✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
قصه آب


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



 

معنی عشقی و مصداق وفایی مادر

سایه ی لطف خدا بر سر مایی مادر

 

من دلتنگ به امید تو دلخوش ماندم

اوج آرامشی و عقده گشایی مادر

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




دا…….
اگه پاته زنُم بوسه نه عاره
همیشه نوکریت سیم افتخاره
.
.
برم قربون تالِ می سفیدت
فدای چین و چروک دهسِ پیرت
.
.
نبینم اشک تو روزی درآیه
نبینم حوصلت روزی سرآیه
.
.
نبینم ری گُلت نشکفته وابو
و گل نازکتری وت گفته وابو
.
.
الهی که نبینم رنگ زردت
الهی سیم بیا رنج و دردت
.
.
مو آرزومه نوشتم من کتابُم
الهی که خُم پیش مرگت آبُم

روز مادر (دا)   مبارک

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

  پیرمردی ضعیف و رنجور تصمیم گرفت با پسر و عروس و نوه ی چهارساله اش زندگی کند. دستان پیرمرد می لرزید، چشمانش تار شده بود و گام هایش مردد و لرزان بود.

 اعضای خانواده هر شب برای خوردن شام دور هم جمع می شدند اما دستان لرزان پدربزرگ و ضعف چشمانش خوردن غذا را برایش مشکل می ساخت. نخود فرنگی ها از توی قاشقش قل می خوردند و روی زمین می ریختند.یا وقتی لیوان را می گرفت شیر از داخل آن به روی میز می ریخت. پسر و عروسش از آن همه ریخت و پاش کلافه شدند.

 پسر گفت باید فکری برای پدربزرگ کرد. به قدر کافی ریختن شیر و غذا خوردن پر سروصدا و ریختن غذا بر روی زمین را تحمل کرده ام. پس زن و شوهر برای پیر مرد در گوشه ای از اتاق میز کوچکی قرار دادند. در آنجا پیر مرد به تنهایی غذایش را می خورد. در حالی که سایر اعضای خانواده سر میز از غذایشان لذت می بردند و از آنجا که پیرمرد یکی دو ظرف را شکسته بود، حالا در کاسه ای چوبی به او غذا می دادند.

 گهگاه آنها که چشمشان به پیرمرد می افتاد و متوجه می شدند همچنان که در تنهایی غذا می خورد، چشمانش پر از اشک است. اما تنها چیزی که این پسر و عروس به زبان می آوردند تذکرهای تند و گزنده بود که موقع افتادن چنگال یا ریختن غذا به او می دادند.

 اما کودک ۴ ساله شان در سکوت شاهد تمام آن رفتارها بود. یک شب قبل از شام مرد جوان پسرش را سرگرم بازی با تکه های چوبی دید که روی زمین ریخته بود. پس با مهربانی از اوپرسید:
پسرم داری چی می سازی؟

 پسرک هم با ملایمت جواب داد: یک کاسه ی چوبی کوچک. تا وقتی بزرگ شدم با اون به تو و مامان غذا بدم.و بعد لبخندی زد و به کارش ادامه داد.
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 #ماجرای_زن_و_مرد_و_بادمجان

 شیخ علی طنطاوی ـ رحمت الله علیه ـ در خاطرات و یادداشت‌هایش می‌گوید:

 در دمشق مسجد بزرگی به نام مسجد جامع توبه وجود دارد که مسجدی با برکت و دارای اُنس و زیبایی است. بدین خاطر به آن مسجد توبه می‌گویند که آن‌جا قبلاً خانه‌ِی فحشا و منکرات بوده است، یکی از پادشاهان مسلمان در قرن هفتم هجری آن را خریده و ویرانش نمود و به جایش مسجدی ساخت.

 تقریباً هفتاد سال پیش، در این مسجد عالمی با عمل به نام شیخ سلیم سیوطی به تعلیم و تربیت مشغول بود؛ وی مورد اعتماد اهل محل بود و مردم در امور دینی و دنیوی به او مراجعه می‌کردند.

در آن‌جا شاگردی وجود داشت که در فقر، پرهیزگاری و عزت نفس ضرب المثل بود و در یکی از اتاق‌های مسجد می‌زیست.
باری دو روز بر او به حالت گرسنگی گذشت که چیزی برای خوردن نداشت و نه پولی که با آن غذایی بخرد؛ روز سوم احساس کرد که با مرگ فاصله‌ی چندانی ندارد. با خود اندیشید که چه کار کند

دید که هم اکنون در حالت اضطرار قرار دارد که شرعاً خوردن گوشت مردار و یا دزدی به اندازه‌ی نیازش جایز است. بنابراین دزدی را به اندازه‌ای که کمرش را راست نگه‌دارد، ترجیح داد.

 [طنطاوی می‌گوید: این داستانی واقعی است که من اشخاص آن را می‌شناسم و در جریان تفاصیل آن نیز قرار دارم و من فقط آن‌چه را که آن مرد انجام داد، بیان می‌کنم و حکمی به خوب و بد و یا جایز و ناجایز بودن کار او نمی‌دهم.]

این مسجد در یکی ازمحله‌های قدیمی واقع شده بود و خانه‌های آن‌جا به سبک قدیم به هم چسبیده و بام‌هایشان با هم متصل بود؛ طوری که شخصی می‌توانست از روی بام‌ها از اوّل محله تا آخر برود.
این جوان پشت بام مسجد رفت و رسید به خانه‌ای که هم‌جوار مسجد بود، در آن خانه چشمش به چند زن افتاد، فوراً چشمانش را پایین گرفت و دور شد.

باز به سوی دیگر نگاه کرد، دید که خالی است و از آن بوی غذا می‌آید. هنگامی که آن بو به مشامش رسید، از شدت گرسنگی انگار مانند یک آهن ربا او را به طرف خود می‌کشید. خانه‌ها یک طبقه بیش نبود، لذا از پشت بام به روی بالکن و از آن‌جا به داخل حیاط پرید.

شتابان به سوی آشپزخانه رفت و درِ دیگ را برداشت، دید درآن بادمجان‌های شکم پر (دلمه‌ای) قرار دارد. یکی را برداشت و از شدت گرسنگی پروایی به داغ بودن آن نداشت؛ از آن یک گاز گرفت و تا خواست آن را ببلعد، عقل و دینش برگشتند.
با خود گفت: پناه بر خدا! من طالب علم و مقیم مسجد هستم، باز وارد خانه‌های مردم شوم و دزدی کنم؟!

این کارش بر او سنگینی نمود و پشیمان شد و استغفار کرد و بادمجان را سر جایش گذاشت و از همان راهی که آمده بود، برگشت و وارد مسجد شد و در حلقه‌ی درس شیخ نشست؛ در حالی که از شدت گرسنگی نمی‌توانست آن‌چه را که می‌شنود، بفهمد.
وقتی که درس تمام شد و مردم پراکنده شدند، زنی در حالی که کاملاً پوشیده بود، آمد ـ در آن زمان زن بی حجاب اصلاً وجود نداشت ـ، با شیخ گفتگویی کرد که او متوجه سخنانشان نشد.

شیخ به اطرافش نگاهی انداخت و جز او کسی دیگر را نیافت. صدایش زد و پرسید: ازدواج کرده‌ای؟
گفت: نه.
پرسید: آیا می‌خواهی ازدواج کنی؟
او ساکت شد!

 شیخ دوباره پرسید: بگو می‌خواهی ازدواج کنی؟
گفت: سرورم! به خدا قسم من پول یک نان را هم ندارم، با چه ازدواج کنم؟

 شیح گفت: این زن به من خبر داد که شوهرش وفات کرده و او در این شهر غریبه است و به جز عموی پیر و فقیری کسی دیگر را در این‌جا و در این دنیا ندارد و او را با خودش آورده است ـ شیخ به او اشاره کرد که در کنار حلقه‌ی درس نشسته بود ـ و این زن خانه و زندگی شوهرش را به ارث برده است و دوست دارد تا طبق سنت خدا و رسولش با مردی ازدواج کند تا از تنهایی به در آید و مردان بدسرشت و حرامزادگان بر او طمع نکنند، آیا می‌خواهی با او ازدواج کنی؟
گفت: بله.
باز از زن پرسید: او را به عنوان همسر قبول می‌کنی؟
پاسخ او هم مثبت بود!

عموی زن و دو شاهد را فرا خواند و آن‌ها را به عقد هم‌دیگر درآورد و از طرف خود مهریه‌ی زن را پرداخت نمود و به او گفت: دست زن را بگیر و زن هم دست او را گرفت و او را به خانه‌اش برد.
وقتی وارد خانه شد، نقاب از چهره‌اش برداشت، مرد زیبایی و جوانی را در او مشاهده کرد و دید که این خانه همان خانه‌ای است که پیش از این وارد شده بود!

 زن پرسید: میل به خوردن داری؟
گفت: بله.
رفت و درِ دیگ را برداشت و همان بادمجان را دید و گفت: عجیب است؛ چه کسی وارد خانه شده و آن را گاز گرفته است؟
مرد به گریه افتاد و داستان خویش را برایش تعریف کرد.

زن گفت: این نتیجه‌ی امانت داری است؛ تو خود را از خوردن بادمجان حرام باز داشتی، الله ـ سبحانه وتعالیٰ ـ تمامِ خانه و صاحب‌خانه را به صورت حلال به تو عطا کرد!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 شما الان تحت نظر خدا و تحت نظر امام زمان (عج) هستید، ملائكه ، شما را مراقبت می كنند، نامه اعمال شما را به امام زمان (عج) عرضه می دارند.(به حسب روایت) هفته ای دو دفعه، ؛ من می ترسم ما كه ادعای این را داریم كه تبع این بزرگوار هستیم، شیعه این بزرگوار هستیم، اگر نامه اعمال را ببیند نعوذ بالله شرمنده بشود. شما اگر یك فرزندتان خلاف بكند شما شرمنده می شوید، اگر این نوكر شما خلاف بكند شما شرمنده اید. … من خوف دارم كه كاری بكنیم كه امام زمان (عج) پیش خدا شرمنده بشود. … مراقبت كنید از خودتان، پاسداری كنید از خودتان… مبادا یك وقتی نامه عمل شما برود پیش امام زمان (عج) و آنجا گفته بشود به امام زمان كه این پاسدارهای شما، و ایشان سرشكسته بشوند ، آقا مساله مهم است.

 ( امام خمینی (ره ) ، صحیفه امام خمینی » جلد 8 » صفحه 391)

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

رسول خدا (صلی الله علیه و اله) می‌فرمایند:

بر مسلمان است که هرگاه قصد سفر کرد دوستانش را خبر کند و بر دوستان اوست که هرگاه از سفر بازگشت به دیدارش روند.

 الکافی، ج2، ص174

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ؛
ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ ،
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖ ،
ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﺍﺳﺖ ،
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﯿﺴﺖ !
ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ ﺳﺮ ﺩﺍﺭﺩ ، ﻭﻟﯽ ﻣﻐﺰ ﻧﺪﺍﺭﺩ ، ﺩﺭﻧﺘﯿﺠﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻤﯽ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﭘﯿﺶ ﺁﯾﺪ ، ﻓﻮﺭﺍ
ﻣﺸﺘﻌﻞ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﺛﺮﺍﺕ ﺍﯾﻦ ﺍﺷﺘﻌﺎﻝ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﻭﯾﺮﺍﻧﮕﺮ ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺳﺮ ﺩﺍﺭﯾﻢ ، ﻭﻟﯽ ﺑﺮ
ﺧﻼﻑ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ، ﻣﻐﺰ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ .
ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﻧﺸﺎﻥ ﻧﺪهیم.

ﻋﻤﺮ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻧﯿست، ما کوتاهی میکنیم،

زندگی زیباست
اگر زیبا بنگریم…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




از زندگي ,,,
آموختم :
کم آوردن قسمتي از زندگيست ,,,
آموختم :
که گاهي وقتها هيچ واژه اي آرامت نميکند ,,,
آموختم :
به بودنها دير عادت کنم و به نبودنها زود….
آدمها نبودن را بهتر بلدند ,,,
آموختم :
گاهي از زياد نزديک شدن فراموش مي شوي ,,,
آموختم :
گاهي براي بودن بايد محو شد…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




مراقـــب باشيم ….
صــدايمان ديــوار صوتي قلبـــي را نشکند.

عيـــب آدمهــا رو داد نــزن …!
اول شخصــيت خودت رو تــرور مي کني، بعد آبـــروي اونا رو….!
خـــداوند صـــداي تــرک دلهــا رو زودتر از فريـــاد زبانهـــا مي شـــنود…
بهتـــرين درســـها را در زمان سختـــي آموختـــم، و دانستم صبـــور بودن يک ايـــمان است و خويشـــتن داري يک نــوع عبــــادت،

«فهميـــدم نـــاکامي به معني تـــاخير است نه شکـــست»…!!!
و شایـــد خنديـــدن يک نيـــايش باشـــد…!!!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




آدم‌های مهربان در مقابل خوبی های یک طرفه‌شان هرگز احساس حماقت نمی‌کنند!
چون خوب بودن برای آنها عادت شده …

آدم‌های مهربان از سر احتیاجشان مهربان نیستند
آنها دنیا را کوچکتر از آن می‌بینند که بدی کنند …

آدم‌های مهربان خود انتخاب کرده‌اند که نبینند، نشنوند و به روی خود نیاورند…
نه اینکه نمی‌فهمند ….

هزاران فریاد پشت سکوت آدم‌های مهربان هست …
هرگز به آدمهای مهربان زخم نزنیم؛
چون گوشه قلب خدا زخمی میشود …

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺳﺎﺧﺘﻨﯽ ﺳﺖ
ﻧﻪ ﻣﺎﻧﺪﻧﯽ.
ﺑﻤﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ” ﺳﺎﺧﺘﻦ “
ﻧﺴﺎﺯ ﺑﺮﺍﯼ ” ﻣﺎﻧﺪﻥ .”
ﻣﻨﺘﻄﺮﻧﺒﺎﺵ
ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﮔﻞ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ!
ﺧﻮﺩﺕ ﺧﺎﮎ ﺭﺍ ﺯﯾﺮﻭ ﺭﻭ ﮐﻦ
ﺑﺬﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﺎﺭ
ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﮐﻦ
ﮔﻞ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺗﺎ ﺍﺧﺮﯾﻦ ﻧﻔﺴﻬﺎﯾﺖ ﺗﻼﺵ ﮐﻦ .
ﻭ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻥ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺍهی یافت؛

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




سنگ در بیابان بی ارزش است ولی اگر آن سنگ را پله کنی باعث ترقی میشود

اشتباهات موجب ناراحتی هستند ولی اگر آن هارا تجربه کنی برای خودت

و مثل پله ازشون بری بالا و به موفقیت برسی خیلی به درد بخور هم هستند.

اگر به هدفتان یقین دارید از اشتباهات هراس نداشته باشید حتی آن ها برایتان فرصت هستند.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





می گویند* قورباغه? را اگر در داخل آب جوش بیاندازی می میرد

اما اگر همان قورباغه? را اگر در داخل آب سرد بیاندازی و، زیرظرف راآتش روشن کنی تا به همان درجه جوش برسد نمی میرد»

مثلا شیطان? اولش به ما نمی گوید برو با این نامحرم دوست شو، درد دلاتو بکن، دل به دلش بده، حرفاتو بهش بزن

ضمنا می گوید تو خوبی، طرف هم خوبه، برو؛ مسئله هم مطلب واجب ولازمی است، برو برای اینچنین نیت خیر تو خدا راضی است حتی اگر با نامحرم حرف بزنی

بعد ما با کلی غرور که به به! نیتمان هم که خیر است، می رویم و روزی می بیینیم … با اون نامحرم دوست که نه هم صحبتیم!!!

درد دلامونو می گیم آخه تجربه داره!!! دل به دلش میدیم و حرفامونو بهش می زنیم چون خیلی خوب به آدم آرامش میده!!! برادر،خواهرم بشه کلامش خیلی نافذه!!!
(ما همون قورباغه ایم)

آقای قرائتی می گفت گاهی یک جا آتش گرفته نمیشه آروم آروم با طمانینه بگیم: ایـــنـــجــــا داردآتـــــــش مــــی گـــیرد…
ما سریع داد می زنیم و می گوییم : خطر!

حضرت یوسف منتظر نماند، نگفت من چون پیامبرم می مانم و زلیخا را متقاعد می کنم که این کار گناه است.
«دوید به طرف در»?

حضرت علی علیه السلام به زنان جوان سلام نمی داد،(که سلام مرد به زن جوان مکروه هم هست) این یعنی جوانی که تو هرگز نمی توانی علی علیه السلام نمی شوی تو حواست به خودت هست!؟؟

که گناه از نرمش آغاز می شود.?

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت






در روستاهای جنوب هندوستان، ضرب المثل ساده ای رایج است:” اگر دو آدم خوب در جاده ی باریکی از کنار هم بگذرند، در آنجا سه راه بوجود خواهد آمد. اما اگر تنها یک نفر از آنها خوب باشد، دو راه و اگر هر دوی آنها بد باشند، فقط یک راه وجود خواهد داشت.” شاید این مطلب احتیاج به قدری توضیح داشته باشد. اگر هر دوی آنها خوب باشند، هر کدام به دیگری راه می دهد تا عبور کند، یعنی در واقع دو راه دیگر بوجود می آید و وسط راه را باز می گذارند، پس در آنجا سه راه بوجود می آید و آنها لبخند زنان از کنار یکدیگر می گذرند. اگر یک نفر آنها خوب و دیگری بد باشد، آنکه خوب است از راه خارج می شود تا راه را برای عبور آدم بد باز بگذارد. بنا براین دو راه ایجاد می شود. ولی وقتی هر دو نفر بد باشند، آنها رو به روی هم قرار می گیرند و یکدیگر را هول می دهند و ” آهای برو کنار"، ” نه! نه! تو برو کنار” و بدین سان، فقط یک راه وجود دارد.

اگر آرامش می خواهید، پس خودتان را فراموش کنید. اول منافع دیگری را در نظر بگیرید؛ به طور مثال، با گفتن عبارت” چه کاری از من ساخته است؟ چگونه می توانم راحتی شما را فراهم کنم؟” بخشش هماهنگی می آورد، دوست بدارید و ببخشید. اول تامین آسایش و امنیت دیگری را در نظر داشته باشید. با این دو نوع نگرش، تمام دنیا برای ساکنانش یک زیستگاه عالی و مناسب می شود.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





گویند شیخ ابو سعید ابوالخیر چند درهم اندوخته بود تا به زیارت کعبه رود.
با کاروانی همراه شد و چون توانائی پرداخت برای مرکبی نداشت پیاده سفر کرده و خدمت دیگران می کرد.
تا در منزلی فرود آمدند و شیخ برای جمع آوری هیزم به اطراف رفت…
در زیر درختی مرد ژنده پوشی با حالی پریشان دید از احوال وی جویا شد و دریافت که از خجالت اهل و عیال در عدم کسب روزی به اینجا پناه آورده است و هفته ای است که خود و خانواده اش در گرسنگی به سر برده اند…
چند درهم اندوخته خود را به وی داد و گفت برو .
مرد بینوا گفت : مرا رضایت نیست تو در سفر حج در حرج باشی تا من برای فرزندانم توشه ای ببرم.
شیخ گفت حج من ، تو بودی و اگر هفت بار گرد تو طواف کنم به زانکه هفتاد بار زیارت آن بنا کنم.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

” خاموش بودن‌‍‍‍‌‌‍” نصف حکمت است.

تعقیب نکردن ” دیگران ” ، نصف آرامش است.

مداخله نکردن در ” کار دیگران ” ، نصف ادب است.

من از دنیا فقط اینو دریافتم که :

اونیکه ” قویتر بود ، کمتر زور میگفت ….

اونیکه راحتر میگفت ” اشتباه کردم ” اعتماد به نفسش بالاتر بود…

اونیکه ” صداش ” آرومتر بود ، حرفاش بانفوذتر بود…..

اونیکه خودشو واقعأ ” دوست داشت ” ، بقیه رو واقعی تر دوست داشت….

اونیکه بیشتر ” طنز ” میگفت ،به زندگی جدی تر نگاه میکرد….

اونیکه به ” تفاوت ” بین انسانها واقف بود،بیشتر نقاط مشترک رو باهاشون پیدا میکرد.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت






وقتى کارمندان به اداره رسیدند ، اطلاعیه بزرگى را در تابلوى اعلانات دیدند که روى آن نوشته شده بود:
دیروز فردى که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت. شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت ۱۰ در سالن اجتماعات برگزار مى‌شود دعوت مى‌کنیم!
در ابتدا ، همه از دریافت خبر مرگ یکى از همکارانشان ناراحت مى‌شدند اما پس از مدتى، کنجکاو مى‌شدند که بدانند کسى که مانع پیشرفت آن‌ها در اداره مى‌شده چه کسی بوده است!!؟
این کنجکاوى، تقریباً تمام کارمندان را ساعت۱۰ به سالن اجتماعات کشاند. رفته رفته که جمعیت زیاد مى‌شد هیجان هم بالا مى‌رفت. همه پیش خود فکر مى‌کردند: این فرد چه کسى بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود؟ به هر حال خوب شد که مرد!
کارمندان در صفى قرار گرفتند و یکى یکى نزدیک تابوت مى‌رفتند و وقتى به درون تابوت نگاه مى‌کردند ناگهان خشکشان مى‌زد و زبانشان بند مى‌آمد.

آینه‌اى درون تابوت قرار داده شده بود و هر به درون تابوت نگاه مى‌کرد، تصویر خود را مى‌دید. نوشته‌اى نیز بدین مضمون در کنار آینه بود:
تنها یک نفر وجود دارد که مى‌تواند مانع رشد شما شود و او هم کسى نیست جزء خود شما. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید زندگى‌تان را متحوّل کنید. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید بر روى شادى‌ها، تصورات و موفقیت‌هایتان اثر گذار باشید. شما تنها کسى هستید که مى‌توانید به خودتان کمک کنید.

زندگى شما وقتى که رئیستان، دوستانتان، والدین‌تان، شریک زندگى‌تان یا محل کارتان تغییر مى‌کند، دستخوش تغییر نمى‌شود. زندگى شما تنها فقط وقتى تغییر مى‌کند که شما تغییر کنید، باورهاى محدود کننده خود را کنار بگذارید و باور کنید که شما تنها کسى هستید که مسئول زندگى خودتان مى‌باشید.
مهم‌ترین رابطه‌اى که در زندگى مى‌توانید داشته باشید، رابطه با خودتان است.
خودتان را امتحان کنید. مواظب خودتان باشید. از مشکلات، غیرممکن‌ها و چیزهاى از دست داده نهراسید. خودتان و واقعیت‌هاى زندگى خودتان را بسازید.
دنیا مثل آینه است. انعکاس افکارى که فرد قویا به آن‌ها اعتقاد دارد را به او باز مى‌گرداند. تفاوت‌ها در روش نگاه کردن به زندگى است.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت






روزى ابليس بر حضرت عيسى مسيح ظاهر شد، و به او گفت: مگر تو نمى گوئى هيچ چيزى به انسان نمى رسد مگر اينكه خداوند آن را برايش مقدر كرده باشد.
عيسى پاسخ داد: آرى ، چنين است .
ابليس : پس بيا خودت را از بالاى اين قله كوه به پائين پرت كن . اگر براى تو سلامتى مقدر شده باشد سالم خواهى ماند، و اگر سلامتى مقدر نشده بود كه …
عيسى : اى ملعون ، خداوند بندگانش را امتحان مى كند، نه بنده ، خدايش را…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

شرم میکنم از اینکه

خدایی به این بزرگی و بخشندگی دارم

اما!!! از غیر از او چیزی بخواهم

از اینکه خدایی شنوا دارم

اما حرف دلم را با غیر از او بگویم

از اینکه خدایم زیبایی ها و خوبی ها را برایم می خواهد

اما من صبور و قانع نیستم

از اینکه خدایم از رگ گردن به من نزدیکتر است

اما من او را دور می پندارم

از اینکه خدایم گفته از من بخواه

اما غیر از او را صدا می زنم…

الهی العفو

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




وقتی تخم مرغ به وسیله یک نیرو از خارج می شکند ، یک زندگی به پایان می رسد.
وقتی تخم مرغ به وسیله نیروئی از داخل می شکند ، یک زندگی آغاز می شود.
تغییرات بزرگ همیشه از داخل انسان آغاز می شود.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

شمع به کبریت گفت:
از تو میترسم تو قاتل من هستی…
کبریت گفت:
از من نترس…
از ریسمانی بترس که در دل خود جای دادی!!!
عامل نابودی انسان ها تفکرات منفی خودشان است
نه عوامل بیرونی…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




خوشبختی این نیست که زیبا باشی، خوشبختی اینه که زندگی را زیبا ببینی.

خوشبختی این نیست که مشکلی نداشته باشی، خوشبختی اینه که با مشکلاتت مشکلی نداشته باشی.

گاهی اوقات قصه های زندگی ما فقط یک قصه اند و روایت عجیب تری ندارند ولی ما آنها را غصه می پنداریم و هر روز برای خودمون بزرگترش می کنیم . گاهی اوقات عرصه به هممون تنگ میشه و زیباترین زیبایی ها را در اطرافمان نمی بینیم.

یه آسمون آبی، یک طلوع متفاوت، یک شهر پر از آدم هایی که دوست داشتنی اند و لزوما دزد و نا مهربون و غیر طبیعی نیستند. یک گلدون زیبا که گلهاش تا پایین بالکن همسایه اومده و فقط برای دل رهگذرها آب داده می شود. یه ذره برف، یه قطره بارون که همشون عاشقانه و بی منت می بارند و می تونند به جای اینکه ما را یاد خاره های بدمون بندازند، به زیباترین شکل ممکن یادآور تمیزی و لطافت و آرامش باشند.
زیبایی توی لبخندی کودکی خلاصه میشه که آرام و بی گناه کنارمون خوابیده است .

زیبایی توی خستگی شب هایی است که تا دیروقت کار می کنیم و این یعنی: شغل داریم.

زیبایی همون چروک صورت است که آینه بلند و بی پروا نشانمان می دهد و به معنی این است که فرصت بیشتر زندگی کردن را داشته ایم.

به مشکلاتمون که فکر کنیم حل که نمی شوند هیچ، به دردآورترین لحظات تبدیل می شوند و روزی سر بلند می کنیم و می بینیم که چندان که باید، زندگی نکرده ایم ……

برای داشته هایمان ارزش قائل شویم و درست بیاندیشیم. 

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت




روشنایی و تاریکی دنیای هر کسی باندازه باورها، تفکرات و رفتار اوست

هر چه لبریز از عشق، محبت، مهربانی، خرد و نیکی باشی روشن‌تری

و هر چه مملو از حسادت، کینه، نفرت، خشم و دروغ باشی تاریک‌تری

هیچ نقاب و پوششی تا ابد یارای پنهان کردن دنیایمان را ندارد

و چه خوب که مملو از نور باشیم …

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




حوصله کن

آب های زودگذر هیچ فصلی را نخواهند دید…

مهم نیست که…

مرا از ملاقات ماه…

و گفت و گوی باران بازداشته اند

من برای رسیدن به آرامش

تنها به تکرار اسم تو

بسنده خواهم کرد…

حالا آرام باش…

همه چیز درست خواهد شد…

 

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت




ﻣﻮﺭﭼﮕﺎﻥ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ نمی زنند ، ﺍﻣﺎ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺩﺍﻧﻪ ﺟﻤﻊ می کنند
ﺯﻧﺒﻮﺭﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ نمی زنند ، ﺍﻣﺎ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺧﺎﻧﻪ می سازند
ﭘﺮﺳﺘﻮﻫﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺣﺮﻑ نمی زنند، ﺍﻣﺎ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺑﻪ ﺳﻔﺮ می روند
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺏ حرف می زنند…
ﺗﻨﻬﺎ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺟﻤﻊ می کنند . ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻨﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺳﻔﺮ می کنند.
براستی ﮐﻪ ﺁﺩﻣﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﺮﯾﻦ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺳﺖ

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




متاهل ها میخواهند طلاق بگیرند
مجردها میخواهند ازدواج کنند
شاغلان از شغلشان می نالند
بیکارها دنبال شغلند
فقرا حسرت ثروتمندان را میخورند
ثروتمندان از دغدغه مینالند
افراد مشهور از چشم مردم قایم میشوند
مردم عادی میخواهند مشهور شوند

سیاه پوستان دوست دارند سفید پوست شوند

سفید پوستان خود را برنزه میکنند
و هیچکس نمیداند که تنها فرمول خوشحالی این است:

“قدر داشته هایت را بدان و از آنها لذت ببر”
 

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت




 مرحوم حضرت آیت الله نخودکی اصفهانی :

اگر آدمی چهل روز به ریاضت و عبادت بپردازد ، ولی یک بار نماز صبح از او فوت شود ،
  نتیجه آن چهل روز عبادت بی ارزش (نابود) خواهد شد

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ﺁﻧﭽﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺁﻣﻮﺧﺖ:

دو چیز انسان را نابود میکند:
1-مشغول بودن به گذشته
2-مشغول شدن به دیگران
هر کس در گذشته بماند آینده را از دست میدهد و هر کس نگهبان رفتار دیگران باشد نصفی از آسایش و راحتی خود را از دست میدهد
بهترین انتقام درزندگی این است:
که به راه خودادامه دهید
واتفاقات بد
رافراموش کنید
به هیچکس اجازه ندهید
ازتماشای رنج شمالذت ببرد
شادبودن را سرمشق زندگی خودقراردهید.
ومسیرزندگیتان رابه زیبایی ترسیم کنید…..

موضوعات: نجواهای من  لینک ثابت




#توصیه

 بیایم باورمون بشه که خداوند ( سریع الرضاست / و زود راضی میشه و میبخشه )
انسان که مرتکب گناه میشه ، گند گناه و تعفن گناه   تمام وجودش رو در بر میگیره  و این بوی تعفن رو بعضی از مومنین خاص و اولیای الهی درک میکنند …

 بوی تعفن گناه باعث میشه که فرشته ها ازت دور شند و رحمت خدا و توفیقات خدا ازت سلب بشه … 
بوی تعفن گناه موجب میشه که شیاطین دور برت پرسه بزنند ، مثل لاشه متعفن مرداری که انگل و مگس دور برش پرسه میزنند …

 خودت رو بایستی با آب توبه شستشو بدی و فقط با آب توبه هستش که بوی تعفن زود از وجودت از بین میره و جاشو به عطر و رایحه الهی میده …
 در روایت اومده هر انسان در عالم برزخ قالب مثالی داره و انسانی که تو این دنیا مشغول گناه باشه اون قالب مثالیش در برزخ در یک حالت دوزخی قرار گرفته و همون عمل انسان رو انجام میده . و برخی فرشته ها شاهد بر این قالب مثالیند …

 وقتی بنده ای گناه میکنه خدا به فرشته هاش امر میکنه که بین او و بنده اش یه پرده حایل کنند تا بنده اش رو در حال گناه و معصیت و نافرمانی از خود نبینه !!!

 عجب!!!! کدوم خدا؟!
همون خدایی که در حین گناه با کمترین اراده میتونه جونت رو بگیره که توبه نکرده بمیری…
همون خدایی که میتونه تو اون لحظه با یک رعد برق آتیشت بزنه و خاکسترت کنه …
همون خدایی که تو لحظه گناه تو میتونه به زمین امر کنه که تو رو در خود ببلعد و فرو ببره …

همون خدایی که میتونه امر کنه تا فلج بشی و یا مسخ به حیوانی بشی و یا تو رو تبدیل به ملکوت و باطن اون گناه کنه …

 بابا حواسمون هست که داریم نافرمانی چه کسی رو میکنیم ؟!!!
اما اونلحظه خدا کارت نداره، بنازم بر مهربانی و تواضع و صبر خدا …!!!

میدونی چرا کارت نداره؟! چون دوستت داره / چون خدا خوب میدونه که جهنم چه بد جایگاهیه / چون خود خدا خوب میفهمه که شب اول قبر یعنی چی …

اما داره بهت فرصت میده که توبه کنی و برگردی …
منتظر و چشم براه برگشتنته …

 برای خدا اصلا کاری نداشت که اونلحظه آبروت رو ببره و رسوات کنه تا مورد لعن و نفرت و تف خلایق بشی …
آره ! اصلا برای خدا کاری نداره …

اما بزرگواری میکنه …
میدونی چرا ما گناه پشت گناه میکنیم ؟!
چون مغرور شدیم ، از بس خدا بخشید ما رو و نادیده گرفت ، خیال میکنیم خدا حواسش به ما نیست …
آره ! ما مغرور شدیم و یاغی شدیم اونم بخاطر عفو و بخشش های مکرر خدا …

 خدا منتظر توبه من و توست تا آغوشش رو برا من و‌تو وا کنه …
یه ساعت از روز رو برو با خدات خلوت کن یه جای خلوت پیدا کن
فقط ده دقیقه با خدات خلوت کن و بگو خدایا غلط کردم ، نفهمیدم میخوام توبه کنم ، میخوام برگردم ، تو ردم نکن از در خونه ات / من روسیاه غیر در خونه تو جایی رو ندارم که برم …

 گناهات رو به ذهنت بیار چشات رو ببند ، تصمیم بگیر و اراده کن که برا همیشه میخوای از گناه فاصله بگیری و ترکش کنی…
سعی کن برا ذره ای هم شده دلت بشکنه و گریه کنی ، به نفست بد و بیراه بگو و توبیخش کن ، خودت رو بخاطر گناهان سرزنشش کن و حق رو به خدا بده و اقرار کن که تو اشتباه کردی …

 برو سجده به یاد لحظه مرگ و ساعت جون دادنت ، به یاد سرازیری قبر و شب اول قبرت، به یاد اون لحظه ای که هیچکس کنارت نیست و فقط همین سجده و همین گریه ها و توبه کردناست که ملکوتش همنشینت میشه ..

 اهل توبه باشیم ..
تا وقت هست ، اهل توبه باشیم
نگو گناهام زیاده
نگو دیگه امیدی نیست

 شیطان میخواد به اسم زیاد بودن گناهت، امید رو ازت بگیره تا از رحمت خدا مایوس بشی
بگو با خودت که تو هر چقدرم گناهات زیاد و بزرگ باشه اما به بزرگی عفو و بخشش خدا نخواهد بود.
پس تا جون داریم قدر بدونیم و از توبه غافل نباشیم.

 خداوند ان شالله همه ما رو جزو توبه کنندگان حقیقی به خودش قرار بده
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 توصیه مفید برای ترک گناهان و افزایش ظرفیت در برابر مشکلات دنیا

 خیلی ها مراجعه کرده اند که راهکاری را برای ترک ارائه کن، اعتیاد پیدا کرده ام، گناه بقدری لذت دارد که نمی توانم ترک کنم!!

 یا برخی از مشکلات زندگی خسته شده اند و طاقتشان طاق شده است.

 در این روایت به یک راه آسان و کاربردی برای فائق آمدن به این دو مشکل اشاره می شود:

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

«شکننده لذتها را بسیار یاد کنید»
پرسیدند: یا رسول الله! آن چیست؟ فرمود:

« #مرگ ، هیچ بنده‏ای نیست که حقیقت آن را یاد کند مگر اینکه فراخی دنیا بر او تنگ می‏شود و اگر شدت و رنجی دارد و دلش از #دنیا تنگ شده گشاد می‏گردد».
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




  چه دنیای عجیبی است، آنقدر که جمله ای

این مکان مجهز به دوربین مداربسته است
کاربرد دارد، جمله ی

عالم محضر خداست

چشمگیر نیست.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




شهيد مطهری رحمت الله علیه می فرمودند:

 در یک باری که خدمت سید هاشم حداد(قدس الله)بودم از من پرسیدند:نماز را چگونه می خوانی؟عرض کردم:کاملا توجه به معانی کلمات و جملات آن دارم!
فرمودند:پس کی نمازت را میخوانی؟!در نماز توجهت به خدا باشد و بس!توجه به معانی منکن!
انصافاًاین جمله ایشان حاوی اسرار و دقائقی است،و حقّ مطلب همینطور است که افاده فرموده اند

 روح مجرد صفحه 162

 حضرت علامه آیت الله حاج سید محمد حسین حسينی طهرانی
قدس الله نفسه الزکیة

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

رنج نبايد تو را غمگين كند،
اين همان جايي است كه اغلب مردم اشتباه ميكنند…
رنج قرار است تو را هوشيار تر كند، چون انسانها زماني هوشيارتر ميشوند كه زخمي شوند، رنج نبايد بيچارگي را بيشتر كند.
رنجت را تنها تحمل نكن، رنجت را درك كن، اين فرصتي است براى بيداري، وقتي آگاه شوي بيچارگي ات تمام ميشود…
اگر كه به جاى محبتي كه به كسي كرديد از او بي مهري ديده ايد، مأيوس نشويد، چون برگشت آن محبت را از شخص ديگري، در زمان ديگري، در رابطه با موضوع ديگري خواهيد گرفت.
شك نكنيد!
اين قانون كائنات است.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

شخصی تعریف میکرد:
یه همکارداشتم سربرج که حقوق میگرفت تا 15روزماه سیگار برگ میکشید،
بهترین غذای بیرون میخورد
ونیمی از ماه رو غذا ی ساده از خونه می آورد،
موقعی که خواستم انتقالی بگیرم کنارش نشتم گفتم تا کی به این وضع ادامه میدی ؟
باتعجب گفت: کدوم وضع!

گفتم زندگی نیمی اشرافی نیمی گدایی…!
به چشمام خیره شد وگفت:تاحالا سیگار برگ کشیدی؟گفتم نه!
گفت:تا حالا تاکسی دربست رفتی؟ گفتم نه!
گفت:تا حالا به یک کنسرت عالی رفته ای؟ گفتم نه!
گفت:تاحالا غذای فرانسوی خورده ای؟گفتم نه!
گفت:تاحالا تمام پولتو برای کسی که دوستش داری هدیه خریدی تاخوشحالش کنی؟ گفتم نه!
گفت:اصلا عاشق بوده ای؟ گفتم نه!
گفت:تاحالا یک هفته از شهر بیرون رفته ای؟ گفتم نه!
گفت اصلا زندگی کرده ای؟با درماندگی گفتم اره…نه…نمی دونم…!
همین طور نگاهم میکرد نگاهی تحقیر آمیز…!!
اما حالا که نگاهش میکردم برایم جذاب بود…
موقع خداحافظی تکه کیک خامه ای در دست داشت تعارفم کرد و یه جمله بهم گفت که مسیر زندگیم را عوض کرد،
اوپرسید:میدونی تا کی زنده ای ، گفتم نه!
گفت:پس سعی کن دست کم نیمی از ماه را زندگی کنی..

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




از افلاطون پرسیدند:شگفت انگیزترین رفتار انسان چیست؟
پاسخ داد:
‘از کودکی خسته می شود،برای بزرگ شدن عجله
می کند و سپس دلتنگ دوران کودکی خود می شود!
ابتدا برای کسب مال و ثروت از سلامتی خود مایه می گذارد،سپس برای بازپس گرفتن سلامتی از دست رفته پول خود را خرج می کند.
طوری زندگی می کند که گویی هرگز نخواهد مرد و بعد طوری میمیرد که گویی هرگز زندگی نکرده است!
آنقدر به آینده فکر می کند که متوجه ازدست رفتن امروز خود نیست ،در حالی که زندگی گذشته یا آینده نیست، بلکه زندگی همین حالاست…
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





1- «پنير تازه» كه آب آن را هنوز نگرفته‌اند (دلمه) معالج است.
2- آب «گرمك» را با شير بجوشيد. به مقدار مساوي مخلوط كرده، روي آن بماليد.
3- ضماد «خيار» و آب آن، پوست را لطيف مي‌كند.
4- «لوسيون شقايق»، برطرف كننده است.
5- خوردن «كنجد» همراه با لعاب اسپرزه مفيد است.
6- برگ «توت» و «تمشك» را بكوبيد. به صورت و يا دست خودتان ضماد كنيد.
7- «سياه دانه» را بكوبيد. با صابون مخلوط كنيد و به صورت و دست خود بماليد.
8- «گل زيرفون» (تيول) را بجوشانيد. آب آن را در وان حمام بريزيد. چند دقيقه داخل آب وان بدن خودتان را ماساژ دهيد.
9- «نمك» را داخل وان حمام بريزيد و خوب حل كنيد. در آب آن استحمام نماييد.
10- به وسيله «هويج»، «پوست خيار» يا «آب خيار»، «پرتقال»، «نارنج»، «زرده تخم‌مرغ»، «كدو حلوايي» ماسك درست كنيد (هر كدام را جداگانه)، هفته‌اي يك بار روي صورت خود بگذاريد و پس از چند ساعت برداريد.
11- به وسيله «سفيده تخم‌مرغ» با «فلفل بدون دانه» (فلفل دلمه‌اي)، يا مخلوطي از «لعاب اسفرزه» و «قدّومه» با «سيب زميني» رنده كرده خام تهيه نماييد. هفته‌اي يك‌بار روي صورت ضماد كنيد.
12- ورزش و تحرك زياد كه باعث ترشح عرق و چربي از راه منفذهاي پوستي مي‌گردد، مفيد است. ضمناً اگر چاق هستيد از وزن بدن خود بكاهيد.
13- ماليدن «انگور» به صورت و پوست، رنگ آن را روشن مي‌كند و به لطافت و نرمي آن مي‌افزايد.
14- ماليدن سوزانده‌ي پوست ميوه‌ي «انگور» جهت نرمي پوست مفيد است.
15- اگر مقداري از ميوه‌ي «انگور» را در «روغن زيتون» جوشانده و صاف كنيد و بر روي پوست صورت و بدن بماليد، معني نرمي و لطافت را خواهيد دانست.

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ج-ح-خ-چ  لینک ثابت





1- «شاهتره» مقوي معده و كبد بوده، آن‌ها را دباغي مي‌كند.
2- اخلال و بسر (مرحله سوم و چهارم خرما) مقوي معده است.
3- ترشي مغز «گردو» ضعف معده را برطرف مي‌كند.
4- «فندق هندي» مقوي معده و دستگاه گوارش است.
5- خوردن ميوه خام «به» جهت تقويت معده مفيد است.
6- صمغ درخت «بنه» كه سقز نام دارد، مقوي معده است.
7- «پنير» مقوي معده و روده‌هاست.
8- «انگبين‌ها» مقوي معده و روده‌ها هستند.
9- نوع ترش «به» در تقويت معده بهتر از شيرين است.
10- چون نيم كيلو كوبيده «كفري» را در يك ليتر آب بجوشانيد تا نصف شود بعد هموزن آن شكر افزوده،به‌قوام آوريد، معجوني به دست مي‌آيد كه جهت تقويت معده نافع است.
11- مربا و ترشي «انبه» براي تقويت معده اثري نيكو دارد.
12- دم كرده «نعناع» جهت تقويت معده و روده توصيه شده است.
13- ميوه‌هاي شيرين و ملس «انار» معده را تقويت مي‌كند.
14- انواع «هليله‌ها» براي تقويت معده مفيد است.
15- ريشه «خار طلايي» مقوي معده است.
16- برگ و سرشاخه‌هاي درختچه «شاه‌پسند معطر» مقوي معده مي‌باشد.
17- گياه «آذريون» مفتح و مقوي معده است.
18- پوست سبز روپوش «پسته»، سرد، خشك و كاملاً مقوي معده است.
19- براي تقويت معده 20 گرم «زيره» را با مقداري ريشه «افسنتين» و «مرزنگوش» و «بابونه» و خنيتانارزرد» كه به آن كوشا هم مي‌گويند در يك ليتر آب به مدّت 10 دقيقه بجوشانيد. سپس 5 دقيقه كنار بگذاريد تا خوب دم بكشد و همه روزه صبح و شب يك فنجان از آن را ميل كنيد.
20- ميوه «انبه» مقوي جسم و روح و اعضاي دستگاه گوارش است.
21- «فندق تلخ» مقوي معده و دستگاه گوارش و اعصاب مي‌باشد.
22- «سيب» را رنده كنيد. قدري سبوس جو سياه كه قبلاً در «عسل» خيس شده باشد با قدري «آب ليمو» ، «ماست» و چند دانه مغز گردو و بادام كوبيده مخلوط كنيد. همه روزه صبح ناشتا از آن معجون تقويت ميل كنيد.
23- اگر مخلوط «آب انار شيرين و ترش» (500 - 250 گرم) كه با حدود 100 گرم شكر مخلوط شده و خورده شود مقوي معده است.
24- دم كرده 30-15 گرم برگ «مريم گلي» در 1000 گرم آب جوش به عنوان مقوي معده بسيار نافع است.
25- براي تقويت معده 15 - 10 گرم برگ «كاسني» را با هزار گرم آب جوش دم كرده، صاف نماييد و يك فنجان قبل از غذا مصرف نماييد.
26- «پرتقال»، «توت كاغذي»، «زالزالك»، «زغال اخته»، «زيتون پرورده»، «ليچي»، «ليموعماني»، «نارنگي»، «باديان كوهي»، «تخم رازيانه»، «تخم ترب»، «چغندر»، «تخم گشنيز»، «دارچين»، «زنجبيل»، «زيره»، «فندق»، «شاهتره»، «كاكوتي»، «گلابي»، «برگ انگور»، «پوست ليموترش»، «به شيرين»، «ريحان»، «شويد»، «كاسني صحرايي»، «ريواس»، «زردچوبه»، «سنجد» و «مرباي سيب» مقوي معده مي‌باشند.

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ص-ض-ط-ظ  لینک ثابت






1- انواع «كرفس» به علّت داشتن «ويتامين C» لثه را محكم مي‌كنند.
2- اگر پوست سخت ميوه‌ي «بادام» را كه سوخته و به سرحد خاكستر شدن نرسيده باشد گرد دندان نموده و به دندان‌هاي خود بماليد، لثه و دندان را محكم مي‌كند و دندان را سفيد مي‌نمايد.
3- «سركه» لثه‌ها را محكم مي‌كند.
4- ماليدن سوخته «پونه» به دندان، لثه را محكم مي‌كند.
5- ماليدن كوبيده «كفري» (پوست شكوفه خرماي نر) به دندان باعث تقويت لثه مي‌شود.
6- از جوشاندن ميوه «انجير» در شير، شربتي به دست مي‌آيد كه مضمضه آن لثه‌ها را محكم مي‌كند.
7- مسواك كردن با پوست سبز «گردو» يعني ماليدن آن بر دندان مقوي لثه بوده و دندان را سفت مي‌كند.
8- مضمضه جوشانده‌ي «گزنه» جهت تقويت لثه نافع است.
9- «اسفناج» لثه را سفت مي‌كند و از تباهي و فساد دندان مي‌كاهد.
10- جويدن مغز هسته شيرين «هلو»، كندي دندان را از بين مي‌برد و لثه‌ها را محكم مي‌كند.
11- «گشنيز»، داراي ويتامين‌هاي A، B، C، مي‌باشد. آب آن لثه را محكم كرده و از خون ريزي آن جلوگيري مي‌كند و درد دندان كرم خورده را تسكين مي‌دهد.
12- جويدن اخلال و بسر (خرما خرك) لثه را محكم مي‌كند و از امراض عفوني لثه و دندان جلوگيري مي‌نمايد.
13- «عسل» لثه‌ها را محكم مي‌سازد.
14- «برگ ترب» به علّت داشتن «ويتامين C» به مقدار زياد و سبزينه، لثه را محكم مي‌كند.
15- «شاهتره» به علّت داشتن «ويتامين C» مقوي لثه بوده و از خون‌ريزي آن جلوگيري مي‌كند.
16- شستشوي دهان با جوشانده «اسپيره» براي محكم شدن لثه و دندان مفيد است.
17- جويدن برگ «اوكاليپتوس» لثه را محكم مي‌كند.
18- پخته و جوشانده برگ و ساقه «آلو» مفيد است.
19- اگر «گل ميخك» را در آب ليمو فرو برده در كنار حرارت خشك كنيد. سپس آن را بساييد. گرد آن، دندان‌ها را سفيد و لثه‌ها را تقويت مي‌كند.
20- گوشت «بالنگ»، در دهان لثه‌ها را تقويت مي‌كند.
21- پوست «انار» را بجوشانيد. آن جوشانده را مضمضه كنيد. براي استحكام لثه مفيد است.
22- غرغره و مضمضه دم كرده برگ و ريشه «آلو» براي تقويت لثه مفيد است.
23- مضمضه خيس كرده «سماق» در آب براي تقويت لثه‌ها مفيد است .

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ص-ض-ط-ظ  لینک ثابت






1- ميوه «انبه» كليه و مثانه را باز و تقويت مي‌كند.


2- خوردن دو مثقال تخم «تره» با دو مثقال «مورد» مقوي كمر، كليه و مثانه است.


3- «كنگر فرنگي» تقويت كننده لوزالمعده و كليه‌ها است.


4- «پسته كوهي» اگر با پوست نازكي كه در روي مغز آن است خورده شود براي ضعف كليه مفيد مي‌باشد.


5- «خربزه» و «آزربه» مفيد مي‌باشند.


 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ص-ض-ط-ظ  لینک ثابت





1- شيرابه‌ي «ماميران» مقوي كبد است.
2- خوردن ميوه خام «به» جهت تقويت كبد و معده مفيد مي‌باشد.
3- «انگبين‌ها» مقوي كبد مي‌باشند.
4- «انار» كبد را تقويت مي‌كند.
5- «شاهتره» مقوي كبد و معده بوده و آن‌ها را دباغي مي‌كند.
6- «نارگيل» كبد راتقويت مي‌كند.
7- «هليله پرورده» و «مرباي هليله» مقوي كبد و حواس پنجگانه است.
8- «پسته شام» خون را مي‌افزايد و كبد را تقويت مي‌كند.
9- «آب خيار ترش» كاملاً زرد و رسيده، خنك كننده و جلادهنده كبد است.
10- اگر «آب انار شيرين» بعد از طعام خورده شود براي تقويت كبد نافع است.
11- «انجير»، «توت»، «زرشك»، «زغال اخته»، «گلابي» و «زنجبيل» مفيد مي‌باشند.

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ص-ض-ط-ظ  لینک ثابت






1- ميوه «توت فرنگي» مقوي قلب بوده، التهاب صفرا را خاموش مي‌كند.
2- ميوه‌ي «زالزالك» داراي ويتامين‌هاي A، B، C و جوهر ليمو است و براي تقويت قلب و كم خوني اثر نيكويي دارد.
3- پنج گرم شربت ريشه «آفتابگردان» مقوي قلب است.
4- مغز ميوه «پسته» مقوي قلب و ضد خفقان است.
5- «طالبي» به علّت داشتن پتاسيم و عطر مطبوع، مقوي قلب هست و عروق را باز مي‌كند.
6- «گشنيز» مقوي مغز و قلب مي‌باشد. براي رفع خفقان، وسواس و صرع سودي فراوان دارد.
7- بوييدن سرشاخه‌هاي «نعناع» مقوي قلب و نيرو بخش است.
8- ساقه زيرزميني «مَرغ» داراي چند عامل دارويي املاح و پتاس است و به علّت داشتن پتاس، ادرار را زياد مي‌كند. خون را تصفيه مي‌نمايد و قلب را تقويت مي‌كند.
9- شربت «به ليمو» مقوي قلب و معده بوده و ايجاد سرور مي‌نمايد.
10- خوردن آب «توسرخ» به عنوان اشتهاآور و مقوي معده و قلب به كار مي‌رود.
11- شكوفه تازه «به» مقوي قلب، دماغ و معده مي‌باشد.
12- پوست «ليموترش» مانند ساير مركبات سرشار از ويتامين‌هاي مختلف است. مقوي قلب و معده مي‌باشد.
13- «كرفس» عروق را باز مي‌كند و مقوي قلب و ريه است.
14- دم كرده «سنبل‌الطيب» براي تپش و ضعف قلب مفيد است.
15- عصاره پوست و ساقه‌هاي «كتوس» جهت تقويت قلب و درمان تنگي نفس سودمند مي‌باشد.
16- گل و برگ «گل موگت» از دوستان قلب بوده و مقوي آن مي‌باشد.
17- «جُلّاب»، يكي از شربت‌هاي قديمي است كه از ساخته‌هاي داروسازان سنتي ايران جهت تقويت قلب، درمان خفقان و توحش و ماليخوليا و امثال آن‌ها ترتيب مي‌دادند. دستور ساختن آن چنين بود: يك من «نبات» سفيد با شكر را گرفته، با سه من «گلاب» روي آتشي ملايم مي‌جوشاندند و كف آن را مي‌گرفتند تا ميزان آن به نصف برسد. بعد دو گرم زعفران را در كمي «گلاب» ساييده و در آن مي‌ريختند و بعد آن را در يك شيشه سربسته ريخته، نگاهداري مي‌كردند و در موقع مصرف، آن را با يكي از عرق‌هاي بيدمشك يا عرق كاسني مخلوط كرده و در آن تخم شربتي، يا تخم ريحان يا اسفرزه ريخته، مي‌نوشيدند.
18- مقدار ده گرم «دارچين» كوبيده را در يك ليتر آب به مدّت پنج دقيقه بجوشانيد. روزي يك فنجان از آن بنوشيد.
19- «پوست سبز پسته»، سرد و خشك و كاملاً مقوي معده و قلب مي‌باشد.
20- چهار قسمت گياه «غار» و يك قسمت پوست خشك «نارنج» را به مدّت يك ساعت در يك چهارم ليتر آب جوش دم كنيد و مقداري قند به آن بيفزاييد. نوشابه مفرحي براي قلب خواهد بود.
21- نوشيدن روزانه 3 تا 4 فنجان «زرشك» (طبق تجويز 12 آنژين) به صورت شربت براي ضعف و نارسائي‌هاي قلبي مفيد است.
22- «سير» عضلات قلب را تقويت مي‌كند.
23- «تمشك» براي تقويت قلب مفيد است.
24- «گلابي» مقوي قلب است.

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ص-ض-ط-ظ  لینک ثابت






1- «اسفناج» داراي مواد صمغي، مواد سفيده‌اي، مواد قندي، سبزينه و يك ماده‌ي صابوني است. عضلات و استخوان‌ها را تقويت مي‌نمايد.


2- منيزيم مقوي انرژي عضلاني مي‌باشد.

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ص-ض-ط-ظ  لینک ثابت






1- «خرماي رسيده» قوه بينايي و شنوايي را تقويت مي‌كند.


2- خوردن ريشه «غازياقي» چشم وگوش را تيز و حساس مي‌كند.


3- اگر با گرد «انيس سبز» مخلوط با روغن «گل سرخ» قطره‌اي درست شود و در گوش چكانيده شود براي تسكين درد گوش، رفع كري و سنگين شنوايي كه از ضربه حادث شده باشد مفيد است.


4- قطره ميوه ساييده «برگ بو» مخلوط با روغن گل سرخ و «سركه» براي رفع درد گوش، رفع صدا، طنين در گوش و همچنين ثقل سامعه مفيد است.

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ص-ض-ط-ظ  لینک ثابت






1- «پنير» به علّت داشتن ويتامين‌هاي‌C ، انواع B و املاح معدني، مخصوصاً كلسيم نان خورش كاملي هست كه تمام عوامل حياتي را در بر داشته و كمبود آن‌ها را جبران مي‌نمايد. پنير مقوي معده و روده‌ها هست و موجودات مفيدي كه در روده‌ها زندگي كرده و به هضم غذا كمك مي‌نمايند، از پنير تغذيه مي‌كنند.


2- «انگبين‌ها» مقوي كبد، معده و روده‌ها هستند.


3- دم كرده «نعناع» جهت تقويت معده و روده توصيه شده است.


4- ميوه «تمشك» براي تقويت روده‌ها نافع است.

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ص-ض-ط-ظ  لینک ثابت






1- «لوبيا» «ويتامين E» دارد. به همين جهت شير را زياد مي‌كند و نطفه و رحم را تقويت مي‌نمايد.


2- خوردن 4 گرم از «ميخك» به طور مرتب در دوران پاكي بعد از قاعدگي در زنان باعث گرم شدن و تقويت زخم و آبستن شدن مي‌باشد.

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ص-ض-ط-ظ  لینک ثابت





ضعف حواس پنجگانه‌


1- «آلبالوي تلخ» مقوي حواس پنجگانه مي‌باشد.


2- «هليله پرورده» و مرباي هليله مقوي كبد و حواس پنجگانه است.

 

 

موضوعات: درمان طبیعی بیماریها, ص-ض-ط-ظ  لینک ثابت




جمله انرژی بخش:
وقتی کسی تورا می رنجاند…
ناراحت نشو!!!
چون اين قانون طبيعت است!!!
که درختی که شيرين ترين ميوه ها را دارد
بيشترين سنگ ها را می خورد….
گوته نويسنده و نقاش بزرگ الماني، “آرامش” را اينگونه تعريف مي كند؛
“آرامش"، پيامد انديشيدن نیست!
بلكه “آرامش"، نیندیشیدن به گرفتاری ها و چالش هایی است که ارزش، “انديشيدن” ندارند…!!!!!!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




‌ هیچوقت دلخوشی
کسی رو ازش نگیرین
این دلخوشی میتونه :

یه سلام
یه احوالپرسی
یه حواسم بهت هست …
یه صدای گرم و دوستانه
و یه حس خوب باشه …
دوستی ها رو دست کم نگیرین …
همین …
بچه ها شوخی شوخی به گنجشک ها . سنگ میزنن …
ولی گنجشک ها جدی جدی میمیرن … !
آدما شوخی شوخی به هم زخم زبون . میزنن …
ولی دلها جدی جدی میشکنن

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




جوانی به حکیمی گفت: «وقتی همسرم را انتخاب کردم، در نظرم طوری بود که گویا خداوند مانندش را در دنیا نیافریده است. وقتی نامزد شدیم، بسیاری را دیدم که مثل او بودند. وقتی ازدواج کردیم، خیلی‌ها را از او زیباتر یافتم. چند سالی را که را با هم زندگی کردیم، دریافتم که همه زن‌ها از همسرم بهتراند.»
‎حکیم گفت: «آیا دوست داری بدانی از همه این‌ها تلخ‌تر و ناگوارتر چیست؟»
‎جوان گفت: «آری.»
‎حکیم گفت: «اگر با تمام زن‌های دنیا ازدواج کنی، احساس خواهی کرد که سگ‌های ولگرد محله شما از آن‌ها زیباترند.»
‎جوان با تعجب پرسید: «چرا چنین سخنی می‌گویی؟»
‎حکیم گفت: «چون مشکل در همسر تو نیست. مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی طمع‌کار و چشمانی هیز داشته باشد و از شرم خداوند خالی باشد، محال است که چشمانش را به جز خاک گور چیزی دیگر پر کند. آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد؟»
‎جوان گفت: «آری.»
‎حکیم گفت: «مراقب چشمانت باش.»

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

بستن چشم هايت چيزی را تغيير نمی دهد.
هيچ چيز فقط به خاطر اينكه تو آنچه را دارد اتفاق می افتد نمی بينی٬ ناپديد نمی شود.
در حقيقت بار ديگری كه چشم هايت را باز كنی اوضاع حتی خيلی بدتر خواهد بود.
دنيايی كه ما در آن زندگی می كنيم اين چنين است.

چشم هايت را كاملا باز نگه دار.

فقط يك ترسو چشم هايش را می بندد.
بستن چشم هايت و گرفتن گوش هايت زمان را متوقف نمی كند…

فقط قوی باش….

 

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




پرسش: حوادث دوران غيبت و وظيفه شيعه در اين عصر را بيان کنيد.

پاسخ: آنچه در روايات به آن اشاره شده، گسترش ظلم و فساد است. انسان‌هاي شيطان صفت و دنيا طلب براي رسيدن به منافع بيشتر دنيوي، به هر گونه ظلم و فسادي روي مي‌آورند و با كشاندن جامعه‌هاي انساني و مردم به ورطه فساد و تباهي، سعي در استعمار و استثمار مردم دارند. آنان با شيوع انواع فساد‌هاي مالي و اخلاقي مردم را به طرف بي هويتي سوق مي‌دهند؛ به گونه‌اي كه آدميان وظايف خود را فراموش كنند و به جاي اطاعت از فرمان‌هاي الهي و عمل به دستورات دين و ارزش‌هاي انساني، به دنبال ارضاي شهوات مادي باشند و در اين راستا حتي گاه دين را خرافه معرفي كرده و ظهور امام زمان(ع) را افسانه مي‌دانند.
وظيفه ما آن است كه ضمن ظلم ستيزي، به وظايف يك منتظر واقعي عمل كنيم.
انتظار امام مهدي(عج) از ما آن است که به وظيفه يک منتظر واقعي عمل کنيم. در روايات و بيانات پيشوايان دين وظايف متعددي براي منتظر بيان شده است که مهمترين آنها عبارت است از:
الف. شناخت امام: حرکت در جاده انتظار بدون شناخت امام امکان ندارد. البته علاوه بر شناخت امام به اسم و نسب، بايد نسبت به جايگاه و مقام امام نيز آگاهي کافي داشت. در روايتي نقل شده فردي به نام ابو نصر پيش از غيبت امام، به حضور آن حضرت رسيد. امام مهدي(عج) از او پرسيد: مرا مي شناسي؟ پاسخ داد: آري شما سرور من و فرزند سرور من هستيد. امام(عج) فرمود: مقصود من اين (شناخت) نبود. ابو نصر گفت: خودتان بفرمايد(مرادتان چيست). امام(عج) فرمود: من آخرين جانشين پيامبر خدا هستم و خداوند به (برکت) من بلا را از خاندان و شيعيانم دور مي کند". (بحار الانوار، ج 52 ، ص 30).
ب. الگو پذيري: آدمي بايد از رهبر و مقتداي خود الگو گرفته و منش و رفتار خود را شبيه او قرار دهد تا بتواند او را همراهي کند. از پيامبر(ص) نقل شده است که فرمود: خوشا به حال آنان که قائم خاندان مرا درك كنند؛ در حالي که پيش از دوران قيام، به او و امامان قبل از او اقتدا کرده و از دشمنان ايشان، اعلام بيزاري کرده باشند. آنان دوستان و همراهان من و گرامي ترين امت من، در نزد من هستند.(بحار الانوار، ج 52 ، ص 129).
از مهم ترين رفتارها ورع و حسن خلق است. امام صادق(ع) در روايتي فرمود: “هر کس دوست دارد از ياران حضرت قائم(ع) باشد بايد منتظر باشد، و در حال انتظار به پرهيز کاري و اخلاق نيکو رفتار كند". (بحار الانوار ، ج 52 ، ص 140).
ج. ياد امام: يک منتظر واقعي بايد هميشه سعي کند به ياد حضرت مهدي(عج) باشد. هر روز صبح با خواندن “دعاي عهد"(مفاتيح الجنان، بعد از دعاي ندبه) با امام پيمان خود را تجديد کند، براي سلامتي و فرج او هميشه دعا کند و بگويد: “اللهم کن لوليک الحجة بن الحسن … “(مفاتيح الجنان ، اعمال شب 23 ماه مبارک رمضان). در هر محفل و مجلسي ياد حضرت را زنده کند و مردم را با او آشنا سازد تا مردم همگي منتظر ظهور باشند. امام عصر(عج) در پيامي چنين فرمود: “اگر شيعيان ما که خداوند آنان را در راه طاعتش ياري دهد، در وفاي پيماني که از ايشان گرفته شد اجتماع کرده و مصمم باشند؛ البته نعمت ديدار از آنان به تاخير نمي افتد و سعادت ملاقات ما براي آنان با معرفت کامل و راستين نسبت به ما، تعجيل مي گردد".(بحار الانوار، ج 53 ، ص176) پس در اين راستا از خدمت به مردم دريغ نکنيم.
البته نبايد فراموش کرد که يک پيرو واقعي، در همان گام‌هاي نخستين به انجام واجبات ـ به خصوص نماز اول وقت ـ و ترک محرمات توجه ويژه دارد؛ چرا که بدون اطاعت از اوامر خدا سخن از انتظار و ياري حضرت معنا ندارد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: نشانه هاي ظهور چيست و تاکنون کداميک به وقوع پيوسته است؟

پاسخ: الف.در منابع روايي، بسياري از رخداد‌هاي طبيعي و غير طبيعي و دگر‌گوني‌هاي سياسي و اجتماعي به عنوان علائم ظهور، ذكر شده است. بديهي است كه روايات مربوط به اين مسئله، مانند ساير مسائل ديگر، از جهت درستي و اعتبار، يكسان نيستند. در ميان اين روايات، برخي از جهت سند غير قابل اعتمادند و برخي هم از جهت مضمون و مطالبي كه در آن مطرح شده، جاي بحث و تامل دارند. بنابراين، نمي‌توان به صرف ديدن يك روايت و بدون بررسي كارشناسانه از جهت سند و دلالت، به آن اعتماد كرد. در ميان نشانه‌ها، برخي به عنوان “علايم حتمي ظهور” ذكر شده است.
علائم معروف حتمي، پنج مورد است:
1. خروج سفياني؛ پيش از قيام حضرت مهدي(ع) مردي از نسل ابوسفيان، در منطقه شام، خروج مي‌كند و با تصرف بخش‌هايي از سرزمين اسلام، براي يافتن و كشتن شيعيان جايزه تعيين مي‌كند. (بحار الانوار، ج52، ص182).
2. خسف در بيداء؛ خسف، يعني فرورفتن، و بيداء نام سرزميني بين مدينه و مكه است. سفياني كه در آستانه ظهور حضرت مهدي(ع) خروج مي‌كند، هنگامي كه از ظهور ايشان با خبر مي‌گردد سپاهي عظيم به مدينه و مكه مي‌فرستد و چون به سرزمين بيداء مي‌رسند، خداوند آنان را در كام زمين فرو مي‌برد و هلاك مي‌شوند. (كنز العمال، ج14، ص272؛ ينابيع المودة، قندوزي، ص427).
3. خروج يماني؛ سرداري از يمن قيام مي‌كند و مردم را به حق و عدل دعوت مي‌كند. خروج يماني، اجمالاٌ از نشانه‌هاي ظهور است، هر چند جزئيات و چگونگي قيام وي، روشن نيست.
4. قتل نفس زكيه؛ نفس زكيه، يعني انسان پاك و بي گناه. در آستانه ظهور حضرت مهدي، جواني بي گناه، مظلومانه در مسجد الحرام به قتل مي‌رسد.
5. صيحه آسماني؛ منظور از آن، صدايي است كه در آستانه ظهور حضرت مهدي، از آسمان به گوش مي‌رسد و همه مردم آن را مي‌شنوند. محتواي اين پيام آسماني، دعوت به حق و حضرت مهدي است. امام باقر(ع) مي‌فرمايد:"ندا كننده‌‌اي از آسمان، نام قائم ما را ندا مي‌كند. پس هر كه در شرق و غرب است، آن را مي‌شنود.(الغيبة، نعماني، ص252).
البته در برخي از روايات، به علائم ديگري نيز اشاره شده است، مانند خورشيد گرفتگي در نيمه ماه رمضان و ماه گرفتگي در آخر آن. (الغيبة، طوسي، ص444) و يا طلوع خورشيد از مغرب(الغيبة، طوسي، ص435).
ب. عده‌اي بر اين باورند كه بسياري از علائم ظهور اتفاق افتاده است و فقط علايم حتمي نزديك ظهور، باقي مانده است. به نظر مي‌آيد سخن قطعي و كاملي در اين مورد نمي‌توان گفت؛ زيرا منابع اصلي و قديمي شيعه، معمولاً، از نشانه‌هاي خاص و محدود نام برده‌اند، و بسياري از اين نشانه‌هايي كه به عنوان علايم اتفاق افتاده، مطرح مي‌شود يا اصولا در اين منابع ذكر نشده و يا بسيار كم رنگ بيان شده است. اين امر، نشانه آن است كه اخباري كه اين گونه نشانه‌ها را بيان كرده‌اند، چندان مورد اعتناي علماي گذشته نبوده است.
همچنين اسناد برخي از روايات، اشكال دارد و نقل آن‌ها در كتب روايي جامع، مانند بحار به دو علت مي‌تواند باشد:
1. حفظ اصل نقل‌ها براي تامل و تدبر ديگران در مورد آنها.
2. روشن شود كه همه گروه‌ها، چه موافق و چه مخالف اهل بيت، در اصل ظهور حضرت مهدي(ع) اتفاق نظر دارند. مرحوم مجلسي در ذيل روايتي مي‌گويد: “اين روايت را كه متن آن تغيير يافته و اشتباه دارد و سند آن به بدترين خلق خدا، يعني عمر بن سعد منتهي مي‌شود، آوردم تا دانسته شود همه، حضرت مهدي(ع) را قبول دارند. (بحار، ج52، ص227، ح90).
در مواردي كه سخن از يك علامت و فرج بعد از آن مطرح شده، گويا مراد ظهور امام زمان(ع) نيست، بلكه يك گشايش و راحتي براي مؤمنان است. از امام باقر(ع) نقل شده است:"منتظر صدايي باشيد كه از طرف دمشق، ناگهان به شما مي‌رسد. در آن، گشايش بزرگ براي شما خواهد بود.(الغيبة، نعماني، ب14، ح66).
در برخي روايات، سخن امام، به گونه‌اي است كه خبر از يك اتفاق و واقعه مي‌دهد نه اين كه بخواهد آن واقعه را يكي از علايم ظهور معرفي كند، مانند وقوع گرماي شديد(الغيبة، نعماني، ب14، ح44).
برخي نشانه‌ها و بيان‌ها، به گونه‌اي است كه مي‌تواند معناي ديگري غير از معناي ظاهري داشته باشد. مانند طلوع خورشيد از مغرب كه شايد كنايه از ظهور حضرت از مكه باشد. از امام علي(ع) نقل شده است: “و هو الشمس الطالعة من مغربها"(بحار، ج52، ص194، ح26).
به علاوه معلوم نيست اين حادثه خارجي، واقعا همان نشانه‌اي باشد كه در روايت ذكر شده است، بلكه شايد پديده‌اي مشابه آن باشد. (البته بايد توجه داشت كه شباهت اين حادثه با يك علامت، اين احتمال را ايجاد مي‌كند كه شايد اين واقعه، همان علامت ظهور باشد؛ لذا حالت آمادگي را در خود منتظر ايجاد مي‌كند).
سخن آخر اين كه اين مقدار كه انسان به صورت كلي در مورد آنها بداند، كافي است و پي‌گيري وقوع يا عدم برخي از آنها فايده و نتيجه‌اي در بر ندارد.
ج. آنچه از روايات استفاده مي‌شود، اين است كه زمان ظهور امام عصر(ع) ظلم و ستم، فراگير شده است. در روايات متعدد وارد شده است كه مهدي(ع) زمين را پر از عدل و داد مي‌كند همانگونه كه پر از جور و ظلم شده است.
البته اين، به معناي آن نيست كه شرط ظهور يا يكي از نشانه‌هاي آن، فراگير شدن ستم و ظلم باشد، بلكه براي ظهور، شرايط و علايمي ذكر شده كه در جاي خود بيان شده است. محتواي رواياتي كه درباره ظهور است، اين را مي‌رساند كه وقتي زمينه‌هاي ظهور فراهم شد و مردم آمادگي كامل براي پذيرش حجت خدا و دولت عدل او را داشتند، حضرت ظهور مي‌كند. البته ظرف زماني اين قيام الهي، وقتي است كه ظلم هم فراگير شده و استعمار و استثمار، مردم را به ستوه آورده است.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: علايم ظهور حضرت مهدي چيست؟ آيا بين علايم ظهور و وقوع ظهور ارتباط وجودي است؟

پاسخ: يكم. علايم ظهور دو دسته است: حتمي و غير حتمي. علايم غير حتمي ممكن است رخ بدهد و ممكن است رخ ندهد. بنابراين مي‌تواند امام زمان(ع) ظهور كند؛ در حالي كه علامت غير حتمي رخ ندهد. در مورد نشانه‌هاي حتمي گفت و گويي بين محققان مطرح شده است. برخي از آنان معتقدند: نشانه‌هاي حتمي هرچند امكان وقوع آن بسيار زياد است ولي مانند نشانه‌هاي غير حتمي ممكن است واقع نشوند، ولي ظهور تحقق پيدا كند. بنابراين بر اساس اين نظر بايد هميشه منتظر بود و امر ظهور مي‌تواند بدون نشانه‌ها رخ دهد. برخي ديگر معتقدند: نشانه‌هاي حتمي به يقين واقع مي‌شوند. البته اينها مي‌گويند: نشانه‌هاي حتمي معتبر و معروف پنج مورد است كه نزديك ظهور رخ مي‌دهد و انتظار ظهور شامل انتظار وقوع نشانه‌ها نيز هست. به علاوه اصل علامت حتمي است؛ ولي در زمان و جزئايت آن احتمال تغيير است؛ يعني به جاي آنكه صحيه در ماه رمضان رخ دهد، در زمان ديگر باشد. بنابراين حالت انتظار هميشه بايد در انسان باشد. روز ظهور در برخي روايات شنبه نيز ذكر شده است. از اين رو برخي ظهور را داراي مراحل مي‌دانند.
بايد توجه داشت كه چون امر ظهور، داراي ويژگي خاص بوده و احيانا مقدماتي نيز داشته باشد، بايد حالت انتظار و پيدايش مقدمات آن هميشه در وجود انسان شعله ور باشد.
دوم. براي سربازي امام زمان(عج) توجه به چند اصل لازم است:
الف. معرفت نسبت به امام و اهداف و برنامه هاي او؛ يك سرباز امام بايد بداند معناي صحيح امامت چيست و امام در نظام هستي در چه جايگاهي قرار دارد و نيز بداند كه هدف از قيام چيست.
ب. اعقتاد و باورها؛ سرباز و ياور حضرت علاوه بر ايمان قوي نسبت به خداوند و معارف دين بايد داراي اعتقاد محكم به امام و اهداف او باشد و با همه وجود باور كند.
ج. عمل كردن به وظايف ديني و رعايت امور شرعي؛ كسي كه بخواهد از ياران امام زمان(عج) باشد، بايد نسبت به وظايف شرعي اهتمام جدي داشته باشد. واجبات را انجام دهد به خصوص نماز را در اول وقت اقامه كند. محرمات را ترك كند، حدود ديني و حلال و حرام‌ها را به صورت دقيق رعايت كند.
د. دعا كردن و عهد بستن؛ كسي كه بخواهد در گروه ياران قرار گيرد، بايد با دعا و توسل از خداوند بخواهد كه در او قابليت سربازي امام زمان(عج) را با انجام وظايف ديني ايجاد كند. بايد بكوشد با خواندن دعاي عهد(كه بعد از دعاي ندبه در كتاب مفاتيح الجنان آمده) هر روز با امام، عهد و پيمان خود را تجديد كند.
هـ. تخلق به اخلاق نيكو؛ كسي كه ياوري امام را خواستار است، بايد صفات نيك را در خود زنده وصفات نا پسند را از خود دور كند. خوش اخلاق و خدمتگزار مردم باشد. طمع در دنيا نداشته باشد و دنبال جمع مال دنيوي نباشد. بكوشد اهل عبادت و زهد باشد. رضايت الهي را بخواهد و صبر در امور را پيشه كند.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: در رابطه با نفس زکيه توضيح دهيد ؟

پاسخ: قتل نفس زکيه:
پس از آنکه اراده خداوند بر ظهور حضرت در دهم محرم قرار گرفت، بر اساس روايات 15 روز قبل از آن شخصي در مسجد الحرام کشته ميشود. قتل وي که به قتل نفس زکيه مشهور است يکي از پنج علامت حتمي ظهور شمرده شده است.
از امام صادق(ع) نقل شده است که حضرت فرمود:
“ليس بين قيام قائم آل محمد و بين قتل النفس الزکيه الا خمسة عشر ليلة … ؛ بين قيام قائم و کشته شدن نفس زکيه [فاصله] نخواهد بود مگر پانزده شب".
از برخي روايات استفاده ميشود که اين شخص جواني است از فرزندان پيامبر به نام محمد بن الحسن که گويا چون انسان پاک و وارستهاي بوده و بدون گناه کشته ميشود؛ به نفس زکيه معروف گرديده است. وي در مسجد الحرام به شهادت ميرسد.
در فرازي ار روايت امام باقر(ع) که پيرامون امام زمان(ع) از آن بزرگوار نقل شده چنين آمده است:"و جواني از آل محمد(ص) که نام او محمد بن حسن ـ نفس پاک ـ است بين رکن و مقام کشته ميشود".
در مورد علت و کيفيت کشته شدن وي در روايتي از وجود مقدس امام باقر(ع) چنين نقل شده است: “حضرت قائم(ع) به اصحاب خود ميگويد، اي قوم اهل مکه مرا نميخواهند ولکن من کسي را به سوي آنان ميفرستم تا برايشان اتمام حجت کند به آنچه سزاوار است مانند من بر آنها احتجاج کند. پس مردي از اصحاب خود را ميخواهد، و به او ميفرمايد: به سوي اهل مکه برو و بگو اي اهل مکه من فرستاده از طرف فلان(امام زمان(ع)) به سوي شمايم، و او ميگويد به شما: به درستي که ما اهل بيت رحمت و معدن رسالت و خلافت هستيم و ما از فرزندان محمد(ص) و از تبار و سلاله پيامبرانيم و به درستي که ما مورد ظلم و ستم واقع گرديده و مقهور شديم و از زماني که پيامبرمان از دنيا رفت تا امروز حق ما از ما گرفته شده است، پس اکنون ما شما را به ياري ميطلبيم پس ياري کنيد.
چون آن جوان اين کلام را بگويد مردم به سوي او بروند و او را بين رکن و مقام ذبح کنند واوست نفس زکيه".

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: چه حوادثي نزديک بودن ظهور امام مهدي را نشان مي دهد؟

پاسخ: آنچه در ظهور امام زمان(عج) دخالت تمام دارد، فراهم شدن زمينه‌ها و شرايط ظهور است كه از جمله آنها وجود ياران و پذيرش عمومي مردمي است. بايد ياراني فداكار باشند تا قبل از ظهور دست به زمينه سازي بزنند و در راستاي ظهور از هيچ تلاشي كوتاهي نكنند. و بايد وضعيت عمومي مردم به گونه‌اي باشد كه واقعاً از ظلم و فساد بخواهند فاصله بگيرند و ظهور حضرت را خواستار باشند.
در اين زمان است كه علايم ظهور، همچون خروج سفياني و نداي آسماني آشكار شده و ظهور رقم مي‌خورد. ناگفته نماند كه انسان‌هاي پليد و شيطان صفت نيز به پيروي از شيطان و هواي نفس دست به ظلم و فساد فراواني مي‌زنند و علني كردن انواع فساد و شيوع آن، سعي در بي هويت كردن و انحراف مردم دارند.
اگر مراد شما علايم ظهور است بايد گفت: علايم ظهور دو دسته است: حتمي و غير حتمي. علايم غير حتمي ممكن است رخ بدهد و ممكن است رخ ندهد. بنابراين مي‌تواند امام زمان(ع) ظهور كند؛ در حالي كه علامت غير حتمي رخ ندهد. در مورد نشانه‌هاي حتمي گفت و گويي بين محققان مطرح شده است. برخي از آنان معتقدند: نشانه‌هاي حتمي هرچند امكان وقوع آن بسيار زياد است ولي مانند نشانه‌هاي غير حتمي ممكن است واقع نشوند، ولي ظهور تحقق پيدا كند. بنابراين بر اساس اين نظر بايد هميشه منتظر بود و امر ظهور مي‌تواند بدون نشانه‌ها رخ دهد. برخي ديگر معتقدند: نشانه‌هاي حتمي به يقين واقع مي‌شوند. البته اينها مي‌گويند: نشانه‌هاي حتمي معتبر و معروف پنج مورد است كه نزديك ظهور رخ مي‌دهد و انتظار ظهور شامل انتظار وقوع نشانه‌ها نيز هست. به علاوه اصل علامت حتمي است؛ ولي در زمان و جزئايت آن احتمال تغيير است؛ يعني به جاي آنكه صحيه در ماه رمضان رخ دهد، در زمان ديگر باشد. بنابراين حالت انتظار هميشه بايد در انسان باشد. روز ظهور در برخي روايات شنبه نيز ذكر شده است. از اين رو برخي ظهور را داراي مراحل مي‌دانند.
بايد توجه داشت كه چون امر ظهور، داراي ويژگي خاص بوده و احيانا مقدماتي نيز داشته باشد، بايد حالت انتظار و پيدايش مقدمات آن هميشه در وجود انسان شعله ور باشد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: چه ارتباطي بين پر شدن عالم از ظلم و فساد با ظهور مهدي منشا خير و خوبي وجود دارد؟

پاسخ: آنچه از روايات استفاده مي‌شود، اين است كه در زمان ظهور امام عصر(ع)، ظلم و ستم، فراگير شده است. در روايات متعدد وارد شده است كه مهدي(ع) زمين را پر از عدل و داد مي‌كند همانگونه كه پر از جور و ظلم شده است.
البته اين، به معناي آن نيست كه شرط ظهور يا يكي از نشانه‌هاي آن، فراگير شدن ستم و ظلم باشد، بلكه براي ظهور، شرايط و علايمي ذكر شده كه در جاي خود بيان شده است. محتواي رواياتي كه درباره ظهور است، اين را مي‌رساند كه وقتي زمينه‌هاي ظهور فراهم شد و مردم آمادگي كامل براي پذيرش حجت خدا و دولت عدل او را داشتند، حضرت ظهور مي‌كند. البته ظرف زماني اين قيام الهي، وقتي است كه ظلم هم فراگير شده و استعمار و استثمار، مردم را به ستوه آورده است.
ظهور وقتي خواهد بود كه مردم خود را براي ظهور آماده كرده و خواهان آن باشند. به اصطلاح آمادگي پذيرش حضرت را داشته باشند نه آنكه مانند مردم كوفه امام را دعوت كنند، ولي نداي او را پاسخ ندهند!! ظهور وقتي رخ مي‌دهد كه دوستان خود را براي ياري حضرت مهدي(عج) آماده كنند تا در هنگام ظهور و قيام آن حضرت، در لشگر او و همراه با او با دشمنان بجنگند. طبيعي است شيطان صفتان و زور مداران ـ كه ظهور را پايان دوران حاكميت غير مشروع خود مي‌دانند ـ دست به هر ظلم و جنايتي بزنند بنابراين دنياي پيش از ظهور را مي‌توان چنين ترسيم كرد كه طرفداران شيطان، به اوج ظلم و فساد مي‌رسند و با زورگويي به دنبال بهره‌كشي از ديگران مي‌باشند و در مقابل انسان‌هاي خسته از ظلم و تباهي، واقعاً خواستار ظهور بوده و براي اجراي عدالت آماده مي‌شوند.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

پرسش: چگونگي شنيده شدن صيحه اسماني ؟

پاسخ: درک و علم ما پيرامون کيفيت صداي آسماني کامل نيست و لذا نميتوانيم در رابطه با آن اظهار نظر کنيم. البته ميتوان گفت اين صيحه و ندا بگونهاي است که همه متوجه آن شده و منتظر تحقق حادثهاي بزرگ ميشوند. در اين صيحه معرفي حضرت نيز گويا مشهود است.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: چرا ظهور حضرت ناگهاني نيست ؟ چرا بايد ظهور حضرت با علائم قبلي همراه باشد . لذا بنظرم از امدن حضرت در اين جمعه نا مفهوم است چون علامتي رخ نداده است لطفا راهنمايي بفرماييد ؟

پاسخ: قيام و انقلاب جهاني امام مهدي(ع) نشانه‌هايي دارد. دانستن اين علائم آثار مهمي در پي خواهد داشت. از آنجا كه اين نشانه‌ها نويد بخش فرج مهدي آل محمد(ص) است، وقوع هر يك از آنها نور اميد را در دل‌هاي منتظران، پر فروغ‌تر خواهد كرد و براي معاندان و منحرفان مايه تذكر و هشدار خواهد بود تا از بدي و تباهي دست بردارند، همچنان كه منتظران را براي درك ظهور و كسب قابليت همراهي و حضور در كنار معصوم(ع) مهياتر خواهد كرد. علاوه بر اينكه آگاهي از اتفآقاتي كه در آينده رخ خواهد داد مي‌تواند ما را در برنامه ريزي مناسب براي مواجهه بهتر با آنها ياري دهد، همانگونه كه اين علائم معيار خوبي براي تشخيص مدعيان دروغين مهدويت است. بنابراين اگر كسي ادعاي مهدويت كرد ولي قيام او همراه با اين علائم نبود به سادگي مي‌توان به دروغگو بودن او پي برد. بايد توجه داشت علائم و نشانه‌هايي كه در روايات متعدد و معتبر ما نقل شده است خيلي نيست.
در منابع روايي، بسياري از رخداد‌هاي طبيعي و غير طبيعي و دگر‌گوني‌هاي سياسي و اجتماعي به عنوان علائم ظهور، ذكر شده است. بديهي است كه روايات مربوط به اين مسئله، مانند ساير مسائل ديگر، از جهت درستي و اعتبار، يكسان نيستند. در ميان اين روايات، برخي از جهت سند غير قابل اعتمادند و برخي هم از جهت مضمون و مطالبي كه در آن مطرح شده، جاي بحث و تامل دارند. بنابراين، نمي‌توان به صرف ديدن يك روايت و بدون بررسي كارشناسانه از جهت سند و دلالت، به آن اعتماد كرد. در ميان نشانه‌ها، برخي به عنوان «علايم حتمي ظهور» ذكر شده است علائم معروف حتمي، پنج مورد است:
1. خروج سفياني؛ پيش از قيام حضرت مهدي(ع) مردي از نسل ابوسفيان، در منطقه شام، خروج مي‌كند و با تصرف بخش‌هايي از سرزمين اسلام، براي يافتن و كشتن شيعيان جايزه تعيين مي‌كند. (بحار الانوار، ج52، ص182).
2. خسف در بيداء؛ خسف، يعني فرورفتن، و بيداء نام سرزميني بين مدينه و مكه است. سفياني كه در آستانه ظهور حضرت مهدي(ع) خروج مي‌كند، هنگامي كه از ظهور ايشان با خبر مي‌گردد سپاهي عظيم به مدينه و مكه مي‌فرستد و چون به سرزمين بيداء مي‌رسند، خداوند آنان را در كام زمين فرو مي‌برد و هلاك مي‌شوند. (كنز العمال، ج14، ص272؛ ينابيع المودة، قندوزي، ص427).
3. خروج يماني؛ سرداري از يمن قيام مي‌كند و مردم را به حق و عدل دعوت مي‌كند. خروج يماني، اجمالاٌ از نشانه‌هاي ظهور است، هر چند جزئيات و چگونگي قيام وي، روشن نيست.
4. قتل نفس زكيه؛ نفس زكيه، يعني انسان پاك و بي گناه. در آستانه ظهور حضرت مهدي، جواني بي گناه، مظلومانه در مسجد الحرام به قتل مي‌رسد.
5. صيحه آسماني؛ منظور از آن، صدايي است كه در آستانه ظهور حضرت مهدي، از آسمان به گوش مي‌رسد و همه مردم آن را مي‌شنوند. محتواي اين پيام آسماني، دعوت به حق و حضرت مهدي است. امام باقر(ع) مي‌فرمايد:«ندا كننده‌‌اي از آسمان، نام قائم ما را ندا مي‌كند. پس هر كه در شرق و غرب است، آن را مي‌شنود.(الغيبة، نعماني، ص252).
البته در برخي از روايات، به علائم ديگري نيز اشاره شده است، مانند خورشيد گرفتگي در نيمه ماه رمضان و ماه گرفتگي در آخر آن. (الغيبة، طوسي، ص444) و يا طلوع خورشيد از مغرب(الغيبة، طوسي، ص435).
نكته ديگري كه بايد به آن توجه داشت آن است كه وقوع اصل يك علامت، حتمي است ولي در رابطه با جزئيات آن نمي‌توان سخني به ميان آورد. بنابراين شايد علايم با ظهور از نظر زماني بسيار نزديك به هم باشد. در اين صورت سخن از 6 ماه حرف قابل پذيرش نيست.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: جهان در آستانه ظهور امام زمان چگونه خواهد بود ؟ حکومت ايران در آن زمان چگونه خواهد بود؟

پاسخ: براي جهان در هنگام ظهور دو فضاي متفاوت در روايات ترسيم شده است:
1. فضاي عمومي حاكم بر جهان؛
2. فضاي خاص.
فضاي عمومي جهان در نزديكي ظهور، پر از ظلم و فساد است: رباخواري، كبر و غرور دزدي وفحشا، ناامني و جنگ، بيماري و بي غذايي و محروميت از نعمت‌هاي معنوي و جهاني پر از خشونت.
اما در درون اين فضاي عمومي و تاريك، فضايي خاص وجود دارد. گروهي در آن دوران سخت به وظيفه ديني خود پايبند هستند و با انجام دادن عمل صالح و كمك به ديگران، مردم را ارشاد و هدايت مي‌كنند و براي ظهور زمينه سازي مي‌نمايند و با تمام توان معارف و احكام دين را ترويج مي‌كنند. درباره اين گروه خاص، به مردم ايران و اهل قم اشاره‌هاي زيادي شده است.
اما اينكه حكومت قبل از ظهور در دست چه كسي خواهد بود، خبر دقيقي در دست نيست؛ اما بنا به روايات، ايران در زمينه‌سازي ظهور و ياري امام نقشي چشمگير دارد. سيد حسني، سيد خراساني، جوانان طالقان و … همه از ايران هستند. با توجه به اين قراين مي‌توان احتمال داد قبل از ظهور، حكومتي صالح و دوستدار امام زمان در ايران مستقر خواهد بود.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: تعارض ناگهاني بودن ظهور با مشخص کردن بعضي روزها ؟ و آيا ميشود هميشه منتظر بود ؟

پاسخ: امر ظهور پديده‌اي است كه در بستر حركت جامعه انساني رخ داده و روند تحقق آن، ارتباط تام با تحولات جامعه و سير اراده و خواست انسان‌ها دارد. به عبارت ديگر، امر ظهور اين گونه نيست كه منعزل و جدا از چرخش زندگي انسان‌ها داشته باشد به صورتي كه جامعه و انسان‌ها ناگهان با پديده‌اي روبرو شوند كه هيچ سازگاري و تناسبي با سير حركتي آنها نداشته باشد. بلكه بستر جامعه آماده پذيرش اين رويداد عظيم تاريخ بشري خواهد بود، زيرا زمينه‌ها و شرايط تحقق آن در جامعه فراهم شده است. از آنچه بيان شد اين نكته قابل برداشت است كه امر ظهور چنان با حوادث و رويداد‌هاي جامعه عجين است كه گويا وضعيت جامعه آماده تحقق و دگرگوني و پيدايش يك امر جديد است. بنابراين ظهور را بايد فرايندي دانست كه آخرين مرحله آن حاضر شدن حضرت مهدي(ع) در مسجد الحرام و به صورت آشكار مي‌باشد در حالي كه پرچم قيام و پيروزي را به اهتزاز در آورده است. پس بايد هميشه منتظر ظهور بود شايد جامعه در متن خود آبستن رويداد‌هايي باشد كه ظهور نهايي را رقم مي‌زند. از اين رو در روايات داريم هر صبح و هر شب منتظر ظهور باشيد، زيرا ظهور ناگهاني است. گمان نبريد كه حركت جامعه به قدري شفاف و روشن است كه شما مي‌توانيد زمان ظهور را تخمين بزنيد و آن را نزديك يا دور بدانيد، به راستي علم ما نسبت به وضعيت جامعه و آمادگي آن براي ظهور چه مقدار است؟ قطعا كسي نمي‌تواند بگويد: الان جامعه آماده ظهور است يا خير. پس هر لحظه منتظر اجازه الهي باشيد زيرا او علم تمام دارد و شايد وضعيت الان جامعه بستر مناسبي براي ظهور باشد، و اين منافاتي با تعيين روز جمعه براي ظهور ندارد زيرا روز جمعه مرحله‌اي خاص از فرايند ظهور است.
اما در مورد صيحه در شب 23 ماه رمضان بايد گفت: آنچه از علايم حتمي ظهور شمرده شده است، اصل ندا و صيحه است نه جزئيات آن. بنابراين ممكن است صيحه در زمان ديگر باشد.
به علاوه، در مكتب تشيع قانوني به نام “بداء” وجود دارد. طبق اين قانون، چون مقدرات انسان‌ها با توجه به اختيار انسان‌ها تعيين مي‌شود، لذا با نوع اختيار‌ها مقدرات قابل تغيير است. پس بايد هميشه منتظر بود.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا هنگام ظهور ياجوج و ماجوج مي آيند؟

پاسخ: در بعضي از روايات در ميان علايم ظهور از خروج يأجوج و مأجوج آمده است؛ لذا مي‌توان گفت يكي از نشانه‌ها نيز خروج يأجوج و مأجوج است. مانند روايت حذيفه كه از پيامبر نقل مي‌كند: “عشر آيات بين يدي الساعه: خمس بالمشرق و خمس بالمغرب فذكر الدابه و الدجال و طلوع الشمس من مغربها و عيسي بن مريم(ع) و يأجوج و مأجوج و انه يغلبهم و يغرقهم في البحر و لم يذكر تمام الآيات".(خصال شيخ صدوق، ص447، ح46 و ص449، ح52).
و قرآن نيز فرموده است: “حتي اذا فتحت يأجوج و مأجوج و هم من كل حدب ينسلو"؛"تا آن زمان كه يأجوج و مأجوج گشوده شوند و آنها از هر محل مرتفعي به سرعت عبور مي‌كنند.(انبياء ، آيه 96).اين آيه بر دوران ظهور تطبيق شده است.(معجم احاديث الامام المهدي، ج2، ص149، ح490).
البته بايد دانست، در بعضي موارد، نشانه‌هاي ظهور با نشانه‌هاي قيامت مخلوط گرديده است و از بعضي روايات(معجم احاديث الامام المهدي، ج5، ص2166) استفاده مي‌شود كه پديد آمدن يأجوج و مأجوج از نشانه‌هاي قيامت است. بنابراين براي اظهار نظر در مورد اين كه اين اتفاق در زمان ظهور خواهد بود يا نزديك قيامت، احتياج به تحقيق بيشتر دارد. همان گونه كه اصل قضيه يأجوج و مأجوج و ماهيت آن بررسي دقيق‌تري را مي‌طلبد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا همه منتظران از تمام اديان ظهور را متوجه مي شوند ؟ چگونه ؟

پاسخ: ظهور امام زمان(ع) داراي علايم و شرايطي است که تحقق آنها باعث ظهور ميشود.وهر گاه اين علائم محقق شد ظهور واقع مي شود و همه بشر روي زمين متوجه آن شده به دنبال مهدي راه مي افتند و چون هم تشنه عدالت هستند به دنبال دادگر مي شتابند.
علايم ظهور: علامت در لغت عرب به معناي نشانه است. بنابراين منظور از علائم ظهور، نشانه‌هايي است كه نزديك شدن ظهور را نشان مي‌دهند. با تحليل ماهيت علائم ظهور، در مي‌يابيم كه علائم ظهور، نسبت به ظهور رابطه سببي ندارند يعني اين گونه نيست كه به محض تحقق نشانه‌ها و علائم ظهور بگوييم پس ظهور هم حتماً تحقق خواهد يافت، بلكه تنها جنبه اعلام و كاشفيت دارند يعني تحقق آنها كاشف از اين واقعيت است كه ظهور نزديك شده است.
علائم را از جهات مختلفي مي‌توان تقسيم بندي نمود.
از جمله مي‌توان آنها را به:
1. علائم عادي و علائم غير عادي و معجزه آسا تقسيم كرد.
2. با توجه به روايات رسيده مي‌توان به علائم حتمي و علائم غير حتمي تقسيم نمود.
3. بالآخره مي‌توان به لحاظ فاصله زماني بين وقوع علامت و تحقق روز موعود به علائم قريب و علائم بعيد تقسيم كرد.
آنچه بيشتر از ظاهر روايات به دست مي‌آيد تقسيم علائم به غير حتمي يا موقوف و علائم حتمي است. علائم غير حتمي يا موقوف نشانه‌هايي است كه رخ دادن آنها قطعي نيست و ممكن است به دليل عدم تحقق شرايط و يا ايجاد مانع به وقوع نپيوندند.
و اما علائم حتمي انهاست كه رخ دادن آنها حتمي و قطعي است.
در منابع روايي، بسياري از رخداد‌هاي طبيعي و غير طبيعي و دگر‌گوني‌هاي سياسي و اجتماعي به عنوان علائم ظهور، ذكر شده است. بديهي است كه روايات مربوط به اين مسئله، مانند ساير مسائل ديگر، از جهت درستي و اعتبار، يكسان نيستند. در ميان اين روايات، برخي از جهت سند غير قابل اعتمادند و برخي هم از جهت مضمون و مطالبي كه در آن مطرح شده، جاي بحث و تامل دارند. بنابراين، نمي‌توان به صرف ديدن يك روايت و بدون بررسي كارشناسانه از جهت سند و دلالت، به آن اعتماد كرد. در ميان نشانه‌ها، برخي به عنوان “علايم حتمي ظهور” ذكر شده است.
علائم معروف حتمي، پنج مورد است:
1. خروج سفياني؛ پيش از قيام حضرت مهدي(ع) مردي از نسل ابوسفيان، در منطقه شام، خروج مي‌كند و با تصرف بخش‌هايي از سرزمين اسلام، براي يافتن و كشتن شيعيان جايزه تعيين مي‌كند. (بحار الانوار، ج52، ص182).
2. خسف در بيداء؛ خسف، يعني فرورفتن، و بيداء نام سرزميني بين مدينه و مكه است. سفياني كه در آستانه ظهور حضرت مهدي(ع) خروج مي‌كند، هنگامي كه از ظهور ايشان با خبر مي‌گردد سپاهي عظيم به مدينه و مكه مي‌فرستد و چون به سرزمين بيداء مي‌رسند، خداوند آنان را در كام زمين فرو مي‌برد و هلاك مي‌شوند.
3. خروج يماني؛ سرداري از يمن قيام مي‌كند و مردم را به حق و عدل دعوت مي‌كند. خروج يماني، اجمالاٌ از نشانه‌هاي ظهور است، هر چند جزئيات و چگونگي قيام وي، روشن نيست.
4. قتل نفس زكيه؛ نفس زكيه، يعني انسان پاك و بي گناه. در آستانه ظهور حضرت مهدي، جواني بي گناه، مظلومانه در مسجد الحرام به قتل مي‌رسد.
5. صيحه آسماني؛ منظور از آن، صدايي است كه در آستانه ظهور حضرت مهدي، از آسمان به گوش مي‌رسد و همه مردم آن را مي‌شنوند. محتواي اين پيام آسماني، دعوت به حق و حضرت مهدي است. امام باقر(ع) مي‌فرمايد:"ندا كننده‌‌اي از آسمان، نام قائم ما را ندا مي‌كند. پس هر كه در شرق و غرب است، آن را مي‌شنود.(الغيبة، نعماني، ص252).
البته در برخي از روايات، به علائم ديگري نيز اشاره شده است، مانند خورشيد گرفتگي در نيمه ماه رمضان و ماه گرفتگي در آخر آن. (الغيبة، طوسي، ص444) و يا طلوع خورشيد از مغرب(الغيبة، طوسي، ص435).
شرايط ظهور: براي هر انقلاب از جمله انقلاب و ظهور امام زمان(عج) حداقل چهار شرط لازم است:
الف. برنامه و قانون جامع: از آنجايي كه برنامه حركتي حضرت مهدي(ع) بر اساس دستورات دين اسلام و سيره پيامبر(ص) است. اين شرط از شرايط ظهور فراهم است.
ب. رهبر: هر انقلاب نياز به رهبري دارد كه عالم به برنامه‌ها و اهداف انقلاب باشد. وضعيت موجود و مطلوب را بتواند تشخيص دهد. شجاع و قاطع و دلسوز باشد و … و چون رهبري ظهور به دست امام زمان(عج) است ـ كه متصل به علم الهي و آيينه تمام نماي صفات جلال و جمال خداوند است ـ لذا اين شرط نيز براي ظهور فراهم است.
ج. ياران: يك انقلاب نياز به ياوراني دارد كه رهبر را شناخته و به او ايمان داشته باشند، از اهداف و برنامه‌هاي انقلاب، آگاه بوده و آنها را باور كنند. شجاع و فداكار باشند و تا آخرين نفس بايستند. اين ياران قبل از شروع قيام، به زمينه سازي پرداخته و مردم را نسبت به حركت انقلاب آگاه نموده و آنان را ترغيب به پذيرش انقلاب مي‌كنند. در جريان انقلاب در صحنه‌ها حاضر شده و از هيچ تلاشي كوتاهي نمي‌كنند. و بعد از پيروزي و اجراي برنامه‌ها، خود را وقف قيام مي‌كنند و … انقلاب امام زمان(عج) نيز نياز به ياراني شجاع، مؤمن، آگاه و عالم دارد.
د. پذيرش مردم: اگر مردم آن انقلاب را خواستار باشند، انقلاب شكل گرفته و به سرانجام مطلوب مي‌‌رسد. ظهور نيز وقتي است كه مردم واقعاً خواستار ظهور حضرت و عدالت گستري او باشند.
ما چون علم و اطلاع کامل و درستي نداريم نميتوانيم در مورد نزديک بودن ظهور اظهار نظر بکنيم. ائمه معصومين(ع) از ما خواستهاند هميشه منتظر ظهور باشيد ولي براي ظور زمان تعيين نکنيد که تعيين کنندگان وقت ظهور دروغگو هستند.
طبق روايات انتظار فرج در زندگي انسان راهگشا است و آثار خود را در زندگي به جاي ميگذارد. راوي ميگويد از امام(ع) پيرامون فرج و ظهور پرسيدم. حضرت فرمود: آيا نميداني انتظار فرج از فرج است.(بحار الانوار، ج52، ص130، ح29)
و آنچه وظيفه انسان است داشتن معرفت صحيح است، زيرا معرفت صحيح باعث ميشود انسان به درستي برنامه ريزي کرده و حرکت کند. از امام صادق(ع) نقل شده است “اعرف امامک فانک اذا عرفته لم يضرک تقدم هذا الامر او تآخر". امامت را بشناس، پس هنگامي که او را شناختي ضرر نميرساند تو را مقدم شود اين امر يا به عقب بيفتد. (بحار الانوار، ج52، ص141، ح52) مهم شناخت و عمل به وظيفه است.
گفتني است چون امر فرج امام زمان(ع) مربوط به کل جهان و همه انسانها ميباشد ، بنابراين همگان متوجه ظهور خواهند شد و همانگونه که بيان شد به واسطه علائم مخصوصا صيحه آسماني (که معرفي امام عصر(ع) را نيز به همراه دارد) همه متوجه نزديک شدن ظهور ميشوند. علاوه اين که اعلام ظهور توسط امام در مسجد الحرام به گوش جهانيان خواهد رسيد.
در مورد صيحه، از امام صادق(ع) پيرامون ظهور و علايم آن نقل شده است که به راوي فرمود: نگه دار با دستت هلاک فلاني (مردي از بني عباس) و خروج سفياني و کشته شدن نفس (زکيه) و فرو رفتن سپاه به زمين و صوت. راوي پرسيد: صوت چيت؟ آيا همان منادي است؟ حضرت فرمود: آري و صاحب اين امر به وسيله آن شناخته ميشود(بحار الانوار، ج52، ص234، ح100) و در حديث ديگر از حضرت نقل شده است: قائم(ع) قيام نميکند تا اينکه منادي از آسمان ندا ميدهد که ميشنود آن را دوشيزگان پشت پرده و اهل مشرق و مغرب (بحار الانوار، ج52، ص285، ح15).
در مورد ظهور، از امام صادق(ع) نقل شده است:"لا تراه عين في وقت ظهوره الا رأته کل عين. نمي بيند چشمي او را در وقت ظهور مگر اينکه همه او را مشا هده ميكنند

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

پرسش: آيا سفياني اسرائيلي است ؟ شخصيت او را شرح دهيد ؟

پاسخ: از روايات مربوط به سفياني به دست ميآيد که او از تبار بني اميه و از نسل ابوسفيان است. در رواياتي از امام علي(ع) نقل شده “او از بني اميه است” در روايتي از امام صادق(ع) ذکر شده است: “پسر زن جگرخوار از وادي يابس خروج ميکند". در برخي روايات به بعضي ويژگيهاي جسمي او اشاره شده است؛ از جمله: کبود چشم، اعور ،(يک چشم) داراي صورت وحشت انگيز، سرخ رو و آبله رو(برگرفته از کتاب: سفياني از ظهور تا افول، نصرت الله آيتي).

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا پر شدن زمين از ظلم و فساد از شرايط ظهور است؟ آيا ظهور زمان معيني دارد؟

پاسخ: اين حرف صحيح نيست. براي ظهور امام زمان(عج) ابتدا مردم بايد خود را براي ياري كردن حضرت آماده كنند و بكوشند ديگران را نيز براي تحقق ظهور آماده كنند. اين وقتي است كه دوستان حضرت با انجام دادن واجبات و ترك گناهان و تقويت ايمان، بتوانند لياقت ياري امام زمان(عج) در خود ايجاد كنند. البته هميشه انسان‌هاي ظالم و فاسد نيز هستند كه به دنبال ظلم و فساد بيشترند.
وقت ظهور مشخص نيست. هر وقت مردم واقعا آماده شدند، حضرت نيز ظهور مي‌كند.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا علائم ظهور واقع شده اند ؟

پاسخ: عده‌اي بر اين باورند كه بسياري از علائم ظهور اتفاق افتاده است و فقط علايم حتمي نزديك ظهور، باقي مانده است. به نظر مي‌آيد سخني قطعي و كامل در اين مورد نمي‌توان گفت؛ زيرا منابع اصلي و قديمي شيعه، معمولاً، از نشانه‌هاي خاص و محدود نام برده‌اند، و بسياري از اين نشانه‌هايي كه به عنوان علايم اتفاق افتاده، مطرح مي‌شود يا اصولا در اين منابع ذكر نشده و يا بسيار كم رنگ بيان شده است. اين امر، نشانه آن است كه اخباري كه اين گونه نشانه‌ها را بيان كرده‌اند، چندان مورد اعتناي علماي گذشته نبوده است.
همچنين اسناد برخي از روايات، اشكال دارد و نقل آن‌ها در كتب روايي جامع، مانند بحار به دو علت مي‌تواند باشد:
1. حفظ اصل نقل‌ها براي تامل و تدبر ديگران در مورد آنها.
2. روشن شود كه همه گروه‌ها ـ چه موافق و چه مخالف اهل بيت ـ در اصل ظهور حضرت مهدي(ع) اتفاق نظر دارند. مرحوم مجلسي در ذيل روايتي مي‌گويد: «اين روايت را كه متن آن تغيير يافته و اشتباه دارد و سند آن به بدترين خلق خدا، يعني عمر بن سعد منتهي مي‌شود، آوردم تا دانسته شود همه، حضرت مهدي(ع) را قبول دارند. (بحار، ج52، ص227، ح90).
در مواردي كه سخن از يك علامت و فرج بعد از آن مطرح شده، گويا مراد ظهور امام زمان(ع) نيست، بلكه يك گشايش و راحتي براي مؤمنان است. از امام باقر(ع) نقل شده است:«منتظر صدايي باشيد كه از طرف دمشق، ناگهان به شما مي‌رسد. در آن، گشايش بزرگ براي شما خواهد بود.(الغيبة، نعماني، ب14، ح66).
در برخي روايات، سخن امام، به گونه‌اي است كه خبر از يك اتفاق و واقعه مي‌دهد نه اين كه بخواهد آن واقعه را يكي از علايم ظهور معرفي كند، مانند وقوع گرماي شديد(الغيبة، نعماني، ب14، ح44).
برخي نشانه‌ها و بيان‌ها، به گونه‌اي است كه مي‌تواند معناي ديگري غير از معناي ظاهري داشته باشد. مانند طلوع خورشيد از مغرب كه شايد كنايه از ظهور حضرت از مكه باشد. از امام علي(ع) نقل شده است: «و هو الشمس الطالعة من مغربها»(بحار، ج52، ص194، ح26).
به علاوه معلوم نيست اين حادثه خارجي، واقعا همان نشانه‌اي باشد كه در روايت ذكر شده است، بلكه شايد پديده‌اي مشابه آن باشد. (البته بايد توجه داشت كه شباهت اين حادثه با يك علامت، اين احتمال را ايجاد مي‌كند كه شايد اين واقعه، همان علامت ظهور باشد؛ لذا حالت آمادگي را در خود منتظر ايجاد مي‌كند).
سخن آخر اين كه اين مقدار كه انسان به صورت كلي در مورد آنها بداند، كافي است و پي‌گيري وقوع يا عدم برخي از آنها فايده و نتيجه‌اي در بر ندارد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا تا به حال علائم دال بر نزدیک شدن ظهور امام ظاهر شده است ؟

پاسخ: با توجه به اين كه زمان ظهور مشخص نيست، زمان نشانه‌هاي مرتبط نزديك به آن نيز مشخص نيست. بنابراين، سخن گفتن از نزديكي يا دوري آن، امري پسنديده نيست.
البته، عده‌اي با توجه به اوضاع و شرايط فعلي حاكم بر جهان، به اين باور رسيده‌اند كه دوره‌اي كه در آن زندگي مي‌كنيم همان دوره‌ي آخرالزمان است كه در روايات به آن اشاره شده است؛ زيرا، براي آخر الزمان نشانه‌هايي گفته شده، مانند گسترش فساد و تفسير دين بر اساس هوا و هوس و … كه اين نشانه‌ها در دوره‌ي زماني ما به وقوع پيوسته است. پس زمان كنوني، آخر الزمان است و ظهور نيز در اين دوران محقق مي‌شود. به علاوه، با وجود انقلاب اسلامي ايران و زنده شدن نام و ياد امام زمان، و معرفي ايشان به دنيا، آمادگي و اقبال مردم به پذيرش ايشان، بيشتر شده و اميد به ظهور هم بيشتر شده است.
به هر حال ما در عين آن كه بايد اميد به تعجيل در فرج داشته باشيم و آمادگي براي ظهور را در خود تقويت بكنيم، ولي نبايد فكر خود را متوجه اموري بكنيم كه از محدوده‌ي علم ما فراتر است و راهي براي دسترسي به آن نداريم. لذا سخن از نزديكي علايم، امري قابل قبول نيست.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

 زمانی که در حوزه نجف آباد درس میخواندیم، هفته ای یک شب به منزل یکی از دوستان به نام علی مهدیه می‌رفتیم. سر راه منزل ایشان، زمینی بود که مشغول ساخت و ساز آن بودند و هر بار که از آنجا رد می‌شدیم، سیدمجتبی میگفت:«ببینید این ساختمان از هفته ی قبل تا بحال چقدر پیشرفت کرده، ولی ما هیچ پیشرفتی نکرده ایم.» بعد از دوسال، این ساختمان تمام ‌شد و ایشان گفتند:«این ساختمان کارش به پایان رسید، ولی ما هنوز نمیتوانیم یک منبر برویم.»

 شهید حجت الاسلام سیدمجتبی موسوی وردنجانی

 بلاغ؛ سیره تبلیغی شهدای روحانی/ مؤسسه فرهنگی مطاف عشق
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 حاج آقا قرائتی نقل میکنند:

پلیس مخفی رژیم گذشته (ساواک)، برای جذب طلاب ضعیف الایمان دفتری در قم تأسیس کرده بود.
روزی آیت الله العظمی گلپایگانی قدّس سرّه قبل از شروع درس قدری گریه کردند. من هم آن روز در درس حاضر بودم. طلبه ها گیج شده بودند که راز گریه آقا چیست؟ آقا لب به سخن گشود و فرمودند: شنیده ام چند نفر آخوند پول گرفته و خود را به رژیم شاه فروخته اند! من اعلام می کنم، هر طلبه ای که پول طاغوت را گرفت و رفت، نگوید رفتم، بلکه بگوید: من قابل نبودم و امام زمان علیه السلام مرا از حوزه بیرون انداخت.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 اگر بَرآنید تا فرزندی پاک، مؤمن، متشخّص، و متخلّق به اخلاق حسنه داشته باشید، سعی کنید به فرزندانتان “مسئولیت” بدهید، و بعد، از آنان مسئولیت بخواهید، و بدانید که این کار، کودکان را متشخّص بار می آورد. و احساس می کنند، که بقدری مهم و ارزشمند هستند، که به آنان مسئولیت واگذار می گردد.

کودکان باید احساس “شخصیت” کنند، کسی که احساس شخصیت می کند با شدتِ تمام، خود را کنترل می کند، و سعی می کند کاری نکند که شخصیت او آسیب بییند، و یا لکه دار شود. وقتی که کودکان، احساس شخصیت نکنند، کم کم بی عار می شوند؛ یعنی “بی تفاوت” می گردند، چه از آنان تعریف کنید یا سرزنش نمایید، در هر دو حالت، بی تفاوت خواهند بود، و بدون هیچ عکس العمل.

 حضرت آیت الله حائری شیرازی
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 خاطره‌ای از حاج آقا قرائتی:

 در خانه به تماشای تلویزیون نشسته بودم که فیلم اسیران ایرانی را نشان میداد. خبرنگار بی‌حجاب سازمان ملل میخواست با نوجوان کم سن و سال ایرانی مصاحبه کند. نوجوان شوشتری به او گفت:
ای زن! به تو از فاطمه اینگونه خطاب است/
ارزنده ترین زینت زن، حفظ حجاب است
و به اوگفت: تا حجابت را درست نکنی، من با تو مصاحبه نمیکنم. آن شب خیلی گریه کردم. باخودم گفتم: آیا تبلیغ چند ساله من در تلویزیون با ارزش تر بوده یا تبلیغ چند دقیقه‌ای این نوجوان اسیر؟

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




شیخ محمداسماعیل دولابی:

 خدا یک تار و یک تور و یک تیر دارد؛ با تار و تور و تیرِ خود، آدمها را جذب می کند. تار خدا قرآن است. نغمه های قرآن آسمانی است. خیلی‌ها از این طریق قرآن جذب می شوند. خیلی ها را با تور جذب خودش می کند، مثل مراسم اعتکاف و مراسم ماه رمضان و شب قدر. تیر خدا همان بارهای مشکلات است. غالب آدم ها را از این طریق جذب خودش می کند. اولیای خداوند برای مشکلات لحظه شماری می کردند.

شد دلم آسوده چون تیرم زدی
ای سرت گردم چرا دیرم زدی؟

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 امام على عليه السّلام فرمودند:

 من أحَبَّ أن يَعلَمَ كَيفَ مَنزِلَتُهُ عِندَاللّه ِ فَلْيَنظُر كَيْفَ منزِلةُ اللّه ِ عِندَهُ، فَإنَّ كلَّ مَن خُيَّرَلَهُ أمرانِ: أمرُ الدُّنيا وَأمرُ الآخِرَةِ فَاَختارَ أمرَ الآخرَةِ عَلَى الدُّنيا، فَذلِكَ الَّذى يُحِبُّ اللّه ُ، وَ مَنِ اخْتارَ أمرَ الدُّنيا فَذلكَ الَّذى لامَنزِلَة لِلهِ عِندَهُ؛

 هركس دوست دارد بداند جايگاهش نزد خدا چطور است، بايد ببيند مقام ومرتبه خدا پيش وى چقدر است، زيرا كسى كه كار دنيا وآخرت هردو در اختيار او قرار گيرد، و او كار آخرت را بر دنيا برگزيند پس خدا را دوست مى دارد، وكسى كه كار دنيا را انتخاب كند، خداوند پيش او ارزش و جايگاهى ندارد.

 بحار الانوار/ج۷۰ /ص۲۵ /ح۲۵
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 حاج‌آقا قرائتی نقل میکنند:

 مرحوم اشراقی از وعّاظ نامی و ملای قم بود. میگفت: برای سخنرانی به مجلسی میرفتم، دنبال موضوع سخن بودم، که صف الاغهایی که شن و ماسه می بردند نظر مرا به خود جلب کرد؛
الاغ جلویی ایستاد و بقیه هم ایستادند. خَرَکچی شروع به زدن الاغ آخری کرد. من گفتم: عمو! این خرِ آخری تقصیری ندارد. اشکال، از خرِ اوّلی است. اوّلی را حرکت بده، بقیه حرکت می کنند. موضوع سخنرانی را پیدا کردم. رفتم بالای منبر گفتم: یک سری از فسادهای طبقه پائین زیر سر جلویی هاست. اگر پدر و مادر خوب باشند، فرزندان خوب میشوند. اگر معلّم خوب باشد، شاگرد خوب می شود. اگر کدخدا خوب باشد، اهالی ده خوب میشوند. و اگر . . .
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 استاد علیرضا پناهیان:

 عبادت کار اصلی ما آدم‌ها است؛ بقیۀ کارها همه سرکاری هستند. برای رسیدن به این باور باید تفکر کنیم برای چه آفریده شده‌ایم؟ آیا جز برای ملاقات خدا خلق شده‌ایم؟ آیا بزرگترین واقعۀ زندگی ما ملاقات با خدا نیست؟ عبادت یعنی روبروی خود خدا بایستیم و در این باره بیندیشیم.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




خاطره‌ای طنز از حاج‌آقا قرائتی:

 

 در مشهد مقدس به مرحوم علامه محمدتقی جعفری برخورد کردم. به ایشان گفتم: کجا تشریف می برید؟ فرمود: به جلسه سخنرانی. عرض کردم که من هم به جلسه سخنرانی می روم، ولی آیا می دانی فرق من با شما چیست؟ فرمود: چیست؟ گفتم: شما مظهر آیه کریمه:«سنلقی علیک قولاً ثقیلاً» می‌باشی و من مصداق آیه:«هذا بیان للناس». ایشان بسیار خندیدند.
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




امام باقر عليه ‏السلام فرمودند:

 کانَ أَبى عَلىُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام یَقُولُ: اَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فیهِ کَمُلَ اِیمانُهُ، و مُحِّصَتْ عَنْهُ ذُنُوبُهُ، وَ لَقِىَ رَبَّهُ وَ هُوَ عَنْهُ راضٍ: مَنْ وَفى لِلّهِ بِما جَعَلَ عَلى نَفْسِهِ لِلنّاسِ، وَ صَدَقَ لِسانُهُ مَعَ النّاسِ، وَاسْتَحْیى مِنْ کُلِّ قَبیحٍ عِنْدَاللّه‏ِ وَ عِنْدَ النّاسِ، وَ حَسُنَ خُلْقُهُ مَعَ أَهْلِهِ.

 پدرم امام على بن‏ الحسین علیهماالسلام مى‏ فرمودند: هرکس داراى چهار ویژگى باشد، ایمانش کامل است، و گناهانش از او خواهد ریخت و پروردگارش را در حالى که از او خوشنود است ملاقات خواهد کرد:
 ۱ـ کسى که حق مردم را به خاطر خدا ادا کند.
 ۲ـ با مردم راست سخن گوید.
3ـ از زشتی ها پیش‏خدا و مردم حیا و پرهیزکند.
 ٤ـ با خانواده‏اش با اخلاق خوب برخورد کند.

 امالى شیخ مفيد، ص۲۹۹
_______________

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





 
جوانی خوش ذوق و نقاش با وجود نقاشی های بسیار زیبایش در امتحان ورودی دانشگاه وین پذیرفته نشد و هیچکس از آن پس به او توجهی نکرد
او می خواست نقاش معروفی شود اما مورد تمسخر و توهین افراد گردید و راه دیگری برای زیستن برگزید .
پایمال کردن عواطف و احساسات یک نفر میتواند ضرر جبران نا پذیری به جهان وارد کند .
اسم این نقاش : آدولف_هیتلر است ! در جنگ جهانی دوم تقریبا یازده میلیون انسان تکه تکه شدند !
هیتلر یک جانی بی رحم بود اما آیا کسانی که او را به آن وضعیت روحی رساندند مقصر نبودند ؟؟؟؟؟
تلنگر

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




زندگى مثل يک كامواست
از دستت كه در برود، مى شود
كلاف سر در گم، گره مى خورد، میپيچد به هم، گره گره میشود، بعد بايد صبورى كنى، گره را به وقتش با حوصله وا كنى.
 
زياد كه كلنجار بروى، گره بزرگتر مى شود، کورتر مى شود يک جايى ديگر كارى نمى شود كرد، بايد سر و ته كلاف را بريد. يک گره ى ظريف و كوچک زد، بعد آن گره را توى بافتنى جورى قايم كرد، محو كرد، جورى كه معلوم نشود…

” يادمان باشد “

گره هاى توى كلاف همان دلخورى هاى كوچک و بزرگند، همان حسادت هستند که به كينه هاى چند ساله تبديل مي شوند، که بايد يک جايى تمامش كرد سر و تهش را بريد.

  #حديث 
 امام رضا عليه السلام

بدانيد هيچ بخيلي آسودگي نخواهد داشت و هيچ حسودي ازحسدش لذت نمی برد

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

  شیخ رجبعلی خیاط می گفت:

 من هر وقت نماز می خواندم ، نمازهایی مثل نماز امام زمان یا…
از خداوند حاجتی می خواستم؛ یک روز گفتم بگذار یک بار برای خدا نماز بخوانم و حاجتی نخواهم.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




‌ ‌ ‌ فهمیدن یک زن سخت نیست
زن سراسر ناز است و نیاز

گریه ها
خنده ها
حرفهایش
تنها برای مردش هست!!!!

او عشق میخواهد و آغوش
سینه ایی مردانه

شانه ای برای تکیه دادن

فهمیدن یک زن سخت نیست
” باور است …”

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




از آن کز تو ترسد بترس ای حکیم

زمانی که هرمز فرزند انوشیروان به سلطنت رسید وزیران پدرش را دستگر و زندانی کرد. از او پرسیدند: تو از وزیران چه خطایی دیدی که آنها را دستگیر و زندانی نموده ای؟
هرمز در پاسخ گفت: خطایی ندیده ام، ولی دیدم ترس از من قلب آنها را فرا گرفته و آنها بی اندازه از من می ترسند و اعتماد کامل به عهد و پیمانم ندارند، از این رو ترسیدم که در مورد هلاکت من تصمیم بگیرند. به همین خاطر سخن حکیمان را به کار بستم که گفته اند:

از آن کز تو ترسد بترس ای حکیم
وگر با چو صد بر آیی بجنگ

از آن مار بر پای راعی زند
که ترسد سرش را بکوبد به سنگ

نبینی که چون گربه عاجز شود
برآرد به چنگال چشم پلنگ

گلستان سعدی - باب اول در سیرت پادشاهان

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

بیابان نشینی شترش را گم کرد. سوگند خورد که اگر آن را پیدا کند، به یک درهم بفروشد.
اما هنگامی که شتر را یافت، از سوگندی که خورده بود پشیمان شد.
گربه ای به گردن شتر آویزان کرد و به میان مردم رفت و فریاد کشید: «شترم را به یک درهم می‌فروشم و گربه ام را به صد درهم. اما بی‌‌یکدیگر نمی‌فروشم. کسی خریدار هست؟ »
یکی او را دید و گفت: «اگر شتر تو این قلاده را به گردن نداشت، چه خوب و ارزان بود!»

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

مردی چهار پسر داشت. آنها را به ترتیب به سراغ درخت گلابی ای فرستاد که در فاصله ای دور از خانه شان روییده بود. پسر اول در زمستان، دومی در بهار، سومی در تابستان و پسر چهارم در پاییز به کنار درخت رفتند.

سپس پدر همه را فراخواند و از آنها خواست که بر اساس آنچه دیده بودند درخت را توصیف کنند. پسر اول گفت: درخت زشتی بود، خمیده و درهم پیچیده. پسر دوم گفت: نه درختی پوشیده از جوانه بود و پر از امید شکفتن.

پسر سوم گفت: نه درختی بود سرشار از شکوفه های زیبا و عطرآگین و با شکوه ترین صحنه ای بود که تا به امروز دیده ام. پسر چهارم گفت: نه!!! درخت بالغی بود پربار از میوه ها پر از زندگی و زایش!

مرد لبخندی زد و گفت: همه شما درست گفتید، اما هر یک از شما فقط یک فصل از زندگی درخت را دیده اید! شما نمی توانید درباره یک درخت یا یک انسان بر اساس یک فصل قضاوت کنید. همه حاصل آنچه هستند و لذت، شوق و عشقی که از زندگی شان برمی آید فقط در انتها نمایان می شود.

وقتی همه فصل ها آمده و رفته باشند! اگر در زمستان تسلیم شوید، امید شکوفایی بهار، زیبایی تابستان و باروری پاییز را از کف داده اید! مبادا بگذاری درد و رنج یک فصل، زیبایی و شادی تمام فصل های دیگر را نابود کند! زندگی را فقط با فصل های دشوارش نبین؛ در راه های سخت پایداری کن.
لحظه های بهتر بالاخره از راه می رسند.   

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




‌ زنـدگی می کنم
برای رویاهایی که
منتظر واقعی شدن به دست من هستند.

من فرصتی برای بودن دارم…
پـس ساکت نمی‌نشیـنم!

می‌گذارم همه بدانند که من با تمام توانایی‌ها و کاستی‌ها شاهـکار زندگی خودم هستم.

کافـی است لحظات گذشته را رهـا کنم…
و برای ثانیه‌های آینده زندگـی کنم!

چـون رویاهایم آنجاست…
و من،فقط یک بار فرصت دارم.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

١- من نيازي ندارم در اين موقعيت خودم را اثبات كنم. من مي توانم آرام باشم.
٢- تا زماني كه آرام باشم روي خودم كنترل دارم.
٣- نيازي نيست به خودم شك داشته باشم. آن چه ديگران در مورد من مي گويند اهميتي ندارد.
٤- خشم من يك نشانه است. الان وقت آرام كردن خودم است.
٥- مجبور نيستم همواره و در هر شرايطي رقابت كنم.
٦- احساس ناامني گذرا خواهد بود.
٧- غير ممكن است ديگران و شرايط را بتوانم كنترل كنم.
٨- تنها چيزي كه مي توانم كنترل كنم خودم و احساسم است.
٩- اشكالي ندارد برخي مواقع احساس ناامني و بي پناهي داشته باشم.
١٠- نيازي نيست تحت كنترل ديگران و شرايط باشم.
١١- اگر ديگران انتقاد مي كنند من مي توانم آن را بشنوم. ١٢- نيازي نيست كامل باشم.
١٣- نيازي نيست به خشم و نگراني ديگران پاسخ دهم.
١٤- خوب است از جنگ دور شوم.
١٥- دوست داشته شدن توسط ديگران حس خوبي است، ولي بدون آن هم من خوب و دوست داشتني هستم.
١٦- اشكالي ندارد كه اشتباه كنم.
١٧- ديگران به روش خود عمل مي كنند و ممكن است برخي مواقع خلاف خواسته من عمل كنند.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

هرروز و هر روز برای خودتان تکرار کنین 

 از زمین و آسمان برای من برکت از طرف خداوند نازل می شود .
 من ثروتمندم .
 من خودم را دوست دارم و برای خود ارزش می‌گذارم .
 آرامش در زندگی من جاری است و من شاکر خداوند .
 در هر دم انرژی مثبت کائنات وجودم را سرشار می کند .
 در هر بازدم انرژی منفی از وجودم خارج می شود .
  من از افراد پیرامون خود انرژی مثبت ، آرامش و ثروت جذب میکنم .
  من لیاقت بهترینها را برای خودم دارم .
  من شادم و برای شادی خدا را شاکرم .

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ما به طرف انديشه‌های غالب خود كشيده می‌شويم:

اصل از اين قرار است:« به هر چيزی كه فكر كنی به طرفش كشيده می‌شوی» حتی اگر آن افكار دلخواهمان نباشند.

علت اينست كه مسير حركت ذهن هميشه بسوی هر چيز است و نه در جهت گريز از آن. تفكر مثبت سازنده است، به آنچه می‌خواهید فكر كنيد.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




تغییرات بزرگ در جهان از ایدہ ها شروع میشود
ایدہ را بہ هدف تبدیل ڪردن و هدف بزرگ را با
وجود بزرگے با توڪل بہ اللہ ذوالجلال و تلاش و
ڪوشش و پشتڪار قابل دسترسے دانستن و براے
تحقق آن همت والا و روحیہ بلند داشتن چیزے
است ڪہ خیلے ها توانایے آنرا دارند اما بیشتر
مردم از توانایے هاے خود استفادہ نمے ڪنند یا
تسلیم یاس و نا امیدے میشوند.

شما چطور؟!

بہ تغییرات بزرگ در جهان فڪر مے ڪنید؟ یقین
داشتہ باشید ڪہ خداوند یار و یاور ڪسانے است
ڪہ تلاش و ڪوشش مے ڪنند و در راہ اهداف بزرگ
بہ اللہ توڪل مے ڪنند و خستہ نمیشوند بلڪہ
همچنان ادامہ مے دهند.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




بهار نه الزاماً برتري به فصلهاي ديگر دارد و نه الزاماً والاتر است….

بهار يك خاصيت دارد كه اين خاصيتش را دوست دارم و آن جوانه زدن است…

آغاز كردن است…
اين خاصيت آنقدر ارزش دارد كه بايد جشنش گرفت و چه زيبا مي شود اگر همراه با طبيعت ما هم شروع كنيم…..

شروع بهتر شدن….زيباتر شدن….تغيير كردن و تغيير دادن…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




واسه عید سه تا ماهی قرمز کوچولو خریده بودن و خانواده رفتن مسافرت فقط من مونده بودم و بعد از دو روز با خودم فک کردم اگه به ماهیا غذا ندم میمیرن پس رفتم و براشون نون ریختم …
دو روز بعد همشون مردن وقتی خانواده برگشتن مادرم ظرف رو برداشت و
گفت:چرا بهشون زیادی غذا دادی؟چون زیادی غذا خوردن مردن .
با خودم فکر کردم چقدر از ما توی زندگیامون قصد خوبی کردن داریم ولی وقتی به ظرفیت بقیه توجه نمیکنیم در واقع همون خوبی میتونه همه چیزو نابود کنه.
یادمون باشه هرچی به اندازش خوبه حتی محبت
از حدش که بگذره دیگه خوب نیست .

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




کرامتی از عارف و عالم جلیل القدر

وقتی حضرت آیت الله بیدآبادی (ره) قلب زن رقاص و اشرار را از شیطان تخلیه کرد:

روزی جمعی از اشرار اصفهان که مرتکب هرگونه خلافی شده بودند، تصمیم می گیرند کار جدیدی و سرگرمی تازه ای برای آن روز خود بسازند. پس از شور و مشورت با یکدیگر، به این فکر می افتند که یک نفر روحانی را پیدا کرده و سر به سر او گذاشته و به اصطلاح خودشان (تفریحی) بکنند!
به همین خاطر در خیابان و کوچه به دنبال یک روحانی می گردند که از قضا چشم آنان به عارف بالله و سالک الی الله مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ محمد بیدآبادی (رضوان الله علیه) می افتد که در حال گذر بودند.
گروه اراذل و اوباش به محض دیدن این عالم گرانقدر نزد ایشان رفته و دست آقا را می بوسند و از ایشان تقاضا می کنند که جهت ایراد خطبه عقد به منزلی در همان حوالی بروند و دو جوان را از تجرد درآورند.
ایشان نگاهی به قیافه شیطان زده آنان نمود و در هیچ کدام اثری از صلاح و سداد نمی بینند ولی با خود می اندیشند که شاید حکمتی در آن کار باشد، به همین دلیل دعوت را قبول نموده و به همراه آنان به یکی از محله های اصفهان می روند. سرانجام به خانه ای می رسند و آنان از ایشان دعوت می کنند که به آن مکان وارد شوند.
به محض ورود ایشان، زنی سربرهنه و با لباس نامناسب و صد قلم آرایش صورت، از اتاق بیرون آمده و خطاب به مرحوم حضرت آیت الله بیدآبادی (نور الله قبره) می گوید: به به!حاج آقا خوش آمدی، صفا آوردی!!
ایشان متوجه قضایا می شوند و قصد مراجعت می کنند که جمع اوباش جلوی ایشان را گرفته و می گویند:
چاره ای نداری جز این که امروز را با ما بگذرانی!!!
آن عالم سالک در همان زمان متوجه دسیسه آن گروه مزاحم می شوند و به ناچار داخل اتاق می شوند. آن جماعت گمراه به ایشان دستور می دهند که در بالای اتاق بنشینند، و سپس همان زن که در ابتدا به ایشان خوش آمد گفته بود، در حالی که دایره ای یا تنبکی به دست داشته، وارد اتاق می شود و شروع به زدن و رقصیدن نموده و به دور اتاق می چرخد!!
جماعت اوباش نیز حلقه وار دور تا دور اتاق نشسته و کف می زنند. زن مزبور، در حال رقص گه گاه به آن عالم ربانی نزدیک شده و در حالی که جسارتی به آن بزرگوار نیز می نماید، این شعر را خطاب به ایشان خوانده و مکرر می گوید:

 در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند
 گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را!!!!!

پس از دقایقی که آن گروه گمراه غرق شعف و شادی و سرگرمی خود بودند و ایشان سر به زیر افکنده بودند، ناگهان سر بلند کردند و خطاب به آنان می فرماید:
  تغییر دادم………

به محض آن که این دو کلمه از دهان عالم سالک خارج می شود، آن جماعت به سجده می افتند و از رفتار و کردار خود عذرخواهی نموده و بر دست و پای آن ولی الهی بوسه می زنند و ایشان نیز حکم توبه بر آنان جاری می نماید.

در ارتباط با این حادثه خود آن بزرگوار فرمودند:
 در یک لحظه قلب آنان را از تصرف شیطان به سوی خداوند بازگرداندم…..

 حکایات عاشقان خدا جلد اول

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

آیت الله سید عبدالکریم رضوی کشمیری رحمت الله علیه به یکی از شاگردان خود فرموده بود:

 یکدفعه بابی از معارف بر من باز شد که آنقدر برایم سنگین بود که اگر حرام نبود دست خودم را به سیم برق وصل میکردم تا بمیرم.

  ستارگان سپهر سلوک/ص ۲۱۱

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

  ﭘﺎﺳﺦ حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی :

1 ﺣﻴﻮﺍﻥ ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﻫﺴﺖ ﺭﺷﺪ ﻛﻨﺪ ، ﻭﻟﻰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﻭ ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺕ ﺭﺷﺪ ﻛﺎﻣﻠﺎً ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺍﺳﺖ.

2 ﺣﻴﻮﺍﻥ ﻋﻘﻞ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺗﺎ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺑﺪ ﺭﺍ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﻭ ﺣﻖّ ﻭ ﺑﺎﻃﻞ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﺪ ، ﻭﻟﻰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﻯ ﻣﻨﺤﺮﻑ ﺑﺎ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﻋﻘﻞ ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺯﻳﺮ ﭘﺎ ﮔﺬﺍﺭﺩﻩ ﻭ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻫﻮﺱ ﻋﻤﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ.

3 ﺣﻴﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﻳﻚ ﻏﺮﻳﺰﻩ ﻯ ﺛﺎﺑﺖ ﭘﻴﺮﻭﻯ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ، ﻭﻟﻰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﻨﺤﺮﻑ ﺍﺯ ﺻﺪﻫﺎ ﻫﻮﻯ ﻭ ﻫﻮﺱ.

4 ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﻨﺤﺮﻑ ، ﻫﻢ ﻛﺞ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ ﻭ ﻫﻢ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻮﺟﻴﻪ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ.

5 ﺣﻴﻮﺍﻥ ، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﺤﺒّﺖ ﻛﻨﺪ ﺭﺍﻡ ﺍﺳﺖ ، ﻭﻟﻰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﻨﺤﺮﻑ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻯ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻛﻔﺮ ﻣﻰ ﻭﺭﺯﺩ ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻧﺎﺳﭙﺎﺱ ﺍﺳﺖ.

6 ﺣﻴﻮﺍﻧﺎﺕ ، ﺗﺴﺒﻴﺢ ﺁﮔﺎﻫﺎﻧﻪ ﺩﺍﺭﻧﺪ ؛ «ﻛُﻞّ ﻗﺪ ﻋَﻠِﻢ ﺻﻠﺎﺗﻪ ﻭ ﺗَﺴﺒﻴﺤﻪ» ، ﺍﻣّﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﻯ ﻣﻨﺤﺮﻑ ، ﺍﻫﻞ ﺫﻛﺮ ﻭ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻏﺎﻓﻞ ﺍﻧﺪ.

7 ﺣﻴﻮﺍﻧﺎﺕ ، ﺍﺳﺘﺤﻘﺎﻕ ﻋﺬﺍﺏ ﺍﻟﻬﻰ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ، ﻭﻟﻰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﻨﺤﺮﻑ ﺑﻪ ﻗﻬﺮ ﺍﻭ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




آب هر چه قدر آلوده باشد…
حتي لجن هم شده باشد…
اگر به دريا برگردد…
صاف زلال و پاک مي شود…
يادت باشد خدا درياي رحمت است…
و ما چون آب آلوده…
که اگر به آغوش رحمت او باز گرديم…
کار تمام است و پاک پاک مي شويم.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 ثوابی که از بیست هزار سال نماز بالاتر است

 ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺩﺭسفر ﻣﻌﺮﺍﺝ ﺑﻮﺩ ﻣﻠﻜﯽ ﺧﺪﻣت ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﻛﻪ ﻣﻦ ﺩﻭ ﺭﻛﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺠﺎ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻡ ﻛﻪ ﺑﯿﺴﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﻃﻮﻝ ﻛﺸﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﭘﻨﺞ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﻗﯿﺎﻡ ﻭ ﭘﻨﺞ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﺭﻛﻮﻉ ﻭ ﭘﻨﺞ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﺳﺠﻮﺩ ﻭ ﭘﻨﺞ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﺩﺭﺣﺎﻝ ﺗﺸﻬﺪ ﺑﻮﺩﻡ ﺣﺎﻻ ﺛﻮﺍﺏ ﺍﯾﻦ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﻫﺪﯾﻪ ﻣﯽ ﻛﻨﻢ ﺑﻪ ﺍﻣﺖ ﺷﻤﺎ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:
ﻛﻪ ﺍﻣﺖﻣﻦ ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺗﻮ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ .
ﭘﺲ ﺑﺪﺍﻥ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻋﺰﺕ ﺧﺪﺍوند ﻫﺮ ﻛﺲ ﺍﺯﮔﻨﺎﻫﻜﺎﺭﺍﻥ ﺍﻣﺖ ﻣﻦ ﯾﻚ ﺑﺎﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﻔﺮﺳﺘﻨﺪ،
ﺛﻮﺍﺏ ﺁﻥ ﺍﺯ ﺑﯿﺴﺖ ﻫﺰﺍﺭﺳﺎﻝ ﻃﺎﻋﺖ ﺗﻮ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺳﺖ

 اﻣﺎﻟﯽ ﺻﺪﻭﻕ، ﺝ 3، ﺹ 429

 ثواب نشر و قراءة صلوات هدیه به مولا
صاحب الزمان و اموات حضار کانال  

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 حضرت آیت الله بهاء الدینی (ره) که از علمای ربانی بودند و از ضریح مطهر امام هشتم (ع) جواب سلام می شنید، روزی فرمود:

من با حضرت مزاحی کردم؛ دیدم مشهد خیلی شلوغ و پر ازدحام است، عرض کردم:
آقا اینقدر در اطراف خودتان برای چه جمع کرده اید؟!
ناگهان عالمی برایم منکشف شد، پرده برداشته شد، دیدم همه این افراد مورد توجه و عنایت می باشند!
حضرت به یکایک آنان لطف دارند! البته هر کس به تناسب ایمان و معرفت خود بهره می برد و هیچکس محروم نیست.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

1 به نماز اهمیت داده و آن را سبک نشمارید. (کافی، ج3، ص270)

2 پیامبر اکرم وعده داده است هر کسی را که زیارتش کند، شفاعت نماید. (کامل الزیارات، ص12)

3 برای زیارت همه ائمه وعده شفاعت داده شده، اما در میان آنها از همه بیشتر حضرت سیدالشهداء امام حسین علیه السلام و امام غریب علی بن موسی الرضا علیه السلام سفارش شده است. این فرصت بزرگ را از دست ندهید. (امالی صدوق، ص21 و الإنصاف فى النص على الأئمة ع 299)

4 اهل قرآن خواندن باشید. (نهج الفصاحه، ص49)

5 عذر دیگران را بپذیرید. (نهج الفصاحه، ص 724)

6 راستگو باشید. (الحیاة 2/379)

7 امانت دار باشید. (الحیاة 2/379)

8 خوش خلق و مهربان باشید. (الحیاة 2/379)

9 حق الناس را جدی بگیرید و هرگز کوچکترین ظلمی به مومنان نکنید. (بحارالانوار 72/316)

  از همه اینها مهمتر آن است که به شفاعت اعتقاد داشته باشید. منکر شفاعت مورد شفاعت قرار نخواهد گرفت. (نهج الفصاحه، ص379)
 

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 نظر مرحوم صنوبری (شاگرد مرحوم شیخ رجبعلی خیاط) درباره دنیا

 دنيا غم خانه است. اگر محل شادي و شور و شعف و عيش و نوش و ساختمان‌هاي عريض و طويل بود، اولياي خدا خيلي از من و شما زرنگ تر بودند. به قدر احتياج، قناعت كنيد از آن.

 حالا يك عده رو مي‌آورند به مواد مخدر؟ به شهوات گوناگون؟ به مشغوليات گوناگون؟ آيا آمديم مشغول باشيم كه اين طور بگذرد؟ هر لحظه‌ی دنيا يا بهشت آفرين است براي شما يا جهنم آفرين.

 خدا مي داند، از لحاظ معني همين ساعات كه مي‌گذرد چقدر قيمت دارد. مؤمن از هر آبي كره مي‌گيرد.

 "افا حسبتم انما خلقناكم عبثا". آيا گمان مي كنيد شما را بيهوده خلقت كرديم؟ اما اين را نمي فهمند مگر “اُولیِ الاَلباب"، صاحبان خرد، آنهايي كه غافل نيستند.

 "الهم نبهني عن نومه الغافلين” خدايا ما را متنبه فرما. فرورفتگان در غفلت را بيدارشان فرما…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی رحمت الله علیه.

سلوک یعنی پیمودن راه، و سیر یعنی تماشای آثار و خصوصیات منازل در بین راه.

  رساله لب اللباب ص۲۵

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 یکی از طلاب محترم نقل کردند : ((روزی به خدمت حضرت آیه الله بهجت رسیدم و عرض کردم: آیا می شود خودمان به این دستوراتی که از بزرگان رسیده و در کتاب ها نوشته شده ، مانند دستورات مرحوم بید آبادی عمل کنیم ؟آقا جواب دادند : مرحوم بید آبادی و بزرگان دیگه برای اسلام زحمات بسیار کشیدند ، ولی هر کدام از راه خاصی افراد را به سوی خدا می بردند ، ولی من را هم این است که این دستور العمل فقط در یک چیز جمع شده ، در یک کلمه خیلی کوچک ، خیلی کوچک ، و آن ((ترک گناه )) است ، ولی فکر نکن ترک گناه چیز ساده ای است گاهی خیلی مشکل است . و تمام دستورات خودشان بعداً می آید. ترک گناه مثل چشمه ای است که همه چیز را خود به دنبال دارد ، شما گناه را ترک کنید دستورات بعدی و عبادات دیگر خود به خود به سمت شما می آید .))

 یکی از طلاب با تقوا نیز می گفت : ((به خدمت حضرت آیه الله بهجت رسیدئم و عرض کردم : دستوری به من بفرمایید . آقا فرمود: گناه نکن . عرض کردم : آقا دیگه من با این سن و سال بالا که مرتکب گناه نمی شوم ، یک ذکری ، دستوری دیگر به من بدهید . آقا فرمود : بگویم دیروز در منزل چکار کردی ؟ عرض کردم: بگویید . همین که آقا گفت من خوشکم زد و با خداحافظی ، سریعاً از محضر ایشان دور شدم.))البته باید توجه داشت گناه هر کس متناسب با خودش است و ممکن است بعضی از کار ها برای برخی گناه محسوب نشود . گاهی خود آقا می فرمودند : ((خیال می کنیم خیلی چیز ها گناه نیست ، و حال اینکه نگاه تند به مطیع ، و نگاه محبت آمیز به عاصی خود گناه است که شاید ما گناه نشماریم .))

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت