✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
سبک زندگی


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



بسم الله الرحمن الرحیم

 

برای اینکه بدانید اعمالی را که انجام می دهید مورد قبول خداوند قرار می گیرد یا نه ببینید بعد از هر عمل چه کاری را انجام می دهید :

۱- الطاعه بعد الطاعه دلیل علی قبول الطاعه ؛ اگر طاعت پشت طاعت انجام می دهید دلیلی بر مورد قبول قرار گرفتن طاعت های شماست.

 

۲- الطاعه بعد المعصیه دلیل علی غفران المعصیه ؛ اگر بعد از معصیت و گناه ، طاعتی انجام می دهید دلیلی بر بخشیده شدن آن معصیت است.

 

۳- المعصیه بعد الطاعه دلیل علی رد الطاعه ؛ اگر بعد از طاعتی ، گناه و معصیتی انجام دهید ، دلیلی بر عدم پذیرش و رد شدن آن طاعت شماست.

 

۴- المعصیه بعد المعصیه دلیل علی خذلان العبد ؛ اگر همینطور گناه و معصیت پشت گناه و معصیت انجام شود ، وای به حال آن بنده که در زیانکاری وحشتناکی است.

 

(بخشي از سخنان آيت الله مجتهدي تهرانی )

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت





حجاب و عفاف
پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند: بهترین زنان شما، زنی است که برای شوهرش، آرایش و خودنمایی کند، اما خود را از نامحرمان بپوشاند.
۱- پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند: کسی که نظر به نامحرم را از خوف خداوند ترک کند، خداوند به او ایمانی عطا می‌کند که شیرینی آن را در قلبش می‌یابد.
(الحکم الزاهره، ج ۱، ص ۳۰۱)


۲- پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند: زنی که برای حفظ غیرت، استقامت ورزید و برای خدا وظیفه خود را به خوبی انجام داد، خداوند پاداش شهید را به او خواهد داد.
(نوادر راوندی، ص ۳۷ / بحار، جلد ۱۰۳، ص ۲۵۰)


۳- پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند: آن هنگام که پوشش، سر زنی باشد، ارزش آن از دنیا و آنچه در آن است، بیشتر است.

(نورالشافی فی الفقه الشافعی)


۴ – پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند: هر که عاشق شد و عفت پیشه کرد و در همین حال از دنیا رفت، اجر شهید را دارد.
(کنزالعمال، ح ۷۰۰۰ )


۵- دعای پیامبر نور و رحمت (ص): پروردگارا، زنانی که خود را پوشیده نگه می‌دارند، مشمول رحمت و غفران خود بگردان.
(مستدرک الوسایل، ج ۳، ص ۲۴۴)


۶- امام علی (علیه‌السلام) فرموده‌اند: پاداش رزمنده شهید در راه خداوند، بالاتر از پاداش انسان پاک‌دامنی نیست که توان انجام گناه را دارد ولی خود را آلوده نمی‌سازد. انسان پاک‌دامن، نزدیک است که فرشته‌ای از فرشتگان الهی گردد.
(نهج‌البلاغه، حکمت ۴۷۴)


۷- پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند: زنان خود را با پوشش اندام و جسم، از دیدار نامحرمان باز دارید، که زنان هرچه پوشیده‌تر باشند، سعادتمندتر هستند.
(سفینه البحار، ج ۲، ص ۲۹۸)


۸- پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند: برای زن، سزاوار نیست که هنگام بیرون رفتن از خانه‌اش، لباسش را جمع و فشرده کند.
(محمد محمدی اشتهاردی، پوشش زن در اسلام، ص ۱۹ )


۹- امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند: برای زن مسلمان، جایز نیست که روسری (مقنعه) و پیراهنی بر تن کند که بدنش را نپوشاند.
(وسایل الشیعه، جلد ۳۰، ص ۵۱۸۱)


۱۰- امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند: در مورد زینت‌هایی که جایز است زن در مقابل نامحرم ظاهر کند، صورت و کف دو دست است.
(بحار، ج ۱۰۴، ص ۳۳ / قرب الاسناد، ص ۴۰)
امام علی (علیه‌السلام) فرموده‌اند:
پاداش رزمنده شهید در راه خداوند، بالاتر از پاداش انسان پاک‌دامنی نیست که توان انجام گناه را دارد ولی خود را آلوده نمی‌سازد. انسان پاک‌دامن، نزدیک است که فرشته‌ای از فرشتگان الهی گردد.


۱۱- رسول خدا (ص) فرموده‌اند:
هر زنی که به خداوند سبحان و روز قیامت ایمان دارد، زینتش را برای غیر شوهرش آشکار نمی‌کند و همچنین موی سر و مچ خود را نمایان نمی‌سازد و هر زنی که این کارها را برای غیر شوهرش انجام دهد، دین خود را فاسد کرده و خداوند را نسبت به خود خشمگین کرده است؛ و همچنین زر و زیور خود را در منظر و دیدگاه غیر شوهر نمی‌گذارد و در غیاب شوهر، خود را خوشبو نمی‌کند که اگر چنین کند، دینش را تباه و خدا را به خشم آورده است. برای زن، جایز نیست مچ پا را برای مرد نامحرم آشکار سازد و اگر مرتکب چنین عملی شد، اول اینکه: خداوند سبحان همیشه او را لعنت می‌کند. دوم اینکه: دچار خشم و غضب خداوند بزرگ می‌شود. سوم اینکه: فرشتگان الهی هم او را لعنت می‌کنند. چهارم: عذاب دردناکی برای او در روز قیامت آماده شده است.
(مستدرک حاکم، ج ۲، ص ۵۴۹)


۱۲- پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند: بهترین زنان شما، زنی است که برای شوهرش، آرایش و خودنمایی کند، اما خود را از نامحرمان بپوشاند.
(بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۳۵)


۱۳- امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند: هیچ غنیمتی مانند غنیمتی که آدمی از راه کنترل چشم به دست می‌آورد نیست، زیرا دیدگان از نگاه به نامحرم فرو بسته نمی‌شود، جز آنکه در قلب او عظمت و جلال الهی مشاهده می‌شود.
(مصباح الشریعه، ص ۹)


۱۴- پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند: همه چشم‌ها در قیامت گریانند، جز سه چشم: چشمی که در دنیا از خوف خدا بگرید و چشمی که از نگاه حرام خودداری کند و چشمی که به خاطر نگهبانی در راه خدا بیدار بماند.
(نور الثقلین، ج ۳، ص ۵۸۳)


۱۵- امام علی (علیه‌السلام) فرموده‌اند: اختلاط و گفتگو مردان با زنان نامحرم، سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد، و دل‌ها را منحرف می‌سازد.
(بحارالانوار جلد ۷۴ صفحه ۲۹۱)


حجاب


۱۶- رسول خدا (ص) فرموده‌اند: بین مردان و زنان نامحرم، جدایی ایجاد کنید (تا با هم برخورد و تماس نداشته باشند) زیرا هنگامی که آنان رو در روی یکدیگر قرار گرفتند و با هم رفت و آمد داشتند، جامعه به دردی مبتلا خواهد شد که درمان نخواهد داشت.
(بهشت جوانان صفحه ۴۶۸)


۱۷- حضرت محمد (ص) فرموده‌اند: کسی که چشمانش را از نگاه حرام به زنی پر کند، خداوند در روز قیامت، چشمانش را با میخ‌های آتشین و آتش پر می‌نماید و تا زمانی که خداوند بین مردم حکم می‌نماید، به این حالت خواهد بود. آنگاه دستور می‌رسد که او را به جهنم ببرید. (در صورتی که توبه نکرده باشد)
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال صفحه ۶۱۵)


۱۸- حضرت محمد (ص) فرموده‌اند: هر خانمی که خود را معطر و خوشبو کند (عطر بزند) و سپس از خانه خارج شود، همواره مورد لعنت خدا و ملائکه فرار خواهد گرفت، تا وقتی که به خانه برگردد، هرچند برگشتنش به خانه طول بکشد.
(فروع کافی جلد ۵ صفحه ۱۶۳، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال صفحه ۵۵۹)


۱۹- امام علی (علیه‌السلام) فرموده‌اند: پیوسته امت مسلمان به راه خیر قدم می‌نهند، تا زمانی که از فرهنگ و آداب و رسوم (مانند پوشیدن لباس و غذا خوردن و … ) از کافران تقلید نکنند؛ و اگر در آداب از بیگانگان پیروی کردند، خداوند قادر، آنان را ذلیل می‌گرداند.
(بحارالانوار جلد ۷۹ ( ۷۶ ) صفحه ۳۰۳ باب التجمل و اظهار النعمه)


۲۰- امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند: خداوند به یکی از پیامبران وحی کرد که به مومنان بگو که در لباس، خوراک و آداب و رسوم، دشمنان خدا را سرمشق قرار ندهید که اگر چنین کنید، شما هم مثل آنان، دشمنان خدا محسوب می‌گردید.
(بهشت جوانان صفحه ۴۷۷، وسائل الشیعه جلد ۳ صفحه ۲۷۹)


۲۱- امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند: هیچ غنیمتی مانند غنیمتی که آدمی از راه کنترل چشم به دست می‌آورد نیست، زیرا دیدگان از نگاه به نامحرم فرو بسته نمی‌شود، جز آنکه در قلب او عظمت و جلال الهی مشاهده می‌شود.
(مصباح الشریعه، ص ۹)


۲۲- امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند: خانواده و اموال خود را با قرائت سوره نور حفظ کنید و زنان خود را به وسیله آن مصون و محفوظ نگه دارید، زیرا کسی که دائماً روزی یک‌بار این سوره را قرائت کند، هیچ فردی از اهل منزل او به فحشا کشانده نخواهند شد.
(نور الثقلین، ج ۳، ص ۵۸۳)


دعای پیامبر نور و رحمت (ص): پروردگارا، زنانی که خود را پوشیده نگه می‌دارند، مشمول رحمت و غفران خود بگردان.
۲۳- امام علی (علیه‌السلام) به اصحاب خویش فرمودند: هرگاه زنی نظر شما را جلب کرد، فوراً به همسر خود رجوع کنید، زیرا آنچه که نظر شما را جلب نمود، در او نیز هست و آن مرد نباید به شیطان مهلت نزدیک شدن به قلب خود دهد و باید دیدگان خویش را از توجه به آن زن «اجنبی» فرو بندد و اگر دارای همسر نیست، دو رکعت نماز گزارد و به حمد و ثنای الهی بپردازد و صلوات بر پیامبر و آل وی فرستد و سپس از خدا درخواست کند تا با رحمت و لطف خود، او را از راه دستیابی به حلال، از روی آوردن به حرام، بی‌نیاز کند.
(نور الثقلین، ج ۳، ص ۵۸۳)


۲۴- رسول خدا (ص) فرموده‌اند: «بهترین زنان شما، زنی است که برای شوهرش آرایش و خودنمایی کند، اما خود را از نامحرمان بپوشاند».
(بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۳۵)


۲۵- امام علی (علیه‌السلام) فرموده‌اند: زن (باید) مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند.
(مجمع‌البیان، ج ۷)


۲۶- امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند: (روز قیامت) زن زیبا را که به خاطر زیبایی‌اش در فتنه افتاده است و فریب زیبایی‌اش را خورده (و به بی‌حجابی و بی‌عفتی و گناه آلوده شده)، برای حساب می‌آورند. پس به خدا می‌گوید: خدایا، تو خود مرا زیبا خلق کردی و به سبب آن در فتنه افتادم. پس حضرت مریم (سلام الله علیها) را حاضر می‌کنند و ندا داده می‌شود: آیا تو زیباتری یا مریم؟ ما او را در نهایت زیبایی آفریدیم، اما او گناه نکرد.
(بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۲۴۱)


۲۷- رسول خدا (ص) فرموده‌اند: زن در نزد نامحرمان، باید چهار لباس داشته باشد: ۱- چادر ۲- مقنعه ۳- پیراهن ۴- شلوار.
(تفسیر نور الثقلین، ج ۳، ص ۶۲۴)



۲۸- حضرت محمد (ص) فرموده‌اند: کسی که خود را شبیه غیر مسلمان درآورد، از ما نیست.
(نهج‌الفصاحه صفحه ۵۰۹، بهشت جوانان صفحه ۱۶۷)


۲۹- حضرت محمد (ص) فرموده‌اند: کسی که با زن نامحرمی دست بدهد، در روز قیامت در حالی می‌آید که دست‌هایش به گردنش بسته شده است. آن گاه دستور می‌رسد او را به جهنم ببرید. (در صورتی که توبه نکرده باشد)
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال صفحه ۶۰۷)


۳۰- امام علی (علیه‌السلام) فرموده‌اند: من و پیامبر در یک روز ابری و بارانی در بقیع نشسته بودیم که زنی سوار بر الاغ از آن جا گذشت و دست الاغش در گودالی فرو رفت و زن به زمین افتاد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) رویش را برگرداند. حاضران عرض کردند: ای رسول خدا، آن زن شلوار به پا دارد. پیامبر سه بار فرمود: خدایا، زنان شلوار پوش را بیامرز. ای مردم، شلوار بپوشید که شلوار، پوشاترین جامه‌های شماست و زنان خود را در موقعی که بیرون می‌آیند با شلوار حفظ کنید.
(تنبیه الخواطر: ۲ / ۷۸، منتخب میزان الحکمه: ۱۳۰)


۳۱- حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در آخرین روزهای عمر پر برکتشان ضمن وصیتی به اسماء فرمودند: من بسیار زشت و زننده می‌دانم که جنازه زنان را پس از مرگ با انداختن پارچه‌ای روی بدنش تشییع می‌کنند و افرادی اندام و حجم بدن او را مشاهده کرده و برای دیگران تعریف می‌نمایند. مرا بر تختی که اطرافش پوشیده نیست و مانع مشاهده دیگران نباشد، قرار مده؛ بلکه مرا با پوشش کامل تشییع کن، خداوند تو را از آتش جهنم مستور و محفوظ نماید.
(تهذیب الأحکام، ج ۱، ص ۴۲۹)


۳۲- رسول خدا (ص) فرموده‌اند: «بهترین زنان شما، زنی است که برای شوهرش آرایش و خودنمایی کند، اما خود را از نامحرمان بپوشاند».
(بحارالانوار، ج ۱۰۳، ص ۲۳۵)


۳۳- حضرت محمد (ص) فرموده‌اند: کسی که با زن نامحرمی شوخی کند، در مقابل هر کلمه‌ای که در دنیا به او گفته است، هزار سال حبس می‌شود.
(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال صفحه ۶۰۷)


۳۴- رسول اکرم (ص) در حالی که به زنی که جامه‌های نازک و بدن‌نما پوشیده بود، روی خویش را از وی برگرداند و فرمودند: همین که زن به حد بلوغ رسید، سزاوار نیست چیزی از بدن او دیده شود، مگر از مچ دست به پایین و صورتش
(الدرالمنثورج ۵)


۳۵- رسول خدا (ص) فرموده‌اند: بین مردان و زنان نامحرم، جدایی ایجاد کنید (تا با هم برخورد و تماس بی‌دلیل نداشته باشند) زیرا هنگامی که آنان رو در روی یکدیگر قرار گرفتند و با هم رفت و آمد داشتند، جامعه به دردی مبتلا خواهد شد که درمان نخواهد داشت.
(بهشت جوانان صفحه ۴۶۸)
پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند: همه چشم‌ها در قیامت گریانند، جز سه چشم: چشمی که در دنیا از خوف خدا بگرید و چشمی که از نگاه حرام خودداری کند و چشمی که به خاطر نگهبانی در راه خدا بیدار بماند.
۳۶- امام صادق (ع) فرموده‌اند: خداوند به یکی از پیامبران وحی کرد که به مومنان بگو که در لباس،

خوراک و آداب و رسوم، دشمنان خدا را سرمشق قرار ندهید که اگر چنین کنید، شما هم مثل آنان، دشمنان خدا محسوب می‌گردید.
(بهشت جوانان صفحه ۴۷۷، وسائل الشیعه جلد ۳ صفحه ۲۷۹)


۳۷- امام رضا (علیه‌السلام) فرموده‌اند: نگاه کردن به موهای زنان نامحرم، حرام است، زیرا این نگاه، مرد را تهییج و تحریک نموده و این تحریک و تهییج، شخص را به فساد و چیزی که حلال و پسندیده نیست می‌کشاند.
(علل الشرایع ج ۲ ص ۵۶۴)


۳۸- دختر ۶ ساله حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) در مجلس یزید، با آستین خود، روی خود را گرفته بود و اشک می‌ریخت. یزید پرسید چرا گریه می‌کنی؟ فرمود: چگونه گریه نکند کسی که پوشش و نقابی برای او نیست که صورت خود را از تو و حضار مجلست بپوشاند.
(ترجمه نفس المهموم، ص ۲۲۱)


۳۹- حضرت رسول اکرم (ص) فرموده‌اند: یکی از گروهی که وارد جهنم می‌شوند، زنان بدحجابی هستند که برای فتنه و فریب مردان، خود را آرایش و زینت می‌کنند.
(کنزالعمال، ج ۱۶، ص ۳۸۳)


۴۰- امام صادق (علیه‌السلام) فرموده‌اند: حیا و ایمان، هم‌سنگ و هم‌دوش یکدیگرند، هنگامی که یکی از آن برود، دیگری در پی آن می‌رود.
(کافی، ج ۲)

موضوعات: حجاب  لینک ثابت




ﺍﻣﯿﺮﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻋﻠﯽ(ﻉ) ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻋﯿﺪ ﻓﻄﺮ ﺩﺭ ﺧﻄﺒﻪ‌ﺍﯼ ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺷﺒﯿﻪ‌ﺗﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﻨﯿﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:

ﺍﯼ ﻣﺮﺩﻡ! ﺍﻣﺮﻭﺯِ ﺷﻤﺎ، ﺭﻭﺯﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻧﯿﮑﻮﮐﺎﺭﺍﻥ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﺪﮐﺎﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﯾﺎﻥ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ.

ﺍﻣﺮﻭﺯ، ﺷﺒﯿﻪ‌ﺗﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﻪ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺷﻤﺎﺳﺖ.

ﺑﺎ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻥ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ‌ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﺼﻼ‌، ﺍﺯ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻥ ﺍﺯ ﮔﻮﺭﻫﺎ ﻭ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﮕﺎﻩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﯾﺎﺩ ﮐﻨﯿﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﺗﻮﻗﻒ ﻭ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻥ ﺩﺭ ﻣﺤﻞ ﻧﻤﺎﺯ، ﻭﻗﻮﻑ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﻭﺭﯾﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ‌ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ، ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﻨﻢ ﻭ ﺑﻬﺸﺖ ﻓﺮﺍ ﯾﺎﺩ ﺁﺭﯾﺪ.

 

ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼ‌ﻏﻪ، ﺣﮑﻤﺖ428

موضوعات: روایات  لینک ثابت




ما محو شعار های دشمن نشویم

ترسان ز هوارهای دشمن نشویم

این متن مصوب بشود یا نشود

تسلیم فشار های دشمن نشویم  

 

ما روح خداییم که در یک جانیم

سوریه و قدس و یمن و لبنانیم

این متن موصب بشود یا نشود

ما پشت ستم کشیدگان میمانیم

 

  شیطان بزرگ بی حیا آمریکاست

در چشم تمام عالمیان رسواست

این متن مصوب بشود یا نشود

سیاست ما هنوز هم پا برجاست  

 

ما بنده ی عشقیم و مطیعان هدی

در سایه ی مهربانی و لطف خدا

گر ما ز سلاح هسته ای بیزاریم

فتوای الهیست نه تهدید شما    

 

در عرصه ی جنگ و در فراروی خطر

باید به کف دست بگیرید جگر

ایران بشود اسیر و تسلیم شما 

این وسوسه را بخواب بینید مگر  

 

خود معترف  جرم و گناهید

امروز ای بیخبران چه رو سیاهید

امروز یک جمله ی ناصحانه از من به شما

که سخت در اوج اشتباهید

 

امروز بنگر چه حکایت عجیبی ست

کنون دشمن در خواب دلفریبی ست

کنون نابود شود ارتش ایران؟ هرگز

این زمزمه لاف در غریبی ست

 

کنون ای دولت کفر سرنگون خواهی شد

نابود و شکسته و زبون خواهی شد

ما ملت صلحیم ولی جنگ شود

بی حیثیت از جنگ برون خواهی شد  

موضوعات: رهبرم  لینک ثابت




ماجرای تعبیر رهبری از «لاف در غریبی» آمریکا چیست؟

    رهبر انقلاب در واکنش به تهدیدات نظامی طرف آمریکایی فرمودند:

«این آقا (رئیس جمهور امریکا) گفته است می تواند ارتش ایران را نابود کند. قدیمی های ما این جور حرف ها را لاف در غریبی می گفتند.

 

اگر می خواهند درست بفهمند اگر می خواهند از تجربه های خود درست استفاده بکنند بدانند اگر جنگی این جا اتفاق بیفتد آن کسی که سرشکسته از جنگ خارج خواهد شد آمریکای متجاوز و جنایتکار است.»  

  لاف در غریبی مربوط به یکی از ضرب المثل های قدیمی است که این مثل به افرادی گفته می‌شود که با وقاحت در حضور کسانی که به خوبی از سوابق آنها خبر ندارند، لاف می‌زنند.

 

در رابطه با این ضرب المثل داستان های مختلفی وجود دارد اما مشهورترین آن مربوط به لغات و ضرب المثل های کاشانی تألیف حسن عاطفی است که در رابطه با داستان این ضرب المثل می نویسد:

 

«درباره فرد بی شخصیتی گویند که در جایی که او را نشناسند، گزافه گویی کند و لاف بیهوده زند که من چنین و چنانم، در چنین وضعی به او می گویند:

 

لاف در غربت و … چون لاف در غربت باعث رسوایی او نمی شود، همچنان که صدای ناهنجاری است که به هنگام چکش کاری مسگران شنیده نمی شود و فرد را شرمنده نمی سازد.»

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




پیش بینی نوع برخورد مخالفان قرآن علیه با قرآن

هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ ﴿۷ آل عمران﴾
«اين خداست که قرآن را بر تو نازل نمود. برخی از آيات آن محکم هستند که آنها اصل اين کتاب می باشند و بقيه متشابه. و امّا افرادی که مسائلی در دل دارند هميشه به متشابهات آن استناد می کنند، که برخی از موضع مسئله سازی اين کار را می کنند و برخی نيز از موضع ارتباط دادن آيات به مسائل مربوط به آنها! در حاليکه ارتباط آيات با مسائل فقط خدا می داند و انديشمندانی می دانند که می گويند: ما به تماميت آن ايمان داريم، محکم و متشابه آن همه حرف خداست».
(در رابطه با موضوع محکم و متشابه در مقدمه صحبت شده است).
آيه پيش بينی می کند که کسانيکه مسائلی در دل دارند (يعنی مثلاً قرآن با منافع آنها نمی خواند يا آنرا سدی در راه خود می بينند)، برای مسئله سازی هميشه به آيات متشابه آن (يعنی به آياتی که موضوعيت و مناسبت خاص خود را دارد) استناد می کنند.
اين پيش بينی قرآن تا امروز که درست درآمده است. کسانيکه با قرآن مشکل دارند هميشه از ميان بيش از شش هزار و ششصد و شصت آيه فقط به تعداد انگشت شماری از آنها استناد می کنند، که آيات متشابه هستند، يعنی زمان و مکان و موضوعيت و مناسبت خاص خود را داشته و دارند. برای مثال مسئله زنان را در نظر می گيريم. امروزه اين مسئله از مسائل روز است. کسانی که مذهب را خوش نمی دارند فقط به چند آيه انگشت شمار قرآن در رابطه با زنان استناد می کنند که اصلاً هيچ ارتباطی به مسائل حقوقی و قضائی و انسانیِ زنان ندارد. مثلاً به آيه 59 سوره احزاب استناد می کنند که خطاب به زنان و دختران محمد و زنان ايمان داران می گويد: روی خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و از زخم زبان رنجيده نشوند. اين آيه مربوط به دوران تحت فشار بودن محمد و هواداران وی بوده است (که در مقدمه صحبت آنرا کرديم)، و اساساً هيچ ارتباطی به مسئله زنان و حقوق آنها ندارد.
آيات محکم زيـادی در قـرآن هـست که به مـسـائل حـقـوقی، قـضـائی، انسانی زنان در رابطه های مختلف مربوط می شود، ولی مخالفين هيچگاه با آنها کاری ندارند و به آنها استناد نمی کنند. مثلاً آیه 35 سوره نساء یکی از آیاتی است که به مسائل حـقـوقی زنان در اختلافات خانوادگی مربوط می شود:
« وَإِنْ خِفْـتُمْ شِـقَاقَ بَيْنِهـِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْـلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْـلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا …».
« و اگر ترسيديد که کار آنها (يعنی کار زن و شوهر) به جدائی بکشد، يک نفر از خانواده مرد و يک نفر از خانواده زن را به عنوان داور انتخاب کنيد تا مسائل آنها را بررسی کنند. اگر هر دوی آنها (يعنی زن و شوهر) خواهان آشتی باشند خدا آنها را توفـيق می دهد».

 

موضوعات: معجزات پیش بینی ها در قرآن  لینک ثابت




پرسش: در مورد آينده جهان توضيح دهيد.

پاسخ: درباره وضع جهان در آخر الزمان ـ به خصوص قبل از ظهور امام زمان(ع) ـ روايات بسياري وارد شده است. بعضي از آن خصوصيات چنين است:
1. وضع حكومت‌ها؛ حكومت استبدادي و افراد ظالم‌اند و حكومت‌هاي ضعيف و زودگذر و متزلزل در رأس امور قرار دارند.
2. وضع دين؛ از اسلام و قرآن، فقط اسمي مي‌ماند و مساجد، زيبا، اما بدون جمعيت (نمازگزار واقعي) است.
3. وضع اخلاق؛ عواطف انساني ضعيف شمرده مي‌شود و ترحم به هم وجود ندارد و انواع فساد‌هاي اخلاقي، به طور علني در جامعه انجام مي‌شود(بدون نهي و جلوگيري).
4. وضع امنيت؛ ترس و اضطراب فراگير و راه‌ها نا امن است و جنايت‌هاي هولناك صورت مي‌گيرد. مردم، آرزوي مرگ مي‌كنند و مرگ‌هاي ناگهاني و زلزله و جنگ و فتنه و بيماري و مرگ زياد مي‌شود.
5. وضع اقتصاد؛ باران و محصولات كشاورزي كم مي‌گردد و رود‌ها و چشمه‌ها خشك مي‌شوند و گراني و فقر و گرسنگي و عدم رونق تجارت و بازار، غوغا مي‌كند.
البته در كنار همه اين مشكلات، عده‌اي به وظيفه شرعي خود عمل مي‌كنند و علم اسلام و انسانيت را بر پا مي‌دارند و زمينه ظهور را فراهم مي‌كنند. در آن زمان، ايران ـ به خصوص شهر مقدس قم ـ‌ پايگاه شيعيان و محل اميد مردم خواهد بود. بنابراين، چنين نيست كه همه، در ظلم و فساد فرو رفته باشند، بلكه عده‌اي، با زحمات فراوان، خود را حفظ مي‌كنند و فروغ اميد را در دل مردم روشن نگه مي‌دارند.
بنابراين چون دوران غيبت امام زمان(ع) در روايات، آخر الزمان ناميده شده است، مي‌توان گفت: ما در آخر الزمان هستيم؛ مخصوصاً كه بعضي از علايم ياد شده، در زمان ما وجود دارد. اما اگر منظور از آخر الزمان فقط چند سال قبل از ظهور حضرت باشد، چون وقت ظهور مشخص نيست، نمي‌توان گفت، كه ما ، در آخر الزمان هستيم يا نه.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: در رابطه با زمينه سازي ظهور و فتنه هاي آخر الزمان لطف فرماييد چند کتاب معرفي نماييد .

پاسخ:
ارث مي‌برند»(انبياء، 105) و در جاي ديگر مي‌گويد: «وعده داده است خدا به كساني از شما كه ايمان آورده‌اند، و عمل صالح انجام داده‌اند، اين كه خلافت زمين را به آنان واگذارد…»(نور، 55) شرط تحقق انقلاب مهدي(ع) اين است كه ايمان و عمل صالح در پرونده‌ي افراد باشد تا انقلاب رخ دهد.
پيامبر فرمود: «كونوا دعاة الناس بغير بألسنتكم؛ دعوت كننده مردم باشيد به غير زبان‌تان». امام صادق(ع) فرمود: «زينت براي ما باشيد نه مايه آبروريزي». آيا گناه و ظلم، دعوت به مهدي است و مايه زينت و افتخار ائمه؟
هـ . وظيفه انسان حركت به طرف كمال و كسب آن از طريق عبوديت و بندگي است. عبوديت و بندگي نيز جز در پرتو عمل به تكاليف الهي كه وظايف فردي و اجتماعي انسان را در بر دارد، امكان پذير نيست. خداوند در سوره عصر مي‌فرمايد: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ* وَ الْعَصْرِ …؛ تنها كساني كه ايمان بياورند و عمل صالح انجام دهند و هم ديگر را سفارش به حق و راستي بكنند از خسران و ضرر به دورند». خداوند از انسان مي‌خواهد در گناه نماند و به سوي او رجوع كند: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً ؛ اي كساني كه ايمان آورديد! توبه كنيد، همگي، توبه‌اي خالص». (تحريم، 8).
كوتاه سخن آن كه خداوند انسان را در تعيين سرنوشت خود و جامعه، داراي تأثير مي‌داند و از او مي‌خواهد براي اصلاح گام بردارد و خسته نشود و در چنين نگرشي، وعده ظهور را مطرح مي‌كند. بنابراين انتظار منجي، به معناي صحيح آن، نه سكوت و تن دادن به ظلم است و نه كمك به فراگير شدن ظلم، بلكه بايد خواستار ظهور باشد و در اين راه، تمام تلاش خود را به كار گيرد و اگر در اين مسير، نياز به تشكيلات و حكومتي است كه حركت براي زمينه سازي را سامان دهد، براي تشكيل آن اقدام كند. طبيعي است كه ظالمان و مفسدان نيز بيكار نخواهند نشست و به مقابله برمي‌خيزند. لذا جبهه ظلم، در نهايت درجه ظلم حركت مي‌كند و جبهه حق به اوج تلاش مي‌رسد و در اين زمان است كه خداوند به مدد انسان‌هاي حق طلب مي‌آيد و با ظهور مهدي عزيز(ع) كار ظالمان را يك سره مي‌كند.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: چرا در آخر الزمان قم امن ترين مکان است ؟

پاسخ: مرحوم حاج شيخ عباس قمي(صاحب مفاتيح الجنان) در کتاب سفينة البحار(ج7، ذيل حرف ق) به نکاتي پيرامون قم و ويژگيهاي آن پرداخته و به رواياتي اشاره کرده است که به امن بودن اين منطقه توجه شده است. از امام صادق(ع) روايت شده است: اگر مصيبت بر شما وارد شد بر شما باد به قم که آنجا مأمن فاطميون است.
شايد ويژگيهاي ذيل باعث شده است که شهر مقدس قم داراي چنين جايگاهي باشد:
الف. مدفن کريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه(س)؛
ب. مدفن بسياري از علما و فقها و اولياي بزرگ الهي؛
ج. لقب قم از پيامبر گرامي(ص) اخذ شده است که در شب معراج با ديدن شيطان در اين سرزمين با لفظ قم او را از اينجا راند.
د. شهر اهل بيت ميباشد با توجه به ولايت مداري مردم اين سرزمين از امام صادق(ع) نقل شده است: براي ما اهل بيت حرمي است که آن شهر قم است. (سفينة البحار).
هـ . قم مرکز علم اهل بيت و صدور آن به عالم است. از امام صادق(ع) نقل شده است: به زودي کوفه از مؤمنين خالي ميشود و جمع ميشود(مخفي ميشود) علم از آن همانگونه که مار در سوراخ خود مخفي ميشود، سپس ظاهر ميشود علم به شهري که به آن قم ميگويند و ميگردد معدن علم و فضل.(سفينة البحار).
و. اهالي قم هنگام ظهور، همراهان و ياوران امام مهدي(ع) هستند. از امام صادق(ع) نقل شده است: قم را قم ناميدند زيرا اهل آن با قائم آل محمد(ع) جمع ميشوند و با او قيام ميکنند و بر او استفامت و پايداري ميورزند و او را ياري و نصرت ميکنند. (سفينة البحار).
ز. يکي از درهاي بهشت براي اهل قم است. از امام رضا(ع) نقل شده است: براي بهشت هشت در است و يکي از آنها براي اهل قم است، پس خوشا به حال انها، پس خوشا به حال انها، پس خوشا به حال انها.
هر چند همه ويژگيها در جاي خود بسيار مهم و ارزشمند است اما نکته پنجم جايگاه خاصي دارد، زيرا منادي کامل و واقعي دين اسلام در دوران سخت و سنگين غيبت و صدور آن به جهان و آشنا کردن مردم با حقيقت دين، حوزه علميه قم است و خداوند و امام عصر(ع) اين ندا و دعوتگر را رها نميکند. با صدور دين و معارف مهدويت است که مردم آمادگي بيشتر براي ظهور پيدا ميکنند.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: جهاني شدن يعني چه؟ جهاني شدن با جهاني سازي چه فرقي دارد ؟

پاسخ: جهاني شدن يعني حركت تمامي جوامع به سوي جهاني وحدت يافته كه در آن، همه چيز در سطح جهاني مطرح و نگريسته مي‌شود. در حقيقت جهاني شدن به معناي آزادي مطلق كسب و كار، برداشته شدن تمامي موانع از سر راه جريان يافتن سهل و آسان سرمايه و نفوذ آن در تمامي عرصه‌ها، حركت روان اطلاعات و امور مالي وخدماتي تداخل فرهنگ‌ها، آن هم به سوي يكسان شدگي و يكدستي و تمام اين امور در مقياس جهاني رخ مي‌دهد و هدف آن، دستيابي به بازار واحد جهاني فارق از موانع توليد و سرمايه گذاري و خدمات و اشتغال خواهد بود.
در اين پروسه جهاني شدن اقتصاد با اهميت ترين بعد است و سياست و فرهنگ تا حد زيادي تحت تأثير نظام سرمايه داري مي‌باشد.
همچنين جهاني شدن يك روند و حركت تدريجي، طبيعي و تكاملي براي ايجاد جهاني با ارزش‌هاي مشترك و احترام به مباني فرهنگي ديگران است. امروزه اين روند طبيعي به سوي اهداف خاص اقتصادي سياسي به نظامي فرهنگي قدرت‌هاي سلطه سوق داده شده است.
قدرت‌هاي پيشرفته غربي و صاحبان شركت‌هاي بزرگ اقتصادي تجاري و … اين روند را در خدمت منافع خود گرفته‌اند و به نوعي خود را به اين فرايند طبيعي(جهاني شدن) تحميل كرده و نوعي جهاني كردن به ميل خود و در جهت اهداف خود پديد آورده‌اند و سير طبيعي آن را دچار انحراف نموده‌اند؛ به اين پروژه جديد «جهاني سازي» گفته مي‌شود.
به عبارت ديگر جهاني شدن يك سير و روند طبيعي براي حركت جوامع به سوي تكنولوژي پيشرفته و استفاده بهينه از قابليت‌هاي علمي و طبيعي در پرتو استعداد‌هاي انساني است اما وقتي اين حركت و روند طبيعي در اختيار تفكر عده‌اي خاص قرار گيرد و به نوعي با اعمال اراده اين مسير طبيعي را به سوي اهداف خاص و از پيش تعيين شده سوق مي‌دهند، در حقيقت اين حركت را از جهاني شدن به جهاني سازي تبديل كرده‌اند. به عنوان مثال مي‌توان از «انرژي اتمي» كه در اختيار قدرت‌هاي خاصي قرار دارد، نام برد. امروزه جهاني سازي دقيقا همان غربي‌سازي و آمريكايي سازي است؛ يعني تحت سلطه قرار دادن كل جهان از سوي آمريكا با در اختيار گرفتن اهرم‌هاي تعيين كننده در اقتصاد جهاني و سياست جهاني و نهايتاً حاكميت فرهنگ آمريكايي به عنوان يك پروژه نهايي در دستور كار قرار مي‌گيرد.
نتيجه:
جهاني سازي فرايندي در راستاي تامين منافع و تسلط ارزش‌هاي مورد نظر قدرت‌هاي سلطه در عرصه جهاني بر دولت‌ها و ملت‌ها است. و اين پروسه و برنامه كاملا متمايز با پروژه طبيعي و قابل قبول «جهاني شدن» مي‌باشد.
آنچه قابل توجه است اينكه مي‌توان پروژه حكومت جهاني حضرت مهدي(ع) را در راستاي پروژه جهاني شدن تلقي نمود و در صورت عدم انحراف اساسي در مسير آن مي‌توان آن را منتهي به حكومت عدل جهاني حضرت مهدي(ع) دانست كه حاكميت عدالت در تمامي ابعاد سياسي، فرهنگي، اقتصادي و … است. اما جهاني سازي و جهاني كردن كه برنامه‌اي بر اساس منافع و اهداف و قدرت‌هاي سلطه در جهان است به هيچ عنوان نمي‌تواند با حكومت مهدوي و اهداف و برنامه‌هاي آن هماهنگ باشد، بلكه يكي از اهداف اساسي حكومت جهاني حضرت مهدي(ع) قطع هر گونه سلطه فرهنگي، سياسي، نظامي و اقتصادي از سوي قدرت‌هاي استعمارگر و ظالم در جهان خواهد بود.
براي آگاهي بيشتر مي‌توانيد به فصلنامه انتظار شماره 6 و 7 مقاله جهاني شدن و حكومت حضرت مهدي و مقاله جهاني شدن و مقايسه آن با حكومت واحد جهاني حضرت مهدي(ع) مراجعه فرماييد.
منابعي كه براي تحقيق موضوع «مهدويت و جهاني شدن» مي‌توانيد استفاده كنيد:
كتاب‌ها:
1. جهاني شدن و دين؛
2. جهاني شدن قدرت و دموكراسي؛
3. جهاني شدن، فرهنگي آزموني براي تمدن‌ها ؛ ژرارلوكلر ترجمه سعيد كامران؛
4. آينده جهان، رحيم كارگر؛ ناشر: بنياد فرهنگي مهدي موعود(ع)؛
5. جهاني شدن قتل عام اقتصادي؛ فريبرز رئيس دانا؛
6. جهاني شدن قدرت و دموكراسي؛ مارك پلاتنر ترجمه سيروس فيضي؛
7. برندگان و بازندگان جهاني شدن؛ لستر تارو ترجمه مسعود كرباسيان؛
8. جهاني شدن و جنگ؛ ترجمه لطفعلي سمينو؛
9. مجله انتظار، شماره 6، مقاله جهاني شدن و حكومت حضرت مهدي(ع)؛
10. مجله انتظار، شماره 7، مقاله جهاني شدن و مقايسه آن با حكومت واحد جهاني حضرت مهدي(ع)؛
11. مجله انتظار، شماره 14، مقاله جهاني سازي، عدالت اقتصادي و مهدويت؛
پايان نامه‌ها:
1. حكومت جهاني حضرت مهدي و جهاني شدن، شهريار نجف پور؛
2. بررسي ويژگي‌هاي عمده جامعه جهاني در حكومت فراگير حضرت مهدي(ع)، مهدي همتي؛
3. ويژگي‌هاي حكومت جهاني حضرت مهدي(ع)، سيد عبد اللطيف سجادي؛
تذكر: منابع فوق در كتابخانه مركز تخصصي مهدويت قم موجود مي‌باشد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




روان شناسی اسلامی

انطباق قوانین مترقی اسلام با فطرت الهی انسان‌، ایدئولوژی اسلامی را به عنوان مهم‌ترین شاخه علم روان‌شناسی معرفی می‌کند. انسان، معاصر با وجود پیشرفت‌های عظیم علمی و تکنولوژیکی، با مشکلات عدیده‌ای روبروست. بسیاری مشکلات روحی و روانی انسان را، مهم‌ترین دغدغه علم روان‌شناسی دانسته‌اند. منظور از روان، مجموعه پدیده ها و حالات روانی و افکار و تداعی هاست که در ظرف آگاهی‌های انسان وجود دارد. روان‌شناسی، آخرین شاخه علوم و دانش‌هایی است که طی قرن بیستم از شجره فلسفه جدا گشت و علی رغم پیشرفت‌های عظیمی که نصیب آن شده است، هنوز نمی‌توان ادعا کرد که به مراحل پایانی خودش رسیده است چون روان انسان، بی‌اندازه مرموز و پیچیده است.

در عصر حاضر، تفکر اسلامی که اندیشه‌ای هدایت‌کننده و قابل انطباق با تمام شئون حیاتی و همگام با فطرت معتدل و متوازن و هماهنگ با عقل پیشرفته و قلب سلیم می‌باشد، بهترین و تازه‌ترین روش برای شناسایی و درمان مشکلات روحی و روانی انسان قرن معاصر است.

انسان در جهان بینی اسلامی، جایگاه عظیمی دارد. انسانی که در اسلام مطرح است موجودی است بسیار ژرف و عمیق و مرموز. انسان، موجودی است مرکب از جسم و عقل و روح، بنابراین، مجموع جسم و عقل و روح و روان، انسان را تشکیل می‌دهد. از نظر قرآن ، انسانی موجودی است که توانایی تسخیر یا به کار گرفتن تمامی زمین و آسمان را داراست و می‌تواند به اعلی علیین و یا اسفل السافلین برسد. در سرشت انسان علاوه بر عناصر مادی که در جماد و گیاه و حیوان وجود دارد، عنصری ملکوتی و الهی هست. در واقع، انسان ترکیبی از ماده و معناست او تنها، به دنبال ماده و مادیات نیست بلکه به دنبال اهدافی عالی و آرمان‌هایی متعالی برای رضای آفریننده‌اش است.

در قرآن، موارد بسیاری مبنی بر خودشناسی انسان، آمده است: ” خودشناسی” به این معنی است که انسان مقام واقعی خویش را در عالم وجود درک کند، بداند خاکی محض نیست، پرتوی از روح الهی در او هست، بداند که در معرفت می‌تواند بر فرشتگان پیشی بگیرد.آن چه تاکنون آمد، مبنی بر روشن شدن مفهوم روح و روان و نفس، تا حدودی بر لزوم دستیابی به اعمال روان‌شناسانه انسان برای شناخت هرچه بیشتر رفتارهای بشری، صحه می‌گذارد.

روان‌شناسی اسلامی به طور کلی دارای دو ویژگی عمده است:

1 - معرفتی بودن 2 – جامعیت

1 - معرفتی بودن: در واقع هدف کلی از روان‌شناسی اسلامی در حدیث معروفی از پیامبر گرامی اسلام به خوبی آشکار است که می‌فرماید: “من عرف نفسه فقد عرف ربه"(بحارالانوار ؛ج 95، ص 452) و یا در کلامی که از قول امیرالمؤمنین امام علی(ع) نقل شده، هدف اصلی از روان‌شناسی به خوبی و به وضوح آمده است. ایشان می فرماید: “انفع المعارف معرفة النفس"(غرر الحكم؛ ص۹۸۶۵) این دو حدیث در واقع روشنگر هدف اصلی و کلی ما از روان‌شناسی است.به عبارت دیگر ما در روان‌شناسی اسلامی به دنبال معرفت هستیم و براساس حدیث شریف،‌ معرفت نفس در اسلام باید به گونه‌ای باشد که ما را به معرفت رب برساند.بنابراین، هدف غایی و نهایی روان‌شناسی اسلامی، معرفت خداوند است.

2 - جامعیت: روان‌شناسی در عصر حاضر، ‌انسان را مشابه سایر پدیده‌های مادی جهان با روش علمی مورد مشاهده و مطالعه قرار می دهد. انسان، موجودی است دو بعدی که در وجود و طبیعت به ماورا طبیعت، فیزیک و متافیزیک و جسم به جان مرتبط می‌شود. به عبارتی دیگر در انسان، فیزیک به متافیزیک منتهی می‌شود. در روان‌شناسی کلاسیک، ناچار محدوده این علم بسیار محدود و روانشناس محدودنگر به صورت تک بعدی به مطالعه انسان می‌پردازد. لیکن از آن جا که اسلام که معتقد به دو بعدی بودن انسان است لذا در روان‌شناسی اسلامی این دو بعد، کاملاً درنظر گرفته می‌شود.

انسان در راستای حصول معرفت خویش، ناگزیر باید به تفکر در خلقت خود بپردازد. در قرآن از بررسی کیفیت خلقت آدم که سمبل انسان است، می‌توان فهمید که انسان در نظر خدا و در نظر ادیان و دین اسلام چگونه است. داستان خلقت آدم در قرآن به زبان سمبلیک بیان شده که امروزه پس از گذشت 14 قرن و بعد از پیشرفت علوم انسانی و طبیعی هم چنان نو و تازه باقی مانده است(سوره سجده؛ آیات 7 و 8). در دیدگاه اسلام، خلقت انسان عبارتست از این که، خداوند، خطاب به فرشتگان اعلام می‌کند که می خواهم جانشین برای خودم در زمین خلق کنم.

در واقع، رسالت انسان از نظر اسلام با اولین خطاب خداوند روشن می شود. یعنی، رسالتی که خداوند در کاینات دارد انسان در روی زمین باید به نمایندگی خدا انجام دهد. فرشتگان، فریاد بر می‌آورند که باز می‌خواهی در روی زمین کسی را بیافرینی که به خون‌ریزی و انتقام و جنایت و کینه بپردازد؟(سوره بقره؛ آیه 30)

این انسان که نماینده خداوند است از گل و لای سالخورده تغییر یافته(سوره حجر؛آیه 26) آفریده شده و از عالی‌ترین و متعالی‌ترین و مقدس‌ترین موجود، روح خداوند در آن دمیده شد. انسان دو بعدی پدید آمد. یک بعدش، میل به پستی دارد. سرشت و خمیرمایه‌اش، تمایل به رسوب شدن، ماندن و توقف کردن دارد و از طرف بعد دیگرش یعنی روح الهی، میل به تعالی و کمال دارد. عظمت انسان به این است که دو بعد او فاصله‌اش از گل تا روح خداست بنابراین، اراده او قدرت تعقل اوست که می‌تواند تصمیم بگیرد. به سوی قطب لجنی و رسوبی خود برود و یا قطب صعودی و خدایی و روح خدایی و این کوشش و جنگ، همواره در درون انسان هست تا یکی از دو قطب را برای سرنوشت خود انتخاب کند.

قدمت روان‌شناسی الهی با تاریخ خلقت انسان بر روی زمین آغاز می شود. تمامی قوانین و اصول مدون اسلامی براساس نیازهای انسان، شکل گرفته است. این اصول و قوانین همگی عقلانی و فطری هستند و به عنوان کلیدهای اصلی حل مشکلات انسان در دسترس او قرار دارند. به عبارتی دیگر، تمامی قوانین و آموزش‌های اسلامی را می‌توان به عنوان گرانبهاترین و دقیق‌ترین قوانین و آموزش‌های روان‌شناسی انسان، پذیرفت. در حقیقت، قرآن کریم، بالاترین مرجع حل مشکلات بشر امروزی است.

قرآن کریم در آیات 30 و 31 سوره مبارکه روم، دین را امری فطری معرفی کرده و انسان را صاحب فطرتی می‌داند که دین نیز براساس آن فطرت، بنا نهاده شده است، یعنی دین، بیان کننده طبیعی‌ترین قوانین وجود بشری است. اوامر و نواهی دین اسلام، دقیقاً منطبق بر مسیر شکوفایی فطرت بشری است. همگی این‌ها، دستوراتی است که در آن ویژگی‌های روانی خاصی نهفته است.

باید دانست که بحث نظری پیرامون فطرت و حدود و ثغور آن، انسان را به شناخت صحیح فطرت نمی‌رساند. خداوند متعال برای رفع این نقیصه، الگوهایی مجسم و عینی برای انسان قرار داده تا او بتواند مفهوم فطری بودن را متجلی ببیند. خداوند در آیه 21 سوره احزاب می فرماید: لقد کان لکم فی رسول‌الله اسوة حسنة. فطرت پاک بشری در وجود پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین(ع) متجلی است. بنابراین، تنها مقیاس تشخیص جنبه‌های روانی و فطرت پاک انسان از نظر روان‌شناسی اسلامی، وجود پاک و مطهر رسول گرامی و خانواده معصوم اوست.

بر همین اساس، روان‌شناسی اسلامی، بررسی سیر تحول و تکامل انسان از بدو خلقت او را تا زمان مرگ فرا می‌گیرد. حتی اگر بخواهیم فراتر رویم روان‌شناسی اسلامی قبل از تولد انسان را نیز فرا می‌گیرد.
حقیقت مطلب آن است که روان‌شناسی غربی با وجود پیشرفت‌های بسیار و با وجود داشتن مکتب تجربی مختلف و تعریف های گوناگونی که برای «شخصیت انسان» آورده است هنوز تعریفی جامع و مانع درباره شخصیت انسان» ارائه نکرده است. نتایجی که این روان‌شناسی بدان رسیده است عبارتست از اینکه چرا معدل بهبودی بیماران روانی در طول سالیان متمادی با پیشرفت های چشمگیری که در این شاخه از علم به دست آمده، ثابت و یکنواخت مانده است.

تفاوت شخصیت هر انسان نسبت به دیگری، امری بدیهی و روشن است که همین امر، باعث شده، تاکنون بیش از ده‌ها تعریف در این باره ارایه شود که هیچ یک نتوانسته بیانگر شخصیت واقعی انسان باشد. این مشکل از آن جا، ناشی می‌شود که روان‌شناسان غربی به رسالت و معارف الهی در زمینه شناخت نفس و درمان آن، توجهی نکرده و فقط به تطبیق معیارها و روش‌های مادی و عقلی پرداخته‌اند.

از سوی دیگر، بحث‌های روان‌شناسی دقیق و علمی که از آیات مبارکه قرآنی، استنباط شده، همه دال بر این قضیه است که انسان، موجودی است آفریده خداوند، دارای دو نیمه خاکی و افلاکی، نیمه‌ای الهی و نیمه‌ای خاکی و هر آن کس که در جهت نیمه الهی گام بردارد طبیعتاً نتیجه‌ای الهی در برخواهد داشت. این جاست که اهتمام انسان به خودشناسی،‌ زمینه‌ای برای خداشناسی انسان فراهم می کند. منظور از مطالعه و بررسی نفس، صرفاً معرفت آن و یا وصول از طریق معرفت آن به معرفت خدا نیست، بلکه هدف اساسی، اصلاح رفتار و تعدیل اخلاق است:

“اعرفکم بنفسه اعرفکم بربه"( محمدبن حسن حر عاملي، الجواهر السنيّة، ص234) آن که از معرفتی افزون‌تر نسبت به خویشتن برخوردار است، دارای معرفتی بیشتر نسبت به پروردگار خود می‌باشد و این، همان است که مبنای روان‌شناسی اسلامی، نام گرفته است. پس مایه‌های اصلی روان‌شناسی اسلامی برگرفته از قرآن کریم و احادیث است. روان‌شناسی اسلامی، آیات خداوندی را در فهم سلوک و منش رفتار انسان، روشنگر راه خویش می‌یابد و مشکلات و ابهامات روان انسان را به مدد شریعت الهی از سر راه برمی‌دارد و بر حالات و صفات پسندیده و نکوهیده رفتار انسانی آگاهی یافته و با علم الهی به مدد دستورات قرآن کریم در صدد حل مشکلات و ایجاد خط مشی دقیق متعالی در جهت صعود و کمال انسان گام بر می‌دارد.بدین‌سان، انگشت اشاره روان‌شناسی اسلامی به سوی حقیقت انسان و رفتار اوست، فطرت و طبیعت و روان او را به وصف کشیده و جوانب و ابعاد مختلف نفس را مورد توجه قرار می‌دهد.
در واقع، این روان‌شناسی نوین یا خمیرمایه اسلامی، ما را از بسیاری از کتب جدید روان‌شناسی بی‌نیاز می‌کند.

آن چه اخیراً می‌توان گفت این که میان توحید الهی و روان انسان رابطه‌ای مستقیم وجود دارد. چنین به نظر می‌رسد در جهان کنونی، تلقین مبانی اخلاقی و ارزش‌های انسانی باید عملاً مورد توجه قرار گیرد، آنچه که در روان‌شناسی غربی بدان توجه نشده و به معیارها و روش‌هایی مادی پرداخته شده است. فرهنگ و آزادی و پیشرفت مدل جهان وقتی سامان می‌یابد که اخلاق انسانی و ارزش‌های متعالی اخلاقی الهی بر آنها حاکم شود.

روان‌شناسی اسلامی در صدد تجویز نسخه‌های موسمی و مقطعی برای بیماری‌های روانی نیست بلکه هدف آن، رسوخ در روان پیچیده و مرموز آدمی و هدایت او به سوی فطرت طبیعی است. در واقع، روش ایده‌آل و مطلوب در عصر حاضر ذکر و یاد خدا و تفکر درباره خداوند است: آن چه که در روان‌شناسی جدید غربی، اساس روان درمانی قرار نگرفته و چیزی که تنها راه حل درمان‌های روانی در عصر حاضر از سوی صاحب نظران علم روان‌شناسی اسلامی معرفی گردیده است.امروزه نمی توان انکار کرد که مذهب یکی از عمومی ترین تظاهرات روح انسانی است و اینکه مذهب تنها یک پدیده اجتماعی و تاریخی نیست بلکه حکم یک مسئله مهم و شخصی را دارد.آلپورت و روس معتقدند که مذهب به عنوان یک اصل وحدت بخش و نیرویی عظیم برای سلامت روان کمک کننده می باشد.

 

موضوعات: روانشناسی  لینک ثابت




امروز جشن بزرگ امضا توافقنامه

 

همانطور که مي دانيد پس از پيگيري هاي مستمر و استقامت روزه داران در روزهاي گرم تابستان و نشست هاي سحر و افطار انسان و خدا (1+1)،

 

قراردادي که در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان تفاهم شده بود در شب بيست و يکم مکتوب شد و در نهايت در شب بيست و سوم به امضا رسيد.

 

براساس اين توافقنامه قرار بر اين شد که :

 

1- خداوند مهربان هم چنان خدايي کند و عهده دار روزي انسان باشد و انسان با جديت بيشتر و مراقبت فراوان تر بندگي کند.

 

2- خداوند هم چنان در سختي ها و بحران ها انسان را کمک کند و محروميت ها و سلب توفيق ها را بردارد، مشروط بر اينکه انسان قول دهد جانب طاعت و تقوا، صداقت و پاکي و درستکاري را رعايت کند.

 

3- انسان قول داد از توان و انرژي و نعمت هاي خدادادي اش به شکل صلح آميز و در جهت رشد و کمال خود و ياري بندگان خدا استفاده کند و خداوند نيز متعهد شد که نعمت هايش را روز به روز افزايش و توسعه دهد.

 

4- هم چنان دوربين هاي خدا هميشه و در هر شرايطي انسان را ببيند و تصاوير را ثبت و ضبط کند و انسان نيز مراقب باشد در پنهان و آشکار ملاحظه ي حضور خدا را کند و از برنامه ي صلح آميز خود تخطي نکند.

 

5- خداوند اطمينان داد که هرگز خلف وعده نمي کند و از حمايت و پشتيباني و روزي رساني خود دريغ نکند به شرط آنکه انسان نيز هم چنان به عهد و پيمانش وفادار باشد.

 

به شکرانه ي امضاي اين توافقنامه امروز در پايان ماه مبارک رمضان ( عيد سعيد فطر ) جشن مي گيريم. روزهاي شاد، پرانرژي و پر خير و برکتي انتظار انسان را مي کشد مادامي که به امضايش پايبند باشد.

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




عید سعید فطر بر شما مبارک

نغمه ریزید غیاب مه نو آخر شد
باده خرم عید است که در ساغر شد


روز عید است ، سوی میکده آیید به شکر
که ببخشند هر آنکس که در این دفتر شد . . .


موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت




عید فطر آمد كه ساقی عاشقان را جام داد
عاشقان تشنه را از جام وحدت كام داد


بعد چندی لب فروبستن ز اكل و شرب، دوست
سفره ای گسترد از احسان و بار عام داد


تا هلال ماه شوال از افق شد آشكار
ساقی از راه وفا، كام دل ناكام داد


خلعتی از تار و پود نور بر اندام جان
حضرت جانان ز لطف بیكران انعام داد


جانب میخانه بشتابید ای میخوارگان
كاین زمان پیر مغان، اصحاب را پیغام داد


حیف، رفت آن ماه و صد شكر آمد این عید سعید
دست ساقی باز می بوسم كه ما را جام داد


لب فرو بستید از نوشیدنی گر چند گاه
از خم وحدت شما را باده ی گلفام داد


دست افشان، پایكوبان جانب ساقی روید
چون كه عیدی باده ی جانبخش آن خوشنام داد

موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت




یاﺩ ﺑﮕﯿﺮ بانو:


ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦِ، به ﺧﺎﻃﺮِ ﭼﺸﻢ ﻭ ﺍﺑﺮﻭ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﺪ!
ﻋﺸﻖ، ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺗﺮﺍﺷﯿﺪﻩ ﯼ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺭﻭﯼ ﭘﺎﻫﺎﯾﺶ
ﻧﻤﯽ ﺍﯾﺴﺘﺪ!


ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻦ ﻋﺰﯾﺰﻡ؛
ﺑﻪ ﺭﻭﺯﺗﺮﯾﻦ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎ ﺁﺧﺮ ﺳﺮ ﺟﺎﯾﺶ ﮔﻮﺷﻪ ﯼ ﮐﻤﺪ
ﻻ ﺑﻪ ﻻﯼِ ﯾﮏ ﺩﻧﯿﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﯼِ ﺧﺎﻧﮕﯽِ ﮔﺸﺎﺩ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻫﻢ
ﺑﺴﺘﺮِ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯼِ ﺷﯿﺮﯾﻦِ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﺟﺎ ﺧﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ!


ﯾﺎﺩﺕ ﻧﺮﻭﺩ
ﺩﻧﯿﺎ ﺩﻧﯿﺎ ﻟﻮﺍﺯﻡ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﺎ ﯾﮏ ﻣﺸﺖ ﺁﺏ ﺗﻤﺎﻣﺶ ﭘﺎﮎ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ!
ﻭ ﺗﻮ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﯽ …


ﺧﻮﺩِ ﺗﻮ
ﮐﻪ ﺑﻪ ﮔﻤﺎﻧﻢ ﯾﺎﺩﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ
ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻦ ﻣﺨﻠﻮﻕِ ﺧﺪﺍﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ، ﻧﺸﺎﻥِ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ …


ﺑﻪ ﺩﻟﺖ ﺑﺴﭙﺎﺭ
ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩِ ﺗﻮ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ
ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﯼ ﺁﺭﺍﺳﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﯼ
ﻧﮕﺎﻩِ ﺧﻮﺍﻫﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺪﻭﺯﺩ ﻭ ﺑﮕﻮﯾﺪ:
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮐﺪﺍﻡ ﯾﮏ ﺍﺯ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ


ﺩﻟﻨﺸﯿﻦ ﺗﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﯼ؟
ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﺴﭙﺎﺭ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﺵ، ﺗﺎ ﺗﻮ ﺑﺸﻮﯼ «باﻧﻮﯼِ» ﺗﻤﺎﻡ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯾش!

موضوعات: حجاب  لینک ثابت




 

خداحافظ ماه پروردگار الرحمن الراحمین


خداحافظ ماه لحظه های افطار و سحر


خداحافظ ماه نعمت و رحمت و برکت


خداحافظ ماه شب های نورانی قدر . . .


عید اولیاءالله مبارک.

 

موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت




عید است و دلم خانه ویرانه، بیا
این خانه تکاندیم ز بیگانه، بیا
یک ماه تمام مهیمانت بودیم
یک روز به مهمانی این خانه بیا


عید سعید فطر مبارک


موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت




 

یــه پنـــد دختـرونه


دختــرے باشـے کــ تو دسـتاے شـاه بزرگــ شــــده باشـے
شـاهے ک تــا حالا بهـت تــو نگفـته
شـاهے کـ ازتــو یـه پرنسـس ســاختـه
اونوقـت
آبجے جون-  دختـر بابایے-  پرنسسـم
چجـورےاجـازه میـدے پسـر مـردم با هوسـش اشـکتو در بیــاره و اونــ شـــاه با دیــدن اشــکـ تکــ پرنسســــش خورد شـــه
حواستـــ باشـهـ حقــ ندارے بخاطــــر پســـــره مردُمـــ غرورخـــــودتـــــو و باباتــــــو یـــــه ذره فقد یـــــه ذره زیر سوال ببریــــا

 

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





ﺧﺴﺮﻭ ﺷﮑﯿﺒﺎﯾﯽ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﮔﻔﺖ:
ﮔﺎﻫﯽ…!!
ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿﺪ،
ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ
ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ…
ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ.!!

ﮔﺎﻫﯽ…!!!
ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺻﺒﺮ ﮐﺮﺩ،
ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ…
ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪی،
ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩ‌ای!!!

ﮔﺎﻫﯽ…!!!
ﺑﺮ ﺳﺮ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻫﯽ،
ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ…
ﺗﺎ ﺁن‌را ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﺪﺍﻧﻨﺪ!!!

ﮔﺎﻫﯽ…!!!
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪ ﺑﻮﺩ،
ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ:
ﻓﺮﻕ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ نمی‌فهمد…

کاش میشد…
آدمی، گاهی…
فقط گاهی!!!
به اندازه نیاز بمیرد…
بعد بلند شود…
آهسته آهسته…
خاک هایش را بتکاند…!
اگر …
دلش خواست!!
برگردد به
زندگی.

موضوعات: گلچین  لینک ثابت





از هر دست بدي، از همون دست پس ميگيري


ﻣﮕﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻗﻠﺒﯽ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﻨﯽ ﻭ ﻗﻠﺒﺖ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﻧﺸﻮﺩ؛


ﻣﮕﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﭼﺸﻤﯽ ﺭﺍ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﮐﻨﯽ ﻭ ﭼﺸﻤﺖ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﻧﺸﻮﺩ؛


ﻣﮕﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺫﻫﻨﯽ ﺭﺍ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺫﻫﻨﺖ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﻧﺸﻮﺩ؛


ﻣﮕﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺭﺍ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﯽ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺳﺖ ﺳﻮﺧﺘﻪﻧﺸﻮﺩ؛


مگر می شود خانهء امید کسی را خراب کنی و خوشحال بمانی!
ﻣﮕﺮ ﻣﯽ ﺷــــــــــــــــــــــﻮﺩ ؟؟؟؟!!!!!


خدا
همیشه هست…


هر چیزیو از کسی بگیری که پشتش “آهه”


چیزیو باید پس بدی که اسمش “تقاصه”

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




مهارت های مردانه ضروری در ازدواج

روی صحبتمان این بار با مردها است. در ازدواج، در کنار مهارت های عمومی و ویژگی هایی که هر دو طرف باید داشته باشند، برخی ویژگی ها هم هست که مختص خود شما است.
همه آنچه می تواند شما را همواره «محبوب» همسرتان نگه دارد، در رفتار شما نهفته است. ظاهر، شرایط مادی یا موقعیت اجتماعی، هیچ کدام تضمین کننده این نخواهند بود که همسرتان شما را به چشم قهرمان خانواده و زندگی اش ببیند. باور داشته باشید عواطف انسانی و بی آلایش، از شما شخصیت عزیزتری می سازد.

در دسترس بودن
مرد ستون خانواده است و مهم ترین نقشش، ایجاد امنیت و حمایت است. رفاه روانی مهم ترین خواسته زن از مرد است و احساس ایمنی و امنیت در درجه دوم قرار دارد. شما می توانید کسی باشید که به همسرتان حس امنیت می دهید. اگر سکندری می خورد، کمک کنید بلند شود. اگر روز بدی داشته است، به او گوش کنید و لبخند را به چهره اش بیاورید. همیشه در دسترس او باشید و به او نشان دهید که در هر شرایطی از او حمایت می کنید. هم جایی که زور بازوی شما نیاز است و هم جایی که توان و مقاومت روانی شما باید از همسرتان حمایت کند، در کنار او باشید.
مهم ترین چیز این است که در وقت لازم، حاضر باشید؛ همان جا که او می خواهد. وقتی اوضاع در زندگی یا رابطه تان کمی دشوار می شود، فرار نکنید. با همدیگر حرکت کنید. گذشتن از موانع، همراه یکدیگر، به ازدواج تان استحکام می دهد. یک مرد محبوب، مشکلات را نمی پوشاند، حل شان می کند، البته با یاری همسرش.

انعطاف‌پذیری
انعطاف پذیری شرط مدیریت است و یک مرد به عنوان مدیر و مسئول خانواده باید بتواند بین تصمیمات خود، مصلحت خانواده و احساسات و عواطفش تعادل برقرار کند. انعطاف پذیری به معنی نرمخویی در جایگاه لازم و صبر و تدبیر در مشکلات است. هرچند که این ویژگی باید در زن ها هم وجود داشته باشد اما وجود آن در مردها با توجه به جایگاه مدیریتی که در خانواده دارند ضروری است.

عشق ورزی
به عنوان یک مرد و یک همسر، به بانوی خود عشق بورزید. بگذارید بداند که محبوب و مورد تایید شما است؛ قلب و ذهن یک زن دائما به شنیدن و دانستن آن که دوست داشتنی و خواستنی و مطلوب است، نیاز دارد. با این کار عشقتان را همیشه زنده نگه می دارید و کاری می کنید تا همسرتان با همه توان سعی در جبران عشق شما داشته باشد. برای یک زن، کم دوست داشته شدن بدترین اتفاق است. زن ها را باید زیاد دوست داشته باشید و این عشق رو مرتب به او یاد آوری کنید. فکر نکنید که خودش می فهمد یا باید بداند که دوستش دارید. عشق با ابراز شدن زنده می ماند. این ابراز حس، محبت خودتان را هم عمیق تر می کند.

شنونده خوب
زن ها نیاز به گفتگو و برون ریزی احساسات و حرف هایشان دارند. باید بتوانید به عنوان یک همسر، شانه ای برای اشک های او باشید؛ کسی که می تواند در کنارش پناه بگیرد. او با شما درددل می کند چون شما را دوست دارد. لازم نیست تا زمانی که نخواسته، مشکلاتش را حل کنید. فقط خوب گوش کنید.

خاطره سازی
5سال اول یک ازدواج، بهترین وقت خاطره سازی است. به جرات می توان گفت که زندگی هایی که در این 5سال خاطرات خوش زیادی نداشته باشند، در ادامه خیلی زود از هم می پاشند. دوام و قوام زندگی در این 5سال ایجاد می شود و زوج ها با ساخت خاطرات خوش، پیوندشان را محکم می کنند و اشتراکات تازه ای می سازند. بنابراین، باید بلد باشید که زندگی را خوش بگذرانید. منظورمان این نیست که ریخت و پاش کنید. فقط کافی است به قدر نیاز با هم وقت بگذرانید. وقت گذاشتن برای یکدیگر، تضمین کننده یک ازدواج و خانواده سالم است. از انجام کارها با هم لذت ببرید، از همراهی هم قدردانی کنید، اوقات و خاطره های تان به عنوان یک زوج و یک خانواده را ماندگار کنید. این فرصت طلایی شما برای محبوب بودن نزد همسرتان است.

توانایی دیدن و تحسین کردن
زنان خیلی بیشتر از مردان احتیاج به دیده شدن دارند. تنها در این صورت است که یک زن اطمینان حاصل می کند دوستش دارید. درباره همسرتان، همیشه باید به جزییات توجه کنید. سعی کنید حتی به نکات کوچک دقت کنید. تغییر مدل مو و هماهنگ کردن لباس های جدید را ببینید. ابراز حس هایش با صورت و ظاهر را درک کنید. حواس تان به موقعیت های مهم مانند سالگردها و تعطیلات باشد. برای تهیه یک هدیه متناسب برنامه ریزی کنید. این نشان می دهد حواس تان به او هست.

قدردانی و سپاسگزاری
احترام و قدردانی راه ماندگار کردن عشق است. باید یاد بگیرید برای هر چیز کوچکی، سپاسگزار او باشید. هیچ وقت کارهایی که برای زندگی تان می کند و فداکاری هایش را وظیفه نپندارید. بگذارید بانوی تان بداند که قدر او را می دانید. کوچک ترین لطف های او را حتی یادداشت کنید و به خاطرشان تشکر کنید. به او بگویید تا بداند چقدر برای تان مهم است.

 

موضوعات: ازدواج و رازهای طلایی همسرداری  لینک ثابت




 

ظرفی را که در آن ترشی می اندازید باید از شیشه ضخیم باشد و در ظرف هم محکم بسته شود.شیشه ها را لب به لب پر نکنید، سر ظرف حدود دو سانتیمتر خالی باشد. قبل از بستن در ظرف اطراف لبه آن را به دقت تمیز کنید. شیشه باید به دقت شسته و خشک شود…
بعد از اتمام کار در ظرف را محکم ببندید و بعد شیشه ها را در جای خنک، خشک و تاریک «ترجیحاً یخچال» نگهداری کنید.سیر به ترشی عطر و طعم خاصی می دهد ولی کسانی که سیر دوست ندارند یا از بوی آن وحشت دارند می توانند ترشی ها را با پودر سیر درست کنند یا اینکه اصلاً سیر به کار نبرند…

 

موضوعات: نکات آشپزی و خانه داری  لینک ثابت




 

۱) اگر بخواهیم ژله دو رنگ درست کنیم. یک رنگ را در ظرف ریخته میگذاریم در یخچال تا خودش را بگیرد.

۲) اگر ژله شل بود و در یخچال سفت شد می توانیم دوباره آنرا بجوشانیم و غلیظ کنیم.

۳) برای اینکه میــوه در ته ظرف قرار گیرد ابتدا مقدار کمی ژله همراه میــوه ریخته در یخچال می گذاریم.

۴) در مورد پودینگها حتماً باید در حالت گرم در ظرفهای مورد نظر بریزیم.

۵) پودینگ سریعاً بسته می شود.

۶) نشاسته پودینگها حتماً باید تازه و تمیز باشد.

۷) ظرف تهیه پودینگها باید کمی گود باشد و با حرارت کم تهیه شود که بیرون نپرد.

۸) فرم گرفتن خامه: باید خامه و پودر شکر را مخلوط کرده در فریزر به مدت ۱۲ ساعت بگذاریم و بعد از بیرون آوردن خوب بزنیم تا فرم بگیرد. حالت فرم گرفته حالتی است که جای پرهای همزن در آن باقی بماند.

۹) مهمترین نکته در پودینگها تازه بودن تمام مواد است.

۱۰) در مورد ژله ها و دسرها، حتماً تاریخ مصرف کمپوتها باید مشخص باشد.

۱۱) پودر ژلاتینها کهنه نباشد…

۱۲) دسرها باید حتماً تازه سرو شوند…

۱۳) طریقه بن ماری: یعنی یک ظرف آبگرم را روی حرارت گذاشته و ظرف دسر را به آرامی روی آن قرار داده و هم می زنیم. حرارت نباید زیاد باشد که آبجوش بداخل ظرف دوم برود…

۱۴) اگر ژله دو رنگ یا بیشتر باشد در فاصله زمانی که ژله رنگ اول در یخچال ببندد اگر ژله رنگ دوم کمی سفت شود می توانیم آن را گرم کرده و روی ژله اولی بریزیم و بقیه رنگ ژله ها را هم به همین طریق گرم کنیم و روی ژله ها بریزیم…

۱۵) تزئین ژله و دسرهائی که برای سفت شدن در یخچال قرار می گیرند، همواره بعد از بیرون آوردن از یخچال باید انجام گیرد…

۱۶) از آنجا که تهیه دسر و ژله ها چندین بار تمیرن شده اند، توجه داشته باشید که مواد را دقیقاً به همان میزان که گفته شده است استفاده کنید…

۱۷) دستور تهیه خامه فرم گرفته: ۲۰۰ گرم خامه را با ۱۰۰ گرم پودر قند مخلوط کرده و به مدت ۱۲ ساعت در یخچال می گذاریم. سپس با همزن به مدت ۳ تا ۴ دقیقه می زنیم تا شکل بگیرد بطوریکه اگر روی آن با چنگال خط بکشیم جای خطها باقی بماند…

موضوعات: نکات آشپزی و خانه داری  لینک ثابت





▪ میوه هایی که برای مربا در نظر می گیرید ، سالم و بدون لک بوده و زیاد رسیده نباشند …

▪ در صورتی که شکر تمیز نبوده و رنگ آن زرد است ، می توانید برای هر یک کیلو شکر، یک عد سفیده تخم مرغ را با چنگال خوب به هم بزنید و آن را به شربت در حال جوش اضافه کرده ، از صافی ظریف رد کنید تا رنگ آن سفید و شفاف شود …

▪ برای این که مربای مورد نظرتان نرم و لطیف شود ، حتماً میوه ها را قبل از اضافه کردن به شکر، بپزید ، زیرا شکر باعث سفت شدن پوست میوه می شود …

▪ شربت مربا را آن قدر بجوشانید تا قوام بیاید ، یعنی اگر مقداری از مربا را در نعلبکی بریزید و با یک قاشق وسط آن خطی بکشید ، دو قسمت کاملاً جدا به وجود بیاید …

▪ همیشه برای یک کیلو میوه ی ترش ، یک کیلو شکر و برای یک کیلو میوه ی شیرین ، ۷۵۰ گرم شکر در نظر بگیرید …

▪ هیچ وقت مربای گرم را در شیشه نریزید . صبر کنید تا خنک شود …

▪ برای جلوگیری از شکرک زدن مربای میوه های شیرین از آبلیمو استفاده کنید . علت شکرک زدن مربا، جوشیدن بیش از حد آن است. در این شرایط بهتر است یک تا دو فنجان آب جوش به آن اضافه کرده، بگذارید ۴ ۳ جوش بزند. سپس کمی آبلیمو به آن اضافه کنید تا شکرک مربا برطرف شود …

▪ ممکن است مربا بعد از مدتی کپک بزند. در این شرایط شربت مربا به اندازه کافی ، قوام نیامده است. برای برطرف کردن این مشکل باید مقداری شکر به مربا اضافه کرده، بگذارید کمی بجوشد . فراموش نکنید در صورتی می توانید این کار را انجام دهید که مقدار کپک آن کم باشد و ترش نشده باشد …

- همیشه، آبلیمو را ۱۵ -۱۰ دقیقه قبل از برداشتن ظرف مربا از روی حرارت به آن اضافه کنید .

▪ ظرفی را که برای پخت مربا استفاده می کنید ، باید لعابی باشد ، به جز مربای به که بهتر است درظرف مسی پخته شود.

▪ موقع پخت مربا در قابلمه را باز بگذارید تا رنگ آن تغییر نکند ، به جز مربای به که باید حتماً در ظرف را بگذارید تا رنگ آن سرخ ارغوانی شود .

 

موضوعات: نکات آشپزی و خانه داری  لینک ثابت





● مواد لازم برای تهیه میوه خشک:
▪ میوه دلخواه
▪ آب لیمو نصف لیوان
▪ آب نصف لیوان
▪ پارچه ململ

● طرز تهیه:
سینی توری را از فر خارج و فر را روی پایین ترین درجه تنظیم کنید. ..میوه ها را خوب بشویید و برش های تقریبا نازک بزنید. هر نوع ساقه، دانه را خارج کنید و میوه های توتی مانند انگور را نصف کنید. میوه های بزرگ تری مانند سیب و هلو را حلقه، حلقه برش بزنید. آب و آب لیمو را با هم مخلوط و میوه ها را به این مایه آغشته کنید تا اسید لیمو به حفظ طبیعی رنگ میوه کمک کند… سینی توری را با پارچه بپوشانید و میوه ها را بچینید. سینی را درون فر قرار دهید و در فر را کمی باز بگذارید تا هنگام خشک شدن بخار خارج شود. بگذارید میوه بین ۴ الی ۱۲ ساعت در فر بماند و هر چند بار سینی را بچرخانید. هنگام آماده شدن، میوه شکل خشک و یا چرمی مانند پیدا خواهد کرد…

 

موضوعات: نکات آشپزی و خانه داری  لینک ثابت




پیش بینی بد دهنی علیه مسلمانان


لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَذًى كَثِيرًا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ ﴿۱۸۶ آل عمران﴾
« و از کسانيکه پيش از شما به آنها کتاب داده شد و از مشرکين بد دهنی های زيادی را خواهيد شنيد. اگر افراد استواری باشيد و رهنمودهای دين را بکار گيريد اين يکی از آن مسائل سختی خواهد بود که خواهيد ديد».


آيه پيش بينی می کند که مسلمانان از يهوديان، مسيحيان و ماترياليستها بد دهنی های زيادی را خواهند شنيد. امروز با وجود اينکه 1400 سال از اين آيه گذشته، و در اين دوران انسان خيلی پيشرفتهای چشمگير در زمينه های مختلف داشته، و خيلی چيزها عوض شده، و همه شعار آزادی انديشه و احترام به انديشه و تغيير و تحول و غيره می دهند، ولی بد دهنی های اين تيپ افراد چنانکه آيه پيش بينی کرده همچنان به قوت خود باقی است و اين پيش بينی قرآن درست درآمده است. در کشورهائی که هر کسی می تواند هر چه خواست بگويد و هر چه خواست بنويسد، بد دهنی های اين تيپ افراد خيلی زياد است. مثلاً در کشور سوئد که راديوهای محلی زياد است و ماترياليست ها برنامه دارند، وقتی از اسلام حرفی می زنند، تهمت و ناسزا و واژه های خاص فرهنگ خودشان، خيلی زياد می گويند.

موضوعات: معجزات پیش بینی ها در قرآن  لینک ثابت





غلامی را نزد عمر آوردند، غلام، مولاي خود را کشته بود، عمر دستور داد او را بکشند. امیرالمومنین علیه السلام از قضیه خبردار گردیده

غلام را به حضور طلبید و به او فرمود: آیا مولایت را کشته اي؟

غلام: آري.امیرالمومنین علیه السلام: چرا؟

غلام: با من عمل خلاف نمود.

علی علیه السلام از اولیاي مقتول پرسید؛ آیا کشته خود را به خاك سپرده اید؟

گفتند: آري.

فرمود: چه وقت؟

گفتند: همین الان.

حضرت امیر به عمر رو کرده و فرمود: غلام را بازداشت کن و او را عقوبت نده و به اولیاي مقتول بگو پس از سه روز دیگر بیایند.

چون پس از سه روزه آمدند، علی علیه السلام دست عمر را گرفت و به اتفاق اولیاي مقتول به جانب گورستان رهسپار شدند، و چون به قبر آن مرد رسیدند، آن حضرت به اولیاي مقتول فرمود: این قبر کشته شماست؟ گفتند: آري.

فرمود: آن را حفر کنید! آن را حفر کردند تا به لحد رسیدند آنگاه به آنان فرمود: میت خود را بیرون بیاورید، آنها هر چه نگاه کردند جز کفنمیت چیزي ندیدند. جریان را به آن حضرت عرضه داشتند.

امیرالمومنین علیه السلام دوبار تکبیر گفت و فرمود: به خدا سوگند نه من دروغگو هستم و نه کسی که به من خبر داده است، شنیدم ازرسول خدا صلی الله علیه و آله که فرمود: هر کس از امتم که کردار قوم لوط را مرتکب شود، پس از مردن سه روز بیشتر در قبر نمی ماند و زمین او را به قوم لوط که به عذاب الهی هلاك شدند می رساند، و در روز قیامت با آنان محشور می گردد.

موضوعات: قضاوت های امام علی علیه السلام  لینک ثابت





ام قیان، زنی پاکدامن بود، او در زمان خلافت امیر مومنان علی علیه السلام زندگی می کرد. روزي مردي از اصحاب حضرت علی به نزد ام قیان رفته وي را افسرده خاطر دید، از او سبب پرسید؛ وي گفت: کنیزي آزاد شده داشته ام از دنیا رفته او را دفن نموده ام و زمین دوبار او را بیرون انداخته است. پس نزد امیرالمومنین علیه السلام رفته و او را از ماجرا خبر دادم. آن حضرت فرمود: زمین یهودي و نصرانی را در خود نگه می دارد چگونه آن زن را نمی پذیرد. علتی جز این ندارد که بندگان خدا را به عقوبت خداوند یعنی آتش عذاب نموده است. سپس فرمود:

اما اگر مقداري از خاك قبر مسلمانی در قبرش ریخته شود، آرام می گیرد، و چون چنین کردند قرار گرفت. ا مقیان می گوید: من از حال زن پرسش نمودم معلوم شد که او زنی بدکاره بوده و فرزندانی که از راه زنا زاییده در تنور آتش انداخته، سوزانده است.

 

موضوعات: قضاوت های امام علی علیه السلام  لینک ثابت





جوانی نزد عمر رفت و میراث پدر را از او طلب کرد و اظهار داشت که او هنگام فوت پدرش در مدینه کودکی بوده است. عمر بر او فریاد زد و او را دور نمود. جوان از نزد عمر بیرون رفت و از دست او تظلم می کرد. اتفاقا حضرت امیر علیه السلام به جوان رسید و چون از قضیه آگاه شد به همراهان خود فرمود: جوان را به مسجد جامع بیاورید تا خودم در ماجرایش تحقیق کنم.

جوان را به مسجد بردند. علی علیه السلام از او سوالاتی کرد و آنگاه فرمود: چنان درباره شما حکم کنم که خداوند بزرگ به آن حکم نموده و تنها، برگزیدگان او بدان حکم می کنند سپس بعضی از اصحاب خود را طلبیده به آنان فرمود: بیایید و بیلی نیز همراه بیاورید، می خواهیم به طرف قبر پدر این کودك برویم. چون رفتند، آن حضرت به قبري اشاره کرد و فرمود: این قبر را حفر کنید و ضلعی از اضلاع بدن میت را برایم بیاورید، و چون آوردند حضرت آن را به دست کودك داد و به وي فرمود: این استخوان را بو کن. کودك از استخوان بو کشید، ناگهان خون از دو سوراخ بینی او جاري شد، علی علیه السلام به کودك فرمود: تو پسر این میت هستی.

عمر گفت: یا علی! با جاري شدن خون، مال را به او تسلیم می کنی؟

حضرت فرمود: این کودك سزاوارترست به این مال از تو و از سایر مردم و آنگاه به حاضران دستور داد استخوان را بو کنند، و چون بو کشیدند، هیچ گونه تاثیري در آنها نگذاشت و دوباره کودك از آن بو کشید و خون زیادي از بینی او خارج شد، پس مال را به کودك تسلیم نمود و فرمود: به خدا سوگند نه من دروغگو هستم و نه آن کسی که این اسرار را به من آموخته است.

 

موضوعات: قضاوت های امام علی علیه السلام  لینک ثابت





پیرمردي از بکر بن وائل نقل می کند: در جنگ صفین با حضرت علی علیه السلام بودم عمروبن عاص را دیدم که از میان لشکر دشمن پارچه سیاهی بر سر نیز هاي کرده و آن را بلند نمود. گروهی از مردم گفتند: این پرچمی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله براي عمرو بسته (یعنی او بر حق است)، این گفتار بین مردم پیچید تا به گوش حضرت علی علیه السلام رسید. آن حضرت به مردم فرمود: می دانید داستان

این پرچم چیست؟ داستانش این است که رسول خدا آن را براي عمرو بست، و آنگاه فرمود: کیست که این پرچم را بگیرد و به شرایطش عمل نماید. عمرو پرسید؛ شرایطش چیست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: یک شرطش این است که با آن به جنگ مسلمانان نروي، و دیگر آن که از جهاد با کفار فرار نکنی. عمرو آن را گرفت و به هیچ کدام از آن دو شرط عمل نکرد به خدا سوگند هم با آن از جنگ مشرکین گریخت، و هم امروز به جنگ مسلمانان آمد، قسم به خدائی که مردم را آفریده، و دانه را شکافته، این گروه هرگز اسلام نیاورده اند،
ولیکن بناچار اسلام را بر زبان جاري نموده و کفر را پنهان کرده اند و هر وقت که یارانی براي خود بیابند باز همان دشمنی که با ما داشته اند
اظهار خواهند نمود الا اینکه آنان در صورت ظاهر، نماز را ترك نکرده اند.

موضوعات: قضاوت های امام علی علیه السلام  لینک ثابت





مردي با جویریه بن عمر بر سر ماده اسبی با هم نزاع می کردند، هر کدام، آن را از خود می دانست.علی علیه السلام فرمود: گواه بیاورید؟

گفتند: نه. پس به جویریه فرمود: اسب را به این مرد بده!

جویریه گفت: یا امیرالمومنین! بدون گواه؟

علی علیه السلام فرمود: من به تو از خودت آگاهترم، آیا فراموش کرده اي رفتار جاهلانه ات را در عصر جاهلیت. و حضرت او را از کردارش خبر

داد. (بحار، ج 41 ، ص 288 . گرچه اخبار این فصل مرسله هستند، ولی تعجب ندارد که آن اعمال حیرت آور از آن شخصیت نامتناهی سر

زده باشد، و به همین جهت بوده که پاره اي از مردم آن حضرت را خداي خود دانسته اند. و خود آن حضرت آنان را با آتش سوزانده است)

دختری که به زنا متهم شد
در خرائج راوندي است که نه یا ده برادر در قبیله اي عرب زندگی می کردند و تنها یک خواهر داشتند که بسیار به او علاقه مند بودند، آنان

به خواهر گفتند: هر چه خداوند به ما روزي می دهد نزد تو می سپاریم و تو ازدواج نکن؛ زیرا به غیرت ما نمی گنجد که تو ازدواج نمایی،

خواهر با آنان موافقت کرد و به خدمتگزاري آنان پرداخت. برادران نیز خواهر را گرامی می داشتند، تا این که روزي خواهر پس از پاکی از

عادات ماهیانه براي غسل نمودن بر سر چشمه آبی رفت و در میان آب نشست، اتفاقا زالویی در جوف او داخل شد و پس از مدتی زالو بزرگ

شده و شکم زن بالا آمد، برادران پنداشتند که خواهر آبستن شده و به آنان خیانت کرده است، تصمیم گرفتند او را بکشند، ولی بعضی از

آنان ممانعت کرده، گفتند: او را نزد علی بن ابیطالب می بریم، خواهر را نزد علی علیه السلام برده و ماجرا را شرح دادند.

امیرالمومنین: طشتی پر از لجن برایم بیاورید! و به زن دستور داد میان طشت بنشیند و در آن حال زالو از جوف زن بیرون آمد و در میان

طشت قرار گرفت. برادران چون این تدبیر و علاج حیرت آور بدیدند، گفتند: یا علی! تو پروردگار ما هستی و تو غیب می دانی! امیرالمومنین

علیه السلام آنان را از این گفتار، منع نموده و به آنها فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله از طرف خداوند به من خبر داده که این قضیه در

این ماه و در این روز و در این ساعت، واقع خواهد شد.

سرزمین کربلا
ابوجحیفه، می گوید: عروه بارقی نزد سعید بن وهب آمد و از او جریانی را که دیده بود سوال نمود و من گفتارشان را می شنیدم، سعید گفت:

مخنف بن سلیم مرا به نزد علی علیه السلام فرستاد و من در کربلا خدمت آن حضرت رسیدم پس دیدم با دست به زمین کربلا اشاره نموده

و می فرماید: اینجاست، اینجاست.

مردي به آن حضرت گفت: یا امیرالمومنین اینجا چه می شود؟

فرمود: اینجا بارهاي آل محمد صلی الله علیه و آله فرود می آید، پس واي به حال ایشان از شما! و واي به حال شما از ایشان! مردي پرسید

مقصودتان چیست یا امیرالمومنین؟!

فرمود: واي به حال ایشان از شما که آنان را می کشید، و واي بر شما از ایشان که خداوند شما را به سبب کشتن آنان به دوزخ می برد.

 

موضوعات: قضاوت های امام علی علیه السلام  لینک ثابت





روزی دو نفر برای طرح دعوا وحل اختلاف نزد ( ابن ابی لیلی ) قاضی معروف آمدند ، یکی از آنها دیگری را نشان داده و گفت : این مرد کنیزی به من فروخته است که پاهایش فاقد مو می باشد ومن گمان می کنم از روز اول بدن او مو نداشته است و این موضوع مرا نگران کرده است . آیا این عیب است و من می توانم بخاطر آن معامله را فسخ کنم ؟
( ابن ابی لیلی ) که تا آن موقع با چنین مساءله ای روبرو نشده بود و حکم آن را نمی دانست بهانه ای پیش کشیده گفت : مهم نیست مردم معمولا موهای بدن را برای پاکیزگی و نظافت می گیرند بنابراین عاملی برای ناراحتی شما وجود ندارد .
مدعی که احتمال می داد آقای قاضی از حکم اصلی مساءله بی خبر است و به همین جهت طفره می رود ، گفت : من کار با این حرفها ندارم بالاخره این موضوع عیب محسوب می شود یا نه ؟ و اگر عیب است ، بفرمائید ، وگرنه مرخص می شوم .
در این موقع قاضی دست خود را روی شکم گذارده گفت : فعلا دچار درد شدم اجازه بفرمائید لحظه ای دیگر بر می گردم . بلافاصله از جا حرکت نمود از در دیگری بیرون رفت و خود را به عالم بزرگوار ( محمد بن مسلم ) رساند و گفت : راءی امام درباره چنین مساءله چیست ؟
محمد بن مسلم گفت : عین این مساءله را نمی دانم ولی از امام باقر علیه السلام شنیدم که فرمود : ( هر چیز طبیعی که کم یا زیاد شود عیب محسوب می شود . ) ابن ابی لیلی گفت : همین بس است . و بی درنگ به محکمه برگشت وبه طرفین شکایت اعلام کرد که اگر مشتری مایل باشد می تواند معامله را به واسطه عیبی که در کنیز است فسخ نماید .


محمد بن مسلم با توجه به شخصیت ارزنده علمی و معنوی که داشت ، فوق العاده مورد توجه و علاقه پیشوای ششم بود و همواره از حمایت و پشتیبانی کامل آن امام بزرگ برخوردار بود .
روزی به امام صادق علیه السلام گزارش رسید که ( ابن ابی لیلی ) در یک جریان قضائی شهادت محمد بن مسلم را رد نموده است و گواهی او را نپذیرفته است .
این موضوع برای امام گران آمد و سخت ناراحت شد ( ابوکهمش ) می گوید : به محضر امام صادق علیه السلام شرفیاب شدم ، فرمود : شنیده ام محمد ابن مسلم نزد ابن ابی لیلی شهادت داده واو شهادت محمد بن مسلم را رد کرده است ؟
گفتم : بلی . فرمود : وقتی که به کوفه رفتی نزد ابن ابی لیلی برو و بگو سه مساءله از تو می پرسم پاسخ آنها را از تو می خواهم ولی به شرط آن که جواب مساءله را با قیاس ویا نقل از قول فقها و محدثان ندهی . آنگاه سه مساءله زیر را از او بپرس . هنگامی ابن ابی لیلی از پاسخ مسائل عاجز ماند چنین بگو :
جعفر بن محمد می گوید : ( به چه علت شهادت شخصی را که به احکام خدا و روش و دستور صلی الله علیه و آله از تو داناتر وعالم است رد کرده ای ؟ )
( ابوکهمش ) می گوید : وقتی وارد کوفه شدم پیش از آنکه به خانه ام بروم نزد ( ابن ابی لیلی ) رفتم و گفتگوی زیر بین من و او رد و بدل شد .
گفتم سه سؤ ال از تو دارم ولی خواهش می کنم پاسخ مرا با قیاس یا از زبان فقها و محدثانند ندهی بلکه راءی و نظر خود را بگو .
سؤ ال اول : بگو راءی شما درباره شخصی که در دو رکعت اول نماز واجب شک کرده است چیست ؟
ابن ابی لیلی مدتی سر به پائین انداخت آنگاه سر بلند کرده گفت : عقیده فقها در این باره گفتم از اول با تو شرط کردم که پاسخ مرا از قول دیگران نقل نکنی گفت : من خودم در این باره چیزی نمی دانم .
گفتم : خیلی خوب پاسخ سؤ ال دوم را بگو؛ کسی که بدن یا لباسش با بول نجس شده ، لباس و بدن خود را چگونه باید بشوید ؟
وی مدتی به فکر فرو رفت و پس از مدتی سر برداشت و گفت : فقهای ما در این باره فرموده اند . . .
گفتم : من با شما شرط کردم قول دیگران را نقل نکنی نظر و راءی خود را بگویی .
گفت : من شخصاً در این باره چیزی نمی دانم .
گفتم : اشکالی ندارد سؤ ال سوم را پاسخ بده ؛ شخصی هنگام ( رمی جمره ) به جای هفت سنگ شش سنگ زده و سنگ هفتم به هدف اصابت نکرده است تکلیف این شخص چیست ؟
قاضی باز به فکر فرو رفت آنگاه سر برداشت و خواست بگوید فقهای ما . . . گفتم : شرط خود را فراموش مکن . گفت متاءسفانه در این باره چیزی نمی دانم . من که منتظر چنین جوابی و اعترافی بودم گفتم : ( جعفر بن محمد صلی الله علیه و آله به وسیله من به تو پیغام داده که شهادت شخصی را که به احکام خدا و روش و دستور پیامبر از تو داناتر و آگاه تر و عالم تر است چرا رد کرده ای ؟ ) گفت : کدام شخص ؟
گفتم : محمد بن مسلم .
گفت : شما را به خدا سوگند این سخن جعفر بن محمد است ؟
گفتم : به خدا سوگند این عین سخن جعفر بن محمد صلی الله علیه و آله است .
( ابن ابی لیلی ) وقتی این سخن را شنید فردی را به سراغ محمد بن مسلم فرستاد واو را به دادگاه دعوت کرد و پس از ادای مجدد شهادت گواهی او را پذیرفت .

 

موضوعات: داستان های علما  لینک ثابت




یکی از علمای تهران با اتوبوس به یکی از شهرهای اطراف تهران مسافرت می کرد و تصادفاً با جوان ژیگول به ظاهر آراسته ای ( که در همان شهری که آن عالم به آنجا مسافرت می کرد ساکن بود و شغل او هم تجارت میوه بود ) در یک صندلی نشسته بود ، در بین راه آن جوان از آن عالم می پرسد که ( خدمات روحانیت به جامعه چیست ؟ )
آن عالم در پاسخ او مقداری صحبت می کند ، در اثنای صحبت باربند اتوبوس پاره می شود جعبه های زیادی که پر از میوه بودند و متعلق به آن جوان بود که از تهران خریده و برای فروش به محل خود می برد از بالای اتوبوس به روی زمین افتادند ؛ البته پیداست که تمام جعبه ها شکسته و میوه ها در وسط بیابان پراکنده شده است .
اتوبوس توقف نمود آن جوان بیچاره که با دیدن این منظره خود را باخته بود و گویا تمام سرمایه کارش همان میوه ها بوده ، فوراً از ماشین پیاده شد تا میوه ها را جمع آوری کند ولی آن همه میوه که در آن بیابان پراکنده شده بود حداقل نصف روز وقت لازم دارد که تا یک نفر بتواند آنها را جمع آوری کند اما در عین حال آنچه که آن جوان را شدیداً متاءثر کرده بود این بود که دید مسافرین اتوبوس از زن ومرد برای خوردن آن میوه ها مثل ملخهای گرسنه هجوم آوردند و آنچه آن جوان بیچاره فریاد زد که بر من ترحم کنید این میوه ها تمام هستی و سرمایه من است ، ابداً در مسافرین اثر نکرد .
آن عالم و دانشمند با دیدن این منظره از ماشین پیاده شد و با عجله خود را به جلو جمعیت رسانید و با صدای رسا ، رو به مسافرین کرده فریاد زد؛ مردم شما مسلمانید خوردن این مال حرام است با خوردن این میوه ها این جوان را از هستی ساقط نکنید از خدا شرم نمایید و از روز حساب و قیامت بترسید .
خلاصه آن مرد عالم پس از آنکه مختصری آثار شوم خوردن مال حرام را از نظر دین مقدس اسلام بیان نمود مسافرین را از آن عمل منصرف کرد و همگی با کمال شرمندگی به عقب برگشتند ، آن مرد عالم فریاد زد مردم خدمت به مسلمان نزد خداوند اجر و ثواب دارد ، که کمتر عمل مستحبی از نظر ارزش به پایه آن می رسد ، بیایید برای خدا همگی به این جوان کمک کنید و میوه های پراکنده او را از بیابان جمع آوری کنیم .
به دنبال این سخن تمام مسافرین با کمال مراقبت مشغول جمع آوری میوه های پراکنده شدند و پس از چند دقیقه تمام میوه ها جمع آوری گردید و در میان جعبه ها پر شد و در جعبه ها را بستند و به روی اتوبوس قرار دادند سپس مسافرین هر کس روی صندلی خود قرار گرفته ماشین حرکت کرد .
پس از مقداری راه پیمودن آن عالم روحانی به جوانی که صاحب میوه بود و در کنار همان عالم نشسته بود ، رو کرد و گفت : ( رفیق یک قسمت از خدمات روحانیت به اجتماع از همین قبیل است که الان مشاهده کردی که نه تنها این جانب مسافرین را از خوردن میوه ها منصرف کردم بلکه آنها را واداشتم تا در جمع آوری آن هم به شما کمک کنند ) ، آن جوان با شنیدن این سخن از سؤ ال و پرسش قبلی پشیمان شد واز عمل آن مرد عالم صمیمانه تشکر کرد .

موضوعات: داستان های علما  لینک ثابت





( احمد بن داوود ) در علم ( فقه ) و ( کلام ) و ( ادبیات ) سرآمد دانایان وعلماء عصر خود بود چون در سال 204 ه ق ( ماءموران ) به بغداد آمد ، به ( یحیی بن اکثم ) قاضی گفت : چند تن از فضلای معاصر را در نظر بگیر و انتخاب کن که مصاحب و همنشین من باشند ، یحیی بیست تن را در نظر گرفت ؛ که ابن ابی داود هم از آنها بود . ماءمون گفت : این عده زیاد است ، یحیی ده تن از آنها را انتخاب کرد .
ماءمون گفت : پنج تن را انتخاب کن ، یحیی ده تن از آنها را انتخاب کرد که ابن داود از آنها بود خلیفه پس از آنکه به مراتب عقل و فضل و علم احمد پی برد ، به برادرش ( معتصم ) وصیت کرد که پس از من احمد را از دست مده و از راءی او در کارهای ظاهر و باطن خود سر مپیچ ؛ بنابراین معتصم در زمان خود او را قاضی القضات و یحیی را معزول نمود .
احمد بن ابی داود به اندازه ای در وجود معتصم نفوذ داشت و دخیل کارهای او و محرم بود که بارها از روی خوش نفسی و قانون شناسی از اجرای اوامر و احکام ناروای معتصم جلوگیری کرد .
( ابن خلکان ) می گوید : مردی را پیش معتصم آوردند نخست او را عتاب کرد سپس امر کرد سفره خون ( نطع ) را گسترده تا سر او را ببرند احمد بن ابی داود گفت : یا امیر ! حجت برای کشتن این مرد تمام نیست در کشتن او شتاب مکن ؛ زیرا که مظلوم است . معتصم تاءمل کرد . ابن ابی داود می گوید : در آن حال من از نگاهداری بول در زحمت و فشار بودم ، لیکن دیدم اگر آنی غفلت کنم و غیبت نمایم آن بیچاره را خواهند کشت . ناچار حرکت نکردم ولی لباسهای خود را زیر پا جمع کردم و خود را از آن زحمت و رنج خلاص دادم و آن مرد از خطر مرگ رهایی یافت و سفره را برچیدند . برخواستم که بروم خلیفه گفت : مگر به روی آب نشسته بودی چرا لباسهایت تر شده ؟ !
ماجرا را گفتم معتصم خندیده گفت : احسنت بارک اللّه علیک ؛ سپس خلعتی با صد هزار درهم به من انعام ک

 

موضوعات: داستان های علما  لینک ثابت





خواص رازیانه را میشناسید؟

- ﺍﺛﺮ ﺯﯾﺎﺩ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﯼ ﺷﯿﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻧﺎﻥ ﺷﯿﺮﺩﻩ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﺪﯾﻦ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺩﻡ ﮐﺮﺩﻩ ﯼ ﺭﺍﺯﯾﺎﻧﻪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩ.
- ﻧﻔﺦ ﻭ ﮔﺎﺯ ﻣﻌﺪﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﻣﯽ ﺑﺮد.
- مفید برای اختلالات پریود و پریود دردناک
- ﺍﯾﻦ ﮔﯿﺎﻩ ﮐﻪ ﺍﺩﺭﺍﺭﺁﻭﺭ ﺍﺳﺖ، ﺑﺎ ﺗﮑﺮﺭ ﺍﺩﺭﺍﺭ ﺳﻤﻮﻡ ﺑﺪﻥ ﺭﺍ ﺩﻓﻊ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
-اثرات خوبی روی شادابی و شفافیت و از بین بردن لکه های پوستی دارد.
-در رفع چین و چروک بسیار موثر است.
-مفید برای عفونت های زنان،سوزش و…
- ﺭﺍﺯﯾﺎﻧﻪ ﻣﻐﺰ ﺭﺍ ﻓﻌﺎﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .
- ﺭﯾﺸﻪ ﺭﺍﺯﯾﺎﻧﻪ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﮐﻮﻣﺎﺭﯾﻦ Coumarin ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ . ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺩﻩ ﺭﻗﯿﻖ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺧﻮﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺒﺘﻼ‌ ﺑﻪ ﺗﺼﻠﺐ ﺷﺮﺍﺋﯿﻦ ﯾﺎ ﺍﻧﺴﺪﺍﺩ ﺭﮔﻬﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﺯ ﺟﻮﺷﺎﻧﺪﻩ ﺭﯾﺸﻪ ﺭﺍﺯﯾﺎﻧﻪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﻨﺪ - ﺩﺭﺩﻫﺎﯼ ﻣﻔﺎﺻﻞ ﺭﺍ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ -ﻣﺼﺮﻑ ﺭﺍﺯﯾﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﻏﺬﺍ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻟﺘﻬﺎﺏ، ﺍﺧﺘﻼ‌ﻻ‌ﺕ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺳﻦ ﻭ ﭘﯿﺮﯼ ﭼﺸﻢ ﻣﺤﺎﻓﻈﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
-موها را تقویت میکند،مانع ریزش مو میشود،به بدن آرامش میدهد و حافظه را تقویت میکند.
طرز استفاده از رازیانه:
دم کرده:یک قاشق چایخوری رازیانه را کوبیده+یک لیوان آب جوش/10مین دم کنید.
دم کرده برگ رازیانه:
30گرم برگ رازیانه+یک لیتر آب جوش/10مین دم کنید -مقوی اعصاب بوده و هضم غذا را سریع میکند.
ﻫﺸﺪﺍﺭﻫﺎ :ﺭﺍﺯﯾﺎﻧﻪ ﭼﻮﻥ ﮔﺮﻡ ﺍﺳﺖ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﺮﻡ ﻣﺰﺍﺟﻬﺎ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﺎ ﺳﮑﻨﺠﺒﯿﻦ ﻣﯿﻞ ﮐﻨﻨﺪ.ﺯﯾﺎﺩﻩ ﺭﻭﯼ ﺩﺭ ﻣﺼﺮﻑ ﺭﺍﺯﯾﺎﻧﻪ ﻣﻌﺪﻩ ﺭﺍ ﺳﺴﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﺗﺸﻨﺞ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ.

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




ریواس


یکی از خورش های بهاری است،برای تمام اعضای بدن،ماده غذایی بسیار ممتازی شمرده میشود و اثر شگفت انگیز و معجزه آسایی دارد.
برای تقویت معده و کبد مفید است.
برای بیماران تب دار و بی اشتها مفید بوده.
ریواس اثر ملین داشته و اشتهاآور است و برای افزایش اشتها و یبوست مفید می باشد.
ریواس،مقوی قلب و اعصاب بوده و برای درمان بواسیر مفید است.
این گیاه دارای مقدار پتاسیم خوبی است و در کنترل فشارخون نقش موثری دارد.
به دلیل محتوای اگزالات بالا،کسانیکه سابقه سنگ کلیه اگزالاتی دارند باید در مصرف آن دقت کنند.
مفیدترین طریقه مصرف آن،مصرف آب ریواس همراه با آب هویج،کرفس،خیار و سیب میباشد.

 

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




سیر و پیاز
مصرف سیر و پیاز بیشتر یکی از ساده ترین روش های مقابله با آرتروز است.

کسانیکه سبزیجات بیشتری مصرف میکنند کمتر در معرض آرتروز قرار میگیرند.
این سبزیجات به ویژه شامل سیر،پیاز،موسیر،پیازچه و تره فرنگی میباشد.

آلیسین موجود در این سبزیجات خواص ضدالتهابی دارد و برای همین هم مانند یک محافظ جلوی آسیب دیدگی مفاصل را می گیرد.

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




کاهو به لحاظ درمانی فوق العاده،سرشار از نمک های معدنی با خاصیت قلیایی است،به همین سبب خون را تصفیه میکند.
آب کاهو،خنک و شادابی بخش است و میزان فراوانی منیزیم در آب آن سبب تقویت بافت عضلانی،اعصاب و مغز میشود.
استفاده از کاهو به علت داشتن املاح فراوان بخصوص منگنز و روی برای جلوگیری از ریزش و سفید شدن مو مفید است.
هرچه کاهو سبزتر باشد،ویتامین بیشتری دارد،لذا برگ های بیرونی کاهو ارزش خوراکی بسیار دارد.
سلولز موجود در کاهو حجم مواد داخل روده و حرکات روده را افزایش میدهد که این امر درمان یبوست را آسان میکند.
کاهو موجب افزایش گلبول های قرمز خون شده و آهن موجود در آن برای درمان کم خونی مفید است.

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت





پیش بینی رفتن به فضا

معجزات علمی قران - وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ ۖ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ(29:22)


«شما نه در زمين و نه در فضا هيچکدام نميتوانيد اراده خدا را شکست بدهيد».
معنی ضمنی و تلويحی آيه اين است که انسان روزی به فضا خواهد رفت و در فضا خواهد بود، که فعلاً تحقق يافته است.

 

موضوعات: معجزات پیش بینی ها در قرآن  لینک ثابت




پیش بینی آلوده شدن محیط

ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ(30:41)
«از کارهای مردم در دريا و خشکی فساد ايجاد خواهد شد».

در زبان عربی وقـتی بخواهـنـد اتـفـاق افـتـادن قـطـعی و محـتـوم کاری در آينده را بيان کنند از جمله از فعـل گذشته استفاده می کنند (که گوئی اتفاق افتاده است). به اين خاطر اين آيه مـسـئـلـه ای مربوط به آينده را با فعـل گذشته بيان نموده است.
نکته آيه: عملکردهای انسان در آينده (يعنی در زمان ما و آيندگان) در دريا و خشکی آلودگی ايجاد خواهد کرد:
اين پيش بينی قـرآن فعلاً تحقـق پيدا کرده است. و آلودگی محيط چيزی است که هـمـه با آن آشـنـائی داريم.

 

موضوعات: معجزات پیش بینی ها در قرآن  لینک ثابت




ایران جزو دو کشور اصلی وارد کننده ی سیگار قاچاق!!!

کشور ایران جزو دو کشور اصلی وارد کننده ی سیگار قاچاق در دنیاست. شرکت های آمریکایی و اسرائیلی در بازار دخانیات ایران با یکدیگر رقابت دارند.
سالانه سیزده هزار میلیارد تومان یعنی بیش از یارانه چهار ماه کشور هزینه صرف قاچاق سیگار می شود.
نیکوتین موجود در سیگار به وسیله کشیدن وارد ریه می شود، که در عرض ۶ ثانیه به مغز می رسد، که بعد از مدت زمانی فرد را دچار اعتیاد به نیکوتین می کند.
آمار قربانیان استعمال دخانیات روز به روز در جهان افزوده می شود. در هر ۶ ثانیه در دنیا یک نفر در اثر استفاده از سیگار جان می دهد.
این آمار در کشورمان روزانه دویست نفر و سالانه هفتاد و سه هزار نفر بر اثر سیگار می میرند.
درحالی که در مقایسه با مرگ و میر جاده ای که بیست هزار نفر است، خیلی بیشتر می باشد.
به گفته ی مسئولین این آمار ناشی از مصرف دخانیات تا ده ساله آینده به دویست هزار نفر در سال خواهد رسید!
طبق کمترین آمار دوازده میلیون سیگاری در کشور وجود دارد.
و اما بحث مهم دیگر استفاده از قلیان می باشد، که متاسفانه خانم ها و قشر مذهبی را هدف گرفته!
هر قلیان معادل ۲۰ تا ۵۰ نخ سیگار ضرر دارد، در مواردی حتی تا ۲۰۰ نخ سیگار برابری دارد.
دود سیگار حاوی چهار هزار ماده ی سمی است در حالی که در قلیان به هفت هزار ماده ی سمی می رسد.
مواد شیمیایی که در ساخت تنباکو قلیان مورد استفاده قرار می گیرد دارای فلزات سنگینی است که موجب بیماری در کبد و کلیه می شود.
استفاده ی مشترک از شلنگ و دهانی قلیان موجب انتقال بیماری های واگیر داری همچون سل و هپاتیت است.
افرادی که از طریق کشیدن قلیان دچار بیماری سرطان می شوند، درمان شیمی درمانی به دلیل آن که بدن در مقابل مواد شیمیایی مقاوم شده کمتر جواب می دهد.

پیامبر (ص) فرمودند:
سَيَأتي زَمانٌ عَلى اُمَّتي يأكُلونَ شَيئا اسْمُهُ البَنجُ ، أنا بَريءٌ مِنهُم و هُم بَريئُونَ مِنّي ؛ [ مستدرك الوسائل ، ج ۱۷ ، ص ۸۵ .]
زمانى فرا می ‏رسد كه امّت من چيزى به نام «بَنگ» استفاده می كنند، من از اين گروه بيزارم و آنان از من دورند.
و در حدیث دیگری فرمودند:
مَنِ احتَقَرَ ذَنبَ البَنجِ فَقَد كَفَرَ ؛ [ همان ، ص ۸۶ .]
كسى كه گناه كشيدن بنگ را ناچيز بشمرد ، كافر است .

استاد رائفی پور

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت





عید سعید فطر مبارک


بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد


هلال ماه به دور قدح اشارت کرد


ثواب روزه و حج قبول آن کسی برد


که خاک میکده عشق را زیارت کرد . . .

 

موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت




خدایا….


یک ماه مهمانت بودیم…


عید در راه است….


عیدی مارا آنچه عطا نما که شایسته توست،نه آنچه لیاقت ماست تا هرگاه به یاد لحظات شیرین ميهمانيت افتادیم عظمت تو یادآورمان گردد نه حقارت خودمان…..


خدایا عزیزی راچشم به راهیم که تو بهتر از ما میدانی با آمدنش همه ی گرفتاریها و انتظارها مرتفع میشه خودت ظهورش را عیدی ما قرارده ای توانای بی همتا……

موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت




الوداع ای بهترین ماه خدا

الوداع ای ماه قرآن و دعا

دل بریدن از تو کاری مشکل است

الوداع ای ماه خوب و با صفا

ده طنينى در روان روح و جان

ذکرخَلِصْنا مِن الّنارِ مرا

این کویر بی ثمر را از کرم

غرق کن در بحر هو يا رَبّنا

مُنجِیَ الغَرقاى من ،مولای من

دستگیری کن غریق بی نوا

محْيِیَ المَوتاىِ من آقای من

فانی ام گردان در این دار البقا

یا اِلٰهی اَنْتَ خَيرَالمُنزَلينْ

کن تو نازل بر دل و جانم صفا

تو شَفیقی،لا شَفیقَ لَه توئی

نیست همتایت شفیقی بهر ما

هذه الشده بود این زندگی

گر نگیری دست عبد بی نوا

وَمْنَحى مِنْ فَضْلِکْ ای معبود من

من گنهکارم تو ستار ای خدا

ای که آرام دل هر بنده ای

با تو شد تَحْصينَ صَدْری مِن بَلا

یا اَنیسی، دارُکَ دارُ السَلام

دارُکَ دارُ السَلامَ فِی البَقا

حَیِّنا مَوَلایَ مِنْکَ بِالسَلام

آب خضری ده مرا یا ذَی الْعَطا

(می زده) با اشگ میخواند همی

ربنا یا ربنا یا ربنا

موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت




پایان مهمانے …

 

 

 

و… دوباره آغاز میشود هیاهوی دنیای بی رمضان…..

 

نگرانم از شیطانی که در بندش کرده ای…

 

از نفسی که سرکشی خواهد کرد…

 

و از تمام آنچه که مرا از آغوش تو خواهد گرفت…

 

دلم به شب جمعه ای خوش بود که لیله القدرش خوانده بودی…

 

و من…

 

تمام سال را به طمع آن سپری کرده بودم

تا شاید


صیحه آسمانی جبرئیل را در اعلان ظهور مهدی فاطمه بشنوم…


و گذشت…


و ما فهمیدیم که هنوز لایق دیدارش نبوده ایم…


خدایا؛ آیا ما رمضانی دگر را به چشم خواهیم دید؟


نگرانم؛


از عمر کوتاهی که به دیدار چشمان دلبرش خاتمه نیابد… نگرانم؛


از روزی که جبرئیل بشارت دهد و گوشهای من، فرصت شنیدن را از کف داده باشند…


خدایا… به خود خود خودت سوگند….


ما مضطریم….


أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء ؟؟


آیا کسی هست به فریاد مضطری برسد، هنگامی که یاری می طلبد ؟؟


عالم، روز به روز در سیاهی مطلق ، بیشتر فرو می رود…


و ما… چشم براه تنها نور رهاننده عالم، ایستاده ایم…


خدایا؛


ببخش برما…..


باقی مانده غیبتش را…….


ما پناهگاه دیگری سراغ نداریم…..



ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج….

موضوعات: مناجات  لینک ثابت




این شعر زیبا تقدیم به اونهایی که دلشون برای حرم امام رضا (ع) ، یه ذره شده …

حرم لبریز زائرها
مسافرها
مجاورها
و حالا هر کدام آرام
زبان واکرده در این ازدحام ، آرام


” ببین این دست پینه بسته را آقا
ببین این شانه های خسته را آقا


به بیخوابی دو چشم خویش را مجبور کردم من
به زحمت پول مشهد آمدن را جور کردم من


نشستم تا بگیرم دامن ایوان طلایی را
به سمتت باز کردم دست خالی گدایی را”


یکی درد دلش را با امام مهربان می گفت
یکی بالای گلدسته اذان میگفتد


صدا پیچید در صحن و حرم ، گویا در و دیوار با انصاریان میگفت :
” اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی…” یکی بغض میان آه را میگفت
یکی هم خستگیِ راه را میگفت
جوان زائری در گریه هایش “آمدم ای شاه” را میگفت


خلاصه عده ای اینجا و خیلی ها ز راه دور ، دلگیر حرم هستند
همان هایی که جا ماندند و حالا پای تصویر حرم هستند…


السلام علیک یا غریب الغربا
یا علی بن موسی الرضا ‘ع’



با حرکت فرضی و کلیک بر روی لینک پایین به زیارت آقا رفته و یک عرض ادب داشته باشیم خدمت اقا

تقدیم به شما
http://harkat.com/view/036ef0c4-684a-4954-a2a7-a6de676378bd
وارد شوید.

 

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




ستاد استهلال را به کدامین سرزمین بفرستیم

 

برای رؤیت رویت ؟؟؟!!!!

 

“یابن البدور المنیره”

 

“این الاقمار المنیره”

 

متی ترانا ونراک ………….

 

 

به کجا بیایند برای دیدنت یا مهدی؟

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت




عید سعید فطر مبارک

بخوان! به شکرانه توحید. بخوان! به شکرانه این عید!

بخوان، به پاس سرافرازی‏ات در بندگی و خاکساری حضرت حق (جلّ جلاله)،

بخوان: اَللّهُمَّ اَهْلَ الْکِبرِیآءِ وَ الْعَظَمَةِ، وَ اَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ،…

الهی، ای عظمت بی‏پایان وَ ای دارنده هر دو جهان!

ای ذات بی‏مثال سخاوت!  ای کمال بی‏زوال قدرت!

ای بخشنده‏ترینی که معنای بخششی! 

و ای آمرزنده‏ای که پدید آورنده تقوایی!

أَسْئَلُکَ بِحَقِّ هذَا الْیَومِ الَّذی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیدا؛ از تو می‏خواهیم به حق این روز مبارک، که برای دل‏های مؤمن، عید قرار داده ‏ای: 

درود و سپاسمان را نثارِ پیامبر عشق و رحمت، حضرت ختمی مرتبت،  مُحمّد (ص) و اهل بیت طاهرینش علیهاالسلام نمایی!

الهی! در این روز مبارک، از تو می‏خواهیم که ما را در سایه امنیت چترِ نورانیّت محمد و آل محمد (ص) قرار دهی.

الهی! از تو می‏خواهیم که به پاداش طاعتمان،  ما را از ترفندهای رنگارنگ اهریمن محفوظ بداری 

الهی! ما را عبادتی بیاموز که بتوانیم شُکر نعمت‏هایت را پاس بداریم.

الهی! عبادت خاصّانت را به ما بیاموز؛ عبادتی که توأم با عشق توست، عشق!

الهی! به پاداش عبادتمان، به پاس روزه‏هایمان، ما را استقامت در راهی ببخش  که راه انبیا و اولیای توست! ما را در راهی هدایت فرما که رضایت تو و پیام‏آور راستین تو در آن است.

الهی! به بهروزی این عید که روز سرافرازی در امتحان تو بود، توانایی‏مان بخش، تا بار دیگر از عهده امتحان تو برآییم!

الهی! به پاس یک ماه برخورداری از نعمت‏های «ویژه‏ات»  که مخصوص «ماه مبارک رمضان» است،  چشم ما را هرچه زودتر به نعمت نهایی حضرتت ، ظهور حضرت موعود عجل‌الله‌فرجه روشن فرما! الهی! یک ماه با میزبانیِ ویژه‏ات، امساک از گناه را به ما آموختی  و نگاه ناسوتی‏مان را روشن از انوار لاهوتی خویش کردی؛  در حالی که کم‏تر قدر چنین نعمتی را می‏دانیم!

رمضان سایه مهر از سرِ ما می‏گیرد بال رأفت که فرو داشت، فرا می‏گیرد چون نگیرد دلم از رفتن ماهِ شب قدر که خدا سایه مهر از سرِ ما می‏گیرد رمضان دار شفایی است که هر جان و دلی داروی دردی از این دار شفا می‏گیرد روزه با فطره، امان است و بَراتِ شب قدر هر که شد در دو جهان کامروا می‏گیرد …

و ما امروز، ماه مبارک رمضان را در حالی بدرقه می‏کنیم  که لب‏های خشکیده خود را با تسبیح نامت صفا داده‏ایم  و با امیدی بیشتر، قدم در راه زندگی نهاده‏ایم؛  امیدی که با پالودگی از گناه، چون بذری، در دل ریشه می‏کند  و در هوای رسیدن به غایتِ مُراد خویش. الهی! ما را در ادامه این راه خطیر، راهنما باش  و از فریب اهریمن قسم خورده دورمان بدار!

الهی! چشممان را به جمال دلارای مهر موعود عجل‌الله‌فرجه،  در هم شکننده ظلمت و تاریکی، روشن کن، تا نماز عید را،  با ایشان و در فضای عطرآگین ولایت، به جای آوریم! نمازی که آکنده از روح اجابت باشد؛ آکنده از قنوت‏های سبز آرزومندی!

الهی! هر روزمان را در سایه آقا امام زمان عجل‌الله‌فرجه عید بگردان! عید!. الهی فطرمان را فاطر و روحمان را طاهر بفرما

 

عید همگی بزرگواران مبارک  

موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت







نسل ما نسل ظهور است اگر ماخواهیم
این زمان فصل حضور است اگر ماخواهیم


گرکه اماده شود لشگرحق او آید
زین گذر وقت عبور است اگر ماخواهیم


وصل ودیدار خوش حضرت مولا توبدان
نه چنان مبهم و دور است اگر ما خواهیم

 

رخ نماید به جهان گر همه محرم باشیم
وقت ان نور و سرور است اگر ماخواهیم


وعده حق برسد تا که چو لایق باشیم
لطف او حد وفور است اگر ماخواهیم

 

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت





۱. هرگاه به مرض شهوات گرفتار شدی ؛ به محافظت نمازهایت بر گرد؛ چرا که خداوند می فرماید: « فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ» .( مریم٥٩)


۲. هرگاه به قساوت قلب وبد خلقی وشقاوت و عدم توفیق در کارها گرفتار شدی ؛به نیکی با مادرت بر گرد؛ چرا که خداوند می فرماید: « وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا » ( مریم۳۲)


۳.هرگاه به تنگی و سختی معیشت گرفتار شدی؛ به علاقمند بودن به قرآن ویاد و ذکر خداوند بر گرد؛ چرا که می فرماید « وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً» (طه ١٢٤)


۴.هرگاه به عدم ثبات در حق و اضطراب گرفتار شدی؛ به مواعظ خیر روی آور چرا که می فرماید :
« وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا» ( نساء ٦٦).

 

 اولین اثر یاد خدا این است که خداى متعال نیز انسان را یاد می کند: “فاذکرونى اذکرکم…”

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




حضرت آیت الله بهجت(ره):


درنمازحضورقلب نداریم وکارهای ما احتجاب وپرده از دیدار آن حضرت است،بااین‌حال به دروغ دادمی‏زنیم: «عَجّلْ فَرَجَهُ؛درفرجش تعجیل کن».
آیامی‏خواهیم بیایدوبه مابگوید:به واجبات و محرمات ملتزم باشید!عجب تعجیلی رامی‏خواهیم!
عمل به قرآن نمی‏کنیم که می‏خواهیم به عترت عمل کنیم!


درمحضر،ج۳،ص۲۵۷
“مرکزنشرآثار bahjat.ir”

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت





القاب خانم زینب کبری(روحی لها فدا)

عالمه غير معلمه : داناى نياموخته
فهمة غير مفهمه : فهميده بى آموزگار
كعبة الرزايا: قبله رنجها.
نائبة الزهراء: جانشين و نماينده حضرت زهرا (س )
نائبة الحسين : جانشين و نماينده حضرت حسين (ع)
مليكة الدنيا: ملكه جان ، شهبانوى گيتى .
عقيلة النساء: خردمند بانوان .
عديلة الخامس من اهل الكساء: همتاى پنجمين نفر از اهل كساء.
شريكة الشهيد: انباز شهيد.
كفيلة السجاد: سرپرست حضرت سجاد.
ناموس رواق العظمه : ناموس حريم عظمت و كبريايى .
سية العقائل : بانوى بانوان خردمند.
سر ابيها: راز پدرش على (ع)
سلالة الولاية : فشرده و خلاصه و چكيده ولايت .
وليدة الفصاحة : زاده شيوا سخنى
شقيقة الحسن : دلسوز و غمخوار حضرت حسن (ع).
عقيلى خدر الرسالة : خردمند پرده نشينان رسالت .
رضيعة ثدى الولاية : كسى كه از پستان ولايت شير خورده .
بليغة : سخنور رسا.
فصيحة : سخنور گويا.
صديقة الصغرى : راستگوى كوچك (در مقابل صديقه كبرى)
الموثقة : بانوى مورد اطمينان .
عقيلة الطالبين : بانوى خردمند از خاندان حضرت ابوطالب (و در بين طالبيان)
الفاضلة : بانوى با فضيلت
الكاملة : بانوى تام و كامل .
عابدة آل على : پارساى خاندان على
عقلية الوحى : بانوى خردمند وحى
شمسة قلادة الجلالة : خورشيد منظومه بزرگوارى و شكوه .
نجمة سماء النبالة : ستاره آسمان شرف و كرامت .
المعصومة الصغرى : پاك و مطهره كوچك .
قرينة النوائب : همدم و همراه ناگوارى ها.
محبوبة المصطفى : مورد محبت و محبوب حضرت رسول (ص)
قرة عين المرتضى : نور چشم حضرت على (ع)
صابرة محتسبة : پايدارى كننده به حساب خداوند براى خداوند.
عقيلة النبوة : بانوى خردمند پيامبرى .
ربة خدر القدس : پرونده پرده نشينان پاكى و تقديس .
قبلة البرايا: كعبه آفريدگان .
باب حطة الخطايا: دروازه آمرزش گناهان .
حفرة على و فاطمه : مركز جمع آورى دوستى و محبت على (ع ) و فاطمه (س)
ربيعة الفضل : پيش زاده فضيلت و برترى .
بطلة كربلاء: قهرمان كربلا.
عظيمة بلواها: بانويى كه امتحانش بس بزرگ بود.
عقلية القريش : بانوى خردمند از قريش .
الباكية : بانوى گريان .
سليلة الزهراء: چكيده و خلاصه حضرت زهرا (س)
امنية الله : امانت دار الهى .
آية من آيات الله : نشانى از نشانه هاى خداوند.
مظلومة و حيدة : ستمديده بى كس…،

موضوعات: اهل بیت (ع)  لینک ثابت




شیخ صدوق رحمة الله علیه برای وداع ماه مبارک رمضان دعائی ذکر کرده که می‏گوید: ابو بصیر از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که حضرت فرمود:


«تقول فی وداع شهر رمضان
«اللهم انک قلت فی کتابک المنزل علی نبیک المرسل و قولک الحق شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان، و هذا شهر رمضان قد انصرم فاسالک بوجهک الکریم، و کلماتک التامات ان کان بقی علی ذنب لم تغفره و ترید ان تحاسبنی به او تعذبنی علیه او تقایسنی به ان یطلع فجر هذه اللیلة، او ینصرم هذا الشهر الا و قد غفرته لی یا ارحم الراحمین‏»


در وداع ماه مبارک بگوئید:


بار پروردگارا تو خود گفتی در کتاب مقدس که بر نبی مرسلت نازل فرموده‏ای و قول تو حق است که ماه رمضان که در او قرآن نازل شده و مایه هدایت و رستگاری مردم و دلائل آشکار از هدایت و وسیله تشخیص حق از باطل می‏باشد، اینک ماه رمضان به پایان رسید «و فیوضاتش تا سال آینده از ما قطع شد» پس تقاضا می‏نمایم از تو به آبروی گرامیت، و کلمات تام و تمامت، اینکه اگر بر من گناهی باقی مانده ( و پاک نشدم) که هنوز آن گناهم را نیامرزیدی، و اراده حسابرسی او را داری، یا می‏خواهی به آن گناه باقیمانده عذابم کنی، و یا به اندازه گناهم عقوبت نمائی، تا اینکه طلوع کند فجر این شب، یا پایان پذیرد این ماه مبارک، مگر آنکه آن گناهانم را بیامرزی و از تقصیرم در گذری، ای مهربانترین مهربانان

موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت




“الهی ماه رمضونم،گذشت و من از خودم نگذشتم،تو ازمن بگذر…”


داری میروی و من هنوز خرده شیشه هایم را جمع نکرده ام…


داری میروی و من تازه به تو عادت کرده بودم


داری میروی و من ترس بَرَم داشته ، که توی این دنیای بی در وپیکر چگونه راهم را پیدا کنم…


رمضان! برو…فکر من هم نباش ، من عادت دارم…تا می آیم دل ببندم باید دل بکنم…


رمضان! برو …ولی یادت باشد که دلم از الان برای سحر هایت تنگِ تنگ است.برای افطاری هایت تنگِ تنگ است،


برای قران خواندن های الکی ام تنگِ تنگ است
رمضان !برو…ولی یادت باشد که باز هم از شبهای قدرت باز ماندم و نرسیدم…


رمضان !برو…ولی یادت باشد که رفتی پیش خدا ،بگویی فلانی باز هم عقب افتاده ، کمکش کنید…


دلم نمیاد دلنوشته وداع را بنویسم…هروقتم که بهش فکر میکردم،باخودم میگفتم خوب حالا وقت دارم…برای خداحافظی زوده…کـــو تا ماه رمضان تموم بشه…!ولی خوب مثه اینکه دیگه وقتشه…تا حرف از خداحافظی با ماه رمضون میاد چشمام پر از اشک میشه…آخه من به خدا عادت کردم…!من به این مهمونی عادت کردم…!من به این سفره و به سفره دارِ کریم اون عادت کردم…دلم گرفته…عجب سفره ای بین ما پهن بود..


عجب برکتی داشت این سفره های سحری و افطار این حرم واین مهمانسرا…

!انگار یکی دستات را گرفته بود و نشونده بود سرسفره…

گفت بشین که حالاحالاها مهمون مایی…!

ولی تا چشم بهم گذاشتم تموم شد…!

دیگه لحظه،لحظه وداعه…

دوست دارم سرم را بزارم کنار این سفره ی خدا و یه دلِ سیر به حال خودم گریه کنم…

آخه من که جایی را ندارم برم…د

لم خوش بود به اینکه مهمونِ خدا بودم…

حالا دیگه باید کوله بارم را ببندم…

خودم دستِ خالی ام…و

لی نگاه میکنم میبنم فرشته ها برام سنگ تموم گذاشتن اونقدر برام سوغاتی خردیدن! که جایی برای بردن اونا ندارم…!

انگار خدا به فرشته های مهربونش سپرده تانکنه یه وقت دستِ خالی برم…!

آخ که چقدر مهربونی خدا…

آخه من که مهمون خوبی نبودم برات
دارم میگم خیلی بهم خوش گذشت، شهرت خیلی با صفا و آرامش بخشه…
دارم میگم منو ببخش داشتی دستمو میگرفتی جاهای دیگه این شهر رو هم بهم نشون بدی اما من میگفتم فعلا خستم، فعلا خوابم میاد…ا

گر میدونستم اینقدر زود تموم میشه هیچ وقت این لحظات قشنگ رو تو خواب نمی گذروندم
دارم میگم تو هم به ما سر بزن، بیا،تنهامون نذار، من زنگ نزدم یادت کنم تو به من یادآوری کن این لحظات قشنگ رو،نذار توی شلوغی دور و برم تو رو گم کنم…


پر از بغضم…نکند مهمانی آخرم باشد؟
چقدر حس حسرت توام با ترس دارم…

موضوعات: مناجات  لینک ثابت




روز آخر شده و حال عجیبی دارم
روی لب ذکر دعاهای یجیبی دارم


سفره ی مغفرتش زود به اتمام رسید
سه دهه این دل من پای مناجات دوید


سه دهه رنگ خدا، رنگ ولایت دیدم
هرشب از داغ حسین بن علی رنجیدم


دهه ی اول آن یاد محرم بودیم
هر شبش یاد شبی از دهه ی غم بودیم


دهه ی دوم این ماه جلی شد دلمان
راهی جشن حسن جان نبی شد دلمان


سه شب قدر گذشت و بگرفتیم جلا
کاش امضا شده باشد سفر کرب وبلا


نام حیدر که شنیدیم چنان در و صدف
پر کشیدیم همه تا سر ایوان نجف


ای خدا عیدی مان را بنویسید حرم
روزی سینه زنان را بنویسید حرم


روزی اشک محرم بنویسید مرا
دل لبریز ز ماتم بنویسید مرا

موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت






پیشاپیش عید سعید فطر مبارک

(((از جمله لیالى شریفه شب عید فطر می باشد و در فضیلت و ثواب عبادت و احیاى آن احادیث ‏بسیار وارد شده و روایت‏ شده است که آن شب کمتر از شب قدر نیست)))

برای درک این شب عزیز انجام اعمالی از ائمه علیهم السلام به ما سفارش شده است :
1- در هنگام غروب آفتاب غسل انجام شود .

2- آن شب به نماز، دعا، استغفار، درخواست از حق تعالى و بیتوته در مسجد احیا گردد.

3- بعد از نماز مغرب و عشاء ، نماز صبح و نمازعید فطر ذکر؛” الله اکبر الله اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد الحمد لله على ما هدانا و له الشکر على ما اولانا ” گفته شود.
4- بعد از نماز مغرب و نافله آن، دست ها را به سوى آسمان بلند کرده و بگوید:” یا ذاالمن و الطول یا ذاالجود یا مصطفی محمد و ناصره صل على محمد و آل محمد و اغفرلی کل ذنب احصیته وهو عندک فی کتاب مبین.” پس به سجده برود و صد مرتبه در سجده بگوید: ” اتوب الى الله ” پس هر حاجت که دارد از حق تعالى بخواهد که ان شاء الله تعالى بر آورده خواهد شد. در روایتی از ‏شیخ آمده که: بعد از نماز مغرب به سجده رود و بگوید” یا ذاالحول یا ذاالطول یا مصطفیا محمدا و ناصره صل على محمد و آل محمد واغفرلی کل ذنب اذنبته و نسیته انا و هو عندک فی کتاب مبین.” سپس صد مرتبه ” اتوب الى الله ” بگو.

5- زیارت امام حسین (علیه السلام)علیه السلام که فضیلت ‏بسیار دارد.

6- ده مرتبه ذکر” یا دائم الفضل علی البریة یا باسط الیدین بالعطیة یا صاحب المواهب السنیة صل علی محمد و آله خیرالوری سجیة واغفرلنا یا ذاالعلی فی هذه العشیة.” که از اعمال شب جمعه است، گفته شود.
7- ده رکعت نماز که در شب آخر ماه رمضان اقامه می شود که به صورت پنج نماز دو رکعتی ، در هر رکعت بعد از حمد، سوره توحید ده بار خوانده شود. و در رکوع و سجود ده مرتبه ذکر” سبحان الله والحمدلله و لا اله الاالله والله اکبر” گفته شود. پس از نماز هزار مرتبه استغفار کند و بعد از آن سر به سجده گذارد و بگوید:” یا حی یا قیوم یا ذاالجلال و الاکرام یا رحمان الدنیا والاخرة و رحیمهما یا ارحم الراحمین یا اله الاولین والآخرین اغفرلنا ذنوبنا و تقبل منا صلواتنا و صیامنا و قیامنا.”

8- بعد از نماز مغرب و نافله آن دو رکعت نماز بجا آورد، در رکعت اول بعد از حمد هزار مرتبه توحید و در رکعت دوم بعد از حمد، یک مرتبه توحید بخواند. بعد از سلام سر به سجده بگذارد و صد مرتبه ذکر” اتوب الى الله ” گفته شود. پس از آن بگوید: ” یا ذاالمن والجود یا ذاالمن والطول یا مصطفی محمد صلى الله علیه وآله صل على محمد وآله و افعل بی کذا و کذا و به جاى کذا حاجات خود را بطلبد و روایت است که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام این دو رکعت را به این کیفیت ‏بجا مى‏آورد پس سراز سجده برمى‏داشت و مى‏فرمود به حق آن خداوندى که جانم به دست قدرت او است هر که این نماز را بخواند، هر حاجتی از خدا بطلبد البته عطا کند و اگر به عدد ریگ هاى بیابان گناه داشته باشد خدا بیامرزد. و در روایت دیگر به جاى هزار مرتبه توحید صد مرتبه وارد شده است. شیخ و سید بعد از نماز این دعا را نقل کرده‏ اند:


” یاالله یاالله یاالله یا رحمان یاالله یا رحیم یاالله یا ملک یاالله یا قدوس یاالله یا سلام یاالله یا مؤمن یاالله یا مهیمن یاالله یا عزیز یاالله یا جبار یا الله یا متکبر یاالله یا خالق یاالله یا بارئ یاالله یا مصور یاالله یا عالم یاالله یا عظیم یاالله یا علیم یاالله یا کریم یاالله یا حلیم یاالله یا حکیم یاالله یا سمیع یاالله یا بصیر یاالله یا قریب یاالله یا مجیب یاالله یا جواد یاالله یا ماجد یاالله یا ملی یاالله یا وفی یاالله یا مولى یاالله یا قاضی یاالله یا سریع یاالله یا شدید یاالله یا رئوف یاالله یا رقیب یاالله یا مجید یاالله یا حفیظ یاالله یا محیط یاالله یا سیدالسادات یاالله یا اول یاالله یا آخر یاالله یا ظاهر یاالله یا باطن یاالله یا فاخر یاالله یا قاهر یا الله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا ودود یاالله یا نور یاالله یا رافع یاالله یا مانع یاالله یا دافع یاالله یا فاتح یاالله یا نفاح [نفاع] یاالله یا جلیل یاالله یا جمیل یاالله یا شهید یاالله یا شاهد یاالله یا مغیث ‏یاالله یا حبیب یاالله یا فاطر یاالله یا مطهر یاالله یا ملک یاالله یا مقتدر یاالله یا قابض یاالله یا باسط یاالله یا محیی یاالله یا ممیت ‏یاالله یا باعث‏ یاالله یا وارث یاالله یا معطی یاالله یا مفضل یاالله یا منعم یاالله یا حق یاالله یا مبین یاالله یا طیب یاالله یا محسن یاالله یا مجمل یاالله یا مبدئ یاالله یا معید یاالله یا بارئ یاالله یا بدیع یاالله یا هادی یاالله یا کافی یاالله یا شافی یاالله یا علی یاالله یاعظیم یاالله یا حنان یاالله یا منان یاالله یا ذاالطول یاالله یا متعالی یاالله یا عدل یاالله یا ذاالمعارج یاالله یا صادق یاالله یا صدوق یاالله یا دیان یاالله یا باقی یاالله یا واقی یاالله یا ذاالجلال یاالله یا ذاالاکرام یاالله یا محمود یاالله یا معبود یاالله یا صانع یاالله یا معین یاالله یا مکون یاالله یا فعال یاالله یا لطیف یاالله یا غفور یاالله یا شکور یاالله یا نور یاالله یا قدیر یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله اسالک ان تصلی على محمد و آل محمد و تمن علی برضاک و تعفو عنی بحلمک و توسع علی من رزقک الحلال الطیب من حیث احتسب و من حیث لا احتسب فانی عبدک لیس لی احد سواک ولا احد اساله غیرک یا ارحم الراحمین ما شاء الله لا قوة الا بالله العلی العظیم.


پس به سجده مى‏ روى و مى‏گویى: یاالله یاالله یاالله یا رب یا رب یا رب یا منزل البرکات بک تنزل کل حاجة اسالک بکل اسم فی مخزون الغیب عندک والاسماء المشهورات عندک المکتوبة على سرادق عرشک ان تصلی على محمد وآل محمد وان تقبل منی شهررمضان و تکتبنی من الوافدین الى بیتک الحرام و تصفح لی عن الذنوب العظام و تستخرج لی یا رب کنوزک یا رحمان.”

9- چهارده رکعت نماز اقامه کند. بعد از هر دو رکعت سلام دهد و در هر رکعت بعد از حمد، یک بار آیةالکرسی و سه مرتبه توحید خوانده شود. براى هر رکعت، ثواب عبادت چهل سال و عبادت هر که در آن ماه روزه گرفته و نماز خوانده اعطاء می شود
10 شیخ در مصباح فرموده که در آخر شب غسل کن و بر سجاده خود تا طلوع فجر بنشین و عبادت کن.

اعمال روز عید


1- بعد از نماز صبح و نماز عید آن تکبیراتى را که در شب عید ذکر شد، گفته شود.

2- پرداخت زکات فطره پیش از نماز عید.

3- انجام غسل روز عید. که زمان آن بعد از طلوع فجر تا زمان به جا آوردن نماز عید است. در هنگام غسل بگو: ” اللهم ایمانا بک و تصدیقا بکتابک واتباع سنة نبیک محمد صلى الله علیه و آله.” و پس از غسل بگو:” اللهم اجعله کفارة لذنوبی و طهر دینی اللهم اذهب عنی الدنس.”

4- برای اقامه نماز عید لباس نیکو پوشیده و از عطر استفاده نمایید.
5- پیش از نماز عید، در اول روز افطار کنى. و بهتر آن است که به خرما یا به شیرینى باشد. و شیخ مفید فرموده مستحب است خوردن مقدار کمى از تربت‏ سیدالشهداء(اگه ندارید کمی از مهر کربلا) علیه السلام که براى هر دردى شفا است.

6- قبل از خروج از منزل برای نماز عید، دعایی را که از امام باقر علیه السلام روایت شده را بخوانی: ” اللهم من تهیا فی هذاالیوم او تعبا او اعد واستعد لوفادة الى مخلوق رجاء رفده و نوافله و فواضله و عطایاه فان الیک یا سیدی تهیئتی و تعبئتی و اعدادی و استعدادی رجاء رفدک و جوائزک و نوافلک و فواضلک و فضائلک و عطایاک و قد غدوت الى عید من اعیاد امة نبیک محمد صلوات الله علیه و على آله و لم افد الیک الیوم بعمل صالح اثق به قدمته ولا توجهت ‏بمخلوق املته ولکن اتیتک خاضعا مقرا بذنوبی و اسائتی الى نفسی فیا عظیم یا عظیم یا عظیم اغفرلی العظیم من ذنوبی فانه لا یغفرالذنوب العظام الا انت ‏یا لا اله الا انت ‏یا ارحم الراحمین.”
7- اقامه نماز عید.

8- زیارت امام حسین علیه السلام.
9- دعاى ندبه خوانده شود. سید بن طاوس فرموده که چون از دعا فارغ شود به سجده رود و بگوید:” اعوذ بک من نار حرها لا یطفى و جدیدها لا یبلى وعطشانها لا یروى” پس گونه راست را بر خاک بگذارد و بگوید:” الهی لا تقلب وجهی فی النار بعد سجودی وتعفیری لک بغیرمن منی علیک بل لک المن علی” سپس گونه چپ را بر خاک بگذارد و بگوید: ” ارحم من اساء واقترف واستکان واعترف” پس به حال سجده شود و بگوید:” ان کنت‏ بئس العبد فانت نعم الرب عظم الذنب من عبدک فلیحسن العفو من عندک یا کریم ” پس از آن صد بار بگوید: العفو العفو.

 

موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت




 

سلام ماه خدا… سلام رمضان…

در حالی به تو سلام میکنم که ساعتی بیشتر تا غروب آخرینت باقی نمانده.

باید خداحافظی کرد…

اما من آمده ام به تو سلام کنم.

29 روز است در هوایت نفس میکشم اما نفس کشیدن در ماه خدا کافی نیست.

باید تو را زندگی کرد…

چه سرّیست که همگی بی قرار شدیم در این واپسین ساعت؟؟؟

رمضان عزیز… رمضان دوست داشتنی…

جا دارد به عنوان یکی از بی معرفت ترین بندگان خدا …

بگویم که سهم ما از تو فقط گشنگی و تشنگی بود. ما در هوایت نفس کشیدیم. اما

مغلوب هوای نفسمان بودیم….

ما شیرینی تو را خلاصه کردیم در زولبیا و بامیه سفره افطار.

چقدر حقیر و کوته نظریم ما…

اما با تمام بی معرفتی مان ای رمضان دلتنگ تو هستیم.

سخت… تلخ…

در اوج روسیاهی میگویمت: دوستت دارم ای ماه خدا…

تا ساعتی دیگر باز زنجیر از دست وپای شیطان باز می کنند.

دردا و ندامتا که شرح این دلتنگی در کلام نیاید…

افسوس که غبطه خوردن دیگر سودی نبخشدمان…

میروی رمضان اما بدان که ما را با یک سینه پر درد و بغضی فروخورده تنها میگذاری…

و چه بی وجود شده اند واژه ها در این غروب دلتنگی…
چه بگویمت ماه خدا؟

قدرت را ندانستیم و فراموشت کردیم اما… اکنون سخت درمانده ایم…

هر سلامی را یک خداحافظی ست خداحافظ ماه محبوب…
خداحافظ ای سوزاننده ی گناهان خداحافظ ای وسیله به سوی محبوب


خداحافظ ای شب قدر خداحافظ ………….


کم کم غروب ماه خدا دیده می شود
صد حیف از این بساط که برچیده می شود

موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت




نمی دونم خبر دارید یا نه! روند استفاده از لوازم آرایش به صورت افراطی و نمایشگری زنان از چند دهه قبل شروع شده است. حالا دیگه اکثر دختران و زنان ایرانی استفاده از لوازم آرایشی را جزء جدانشدنی زندگی خود می‌دانند.

اختلال روانی نیاز به خودنمایی مثل خوره افتاده در جان عده ای از این دخترهایی که به واسطه اختلال روانی و نداشتن اعتماد به نفس به این اسباب گرایش پیدا کرده اند.

سن مصرف لوازم آرایش را بگم که در کشور در پنج سال اخیر از 19 سال به 13 سال رسیده و این در حالیه که در کشورهای پیشرفته تمایل به آرایش بیشتر در بین زنان سالمند دیده می‌شود که شادابی پوست خود را از دست داده‌اند.

وارد واگن های مترو که میشی انگار وارد یه دنیای دیگه ای شدی!! دختر بچه های کم سن و سال که جوانی و شادابی خود را با یک لایه ی بسیار ضخیم از لوازم آرایش پوشانده اند. مگر این ها چند سال دارن؟!!

با بعضی هایشان که سر صحبت را باز می کنی یا در رفتارها و عملکردهایشان دقت می کنی، می بینی که رنج سنی بین 13-25 ساله هستند! اوج جوانی و زیبایی خدادادی اما صد حیف که خود ، این زیبایی خدادادی را کنار گذاشته اند و با پودرها و دیگر لوازم آرایشی خود را بزک کرده اند.

بدتر از آن اینکه با این کار نه تنها زیباییشان بیشتر نشده بلکه بعضی از آنها شبیه به دلقک ها و عروسک های مصنوعی ای شده اند برای بهره برداری بیشتر مردان هرزه از آنها.

همین چند روز پیش بود در ایستگاه اتوبوس منتظر اتوبوس بودم که دیدم یک خانم جوان با یک آرایش آن چنانی و لباس بدن نما در کنار خیابان ایستاده بود و منتظر تاکسی بود.

هر ماشینی با هر مدلی که رد می شد فرقی نداشت یک بی ان و آخرین مدل یا یک پیکان دهه شصت، هر کدام از آنها برایش یک نیش ترمزی می زدند که این خانم را همراهی کنند!

خوشبختانه این دفعه این خانم سوار هیچ کدام از آن ها نشد و در آخر که این وضعیت صف کشیدن ماشین ها را برای سوار شدنش دید، از آن جایی که ذاتش پاک بود و صد شکر که هنوز آلودگی، قلبش را کاملاً تیره نکرده بود به سمت ایستگاه اتوبوس آمد و با خود زمزمه می کرد که: خراب بشه این ایران که امنیت نداره!!

تلفنش زنگ زد. از مکالمه ای که می کرد متوجه شدم که متأهل است (حلقه هم دستش بود). تا اومدم به خودم بیام و باهاش حرف بزنم اتوبوس مورد مقصد او آمد و سوار شد و رفت و فرصت نشد به او بگویم:

دوست عزیزم! این امنیتی که شما الان مد نظرت هست را خودت باید برای خودت ایجاد کنی!

صفحات: 1 · 2

موضوعات: حجاب  لینک ثابت




تشنگی مان از حد گذشته

ببار و سیرابمان کن مولا …

نماز باران می خوانیم نذر آمدنتان …

مَتی یَنتفِعُ مِن عَذبِ مائکَ فقد طالَ الصّدی …

کی شود که از چشمه ی آب زلال ظهور تو بهره مند شویم که عطش طولانی گشت …

(فرازی از دعای ندبه)  

موضوعات: امام زمان (عج)  لینک ثابت




 

امامت در اسلام فهمیده نشد، حتی در زمان آقا رسول الله (ص) امامت خود ایشان را درک نکردند.
مسلمانان پیامبری، پیامبر را فهمیدند اما امامت ایشان را درک نکردند.
یک نگاه یهودی شده داشتند، یهودیان می گفتند پیامبران فقط وسیله انزال وحی هستند. کار پیامبر تنها رساندن حرف خداست و کارایی دیگری ندارد.
هرچند ما بپذیریم یک نبی عادی این ویژگی را دارد، اما امام این ویژگی را ندارد. آقا رسول الله (ص) امام هستند.
چند بار در تاریخ نقل شده که اعراب و صحابه ی پیامبر (ص) به ایشان می گفتند این حرفی که شما می زنید حرف خودتان هست و یا وحی می باشد، اگر وحی است ما می پذیرم ولی اگر حرف خودتان است ما هم حرف داریم!
اواخر عمر شریف آقا رسول الله (ص) ۱۳۰ الی ۱۷۰ مشاجره بین ایشان و صحابه در تاریخ ثبت شده، می گفتند: { قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ/فصلت/۶} رسول الله (ص) وحی آوردی دیگر تمام شدی!
فلذا امت امیرالمومنين (ع) باید آزمون کتاب الله بدهد و قرآن باید سر نیزه برود و این ها به صفحه ی قرآن شمشیر بکشند تا این حرف بشکند که فقط مبنا کتاب الله باشد.
داستان سر همین است که امامت فهمیده نشد.
زمانی هم که با امیرالمومنین (ع) بیعت صورت گرفت بیعت با ” خلیفه ” بود نه بیعت با ” امام” .
این مردم و هیچ مردمی رنگ امام زمان (عج) نخواهند دید، تا روزی که بفهمند امام زمان (عج) ” امام ” است.
در واقع مردم باید به مفهوم امامت برسند.

استاد رائفی پور

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




 

وَیَقُولُ الْکَافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ “تُرَابًا”
و كافر می گوید: «اى كاش “خاك” بودم (و گرفتار عذاب نمی ‏شدم)

تُراب به معنای خاک است و ابو تراب به معناى پدر خاك ، يا پدر و رئيس خاكيان است . اين لقب از محبوب‌ترين القاب در نزد امام علي عليه السلام و يكي از زيباترين القاب آن حضرت به شمار مي‌آيد . شيخ علاء الدين سكتوارى در محاضرة الأوائل ( ص 113 ) گويد : نخستين كسى كه به كنيه ( ابو تراب ) ناميده شد على بن ابى طالب رضى الله عنه است ، اين كنيه را رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به او داد . .


کنیه چیست؟
(كنيه نامي است كه به جهت اسم نبردن شخص به اسم كوچكش براي شخص انتخاب مي شود ونام بردن فرد به كنيه اش نوعي احترام محسوب مي شود)
الغدير - الشيخ الأميني - ج 6 - ص 337 – 338 . .


عباية بن ربعى گويد : به عبد الله بن عباس گفتم : رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم از چه رو على عليه السلام را ابو تراب ناميد ؟ گفت : از آن رو كه على عليه السلام صاحب زمين و حجت خدا بر اهل آن پس از رسول خداست ، و بقاى زمين و آرامش آن به او است ، و از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم شنيدم مى فرمود : چون روز قیامت شود و شخص كافر پاداش و نزديكى و كرامتى را كه خداى متعال براى شيعيان على آماده نموده ببيند گويد : ( اى كاش من ترابى بودم ) يعنى كاش از شيعيان على ( ابو تراب ) بودم . و اين است معناى اين آيه كه كافر گويد : كاش من تراب ( خاك ) بودم .


(این معنا در کلام شیخ صدوق چنین آمده است: چون علی علیه السلام صاحب زمین و حجت خداوند بر اهلش می باشد و به واسطه ایشان، زمین باقی می ماند و به خاطر ایشان زمین آرام می گیرد به ایشان ابو تراب گفته شده است)
علل الشرائع - الشيخ الصدوق - ج 1 - ص 156 .


در تفسیر جامع هم به این مطلب اشاره شده.

 

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




از کتاب «الخرایج» از مفضل بن عمر نقل می‏نماید که امام صادق علیه‏السلام موسی بن جعفر علیهماالسلام را در وصیت، امام بعد از خود قرار داد ولی برادرش عبدالله بن جعفر معروف به افطح که پسر بزرگ امام صادق علیه‏السلام بود ادعای امامت نمود حضرت موسی بن جعفر دستور داد هیزم زیادی در وسط منزل جمع کردند سپس کسی را فرستاد که برادرش عبدالله را حاضر نماید وقتی که عبدالله آمد حضرت دستور داد در حضور عده‏ای از شیعیان در آن هیزم‏ها آتش افروختند وقتی که هیزم‏ها سوخت و آتش گل انداخت آن جناب برخاست و در وسط آتش نشست و شروع نمود با مردم سخن گفتن، یک ساعت در میان آتش نشست و آن گاه برخاست و لباس خود را تکاند و به برادرش عبدالله فرمود: اگر بعد از پدر تو امامی پس برو در میان این آتش بنشین. عبدالله که رنگش تغییر کرده بود بلند گردید و دامن‏کشان از منزل حضرت بیرون رفت [1] .

پی نوشت ها:

[1] مدینةالمعاجز، ج 6، ص 386 و 387.

منبع: زندگانی باب‏الحوائج حضرت موسی بن جعفر؛ عباس حاجیانی دشتی، موعود اسلام چاپ اول 1388.

موضوعات: اهل بیت (ع)  لینک ثابت




بار سفر را بسته اي ، اي ماه پر فيض خدا—

دلها پر از اندوه و غم ، عزم سفر داري چرا—

ياد خوش ايام تو ، ياد دعاها و قيام—
از دل نخواهد شد برون ، اي ماه تقوا و صيام—

ياد سحرگاه و غروب ، ياد نماز نيمه شب—
آن بيقراري هاي ما ، در ماه شعبان و رجب—

تا تو بياي سوي ما ، مهمان دلهامان شوي—
اما چه زود اينها گذشت ، حالا تو داري ميروي—

افسوس و صد افسوس ازين ، ماهي كه رفت اي دوستان—

افسوس از اين شبهاي قدر ، افسوس از اين عمر گران—

حيران و دل خونم خدا ، اين لحظه هاي آخرش—
حيران چو طفلي بينوا ، در جستجوي مادرش—

قدرش ندانستيم و رفت ، اين ماه قران و نماز—
درهاي دوزخ بسته بود ، درهاي جنت باز باز—

يا رب خدايا درگذر ، از اين همه وزر و گناه—
از جرم و از تقصير ما ، اين واپسين ايام ماه—

ما را ز درگاهت نران ، تنهاي تنها ميشويم—
با كوله باري از گناه ، بدبخت و رسوا مي شويم–

ما را ز درگاهت نران ، شايد وداع آخر است—
اين شيشه تا سال دگر ، شايد كه افتاد و شكست-

موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت




اگر سگ گرسنه ای به شما روی بیاورد و همراه شما نان و گوشت باشد آیا با گفتن “چخ” سگ میرود؟!
چوب هم بلند کنی فایده ندارد …
چون او گرسنه است و چشمش به غذاست ،دست بردار نیست
اما اگر هیچ همراه نداشته باشی میفهمد چیزی نداری و میرود

دل شما مورد نظر شیطان است …

نگاهی به دل میکند ، اگر آذوقه اش در آن بود(حب مال ، زر و زیور ، بخل ، شهوت ، حسادت و …) همانجا متمرکز میشود ،

حالا تو 100 بار هم بگو 【اعوذبالله من الشیطان الرجیم】 ، فایده ندارد …

ولی اگر طعمه اش را دور کنی آنگاه میبینی با یک استغفار فرار میکند …

شهید دستغیب (ره)

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




دردهای من
جامه نیستند
تا ز تن در آورم
چامه و چکامه نیستند
تا به رشته ی سخن درآورم
نعره نیستند
تا ز نای جان بر آورم

دردهای من نگفتنی
دردهای من نهفتنی است

دردهای من
گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست
درد مردم زمانه است
مردمی که چین پوستینشان
مردمی که رنگ روی آستینشان
مردمی که نامهایشان
جلد کهنه ی شناسنامه هایشان
درد می کند

من ولی تمام استخوان بودنم
لحظه های ساده ی سرودنم
درد می کند

انحنای روح من
شانه های خسته ی غرور من
تکیه گاه بی پناهی دلم شکسته است
کتف گریه های بی بهانه ام
بازوان حس شاعرانه ام
زخم خورده است

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




/۱/فرزندم هیچ کس و هیچ چیز را با خدا شریک مکن.

/۲/ با پدر و مادرت بهترین رفتار را داشته باش.

/۳/ بدان که هیچ چیز از خدا پنهان نمی ماند.

/۴/ نماز را آنگونه که شایسته است بپادار.

/۵/ اندرز و نصیحت دیگران را فراموش مکن.

/۶/از بدان انتظار مردانگی و نیکی نداشته باش.

/۷/از مردم روی مگردان و با آنها بی اعتنا مباش.

/۸/ با غرور و تکبر با دیگران رفتار مکن.

/۹/ در مقابل پیش آمدها شکیبا باش.

/۱۰/بر سر دیگران فریاد مکش و آرام سخن بگو.

/۱۱/ از طریق اسماء و صفات خداوند را بخوبی بشناس.

/۱۲/ به آنچه دیگران را اندرز میدهی خود بیشتر عمل کن.

/۱۳/سخن به اندازه بگو.

/۱۴/ حق دیگران را به خوبی ادا کن.

/۱۵/ راز و اسرارت را نزد خود نگاه دار.

/۱۶/ به هنگام سختی دوست را آزمایش کن.

/۱۷/ با سود و زیان دوست را امتحان کن.

/۱۸/ با بدان و جاهلان همنشینی مکن.

/۱۹/ با اندیشمندان و عالمان همراه باش.

/۲۰/ در کسب و کار نیک جدی باش.

/۲۱/ بر کوته فکران و ضعیف عنصران اعتماد مکن.

/۲۲/ با عاقلان ایماندار مدام مشورت کن.

/۲۳/ سخن سنجیده همراه با دلیل را بیان کن.

/۲۴/ روزهای جوانی را غنیمت بدان.

/۲۵/ هم مرد دنیا و هم مرد آخرت باش.

/۲۶/ یاران و آشنایان را احترام کن.

/۲۷/ با دوستان و دشمن،خوش اخلاق باش.

/۲۸/ وجود پدر و مادر را غنیمت بشمار.

/۲۹/ معلم و استاد را همچون پدر و مادر دوست بدار.

/۳۰/ کمتر از در آمدی که داری خرج کن.

/۳۱/ در همه امور میانه رو باش.

/۳۲/ گذشت و جوانمردی را پیشه کن.

/۳۳/ هرچه که می توانی با مهمان مهربان باش.

/۳۴/ در مجالس و معابر چشم و زبان را از گناه باز دار.

/۳۵/ بهداشت و نظافت را هیچگاه فراموش مکن.

/۳۶/ هیچگاه دوستان و هم کیشان خود را ترک مکن.

/۳۷/ سوارکاری و تیراندازی و…را فراگیر.

/۳۸/ فرزندانت را دانش و دیندار بیاموز.

/۳۹/ در هرکاری از دست و پای راست آغاز کن.

/۴۰/ با هرکس به اندازه درک او سخن بگو.

/۴۱/ به هنگام سخن متین و آرام باش.

/۴۲/ به کم گفتن و کم خوردن و کم خوابیدن خود را عادت بده.

/۴۳/ آنچه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند.

/۴۴/ هر کاری را با آگاهی و استادی انجام بده.

/۴۵/نا آموخته استادی مکن.

/۴۶/ با ضعیفان و کودکان سر خود را در میان نگذار.

/۴۷/ چشم به راه کمک و یاری دیگران مباش.

/۴۸/ هیچ کاری را پیش از اندیشه و تدبر انجام مده.

/۴۹/ کار ناکرده را کرده خود مدان.

/۵۰/ کار امروز را به فردا مینداز.

/۵۱/ با بزرگتر از خود مزاح مکن.

/۵۲/ با بزرگان سخن طولانی مگو.

/۵۳/ کاری مکن که جاهلان با تو جرأت گستاخی پیدا کنند.

/۵۴/ محتاجان را از مال خود محروم مگردان.

/۵۵/ دعوا و دشمنی گذشته را دوباره زنده مکن.

/۵۶/ کار خوب دیگران را کار خود نشان مده.

/۵۷/ مال و ثروت خود را به دوست و دشمن نشان مده.

/۵۸/ با خویشاوندان قطع خویشاوندی مکن.

/۵۹/ هیچگاه پاکان و پرهیزکاران را غیبت مکن.

/۶۰/ خودخواه و متکبر مباش.

/۶۱/ در حضور ایستادگان منشین.

/۶۲/ در حضور دیگران دندان پاک مکن.

/۶۳/ با صدای بلند آب دهان و بینی را پاک مکن.

/۶۴/ به هنگام خمیازه دست بر دهان خویش بگذار.

/۶۵/ حالت خستگی را در حضور دیگران ظاهر مکن.

/۶۶/ در مجالس انگشت در بینی مینداز.

/۶۷/ کلام جدی را با مزاح آمیخته مکن.

/۶۸/ هیچکس را پیش دیگران خجل و رسوا مکن.

/۶۹/ با چشم و ابرو با دیگران سخن مگو.

/۷۰/ سخن گفته شده را تکرار مکن.

/۷۱/ از شوخی و مزاح خود کمتر بکن.

/۷۲/ از خود و خویشاوندان نزد دیگران تعریف مکن.

/۷۳/ از پوشیدن لباس و آرایش زنان پرهیز کن.

/۷۴/ از خواسته های نابجای زن و فرزندان پیروی مکن.

/۷۵/ حرمت هرکس را در حد خود نگه دار.

/۷۶/ در بد کاری با اقوام و دوستان همکاری مکن.

/۷۷/ از مردگان به نیکی یاد کن.

/۷۸/ از خصومت و جنگ افزونی جدا پرهیز کن.

/۷۹/ با چشم احترام به کار دیگران نگاه کن.

/۸۰/ نان خود را بر سفره دیگران مخور.

/۸۱/ در هیچ کاری شتاب مکن.

/۸۲/ برای جمع آوری بیش از حد مال و ثروت حرص مخور.

/۸۳/ به هنگام خشم شکیبا باش و سخن سنجیده بگو.

/۸۴/ از پیش دیگران غذا و میوه بر مدار.

/۸۵/ در راه رفتن از بزرگان پیشی مگیر.

/۸۶/ سخن و کلام دیگران را قطع مکن.

/۸۷/ به هنگام راه رفتن جز به ضرورت چپ و راست خود نگاه مکن.

/۸۸/ در حضور مهمان بر کسی خشم مگیر.

/۸۹/ مهمان را به هیچ کاری دستور مده.

/۹۰/ با دیوانه و مست سخن مگو.

/۹۱/ برای کسب سود و دوری از زیان آبروی خود را مریز.

/۹۲/ در کار دیگران کنجکاوی و جاسوسی مکن.

/۹۳/ در اصلاح میان مردم هیچ گاه کوتاهی مکن.

/۹۴/ ادب و تواضع را هیچگاه فراموش مکن.

/۹۵/ با خداوند صادق و با مردم با انصاف باش.

/۹۶/ بر آرزو ها و خواسته های خود غالب باش.

/۹۷/ خدمتکاری بزرگان و همکاری مستمندان را فراموش مکن.

/۹۸/ با بزرگان باادب و با کودکان مهربان باش.

/۹۹/ با دشمنان مدارا کن و در مقابل جاهلان خاموش باش.

/۱۰۰/ در مال و مقام ديگران طمع نداشته باش.

موضوعات: بزرگان و علما  لینک ثابت





در این دنیای وانفسا
که هر کس ؛
در خودش غرق است …
و از هر عالمی فارغ …!
..ضمانت ؛
حرف بی ربطی است …
و شاید ، واژه ای افسانه ای باشد …!
ولی در عالم هستی
کسی را می شناسم من ؛
که روزی ضامن عشق و محبت شد …!
درست است که به باورها نمی گنجد …
ولی ، او “ضامن آهو” …؛
به این گلواژه بی روح …؛
روح تازه ای بخشید …!
و آری ؛
او ضمانت را ، به معنای الهی
در میان عالم هستی …؛
“معنا کرد …!”

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




بنی آدم اعضای یکدیگرند
که خوبان آن نوکر حیدرند

همان ها که بر"عشق” نوکر شدند
ز حور و پری و ملک برترند

بود نوکری بر درش افتخار
که خاک رهش میثم و قنبرند

محبّان حیدر علی طینت اند
که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار
مدد گیرد از صاحب ذوالفقار

علی بی بدیل است و مثل علی
نزاید دگـر مادر روزگـار

اهانت کند گر کسی بر ولی
دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی
مزن لاف عشقِ علی را دمی

علی بوده غمخوار درماندگان
علی بوده بر زخم دین مرهمی

اگر یار بیچاره ای “یا علی”
و گر غیر اینست “نامحرمي”

تو گر منکر مرتضی بوده ای
نشاید که نامت نهند آدمی

موضوعات: حضرت فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع)  لینک ثابت




سوگند به روز وقتی نور میگیرد و به شب وقتی آرام میگیرد که من نه تو را رها کرد ه‌ام و نه با تو دشمنی کرده‌ام
ضحی ۱تا۳


افسوس که هرکس را فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به مسخره گرفتی
یس ۳۰


و از تمام پیامهایم روی برگرداندی
انعام ۴


و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام
انبیا ۸۷


و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری
یونس ۲۴


و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری
حج ۷۳


پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند و تمام وجودت لرزید گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من شک داشتی
احزاب ۱۰


تا زمین با آن وسعت بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری ، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربانترینم در بازگشتن
توبه ۱۱۸

 

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




“شهید آوینی*
سوار تاکسی بین شهری شدم، مسیرم تهران بود.
اصلا با راننده درباره مقدار کرایه صحبتی نکردم از بابت پول هم نگران نبودم
اما وسط راه که بیابان بود، دست کردم تو جیب راست شلوارم ولی پول نبود…! جیب چپ نبود… جیب پیرهنم!
نبود که نبود … گفتم حتما تو کیفمه!
اما خبری از پول نبود…
به راننده گفتم: اگر کسی رو سوار کردی و بعد از طی یک مسیری به شما گفت که پول همراهم نیست، چیکار میکردی ؟!!
گفت: به قیافه اش نگاه می کنم!

گفتم : الان فرض کن من همان کسی باشم که این اتفاق براش افتاده…!!! یکدفعه کمی از سرعتش کم کرد و نگاهی از آینه به من انداخت
و گفت : به قیافه ات نمیاد که آدم بدی باشی ، می رسونمت … .

 

خدای من!
من مسیر زندگی ام رو با تو طی کردم به خیال اینکه توشه ای دارم
اما الان هرچه نگاه می کنم ، می بینم هیچی ندارم، خالیه خالی ام …
فقط یک آه و افسوس که مفت عمرم از دست رفت …

خدایا ما رو می رسونی؟؟؟ یا همین جا وسط این بیابان سردرگمی پیاده مون میکنی؟؟؟
الهی و ربی من لی غیرک …
.
حدیث قدسی :
خداوند متعال : اگر بنده گان گناهکارم میدانستند که چقدر مشتاق توبه و بازگشت آنان هستم از شدت شوق میمردنند

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




وقتی یک مداد را خیلی به چشم هایتان نزدیک کنید آن را دوتا می بینید ….!!!


دلیلش این است که چشم هایتان لوچ می شود.


وقتی از فرط دوست داشتن زیاد به یک نفر بچسبید، احساساتتان لوچ میشود.


یعنی یا خوبیهایش را دو دو تا می بینید یا بدیهایش را …


البته نتیجه یکسان است …


شما در هر صورت با واقع بینی خداحافظی کرده اید.


مشکل اینجاست که آدم ها مداد نیستند…


یک عکاس مشهور در کتابش نوشته بود:


یک عکس فوق العاده نتیجه فاصله ی مناسب عکاس به موضوع مورد علاقه اش است…


برای داشتن یک رابطه ی فوق العاده همیشه به دنبال بهترین فاصله باشید


نه نزدیکترین فاصله… ……..

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




روایتی از امام صادق (ع) :

إِذَا دَعَا الرَّجُلُ لِأَخِیهِ بِظَهْرِ الْغَیْبِ نُودِیَ مِنَ الْعَرْش

اگر شخصی در پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند، ، از عرش ندا می شود

ِ وَ لَكَ مِائَةُ أَلْفِ ضِعْفِ مِثْلِهِ

برای تو صد هزار برابر مثل او است (صد هزار برابر برای تو است)
وَ إِذَا دَعَا لِنَفْسِهِ كَانَتْ لَهُ وَاحِدَةٌ. فَمِائَةُ أَلْفٍ مَضْمُونَةٌ خَیْرٌ مِنْ وَاحِدَةٍ
لَا یَدْرِى یُسْتَجَابُ لَهُ أَمْ لَا
این در حالی است كه اگر برای خودش دعا می كرد،
فقط به اندازه همان یك دعایش به او داده می شد.
پس دعای تضمین شده ای که صدهزار برابر آن داده می شود بهتر است از دعایی
(دعای شخص دعا کننده برای خود) که معلوم نیست مستجاب بشود یا نشود.
« من لا یحضره الفقیه جلد دوم صفحه۲۱۲

 

حال اگر کسی برای بهترین مخلوق خدا امام زمان علیه السلام دعا کند چه می شود؟!

یقینا بهترین ها برایش مقدر می شود …


اللهم عجل لمولانا الغریب الفرج


دلبرم يوسف زهراست خدا ميداند
يادش آرامش دلهاست خدا ميداند
علت غيبت او هست گناه من وتو
خون جگر از گنه ماست خدا ميداند
بر عطا و کرمش جن و ملک محتاجند
از دمش زنده مسيحاست خدا ميداند
خاک زير قدمش سرمه چشم ملک است
خيمه اش جنة الاعلاست خدا ميداند
همه دنبال زر و سيم و گرفتار دلند
پسر فاطمه تنهاست خدا ميداند
آري اعمال من و توست حجاب من و تو
ورنه آن چهره هويداست خدا ميداند
از همه بيشتر آنکس که بود منتظرش
مادرش حضرت زهراست خدا ميداند، اللهم عجل لو ليک الفرج….

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




دوباره آغاز میشود هیاهوی دنیای بی رمضان……

من می ترسم خدااااا؛
از نفس کشیدن بی تو،،،،،
از شیطانی که در بندش کرده ای،،،،
از نفسی که سرکشی خواهد کرد،،،،
و از تمام آنچه که مرا از آغوش تو خواهد گرفت……

خدا فقط چند سحر مانده…..
و احیاهای مضطرانه ما نیز قلب بیمارمان را شفا نداده است…..
وااااااااااااای خدا…..
چه کنم با درد بی پایان دلم……
چه کنم با ناله های بی سرانجام قلبم…..
چه کنم با این همه سیاهی ؛ خدا …….

دلم به شب جمع ای خوش بود که لیله القدرش خوانده بودی….
و من …..
تمام سال را به طمع آن سپری کرده بودم تا شاید صیحه آسمانی جبرئیل را در اعلان ظهور مهدی فاطمه بشنوم…….
و گذشت…….
و ما فهمیدیم که هنوز لایق دیدارش نبوده ایم……

خدااااااااا؛
آیا ما رمضانی دگر را به چشم خواهیم دید؟؟؟؟؟
من میترسم ؛
از عمر کوتاهی که به دیدار چشمان دلبرش خاتمه نیابد……
من میترسم ؛
از روزی که جبرئیل بشارت دهد و گوشهای من، فرصت شنیدن را از کف داده باشند…….

خدااااااا؛
به خود خود خودت سوگند….
ما مضطریم……..

یا مجیب المضطر…أجب المضطر… ونحن المضطرون…. یاالله..

موضوعات: مناجات  لینک ثابت





امير المؤمنين (عليه السلام ) فرمود:

شيعيان مرا به” دو خصلت”

امتحان کنيد که اگر داراي اين دو

خصلت بودند، شيعه اند:

1- اهمّيّت به” نماز در اوّل وقت”

2-  و دستگيري “برادران ديني” خود با “مال"،

اگر اين دو در آن ها نبود، پس از ما :

“دورند"، “دورند “و “دورند"!

«جامع الاخبار، ص 35»

موضوعات: روایات  لینک ثابت




خواص روغن ها:
1) بادام تلخ: مرطوب كننده و ابرسان پوست،برطرف كننده درد مفاصل،تقويت كنندهء مو و ابرو
2) بادام شيرين: تقويت كنندهء پوست ،ابرسان، تقويت مو و ابرو
3) نارگيل: نرم كننده و حالت دهنده مو، مرطوب كننده پوست، برطرف كنندهء تركهاي پاشنهء پا
4) كنجد: نرم كنندهء پوست، تقويت كنندهء مو، ملين
5) سقز: مسكن درد مفاصل ، تقويت ماهيچه ها، مرطوب كننده پوست مناسب براي ماساژ
6) سياهدانه: تسكين دهندهء درد هاي مفاصل، تقويت عمومي بدن، بهبود زخم
7)جوانهء گندم: ضد ريزش مو و ابرو، تقويت كننده و مرطوب كنندهء پوست
تقویت حالت کشسانی پوست
8) بنفشه: رفع گرفتگي و خشكي بيني و التهاب
9) سير: تقويت كنندهء موي سر، رويش مو و ابرو
10) الوئه ورا: ابرسان پوست، مرطوب كننده،ضد لك و جوش، تقويت كننده پوست
11) گنه گنه: برطرف كنندهء درد هاي مفاصل (پادرد، كمر درد، ديسك كمر، سياتيك، نقرس، ارتروز)
12) فندق: ضد ريزش مو و ابرو، تقويت كننده و مرطوب كنندهء پوست
13)زيتون: ترميم پوست برطرف كننده درد مفاصل،گوشت آور
14) موم روغن: رفع ترك هاي پوستي و پاشنهء پا، تقويت كننده و مرطوب كنندهء پوست

 

موضوعات: درمان های مختلف  لینک ثابت




باورتان میشود با معجزه روغن زدن به کف پا ،میتوانید همه دردهای خود را درمان می کنید


*هر شب کف پاها را با روغن های اصل و طبیعی ، زیتون،کنجد، روغن بادام تلخ ،روغن سیاهدانه ، زیاد روغن مالی کنید.سپس یک کیسه فریزر پا کنید و روی آن جوراب بپوشید یا پاها را در سلفون نرم و نازک بپیچید.برای جذب بهتر،حتما شب تا صبح این کار را انجام دهید و صبح روغن را از پاها پاک کنید. .همین و همین… این روغن ها ،بسیار نافذ هستند و در بافت بدن فوری جذب می شوندو بدن را از شر هر بیماری خلاص می کند.یکماه این کار را انجام دهید تا معجزه ان را ببینید.
نکته :در بیشتر اوقات حدود ده روز بعد ،روغن در مدفوع دیده می شود که به این معنی است که روغن تمام مسیر را از پوست تا مرکز بدن طی کرده و پاکسازی کرده است. برای مثال می توانید روغن های مختلف را روی جداره نی تست کنید و ببینید بعد از چند ساعت این روغن ها چگونه در بافت متراکم نی جذب می شوند.


*معجزه روغن مالی کف پاها در بازتاب درمانی سیستم های بدن.


در اغلب بیماران سبب اصلی بیماری ها، خشکی ست و بهترین راه رفع خشکی تامین گرمی ورطوبت کافی برای بدن است که این امر با وارد کردن این روغن های گرم وملایم به بافت های بدن سریع درمان میشود.
*درمان شگفت انگیز بیماریهای که با روغن مالی کف پاها درمان میشود
دردهای مفصلی ،علایم پیری مثل چروکیدگی ها بدن ، سفیدی موها، پوکی استخوان …ـ غم و افسردگی و خشم زیادـ یبوست ـ خشکی پوست بدن، ، سوزش کف پا ـ کاهش فعالیت ارگان ها مثل کاهش ضربان قلب -کاهش فعالیت تخمدان ها و یائسگی زودرس ،تنظیم قاعدگی، ، کم کاری تیرویید ـ ضعف حافظه و عدم تمرکز ـ تشکیل بافت های متراکم و فیبری مثل فیبروم ـ ـ فشارخون بالا در افراد سرد ـ فشار خون پایین ـ کم خونی ـ دردهای شدید قلبی، میگرن و ـ اسپاسم و گرفتگی عضلانی ـ ضعف جنسی و بی میلی جنسی ـ ـ دیابت خصوصا نوع 2 – لاغری –درمان ارتباط با زیبایی پوست ـ درمان کلیه ها و روده ها (که در طب چینی ریشه های بدن هستند و سلامت همه ارگان های داخلی وابسته به آن هاست )و بسیاری از سرطان ها …
نکته :.انواع روغن ها برای ماساژ استفاده می شوند اما بهترین روغن ها در درمان ، به تریتب اولویت زیتون ،کنجد، بادام تلخ و روغن سیاهدانه است.میتوانید از ترکیب همه روغنهای ذکر شده به تساوی به کف پاها زده شود.تا درمان سریعتر انجام گیرد.این کار را تا یکماه ادامه دهید ،.اما با روشی که گفته شد انتظار می رود این زمان بسیارکوتاه تر شود.روغن مالی کف پا اثر فوق العاده معجزه اسا بر روى درمان تمام ارگانهای بدن دارد


تذکر:. مقدار روغن زیادی روی پوست و کف پا استفاده کنید چرا که فرایند جذب تا صبح ادامه خواهد داشت. لطفا از روغن های سوپرمارکتی استفاده نکنید. روغن های ذکر شده باید بوی این روغن ها را داشته باشند در غیر این صورت قابل اطمینان نیستند.


در سال يكبار مخصوصا در زمستان و بهار اين كار را انجام دهید بمدت یکماه با روغن های ذکرشده ،حتما امتحان کنید تا معجزه ان را در سلامتیتان ببینید و همه بیماری هایتان درمان شود

موضوعات: درمان های مختلف  لینک ثابت




 


بسم الله الرحمن الرحیم


اللهمّ اجْعَلْ صیامی فیهِ بالشّكْرِ والقَبولِ على ما تَرْضاهُ ویَرْضاهُ الرّسولُ مُحْكَمَةً فُروعُهُ بالأصُولِ بحقّ سَیّدِنا محمّدٍ وآلهِ الطّاهِرین والحمدُ للهِ ربّ العالمین.


خدایا قرار بده روزه مرا در این ماه مورد قدردانى وقبول بر طبق خوشنودى تو وپسند رسول تو باشد واستوار باشد فرعش بر اصل به حق آقاى ما محمد وخاندان پاكش وستایش خاص پروردگار جهانیان است.

 

 

موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت




نیامدی، نیامدی، نیامدی…
تکرار نیامدنت، بی تابم می کند…


و انتظارت بی تاب ترم…
خود میدانم که من دلیل غیبتم…


کافی نیست…
کافی نیست برای آمدنت…


وقتی که می دانی که ره گم کرده ایم…
وقتی که می دانی اگر نیایی به ناکجا آباد می رسم…


آقاجان…
مهربانم…
غمگسارم…
برگرد…


می بینی! این هفته هم بهانه ای داشتم برای بی تو سر کردن…


سرمان شلوغ است وگرنه تو را هم دوست داریم…


دلبستگی هامان زیاد است وگرنه تو را هم کم داریم…


مولاجان!


ببخش…
بس که سرم گرم زندگیست،
کمتر دلم برای شما تنگ می شود…
سلام امام غریبم…
سلامی به وسعت غربت تو، و
به وسعت دلتنگیم
سلام صبحت بخیر آقای من!

 

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت





آقا جان عاشقی درد سری بود نمیدانستیم

حاصلش خون جگری بود، نمیدانستیم

 

پر گرفتیم، ولی باز به دام افتادیم

شرط بی بال وپری بود نمیدانستیم

 

آسمان از تو خبر داشت، ولی ما از تو

سهممان بی خبری بود، نمیدانستیم

 

آب وجاروی در خانه مان شاهد بود

از تو بر ما گذری بود، نمیدانستیم

 

این همه چشم براهی ، نگرانم کرده

عاشقی، درد سری بود ، نمیدانستیم

 

هیچکس تاب وتب چشم تو را درک نکرد

هیچکس اشک شب چشم تورا، درک نکرد

 

ما کجا درد کشیدیم به اندازه ی تو؟

روز وشب گریه ندیدیم، به اندازه ی تو

 

منتی بر سر ما هم بگذاری ، بد نیست

اندکی چشم براهم بگذاری، بد نیست

 

نگرانم که پس از مردن من برگردی

پای تابوت، سر بردن من، برگردی


نکند منتظر مردن مایی، آقا

منتظرهات…. بمیرند،… می آیی آقا؟

 

من شب جمعه قرار تو دلم میخواهد…

صبح فرداش،کنار تو ، دلم میخواهد..

 

عرض کردیم نبودی سحر طول کشید

رفته بودی که بیایی،چقدر طول کشید


 

اگر صد عالمم بخشند بی‌مهدی نمی‌خواهم

کمـال آدمـم بخشنـد بی‌مهدی نمی‌خواهم

 

اگر بعد از هزاران سال مردن بر تن بی‌جان

مسیحایی دمم بخشند بی‌مهدی نمی‌خواهم

 

اگــر از تشنگـی آتـش بــر آیـــد از نفس‌هـایم

به هردم صدیمم بخشند بی‌مهدی نمی‌خواهم

 

گــر از تجلیــل بنشـاننـــد بـر تخت سلیمــان

هزاران خاتمم بخشند بی‌مهـدی نمی‌خواهم

 

غـــلام آستــــان اهـــل‌بیـت عصمتــــم ، آری

اگـر جام جمم بخشند بی‌ مهدی نمی‌خواهم

 

اگــر هنگـام نــاداری بــه قـــدر وسـعت عالم

طلا و درهمم بخشند بی‌مهدی نمی‌خـواهم

 

اگر بــا دست عیسی بـر تــن مجروح از رأفت

سراپـا مرهمم . بخشند بی‌مهدی نمی‌خواهم

 

گـــدای سامــرایم گــر هـــزاران بـــار آقایــی

به خلق عالمم بخشند بی‌مهدی نمی‌خواهم

 

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت





به امام زمان (عجل الله تعالى فرجه):

از دوری تو غمین و نالان هستیم
وز کردۀ خود کمی پشیمان هستیم


اصلیت ما را تو اگر می پرسی
از کوفه ولی مقیم تهران هستیم!

 

ما لشگری از سلاح روسی داریم
در دوز و کلک رگ ونوسی داریم


هر جمعه که شد بیا که ما منتظریم
این هفته فقط نیا عروسی داریم


از جور زمانه ما شکایت داریم
اندازۀ کوه و صخره حاجت داریم


ما مشکلمان گرانی و بیکاریست
آقا به نبودنت که عادت داریم…


ما قیمت روز ارز را می دانیم
معیار بهای بورس در تهرانیم


فعلا دو سه روزیست هوا پس شده است،
هر روز دعای عهد را می خوانیم

صد موعظه کن ولی ز تسلیم نگو
از خمس و زکات و ضرب و تقسیم نگو


آقا تو بیا ولی فقط با یک شرط…
از آنچه که ما دوست نداریم نگو !

 

موضوعات: ادبیات انتظار  لینک ثابت




آخرین شبهاست کم کم رفع زحمت میکنیم
جیبمان خالیست احساس خجالت میکنیم


هرچه روزی میدهی خرج معاصی میشود
ما فقط سواستفاده از رفاقت میکنیم


بیشتر دارد اجل سربه جوانان میزند
پس چرا ما اینقدر داریم غفلت میکنیم؟


کار دنیارا ببین که متهم شاکی شده
جای تو ما دائما از تو شکایت میکنیم


تو اگر مارا در این یک ماه دعوت میکنی
ماتورا ماه غم ارباب دعوت میکنیم


عمر ما موقوفه عشق حسین و کربلاست
هرچه را داریم یکجا خرج هیئت میکنیم


خاک خاک کربلا باشد غذاهم میشود
روزه را افطار با یک ذره تربت میکنیم


از حرم تا قتلگه زینب تماما پیرشد
گریه بر خم بودن آن قد و قامت میکنیم

موضوعات: شعر ادبی اهل بیت(ع)  لینک ثابت




 بار سفر را بسته اي ، اي ماه پر فيض خدا—
دلها پر از اندوه و غم ، عزم سفر داري چرا—

ياد خوش ايام تو ، ياد قرآن و قيام—
از دل نخواهد شد برون ، اي ماه تقوا و صيام—

ياد سحرگاه و غروب ، ياد نماز نيمه شب—
آن بيقراري هاي ما ، در ماه شعبان و رجب—

تا تو بياي سوي ما ، مهمان دلهامان شوي—
اما چه زود اينها گذشت ، حالا تو داري ميروي—

افسوس و صد افسوس ازين ، ماهي كه رفت اي دوستان—
افسوس از اين شبهاي قدر ، افسوس از اين عمر گران—

حيران و دل خونم خدا ، اين لحظه هاي آخرش—
حيران چو طفلي بينوا ، در جستجوي مادرش—

قدرش ندانستيم و رفت ، اين ماه قران و نماز—
درهاي دوزخ بسته بود ، درهاي جنت باز باز—

يا رب خدايا درگذر ، از اين همه وزر و گناه—
از جرم و از تقصير ما ، اين واپسين ايام ماه—

ما را ز درگاهت نران ، تنهاي تنها ميشويم—
با كوله باري از گناه ، کبدبخت و رسوا مي شويم–

ما را ز درگاهت نران ، شايد وداع آخر است—
اين شيشه تا سال دگر ، شايد كه افتاد و شكست-

موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت




همه رفتند، گدا باز گدا مانده هنوز
شب عید است و خدا عیدی ما مانده هنوز


دهه آخر ماه اول راه سحر است
بعد از این زود نخوابیم، دعا مانده هنوز


عیب چشم است اگر اشک ندارد،ور نه
سر این سفره ی تو حال و هوا مانده هنوز


کار ما نیست به معراج تقرّب برسیم
یا علیّ دگری تا به خدا مانده هنوز


گوئیا سفره ی او دست نخورده مانده است
او عطا کرد، ولی باز عطا مانده هنوز


گریه ام صرف تهی بودن اشکم نیست
دستم از دامن محبوب جدا مانده هنوز


وای بر من که ببینم همه فرصت ها رفت
باز در نامه ی من جرم و خطا مانده هنوز


یک نفر بار زمین مانده ی ما را ببرد
کس نپرسید که این خسته چرا مانده هنوز


هر قدر این فتنه گری رنگ عوض کرد ولی
دل ما مست علی، شکر خدا مانده هنوز


تا که در خوف و رجائیم توسل باقی است
رفت امروز ولی روز جزا مانده هنوز


هر چه را خواسته بودیم، به احسان علی
همه را داد، ولی کرب و بلا مانده هنوز

موضوعات: مناجات  لینک ثابت





داستانی پند آموز:


مردی به پیامبر خدا ، حضرت سلیمان ، مراجعه کرد و گفت ای پیامبر میخواهم ، به من زبان یکی از حیوانات را یاد دهی .
سلیمان گفت : توان تحمل آن را نداری .
اما مرد اصرار کرد
سلیمان پرسید ، کدام زبان؟ جواب داد زبان گربه ها، چرا که در محله ما فراوان یافت می شوند. سلیمان در گوش او دمید و عملا زبان گربه ها را آموخت
روزی دید دو گربه باهم سخن میگفتند. یکی گفت غذایی نداری که دارم از گرسنگی میمیرم . دومی گفت ،نه ، اما در این خانه خروسی هست که فردا میمیرد، آنگاه آن را میخوریم.
مرد شنید و گفت ؛ به خدا نمیگذارم خروسم را بخورید، آنرا خواهم فروخت، و فردا صبح زود آنرا فروخت
گربه امد و از دیگری پرسید آیا خروس مرد؟ گفت نه، صاحبش فروختش، اما، گوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهیم خورد.
صاحب منزل باز هم شنید و رفت گوسفند را فروخت. گربه گرسنه آمد و پرسید ایا گوسفند مرد ؟
گفت : نه! صاحبش آن را فروخت. اما صاحب خانه خواهد مرد، و غذایی برای تسلی دهندگان خواهند گذاشت و ما هم از آن میخوریم!
مرد شنید و به شدت برآشفت
نزد پیامبر رفت و گفت گربه ها میگویند امروز خواهم مرد! خواهش میکنم کاری بکن !
پیامبر پاسخ داد:

خداوند خروس را فدای تو کرد اما آنرا فروختی، سپس گوسفند را فدای تو کرد آن را هم فروختی ، پس خود را برای وصیت و کفن و دفن آماده کن!


حکمت این داستان :
خداوند الطاف مخفی دارد، ما انسانها آن را درک نمی کنیم.
او بلا را از ما دور میکند ، و ما با نادانی خود آن را باز پس میخوانیم !!!!!

پس بر ماست که امورمان را به او بسپاریم .

موضوعات: داستان  لینک ثابت




این شعر
تقدیم به اونهایی که دلشون برای
حرم امام رضا (ع)یه ذره شده !
حرم لبریز زائرها
مسافرها
مجاورها
گروهی آذری ها و گروهی از شمالی ها!
یکی از پای قالی و یکی از بین شالی ها!
و حالا هر کدام آرام
زبان واکرده در این ازدحام ، آرام :


” ببین این دست پینه بسته را آقا!
ببین این شانه های خسته را آقا!
به بیخوابی دو چشم خویش را مجبور کردم من!
به زحمت پول مشهد آمدن را جور کردم من!
نشستم تا بگیرم دامن ایوان طلایی را
به سمتت باز کردم دست خالی گدایی را”
یکی درد دلش را با امام مهربان می گفت!
یکی بالای گلدسته اذان میگفت!
صدا پیچید در صحن و حرم،
گویا در و دیوار با انصاریان میگفت :


” اللهم صل علی
علی بن موسی الرضا المرتضی…”
یکی بغض میان آه را میگفت!
یکی هم خستگیِ راه را میگفت!
جوان زائری در گریه هایش “آمدم ای شاه” را میگفت؛
خلاصه عده ای اینجا و خیلی ها ز راه دور ، دلگیر حرم هستند!
همان هایی که جا ماندند و حالا پای تصویر حرم هستند…
السلام علیک یا غریب الغربا یا معین الضعفاء یا حضرت علی بن موسی الرضا علیک آلاف التحیت و الثناء، به ابی انتم و امی ونفسی و اهلی و مالی و اولادی

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




سراسر دنیا را وجب به وجب بگردید ملتی پیدا نمی‌كنید كه مردمان آن بتوانند مثل ما جوگیر شوند، خالصانه عرض می‌كنم، حداقل در این یك مورد مردمان هیچ كشوری به گرد پای ما هم نمی‌رسند. سرعت جوگیر شدن ما آنقدر بالاست كه خود ما هم غافلگیر می‌شویم، اما باز جای شكرش باقی است كه این جوگیر شدن ما با همان سرعت و شدتی كه اوج می‌گیرد، فروكش هم می‌كند.


بگذریم. تا به اینجا هر چه خوانده‌اید مثلا مقدمه بوده، اصل مطلب مانده است كه اگر آن را هم نخواندید، زیاد مهم نیست. لپ كلام همان بود كه گفتیم، اما تا آخر مطلب را اگر خواندید، لطفا جوگیر نشوید و برای ادای احترام فیزیكی، دسته‌جمعی به محل كار ما مراجعه نكنید.


اما اصل گزارش را با یك شیوه نوین و ابداعی! با چند سوال شروع می‌كنیم. (اوج خلاقیت ما)‌


اول این‌كه چرا ما این همه جوگیر می‌شویم؟ (كلا توضیح دهید.)‌


ریشه اصلی این جوگیر شدن سریع و دائمی ما كجاست؟ (نشانی دقیق محل ریشه مورد نظر است.)‌


شما تا به حال چندین و چند صد بار جوگیر شده‌اید؟ (به ده رقمی‌ها جایزه داده می‌شود.)‌


تاكنون چندین بار به دلیل جوگیر شدن در مسائلی كه هیچ اطلاعی از آن ندارید، دخالت كرده‌اید؟ (دوست ندارید، پاسخ ندهید.)‌


به نظر شما این جوگیر شدن‌ها ریشه روانی دارد؟ (البته كه ندارد. تا نظرشما چه باشد.)‌


آیا تاكنون به دلیل جوگیر شدن بی‌موقع شرمنده شده‌اید؟ (پاسخ منفی پذیرفتنی نیست.)‌


برگردیم سر اصل مطلب، یعنی همان آگاه كردن شما از موضوعات مختلف اما این بار انواع جوگیر شدن در ایران امروز و چه بسا در جهان امروز، البته با ذكر این نكته كه تمامی داستان‌های نقل شده واقعی است، به جان خود (آخر كلمه خود را آن‌گونه كه دوست دارید كامل كنید، مثلا، م بگذارید، یا ت یا ش بگذارید یا…. ایهام را حال كردید) راست می‌گویم. چون کارشناسان می‌گویند برای اصلاح جامعه باید اعضای آن برای تغییر عادات اشتباه خود اراده کنند.


جوگیر شدن در تكه پاره كردن تعارف


تعارف كردن تا اندازه‌ای كه احترام خود را به طرف مقابل نشان دهیم خیلی خوب است، اما ادامه دادن آن مشكل‌آفرین و دردسرساز است. خدا آن روز را نیاورد كه در تكه پاره كردن تعارف جوگیر شویم، مثل همین: شام تشریف بیاورید پیش ما. نه، قربان شما. تعارف می‌كنید؟ نه، به خدا چه تعارفی. پس حتما بیایید. نه جان تو، از اكباتان تا تهرانپارس كه بیایم ساعت 12 شب می‌شود. اشكال ندارد ما بیدار هستیم. تعارف نمی‌كنم. جان من بیا. خیلی ممنون. مرگ من بیا. یك شب دیگه ان‌شاءالله. نكند از ما بدت می‌آید! این چه حرفیه. پس جان عزیزت پاشو بیا…. یك ساعت بعد، مرد حسابی دارم التماست می‌كنم پاشو بیا دیگه، الو، الو، الو…. بی‌معرفت قطع كرد.


داشتیم از رستوران محل كارمان خارج می‌شدیم كه…. شما بفرمایید. نخیر شما بفرمایید. نه آقا شما بزرگ‌ترید، اول شما بفرمایید. نخیر، این چه فرمایشی است، شما سمت راست هستید اول شما بفرمایید. تا این‌كه آقا رضا از روی احترام آنچنان دست من را كشید كه آستین پیراهنم از شدت احترام ایشان داشت پاره می‌شد. سعیدخان هم كه جوگیرتر شده بود اصرار داشت كه اول حاج آقا به دلیل محاسن سفیدشان تشریف ببرند. به همین دلیل مدام از پشت، حاج آقا را هول می‌داد و می‌گفت: « جان حاج آقا نمی‌شود. اول شما بفرمایید.» حاج آقا هم مقاومت می‌كرد تا این‌كه طفلك حاج آقا با مخ رفت تو دیوار رستوران و بی‌زبان كف رستوران پخش شد، اما سعیدخان باز هم ول كن نبود و زیر لب می‌گفت: «از بس این حاج آقا یك دنده است.»


جوگیر شدن در رانندگی


امروز بعد از حدود یك ماه برای اولین بار توانستم قلمی دست بگیرم و خاطره آن روز مصیبت‌بار را بنویسم. داستان از این قرار بود كه داخل خودروی پیكان مسافركش از بزرگراه همت به سمت غرب در حال حركت بودیم. همه چیز خوب و عالی بود. هوا بهاری و خورشید در سینه آسمان آبی و ترافیك هم به قول همان خانم داخل رادیو زیبا و در حال حركت بود تا این‌كه بغل دستی من به خودروی پژویی كه داشت بین سایر خودروها لایی می‌كشید اشاره كرد و گفت: «عجب دست فرمونی داره!» كه‌ ای كاش زبانش را مار می‌گزید و این حرف را نمی‌زد. بعد از آن بود كه پرواز با پیكان را تجربه كردیم! و فهمیدیم پرواز كردن كار ساده‌ای است اما فرود آمدن سخت دشوار است! خلاصه آقای راننده كه به غیرتش برخورده بود گفت: «جون شما الان سوكسش! می‌كنم» و ما هر چقدر سعی كردیم او را از سوسك كردن آن راننده بیچاره منصرف كنیم فایده‌ای نداشت كه نداشت. مدام زیر لب زمزمه می‌كرد: «الان دست فرمونی نشونتون بدم كه تا عمر دارین فراموش نكنین» چقدر هم راست می‌گفت، واقعا من یكی تا آخر عمرم فراموش نمی‌كنم، البته پرواز با پیكان چیز ساده‌ای نیست كه براحتی بتوان فراموش كرد. همه چیز داشت بخیر می‌گذشت تا رسیدیم به قسمت فرود پیكان در اتوبان. عرض كردم كه فرود كار سختی است آن هم روی گارد ریل وسط اتوبان!


جوگیر شدن تماشاگران فوتبال


یك ساعتی از اتمام مسابقه فوتبال گذشته بود، اما رگ‌های گردنش هنوز بشدت متورم بود. در طول زندگی پربارش به مرغ هم لگد نزده بود چه برسد به توپ فوتبال، اما با عصای زیر بغلش قسم می‌خورد اگر داخل زمین بود حداقل 5 گل می‌زد. جوگیرتر كه می‌شد معتقد بود تیم مورد علاقه‌اش بالای 100 درصد طرفدار دارد. اگر با او وارد بحث می‌شدید برای اثبات این‌كه تیم آنها پرطرفدارترین تیم جهان است دلایل قانع‌كننده‌ای داشت كه مو لای درزش نمی‌رفت.


جوگیر شدن در خرید


خدا آن روز را نیاورد كه فامیلی، دوستی، همسایه‌ای، كسی جسارت كند و چیزی بخرد. آرام و قرار از ما گرفته می‌شود و شب و روز ما یكی می‌گردد و تا لنگه همان چیز را نخریم آرام نمی‌نشینیم.
هر سال برای عید دیدنی به منزل زوج جوان 70 ساله‌ای كه از بستگان دور ما هستند و وضع مالی نسبتا خوبی دارند می‌رویم. امسال هم به رسم عادت برای عید دیدنی به منزل آنها رفتیم. خیلی تحویلمان گرفتند و برای ما میوه پشمالو آورده بودند. بنده خداها شنیده بودند كه خرید میوه درشت نشانه پولدار بودن است به همین دلیل برای همه نارگیل خریده بودند.


از مایكروویو جدیدشان زیاد راضی نبودند. طوبی خانم می‌گفت: «هر چی تخم‌مرغ می‌گذاریم آن تو منفجر می‌شود.»
یك فروند ماشین ظرفشویی هم خریده بودند به این بزرگی، اما طوبی خانم هنوز نفهمیده بود كه دستگاهی چنین پیشرفته چرا لباس‌ها را خوب نمی‌شوید.


جوگیر شدن در پیروی از مد


برای پذیرش هر نوع پوششی كافی است 20 ثانیه روی مخ ما كار كنند. (مثلا بگویند خیلی به رنگ پوست شما می‌آید). در ثانیه بیست و یكم مشغول شمارش پول برای خرید همان جنس هستیم. تلخ ترین خاطره زندگی یكی از دوستان من مربوط به زمانی است كه برای اولین بار پای البسه‌ای عجیب و دراز به نام كراوات به خاندان آنها باز شد. بعد از ورود این شیء ناشناخته به خاندان آنها، تعداد مردهای فامیل به طرز وحشتناكی كاهش پیدا كرد. اگر چه بعد از تحقیقات مشخص شد كه همه آنها بر اثر خفگی از دنیا رفته‌اند! اما بالاخره فهمیدند اگر از كراوات هم استفاده نكنند، باز هم می‌توانند شیك پوش باشند یا حداقل قبل از جوگیر شدن و استفاده از كراوات روش درست گره‌زدن آن را بیاموزند.


جوگیر شدن در دادن اطلاعات غلط
اگر خدای نكرده كسی جرات كند و از ما بپرسد كه در فلان كار واردید، تا طرف به خاطر سوال نسجیده‌اش به غلط كردن نیفتد دست از سرش بر نمی‌داریم.
ای آقا مگر خبر ندارید؟ من تمام وسایل برقی خودمان را تعمیر می‌كنم. جاروبرقی شما خراب شده؟ كاری ندارد، پشت موتور جاروبرقی یك سیم هست كه… دو ساعت بعد.
اكبر آقا جاروبرقی را كه یادت هست، همان كارها را كه گفتی انجام دادم، اما از آن موقع به بعد تا جارو را به برق وصل می‌كنیم كنتور كل ساختمان می‌پرد!
جان من! خیلی جالب است آخر جارو برقی ما هم همین جوری شده بود.
خب اكبر آقا جاروی خودتان را چه كار كردید؟
هیچی بردم تعمیرگاه البته زیاد خسارت ندیده بود فقط موتورش سوخته بود!
مرد حسابی جارو برقی فقط موتورش مهم است، چیز دیگری كه ندارد.
ای بابا، لوله به آن درازی را نمی‌بینی می‌گویی فقط موتورش مهم است؟ خدا وكیلی از مسائل فنی هیچ سر رشته‌ای نداری.


جوگیر شدن در خالی بندی
با شاخ و برگ دادن به یك موضوع ساده آن را در حد یك اتفاق بزرگ جلوه می‌دهیم و گاهی هم ابرقهرمان می‌شویم!
پیرزنی را از یك خیابان خلوت رد می‌كنیم، اما زمانی كه موضوع را برای دیگران بازگو می‌كنیم، می‌گوییم سیل تا زانوی ما آمده بود و آتشفشان در حال فوران بود، در همین حال كه پیرزن روی كول من سوار بود، یك دایناسور از روبه‌رو به ما حمله كرد، مانده بودم چه كار كنم، پیرزن را بندازم و فرار كنم كه این كار اصلا جوانمردانه نبود.
گفتم: مادر شنا بلدی؟
گفت: نه، پسرم.
وضعیت خیلی بدی بود. یكدفعه دیدم كه یك هلیكوپتر در ارتفاع پایین در حال پرواز است. پریدم و یك دستی هلیكوپتر را گرفتم.
مرد حسابی مگر می‌شود همچنین كاری كرد؟
خب مجبور بودم شما اگر جای من بودید چه كار می‌كردید؟ چاره‌ای نداشتم. تازه خدا را شكر كه یك دست من خالی بود وگرنه مجبور می‌شدم هلیكوپتر را با دندان بگیرم… .

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت




«آغوش همیشه باز خدا»

سجاده را دوست داشتم…


اسمش را گذاشته بودم…


«آغوش همیشه باز خدا»…


هر جا سجاده بود، میشد با خدا خلوت کرد…


حتی وسط صف نماز جماعت…


هنوز هم سجاده را دوست دارم…


اما یاد گرفتم برای خلوت کردن با خدا لازم نیست دنبال سجاده بگردم…


تمام زمین سجاده است…


روزگارتون پر از لحظه های دو نفری با خداوند….

موضوعات: مناجات  لینک ثابت




ﺍﮔﺮ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ “ﻏﯿﺒﺖ” ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ،
ﺑﺎﻧﮑﻬﺎ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﺴﺎﺑﻤﺎﻥ ﺑرداشته ﻭ ﺑﻪ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻏﯿﺒﺖ ﺍﻭﺭﺍ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ، ﻭﺍﺭﯾﺰ ﮐﻨﻨﺪ…
ﺑﺪﻭﻥ ﺷﮏ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺣﻔﻆ ﺍﻣﻮﺍﻟﻤﺎﻥ ﺳﺎﮐﺖ ﻣﯽﺷﻮﯾﻢ.
ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻓﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻓﺎﻧﯽ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﯼ ﺑﺎﻗﯽ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵﺗﺮ ﻭ ﻋﺰﯾﺰﺗﺮﻧﺪ؟؟؟
جواب با شما…
نگذاريد گوشهايتان گواه چيزي باشد که چشمهايتان نديده، نگذاريد زبانتان چيزي را بگويد که قلبتان باور نکرده..
“صادقانه زندگي کنيد”
ما موجودات خاکي نيستيم که به بهشت ميرويم.ما موجودات بهشتي هستيم که از خاک سر برآورده ايم…
“الهي قمشه ای “

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




زکات فطره به اتفاق فریقین واجب است و در کلام معصومین فوائد زیادی برای آن بر شمرده اند که به برخی اشاره می کنیم:
«زکات فطره مکمل و تمام کننده روزه است.» [1] «باعث قبولی روزه ماه رمضان می شود.» [2] «باعث سلامتی جسم و پاک سازی روح از رذائل اخلاقی است.» [3]
فطره در لغت چند معنا دارد که مهمترین آنها، خلقت و اسلام است. با توجه به این که پرداخت این نوع حق مالی، باعث سلامت جسم و روح می شود، آن را زکات بدن یا فطره می نامند. شاید وجه تناسب آن با معنای اسلام، این باشد که زکات فطره مقتضای اسلام است؛ از این رو کسی که پیش از غروب شب عید فطر مسلمان، تکلیف از او ساقط نمی شود.
در ادامه استفتائاتی را درباره شرایط وجوب زکات فطره، مقدار و جنس زکات فطره، زمان و مکان پرداخت زکات فطره و مصرف زکات فطره مطرح می کنیم.
زکات فطره ميهمان
سوال:
ميهمانى كه فقط شب عيد فطر به خانه انسان بيايد، تكليف فطره‌‏اش چه مى‌‏شود؟
جواب:
فطره او بر عهده صاحب خانه نيست.
سوال:
اگر انسان شب عيد فطر ميهمان داشته باشد و صبح متوجه شود كه عيد بوده؛ آيا فطره آنها بر او واجب است؟
جواب:
نا آگاهى از رؤيت هلال، تأثيرى در حكم پرداخت فطره ندارد لكن گذشت كه فطره ميهمان يك شبه بر عهده خودش مى‌‌باشد.
سوال:
اگر ميهمان فطره خودش را بدهد، آيا از عهده صاحب خانه ساقط مى‌‏شود؟
جواب:
در فرضى که نان خور محسوب شود اگر با اجازه صاحب خانه و از طرف او فطره خودش را بدهد، از عهده ميزبان ساقط مى‌‏شود.
عدم پرداخت فطره و تكليف زن و فرزند
سوال:
پدرى كه زكات فطره نمى‌‏دهد، تكليف زن و فرزند او چه مى‌‏شود؟
جواب:
بر آنان تكليفى نيست و لازم نيست فطره بدهند.
زمان كنار گذاشتن فطره
سوال:
زمان كنار گذاشتن فطره و پرداخت آن چه موقع است؟
جواب:
بعد از اثبات حلول ماه شوال مى‌‌تواند آن را کنار بگذارد اگر نماز عيد فطر مى‌‏خواند، بنابر احتياط واجب بايد پيش از نماز پرداخت كند يا كنار بگذارد و اگر نماز عيد نمى‌‏خواند، تا ظهر روز عيد فطر مهلت دارد.
انتقال زکات فطره

سوال:
جايز است زکات فطره را در شهر ديگرى بدهيم؟
جواب:
اگر در محل و شهر خودش مستحق پيدا نشود، مى‌‏تواند آن را به شهر ديگرى ببرد.
فراموشى در پرداخت زكات فطره

سوال:
فراموش كرده‌ايم زكات فطره بپردازيم، حكم آن چيست؟
جواب:
اگر زكات فطره نپرداخته‌ايد، از شما ساقط نمى‌‌شود و واجب است آن را ـ بدون نيّت ادا يا قضا ـ جدا كرده و بپردازيد.
کيفيت پرداخت زکات فطره

سوال:
آيا زكات فطره را مى‌‏توان به خانواده فقير غير متدين داد؟
جواب:
در زكات فطره، عدالتِ گيرنده لازم نيست؛ ولى به كسى كه آشكارا گناه كبيره انجام مى‌‏دهد، بنابر احتياط نبايد زكات فطره داد.
پرداخت زکات فطره به واجب النفقه
سوال:
آيا پدر مى‌‏تواند زكات فطره را به فرزند دانشجوى خود كه محتاج است، بدهد؟
جواب:
اگر فرزندان فقير باشند، پدر و مادر بايد مخارج واجب آنان را بپردازند و نمى‌‌توان چيزى از زكات فطره را بابت مخارج زندگى به آنها داد ولى براى اداى دين و يا مايحتاجى كه تأمين آن بر پدر واجب نيست اشكال ندارد.
فطريه سادات
سوال:
همسرم از سادات مى‌‌باشند با توجه به اينکه فطريه ايشان به عهده اينجانب مى‌‌‌باشد و من نيز سيّد نيستم و با عنايت به اينکه فطريه سادات جداگانه دريافت مى‌‌شود آيا فطريه مربوط به همسرم را در محل فطريه سادات بايد قرار داد؟
جواب:
ملاک در پرداخت فطريه معيل (پرداخت کننده فطريه) است نه عيال، بنابراين شما نمى‌‌توانيد فطريه خود را به سيّد بپردازيد هر چند همسر شما از سادات باشد.[4]
- - - - - - - -
پی نوشت
[1]من لا یحضر الفقیه/ج2/ص183
[2]همان/ص183
[3]مستدرک وسائل الشیعه /ج9/ص318
[4]سایت رهبری/ احکام روزه/ زکات فطره http://www.leader.ir/tree/index.php?catid=120

 

موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت




این داستان خیلی جذابه خوشحال میشم بخونین
شاید ما هم کمی فکر کنیم!
سفرهای مشهد مقدسی که من برای بچه های دانشگاه تدارک می دیدم غالبا با استقبال پسران و دختران مذهبی روبرو می شد ولی این بار نمی دانم چرا اینگونه امام رضا بین این همه بچه ها صف اول نماز جماعتی ،این افراد به ظاهر غیر مذهبی و مثلا بی حجاب را طلب کرده بود!

بگذارید از اول سفر برایتان بگویم سفری که با خواهران دانشجو جهت زیارت مشهد مقدس برگزار شده بود از میان اتوبوسی که ما با آنها همسفر بودیم حداکثر چند نفر انگشت شمار با چادر الفت داشتند………………………….
لذا وقتی وارد اتوبوس شدم کمی ترسیدم از اینکه عجب سفر سختی در پیش دارم.نمی دانستم با این همه بی حجاب و … چگونه باید برخورد کنم مخصوص چند نفر از آنها که خیلی شیطنت داشتند ناچار مثل همیشه به ناتوانی خود در محضر حضرت وجدان عزیز اعتراف کرده و دست به دامن صاحب کرامت امام ثامن حضرت رضا (ع) شدم.

یکی از اتفاقاتی که باعث شد خستگی سفر را به طور کلی فراموش کنم لطف خدا در اجرای امر به معروف و نهی از منکر بدون چماق بود

داستان از اینجا شروع شد روز اول تصمیم گرفتم برای چادر سخت گیری شدید نکنم لذا چند نفر از دختران دانشجو که سوئیت انها معروف به سوئیت ارذل و اوباش بود(اسمی که بچه ها بخاطر شیطنت بیش از اندازه برایشان انتخاب کرده بودندو خودشان هم خوششان می آمد) و بقول همه همسفران دردسر سازهای سفر بودند تصمیم گرفتند به صورت دسته جمعی برای خرید به بازار بروند اما چون تا به حال به مشهدمقدس نیامده بودند

وبه وقول یکی از آنها فقط به خاطر تفریح سفر مشهد امدم

لذا از من خواستند که به عنوان راهنما با انها بروم من هم با تردید قبول کردم وقتی که به راهروخروجی هتل آمدند متوجه وضعیت و پوشش بسیار نامناسب آنها شدم لذا سرم را پایین انداختم و کمی خودم را ناراحت و خجالت زده نشان دادم

سرگروه بچه هاکه متوجه قضیه شده بود با تعجب گفت: ((حاج اقا مگر چادر برای بازار رفتن هم الزامی است؟))

گفتم( از نظر من نه! ولی به نظر شما اگر مردم یک روحانی را با چند نفر دختر بدون چادر ببینند چه فکری می کنند؟))

یکی از بچه ها بلند گفت : ((حق با حاج اقا است خیلی وضعیت ما نا مناسب است هرکس ما را با این پوشش با حاج اقا بینند یا گریه می کند یا می خندد و یا از تعجب اشتباهی با تیر چراغ برق تصادف می کند))

بقیه غیر از دو نفر حرف او را تایید کردند

ولی یکی از مخالفان گفت: ((حاج اقا من و مادرم و تمام خانواده ما در عمرمان یکبار هم چادر نپوشیده ایم لذا نه تنها بلد نیستم ! بلکه از چادر متنفرم ! من دوست ندارم با چادر خودم را زندان کنم !حیف من نیست که زیر چادر باشم اصلا وقتی چادری ها را می بینم حالم به هم می خورد.ودلم می خواهد دختران چادری را خفه کنم ))

گفتم ( به فرض که حق با شما است ولی خود شما هم اگر یک روحانی را با دختران مانتویی بینی در بازار تعجب نمی کنی؟ اصلا برای تو قابل تصور است یک روحانی مسئول دختران بی چادری باشد؟ گفت : قبول دارم ولی سخت است چادر پوشیدن!))

گفتم (حالا شما یکبار امتحان کنید یکبار که ضرر ندارد تا بعد از آن که می خواهید وارد حرم امام رضا بشوید و چادر الزامی است حداقل یاد گرفته باشید که چگونه چادر سر کنید .))

بالاخره با بی میلی تمام چادر بر سر کرد و گروه ۷ نفره اراذل اوباش که ۴ نفر آنها شاید اولین بارشان بود چادر بر سر می کردند مثل بچه های خوب و مثبت همراه من به راه افتادند .

اگر کسی اولین بار آنها را می دید می گفت گروه امر به معروف خواهران هستند!

اما اصل قضیه از وقتی شروع شد که یک دزد کیف قاپ به کیف همان دختر مخالف چادرکه می خواست دخترانی چادری را با دست خود خفه کند! حمله کرد.

ولی وقتی آن اقا دزده می خواست کیف دستی آن خانم را که پر پول بود و نمی دانم دزدها از کجا متوجه شده بود او اینقدر پول دارد را به سرقت ببرند به علت اینکه آن دخترخانم چادر بر سر داشت و بخاطر همراهی با من و مثلا حفظ آبروی حاج اقا پوشش خود را کامل کرده بود موفق به گرفت کیف او که قسمتی از آن زیر چادر بود نشد .و قضیه به خوبی تمام شد.

همین که این اتفاق افتاد همان خانم پیش من آمد و گفت :

((حاج اقا چادر هم عجب چیز خوبی است و من نمی دانستم.

فکر نمی کردم چادر اینهمه بتواند از من محافظت کند. حاج‌اقا بخدا هیچ وقت در عمرم به اندازه ای امروز که با چادر به بازار آمدم احساس امنیت نکرده بودم))

وقتی این حرفها را به من می گفت من در رویای خودم غرق شده بودم و پیش خودم می گفتم :

((خدایا ای کاش همه بچه مذهبی ها که خاک پای همه آنها طوطیای چشم من است می دانستند که لذت و اثر امر به معروف و نهی از منکر بدون چوب و چماق چقدر زیاد است و برعکس اثر معکوس تذکر دادن با تندی و خشونت و چوب و چماق چقدر زیاد است.))

و تعجب و لذت زیارت امام رضا برای من آن زمان زیاد شد که دیدم تا آخر سفر آن خانمی که حاضر نبود به هیچ وجه چادر بپوشد هیچ چیزی حتی خنده دیگران به و خانواده مخالف چادر نتوانستند چادر را از سر این دختر خانم که از مدیران محترم ارذل و اوباش دانشگاه بود بردارد!

و من معتقدم این نمونه ای از معجره امام رضا (ع)بود که من خود به چشم خویشتن دیدم .

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 

در اولین صبح عروسی ، زن و شوهر توافق کردند که در را بر روی هیچکس باز نکنند . ابتدا پدر و مادر پسر آمدند . زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند . اما چون از قبل توافق کرده بودند ، هیچکدام در را باز نکرد . ساعتی بعد پدر و مادر دختر آمدند . زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند . اشک در چشمان زن جمع شده بود و در این حال گفت : نمی تونم ببینم که پدر و مادرم پشت در باشند و در را روشون باز نکنم . شوهر چیزی نگفت ، و در را برویشان گشود . اما این موضوع را پیش خودش نگه داشت .

سالها گذشت خداوند به آنها چهار پسر داد . پنجمین فرزندشان دختر بود . برای تولد این فرزند ، پدر بسیار شادی کرد و چند گوسفند را سر برید و میهمانی مفصلی داد . مردم متعجبانه از او پرسیدند : علت اینهمه شادی و میهمانی دادن چیست ؟

مرد بسادگی جواب داد :چون این همون کسیه که در را برویم باز میکنه !!!

موضوعات: خانواده و زندگی  لینک ثابت





با انجام این راهکارها به راحتی از شوره سر خلاص شده و در وقت و پول خود صرفه جویی کنید.

به گزارش سلام خبر، شوره سر از جمله مسائل ناراحت کننده ایست که ذهن افراد را مشغول می کند. این مشکل باعث خارش سر می گردد که در پی آن شوره سر تشدید می یابد.
گفتنی است که علل مختلفی در بروز شوره سر دخیل اند که برخی از آنها اشاره می کنیم:
پوست سر خشک
کم شدن آب بدن
استفاده بیش از حد محصولات مو
استفاده ناکافی از شامپو و یا مصرف بیش از حد آن
استفاده کم از شانه
رشد بیش از حد قارچ
حال اگر به دنبال پیشگیری از شوره سر هستید این علل را برسی کرده و آنها را رفع کنید.
ترفندهای ساده برای خلاص شدن از پوست پوست شدن سر
1)سرکه سیب: سرکه سیب و آب گرم را با هم و به طور مساوی مخلوط کنید. سپس آن را روی موهای خشک خود ریخته و ماساژ دهید. توجه داشته باشید که این محلول پوست سر شما را به طور کامل پوشانده باشد. پس از چند دقیقه موی خود را با آب شستشو دهید.
2)جوش شیرین: این ماده اثرات بسیار قوی و مثبتی را بر روی شوره سر دارد. 1قاشق غذاخوری جوش شیرین را با یک فنجان آب مخلوط کرده و همانند شامپو از آن استفاده کنید. طی مدت چند روز شاهد معجزه آن خواهید بود.
3)شنبلیله: مواد مغذی موجود در شنبلیله رشد سالم موها را تشدید کرده و پوست پوست شدن سر را برای همیشه از بین می برد. 2 قاشق غذاخوری از دانه های شنبلیله را در آب به مدت یک شب خیس کنید. سپس دانه ها را از آب جدا کرده و آسیاب کنید. ماده خمیری به دست آمده را به مدت 45 دقیقه به موی سر خود بزنید و بعد با شامپو بشویید.

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها  لینک ثابت




 

خداحافظ ای ماه غفران و رحمت خداحافظ ای ماه عشق و عبادت
خداحافظ ای دوریت سخت و جانکاه خداحافظ ای بهترین ماه الله


وداع با ماه مبارک به مانند استقبال از آن دارای آداب مخصوص به خود است که علمای علم اخلاق[1] تاکید بسیاری بر انجام آن دارند. در مفاتیح الاعمال شیخ عباس قمی آدابی برای وداع یاد شده و همچنین در صحیفه سجادیه(علیه السلام)[2] نیز دعایی سوزناک برای وداع با این ماه نورانی و پر برکت یاد شده است. به تعبیر مقام معظم رهبری: «دعای چهل‌و پنجم صحیفه سجادیه یک نمونه از دعاهایی است که ائمه به ما یاد داده‌اند که مضمون قابل توجهی درباره اهمیت ماه رمضان دارد… این یکی از نقیصه‌های ماست که دعاها را بدون توجه میخوانیم و معنایش را نمی­فهمیم؛ از بعضی که قادریم معنایش را بفهمیم، تأمل و تدبر نمی­کنیم؛ دعا می­خوانیم حواسمان هم جای دیگری است! در حالی که این دعاها همه دفترهای ارزشمند معرفت و نسخه‌های عشق و محبت است و خیلی چیزها در این دعاهاست که اگر ما به آنها توجه کنیم، می­توانیم آنها را بیاموزیم.»[3]
نکته ای که در هنگام خواندن این دعا مد نظر باید داشت این است که «السلام علیک…» های این دعا را به معنای «خداحافظی» در ذهن داشت، نه مانند اکثر ترجمه های صحیفه که برای السلام علیک ها؛ «سلام بر تو ای ماه…» را ذکر کرده اند.[4]


فرازهایی از این دعای روح بخش را از نظر می گذرانیم:


السّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَكْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ، وَ يَا خَيْرَ شَهْرٍ فِي الْأَيّامِ وَ السّاعَاتِ.
السّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِيهِ الْ‏آمَالُ، وَ نُشِرَتْ فِيهِ الْأَعْمَالُ.
السّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ قَرِينٍ جَلّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً، وَ أَفْجَعَ فَقْدُهُ مَفْقُوداً، وَ مَرْجُوٍّ آلَمَ فِرَاقُهُ.
السّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ أَلِيفٍ آنَسَ مُقْبِلًا فَسَرّ، وَ أَوْحَشَ مُنْقَضِياً فَمَضّ‏
السّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ مُجَاوِرٍ رَقّتْ فِيهِ الْقُلُوبُ، وَ قَلّتْ فِيهِ الذّنُوبُ.
السّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ نَاصِرٍ أَعَانَ عَلَى الشّيْطَانِ، وَ صَاحِبٍ سَهّلَ سُبُلَ الْإِحْسَانِ‏
السّلَامُ عَلَيْكَ مَا أَكْثَرَ عُتَقَاءَ اللّهِ فِيكَ، وَ مَا أَسْعَدَ مَنْ رَعَى حُرْمَتَكَ بِكَ‏
السّلَامُ عَلَيْكَ مَا كَانَ أَمْحَاكَ لِلذّنُوبِ، وَ أَسْتَرَكَ لِأَنْوَاعِ الْعُيُوبِ‏
السّلَامُ عَلَيْكَ مَا كَانَ أَطْوَلَكَ عَلَى الْمُجْرِمِينَ، وَ أَهْيَبَكَ فِي صُدُورِ الْمُؤْمِنِينَ‏
السّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ شَهْرٍ لَا تُنَافِسُهُ الْأَيّامُ.
السّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ شَهْرٍ هُوَ مِنْ كُلّ أَمْرٍ سَلَامٌ‏
السّلَامُ عَلَيْكَ غَيْرَ كَرِيهِ الْمُصَاحَبَةِ، وَ لَا ذَمِيمِ الْمُلَابَسَةِ
السّلَامُ عَلَيْكَ كَمَا وَفَدْتَ عَلَيْنَا بِالْبَرَكَاتِ، وَ غَسَلْتَ عَنّا دَنَسَ الْخَطِيئَات‏
السّلَامُ عَلَيْكَ غَيْرَ مُوَدّعٍ بَرَماً وَ لَا مَتْرُوكٍ صِيَامُهُ سَأَماً.
السّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ مَطْلُوبٍ قَبْلَ وَقْتِهِ، وَ مَحْزُونٍ عَلَيْهِ قَبْلَ فَوْتِهِ.
السّلَامُ عَلَيْكَ كَمْ مِنْ سُوءٍ صُرِفَ بِكَ عَنّا، وَ كَمْ مِنْ خَيْرٍ أُفِيضَ بِكَ عَلَيْنَا
السّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى لَيْلَةِ الْقَدْرِ الّتِي هِيَ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ
السّلَامُ عَلَيْكَ مَا كَانَ أَحْرَصَنَا بِالْأَمْسِ عَلَيْكَ، وَ أَشَدّ شَوْقَنَا غَداً إِلَيْكَ.
السّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى فَضْلِكَ الّذِي حُرِمْنَاهُ، وَ عَلَى مَاضٍ مِنْ بَرَكَاتِكَ سُلِبْنَاهُ.


همچنین این غزل حزین از مرحوم صائب تبریزی نیز خواندن دارد:
افسوس که ایام شریف رمضان رفت سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت
افسوس که سی پارۀ این ماه مبارک از دست به یکباره چو اوراق خزان رفت
ماه رمضان حافظ این گله بُد از گرگ فریاد که زود از سر این گله شبان رفت
شد زیر و زبر چون صف مژگان صف طاعت شیرازه جمعیت بیدار دلان رفت
بی قدری ما چون نشود فاش به عالم؟ ماهی که شب قدر در او بود نهان رفت
تا آتش ِجوع رمضان چهره بر افروخت از نامۀ اعمال سیاهی چو دخان رفت
با قامت چون تیر در این معرکه آمد از بار گنه با قد مانند کمان رفت
برداشت ز دوش همه کس بار گنه را چون باد سبک آمد و چون کوه گران رفت
چو اشک غیوران ز سراپردۀ مژگان دیر آمد و زود از نظرآن، جان ِجهان رفت
از رفتن یوسف نرود بر دل یعقوب آنها که به «صائب» ز وداع رمضان رفت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] . مانند سید ابن طاووس در اقبال الاعمال و میرزا جواد ملکی تبریزی در المراقبات.
[2] . دعای چهل و پنجم: «و كان ‌من‌ دعائه عليه السلام ‌فى‌ وداع شهر رمضان وداع»
[3] . بیانات در روز ۲۹ ماه مبارک رمضان؛ 7 خرداد 1366.
[4] . مقام معظم رهبری: «امام سجاد در دعای وداع ماه رمضان … آن چنان از فراق ماه رمضان می نالد، بارها و بارها بر ماه رمضان درود می فرستد: «السّلام علیک». این جا سلام به معنای بدرود و به معنای خداحافظی کردن با ماه رمضان عزیز و با این روزها و شبهای نورانی است؛ خداحافظی با این قطعۀ بهشتی از زمان عمر ما و از طول دوران سال… است.»(بیانات در خطبه‌های نماز عید فطر؛ 24 آبان 1383.)

موضوعات: فروعات دین  لینک ثابت




اولی میگه تو به زندگی بعد زایمان اعتقاد داری؟

دومی: آره حتما. یه جایی هست که می تونیم راه بریم شاید با دهن چیزی بخوریم

اولی: امکان نداره.

ما با جفت تعذیه می شیم. طنابشم انقد کوتاهه که به بیرون نمی رسه. اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی تاحالا از اونجا نیومده بهمون نشونه بده.

دومی: شاید مادرمونم ببینیم

اولی: مگه تو به مامان اعتقاد داری؟ اگه هست پس چرا نمی بینیمش

دومی: به نظرم مامان همه جا هست. دور تا دورمونه. اولی: من مامانو نمی بینم پس وجود نداره.

دومی: اگه ساکت ساکت باشی صداشو می شنوی و اگه خوب دقت کنی حضورشو حس می کنی….

 

این مکالمه چقدر آشناس….!!!

تا حالا بودن خدا را اينطوري به همين سادگي حس نكرده بودم؛

 

مطلبی برای تامل

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




کسي نبايد خودش را ايمن از مرگ بداند و بايد هميشه آماده باشد . به آيت الله شيرازي در کربلا گفتند که اگر يقين داشته باشيد که يک هفته ي ديگر مرگ شما فرا مي رسد چه کار مي کنيد ؟ گفت همان کاري که تابحال مي کردم يعني از جواني حواسش بوده است . پس اولا کسي ايمن نيست و ثانيا جوان بايد دنبال اين مباحث باشد. براي اينکه از همان اول فرصت ها را بدست بياورد و فرصت سوزي نکند . چون وقتي سني از او مي گذرد ديگر نمي تواند کاري بکند و به گذشته اش با حسرت نگاه مي کند . وقتي سني از ما بگذرد براحتي نمي توانيم همه چيز را جبران بکنيم . بعضي از تلقات ريشه دارتر مي شود و نمي توانيم بعضي صفات را از خودمان دور کنيم . نمي توانيم بعضي از آداب زشت را از خودمان دور کنيم و بعضي خراب کاري ها را جبران کنيم. در تاريخ است که هارون الرشيد به اطرافيانش گفته بود که ببينيد کسي از پيران هست که در زمان پيامبر زنده بوده باشد و حديثي را بطور مستقيم از ايشان شنيده باشد . پيرمردي را پيدا کردند . او را در سبدي گذاشتند زيرا نمي توانست راه برود و پيش هارون الرشيد آوردند . او پرسيد که تو پيامبر را ديده اي ؟ گفت : بله من هفت ساله بودم که پيامبر را ديدم و يک جمله از او شنيدم . پيامبر فرمود : به مرور که انسان پير مي شود دو خصلت در او جوان مي شود اگر خودش را تربيت نکند يکي حرص شدن و يکي آرزوهاي طولاني . هارون الرشيد خوشحال شد و کيسه ي دينار طلا به او داد . پيرمرد تا در خروج رفت ولي دوباره او را برگرداندند و پيرمرد گفت که آيا هر ماه من اين مواجب را دارم ؟ هارون الرشيد خنديد و گفت رسول اکرم راست مي گفت . من داشتم فکر مي کردم که تو تا دم در زنده مي ماني يا نه و آنوقت تو در فکر مواجب ماه بعد هستي . در پيري تعلقات بيشتر مي شود . پس ما بايد در جواني به خودمان برسيم و فرصت ها را از دست ندهيم و در جواني بتوانيم از برکات و آثار مرگ استفاده بکنيم . امير المومنين در نامه ي سي و يک نهج البلاغه به امام حسن (ع) مي فرمايد که زياد ياد مرگ باش و ياد آن چيزي که بعد از مرگ است تا مغلوب مرگ نشوي .


سوال – چرا در روايات و آيات ما تاکيد به يادآوري مرگ شده است ؟


پاسخ – در منابع ديني ما بطور بسيار جدي به ياد مرگ پرداخته شده است . شما حدود يک هزار و دويست آيه در قرآن مي بينيد که اسمي از مرگ ، منازل و مراحل بعد از مرگ در آن آمده است . اين نشان دهنده ي اهميت مسئله است. مرحوم علامه ي مجلسي در سه جلد بحارالانوار صدها هزار احاديث در اين مورد جمع آوري کرده است . در معارف ديني ما به اين مسئله پرداخته شده است . بعد از مسئله ي توحيد ما مسئله اي مهمتر از مسئله ي ياد مرگ نداريم . اين نشان مي دهد که سِّر عميقي در اين مسئله است . ما آنرا جدي نمي گيريم . با بستن چشمهاي مان روي موضوع ، واقعيت حذف نمي شود . ياد نکردن مرگ به معناي نبودن مرگ نيست . معناي آن بد مردن است . اگر کسي ياد مرگ نباشد معنايش اين نيست که مرگ به سراغش نمي آيد . ياد مرگ باعث نشاط و زنده دلي مي شود برخلاف آنچه که تصور مي شود که ياد مرگ باعث تلخکامي مي شود . از مهمترين آثار ياد مرگ سبکبالي است

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




 

به ما گفتند باید بازی کنید


گفتیم با کی ؟؟


گفتند با تیم دنیا


تا خواستیم بپرسیم بازی چی ؟


سوت آغاز بازی رو زدن . فقط فهمیدیم خدا تو تیم ماست


بازی شروع شد و دنیا پشت سر هم به ما گل میزد


ولی نمیدونم چرا هر وقت به نتیجه نگاه میکردم امتیاز ها برابر بود


تو همین فکر بودم که خدا زد پشتم و خندید و گفت :


نگران نباش تو وقت اضافه میبریم حالا بازی کن


گفتم آخه چطوری ؟؟؟


بازم خندید و گفت : خیلی ساده . فقط پاس بده به من ، باقیش بامن.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




امام علی علیه السلام..


سخت بترس از دشمنت بعد از آنکه از درِ صلح‌وآشتی درآمد زیرا او بوسیله‌ی صلح نزدیک می‌شود تا از شیوه‌ی غافلگیری استفاده کند

حتی اگر دشمن، ژست صلح و دوستی هم بگیرد بازهم نمی‌توان دشمنی او را دست‌کم گرفت و به او خوش‌بین بود. از همین روست که مولای متقیان در جمله‌ای دقیق و حکیمانه می‌فرمایند:

«سخت بترس از دشمنت بعد از آنکه از درِ صلح‌وآشتی درآمد. زیرا او بوسیله‌ی صلح، نزدیک می‌شود تا از شیوه‌ی غافلگیری استفاده کند، پس احتیاط و دقت را پیشه‌کن و در چنین مواردی زودباور و خوش‌گمان مباش.»


نهج‌البلاغه/خطبه53

موضوعات: روایات  لینک ثابت




دارد بساط ماه خدا جمع می شود
از سفره نان و آب و غذا جمع می شود

آن دامنی که دست کرم پهن کرده بود
دارد ز دست های گدا جمع می شود

فرصت گذشت این رمضان هم تمام شد
زیباترین بهانه ما جمع می شود

یک ماه شهر ما نفس راحتی کشید
اما چه زود حال و هوا جمع می شود

نزد طبیب حال دلم خوب می شود
وقتی طبیب هست شفا جمع می شود

من تازه انس تازه گرفتم به نام تو
ربّ کریم سفره چرا جمع می شود؟

دیگر ببخش هرچه نبخشیده ای زما
دیگر ببخش هرچه گدا جمع می شود

مارا بخر ؛ بیا و معطل نکن مرا
لحظه های لطف و صفا جمع می شود

امشب که رفت جز عرفه ،ای خدای من
دریای رحمت تو کجا جمع می شود

این بار من که ریخته در راه آخرش
با رحمت امام رضا جمع می شود

امشب که رفت وعده ما در محرم است
در صحن ارگ اهل عزا جمع می شود

آخر به لطف فاطمه این جمع بی ریا
در صحن شاه کرب و بلا جمع می شود

موضوعات: مناجات  لینک ثابت




آخرین شبهاست کم کم رفع زحمت میکنیم
جیبمان خالیست احساس خجالت میکنیم
هرچه روزی میدهی خرج معاصی میشود
ما فقط سواستفاده از رفاقت میکنیم
بیشتر دارد اجل سربه جوانان میزند
پس چرا ما اینقدر داریم غفلت میکنیم؟
کار دنیارا ببین که متهم شاکی شده
جای تو ما دائما از تو شکایت میکنیم
تو اگر مارا در این یک ماه دعوت میکنی
ماتورا ماه غم ارباب دعوت میکنیم
عمر ما موقوفه عشق حسین و کربلاست
هرچه را داریم یکجا خرج هیئت میکنیم
خاک خاک کربلا باشد غذاهم میشود
روزه را افطار با یک ذره تربت میکنیم
از حرم تا قتلگه زینب تماما پیرشد
گریه بر خم بودن آن قد و قامت میکنیم

موضوعات: مناجات  لینک ثابت




چه توافق بشود چه نشود امنیت اسرائیل تأمين نخواهد شد

چه توافق بشود چه نشود اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود

چه توافق بشود چه نشود آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند

چه توافق بشود چه نشود آمریکا همان شیطان بزرگ است

چه توافق بشود چه نشود آمریکا دشمن شماره یک انسان و اسلام است

چه توافق بشود چه نشود ملت ایران جنایات آمریکا را فراموش نخواهد کرد

چه توافق بشود چه نشود ملت ایران فتنه های فتنه گران را از یاد نخواهد برد

چه توافق بشود چه نشود ملت ایران خائنین به انقلاب که چهره آمریکا را بزک میکنند نخواهد بخشید

چه توافق بشود چه نشود ملت ایران خط تحریف و تحمیل را رسوا و نا امید خواهد کرد

چه توافق بشود چه نشود ملت ایران نخواهد گذاشت انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیافتد

چه توافق بشود چه نشود ملت ایران از جنایات سران فتنه و حامیان آنها نخواهد گذشت

چه توافق بشود چه نشود ملت ایران به فتنه گران و همفکران آنها اعتماد نخواهد کرد

چه توافق بشود چه نشود ملت ایران پیرو امام و پشتیبان ولایت فقیه خواهد بود

چه توافق بشود چه نشود ملت ایران راه شهدا و امام شهدا را ادامه خواهد داد

چه توافق بشود چه نشود ملت ایران چشم و دل به اشارات و اوامر امام خامنه ای خواهد داشت

چه توافق بشود چه نشود ملت ایران آماده جانفشانی برای آرمانهای امام و انقلاب خواهد بود

چه توافق بشود چه نشود ملت ایران حامی همه مظلومان عالم و دشمن ظالمان عالم خواهد بود

چه توافق بشود چه نشود ملت ایران تا محو غده سرطانی اسرائیل از پای نخواهد نشت

چه توافق بشود چه نشود ملت ایران دست از مبارزه با استکبار بر نخواهد داشت

چه توافق بشود چه نشود ملت ایران مصداق اتم استکبار را آمریکا میداند

چه توافق بشود چه نشود ملت ایران به مبارزه همه جانبه خود علیه آمریکا ادامه خواهد داد

چه توافق بشود چه نشود ملت ایران هرچه فریاد دارد بر سر آمریکا میکشد

چه توافق بشود چه نشود شعار ملت ایران مرگ بر آمریکا خواهد بود

مرگ بر آمریکا..
مرگ بر آمریکا..
مرگ بر آمریکا..

موضوعات: سایر مطالب  لینک ثابت