت، انفاق كني حق تعالي همه را شفا دهد و بز ابلق است و مويهاي بسيار دارد و هفت علامت دارد: سه بر جچانبي و چهار بر جانبي كذو الدرهم سياه و سفيد همچون درمها».
رفتم، مرا ديگر باره بازگردانيد و گفت: «هفتاد روز يا هفت روز ما اينجاييم». اگر بر هفت روز حمل كني دليل كند بر شب قدر كه بيست و سوم است و اگر بر هفتاد حمل كني، شب بيست و پنجم ذي القعده بود و روز بزرگوار است.
پس حسن مثله گفتك بيامدم تا خانه و همه شب در آن انديشه بودم تا صبح اثر كرد. فرض بگزاردم و نزديك علي المنذر آمدم آن احوال با وي بگفتم. او با من بيامد. رفتم بدان جايگاه كه مرا شب برده بودند. پس گفت «بالله!» نشان و علامتي كه امام(ع) مرا گفت، يكي اين است كه زنجير‌ها و ميخ‌ها اينجا ظاهر است.
پس به نزديك سيد ابولاحسن الرضا شديم، چون به در سراي وي رسيدم، خدم و حشم وي را ديدم كه مرا گفتند: «از سحر گاه سيد ابوالحسن در انتظار تو است، تو از جمكراني؟»
گفتم: «بلي»
من در حال به درون رفتم و سلام و خدمت كردم، جواب نيكو داد و اعزاز كرد مرا به تمكين نشاند و پيش از آنكه من حديث كنم مرا گفت: اي حسن مثله! من خفته بودم در خواب، شخصي مرا گفت: «حسن مثله نام، مردي از جمكران پيش تو ايد بامداد، بايد از آنچه گويد سخن او را مصدق داري و بر قول او اعتماد كني كه سخن او سخن ما است. بايد كه قول او را رد نگردادني». از خواب بيدار شدم. تا اين ساعت منتظر تو بودم.
حسن مثله احوال را به شرح با وي بگفت. در حال فرمود تا اسب‌ها را زين برنهادند و بيرون آودند و سوار شدند. چون به نزديك ده رسيدند، جعفر راعي، گله بر كنار راه داشت. حسن مثله در ميان گله رفت و آن بز، از پس همه گوسفندان مي‌آمد، پيش حسن مثله دويد و او آن بز را گرفت كه به وي دهد و بز را بياورد. جعفر راعي سوگند ياد كرد كه من هرگز اين بز را نديده‌ام و در گله من نبوده است، الا امروز كه مي‌بينم و هر چند كه مي‌خواهم اين بز را بگيرم ميسر نمي‌شود و اكنون كه پيش آمد.
پس بزط را همچنان كه سيد فرموده بود در آن جايگاه آوردند و بكشتند و سيد بو الحسن الرضا بدين موضوع آمدند و حسن مسلم را حاضر كردند و انتفاع از او بستند و وجوه رهق را بياوردند و مسجد جمكران را به چوب پوشانيدند و سيد بو الحسن الرضا زنجريها و ميخ‌ها را به قم برد و در سراي خود گذاشت. همه بيماران و صاحب علتان مي‌رفتند و خود را به زنجير مي‌ماليدند، خداي تعالي شفاي عاجل مي‌داد و خوش مي‌شدند.
ابوالحسن محمد بن حيدر گويد كه: به استفاضه شنيدم كه :«سيد ابوالحسن الرضا مدفون است در موسويان به شهر قم و بعد از آن فرزندي از آن وي را بيماري نازل شد و وي در خانه شد و سر صندوق را برداشتند زنجيرها و ميخ‌ها را نيافتند.
اين مختصري از احوال آن موضع شريف كه شرح داده شد.
مطالعه كتاب‌هاي مسجد جمكران ميعادگاه عشاق حضرت مهدي(ع) اثر مصطفي مصباح، و آيينه اسرار اثر سيد حسين كريمي قمي پيشنهاد مي‌شود.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

پرسش: چرا امام زمان (عج) من را به مسجد جمکران دعوت نمی کند تا به دیدار ایشان نایل شویم ؟

پاسخ: از كجا مي‌دانيد كه شما را به مسجد جمكران طلب نكرده است. مسجد جمكران براي همه زائران آماده است و همت و اراده سفر مي‌خواهد تا به فيض زيارت برسيم. در مورد تشرف به حضور امام زمان(ع)، بايد بدانيم ما در دوران غيبت هستيم و قرار نيست هر كسي در اين دوران، به ملاقات حضرت برسد و نبايد چنين توقعي را در خود ايجاد كرد. البته اگر ما به وظايف خود عمل كنيم و تكاليف شرعي خود را به خوبي انجام دهيم، احتمال دارد سعادت ديدار حضرت را بيابيم. اما اين سعادت به صلاحديد خود امام(ع) است، نه اينكه ديدار راه و روشي داشته باشد كه هر كس آن را انجام داد، حتما آن بزرگوار را ملاقات مي‌كند.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: چرا امام(ع) زمين جمكران را براي آن فردي كه روي آن كاشته بود غصبي دانسته است؟

پاسخ: طبق آنچه در متن جريان ملاقات جناب حسن بن مثله جمكراني به محضر امام زمان(ع) و دستور حضرت بر ساختن مسجد مقدس جمكران، آمده است، حضرت نفرموده است كه زمين غصبي است بلكه بنا به مصالحي دستور رفع يد از آن زمين را براي ساخت مسجد صادر فرموده است.
در اين جريان حضرت به حسن بن مثله جمكراني مي‌فرمايد: برو به «حسن بن مسلم» (يعني همان كسي كه زمين مسجد را زراعت مي‌كرد) بگو كه تو چند سال است اين زمين را عمارت مي‌كني ما خراب مي‌كنيم پنج سال است زراعت كردي و امسال ديگر باره شروع كردي، رخصت نيست كه تو ديگر در اين زمين زراعت كني، بايد هر چه از اين زمين منفعت برده‌اي برگرداني تا در اين موضع مسجد بنا كنند.(براي اطلاع از جريان كامل اين قضيه، رجوع شود به فصلنامه انتظار، شماره 5، ص333).
از كلام حضرت(ع) معلوم مي‌گردد كه زمين مسجد جزء زمين حسن بن مسلم نبوده است، چون در ادامه داستان حضرت مي‌فرمايد: تو آن را گرفته و به زمين خود ملحق كرده‌اي. از اين جهت اين شخص حق تصرف در اين زمين را نداشته است و امام(ع) بنا به مصالحي كه خداوند مقرر فرموده است اين زمين را براي ساخت مسجد و محل رجوع شيعيان قرار داده است. ضمن اينكه حتي اگر اين زمين جزو زمين آن شخص هم مي‌بود، حضرت بر اساس ولايت تكويني و تشريعي كه از جانب خداوند دارد مي‌تواند دستور تخليه آن را صادر فرمايد تا چه رسد به زمين‌هايي كه مالك شخصي ندارد و جزء انفال به شمار مي‌رود و در اختيار امام(ع) قرار دارد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت





«خرما»، «آفتابگردان»، «كره»،

«فندق هندي»، «خيار»، «بنه»، «يونج»

و «انگبين» داراي «ويتامين D» هستند.

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ف-ق-ک- گ- ل  لینک ثابت




 

لقمان حکیم به فرزندش فرمود:

با دانشمندان هم نشینی کن!

همانا خداوند دل های

مرده را به حکمت

زنده می کند. ،

چنان که زمین را به آب باران»

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





  سیمای حضرت زهرا (س) در روایات اهل تسنن چگونه است؟ 

  شخصیت فاطمة زهرا(س)، در روایات اهل تسنن به عنوان  بانویی جامع فضائل انسانی ترسیم شده است. حضرت زهرا(س) در دیدگاه اهل تسنن،  کانون اهل بیت پیامبر(ص)،  معصوم از هر خطا،  ضامن تداوم نسل پیامبر(ص)،  آگاه به حقایق دینی،  قاطع در دفاع از حق در دوران رسالت،  مدافع حریم ولایت پس از رحلت پدر،  محبوبترین شخص نزد رسول خدا(ص)، سرور زنان دو عالم و … معرفی شده است.

 
  به عنوان مثال، در کتب اهل سنت درباره معصوم بودن حضرت زهرا(س) آمده است: پس از نزول آیه تطهیر رسول خدا(س) به مدت شش یا نه ماه از کنار خانة حضرت فاطمه(س) عبور کرده و اهل خانه را با این تعبیر مورد خطاب قرار می‌داد که: «الصلاة، اهل البیت، انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً» (ترمذی، 1408ق: ج5، ص328؛ ابن حنبل، 2005م: ج3، ص285؛ دمشقی، 1409ق: ج3، ص492)
و مقصود رسول خدا(ص) آن بود که همگان متوجه شوند که اهل بیت(ع) در آیه تطهیر جز حضرت فاطمه، علی، حسن و حسین علیهم السلام، مصادیق دیگری ندارد.

 

  حضرت زهرا(س) طبق آیات قرآنی از مصادیق «ابرار» است. #ابرار در عرف قرآن به کسانی اطلاق می‌شود که در صحنة عقیده و عمل به کمال رسیده و از گروه «صادقین» گردند که همراهی با آنان به همة مؤمنان توصیه شده است (بقره، 177؛ توبه، 119).

بسیاری از مفسران ذیل آیات ذکر شده از قول ابن عباس نقل کرده‌اند که:  این آیات در پی بیماری حسنین و در پی آن نذر حضرت علی و فاطمه(س) برای شفای آنان به مدت سه روز روزه[11] و تصمیم به ایفای نذرشان- پس از شفای حسن و حسین- نازل گردید. طبق این روایات علی(ع)، فاطمه زهرا (س) و کنیز آنان فضّه در مقام انجام نذر خود سه روز متوالی را روزه گرفتند و هر روز به هنگام افطار با درخواست مستمندی- از فقیر، یتیم و اسیری- مواجه شده و افطاری خود را ایثار کردند  و در پی این واقعه آیات 5 الی 22 سوره انسان نازل گردید.

(خازن، 1415ق: ج4، ص378؛ نیشابوری، 1416ق: ج6، ص412؛ فراء بغوی، 1415ق: ج4، ص428؛ نسفی، 1416ق: ج4، ص466؛ فخررازی، 1413ق: ج30، ص244؛ زمخشری، 1407ق: ج4، ص670؛ شوکانی، بی‌تا: ج5، ص349؛ حاکم حسکانی، 1393ق: ج2، صص310-229 در روایات گوناگون).

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




هرکسی که بدون ولایت امیرالمؤمنین بمیرد…!

 حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت آقا امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام فرمودند :

 من احبک کان مع النبيين فی درجتهم یوم القيامة، و من مات و هو یبغضک فلا یبالی یهودیا أو نصرانيا،

 کسی که تو را دوست داشته باشد در قیامت با پیامبران و در درجه ی آنها است، و آن کس که بمیرد و با تو دشمن باشد مهم نیست یهودی بمیرد یا نصرانی.

 منابع:

 1/- عيون الأخبار الرضا علیه السلام ص 220

2/- بحارالأنوار ج 27 ص 79 ح 16

3/- القطرة ص 261

  علِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلي
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

فرماندهی بیش از 80 درصد رفتارهای هر فرد، و در برخی منابع 97 درصد ذکر شده است، بر عهده ضمیر ناخودآگاه فرد می باشد و از آنجا که جناب ضمیر ناخودآگاه ساده لوح تشریف دارند هر آنچه به او بگویید باور می کند. مثلا اگر بگویید “من توانایی انجام این کار را دارم.” ایشان باور می کند و از آنجایی که بسیار قدرتمند هستند آنرا برای شما فراهم می کنند.

از طرفی اگر بگویید “من کجا و این هدف کجا! ” باز هم ایشان مقدمات را طوری فراهم می آورد که شما به هدف مورد نظر نرسید.

“پس مراقب صحبت هایتان با خود باشید! “

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




شعر مادر - فریدون مشیری

تاج از فرق فلک برداشتن
جاودان آن تاج بر سرداشتن

در بهشت آرزو ره یافتن
هر نفس شهدی به ساغر داشتن

روز در انواع نعمت ها و ناز
شب بتی چون ماه در بر داشتن

صبح از بام جهان چون آفتاب
روی گیتی را منور داشتن

شامگه چون ماه رویا آفرین
ناز بر افلاک اختر داشتن

چون صبا در مزرع سبز فلک
بال در بال کبوتر داشتن

حشمت و جاه سلیمانی یافتن
شوکت و فر سکندر داشتن

تا ابد در اوج قدرت زیستن
ملک هستی را مسخر داشتن

برتو ارزانی که ما را خوش تر است
لذت یک لحظه “مادر” داشتن !
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 
اي عشق بي همتاي من
اي خداي خوبم،
كمكم كن تا در تمام لحظات زندگي ام شاهد حضور زنده تو باشم.
در هر آنچه آفريدي، در همه هستي و كائنات .
پيش از نگريستن به هر چيز ، هنگام نگريستن به هر چيز و پس از نگريستن به هر چيز، درون و بيرون هر چيز تنها تو را ببينم .
كمكم كن جز تو هيچ كس را فاعل ندانم و شاهد نگاه تو بر همه چيز و در همه چيز و با همه چيز باشم.

خدايم خداي خوبم، معشوق و معبودم، هيچگاه مرا در غفلت و فراموشي از ياد خود ميازما.
نگاهت را از من نگير كه جز تو كسي را ندارم .
 
 

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




کفش هایم را می پوشم و در زندگی قدم می زنم
من زنده ام و زندگی
ارزش رفتن دارد
آن قدر می روم تا صدای پاشنه هایم
گوش ناامیدی را کر کند
خوب می دانم که گاه کفش ها،
پاهایم را می زند،
می فشارد و به درد می اورد
اما من همچنان خواهم رفت
زیرا زندگی ارزش لنگ لنگان رفتن را نیز دارد
ماندن در کار نیست
گذشته های دردناک را رها می کنم و به آینده نامعلوم
نمی اندیشم
ولی این را می دانم؛
گذشته با آینده یکسان نیست
زندگی نه ماندن است نه رسیدن
زندگی به سادگی رفتن است
به همین راحتی،
زندگی چقدر آسان است…
زندگی ارزش لنگ لنگان رفتن را نیز دارد…

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




  حضرت آیت الله ناصری :

  می گوييم : يابن الحسن ، امّا اين نداي ما تنها به زبان است و درون قلب ما وارد نشده است.

  و گرنه اين بيان باید همراه با اطاعت از امام زمان(عج) باشد. (نه فقط به زبان)

 

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




  همانی باش که می خواستی.

تو می توانی تمام آن چیزهایی باشی که رویایی در دلت بود،

اگر عزم آن کنی که بکوشی،

اگر خود را بیشتر باور کنی. به نیکی های خود ایمان بیاور و آنگاه نیکی کن و تو می توانی.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




من اگر ساز کنم حاضری آواز کنی ؟
غزلی خوانی وچون نغمه ی دل بازکنی

بلدم ناز خریدن بلدی ناز کنی ؟
یا نشینی به ببرم شعرنو آغازکنی؟

بلدم پر بکشم تا به نهایت به دلت
بلدی عشق شوی عاشقی ابراز کنی…؟!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




آدم ها وقتی کودکند میخواهند برای مادرشان هدیه بخرند ولی پول ندارند
وقتی که بزرگتر میشوند پول دارند اما وقت هدیه خریدن را ندارند
اما میرسد روزی که آدم ها پول دارند وقت هم دارند ولی دیگر مادر ندارند …‏‏
بیایید تا هستند قدر این دو فرشته زمینی را بدانیم.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




زندگی؛

مسیری مستقیم و آسان نیست که بی مانع و آزاد در آن سفر کنیم،

بلکه هزار تویی از گذرگاه هاست که در آن میان باید راهمان را بجوییم

و گاه خود را در میان کوچه ای بن بست، گیج و گم بیابیم،

اما اگر ایمان داشته باشیم

خداوند همیشه دری بر ما می گشاید، نه دری که بدان اندیشیده باشیم،

بلکه دری که در نهایت آن را به سود خود می یابیم

موضوعات: بزرگان و علما  لینک ثابت




 

بیایید تصمیم بگیریم که پیر نشویم!

چه زمانی انسان شروع به پیر شدن می کند؟

زمانی که خاطره هایتان از آرزوهای تان پر رنگ تر می شود. شما شروع به پیر شدن می کنید!

زمانی که می پذیرید نمی توانید شرایط را تغییر دهید.

زمانی که گذشته تان شما را بیشتر به خودش مشغول می کند تا آینده.

زمانی که ثبات و سکون را به تغییر و مسافرت ترجیح می دهید.

زمانی که از سود به خاطر ریسک اش صرفنظر می کنید، فصل پیری شما فرا رسیده است.

بعضی ها تا آخر عمرشان پیر نمی شوند.

بعضی ها گیس هایشان سفید و ریش هایشان سفید است ولی جوانند.

اصلا پیر شدن یک انتخاب است.

بیایید تصمیم بگیریم همیشه جوان بمانیم…

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




دعای خیر مادر
قرص زیرزبانی است


وقتی که روزگار
قلبت را به درد می آورد.


 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 امروز ملک ز آسمان گل ریزد
رضوان بهشت از جنان گل ریزد
جبریل به شادی دل آل علی
در مقدم مادر جهان گل ریزد
ولادت ام الائمه حضرت صديقه طاهره و روز زن مبارک
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو، صبوری!

مادر یعنی به تعداد همه روزهای اینده تو، دلواپسی!

مادر یعنی به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه تو، بیداری!

مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دستهایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد!

مادر یعنی بهانه در آغوش کشیدن زنی که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بود!

مادر یعنی باز هم بهانه مادر گرفتن…

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت




 پیشانیش را ببوسید. . .
.
قربون صدقه اش بروید. . .
.
مادر را میگو یم. . .
.
گاهی هم برای مادر ؛ مادری کنید..
 

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




تقدیم به تمام مادران سرزمینم

قلمم راست بایست!
واژه ها …گوش به فرمان قلم!
همگی نظم بگیرید
مودب باشید!
صاحب شعر عزیزی است به نام «مادر»
امشب از شعر پرم،کو قلم و دفتر من؟!
آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم که نگو…
تک و تنها و غریبم!
تو کجایی مادر…؟!
آنقَدَر حسرت دیدار تو دارم که نگو…
بسکه دلتنگ تو ام ،از سر شب تا حالا…
آنقَدَر بوسه به تصویر تو دادم که نگو…
جانِ من حرف بزن!
امر بفرما مادر..
آنقَدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو…
کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست
آنقَدَر بی تو در این شهر غریبم که نگو…
مادر ای یاد تو آرامش من…!
امشب از کوچه ی دلتنگیِ من میگُذری؟!
جانِ من زود بیا
بغلم کن مادر…!
آنقَدَر حسرت آغوش تو دارم که نگو…
گفته بودی: فرزندم! عاشق اشعار تو ام
ای به قربان تو فرزند..بیا دلتنگم
آنقَدَر شعر برای تو بخوانم که نگو…
مادرم…مادر خوبم
به خدا دلتنگم!
رو به رویم بِنِشینی کافیست
همه دنیا به کنار…
تو که باشی مادر!
دست و دلباز ترین شاعر این منطقه ام
آنقَدَر واژه به پای تو بریزم که نگو…
گرچه از دور ولی،دست تو را میبوسم
نه شعار است ،نه حرف!
آنقَدر خاک کف پای تو هستم که نگو. .
 

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت




مادر یعنی: ناز هستی در وجود
مادر یعنی:یک فرشته در سجود
مادر یعنی: یک بغل آسودگی
مادر یعنی: پاکی از آلودگی
مادر یعنی: هدیه ی مرد از خدا
مادر یعنی:همدم و یک هم صدا
مادر یعنی: عشق و هستی؛ زندگی
مادر یعنی: یک جهان پایندگی
مادر یعنی:لطیف؛ فصل بهار
مادر یعنی:زندگی در لاله زار
مادر یعنی: عاشقی؛ دلدادگی
مادر یعنی: راستی و سادگی
مادر یعنی: عاطفه؛ مهر و وفا
مادر یعنی: معدن نور و صفا
مادر یعنی: راز؛ محرم؛ یک رفیق
مادر یعنی: یار یکدل؛ یک شفیق
مادر یعنی: مادر مردان مرد
مادر یعنی: همدم دوران درد
مادریعنی:حس خوش؛ حس عجیب
مادر یعنی: بوستانی پر نصیب
مادر یعنی: باغهای آرزو
مادر یعنی:نعمتی در پیش رو
مادر یعنی: بنده ی خوب خدا
مادر یعنی: نیمی از مردان جدا
مادر یعنی: همسری خوب و شفیق
مادر یعنی: بهترین یار و رفیق
مادر یعنی: انفجار نورها
مادر یعنی: نغمه ی روح و روان
مادر یعنی: ساز موسیقی جان
مادر یعنی: مرهم هر خستگی
مادر یعنی: بهترین وابستگى..

تقدیم به همه مادرانی که سایه‌شون پایداراست، الهی همیشه برقرارباشن. روزشون مبارک

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

روزگاری، لقمان حکیم در خدمت خواجه ای بود. خواجه، غلام های بسیار داشت. لقمان بسیار دانا همواره مورد توجّه خواجه بود. غلامان دیگر بر او حسد می ورزیدند و همواره پی بهانه ای می گشتند برای بدنام کردن لقمان پیش خواجه
روزی از روزها، خواجه به لقمان و چند تن از غلامانش دستور داد تا برای چیدن میوه به باغ بروند. غلام ها و لقمان، میوه ها را چیدند و به سوی خانه حرکت کردند. در بین راه غلام ها میوه ها را یک به یک خوردند و تا به خانه برسند، همه میوه ها تمام شد و سبد خالی به خانه رسید. خواجه وقتی درباره میوه ها پرسید، غلام ها که میانه خوشی با لقمان نداشتند.
گفتند: میوه ها را لقمان خورده است
خواجه از دست لقمان عصبانی شد.

خواجه پرسید: «ای لقمان، چرا میوه ها را خوردی؟ مگر نمی دانستی که من امشب، مهمان دارم؟ اصلاً به من بگو ببینم، چگونه توانستی آن همه میوه را به تنهایی بخوری؟!»
لقمان گفت: من لب به میوه ها نزده ام. این کار، خیانت به خواجه است!»
خواجه گفت: «چگونه می توانی ثابت کنی که تو میوه ها را نخورده ای؟ در حالی که همه غلام ها شهادت می دهند که تو میوه ها را خورده ای!»

لقمان گفت: «ای خواجه، ما را آزمایش کن، تا بفهمی که میوه ها را چه کسی خورده است!»
خواجه برآشفت: «ای لقمان، مرا دست می اندازی؟ چگونه بفهمم که میوه ها را چه کسی خورده است؟ هر کسی که میوه ها را خورده است، میوه ها در شکمش است. برای این کار باید شکم همه شما را پاره کنم تا بفهمم میوه ها در شکم کیست.»
لقمان لبخندی زد و گفت: «کاملاً درست است. میوه ها در شکم کسی است که آن ها را خورده است. اما برای اینکه بفهمید چه کسی میوه ها را خورده است، لازم نیست که شکم همه ما را پاره کنید!
لقمان گفت: دستور بده تا همه آب گرم بخورند و خودت با اسب و ما پیاده به دنبالت بدویم.

خواجه پرسید: «بسیار خوب، اما این کار چه نتیجه ای دارد؟»
لقمان گفت: «نتیجه اش در پایان کار آشکار می گردد!»
خواجه نیز فرمان داد تا آب گرمی آوردند و همه از آن خوردند و خود با اسب در صحرا می رفت و غلامان به دنبال او می دویدند.

پس از ساعتی، لقمان و همه غلام ها به استفراغ افتادند. آب گرمی که خورده بودند، هر چه را که در معده شان بود، بیرون ریخت!
خواجه متوجه شد که همه غلام ها از آن میوه ها خورده اند، جز لقمان. خواجه غلام ها را به خاطر خوردن میوه ها و تهمت ناروا زدن به لقمان، توبیخ کرد و لقمان را مورد لطف قرار داد. 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




  روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند فضای منزلتان خالی از نقاشی های کودکانه خواهد شد؛ دیگر اثری از شکلک های خندان بر روی دیوارهای خانه، حک کردن اسامی بر روی پارچه ی دسته ی مبل ها و طرح های لرزان انگشتی بر روی شیشه های بخار گرفته ی پنجره های خانه،وجود نخواهد داشت.

روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند دیگر اثری از هسته های میوه ها در زیر تخت ها وجود نخواهد داشت.

در آن روز می توانید مدادی را بر روی میز براي يادداشت كردن پیدا کنید و شيريني داخل یخچال باقي خواهد ماند.

روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند می توانید برای خود غذاهای بخارپز به جای ساندویچ هات داگ یا همبرگر درست کنید.

می توانید زیر نور شمع غذا بخورید بدون آنکه نگران دعوای فرزندانتان برای فوت کردن شمع ها باشید.

روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند زندگیتان متفاوت خواهد شد آنها آشیانه تان را ترک خواهند کرد و خانه تان آرام، ساکت، خالی و تنها خواهد شد.

  در آن زمان است که به جای چشم انتظاری برای فرارسیدن «روزی» ؛
دیروزها را مرور خواهید کرد… یعنی در ان روزها؛ دلتنگ امروزتان خواهید شد.
پس امروزتان را با آنها عاشقانه زندگی کنید…
 

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت




مهربانی نگاه تو

مادرم!

ای آیینه زلال وای گنجینه بهشتی! چگونه تو را که لطافت محضی، توصیف کنم؟

ای الهه ناز، هستی من، ای بی کران واژه عشق در افق نگاه! دوستت دارم!

مادر، ای دریای آبی صداقت و ای برگ سبز متانت! بارش تگرگ زیر تازیانه های زمان، چه قدر قامت استوارت شکسته است؟!

من با کدامین قلم بر چهره صحرا، بارش باران عشق را بنویسم؟

مادر! وجود تو خونِ حیات در رگ من است.

بی تو، گلی بی برگ، شمعی بی شعله، کویری سوزناک، خنده ای بی صدا، زنده ای بی روح و سرانجام، نقطه ای بی نشان در دریای پر تلاطم زندگی ام هستم.

مادر، ای زیباترین واژه آفرینش! هر صبح و شام که نگاهم به نگاهت گره می خورد، غرق در مهربانی های نگاهت می شوم.

کاش می توانستم تو را پاس دارم!

چشم هایت مرا به یاد خورشید می اندازد. وقتی به نماز می ایستی، عطر خدایی از دامن سجاده ات منتشر می شود که بهشت را زیر گام های تو نهاد.

ستایش، خداوندی را سزاست که مادر را آفرید، «فتبارک الله أحسن الخالقین».

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




مادر که میشوی … تمام زندگیت میشود پر از التماس و خواهش از خـــــدا برای عاقبت بخیر شدن فرزندت …

مادر که میشوی … بهترین هدیه برایت میشود سلامتی جسم و روح بچه ات …

مادر که میشوی … بیشتر فکر میکنی به مادرت ، مادر بزرگت و مادر مادربزرگت و اینکه انها چه سختی هایی کشیده اند و چه آرزوهایی داشته اند…

مادر که میشوی … غم ، اندوه و شادی هم رنگ دیگری میگیرند و همه اینها گره میخورد به حال فرزندت …

مادر که میشوی … کوه های عالم بر سرت خراب میشود ، وقتی نیش سوزنی به پای فرزندت میرود …

مادر که میشوی …صبور میشوی و با حوصله ، انگار نه انگار تا همین دیروز بی حوصله ترین ادم روی زمین بودی …

مادر که میشوی … ذوق زده ترین ادم دنیا میشوی با هر کار عادی فرزندت …

مادر که میشوی … دلنگران تمام مادرهای زجر کشیده دنیا میشوی و غبطه میخوری به آنهایی که فرزندشان را در راه خدا داده اند …

مادر که میشوی …نگاهت هم مادرانه میشود ، عمیق و دقیق و عاشق و اشکبار …

مادر که میشوی …دلت تنگ میشود برای مادرت و روزهایی که یادت نمی اید در دلش چه گذشت….

تقدیم به بهترین مادرهای دنیا


موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





كمبود ويتامين C
«بادنجان»، «باميه»، «ترب»، «ترشكها»، «ترشك درشت»، «ترشكهاي شيرين»، «تره»، «تره تيزك»، «جعفري»، «جعفري فرنگي»، «چغندر»، «خرفه»، «خيار»، «سيب زميني»، «سيب زميني شيرين»، «سيب زميني هندي»، «سير مزروع»، «شقاقل»، «شلغم»، «شنگ»، «علف چشمه»، «فلفل سبز»، «قارچ خوراكي»، 1 اسني»، 3«كاسني»، «كاهو»، «كدو»، «كلم»، «كنگر فرنگي»، «گشنيز»، «گوجه فرنگي»، «لوبيا»، «مارچوبه»، «نخودفرنگي»، «هندبابري»، «هويج»، «ارزن»، «باقلا»، «جو»، «ذرت»، «سوژا»، «لوبيا چشم بلبلي»، «گردو»، «آلو»، «آلبالو»، «گيلاس»، «انار»، «آناناس»، «انبه»، «آووكادو»، «به»، «پاپايا»، «پرتقال»، «تمشك»، «توت فرنگي»، «خربزه»، «طالبي»، 1 رمالو»، 3«خرمالو»، «زردآلو»، «سيب»، «كيوي»، «گريپ فروت»، «گلابي»، «گواوا»، «گيلاس باربادوس»، «ليموترش»، «ليموعماني»، «موز»، «نارگيل»، «نارنگي»، «هلو»، «هندوانه»، «ترب وحشي»، «خردل»، «رازيانه»، «كاكائو»، «قرهقروت»، «گوجه درختي»، «شويد»، «پسته زميني»، «كرفس»، «برگ ترب»، «گشنيز»، «شاهتره» و «پياز» داراي «ويتامين C» هستند.

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ف-ق-ک- گ- ل  لینک ثابت





كمبود ويتامين B
«اسفناج»، «بادنجان»، «چغندر»، «سيب زميني»، «گوجه فرنگي»، «ارزن»، «يولاف»، «بادام زميني»، «گردو»، «خربزه»، «طالبي»، «خرما»، «ماش»، «باميه»، «زالزالك»، «گواوا»، «انار»، 1 رتيشو»، 3«آرتيشو»، «شاه توت»، «سيب»، «بنه»، «پنير»، «گشنيز» و «پياز» داراي «ويتامين B» هستند.

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ف-ق-ک- گ- ل  لینک ثابت





كمبود ويتامين A
«بادنجان»، «باميه»، «پياز رسمي»، «ترب»، «ترشكها»، «ترشك درشت»، «تره»، «تره تيزك»، «جعفري»، «چغندر»، «خرفه»، «خيار»، «سيب زميني»، «سيب زميني شيرين»، «سيب زميني هندي»، «سير مزروع» «شقاقل»، «شلغم»، «شنگ»، «علف چشمه»، «فلفل سبز»، «كاسني»، «كاهو»، «كدو»، «كلم»، «كنگر فرنگي»، «گشنيز»، «گوجه فرنگي»، «لوبيا»، «مارچوبه»، «نخود فرنگي»، «هندبابري»، «هويج»، «ارزن»، «باقلا»، «ذرت»، «سوژا»، «عدس»، «لوبيا چشم بلبلي»، «نخود»، «بادام»، «بلادر»، «پسته»، «گردو»، ص‌1 لو»، 3«آلو»، «آلبالو»، «گيلاس»، «آناناس»، «انبه»، «انجير»، «آووكادو»، «به»، «پرتقال»، «تمشك»، «توت فرنگي»، «خربزه»، «طالبي»، «خرما»، «خرمالو»، «زردآلو»، «سيب»، «كيوي»، «گريپ فروت»، «گلابي»، «گواوا»، «ليموترش»، «ليموعماني»، «موز»، «نارنگي»، «هلو»، «هندوانه»، «رازيانه»، «كاكائو»، «ملاس»، «شاه توت»، «آويشن شيرازي»، «بنه»، «يونجه»، «روغن دانههاي شنبليله»، «كره»، «خامه» و «ماش» داراي «ويتامين A» هستند.

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ف-ق-ک- گ- ل  لینک ثابت





1- بذر «يونجه» مقوي‌تر از ساير اعضا آن است. مولد مني است.


2- «زنجبيل» با زرده تخم‌مرغ نيم پز بسيار نافع است.


3- «زنجبيل»، «قولنجان» و «پسته» بسيار مفيد است.


4- هرگاه «قارچ خوراكي» به طور مرتب و مداوم خورده شود زياد كننده مني است.


5- خوردن «آب برنج» پخته مخلوط با شير هرگاه به مدّت 10 روز ادامه يابد مني را زياد مي‌كند و قوه باء را تقويت مي‌بخشد. (بهتر است آب برنج با شير به نسبت مساوي مخلوط گردد).

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ف-ق-ک- گ- ل  لینک ثابت





قِي بلغمي‌
«شاهتره» با «سركه»، از قي بلغمي جلوگيري مي‌كند.

 

قِي صفراوي‌
1- «شاهتره» با «سركه»، از قي صفراوي جلوگيري مي‌كند.
2- جوشانده‌ي پوست خشك شده‌ي «ليمو ترش» مسكن قي صفراوي است.
3- رب «به ترش» اگر با «آب برگ نعنا» خورده شود براي جلوگيري از قي، خصوصاً قي صفراوي مفيد است.
4- «ليموترش» سرد و تر است و براي قي صفراوي مفيد است.
5- ميوه «ليموعماني» براي قطع قي‌هاي صفراوي مؤثر است.
6- پوست «بالنگ» پخته جهت تسكين قي صفراوي مفيد است.

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ف-ق-ک- گ- ل  لینک ثابت





ساقه زيرزميني «مَرغ»، «گرمك»، «انجير»، «سوسنبر»، «تره فرنگي»، «بابونه»، «زيره»، «سير»، «نعنا» و «گلبرگ هاي شقايق النعمان» و عرق را زياد مي‌كنند

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ف-ق-ک- گ- ل  لینک ثابت





1- «مشك زميني» زياد كننده شير است.
2- خوردن «گرمك» شير را زياد مي‌كند.
3- «گزنه» شير را زياد مي‌كند.
4- «والك» شير را زياد مي‌كند.
5- ميوه «رازيانه» زياد كننده‌ي شير است.
6- خوردن برگ «فلفل بياباني» شير را زياد مي‌كند.
7- يكي از مشخصات «لوبياها» داشتن «ويتامين E» مي‌باشد. به همين جهت، شير را زياد مي‌كنند.
8- دم كرده و جوشانده‌ي برگ «گزنه» 30 تا 60 در هزار، و جوشانده ريشه گزنه 30 تا 40 در هزار براي زياد شدن شير به كار مي‌رود.
9- چون «پنير تازه» را در آب جوشانده و آب آن را به زن بچّه شير دِه بدهيد، شير او را زياد مي‌كند.
10- مادراني كه مي‌خواهند شيرشان زياد شود، غذايي بهتر از خانواده «زردك» پيدا نخواهند كرد.
11- «شويد» داراي «ويتامين C» و مقدار زيادي هورمون زنانه هست و به همين جهت شهوت زنان و شير آنان را زياد مي‌كند.
12- ريشه‌ي «كاسني» در زياد شدن شير سودمند مي‌باشد.
13- بذر «ترب» با «سكنجبين» شير را زياد مي‌كند.
14- بذر «يونجه» مقوي‌تر از ساير اعضلاء است. شير را زياد مي‌كند.
15- «بابونه» شير را زياد مي‌كند.
16- «تره فرنگي» شير را زياد مي‌كند.
17- چون آب ريشه «ماردارو» را با گندم بپزيد و بخوريد، شير را غليظ و زياد مي‌كند.
18- اگر شير سینه زني كم شد يا خشك شد، مقداري از «صمغ انجدان» را در «سكنجبين» حل كرده و به او بدهيد تا بنوشد.
19- «تخم‌مرغ» شير مادران را زياد مي‌كند.
20- «هندوانه» باعث افزايش شير زنان شيرده مي‌شود.
21- «گل پنيرك» براي زياد شدن شير زنان مفيد است. به خصوص خوردن نوعي از آن به نام «خبازي» مفيد مي‌باشد.
22- «آويشن» به علّت داشتن هورمون زياد، همراه با دوغ، شير را مي‌افزايد.
23- جوشانده دانه «هويج» شير را مي‌افزايد.
24- در هندوستان «تخم زيره سبز سياه» را براي افزايش ترشح شير مي‌خورند.
25- پخته «كاهو» براي زياد كردن شير مؤثر است.
26- خوردن «بادام زميني» نارس ترشح شير را زياد مي‌كند.
27- «عدس»، «كرفس»، «خربزه»، «تخم تره تيزك» و «هندبابري» مفيد مي‌باشند.

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ف-ق-ک- گ- ل  لینک ثابت





1- در برگ، ساقه و ريشه «رازيانه» هورمون گياهي، مخصوصاً هورمون زنانه زياد است به اين جهت شهوت زنان را زياد و از التهاب شهوت مردان مي‌كاهد.


2- «شويد» داراي «ويتامين C» و مقدار زيادي هورمون زنانه هست. به همين جهت شهوت زنان و شير آنان را زياد مي‌كند.
3- بوي گل هاي «سنجد» شهوت زنان را زياد مي‌كند.


4- خوردن گل «رازك» (از خانواده شاهدانه) تمايلات جنسي زنانه را زياد مي‌كند.


5- «گل سنجد» مهيج شهوت، خصوصاً در مورد زنان و دختران جوان است. مقدار خوراك از گل آن 5 گرم است كه به صورت دم كرده يا جوشانده مصرف مي‌شود.

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ف-ق-ک- گ- ل  لینک ثابت





1- دود و بخور «سياه دانه» جهت معالجه قي تجويز مي‌شود.
2- عصاره ميوه «به» مانع قي است.
3- نوع كوهي «زالزالك» كوچكتر از بستاني بوده و از قي جلوگيري مي‌كند.
4- عصاره «پونه نهري» با «سكنجبين» و رب انار از قي جلوگيري مي‌كند.
5- «آلبالو» قي و اسهال صفراوي را درمان مي‌كند.
6- خوردن چند شاخه‌ي «نعناع» با رب انار ترش مانع و مسكن قي است.
7- «پونه‌ها» مسكن قي مي‌باشند.
8- برگ «گشنيز» از قي كردن جلوگيري مي‌كند.
9- «ريواس» مانع قي مي‌باشد.
10- «بلخ» (ميوه سبز نرسيده‌ي خرما) قي و اسهال را درمان مي‌نمايد.
11- ترشي «پياز» جهت جلوگيري از قي صفراوي و بلغمي سودمند است.
12- «ميخك» قي را بند مي‌آورد.
13- عصاره «ديوخار» جهت جلوگيري از قي توصيه شده است.
14- شربت منعنع «انار» درمان قي است. طرز تهيه: 6 كيلو انار ترش و شيرين را با پيه آن بكوبيد. آب آن را بگيريد. با 3 كيلو قند بجوشانيد و به‌قوام آريد.
15- «پسته كوهي» يا فستق اگر با پوست نازكي كه در روي مغز آن است خورده شود، جهت قي و استفراغ مفيد مي‌باشد.
16- ضماد «آلوي پخته» بر روي شكم براي درمان قي و استفراغ‌هاي حاصله از گرمي و حرارت طبع مفيد است.
17- خوردن و بخور «سياه دانه» مفيد است.
18- نيمكوب «سماق» مخلوط با زيره، قي و حالت استفراغ را قطع مي‌كند.
19- ده گرم خشك كرده‌ي «نارنج» كوبيده با آب ميل نماييد، مفيد است.
20- آب مقطر برگ «غار گيلاسي» تجويز مي‌شود.
21- ريشه «زنجبيل» شامي تسكين مي‌دهد.
22- نوشيدن آب يا شربت جوشيده «ترنجان» درمان استفراغ خانمهاي حامله است.
23- كساني كه هنگام مسافرت حالشان به هم مي‌خورد و دچار دردسر و دل به هم‌خوردگي مي‌شوند، مي‌توانند از «ريحان» استفاده كنند و با بو كردن و جويدن برگ هاي نازك ريحان خود را تسكين دهند.
24- دو عدد «ليموترش» را با پوست و هسته، برش برش كنيد و آن را در دو ليتر آب داغ 1 تا 2 ساعت بيندازيد. سپس آن را بيرون بياوريد و بفشاريد و آب فشرده آن را با قند يا شكر شيرين كنيد و بنوشيد. هر روز يك ليوان از اين نوشيدني را به همين طريق تهيه كنيد و بنوشيد. بيش از يك ليوان در روز، زيان‌آور خواهد بود.
25- «رب به ترش» قي را بند مي‌آورد.
26- پوست و آب «پرتقال» ضد قي است.
27- «گلابي» ترش قي و اسهال را بند مي‌آورد.
28- «سيب»، «نارنگي»، «جوز بويا» و آب «نيشكر» مفيد مي‌باشند.

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ف-ق-ک- گ- ل  لینک ثابت




 

 ﺑﺪﺍﻥ ﻛﻪ: ﺑﺎﻋﺚ ﺣﺴﺪ، ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻫﻔﺖ ﭼﻴﺰ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ:

  ﺍﻭﻝ: ﺧﺒﺎﺛﺖ ﻧﻔﺲ ﻭ ﺑﺨﻞ ﺫﺍﺗﻰ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺧﺪﺍ، ﺑﺪﻭﻥ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﻋﺪﺍﻭﺗﻰ ﻳﺎ ﻣﻨﺸﺎ ﺣﺴﺪﻯ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ «ﺧﺒﺚ ﻧﻔﺲ» ﻭ ﺭﺫﺍﻟﺖ ﻃﺒﻊ، ﺯﻭﺍﻝ ﻧﻌﻤﺖ ﻏﻴﺮ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ. ﻭ ﺑﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻣﺤﻨﺖ ﻭ ﺑﻠﺎ ﺷﺎﺩ ﻭ ﻓﺮﺣﻨﺎﻙ ﮔﺮﺩﺩ. ﻭ ﺍﺯ ﺭﺍﺣﺖ ﻭ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﺧﻮﺩ، ﻭ ﻭﺳﻌﺖ ﻣﻌﺎﺵ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻣﺘﺎﻟﻢ ﻭ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﺷﻮﺩ، ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻭﻯ ﻫﻴﭻ ﺿﺮﺭﻯ ﻣﺘﺼﻮﺭ ﻧﺒﺎﺷﺪ.

 ﻭ ﭼﻨﻴﻦ ﺷﺨﺼﻰ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻣﺮﺩﻡ، ﻭ ﺗﻨﮕﻰ ﻣﻌﻴﺸﺖ ﻭ «ﺍﺩﺑﺎﺭ» ﻭ «ﺍﻓﻠﺎﺱ » ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ ﺷﮕﻔﺘﮕﻰ ﺩﺭ ﻃﺒﻊ ﺍﻭ ﺣﺎﺻﻞ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻣﺴﺮﻭﺭ ﻭ ﺧﻮﺷﻮﻗﺖ ﻣﻰ ﮔﺮﺩﺩ. ﻭ ﺑﻠﻜﻪ ﮔﺎﻫﻰ ﺑﻰ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻣﻰ ﺧﻨﺪﺩ. ﻭ ﺷﻤﺎﺗﺖ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺳﺎﺑﻘﺎ ﻓﻴﻤﺎ ﺑﻴﻦ ﺍﻭ ﻭ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻋﺪﺍﻭﺗﻰ، ﺑﻠﻜﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺁﺷﻨﺎﺋﻰ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ. ﻭ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ، ﺗﻔﺎﻭﺗﻰ ﺩﺭ ﺣﻖ ﺍﻭ ﺣﺎﺻﻞ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ ﺍﺯ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﺟﺎﻩ ﻭ ﻣﺎﻝ ﻭ ﻏﻴﺮ ﺍﻳﻨﻬﺎ. ﻭ ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﺧﻮﺑﻰ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﺍﻧﺘﻈﺎﻡ ﺍﻣﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻔﻬﻤﺪ، ﺑﺮ ﺍﻭﮔﺮﺍﻥ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ. ﻭ ﻃﺒﻊ ﺍﻭ ﺍﻓﺴﺮﺩﻩ ﻣﻰ ﮔﺮﺩﺩ، ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﻫﻴﭻ ﻧﻘﺼﻰ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺮﺳﺪ.

 ﻭ ﻋﻠﺎﺝ ﺍﻳﻦ ﻧﻮﻉ ﺍﺯ ﺣﺴﺪ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺻﻌﻮﺑﺖ ﻭ ﺩﺷﻮﺍﺭﻯ ﺍﺳﺖ، ﭼﻮﻥ ﺳﺒﺒﺶ ﺧﺒﺚ ﺫﺍﺕ، ﻭ ﺭﺫﺍﻟﺖ ﺟﺒﻠﺖ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﻣﻌﺎﻟﺠﻪ ﺍﻣﺮ ﺫﺍﺗﻰ ﻣﺸﻜﻞ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺷﺎﻋﺮ، ﺍﻳﻦ ﻧﻮﻉ ﺣﺴﺪ ﺭﺍ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: ﻛﻞ ﺍﻟﻌﺪﺍﻭﺓ ﻗﺪ ﻳﺮﺟﻰ ﺍﻣﺎﺗﺘﻬﺎ ﺍﻟﺎ ﻋﺪﺍﻭﺓ ﻣﻦ ﻋﺎﺩﺍﻙ ﻣﻦ ﺣﺴﺪ ﻳﻌﻨﻰ: ﻫﺮ ﻗﺴﻢ ﻋﺪﺍﻭﺗﻰ ﺭﺍ ﺍﻣﻴﺪ ﻫﺴﺖ ﺯﺍﻳﻞ ﻛﺮﺩﻥ ﺁﻥ، ﻣﮕﺮ ﻋﺪﺍﻭﺕ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺩﺷﻤﻦ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﺯ ﻣﺤﺾ ﺣﺴﺪ.

  معراج السعاده  

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 ام ابیها خوش آمدی
دختر طاها خوش آمدی

 کوثر و تطهیر و قدر و نور
حضرت زهراخوش آمدی

 هستی احمد خوش آمدی
روح محمد خوش آمدی

 دار و ندار پیمبری
کعبه امید حیدری

 راضیه، مرضیه، فاطمه
طاهره ای و مطهری

 هستی احمد خوش آمدی
روح محمد خوش آمدی

 معنی و مصداق کوثری
آینه حُسن داوری

 بهتر و برتر ز ساره و
مریم و حوا و هاجری

 هستی احمد خوش آمدی
روح محمد خوش آمدی

 امّ کتاب محمدی
کوثر ناب محمدی

 اصل همه آیه های نور
فصل خطاب محمدی

 هستی احمد خوش آمدی
روح محمد خوش آمدی

 ای همه عالم گدای تو
گفته محمد فدای تو

 خوانده برای پیمبرش
ذات الهی ثنای تو

 هستی احمد خوش آمدی
روح محمد خوش آمدی

 ولادت با سرسعادت دختر پیغمبر فاطمه زهرا س بر تمامی شما بزرگواران و سروارانم فرخنده و میمون باد.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

  استخاره عبارت است از

  آن كه انسان كارى را كه قصد انجام آن را دارد از خداوند بخواهد كه او را به آنچه خير و صلاح اوست راهنمايى كند.

  استخاره براى رفع ترديد است نه براى پيشگويى‏ و آينده نگرى مانند قبولى امتحان، رسيدن به حاجت، خوب شدن مريض و …

 و این نوع استخاره ها باطل است.

  استخاره در كارهاى مباح است نه در كارهاى واجب و حرام و مكروه.

  استخاره بعد از فكر و مشورت كردن است که اگر بعد از اینها از تحیر خارج نشد استخاره کند
ولی استخاره در ابتدای کار صحیح نیست.

  عمل كردن به نتيجه استخاره واجب نيست، گر چه بهتر است بر خلاف آن عمل نشود.

  تجديد استخاره صحيح نيست مگر اين كه مدت قابل ملاحظه ‏اى بگذرد و يا شرايط استخاره تغيير كند.

  استخاره آدابى دارد همچون وضو داشتن هنگام استخاره، رو به قبله بودن، سخن نگفتن در بين استخاره، استخاره در زمان و مكان مقدس مانند روز جمعه و مسجد و مشاهد مشرفه و …

  

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 امام صادق عليه السلام فرمودند :

هركس درهر مجلسى كه وارد مى شودراضى باشد به اينكه هركجا كه شد بنشيند.بالا بود ، پايين بود درفكر اين نباشد كه جاى مخصوصى او را تعارف كنند و به دنبال بزرگى و احترام به او نباشد ، تا وقتى كه در آن مجلس نشسته است خداوند عزوجل و ملائكه براو درود فرستند.

 اصول كافى / جلد٤ /صفحه 82

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




  صحیفه سجادیه 

 

  (اى پروردگار) سختى پيش من آمد كه سنگينى آن مرا خرد كرد و و گرفتارى فرا رسيد كه بار آن مرا به ستوه آورد.

  تو آن را با قدرت خويش بر من فرود آورده اى، و به فرمان خود سوى من روان ساخته.

  دعای هفتم / بند پنجم و ششم

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 معراج السعاده

 

 و عجب از كسانى كه چنان پندارند كه: لذات منحصر است در لذات جسميه، وغايت كمال انسان را در رسيدن به لذت «اكل‏» و «شرب‏» و «نكاح‏» و «جماع‏» و امثال ‏اينها مى‏ دانند، و نهايت‏ سعادت آن را در لذت بردن به اين لذات گمان مى‏كنند.

اينان لذات آخرت و منتهاى مرتبه انسانيت را نمى‏دانند، مگر در رسيدن به‏ وصال حوران بهشتی ، و خوردن انار و سيب و انگور، و كباب و شراب.و درد ها وعقابهاى آن عالم را منحصر مى‏كنند در آتش سوزنده و عقرب گزنده،

و از عبادات و طاعات و ترك دنيا و بيدارى شبها نمى ‏طلبند مگر رسيدن به آنها و نجات از اينها را.آيا اينان نمى‏دانند كه چنين عباداتى عبادت مزدوران ‏و بندگان است، و امثال اين كسان، ترك كرده ‏اند لذات جسميه كم را كه به بيشتر آن ‏برسند، و گذارده ‏اند اندك آن را كه زيادت را دريابند؟ و غافل‏اند از اينكه: امثال اين‏ چيزها چگونه كمال حقيقى انسان، و باعث قرب به پروردگار ايشان است، و كسى كه‏ گريه‏اش از ترس سوختن آتش، يا عبادتش از شوق وصال حوران دلكش است، مقصود از روزه‏اش طعامهاى الوان، و از نمازش اميد لقاى حور و غلمان باشد، چگونه او را ازاهل بساط قرب خداى - تعالى - مى‏توان شمرد، و به چه كمال استحقاق تعظيم و توقير دارد؟ ! آرى نيست اينها مگر از غفلت از ابتهاجات روحانيه و لذات عقليه، و منحصردانستن لذت و الم در جسميه. گويا به گوش ايشان نرسيده كه سيد اولياء - عليه السلام - مى‏فرمايد:

«الهى ما عبدتك خوفا من نارك، و لا طمعا فى جنتك، و لكن وجدتك اهلا للعبادة‏فعبدتك‏» يعنى: «خداوندا! من عبادت ترا نمى‏كنم به جهت ترس از آتش دوزخت، يا ازطمع شوق در نعيم بهشتت، و لكن ترا سزاوار پرستش يافته، پس بندگى ترا مى‏كنم‏» .
ملا احمد نراقی

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 کمترین سخنان شما را هم مینویسند.

إِذْ یَتَلَقَّی الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِیدٌ * ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ

*به خاطر بیاورید هنگامی که دو فرشته راست و چپ که ملازم انسان هستند اعمال او را دریافت می‏دارند.

* هیچ سخنی را انسان تلفظ نمی‏کند مگر اینکه نزد آن فرشته‏ای مراقب و آماده برای انجام ماموریت است.(ق، آیه 17_18)

از امام صادق ع روایت شده است ؛
خداونداین فرشتگان را مامور عبادت خود کرده و آنها را شاهد بر بندگانش قرار داده تا بندگان به خاطر ملازمت آنان، بیشتر مواظب اطاعت الهی باشند و از معصیت او بیشتر اجتناب کنند. چه بسیار بنده ای که تصمیم به انجام گناهی میگیرد، سپس به یاد این دو فرشته می افتد و خودداری می کند و می گوید پروردگارم، مرا می بیند و فرشتگان حافظ اعمال نیز گواهی می دهند.

 در روایتی از پیامبر ص آمده که فرشته سمت راست، نویسنده حسنات و فرشته سمت چپ، نویسنده سیئات و فرشته یکم، فرمانده فرشته دوم است.
هنگامی که انسان عمل نیکی انجام دهد، فرشته سمت راست، ده برابر مینویسد و هنگامی که عمل بدی از او سر بزند و فرشته سمت چپ می خواهد آن را بنویسد، فرشته یکم میگوید :عجله مکن.
پس او هفت ساعت نوشتن آن گناه را به تاخیر می اندازد. اگر آن انسان پشیمان شد و توبه کرد، چیزی نمینویسد و اگر توبه نکرد، تنها یک گناه برای او مینویسد.

 منبع ؛قرآن حکیم، ترجمه آیت الله مشکینی /ص 519

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

در روستاهای جنوب هندوستان، ضرب المثل ساده ای رایج است:” اگر دو آدم خوب در جاده ی باریکی از کنار هم بگذرند، در آنجا سه راه بوجود خواهد آمد. اما اگر تنها یک نفر از آنها خوب باشد، دو راه و اگر هر دوی آنها بد باشند، فقط یک راه وجود خواهد داشت.” شاید این مطلب احتیاج به قدری توضیح داشته باشد. اگر هر دوی آنها خوب باشند، هر کدام به دیگری راه می دهد تا عبور کند، یعنی در واقع دو راه دیگر بوجود می آید و وسط راه را باز می گذارند، پس در آنجا سه راه بوجود می آید و آنها لبخند زنان از کنار یکدیگر می گذرند. اگر یک نفر آنها خوب و دیگری بد باشد، آنکه خوب است از راه خارج می شود تا راه را برای عبور آدم بد باز بگذارد. بنا براین دو راه ایجاد می شود. ولی وقتی هر دو نفر بد باشند، آنها رو به روی هم قرار می گیرند و یکدیگر را هول می دهند و ” آهای برو کنار"، ” نه! نه! تو برو کنار” و بدین سان، فقط یک راه وجود دارد.

اگر آرامش می خواهید، پس خودتان را فراموش کنید. اول منافع دیگری را در نظر بگیرید؛ به طور مثال، با گفتن عبارت” چه کاری از من ساخته است؟ چگونه می توانم راحتی شما را فراهم کنم؟” بخشش هماهنگی می آورد، دوست بدارید و ببخشید. اول تامین آسایش و امنیت دیگری را در نظر داشته باشید. با این دو نوع نگرش، تمام دنیا برای ساکنانش یک زیستگاه عالی و مناسب می شود.
  

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت