✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
تصاویر متحرک ولادت حضرت معصومه و روز دختر


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 

...


خداوند مي فرمايند :هرگاه بنده اي مرا مي خواند
آن چنان به سخنان او گوش مي دهم
كه انگار بنده و آفريده ای جز او ندارم
اما شگفتا!!!
بنده ام همه را طوري مي خواند
كه انگار همه خداي او هستند
جز من.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


...


#مناجات_باخدا

من شدم بی کس شدم تنها بفریادم برس
خسته ام از بازی دنیا بفریادم برس

آمده شیطان زمین گیرم کند با لشکرش
تا نیفتادم هنوز از پا بفریادم برس

با گناهانم خودم قبر خودم را می کنم
در سرازیری قبر اینجا بفریادم برس

هیچ چیزی بدتر از شرمندگی پیش تو نیست
یا بسوزانم همین جا یا بفریادم برس

حق همیشه با تو بوده ؛ آنکه بد کرده منم
خب بکش از من حساب اما بفریادم برس

عاقبت یک روز یک جایی به دردت میخورم
پس نکن دیگر مرا رسوا بفریادم برس

پیش زهرا آبرویم میرود کاری بکن
روز محشر نه، همین حالا بفریادم برس

هرشب جمعه بده کار مرا دست حسین
جان من قربان این آقا بفریادم برس

یا جوانی کردن من را همین امشب ببخش
یا بحق اکبر لیلا بفریادم برس

گفت: بابا من که گفتم ارباً اربا می‌شوی
بر سر نعشت شده دعوا بفریادم برس

می‌کشم زانو و می‌خندد به اشکم یک سپاه
ای عصای پیری بابا بفریادم برس


_________________

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت






 سقط مکرر و راه پیشگیری آن در طب سنتی :

  اکثراً سقط در ماه دوم و سوم به علت باد و یا رطوبت زیاد رحم است . اما گاه می تواند به علت سوء المزاج (بیماری) گرم یا سرد رحم باشد .

 اگر سقط مکرر اتفاق بیافتد ، رحم دیگر توانائی نگهداشتن جنین را ندارد و استعداد نگهداری جنین از او گرفته می شود (مثل رحم در این وضعیت مثل درختی است که مکرراً و از یک محل یکی از شاخه های آن بریده شود. اگر یک شاخه درخت را مکرراً و به محض رویش قطع کنند ، این شاخه توان رویش را کم کم از دست می دهد و نمی تواند رشد کند . رحم هم این حالت را دارد . اگر چند بار جنین سقط شود ، رحم توانائی نگهداشتن جنین را از دست می دهد و نمی تواند آن را نگهداری کند .

 دوستان گرامی لازم است توسط یک پزشک با تجربه طب سنتی مورد معاینه قرار بگیرید تا مشخص شود علت سقط کدام یک از موارد ذکر شده در پست قبلی است، سپس با توجه به علت اقدام به ارائه برنامه درمانی صحیح نماید. بیشتر سقطها در سه ماهه اول بارداری بعلت” غلبه بلغم” در بدن مادر است که با اصلاح مزاج و تنظیم تغذیه بر طرف میشوند.

 پرهیز از یبوست با خوردن سوپ ساده به همراه روغن زیتون و اگر کارساز نبود استفاده از شیرخشت.

 ورزش در حد متعادل که بهترین ورزش ها پیاده روی می باشد . اما سعی شود افراط نشود چون باعث تجمع مواد زائد در بدن شده و احتمال سقط را افزایش می دهد.

 حمام کردن زیاد خوب نیست و در ضمن نباید زیاد در حمام ماند. مگر در نزدیکی زایمان که سبب تسهیل زایمان می شود ( دقیقاً به همین علت منع شده است چون احتمال سقط را بالا می برد).

 اجتناب از حرکات شدید مثل رقصیدن ، و پریدن از ارتفاع و دویدن .

  ممانعت از اینکه در معرض ضربات قرار گیرند .

 اجتناب از جماع بودن چون باعث حرکت رحم به سمت پائین است احتمال سقط را در بعضی از زنان افزایش می دهد .

 پرخوری نکند و از گرسنگی مفرط هم پرهیز کند .

 از عصبانیت و ناراحتی و حتی شادی شدید دوری کند خصوصاً در 5/1 ماه اول بارداری و دراواخر از ماه هشتم به بعد منع شدید دارد .

 شکم خود را با یک پارچه نرم پشمی ببندد.

 خوردن غذاهای تند ، تلخ ، شدیداً گرم و شدیداً سرد مضر است .

 از خوردن موادی که احتمال خونریزی را افزایش می دهد و یا باعث سقط جنین می شوند دوری کند . مثل کنجد-سیاهدانه- اسفند.

 اما خوردن مویز-به شیرین –گلابی- سیب ملس و انار ملس و عرق کاسنی باعسل وجویدن کندر مفید است .

 اجتناب از فصد ، حجامت ، اسهال ، استفراغ واجب است مگر در ضرورت شدید و در این زمان هم نباید مطالعه کرد مثلاً اگر نیاز به مسهل باشد از مسهل قوی نباید استفاده کرد بلکه در حد نیاز استفاده از ملین کافی است .
موارد بالا اگر نیاز باشد در فاصله قبل از ماه چهارم و بعد از ماه هفتم منع شدیدتری دارند خصوصاً ماه اول و باز 20 روز اول و مهم تر از آن هفته اول و باز سه روز اول انعقاد نطفه است.

 اجتناب از بوهای قوی ، اصوات با صدای بلند حتی اگر موسیقی باشد .

 اجتناب از مصرف سرکه در دوران بارداری مگر در مقداری خیلی کم.

 دوری کردن از برداشتن اشیاء سنگین .

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




#داستان_های_اخلاقی

 

از جناب شیخ حسین تبریزی نقل فرمودند که ایشان فرموده در نجف اشرف روز جمعه به قصد تفریح به کوفه رفتم و در کنار شط قدم می زدم به جایی رسیدم که بچه ها صید ماهی می کردند، یک نفر از ساکنین نجف آنجا بود با آنکه برای صید ماهی دام می انداخت گفت این مرتبه به بخت من بیند از. چون بند را به آب انداخت پس از لحظه ای بند حرکت کرد، آن را بالا کشید دید سنگین است ، گفت چه بخت خوبی داری تا حال ماهی به این سنگینی ندیده بودم ، چون بند را بالا آورد، دید پسری است که غرق شده است و دست به بند گرفته بالا آمده است ، آن مرد تا پسر را دید فریاد زد که پسر من است ، اینجا کجا بوده ، پس او را گرفت و پس ‍ از معالجه و بهبود، پسر گفت در قسمت بالا با عده ای از بچه ها شنا می کردم ، موج آب مرا به زیر برد به طوری که نتوانستم بالا بیایم و عاجز شدم تا اینجا که بندی به دستم رسید آن را گرفتم و بالا آمدم .

سبحان اللّه ! برای نجات آن پسر چگونه به دل پدر الهام می شود که بیرون بیاید و کنار شط برود و بگوید به قصد من صیدی کن .

داستان های شگفت، شهید آیت الله دستغیب

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

شخص ساده‌لوحي مكرر شنيده بود كه خداوند متعال ضامن رزق بندگان است و به هر موجودي روزي رسان است.
به همين خاطر به اين فكر افتاد كه به گوشه مسجدي برود و مشغول عبادت شود و از خداوند روزي خود را بگيرد.

به اين قصد يك روز از سر صبح به مسجد رفت و مشغول عبادت شد همين كه ظهر شد از خداوند طلب ناهار كرد. هرچه به انتظار نشست برايش ناهاري نرسيد تا اينكه شام شد و او باز از خدا طلب خوراكي براي شام كرد و چشم به راه ماند.

چند ساعتي از شب گذشته درويشي وارد مسجد شد و در پاي ستوني نشست و شمعي روشن كرد و از «دوپله» خود قدري خورش و چلو و نان بيرون آورد و شروع كرد به خوردن.

مردك كه از صبح با شكم گرسنه از خدا طلب روزي كرده بود و در تاريكي و به حسرت به خوراك درويش چشم دوخته بود، ديد درويش نيمي از غذا را خورد و عنقريب باقيش را هم مي‌خورد بي‌اختيار سرفه‌اي كرد.

درويش كه صداي سرفه را شنيد گفت: «هركه هستي بفرما پيش» مرد بينوا كه از گرسنگي داشت مي‌لرزيد پيش آمد و بر سر سفره درويش نشست و مشغول خوردن شد وقتي سير شد درويش شرح حالش را پرسيد و آن مرد هم حكايت خودش را تعريف كرد.
درويش به آن مرد گفت: «فكر كن اگر تو سرفه نكرده بودي من از كجا مي‌دانستم كه تو اينجايي تا به تو تعارف كنم و تو هم به روزي خودت برسي؟
شكي نيست كه خدا روزي رسان است اما يك سرفه ای هم بايد كرد!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




مواظب_باش !

روز یواش یواش شب میش
شب ، یواش یواش روز میشود
بعضی ها مثل روزند ومثل روز روشنی وصفا دارند ولی
نباید مغرور باشند چون ممکن است آرام آرام دچار ظلمت
وتاریکی وگناه شوند و
بعضی ها مثل شبندتاریک وظلمانی اند ولی نبایدمایوس
باشند چون ممکن است به نور ونورانیت راه پیدا کنند
سرانجام همان شوند که خدا میگوید وخدا میخواهد .
پس ناامید نباید بود .

 جملات آموزنده و زیبا

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

تصور کنید، مردی که همسرش به شدت بیمار است و چیزی به مرگش نمانده. تنها راه نجات یک داروی بسیار گران قیمت است که در شهر فقط یک نفر هست که آن را می فروشد. مرد فقیر داستان ما، هیچ پولی ندارد، هیچ آشنایی هم برای قرض گرفتن ندارد. به سراغ دارو فروش می رود و التماس می کند. به دست و پایش می افتد و عاجزانه خواهش می کند آن دارو را برای همسر بیمارش به عنوان وام یا قرض به او بدهد. دارو فروش به هیچ وجه راضی نمی شود. به هیچ وجه. حالا مرد ما دو راه دارد. یا دارو را بدزدد و یا نظاره گر مرگ همسرش باشد. مرد دارو را شبانه می دزدد و همسرش را از مرگ نجات می دهد. پلیس شهر او را دستگیر می کند.

کلبرگ، روانشناس و نظریه پرداز بزرگ قرن بیستم، با طرح این داستان از مردم خواست به دو سوال جواب دهند:

1- آیا کار آن مرد درست بود؟

2- آیا برای این دزدی، مرد باید مجازات شود؟ چرا؟

داستان معروف کلبرگ تمام بزرگان دنیا را به چالش کشید. وی پس از طرح آن گفت از روی جوابی که می توانید به این سوال بدهید من می توانم میزان هوش و شعور اجتماعی شما را تشخیص دهم و مهمترین قسمت این سنجش، پاسخ به سوال “چرا” در سوال دوم بود. هر کس جواب متفاوتی می داد. حتی سیاستمداران بزرگ دنیا به این سوال پاسخ دادند:

-آری، باید مجازات شود، دزدی به هر حال دزدی است.

- زیر پا گذاشتن مقررات، به هر حال گناه است. فارغ از بیماری همسرش.

- کار آن مرد درست نبود اما مجازات هم نشود. زیرا فقیر است و راهی نداشته.

اما هنگامی که از گاندی این سوال را پرسیدند، پاسخ عجیبی داد. گاندی گفت کار آن مرد درست بوده است و آن مرد نباید مجازات شود. چرا؟ زیرا قانون از آسمان نیامده است. ما انسان ها قانون را وضع می کنیم تا راحت تر زندگی کنیم. تا بتوانیم در زندگی اجتماعی کنار هم تاب بیاوریم. اما هنگامی که قانون منافی جان یک انسان بی گناه باشد، دیگر قانون نیست. جان انسان ها در اولویت است. آن قانون باید عوض شود. گاندی گفت انسان بر قانون مقدم است.

کلبرگ پس از شنیدن سخنان گاندی گفت بالاترین نمره ای که می توان به یک مغز داد همین است.

گاندی: “مغز ششم”
(بالاترین سطح شعور اجتماعی)

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ازشيخ بهايے نقل است كه هر کسـے اين دعــا را بخواند درحاليكه دلش صاف
باشد و اعتقاداتش نيز صحيح باشد

چنانچه به هدف ‌شرعے خويش نرسد در روز قـيامت بـر عليه من شكايت كند اين
دعـا علاوه بر آوردن حاجات بـرای شفای بـيـماران نـيز تجويز مـے شـود و چنانچه بیمار خوب نشد حـتما اجـلـش رسيده اسـت و کـاری نـمیـتوان کـرد

خواندن اين دعـــــا در مسجد بهتر است وآن دعا این است ۷۰مـرتبه بگويد

  لا اِلهَ اِلَّا اللهُ بِعِزَّتِكَ
و َقُدرَتِك لااِلهَ اِلَّا اللهُ بِـحَقِّ
حَقِّكَ وَ حُرمَتِكَ لااِلهَ اِلَّا اللهُ
فــَرِّج بِــرَحـمـَتِـك 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




♦️ﺍﻟﺈﻣﺎﻡ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ ﻋﻦ ﺁﺑﺎﺋﻪ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ: ﺫُﻛِﺮَ ﺍﻟﺒُﻘﻮﻝُ ﻋِﻨﺪَ ﺭَﺳﻮﻝِ ﺍﻟﻠّﻪِ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ، ﻓَﻘﺎﻝَ: ﺳَﻨﺎﻡُ ﺍﻟﺒُﻘﻮﻝِ ﻭﺭَﺃﺳُﻬَﺎ ﺍﻟﻜُﺮّﺍﺙُ….[1]

♦️ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺍﻧﺶ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ: ﻧﺰﺩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺳﺒﺰﻯ‌ﻫﺎ ﻳﺎﺩ ﺷﺪ. ﻓﺮﻣﻮﺩ:ﺗﺮﻩ، ﻣﻬﺘﺮ ﻭ ﺳﺮﺁﻣﺪ ﻫﻤﻪ ﺳﺒﺰﻯ ﻫﺎﺳﺖ.

فوائد تره:
1.درمان کم خونی است
2.خون ریزی بواسیر را درمان می کند(افرادی که خونریزی دارند سه روز پشت سر هم تره بخورند)
3.درمان ورم طحال (مقدار زیاد باید تره مصرف شود؛نه یکی دو تا)
4.میکرب های دهان را می کشد
5.باد شکم و باد معده را بیرون می کند
6.مفید برای گلو درد
7.پیشگیری از بیماری های جذام و مشابه آن

 توصیه هایی راجع به تره:
1.تره را سرو ته آن را قطع کنید
2.مستفاد از روایات این است که کسی که میخواهد برای درمان از تره استفاده کند باید زیاد استفاده کند
3.روایت شده که حضرت امیر تره را با نمک دریا می خوردند
4.ائمه تره را با خرما هم می خوردند
5.کسی که تره می خورد نباید به مسجد برود چون دهان را بد بو می کند.

♦️ﺍﻟﻤﺤﺎﺳﻦ ﻋﻦ ﻳﺤﻴﻰ ﺑﻦ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ: ﺭَﺃَﻳﺖُ ﺃﺑَﺎ ﺍﻟﺤَﺴَﻦِ ﺍﻟﺮﱢﱢﺿﺎ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑِﺨُﺮﺍﺳﺎﻥَ ﻓﻲ ﺭَﻭﺿَﺔٍ ﻭﻫُﻮَ ﻳَﺄﻛُﻞُ ﺍﻟﻜُﺮّﺍﺙَ، ﻓَﻘُﻠﺖُ ﻟَﻪُ: ﺟُﻌِﻠﺖُ ﻓِﺪﺍﻙَ! ﺇﻥﱠﱠ ﺍﻟﻨّﺎﺱَ ﻳَﺮﻭﻭﻥَ ﺃﻥﱠﱠ ﺍﻟﻬِﻨﺪَﺑﺎﺀَ ﻳَﻘﻄُﺮُ ﻋَﻠَﻴﻪِ ﻛُﻞﱠﱠ ﻳَﻮﻡٍ ﻗَﻄﺮَﺓٌ ﻣِﻦَ ﺍﻟﺠَﻨﱠﱠﺔِ؟ ﻓَﻘﺎﻝَ: ﺇﻥ ﻛﺎﻥَ ﺍﻟﻬِﻨﺪَﺑﺎﺀُ ﻳَﻘﻄُﺮُ ﻋَﻠَﻴﻪِ ﻗَﻄﺮَﺓٌ ﻣِﻦَ ﺍﻟﺠَﻨﱠﱠﺔِ، ﻓَﺈِﻥﱠﱠ ﺍﻟﻜُﺮّﺍﺙَ ﻣُﻨﻐَﻤِﺲٌ ﻓِﻲ ﺍﻟﻤﺎﺀِ ﻓِﻲ ﺍﻟﺠَﻨﱠﱠﺔِ.[2]

♦️ﺍﻟﻤﺤﺎﺳﻦ ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ ﻳﺤﻴﻰ ﺑﻦ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ: ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﺎﻏﻰ ﺩﻳﺪﻡ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﺗﺮﻩ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﺩ. ﺑﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﮔﻔﺘﻢ: ﻓﺪﺍﻳﺖ ﺷﻮﻡ! ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﻭﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻳﻚ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ، ﺑﺮ ﻛﺎﺳﻨﻰ ﻓﺮﻭ ﻣﻰ ﺭﻳﺰﺩ. ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﺍﮔﺮ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮ ﻛﺎﺳﻨﻰ ﻳﻚ ﻗﻄﺮﻩ ﻓﺮﻭ ﻣﻰ ﺭﻳﺰﺩ، ﺗﺮﻩ، ﺩﺭ ﺁﺏ ﺑﻬﺸﺖ، ﻳﻜﺴﺮﻩ ﻏﻮﻃﻪ ﻭﺭ ﺍﺳﺖ».

 منابع:
[1]ﺍﻟﻤﺤﺎﺳﻦ، ﺝ ۲، ﺹ ۳۱۸، ﺡ ۲۰۷۱
[2] دانشنامه احادیث پزشکی، ﺟﻠﺪ 2، ﺻﻔﺤﻪ 438،المحاسن
إرشادات الرسول المصطفی فی الصحه و طول العمر، آیت الله تبریزیان

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




 

تا به حال شده است که با یک پرسش نامربوط از دهان یک آشنای دور یا حتي نزدیک، انقدر غمگین شوی که نتوانی تا چند دقیقه خودت را جمع و جور کنی؟!
راستی چرا مردم از هم اینهمه سئوال می پرسند؟

چرا مثلا می پرسند :روی صورتت جوش در آورده ای؟
چرا اینهمه لاغر شده ای؟
رنگت چرا این همه پریده؟!

اینها سئوال های تلخ خالی کننده ای هستند…
و بدتر از اینها اینکه بپرسی
فلانی کجاست؟ چند تا بچه داری؟ چرا بچه دار نشدی؟ چرا بچه ات اینهمه چاق است؟ چرا خانه ات این همه قدیمی است؟ خانهء قدیمت بهتر نبود؟

چرا از یکدیگر سئوال هایی می کنیم که ممکن است هم را مجروح کنیم؟!

چرا از هم نمی پرسیم که این روسری چه قدر به تو می آید از کجا خریدی اش…
یا چرا به هم نمی گوییم چه قدر چشمانت برق می زند…
چه قدر این رنگ مو به تو می آید…
چه قدر در کنارت از گذشته آرام ترم….
چه قدر دلتنگ بوده ام و چه خوب که بعد از این همه وقت دوباره دیدمت…

به موهای سفیدی که از حاشیه روسری دوستمان بیرون آمده چه کار داریم…
اگر بخواهد خودش درباره اش با ما حرف می زند…
به لکی که پیشانی اش بر داشته…
به لایه های چربی ای که ممکن است بر بدنش افزوده شده باشد…
یا به چین و چروک های صورتش….

این عبارت، چه قدر عبارت بی رحمانه ست و بی رحمانه تر اینکه از زبان یک دوست شنیده شود:
چه قدر خراب شده ای!!!
خراب شده ای یعنی چه؟!
یعنی اتفاقی ناگوار یا خستگی هایی بیشمار بر پشت و شانه های دوستمان، آشنایمان یا عزیزمان وارد آمده است و حالا که ما بعد مدت ها او را دیده ایم با گفتن این عبارت باید حتما به او بفهمانیم که تو خراب شده ای و من این را از پوستت، از صورتت، از لاغری ات و از گودی پای چشمانت فهمیده ام!! و من پتک محکم تری بر سرت فرو خواهم آورد تا تو خراب تر ازین که هستی شوی…

اصلا چرا از هم سئوال می کنیم…. چرا می پرسیم : این مدت که نبودی کجا بودی؟

یا چرا با طعنه می گوییم این همه مدت با کی بودی که یاد ما نمی کردی..!

چرا کلمات و جملاتمان را نمی سنجیم!
ممکن است واقعا کسی با یک جمله ی سادهء ما زخمی تر از آنچه هست شود…

اصلا به ما چه مربوط که دوستمان چرا ماشینش را فروخته!
چرا بچه هایش را به فلان مدرسه گذاشته!
چرا خانه اش را عوض کرده!
چرا از کارش بیرون آمده است!

مگر نه اینکه اگرخودش بخواهد به ما خواهد گفت… کمی درنگ کنیم در ابتدای دیدارها و هم دیگر را با سئوالهای عجولانه نیازاریم.

بگذاریم دوستمان نفسی تازه کند…
بگذاریم آشنایمان در کنارمان یک فنجان چای بنوشد بدون نگرانی، بدون دلهره، بدون اندوه…
او را به یاد لکه های صورتش، کج بودن قدم هایش و خالی های اطرافش نیاندازیم!

قطعا چیزهایی از زندگی اش کاسته شده است که حالا سعی می کند با ارتباط، با سلام های دوباره آنها را التیام دهد.

از کسی سراغی از متعلقات غایبش را نگیریم….
اگر باشد…
اگر هنوز در محدودهء زندگی اش حاضر باشد، خودش یا نامش به میان خواهد آمد.
کمی صبور باشیم…
کمی صبور در ابتدای دیدارها، وهمدیگر را با سئوالهای تاریک و غمگین کننده نیازاریم!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




پادشاهي قصد کشتن اسيري کرد. اسير در آن حالت نااميدي شاه را دشنام داد.

شاه به يکي از وزراي خود گفت: او چه مي گويد؟ وززير گفت: به جان شما دعا مي کند. شاه اسير را بخشيد. وزير ديگري که در محضر شاه بود و با آن وزير اول مخالفت داشت گفت:

اي پادشاه آن اسير به شما دشنام داد. پادشاه گفت: تو راست مي گويي اما دروغ آن وزير که جان انساني را نجات مي دهد بهتر از راست توست که باعث مرگ انساني مي شود.

«گلستان سعدي»

جز راست نباید گفت
هر راست نشاید گفت

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

گوهرشاد یکی از زنان باحجاب بوده همیشه نقاب به صورت داشته و خیلی هم مذهبی بود. او می خواست در کنار حرم امام رضا (ع) مسجدى بنا کند .

به همه کارگران و معماران اعلام کرد دستمزد شما را دو برابر مى دهم ولى شرطش این است که فقط با وضو کار کنید و در حال کار با یکدیگر مجادله و بد زبانى نکنید و با احترام رفتار کنید.

گوهرشاد هر روز به سرکشی کارگران به مسجد میرفت؛ روزى طبق معمول براى سرکشى کارها به محل مسجد رفته بود، در اثر باد مقنعه و حجاب او کمى کنار رفت و یک کارگر جوانى چهره او را دید . جوان بیچاره دل از کف داد و عشق گوهرشاد صبر و طاقت از او ربود تا آنجا که بیمار شد و بیمارى او را به مرگ نزدیک کرد.

چند روزی بود که به سر کار نمی رفت و گوهر شاد حال او را جویا شد . به او خبر دادند جوان بیمار شده لذا به عیادت او رفت..

چند روز گذشت و روز به روز حال جوان بدتر میشد. مادرش که احتمال از دست رفتن فرزند را جدى دید تصمیم گرفت جریان را به گوش ملکه گوهرشاد برساند .وگفت اگر جان خودم را هم از دست بدهم مهم نیست. او موضوع را به گوهرشاد گفت و منتظر عکس العمل گوهرشاد بود.

ملکه بعد از شنیدن این حرف با خوشرویى گفت: این که مهم نیست چرا زودتر به من نگفتید تا از ناراحتى یک بنده خدا جلوگیرى کنیم؟ و به مادرش گفت برو به پسرت بگو من براى ازدواج با تو آماده هستم ولى قبل از آن باید دو کار صورت بگیرد .

یکى اینکه مهر من چهل روز اعتکاف توست در این مسجد تازه ساز . اگر قبول دارى به مسجد برو و تا چهل روز فقط نماز و عبادت خدا را به جاى آور.

و شرط دیگر این است که بعد از آماده شدن تو . من باید از شوهرم طلاق بگیرم . حال اگر تو شرط را مى پذیرى کار خود را شروع کن.

جوان عاشق وقتى پیغام گوهر شاد را شنید از این مژده درمان شد و گفت چهل روز که چیزى نیست اگر چهل سال هم بگویى حاضرم .

جوان رفت و مشغول نماز در مسجد شد به امید اینکه پاداش نماز هایش ازدواج و وصال همسری زیبا بنام گوهرشاد باشد . روز چهلم گوهر شاد قاصدى فرستاد تا از حال جوان خبر بگیرد

. قاصد به جوان گفت فردا چهل روز تو تمام مى شود و ملکه منتظر است تا اگر تو آماده هستى او او هم شرط خود را انجام دهد .

جوان جواب داد : به گوهر شاد خانم بگوید اولا از شما ممنونم و دوم اینکه من دیگر نیازى به ازدواج با شما ندارم. قاصد گفت منظورت چیست؟ مگر تو عاشق گوهرشاد نبودى ؟؟ جوان گفت آنوقت که عشق گوهرشاد من را بیمار و بى تاب کرد هنوز با معشوق حقیقى آشنا نشده بودم …

و آن جوان شد اولین پیش نماز مسجد گوهر شاد و شد آیت الله محمد صادق همدانی

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 چند کلمه با نا محرم می شود سخن گفت؟

عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ عليهم السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله:
أَرْبَعٌ يُمِتْنَ الْقَلْبَ … وَ كَثْرَةُ مُنَاقَشَةِ النِّسَاءِ يَعْنِي مُحَادَثَتَهُنَّ …
چهار چيز دل را می ‏ميراند
یکی از آنها گفتگوى زياد با زنان… (منبع: بحار الأنوار، جلد ‏2، صفحه: 128)

منظور از گفتگوي زياد يعني چقدر ؟
وَ نَهَى أَنْ تَتَكَلَّمَ الْمَرْأَةُ عِنْدَ غَيْرِ زَوْجِهَا أَوْ غَيْرِ ذِي مَحْرَمٍ مِنْهَا أَكْثَرَ مِنْ خَمْسِ كَلِمَاتٍ مِمَّا لَا بُدَّ لَهَا مِنْه‏ [من لا يحضره الفقيه؛جلد ‏4 ؛صفحه 6 ]
امام صادق عليه السلام مي فرمايند : پيامبر نهى فرمود كه زن نزد غير همسرش يا خويشان محرمش بيش از پنج كلمه صحبت كند ، آن هم در صورت ضرورت

اين روايت براي صحبت كردن معمولي بود ، خدا نكند كسي با نا محرم شوخي كند كه در روايتي از پيامبر اسلام آمده است :
هر كس با نامحرم شوخى كند، براى هر كلمه‏اى كه در دنیا با او سخن گفته است هزار سال او را در دوزخ زندانى مى‏كنند. (ثواب الاعمال وعقاب الاعمال -ترجمه انصارى،صفحه 567)

داستانك:
یکی از راویان می‌گوید در کوفه به زنی قرآن می‌آموختم، روزی با او شوخی کردم، بعد به دیدار امام باقر (علیه‌السلام) شتافتم، امام باقر علیه السلام فرمود: آن که (حتّی) در پنهان مرتکب گناه شود خداوند به او اعتنا و توجّهی ندارد، به آن زن چه گفتی؟ از شرمساری چهره‌ام را پوشاندم و توبه کردم، امام فرمود: تکرار نکن. (منبع:بحار الأنوار ، جلد ‏46، صفحه: 247)

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


...


زن زیبایی به عقد مرد زاهد و مومنی در آمد.
مرد بسیار قانع بود و زن تحمل این همه ساده زیستی را نداشت.
روزی تاب و توان زن به سر رسید و با عصبانیت رو به مرد گفت: حالا که به خواسته های من توجه نمی کنی، خود به کوچه و برزن می روم تا همگان بدانند که تو چه زنی داری و چگونه به او بی توجهی می کنی، من زر و زیور می خواهم!
مرد در خانه را باز کرد و روبه زن می گوید: برو هر جا دلت می خواهد!
زن با نا باوری از خانه خارج شد، زیبا و زیبنده!
غروب به خانه آمد .
مرد خندان گفت: خوب! شهر چه طور بود؟ رفتی؟ گشتی؟ چه سود که هیچ مردی تو را نگاه نکرد .
زن متعجب گفت: تو از کجا می دانی؟
مرد جواب داد: و نیز می دانم در کوچه پسرکی چادرت را کشید!
زن باز هم متعجب گفت : مگر مرا تعقیب کرده بودی؟
مرد به چشمان زن نگاه کرد و گفت: تمام عمر سعی بر این داشتم تا به ناموس مردم نگاه نیاندازم، مگر یکبار که در کودکی چادر زنی را کشیدم!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




بیا دوباره پاک کن ز جاده‌ها غبار را

به عاشقان نوید ده رسیدن بهار را

 

تمام لحظه‌های من فدای یک نگاه تو

بیا و پاک کن ز دل حدیث انتظار را

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




آدم ای دردانه و مخلوق من
ای وجودت از وجود و روح من


خاک بودی قامتت آراستم
بهترین‌ها را برایت خواستم


روح خود را در وجودت کاشتم
طینت قدسی بر او افراشتم


وصله‌ای از خود به جانت دوختم
علم اسماء خدا آموختم


تا که نفست را نکو آراستم
هر ملائک را به کرنش خواستم


چون ملائک سجده بر آدم نمود
کل مخلوقات حسنش را ستود


تو همان گشتی که من می‌خواستم
بهترین مخلوق را آراستم


آدم ای دردانه عرش بقا
وصل نزدیک است سوی ما بیا


هیچ دانی در جهان نقش تو چیست
خوب بنگر خالق و رب تو کیست


گر منم معبود تـو، با من شوی
محرم سر و علوم من شوی


حال داخل شو تو در رضوان من
تا ابد هستی کنون مهمان من


پاسخ آری در آن روز الست
آخرین راه نجات آدمت

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

در مورد هر چه ميگى
فکر کن؛ ولى هر چه فکر
مى کنى نگو!

آنقدر خوب هستم كه
ببخشمت, اما آنقدر ساده
لوح نيستم؛ كه دوباره به
تو اعتماد كنم!

هميشه سخت ترين
جاى كار اينه كه ؛ تظاهر
كنید هيچى نشده…!

احترام مثل لباس میماند …به بعضى ها مياد….
به بعضى ها نمياد!

زياده از حد, خود را
تحت فشار قرار ندهید ؛
بهترين چيزها زمانى اتفاق
مى افتد که انتظارش را
ندارى.

هميشه با کسى درد و دل
کنید که دو چيز داشته
باشد يکى “درد” ديگرى
“دل"!

تنها چيزى که خرجى
ندارد, جارى شدن در ذهن
ديگران است…پس آنگونه
جارى شويد كه خنده بر
لبانشان نقش ببندد…نه
نفرت در دلشان.

هميشه ميگن سر بى
گناه تا پاى دار ميره اما
بالاى دار نميره….ولى تا
حالا كسى به اين فكر
نكرده كه رفتن تا پاى دار
براى بى گناه از صد بار
مرگ بدتره.

ما آدم های هستيم كه
به راحتى به هم دروغ
مى گوييم ولى بزرگترين
معيارمون براى دوستى
صداقته….

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




از نژاد چشمه باش
بگذار آدمها تا میتوانندسنگ باشند
مهم این است که تو جاری باشی
و از آنها بگذری
خوشبخت کسی هست
که شکوه رفتارش
آفریننده‌ی لبخند برلب‌های دیگران باشد…

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ﻭﻋﺪﻩ ی “ﺧــــﺪﺍ"  ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ
ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ  ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ
ﺗﺎ ﻓﺘﺢ کنی ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ
ﻭ ﻣﻤﻜﻦ کنی ؛ ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ
ﻭ ﺑﺪﺳﺖ ﺑﻴﺎﻭﺭی
ﺩﺳﺖ نیافتنی ها ﺭﺍ
ﭘﺲ روزهایت ﺭﺍ
ﺑﻪ “ﺧــدﺍ"  ﺑﺴﭙﺎﺭ…!!!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





*************
  درزمان خلافت امیرالمومنین زنی به پیشگاه حضرت علی می آید ودرحضور جمع یاران واصحاب که درمسجد جمع بودند اظهارمیدارد واعتراف میکند که زنا کرده!
امام علی اصلا توجهی به زن نمی کند!
زن باردوم حرف خود را تکرار کرده وطلب مجازات برای خودش میکند
بازامام توجهی نمی کند!
بارسوم باز زن حرف خودرا تکرار میکند ومی گوید مجازات این جهان مرا ازاین گناه پاک خواهد کرد لطفا مجازات کنید
امام بامکثی طولانی به اومیگوید برو خانه ات وفردا بیا!
زن میرود وفردایش دوباره همان سخنان را می گوید!
امام دوباره او را حواله به فردا میدهد تا بلکه ازاین اعتراف منصرف شده ونیاید!
زن برای روز سوم باز همین سخنان را درحضور همه اعتراف میکند
اصحاب متعجب ومنتظر حکم امام هستند
امام اززن می پرسد آیا بارداری؟
زن جواب میدهد بله
امام میفرماید برو و کودکت را به دنیا بیاور!
زن میرود وبعداز ماهها دوباره برمیگردد وهمان سخنان را عرض میکند که مراز گناهم پاک گردان!
امام میفرماید برو ودوسال به کودکت شیر بده!
زن میرود وبعداز دوسال دوباره برمیگردد ومصرّ به اجرای حکم است!
اعتراض مردم حاضر که خواهان اجرای حکم سنگسار بودند امام را بر آن داشت تا حکم را اجرا کند!
امام علی ،حسنین را باخود میبرد!!
وروبه جمعیت کرده ومیگوید فقط کسانی میتوانند به این زن سنگ بزنند که خود دچار گناه کبیره نباشند
جمعیت یک به یک سنگها را برزمین میریزند!
امام علی دوسنگ ریزه برداشته وبه دست امام حسن وامام حسین میدهد واین دوسنگ ریزه به سمت زن توبه کار پرتاب میشود !
زن به خانه نزد کودکش برمیگردد!
 این چهره ی واقعی اسلام واحکام پاک الهیست
 مبتلا ی به تبلیغات کثیف واسلام هراسی دشمنان اسلام نشوید!
 منبع: داستان راستان نوشته مرحوم مرتضی مطهری

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




گویند مردی وارد پارکی شد تا کمی استراحت کند…
کفشهاش را زیر سرش گذاشتو خوابید.
طولی نکشید که دو نفر وارد پارک شدند.
یکی از اون دو نفر گفت: طلاها رو بزاریم پشت آن درخت
اون یکی گفت: نه اون مرد بیداره وقتی ما بریم طلاها رو بر میداره.
گفتند:
امتحانش کنیم کفشاشو از زیر سرش برمیداریم اگه بیدار باشه معلوم میشه.
مرد که حرفای اونا رو شنیده بود، خودشو بخواب زد.
اونها کفشاشو برداشتن و مرد هیچ واکنشی نشون نداد.
گفتند پس خوابه طلاها رو بزاریم کنار همان درخت.
بعد از رفتن آن دو، مرد بلند شد و رفت که جعبه طلای اون دو رو برداره…
اما اثری ازطلا نبود و متوجه شد که همه این حرفا برای این بوده که در عین بیداری کفشهایش رو بدزدن.

آیا ماهم خودمون رو بخواب میزنیم؟؟

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت






 آنچه نیکی می کنی پیش کس اظهارش مکن
گر خدا داند بس است،کالای بازارش مکن

 آتشِ در زیرخا کستر،فریبت می دهد
دشمنت گر خفته است،از خواب بیدارش مکن

 خاطر غم دیده را تا می توانی مهر ورز
بازبان بد،کسی از کار بیکارش مکن

 سخن زیبا همیشه بوی باران می دهد
بسپار، در دفتر دل ، خط دیوارش مکن

 سوی بازار بتان رفتن،نه کار هر کسی است
هر عزیزی همچو یوسف نیست، خریدارش مکن

 وعده گر دادی همیشه بر سر قولت بمان
چونکه نتوانی بگو دیگر امیدوارش مکن

 قدر آزادی که می داند،جز در بندیان
مرغکان عشق را، در دام گرفتارش مکن

ا ی که از روی لجاجت زود قضاوت میکنی
بیگناه را همچو منصور بر سر دارش مکن

 روح پاک وجسم سالم بهر ما یک نعمتیست
پس بیا با کینه و حسرت ، بیمارش مکن

 گرصمد،بهر تفرج سوی بستانمی روی
شوق گل داری بچین و گله از خارش مکن

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

روزی در دُر گرانبهای پادشاه لکه سیاهی مشاهده شد هر کاری درباریان کردند نتوانستد رفع لکه کنند هر جایی وزیر مراجعه کرد کسی علت را نتوانست پیدا کند تا مرد فقیری گفت من میدانم چرا دُر سیاه شده پس مرد فقیر را پیش پادشاه بردند او به پادشاه گفت در دُر گرانبهای شما کرمی هست که دارد از آن میخورد پادشاه به او خندید و گفت ای مردک مگر میشود در دُر کرم زندگی کند ولی مرد فقیر گفت ای پادشاه من یقین دارم کرمی در آن وجود دارد پادشاه گفت اگر نبود گردنت را میزنم و مرد بیچاره پذیرفت وقتی دُر را شکافتند دیدند کرمی زیر قسمت سیاهی رنگ وجود دارد پادشاه از دانایی مرد فقیر خوشش آمد و دستور داد اورا در گوشه ای از آشپزخانه جا دهند و مقداری از پس مانده غذاها نیز به او دادند.

روز بعد پادشاه سوا بر اسب شد و رو به مرد فقیر کرد و گفت این بهترین اسب من است نظرت تو چیست مرد فقیر گفت بهترین در تند دویدن هست ولی ی ایرادی نیز دارد

پادشاه گفت چه ایرادی فقیر گفت در اوج دویدن اگر هم باشد وقتی رودخانه را دید به درون رودخانه میپرد پادشاه باورش نشد و برای امتحان اسب و صحت ادعای مرد فقیر سوار بر اسب از کنار رودخانه ای گذشت که اسب سریع خودش را درون آب انداخت پادشاه از دانایی مرد فقیر متعجب شد و یک شب دیگر نیز او را در محل قبلی با پس مانده غذا جا داد و روز بعد خواست تا او را بیاورند .

وقتی نزد پادشاه آمد پادشاه از او سوال کرد ای مرد دیگر چه میدانی مرد که به شدت میترسید با ترس گفت میدانم که تو شاهزاده نیستی پادشاه به خشم آمد و او را به زندان افکند ولی چون دو مورد قبل را درست جواب داده بود پادشاه را در پی کشف واقعیت وا داشت و پادشاه نزد مادرش رفت و گفت ای مادر راستش را بگو من کیستم این درست است که شاهزاده نیستم مادرش بعد کمی طفره رفتن گفت حقیقت دارد پسرم چون من و شاه بی بهره از داشتن بچه بودیم و از به تخت نشستن برادرزاده های شاه حراس داشتیم وقتی یکی از خادمان دربار تو را به دنیا آورد تو را از او گرفتیم و گفتیم ما بچه دار شدیم و بدین طریق راز شاهزاده نبودن پادشاه مشخص شد.

پادشاه بار دیگر مرد فقیر را خواست ولی این مرتبه برای چگونگی پی بردن به این وقایع بود و به مرد فقر گفت چطور آن دُر و اسب و شاهزاده نبودن مرا فهمیدی مرد فقیر گفت دُر را از آنجایی که هر چیزی تا از درون خودش خراب نشود از بین نمیرود را فهمیدم و اسب را چون پاهایش پشمی بود و کُرک داشتند فهمیدم که این اسب در زمان کُره ای چون اسب ها و گاومیش ها یک جا چرا میکردن با گاومیشی اُنس گرفته و از شیر گاومیش خورده بود و به همین خاطر از آب خوشش می آید سپس پادشاه گفت اصالت مرا چگونه فهمیدی، مرد فقیر گفت موضوع اسب و دُر که برایت مهم بودند را گفته بودم ولی تو دو شب مرا در گوشه ای از آشپزخانه جا دادی و پاداشی به من ندادی و این کار دور از کرامت یک شاهزاده بود و من هم فهمیدم تو شاهزاده نیستی .
آری اکثر خصایص ذاتی است یعنی در خون طرف باید باشد.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




⇩۶ کلید طلایی ⇩

 دلی را نشکن؛
شاید←خانه خدا باشد.

 کسی راتحقیر مکن؛
شاید←محبوب خدا باشد.

 از هيچ عبادتي دریغ مکن؛
شاید←کلید رضايت الله باشد.

 سر نماز اول وقت حاضر شو؛
شاید←آخرین دیدارت با خدا باشد.

 هيچ گناهي را كوچك ندان؛
شايد←خشم خدا در آن باشد.

 ازهیچ غمی ناله نکن؛
شاید←امتحانی ازسوی خدا باشد.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





سوره مبارکه #اسراء
#آیه28

وَ إِمّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغاءَ رَحْمَة مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوها فَقُلْ لَهُمْ قَوْلاً مَيْسُوراً (28)

 هر گاه از آنان [ = مستمندان ] روى برتابى، و انتظار رحمت پروردگارت را داشته باشى، با گفتار نرم و آميخته با لطف با آنها سخن بگو!

 از آنجا كه گاه فقير و مسكينى به انسان رو مى آورد و امكاناتى براى پاسخ گوئى به نياز او در اختيار نيست،ایـن آيه ، طرز برخورد صريح با نيازمندان را در چنين شرائطى بيان مى كند، مى گويد:
«اگر از اين نيازمندان به خاطر (نداشتن امكانات و) انتظار رحمت خدا ـ كه به اميد آن هستى ـ روى برگردانى، نبايد اين روى گرداندن، توأم با تحقير، خشونت و بى احترامى باشد، بلكه بايد با گفتارى نرم و سنجيده و توأم با محبت با آنها برخورد كنى» حتى اگر مى توانى وعده آينده را به آنها بدهى و مأيوس شان نسازى .

 «مَيْسُور» از ماده «يُسر» به معنى راحت و آسان است، و در اينجا مفهوم وسيعى دارد كه هر گونه سخن نيك و برخورد توأم با احترام و محبت را شامل مى شود.

 بنابراين، اگر بعضى آن را به عبارت خاصى تفسير كرده اند، و يا به وعده دادن براى آينده، همه، از قبيل ذكر مصداق است. در روايات مى خوانيم: بعد از نزول اين آيه، هنگامى كه كسى چيزى از پيامبر(صلى الله عليه وآله) مى خواست و حضرت چيزى نداشت مى فرمود: يَرْزُقُنَا اللّهُ وَ إِيّاكُمْ مِنْ فَضْلِهِ : «اميدوارم خدا ما و تو را از فضلش روزى دهد»

 پیـــــام ها:

 تـــلاش و امیــد بایـد در کنار هم باشد و هیـچ کدام به تنهایی کافی نیست.

 مؤمن در جستجوی امکانات بـرای رسیدگی به محرومان است.

 امکانات مادی را از رحمت خدا بدانیم.

 اگر نیـــــاز مالـــی کسـے را برطرف نکردیم، لااقل دل او را با سخن شایسته به دست آوریـــــم.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

ماه من ، غصه چرا؟!
آسمان را بنگر ، که هنوز، بعد صدها شب و روز
مثل آن روز نخست
گرم وآبی و پر از مهر ، به ما می خندد!
یا زمینی را که، دلش ازسردی شب های خزان
نه شکست و نه گرفت!
بلکه از عاطفه لبریز شد و
نفسی از سر امید کشید
ودر آغاز بهار ، دشتی از یاس سپید
زیر پاهامان ریخت ،
تا بگوید که هنوز، پر امنیت احساس خداست!
ماه من غصه چرا!؟!
تو مرا داری و من
هر شب و روز ،
آرزویم ، همه خوشبختی توست!
ماه من!
دل به غم دادن و از یاس سخن ها گفتن
کارآن هایی نیست ،
که خدا را دارند …
ماه من!
غم و اندوه ، اگر هم روزی، مثل باران بارید
یا دل شیشه ای ات ، از لب پنجره عشق ، زمین خورد و شکست،
با نگاهت به خدا ، چتر شادی وا کن
وبگو با دل خود ،که خدا هست ، خدا هست!
او همانی است که در تار ترین لحظه شب، راه نورانی امید
نشانم می داد …
او همانی است که هر لحظه دلش می خواهد ، همه زندگی ام ،
غرق شادی باشد ….
ماه من!
غصه اگر هست! بگو تا باشد!
معنی خوشبختی ،
بودن اندوه است…!
این همه غصه و غم ، این همه شادی و شور
چه بخواهی و چه نه! میوه یک باغند
همه را با هم و با عشق بچین …
ولی از یاد مبر،
پشت هرکوه بلند ، سبزه زاری است پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می خواند ،
که خدا هست ،
خدا هست …
و چرا غصه؟! چرا!؟
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




یادت باشد …
انسان‌هايی هستند
که ديوار بلندت را می‌بينند
ولي به دنبال همان يک آجر لق ميان ديوارت هستند که،
تو را فرو بريزند …
تا تو را انکار کنند …
تا از رويت رد شوند …

مراقب باش …
دست روزگار هلت ميدهد
ولی قرار نيست تو بيفتی !
اگر بی‌تاب نباشی و خودت را به آسمان گره زده باشی،
اوج می‌گيری …
به همين سادگی …

پس…
تو خوب باش
حتی اگر آدم‌های اطرافت خوب نيستند
تو خوب باش
حتی اگر همه از خوبی‌هايت سو استفاده کردند،
تو خوب باش
حتی اگر جواب خوبی‌هايت را با بدی دادند
تو خوب باش

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




کدام یک از آیات قرآن سجده واجب دارند؟ شرایط خاصّ آنها را بیان نمائید؟

پاسخ

چهار آیه از چهار سوره قرآن سجده واجب دارند که عبارتند از:

الف: سوره نجم آیه 62.

ب: سوره علق: آیه 19.

ج: سوره سجده (الم تنزیل) آیه 15.

د: سوره فصلت آیه 37.

احکام و شرایط خاص آنها به این صورت است که:

1. اگر انسان به آیات مذکور گوش فرا دهد واجب است که سجده کند و اگر تنها آنها را بشنود(به گوش او برسد بدون این که قصد شنیدن داشته باشد) اگر چه سجده واجب نیست ولی احتیاط آن است باز سجده کند.

2. آنچه موجب وجوب سجده می شود شنیدن تمام آیه است ولی اگر بخشی از آیه را هم شنید، احتیاطا سجده کند.

سجده در هنگام شنیدن این آیات واجب فوری است و نباید تأخیر بیفتد و اگر احیانا تأخیر افتاد در اولین فرصت باید آن را بجا آورد.

3. شنیدن از بچه یا کسی که قصد تلاوت ندارد یا ضبط صوت، سجده کردن را واجب نمی کند، اگر چه احتیاط در آن است که سجده بجا آورد.

4. در سجده واجب قرآن نمی شود بر چیزهای خوراکی و پوشاکی سجده کرد، ولی سایر شرایط سجده را که در نماز است، لازم نیست مراعات کنند.[1]

5. هر گاه در سجده واجب قرآن، پیشانی را به قصد سجده به زمین بگذارد، اگر چه ذکر نگوید کافی است و گفتن ذکر، مستحب است و بهتر است بگوید: «لٰا إِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ حَقّا حَقّا لَا إِلٰهَ الّا اللّٰهُ ایماناً وَ تَصْدِیقاً لَا إِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ عُبُودِیةً وَ رِقًّا سَجَدْتُ لَک یٰا رَبِّ تَعَبُّداً وَ رِقًّا لَا مُسْتَنْکفاً وَ لَا مُسْتَکبِراً بَلْ أَنَا عَبْدٌ ذَلِیلٌ ضَعِیفٌ خَائِفٌ مُسْتَجِیرٌ».[2]

6. سوره های سجده دار را نباید در نماز خواند و موجب بطلان نماز می شود.[3]

7. بر فرد جنب و حائض حرام است خواندن کلمه یا آیه ای از این سوره ها؛ چه آیه سجده باشد یا آیات دیگر این چهار سوره.[4]

[1] توضیح المسائل محشی، إمام الخمینی، ج‏1، ص 595، مسأله 1097.

[2] توضیح المسائل محشی، إمام الخمینی، ج‌1، ص 596، مسأله 1099.

[3] تحریر الوسیله، امام خمینی، ج 1، ص169.

منبع:سایت حوزه

[4] تحریر الوسیله، امام خمینی، ج 1، ص40.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 مرحوم میرزا اسماعیل دولابی:

 درشبانه روز،ده دقیقه باخدا خلوت کن،ازخطاهای خوداستغفار کن،فضای دلت روشن می شود..!
اگراین کار راادامه دهی بعدچند وقت این ده دقیقه کل روزت راخواهد گرفت…!

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

ﻓﯿﻠﻢ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻭ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺟﻠﻮﯼ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ؛ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﻓﯿﻠﻢ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﻫﻤﻪ ﭘﺨﺶ ﮐﻨﻨﺪ؟

ﺑﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩﻡ؛ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ و با همسرم ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻡ؟
ﺍﮔﺮ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﻓﯿﻠﻢ ﺭﺍ ﺑﻘﯿﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺒﯿﻨﻨﺪ ﯾﻌﻨﯽ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺘﯽ!
ﺍﯾﻦ ﯾﮏ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺍﺯ ﺗﻘﻮﺍﺳﺖ،
یعنی ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻋﻤﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺳﺮﺕ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﻭ ﺑﺮَﻭﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ، ﺩﻭﺭﯼ ﺑﺰﻧﯽ ﻭ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻧﺸﻮﯼ…

 ﺍﻟﻬﯽ قمشه ای

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


...


زمان
برای آنهایی که در انتظارند آهسته است
برای آنهایی که نگرانند سریع است
برای آنهایی که غمگینند طولانیست
برای آنهایی که شادند کوتاه است
ولی برای آنهایی که عاشقند وجود ندارد !

#هنری_ون_دایک

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




حتما بخوانيد …

ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺘﻪ ، ﻳﮏ ﺟﻔﺖ ﮐﻔﺶ ﺧﺮﻳﺪﻡ ﮐﻪ ﺭﻧﮕﺶ ﻗﺸﻨﮓ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺍﻧﺪﮐﻲ ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻣﻲ ﮐﺮﺩ .

ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ : ﮐﻤﻲ ﮐﻪ ﺑﮕﺬﺭﺩ،ﺟﺎﺑﺎﺯﻣﻲ ﮐﻨﺪ .
ﺧﺮﻳﺪﻡ ، ﭘﻮﺷﻴﺪﻡ ،ﺧﻴﻠﻲ ﮔﺬﺷﺖ ﺍﻣﺎ ﺟﺎ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﺮﺩ ، ﻓﻘﻂ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻫﺎﻱ ﭘﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻣﻲ ﺳﺎﺧﺖ .

ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ، ﺑﻬﺮ ﺣﺎﻝ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻧﮕﻲ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﻢ ،ﺩﺭﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻣﻲ ﭘﻮﺷﻢ . ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻫﻢ ، ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻣﻲ ﮐﺮﺩ.

ﻣﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ . ﮐﻔﺸﯽ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢﺧﻮﺷﺮﻧﮓ ﺑﻮﺩ ،ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻣﯽ ﺧﺮﯾﺪﻡ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺮﯾﺪﻡ ﻭ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻧﮕﻬﺶ ﻣﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ .

ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺍﺳﺖ ،
ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻧﮕﻬﺶ ﺩﺍﺷﺖ .
ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻃﯽ ﺭﻭﺯﻫﺎ
ﻭ ﺳﺎﻝ ﻫﺎ
ﺣﻤﻠﺶ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻣﺮﯼ ﺩﻟﺨﻮﺍﻩ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﻮﺩ .
ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﮐﺮﺩﻧﺶ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ،
ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩ .

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮐﻔﺶ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺭ انداختم 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


...




پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله فرمود :

خداوند متعال صد #رحمت بيافريد و تنها يكى از آنها در ميان آفريدگان اوست كه به سبب آن به يكديگر رحم و دلسوزى مى كنند و نود و نه رحمت ديگر را براى دوستانش اندوخته است .

 

كنز العمّال : 5668 .

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




من هر روز جوانه می‌زنم
چون هر روزم را با لبخندی بر روی ماه مادرم آغاز می‌کنم…
چون هر روز به پدر مهربانم می‌گویم چقدر دوستش دارم…
چون هر روز به امید خدایی زندگی می‌کنم که مرا نظاره می‌کند.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




یک جاهایی بدون اینکه کسی متوجه شود
ناگهان جوهـرت ته میکشد …
هی روی کاغذ کشیده میشوی
اما فقط جـا می اندازی
مُدام میکشند ..
تکانت میدهند
با تمامِ قدرت …

یادشان میرود چقدر برایشان بودی ..
چقدر قطع و وصل شدی بخاطرشان !
خیلی جاها کمرنگ شدی که اذیت نشوند
و چه جاها که پر رنگی ات قند در دلشان آب کرد …
ولی حالا
اصلا توجهی نمیکنند که چیزی از تـو باقی نمانده !
نمیفهمند که چقدر خودت را کم آورده ای …
به آسـانی
دست میکشند ..
رها میکنند !
چون دیگر به کارشان نمی آیی ..

از من میشنوی
مراقبِ جوهـرت باش
خیلی ها ارزشش ندارند
که بخاطرشان خط خطی شوی

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


...


روزی می رسد که نسبت به همه چیز بی تفاوت می شوی…

نه از بدگویی های دیگران می رنجی و نه دلخوش به حرف های عاشقانه ی اطرافت…

به آن روز می گویند: ” پیری “
آن روز، ممکن است برای برخی پس از سی سال از اولین روزی که پا به این دنیا گذاشته اند؛ فرا برسد و برای برخی پس از هشتاد سال هم هرگز اتفاق نیفتد…

این دیگر به چگونه تاکردن زندگی با انسان ها دارد !.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




گاهی سرنوشت مثل طوفان ِ شنی ست که مدام تغییر جهت می دهد.

تو جهتت را تغییر می دهی، اما طوفان دنبالت می کند.
تو بازمی گردی، اما طوفان با تو میزان می شود.
این بازی مدام تکرار می شود…

طوفان که فرو نشست،
یادت نمی آید چی به سرت آمد و چطور زنده مانده ای.
اما یک چیز مشخص است،
از طوفان که درآمدی،
دیگر همان آدمی نخواهی بود که به طوفان پا نهاده بوداده

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




هنگامی که در زندگی
اوج میگیری
دوستانت می فهمند
تو چه کسی بودی…

اما هنگامی که تو زندگی
زمین میخوری
آنوقت تو می فهمی
که دوستانت چه کسانی بودند!!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 پیامبر گرامی اسلام (صلی ا…علیه وآله وسلم) فرمودند: معده خانه همه دردهاست وپرهیز ریشه همه درمانها برای درمان بیماریها ابتدا باید دستگاه گوارش «معده» رااصلاح نمود و این امر ممکن نیست مگر با پرهیز از غذاهای مضر و مصرف نمودن غذاهای طبیعی وسالم. برای این منظور توصیه میگردد نکات ذیل را بدقت مطالعه وسپس اجرا نمائید:

✴️ قبل ازهرچیز بدانیم که : وضو داشتن هنگام پخت غذا وخوردن غذا و ذکرنام خدا و تشکر از نعماتش موجب برکت درزندگی وسلامتی است○⇨

✴️ اگر ما مسلمانیم و پیرو ائمه اطهار. باید به دستورات صادره ازجانب ایشان عمل نمائیم نه اینکه پیرو دانشمندان یهودی واجیر شده یهود باشیم○⇨

 غذای سالم بخورید «هرچیزی که درکارخانه تولیدشده ‌""حتی حبوبات بسته بندی شده"” و در فریزر قرار دارد و بیات و مانده شده ناسالم است»○⇨

 روغن صنعتی «جامدومایع» که درکارخانه تولید شده مطلقا مصرف نکنید بجای آن میتوان روغن کنجد و زیتون سنتی وروغن کره محلی و دنبه مصرف نمود.○⇨

 چای سبز و سیاه مطلقا ننوشید استفاده از دمنوشهای موردتأییدائمه اطهار (علیهم السلام) واندیشمندان ایرانی بهترین جایگزین میباشد.○⇨

 ظروف با پایه آلومینیومی «روحی و چدن موجود در بازار و تفلون و نچسب » استفاده نشود میتوانید بجای آن از ظروف مسی و برنجی و سنگی و چدنهایی که آهن ربا را بخود جذب میکنداستفاده کرد.○⇨

 نمک تصفیه «تجزیه» شده موجود دربازارکه دارای یدشیمیایی میباشد مطلقا مصرف نکنید بجای آن میتوان ازنمک سنگ ویادریاکه دارای یدطبیعی میباشداستفاده کرد.○⇨

 آب کلردار مصرف نکنید «کلرعامل بسیاری ازبیماریها از جمله سرطان میباشد»○⇨

 مطلقا بین غذا مایعات نخورید ‌«فاصله آب باغذا:از نیم ساعت قبل از غذا تا 2 ساعت بعد ازغذا میباشد».○⇨

 غذای پخته رابه همراه غذای خام نخورید مثلا سالاد یا میوه رابه همراه غذاهای پخته شده نخورید.○⇨

 هرغذایی که دارای گوشت سفید یا قرمز میباشد را به همراه ماست نخورید.○⇨

 هیچ نوع میوه ای را به همراه شیر نخورید.تنها چیزی که میتوان با شیرمخلوط کرد عسل میباشد.○⇨

• وسط غذا 3-2 قاشق غذاخوری سرکه خانگی بخورید «بهتراست بدانید که سرکه تولید شده در کارخانه اصلا سرکه نیست»

 2_3 قاشق غذاخوری شیره انگور را در 1 لیوان آب معمولی حل کرده ونیم ساعت قبل ازغذابخورید.○⇨

 آویشن را پودرکرده و 1 قاشق غذاخوری همراه غذا بخورید. «درمان ازبین رفتن پرز معده»○⇨

 به مدت یک هفته روزانه 1 قاشق مرباخوری زیره سیاه/سبز را بخورید. «درمان سوء مزاج»○⇨

 1 قاشق مرباخوری بارهنگ را در 1 لیوان عرق نعنا 3 دقیقه بجوشانیدسپس باعسل شیرین نموده وبخورید- صبح وشب-تا40 روز

 سکنجبین تهیه شده ازعسل و عرق نعنا و سرکه طبیعی مصلح80٪ از غذاهاست مصرف آنرا دربرنامه روزانه خود قرار دهید.

 نوشابه باعث انواع بیماریهامیباشد بجای آن ازنوشابه مورد علاقه حضرت علی (علیه السلام) که سرکه شیره “” که در مطالب قبل طرز تهیه آن درج شده"” بوده استفاده کنید

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﮔﻼﻳﻪ ﻣﻴﮑﻨﻲ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﺑﺨﺘﻴﻬﺎﻳﺖ ﺣﺮﻑ ﻣﻴﺰﻧﻲ، ﻳﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻻﺷﺨﻮﺭﻫﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﺮﮒ ﺭﺅﻳﺎﻫﺎﻳﺖ ﮐﻤﻴﻦ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﻤﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺶ ﺑﻴﻔﺘﻨﺪ…

ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻔﺘﺎﺭﻫﺎ ﺳﺮﺍﻍ ﺷﻴﺮﻫﺎ ﻧﻤﻲ ﺭﻭﻧﺪ…
ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﺑﺒﻴﻨﻨﺪ ﺷﻴﺮﻱ ﺯﺧﻢ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺟﺎﻥ ﺩﻫﺪ، ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻗﺪﺭﺗﺸﺎﻥ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺳﻮﻳﺶ ﻭﺣﺸﻴﺎﻧﻪ ﻣﻲ ﭘﺮﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺯﻣﻴﻨﮕﻴﺮ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ…

ﺑﺎ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﻲ ﻧﺸﻴﻨﻢ، ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻢ ﻧﺎﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻣﺮﮒ ﻣﻲ ﮐﺸﺎﻧﻨﺪ. ﺍﻣﺎ ﻋﺪﻩ ﺍﻱ ﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺳﺮﺑﻠﻨﺪﻳﻬﺎ ﻭ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﯽ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺳﺨﻦ ﻣﻲ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﻭ ﺁﻧﻮﻗﺖ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﻲ ﺩﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻧﻘﺎﻁ ﺿﻌﻔﻲ ﻧﻴﺰ ﻫﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺁﻧﺮﺍ ﭘﻮﺷﺶ ﺩﻫﻢ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﻇﺮﻓﻴﺘﻬﺎﻱ ﺩﺭﻭﻧﻲ ﺍﻡ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﻢ…!

 ﻣﻬﻢ ﻧﻴﺴﺖ ﭼﻪ ﮐﺴﺎﻧﻲ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺭﻧﺪ ، ﻓﻘﻂ ﺗﻮ ﺑﺎﻳﺪ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻲ….

 مدام تکرار کنید: من به خودم و توانایی های خودم باور دارم…
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




پروفسور محمود ﺣﺴﺎﺑﯽ :
 
من از این دنیا فقط اینو دریافتم که
اونی كه بیشتر می گفت : “نمیدونم"، بیشتر میدونست!
اونی كه “قویتر” بود، كمتر زور میگفت!
اونی كه راحت تر میگفت “اشتباه كردم"، اعتماد به نفسش بالاتر بود!…
اونی که صداش آرومتر بود، حرفاش با نفوذتر بود!
اونی كه خودشو واقعا دوست داشت، بقیه رو واقعی تر دوست داشت!
اونی كه بیشتر “طنز” میگفت، به زندگی جدی تر نگاه میكرد!

  

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




وقتی جوان بودم قایق سواری را خیلی دوست داشتم، یک قایق کوچک هم داشتم که با آن در دریاچه قایق سواری میکردم و ساعت های زیادی را آنجا در تنهایی میگذراندم.
شبی بدون آنکه به چیز خاصی فکر کنم نشستم و چشم هایم رابستم. شب خیلی قشنگی بود. در همین زمان قایق دیگری به قایق من برخورد کرد، عصبانی شدم و خواستم با شخصی که با کوبیدن به قایق آرامش من را بر هم زده بود دعوا کنم ولی دیدم قایق خالی است. کسی در قایق نبود که با او دعوا کنم و عصبانیت خودم را به او نشان دهم. چطور میتوانستم خشم خودم را تخلیه کنم؟ هیچ کاری نمیشد کرد. دوباره نشستم و چشم هایم را بستم. عصبانی بودم… در سکوت شب کمی فکر کردم. قایق خالی برای من درسی شد…

از آن به بعد اگر کسی باعث عصبانیت من شود، پیش خودم میگویم: “این قایق هم خالی است”
در واقع آن کس که شما را عصبانی میکند، شما را فتح کرده. اگر به خود اجازه میدهید از دست کسی خشمگین باشید و بخش عمده ای از عاطفه و ذهن تان را به او اختصاص دهید، در واقع به او اجازه ی تصاحب این بخش های وجودتان را داده اید.

 از خاطرات مارگارت تاچر

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




✿صفات زن شایسته در قرآن✿

 راستگویی
 چشم پاکی
 حیا و آزرم
 تقوا پیشگی
 پاکی و پاکدامنی
 ایمان و عمل صالح
 یاد کردن الله متعال
 حجاب و پوشش مناسب
 پرهیز از خودنمایی‌و خودآرایی
 زن‌ مسلمان از الله متعال و رسول الله -صلی الله علیه وسلم- اطاعت می کند و در برابر فرامین آنان تسلیم، و همسری مطیع برای شوهرش می باشد.
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 ای مردان مسلمان:
زنان گنجی، در خانه ای شما هستند، پس قدرشان را بدانید.
 
»الله متعال می فرماید:
{وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً…}
«و یکی از نشانه های-عظمت- الله این است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید، تا در کنار آن بیارامید و در میان شما و ایشان مهر و محبت انداخت» (روم/21)

  زن مسلمان فراموش مکن:
گنج آن زنی است که در خانه باشد نه آن زنی که با چهره ای گلگون و عطر زده در خیابان آواره باشد.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




نقل میکنند که روزی سفره ای گسترانیده و کله پاچه ای بیاوردند.
سلطان فرمود: در این کله پاچه اندرزها نهفته است.
سپس لقمه نانی برداشت و یک راست، مغز کله را تناول نمود، سپس گفت:
اگر می خواهید حکومتی جاودان داشته باشید، سعی کنید جامعه را از مغز تهی کنید.
سپس زبان کله پاچه را نوش جان و فرمود:
اگر می خواهید بر مردم حکمرانی کنید، زبان جامعه را کوتاه و ساکت کنید.
سپس چشم ها و بناگوش کله پاچه را همچون قبل برکشید و فرمود:
برای این که ملتی را کنترل کنید، بر چشم ها و گوش ها مسلط شوید و اجازه ندهید مردم زیاد ببینند و زیاد بشنوند.
وزير اعظم عرض کرد:
پادشاها! قربانت بروم حکمت ها بسیار حکیمانه بودند، اما جواب شکم ما را چه میدهید؟
ذات ملوكانه، در حالی که دست خود را بر سبيل های چرب خویش می کشیدند، با ابروان خود اشاره ای به پاچه انداختند و فرمودند:
شما پاچه را بخورید و پاچه خواری را در جامعه رواج دهید تا حکومت مان مستدام بماند…
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





  نوشیدنی‌هایی برای کاهش وزن 
  در فصل زمستان، پوشیدن چند لباس را بهانه می‌کنید تا به روی خودتان و دیگران نیاورید که دچار اضافه وزن شده‌اید! علاوه براین‌که با پوشیدن پالتو و کاپشن با بهانه حجیم بودن لباس سرپوشی روی چاقی‌تان می‌گذارید، اما در فصل تابستان از این شگردها خبری نیست و لباس‌ها براحتی چاقی و لاغری را نشان می‌دهند.
  پیشنهاد اول برای این فصل ما، چند نوشیدنی است که مصرف آنها باعث جلوگیری از پرخوری، کاهش و کنترل وزن می‌شود.

1-  نوشیدنی لیمویی
  یکی از معروف‌ترین نوشیدنی‌های سنتی ما ایرانی‌ها شربت آبلیمو است.
  نوشیدن هر لیوان آن اگر همراه با پالپ لیموی تازه و شکر کم باشد، می‌تواند معده را پر کند و مانع پرخوری شود.
  بهترین میزان مصرف، روزانه تا سه لیوان پیش از هر وعده غذایی است. ضمن این‌که مصرف این نوشیدنی، به دلیل طعم ترشی که دارد باعث جمع شدن معده شده و مانع پرخوری می‌شود.
 

2-  نوشیدنی انگوری
  آب‌انگور اگر طعم ترش و شیرین داشته باشد، باعث جمع شدن معده و جلوگیری از پرخوری می‌شود.
  طعم ترش آن معده را جمع کرده و طعم شیرین آن، میزان قند خون را کنترل می‌کند تا احساس گرسنگی زودهنگام نکنید. برای تهیه این نوشیدنی، انگور را در مخلوط کن بریزید و آن را با فیبر مصرف کنید.

3- نوشیدنی سبزی 
  مصرف انواع سبزی به دلیل فیبری که دارد، باعث پر شدن حجم معده و مانع پرخوری می‌شود.
  اگر سبزی‌های تازه با آب همراه شوند، تاثیر آن چند برابر خواهد شد. کافی است کمی از هر نوع سبزی که دوست دارید مانند نعنا، جعفری، گشنیز و شوید را کمی خرد کنید، آن را با آب جوش کمی بجوشانید و بگذارید مخلوط سرد شود. چند قطعه یخ داخل آن بیندازید و این نوشیدنی را پیش از هر وعده غذایی مصرف کنید. به این ترتیب معده با این شربت پر می‌شود و پرخوری نخواهید کرد.
  علاوه بر این اگر سبزی تند باشد، مانند نعنا به چربی‌سوزی بیشتر کمک می‌کند.
  بنابراین شربت نعنا را در اولویت قرار دهید.
4- نوشیدنی زنجبیلی
  طعم این گیاه دارویی کمی تند است. به همین دلیل هم هر کسی جرات خوردن آن یا نوشیدن جوشانده و دم‌نوش زنجبیل را ندارد، اما یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این نوشیدنی، کاهش و کنترل وزن است.دلیل این تاثیر نیز طعم تند و خاص زنجبیل است. با نوشیدن آن دمای بدن بالا رفته و همین باعث سوختن کالری‌های اضافی بدن می‌شود.
  برای تهیه این نوشیدنی نصف یک عدد زنجبیل تازه را داخل یک لیتر آب بریزید و بگذارید بجوشد. کمی که غلیظ شد، آن را از روی گاز بردارید و بگذارید خنک شود. برای آن‌که از ویژگی‌های این نوشیدنی بویژه تاثیر آن در کاهش وزن بهره‌مند شوید، یک ساعت پس از خوردن هر وعده غذایی، یک فنجان از آن را بنوشید. به این ترتیب میزان کالری‌سوزی افزایش می‌یابد.
 

5- نوشیدنی هندوانه‌ای
  با خوردن آب هندوانه مقدار زیادی فیبر دریافت خواهید کرد. به این ترتیب ضمن تامین قند خون، به دلیل دریافت مقدار زیادی فیبر، پرخوری نخواهید کرد.
  هندوانه باعث تامین آب بدن می‌شود. از طرفی به دلیل لیکوپنی که دارد، مانع ابتلا به انواع سرطان‌ها می‌شود.
 این نوشیدنی حاوی اسیدآمینه‌ای به نام آرجنین یکی از مهم‌ترین اسیدهای آمینه گیاهی است.
  با نوشیدن روزانه یک تا دو لیوان آب هندوانه، بدون اضافه کردن قند به آن، می‌توانید به پرشدن معده و کاهش وزن کمک کنید.
6- نوشیدنی شیری 
  کورن فلکس یکی دیگر از خوراکی‌های سرشار از فیبر است. بنابراین با خوردن این خوراکی اشتهای شما کنترل می‌شود.
  بهترین روش برای مصرف این خوراکی‌ که باعث کنترل وزن می‌شود، اضافه کردن شیر به آن است. بعضی از انواع این خوراکی‌ها نیز ویژه کاهش وزن است. کافی است هر روز صبح یک کاسه شیر و کورن‌فلکس بخورید. با خوردن آن، معده شما پر شده و تا ظهر اشتهای زیادی به خوردن نخواهید داشت و به این ترتیب وزن‌تان کاهش پیدا می‌کند. یادتان باشد شیر مورد استفاده باید بدون چربی باشد و شکر هم به آن اضافه نکنید.
 
7- نوشیدنی بادامی
 بادام سرشار از فیبر است. بنابراین خوردن آن باعث کنترل وزن می‌شود. اما تهیه نوشیدنی آن، این تاثیر را چند برابر می‌کند.   برای تهیه نوشیدنی بادامی، 100 گرم بادام خام را داخل مخلوط‌کن بریزید. سپس آن را با شیر مخلوط کرده و بنوشید.
  فیبر فراوان موجود در بادام خام که با شیر نیز مخلوط شده باشد، باعث می‌شود به مدت طولانی سیر شوید.
  این نوشیدنی را به عنوان میان وعده مصرف کنید تا هم میزان قند خون‌تان کنترل شود و هم این‌که با خوردن آن سیر شوید و هنگام ناهار پرخوری نکنید.

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




 

امام صادق ع؛
هرڪس چهار رڪعت نماز بخواند
و در هر رڪعت ۵٠ مرتبہ
توحيد بخواند
از قبلہ برنميگردد مگر اينڪہ
تمام گناهانش آمرزيده
شود

 

 

درمان با قرآن ص ١٧۶

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




گوش کن خواهر!

قرار نیست
چون من و تو چادر به سر داریم
نگاهمان به هم جنس هایمان رنگ غرور داشته باشد
جنس برتری و خود بینی بگیرد

قرار نیست
چون من و تو حجابمان (فقط حجابمان) برتر است
تماما و از همه نظر برتر باشیم

قرار نیست
دید خودمان به وضعیتمان را بالا و بالا تر ببریم

مامور شده ایم که با خلق و خوی خوبمان خواهرهایمان را هم تشویق کنیم

قرار نیست
چون خودمان روی یک تار مو حساسیم
با آنهایی که هنوز(درک نکرده اند فلسفه ی حجاب را) قطع رابطه کنیم
قرار نیست دوستمان را رها کنیم

مامور نشدیم که
مغرور شویم

مامور شدیم که
اگر لایق بودیم پند دهیم

مامور نشدیم
که قاضی شویم و حکم صادر کنیم

مامور شدیم
که از عواقب بد بگوییم

نکند میان پند و اندرزهایی که به خواهرت میکنی
اخم بر چهره بیندازی و صدایت را کلفت کنی و دم بزنی
این جور اگر عمل کنی خدا لیاقتِ هدایتِ دیگران را به ما نمیدهد

یادت نرود خودت هم از همان اول چادر به سر نداشتی
واقعه ای رخ داد و درونت انقلاب کرد

چه قدر زیبا میشود اگر
زمینه ای فراهم کنی برای یک انقلاب جدید
انقلابی از جنسِ اسلامی با رنگ و بو و منشِ یک بانوی ایرانی

موضوعات: حجاب  لینک ثابت




کجاها نبایدخندید !!!!

به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !

به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !

به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !

به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند !

به دستان پدرت…
به جارو کردن مادرت…
به راننده ی چاق اتوبوس…
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد…
به راننده ی آژانسی که چرت می زند
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی…
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان…
نخند …

نخند که دنیا ارزشش را ندارد …
که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند:

آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند.
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند…
بار می برند…
بی خوابی می کشند…
کهنه می پوشند…
جارو می زنند…
سرما و گرما را تحمل می کنند…
و گاهی خجالت هم می کشند

خیلی ساده
هرگز به آدم هایی که تنها پشتیبانشان “خدا"ست، نخند …

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





مردي مسافر از شام به مدينه آمده بود. روزي امام حسن (ع) را سوار بر مرکب ديد و بر اثر کينه اي که از او در دل داشت آن چه توانست از آن حضرت بدگويي کرد. امام (ع) نزد او آمد و به وي سلام کرد و در حالي که لبخند بر چهره داشت، به او فرمود: اي پير مرد! به گمانم غريب هستي و گويا امري بر تو اشتباه شده،
اگر از ما درخواست رضايت کني از تو خشنود مي شويم
اگر چيزي بخواهي به تو مي دهيم
اگر راهنمايي بخواهي تو را راهنمايي مي کنيم
اگر گرسنه اي تو را سير مي کنيم
اگر برهنه باشي تو را مي پوشانيم
و اگر حاجت داري آن را ادا مي نماييم.
هنگامي که آن پيرمرد در برابر گستاخي اش آن همه گذشت و بزرگواري را از امام (ع) ديد شرمنده شد و تحت تأثير قرار گرفت، به طوري که گريه کرد و گفت: گواهي مي دهم که تو خليفه خدا در زمين هستي و خداوند آگاه تر است که مقام رسالت خود را در وجود چه کسي قرار دهد. تو و پدرت نزد من مبغوض ترين افراد بوديد، ولي اکنون محبوب ترين افراد نزد من، تو مي باشي.
(بحارالانوار، ج 43، ص 344)

از خداوند متعال خواستاريم به يمن قدوم مبارک امام حسن(ع)، در اين ايام پر از فيض و برکت، به همه ما توانايي و لياقت دستگيري از مستمندان و نيازمندان عطا فرمايد.
آمين

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




همگــے ز مال دنیا تا ابد دل سیـریم

به خدا به عشق ارباب همه می میریم

 

 

اے دلــم غصه نخور خـدا بزرگ است

عاقبت هردو برات کربـــلا می گیریم

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




بسم الله الرحمن الرحيم

هرکه خواهد گذرد،از سکرات درکات
دایما ذکر لبش آل علی را صلوات

صلوات بر محمد نوری بود به جنت
صلوات برمحمد حوری شود بخدمت

صلوات برمحمد پل بر رویِ صراط است
صلوات برمحمد رانی به حق سباط است

صلوات بر محمد برروح تو جلا هست
صلوات بر محمد نوری چو بر ملا هست

صلوات برمحمد خوش باشد وعزيز است
صلوات بر محمد داروي هر مریض است

صلوات بر محمد ذکر خدای منان
صلوات بر محمد فکر خدای حنان

صلوات بر محمد از بهر تو کمال است
صلوات بر محمد بر صورتت جمال است

صلوات بر محمد آنی به استجابت
صلوات برمحمد زود اورد نجابت

صلوات بر محمد مستوجب تقرب
صلوات برمحمد انسان کند مقرب

صلوات بر محمد محکم سپر زآتش
صلوات بر محمد تیر از کمان آرش

صلوات برمحمد قد قامت است به قامت
صلوات بر محمد مونس به تو قيامت

صلوات بر محمد دیدن بخواب، احمد
صلی علی محمد صلوات بر محمد

 اَللَّهُــــمَّ صَلِّ عَلـــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّـــَدٍ وَعَجّـــِلْ فــَرَجَهُــــمْ

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




روی نیازم کجاست، سوی حسین است و بس
قبله قلبم کجاست کوی حسین است و بس

سلسله عشق را سلسله جنبان خداست
سلسله عشق چیست موی حسین است و بس

دیدن وجه خدا گر که تو را آرزوست
وجه خدا ای عزیز روی حسین است و بس

بوی بهشت خدا از حرمش می وزد
بوی بهشت خدا بوی حسین است و بس

رحمت و لطف و کرم مهر و وفا و صفا
بخشش و جود و عطا خوی حسین است و بس

هر که امانش دهند روز جزا از عذاب
از برکات دم و هوی حسین است و بس

کوثر و حوض بهشت زمزم و هم سلسبیل
اندکی از قطره جوی حسین است و بس

آنکه بود طالب دیدن وجه خدا
گو که مرادت چو من روی حسین است و بس

می‌طلبد هر کسی امن و امان از عذاب
حصن امان خدا کوی حسین است و بس

حسن خدا را عیان کس نتوانست دید
آینه حسن حق روی حسین است و بس

استاد_حسین_انصاریان ‌

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




دريا لب ساحل را، هر ثانيه مى‌بوسد

اين سنت او عشق‌ست، عشقى كه نمی‌پوسد

اما دل آدم‌ها، اندازه‌ی دريا نيست

عشقى كه به هم دارند آنقدر شكوفا نيست

ما عاشق اگر بوديم، بى‌واژه نمى‌مانديم

ديوانگىِ هم را بيهوده نمى‌خوانديم

اى كاش براى ما، دريا شدن آسان بود

در سينه‌ی ما هر روز امواج خروشان بود

اى كاش كه آدم‌ها دلتنگ نمى‌مردند

دلواپسىِ هم را از ياد نمی‌بردند

من قطره‌ی بارانم، كافی‌ست تو دريا شى

ساحل پر تنهایی‌ست، عشق‌ست اگر باشی…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

روزی حضرت موسی (ع)روبه درگاه ملکوتی خداوند کرد واز درگاهش درخواست نمود بارالها می خواهمبدترین بندهات را ببینم
ندا آمد که صبح زود به در ورودی شهر برو اولین کسی که از شهر خارج شد او بدترین بنده ی من است .
حضرت موسی صبح روز بعد به در ورودی شهر رفت ، پدری با فرزندش اولین کسانی بودندکه از در شهر خارج شدند.
حضرت موسی گفت:این بیچاره خبر ندارد که بدترین خلق خداست ، پس از بازگشت رو به درگاه خدا کرد وپس از سپاس ازخدا به خاطر اجابت خواسته اش عرضه داشت:بار الها حال می خواهم بهترین بنده ات راببینم.
ندا آمد:آخر شب به در ورودی شهر برو وآخرین نفری که وارد شهر شد بهترین بنده ی من است.

هنگام شب موسی (ع) به در ورودی شهر رفت ودید آخرین نفر همان پدر با فرزند ش است ! رو به درگاه خدا کرد وگفت:خداونداچگونه ممکن است بدترین وبهترین بنده ات یک نفر باشد.

ندا آمد ای موسی این بنده که هنگام صبح از در ورودی شهر خارج شد بدترین بنده من بود ، اما هنگامی که نگاه فرزندش به کوه های عظیم اطراف شهر افتاد از پدرش پرسیدبابا ! بزرگ تر از این کوه ها چیست؟
پدر پاسخ داد:آسمانها
فرزند پرسید: بزرگتر از آسمانها چیست؟
پدر در حالی که به فرزندش نگاه می کرد ،اشک از دیدگانش جاری شد و گفت:فرزندم گناهان پدرت از آسمانها نیز بزرگتر است.
فرزند پرسید:بزرگتر از گناهان تو چیست ؟
پدرکه دیگر طاقتش تمام شده بودبه ناگاه بغضش ترکید وگفت : عزیزم مهربانی وبخشندگی خدای بزرگ از تمام هرچه هست بزرگتر است…

ندا آمد ای موسی این بنده که هنگام صبح از در ورودی شهر خارج شد بدترین بنده من بود ، اما هنگامی که نگاه فرزندش به کوه های عظیم اطراف شهر افتاد از پدرش پرسیدبابا ! بزرگ تر از این کوه ها چیست؟
پدر پاسخ داد:آسمانها
فرزند پرسید: بزرگتر از آسمانها چیست؟
پدر در حالی که به فرزندش نگاه می کرد ،اشک از دیدگانش جاری شد و گفت:فرزندم گناهان پدرت از آسمانها نیز بزرگتر است.
فرزند پرسید:بزرگتر از گناهان تو چیست ؟
پدرکه دیگر طاقتش تمام شده بودبه ناگاه بغضش ترکید وگفت : عزیزم مهربانی وبخشندگی خدای بزرگ از تمام هرچه هست بزرگتر است.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




سه خصوصیت شب وروزجمعه از سه روایت

از حضرت صادق(علیه السلام) مروری است که:

1-«هر که بمیرد مابین زوال روز پنج شنبه تا زوال جمعه، خدا پناه دهد او را از فشار قبر

2-نیز فرموده که:
چون عصر روز پنج شنبه می شود، ملائکه از آسمان به زیر می آیند با قلم های طلا و صحیفه های نقره، و نمی نویسند در پسین پنج شنبه و شب و روز جمعه تا آفتاب غروب کند به غیر از صلوات بر محمد و آل محمد».

-
3-در حدیثی است که چون برادران «یوسف» از حضرت یعقوب استدعای طلب آمرزش کردند، فرمود: «سَوْفَ اَسْتَغْفِرُلَکمْ رَبّی»؛ یعنی بعد از این استغفار خواهم کرد برای شما از پروردگار خود. حضرت فرمود که تأخیر کرد که در سحر شب جمعه دعا کند تا مستجاب گردد.

 

فیض العلام، ص 392

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




گاهی زندگی سخت است و گاهی ما سخت ترش می کنیم …

گاهی آرامش داریم، خودمون خرابش می کنیم …

گاهی خیلی چیزا رو داریم اما محو تماشای نداشته هامون میشیم …

گاهی حالمون خوبه اما با نگرانی فردا خرابش می کنیم …

گاهی میشه بخشید اما با انتقام ادامش می دیم …

گاهی باید انصراف داد اما با حماقت ادامه می دیم …

و گاهی … گاهی … گاهی …

تمام عمر اشتباه می کنیم و نمی دونیم یا نمی خوایم بدونیم …

کاش بیشتر مراقب خودمون، تصمیماتمون و گاهی …

گاهی های زندگیمون باشیم .

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




چون قرار همه با حضرت آقا جمعه است
همه دلخوشی هفته ما با جمعه است

 

منجی ما به خداوند قسم آمدنی ست
یوسف گم شده، ای اهل حرم آمدنی ست

 

????اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج????

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




چون قرار همه با حضرت آقا جمعه است
همه دلخوشی هفته ما با جمعه است

 

منجی ما به خداوند قسم آمدنی ست
یوسف گم شده، ای اهل حرم آمدنی ست

 

????اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج????

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




چون قرار همه با حضرت آقا جمعه است
همه دلخوشی هفته ما با جمعه است

 

منجی ما به خداوند قسم آمدنی ست
یوسف گم شده، ای اهل حرم آمدنی ست

 

????اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج????

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




خدا کند که مرا با خدا کنی آقا
ز قید وبند معاصی رها کنی آقا


دعای مابه دربسته میخورد،ای کاش
خودت برای ظهورت دعا کنی آقا


بیا که فاطمه در انتظار دستانت
نشسته تا حرمش را بنا کنی آقا 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





یک روز عربی ازبازار عبور می کرد  که چشمش به دکان خوراک پزی افتاد از بخاری که از سر دیگ بلند میشد خوشش آمد تکه نانی که داشت بر سر آن میگرفت و میخورد.

هنگام رفتن صاحب دکان گفت : تو از بخار دیگ من استفاده کردی وباید پولش را بدهی.

مردم جمع شدن  مرد بیچاره که از همه جا درمانده بود بهلول را دید که از آنجا می گذشت.

از بهلول تقاضای قضاوت کرد بهلول  به آشپز گفت : آیا این مرد از غذاي تو خورده است؟

آشپز گفت : نه ولی از بوی آن استفاده کرده است.

بهلول چند سکه نقره از جیبش در آورد و به آشپز نشان داد وبه زمین ریخت وگفت : ای آشپز صداي پول را تحویل بگیر.

آشپز با کمال تحیر گفت : این چه طرز پول دادن است؟

بهلول گفت :  مطابق عدالت است کسی که بوی غذا را بفروشد در عوض باید صدای پول  دریافت کند.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





یکی از انواع تنبیه خلاف کاران که تا دورۀ قاجار نیز رایج بود، چوب در آستین کردن وی بوده است. ترتیب آن نیز چون این بودکه دو دست محکوم را به شکل افقی نگاه می داشتند و سپس چوبی محکم و خم نشدنی را به موازات دست های محکوم از یک آستین لباس او وارد کرده و از آستین دیگرش خارج می کردند.

سپس مچ دست ها را با طنابی محکم به آن چوب می بستند تا محکوم دیگر نتواند دست هایش را به چپ و راست یا بالا و پایین حرکت دهد و یا آن ها را خم کند.
پس از آن، مدتی او را در جایی رو باز نگاه می داشتند تا پشه و مگس و دیگر حشرات مزاحم و چندش آور بر سر و صورتش بنشینند و او نتواند آن ها را از خود براند.
دست های محکوم به دلیل بی حرکت ماندن پس از مدتی کرخت و بی حس می شد و هجوم و حملات پشه ها و مگس ها بر سر و صورتش آن اندازه ناراحت کننده و چندش آور می گردید که دیری نمی گذشت که فریادش به آسمان بلند می شد و درخواست عفو و بخشش می کرد.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

در روایات آمده است كه “در ساعات اولیه شب بخوابید و بین الطلوعین بیدار باشید…. یكی از فواید عمل به روایت مذكور این است كه هورمونی در بدن به نام هورمون رشد (سوماتوتوروپ) وجود دارد كه بیشترین میزان ترشح آن حدود دو ساعت پس از غروب آفتاب می باشد(زیرا بدن انسان یك فیزیولوژی خاصی دارد كه با عالم هماهنگ می باشد) و آمده كه همان ساعت بخوابید. اینكه خواب کافی در زمان مناسب، باعث بلندی قد می شود، به این دلیل است كه در اوایل شب، این هورمون ترشح می شود و اگر كسی سر شب بخوابد، رشد متناسب و متعادلی پیدا می كند. اما یك سری از هورمون های استرس زا وجود دارند(البته در جای خود مفید می باشند) كه به آنها “كورتیكواستروئید” گفته می شود، مانند هورمون های “آدرنالین” و “نور آدرنالین". بیشترین میزان ترشح این هورمون ها دو ساعت قبل از طلوع آفتاب می باشد؛ یعنی دقیقا هنگام بین الطلوعین (از طلوع فجر تا طلوع آفتاب). این كه خواب بعد از اذان صبح، باعث ناراحتی و كسلی و پریشانی انسان می شود، ولی بیدار شدن در موقع اذان حالت شادابی می آورد، به خاطر ترشح این هورمون هاست. همچنین اگر زمانی كه این هورمون ها حداكثر ترشح خود را دارند، انسان خواب باشد، احتمال سكته زیاد است. لذا بیشترین آمار مرگ در خواب، در ساعات بین الطلوعین می باشد.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 معاویة بن عمار می گوید،خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم و درخواست نمودم یابن رسول الله دعائی در جلب روزی به من تعلیم فرما که با خواندنش خداوند باب رزق وروزیش را به رویم باز نماید حضرت فرمود این دعا رابخوان:

اللَّهُمَ ارْزُقْنٖی مِنْ فَضْلِک َالْوَاسِعِ الْحَلالِ الطَّیِّبِ رِزْقاً وَاسِعاً حَلالاً طَیِّباً بَلا‌غاً لِلدُّنْیَا وَالاَخِرَةِ صَبّاً صَبّاً هَنِیٖئاً مَرِیئاً مِنْ غَیْرِ کَدًٔ وَلا مَنًّ مِنْ أَحَدِخَلْقِکَ أِلا سَعَةً مِنْ فَضْلِکَ الْوَاسِعِ فَأِنَّکَ قُلْتَ وَ سَئَلُوا اللهَ مِنْ فَضْلِهِ فَمِنْ فَضْلِکَ أَسْأَلُ وَمِنْ عَطِیَّتِکَ أَسْأَلُ وَمِنْ یَدِکَ الْمَلای أَسْأَلُ.


مصباح کفعمی/۱۷۱

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




خدای من همان خداییست

که بدون هیچ انتظاری

همه را دوست دارد…

،
“در آغوش مهر خدا

باشید و شبتان نیکو

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت






  روزى امام سجاد (ع) به اصحاب خود فرمودند:

 آيا مى دانيد سبب بودن كبوتران در كعبه چيست؟

  گفتند: نه يابن رسول الله شما بفرمائيد.

  حضرت فرمود: در زمان قديم مردى بود كه خانه اى داشت و در ميان آن خانه درخت نخلى بود و كبوترى در شكاف آن آشيانه كرده بود، پس هر وقت جوجه میگذارد آن مرد بالاى نخل میرفت و جوجه هاى آن را میگرفت و می كشت.
مدتى بر اين منوال گذشت.

  آن كبوتر از دست آن مرد به خدا شكايت كرد، به آن كبوتر گفته شد اين مرتبه كه مى آيد جوجه هاى تو را بردارد از درخت مى افتد و میميرد.
بار ديگر كه كبوتر جوجه گذارده بود يك روز ديد آن مرد بالاى درخت رفت كبوتر ايستاد ببيند چه مى شود،

  وقتى آن مرد بالاى درخت رفت صداى سائل و محتاجى از در خانه بلند شد پائين آمد و به او چيزى داد و برگشت بالاى درخت و جوجه هاى كبوتر را برداشت و كشت و به او آسيبى نرسيد.

  كبوتر به خدا ناليد و گفت: خدايا پس وعده اى كه به من داده بودى چه شد؟

  به او گفته شد، كه اين مرد جان خود را به واسطه آن صدقه اى كه داد خريد و بلا از او دفع شد؛ اما ما به همين زودى نسل تو را زياد میكنيم و جائى تو را مسكن میدهيم كه هيچ كس نتواند تا روز قيامت آزارى برساند.

   خداوند آنها را در خانه كعبه منزل داد و در امن و امان قرار داد و كسى نتوانست آنها را صيد و شكار كند.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





در زمان حضرت عیسی بن مریم (ع) زنی بود پرهیزکار و با خدا وقت نماز کارش را رها می کرد و مشغول نماز می شد.

روزی مشغول پختن نان بود که موذن با بانگ اذان مردم را به نماز فرا خواند. این زن دست از نان پختن کشید و مشغول نماز شده زمانی که به نماز ایستاد، شیطان در وی وسوسه کرد و گفت، ای زن تا تو از نماز فارغ شوی همه نان های تو می سوزد.

زن در دل خود جواب داد: اگر همه نان ها بسوزد، بهتر است تا این که روز قیامت تنم به آتش دوزخ بسوزد و به عذاب گرفتار شوم.

شیطان بار دیگر وسوسه کرد: ای زن! پسرت در تنور افتاد و بدنش سوخت زن در دل جواب داد:
اگر خداوند مقدر کرده است که من در حال اقامه نماز باشم و پسرم در آتش تنور بسوزد، من به قضای خدا راضییم و نماز خود را رها نمی کنم اگر خدا مصلحت بداند او را از سوختن نجات می دهد.

در این هنگام شوهر زن از راه رسید، زن را مشاهده کرد که مشغول نماز است و تنور هم روشن می باشد. درون تنور نان ها را دید که پخته شده ولی نسوخته و فرزندش در میان آتش مشغول بازی است و به قدرت خدا آتش در او اثر نکرده است.

وقتی زن از نماز فارغ شد مرد دست او را گرفت نزدیک تنور آورد و گفت: داخل تنور را نگاه کن، وقتی زن به درون تنور آتش نظر کرد، دید فرزندش سالم و نان ها کاملاً پخته شده بدون آنکه سوخته باشد، زن فوراً سجده شکر و سپاس خداوند بزرگ را به جای آورد.
شوهر، فرزند خود را برداشت و پیش حضرت عیسی (ع) برد و داستانش را برای حضرت تعریف کرد.
او فرمود:
برو از همسرت بپرس چه کرده و با خدای خود چه رابطه ای داشته؟
شوهر آمد و از او سوال نمود.

زن پرهیزکار پاسخ داد: من با خدای خود عهد کرده ام چند عمل نیک را انجام دهم. آنها از این قرار است:
اول اعمال آخرت را بر کار دنیا مقدم بدارم.
 دوم از آن روزی که خود را شناختم بدون وضو نبوده ام.
سوم همیشه نماز خود را در اول وقت می خوانم،
چهارم اگر کسی بر من ستم کرد و مرا دشنام داد گینه او را در دل نمی گیرم و او را به خدا واگذارم.
پنجم در کارهای خود به قضای الهی راضی هستم.
ششم سائل را از در خانه ام مایوس نکنم.
هفتم نماز شب را ترک ننمایم.
حضرت عیسی (ع) فرمودند: اگر این زن مرد بود، پیغمبر می شد، برای اینکه اعمال پیغمبران را انجام می دهد و شیطان نمی تواند او را فریب دهد 1 .

1. شیطان در کمین گاه، ص233.

علامه طباطبایی ( ره ) :
ما با کارهای شبانه روزی خود ، ابدیت خود را می سازیم.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




توکل یعنی”
 
اجازه بدهی خداوند خودش تصمیم بگیرد
 
تو فقط دعا کن و پیشاپیش شاد باش
 
و ایمان داشته باش که دعایت بزودی مستجاب میشود
 
چون خداوند به اندازه “امید و اطمینان” توست
 
که می بخشد …
 
 

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 فایده
 در قدرت روحی

 در زمان امام صادق(ع) شخصى مدّعى بود كه قادر است از اشیایى كه دیگران پنهان كرده‏ اند ، خبر دهد. مردم برای سرگرمى و تفریح، از راه‏هاى مختلف وى را امتحان كردند و او برخلاف انتظار حاضران، به‌ خوبى از پس امتحانات برآمد.

 خبر به امام صادق(ع) رسید.
حضرت دست خود را مشت كردند و از او پرسیدند: در دست من چیست؟
او بعد از لحظاتى تأمل و تفكر، با حالت تحیّر به امام خیره شد.

  امام پرسید:
چرا جواب نمى‏ دهى؟
گفت:
جواب را مى ‏دانم؛
ولى در تعجبّم شما از كجاآنرا آورده‏ اید؟

  آن شخص ادامه داد:
در تمام كره زمین، همه چیز مسیر طبیعى خود را مى ‏پیماید ؛ فقط در یک جزیره، مرغى دو عدد تخم گذاشته كه یكى از آن‏ها مفقود شده؛ آن‌چه در دست توست، باید همان تخم باشد!

 حضرت او را تصدیق كردند.
آن‌گاه از او پرسیدند:
چگونه به این‌جا رسیدى؟

 جواب داد:
«با مخالفت با هواى نفس؛ هر چه دلم خواست، خلافش را انجام دادم».

 حضرت از او خواست که مسلمان شود. جواب داد:

  ندارم.

امام فرمود:
«مگر قرار نبود با هواى نفست مخالفت كنى؟

 تو طبق عهد خودت، الآن باید مسلمان شوى؛ چون دوست ندارى مسلمان شوى.»

 او كه هم به قدرت معنوى امام پى‌ برد و هم در مقابل استدلال امام، پاسخى نداشت، مسلمان شد.

  چندی نگذشت که قدرت روحى خود را از دست داد. به سراغ امام آمد و زبان به شكوه گشود:

  «قبلاً كه مسلمان نبودم این قدرت را داشتم و الآن كه خدا را پذیرفتم، قدرتم را از دست داده‏ام! این چه دینى است؟!»

  امام فرمود:
تاكنون متحمّل زحمتى شده بودى و خداوند در همین عالم، مزد زحمت تو را مى‏ داد و بعد از دریافت مزد، طلبى از خدا نداشتى؛ چون با خدا بیگانه بودى.

  هنری نیست که صبح تا شب از گاو و گوسفند گم شده مردم خبر دهی و بدین کار تعجّب آن‌ها را برانگیزی.

 از حالا، آن‌چه را عمل مى‏ كنى، خداوند براى جایى كه به آن نیازمندى، ذخیره مى‏ كند و آن‌چه قبلاً داشتى، براى رسیدن به سعادت ابدى، سودى به تو نمى‏ رساند.

 عرفان اسلامی، ص 241

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 حکایت معلم و دانش آموز فقیر

در یک دهکده ی کوچک معلم مدرسه از دانش آموزان خواست تا تصویری از چیزیکه برایشان بسیار با ارزش است را بکشند. او با خود فکر میکرد که این بچه های فقیر حتما تصویر بوقلمون و میز پر از غذا را میکشند.

ولی وقتی یکی از بچه ها نقاشی ساده و کودکانه خود را تحویل داد,معلم شوکه شد.او تصویر یک دست را کشیده بود. ولی این دست چه کسی بود؟

یکی از بچه ها گفت من فکر میکنم این دست خداست که بما غذا میرساند. دیگری گفت که این دست کشاورزی است که گندم میکارد.

معلم بالای سر آن کودک رفت و از او پرسید این دست چه کسی است؟

کودک در حالیکه خجالت میکشید گفت:خانم، این دست شماست.

معلم بیاد آورد که از وقتی این کودک پدر و مادرش را از دست داده بود به بهانه های مختلف پیش او میامد تا خانم معلم دست نوازشی بر سر او بکشد.

 نتیجه اخلاقی:

ایمان داشته باش که کوچکترین محبتها از ضعیفترین حافظه ها پاک نمیشود.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




مثل خدا باش …

  خوبی دیگران راچندین برابر جبران کن…

 با مظلومان و درمانده گان دوستی کن …

 عیب و زشتی دیگران را فاش نکن …

  برای اطرافیانت دلسوزی کن …

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




شخصی برای اولین بار یک کلم دید.
اولین برگش را کند، زیرش به برگ دیگری رسید و زیر آن برگ یه برگ دیگر و
با خودش گفت : حتما یک چیز مهمیه که اینجوری کادوپیچش کردن…!
اما وقتی به تهش رسید وبرگها تمام شد متوجه شد که چیزی توی اون برگها پنهان نشده، بلکه کلم مجموعه‌ای از این برگهاست…

داستان زندگی هم مثل همین کلم هست!
ما روزهای زندگی رو تند تند ورق می زنیم وفکر می کنیم چیزی اونور روزها پنهان شده، درحالیکه همین روزها آن چیزیست که باید دریابیم و درکش کنیم…
و چقدر دیر می فهمیم که بیشتر غصه‌هایی که خوردیم، نه خوردنی بود نه پوشیدنی، فقط دور ریختنی بود…!

زندگی، همین روزهاییست که منتظر گذشتنش هستیم…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ﺩﻟﻢ ﻣﮯ ﺧﻮاﻫﺪ ﺁﺭﺍﻡ ﺻﺪﺍﻳﺖ کنم:

  ﺍﻟﻠّﻬُﻤـَّ ﯾـﺎ ﺷـﺎﻫـِﺪَ ﮐُـﻞِّ ﻧـَﺠْـﻮﻯ

ﻭ بگویم ﺗـﻮﺧﻮﺩ ﺁﺭاﻣشی
ﻭ ﻣﻦ ﺧﻮﺩ ﺧـﻮﺩ ِبیقرار…
ﺧﺪﺍﯾـﺎ !
ﺧﺮﺍﺑﺖ ﻣﯽ ﺷـﻮﻡ!
ﻣﺮﺍ ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻭﺍﻫﯽ ﺑﺴﺎﺯ ..

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

حدیث کسا را
درشب جمعه بخوانید
با این شرط که چادررو بیندازید روی سرتان
وشمرده شمرده بخوانید
لابه لای دعا حاجتتان را بگویید….

این روش ایه الله بهجت است
برای ازدواج که تا 《5 شب جمعه 》

باید انجام بشود…

حدیث کسا برای ارزوهای سخت به کار میرود

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




پدري فرزند خود را خواند

دفتر مشق او را كه بسيار تميز و مرتب بود نگاه كرد و گفت:

فرزندم چرا در اين دفتر كلمات زشت و ناپسند ننوشتي و آن را كثيف نكردي؟

پسر با تعجب پاسخ داد:

چون معلم هر روز آن را نگاه مي كند و نمره مي دهد.

پدر گفت: دفتر زندگي خود را نيز پاك نگاه دار، چون معلم هستي

هر لحظه آن را مي نگرد و به تو نمره مي دهد.

ألَم يَعلَم بأنَّ اللهَ يَري

سوره: علق آيه: ۱۴

« آيا انسان نمي داند كه خدا او را مي بيند

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




اگه يه نفر ازت پرسيد چقد دوسم داري ؟
نگو بي نهايت !
بگو اندازه اي که هستي.
.
اگه پرسيد تا کي دوسم داري ؟
نگو تا ابد !
بگو تا وقتي هستي.
.
اگه پرسيد چقد بهم اعتماد داري ؟
نگو اندازه چشام !
بگو به اندازه اي که بهم اطمينان ميدي.
تا بدونه …

تا وقتي با ارزشه که ،
به ارزشات احتــــــــــــــــرام بذاره …

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




گاهی باید زمین بخوری
تا ببینی………
کیا پشتتن……
کیا باعث رشدتن……..
کیا میرن……….
کیا همه جوره میمونن!!!!
گاهی لازمه جوری زمین بخوری ک زخمی بشی…….
زخماتو باز بزاری تا ببینی…….
کیا نمک می پاشن………
کیا مرهم می زارن……….
کیا با تو هم دردن………
کیا هم خود دردن………….
هیچ وقت تا زخمی نشی نمی تونی بفهمی کی چه رفتاری می کنه!!!!!

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





  آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):

 داشتن ثروت و مال هم گرفتار است دارایی گرفتاری است

  در روز قیامت انسان قدم از قدم برنمی دارد مگر اینکه باید جواب چند سوال بدهد

❤️ اول از عمر سوال می کنند که آن را در چه راهی صرف کردی

  بعد از جوانی سوال می کنند که آن را چگونه گذراندید

❤️ بعد از مال سوال می کنند که آن را در چه راهی صرف کردی

   بعضی ها جوانه خود را به بدی و نا اهلی سپری می کنند پیرکه می شوند به مسجد می آیند در حالیکه:

   در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبریست
  ورنه هر گبری به پیری می شود پرهیز گار

  گبر یا آتش پرست هم می تواند سر پیری پرهیزگار بشود ولی فایده ای ندارد

تا جوان هستی بیا .

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 
زندگی مثل چای درست کـردن میماند:

خودبینی ات را بـجوشان،
نـگـرانی هـایت را تبـخیر کـن،
غـم هـایت را رقـیـق کـن،
اشتبـاه هایت را ازصافی بگذران
و آنوقت طعم خوشبختی را
بچش …!

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 
عاشق اگر میشوید
عاشق رفتار آدمها نشوید.
آدمها گاهی حالشان خوب است گاهی بد
رفتارشان متاثر ازحالشان است
عاشق افکارشان شوید
افکار حتی در بدترین حالت آدمها هم تغییر نمی کند.
رومن پولانسکی
 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




وقتی تصمیم می گیری
یک احساس را
به سرانجامی به نام ” ازدواج ” برسانی،
اولین حرکت مفید این است که
از خودت بپرسی
آیا واقعاً باور داری که تا سنین پیری از سخن گفتن با این زن، لذت خواهی برد؟
سخن گفتن؛ و نه همخوابگی!
تمامی مسائل دیگر در ازدواج
موقت و گذرا است.
تا زمانی که دو نفر حرفی برای گفتن و گوشی برای شنیدن دارند، می شود به عمر ارتباطشان امید داشت.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




ﭘــــﺮﻭﺭﺩﮔــﺎﺭﺍ . . .

  ﺍﮔـﺮ ﺑـــﺎﻋـﺚ ” ﺁﺯﺭﺩﮔــﯽِ ” ﮐﺴـﯽ ﺷـﺪم
ﺑـﻪ ﻣــﻦ “ﻗـﺪﺭﺕِ ﻋـﺬﺭ ﺧـﻮﺍﻫـﯽ ” ﺑـﺪﻩ

  ﻭ ﺍﮔـﺮ “ﺩﯾﮕـﺮﺍﻥ ” ﻣــﺮﺍ “ﺁﺯﺭﺩﻧـﺪ “
ﺑــﻪ ﻣـﻦ “ﻗـﺪﺭﺕِ ﺑﺨﺸـﺶ ” ﺑــﺪﻩ…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

امام باقر(ع) می فرماید:
سزاوار است هنگامی که کاری را شروع می کنیم ،چه بزرگ باشد چه کوچک،"بسم الله” بگوییم تا پر برکت ومیمون باشد

  تفسیر نمونه،ج1 ، ص14.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت


...



تیر زمانی قابل پرتاب است که کمان به عقب کشیده شود. وقتی زندگی به سختی در حال عقب کشیدن شماست، قرار است بسوی چیزی بی نظیر پرتاب شوید.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




سادگی زندگی ازین جا پیداست که هیچ خرسی به رودخانه نمی اندیشد و واهمه ندارد که آیا ماهی در آن هست یا نیست…

سادگی زندگی ازین جا پیداست که هیچ رودخانه ای نمی اندیشد که خرس برای صید ماهی میاید یانه…

سادگی زندگی ازین جا پیداست که هیچ رودخانه ای نمی اندیشد که ماهی ممکن است توسط خرسی شکار شود…..

سادگی زندگی ازین جا پیداست که هیچ ماهی نمی اندیشد که خرس برای صیدش میاید یانه…

سادگی زندگی ازین جا پیداست که هیچ ماهی، نمی اندیشد که امروز صید خواهد شد یانه…

 زندگی ساده است

❤️ ساده باشیم ❤️

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 استاد جوادی آملی:

چگونه پس از توبه دوباره آلوده نشويم؟

جواب :

با مراقبت از خود. رقيب از «رقبه»، به معني گردن گرفته شده است. به ممتحن امتحانات، رقيب مي‏گويند. بايد رقيب خود باشيد و هميشه گردن بكشيد تا ببينيد، چه كسي به سراغ شما آمده است و چه كسي مي‏خواهد به جاي شما بنشيند: شيطان يا فرشته.

با توجه به اينكه انسان به صورت فطري عبادت را دوست دارد، چرا ما از عبادت خود لذت نمي‏بريم؟

 جواب:

گرايش به خدا فطري است؛ ولي شهوت و غضب هم، به عنوان ابزار كار در نهاد ما وجود دارد. انسان عاقل اين دو را تعديل مي‏كند؛ نه تعطيل؛ ولي انسان جاهل شهوت و غضب را امير فطرت خويش مي‏سازد و به اين ترتيب، فطرت در ميان غرايز دفن مي‏شود و از فطرت مدفون نيز كاري ساخته نيست: ﴿و قَدْ خابَ مَنْ دسّيها﴾.[1]

اگر كسي نفس ملهمه را كه به توحيد گرايش دارد، دفن كند، ديگر اثر آن را نمي‏بيند و از عبادت خود لذت نمي‏برد.

اگر بخواهيم از عبادت لذت ببريم، بايد از مال حرام به شدّت بپرهيزيم. كسي كه جز حلال نمي‏خورد و جز به حلال نمي‏انديشد، حتماً از عبادت لذت مي‏برد. همان طور كه انسانِ گرفتارِ سرماخوردگي و گرفتگي بيني، از بوي خوش لذت نمي‏برد، و چشم ضعيف و كم نور، لذت مشاهده مناظر زيبا را در نمي‏يابد، انسان گنه‏كار نيز از عبادت لذت نمي‏برد. تنها فطرت شفاف و شكوفا، از عبادت لذت مي‏برد.

[1] ـ سوره شمس، آيه 10.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




#داستان_کوتاه

کلاه فروشی روزی از جنگلی می گذشت. تصمیم گرفت زیر درخت مدتی استراحت کند. لذا کلاه ها را کنار گذاشت و خوابید. وقتی بیدار شد متوجه شد که کلاه ها نیست. بالای سرش را نگاه کرد. تعدادی میمون را دید که کلاه ها را برداشته اند. فکر کرد که چگونه کلاه ها را پس بگیرد. در حال فکر کردن سرش را خاراند و دید که میمون ها همین کار را کردند. او کلاه را از سرش برداشت و دید که میمون ها هم از او تقلید کردند. به فکرش رسید که کلاه خود را روی زمین پرت کند. لذا این کار را کرد. میمونها هم کلاهها را بطرف زمین پرت کردند. او همه کلاه ها را جمع کرد و روانه شهر شد.

سالهای بعد نوه او هم کلاه فروش شد. پدر بزرگ این داستان را برای نوه اش تعریف کرد و تاکید کرد که اگر چنین وضعی برایش پیش آمد چگونه برخورد کند. یک روز که او از همان جنگل گذشت در زیر درختی استراحت کرد و همان قضیه برایش اتفاق افتاد و او شروع به خاراندن سرش کرد. میمون ها هم همان کار را کردند. او کلاهش را برداشت، میمون ها هم این کار را کردند. نهایتا کلاهش را بر روی زمین انداخت. ولی میمون ها این کار را نکردند. یکی از میمون ها از درخت پایین آمد و کلاه را از روی زمین برداشت و در گوشی محکمی به او زد و گفت : فکر می کنی فقط تو پدر بزرگ داری ؟!

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




امید به خدا یعنی …
بدانی تا هستی می توانی تغییر کنی و دنیا را تغییر بدهی .

امید به خدا یعنی ….
بدانی خداوند دوستت دارد
و اگر به تو زمان داده معنیش این است که در این فرصت می شود یک کارهایی کرد.

امید به خدا یعنی …..
همیشه بخشش خداوند را از اشتباه خود بزرگتر بدانیم.

امید به خدا یعنی…..
اگر دانه ی زندگی صد بار از دستمان رها شد باز هم برای برداشتن و به مقصد رساندن آن به ابتدا برگردیم این بار محکم تر گام برداریم.

خدایا ! خداوندگارا ……

امیدمان را از درگاهت نا امید نکن
به لطف و کرمت ای اولین و آخرین امید بندگانت ……

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

تیغه یک گیاه به یک برگ ِ پاییزی گفت «هنگام ِ افتادن چه سروصدایی می کنی! همه ی رویاهای زمستانی ِ مرا به هم می ریزی.»

برگ بر آشفت و گفت «ای فرومایه فرو نشین! موجود ِ بد آواز و بدخلق! تو در هوای بالا زندگی نمی کنی و از صدای آواز چیزی نمی فهمی.»

آنگاه برگ ِ پاییزی روی زمین خوابید و به خواب رفت. چون بهار رسید باز بیدار شد ـــ و یک تیغه ی گیاه بود.

هنگامی که پاییز آمد و خواب ِ زمستانی او را فراگرفت و برگ ها از همه جا روی او می ریختند، زیر ِ لب با خود می گفت «وای از دست ِ این برگ های پاییزی! چه سرو صدایی می کنند! همه رویاهای زمستانی ِ مرا به هم می زنند.»
#جبران_خلیل_جبران

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




وسیع باش
دلتنگ که شدی
.منتظر نباش کسی دل گرفته ات را باز کند
بلند شو و قدمی بردار
دل کسی را شاد کن
دلت خود به خود باز می شود

قوی باش
و پیش از آنکه کسی را دوست داشته باشی
خودت را دوست داشته باش
تا همچنان باشی
در لحظه هایی که کسی برای تو نیست

صبور باش
زمان خیلی چیزها را حل خواهد کرد
گاهی مساله های به ظاهر بزرگ و پبچیده توانایی و هوش زیادی نمی خواهد
کمی زمان می خواهد تا آرام تر شوی و مساله را کوچک تر و ساده تر ببینی

و عاشق باش
برای آنکه دوستش داری دعا کن
بدون آنکه دلیلی برای دوست داشتنت بیابی
ببین چه احساس رضایتی پیدا خواهی کرد.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





 

 آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) :

 روایت داریم روز قیامت که میشه نامه عمل رو دست آدم میدن.

  خوش به حال اون کسی که
نامه عملش که میدن اگه گناهی هم از دستش در رفته کرده یه استغفار هم زیرش نوشته باشه ، پشیمان شده استغفار کرده…

 کسی که زیاد استغفار کنه چهار خاصیت داره

 اول  《 رهایی از غم و غصه》

مَن اَکثَر الاستغفار جَعلُ الله مِن کلِ هَمٍّ فرجاً
▪️کسی که زیاد استغفار کند چهار چیز بدست می آورد؛

  خدا غم و غصه را از دل و جان او بر می دارد؛ گاهی بدون هیچ دلیلی احساس غم و غصه کرده ام؛ و استغفار که می کنم؛ حالم خوب می شود شما هم این مطلب را امتحان کنید.

 دوم   《احساس امنیت》

▪️وَ مِن کُلِ خوفٍ اَمناً
انسان از خبرهای هولناک می ترسد مثلا؛ می گویند زلزله ای در راه هست ؛
یا آمریکا می خواهد به ایران حمله کند و … اینجا استغفار کن؛

  که آن ترس و خوف را برطرف می کند و هیچ اتفاقی هم نمی افتد ؛ آمریکا هم هیچ غلطی نمی تواند بکند.

❤️سوم  《نجات از تنگنا های زندگی》

▪️و مِن کُلِ ضِیقٍ مَخرَجاً
اگر در زندگی به بن بست خورده ای و مشکلاتت زیاد شده است استغفار کن؛
ازدواج کرده ای و صاحبخانه جوابت کرده؛ هرچی می گردی جا پیدا نمی کنی؟!

❤️ برو استغفار کن، خدا به دل یکی می اندازد تا مشکل تو را حل کند و …
پس اگر در مشکلات و گرفتاری ها هستی و حاجتی داری استغفار کن! البته؛ شرایط استغفار را هم رعایت کن.

  چهارم  《زیاد شدن روزی》

▪️وَ یَرزقُهُ مِن حیثُ لا یَحتَسِبُ
اگر استغفار کنی ؛ خداوند روزی تو را از محلی که گمان نداری می فرستد ؛
مثلا شمای طلبه هم مباحثه خوب نداری اگر اهل استغفار باشی خدا یک هم بحث خوب به شما می دهد ؛

  زن خوب نصیبت می شود؛ همسفر خوب پیدا می کنی و … !
این را هم بدانیم که منظور از رزق تنها مال و ثروت دنیا نیست؛ فقط پول نیست!

  بلکه رزق شامل امور معنوی هم می شود، رفیق خوب رزق است؛ همسفر خوب رزق است.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 ابو بصیر راوی معروف - می گوید:
پیشوای ششم (علیه السلام) فرمود: هر کس سوره #توحید را تلاوت کند، گویا ثلث قرآن، ثلث تورات، ثلث انجیل و ثلث زبور را تلاوت کرده است.۱

 در کتاب معانی الاخبار آمده است:
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) به اصحابش فرمود: آیا شما ناتوان هستید در هر شب ثلث قرآن را تلاوت کنید؟ اصحاب گفتند: مگر کسی چنین توانایی را دارد؟ رسول خدا فرمود: سوره #توحید ثلث قرآن است.۲

۰۱تفسیر درالمنثور، ج 6، ص 413.
۰۲معانی الاخبار، ص 191.

‏ برگرفته از کتاب فضایل و خواص سوره های قرآن کریم؛علی اکبر آشتیانی

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




بعضی روز قیامت می آیند،
می بینند یک چیز بزرگی را آوردند و به یکی دادند

اینکه عملش کم بود داشت بدبختی هایش را ضجه میزد!

یک چیز آوردند و گذاشتند داخل ترازو
هر چه سنگ بود همه را به آسمان پرت کرد!

اینقدر سنگین بود!!
گفت: پروردگارا!به عمرم عملی را که مناسب باشد
به جا نیاوردم که چنین چیزی نصیب من شود..!
این چیست؟! فرمود:

یک حاجت بود تو از ما خواستی و ما ندادیم!

تو مدام میخواستی،ما طاقچه بالا گذاشتیم

حالا این بزرگ شده و به این شکل در آمده….

“عارف بالله حاج اسماعیل دولابی”

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 #حضرت_ صادق_ (علیه السلام)_ فرمود: مردی یهودی از محلی که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با اصحاب تشریف داشتند گذشت گفت (السام علیک) آنجناب پاسخ داد (علیک) بر تو باد. اصحاب عرض کردند این مرد گفت مرگ بر شما باد. فرمود من هم گفتم بر تو باد. سپس فرمود پشت این شخص را ماری سیاه خواهد گزید و می میرد.

یهودی به راه خود رفت، پشته بزرگی هیزم جمع آوری نموده طولی نکشید که بازگشت. وقتی خواست از محل پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بگذرد به او فرمود پشته ات را زمین بگذار. هیزم را بر زمین نهاد. دیدند مار سیاهی چوبی را به دندان گرفته. از او سؤال فرمود امروز چه کردی؟ عرض کرد کاری نکردم. هیزم را که جمع نمودم دو گرده نان داشتم یکی را خوردم و دیگری را به مستمندی صدقه دادم. فرمود با همان صدقه جلوگیری از مرگش شد الصدقة تدفع میتة السوء عن الانسان صدقه مرگ ناگهان و ناروا را از انسان برمی گرداند.

فروع کافی، ج ء 4، ص 5.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 در زمان #پیغمبر_ اکرم _(صلی الله علیه و آله و سلم)، طفلی بسیار خرما می خورد. هر چه او را نصیحت می کردند که زیاد خوردن خرما ضرر دارد، فایده نداشت. مادرش تصمیم گرفت او را به نزد پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیاورد تا او را نصیحت کند. وقتی او را به حضور پیغمبر آورد. از پیغمبر خواست تا به طفل بفرماید که خرما نخورد، اما آن حضرت فرمود: امروز بروید و او را فردا دوباره بیاورید.
 روز دیگر زن به همراه فرزندش خدمت پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حاضر شد. حضرت به کودک فرمود که خرما نخورد. در این هنگام زن، که نتوانست کنجکاوی و تعجب خود را مخفی کند، از ایشان سوال کرد: یا رسول الله، چرا دیروز به او نفرمودید خرما نخورد؟.
حضرت فرمود: دیروز وقتی این کودک را حاضر کردید، خودم خرما خورده بودم و اگر او را نصیحت می کردم، تاثیری نداشت.صد حکایت تربیتی.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

امیر مؤمنان ، حضرت علی علیه‌السلام در پاسخ این سؤال اساسی چنین می‌فرماید:

«مَا جَفَّتِ الدُّمُوعُ إِلَّا لِقَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ مَا قَسَتِ الْقُلُوبُ إِلَّا لِکَثْرَةِ الذُّنُوب»

«چشم‌ها خشک نمی‌شوند ، مگر به سبب قساوتی که دل‌ها پیدا می‌کنند و دل‌ها قساوت پیدا نمی‌کنند ، مگر به سبب گناهانی که انجام می‌شود»

وسائل الشیعه ، ج 16 ، ص 45.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




مؤمن متعقل، مؤمنی است که از هرگونه بت‌پرستی رویگردان است، یعنی نگرش بت‌پرستانه به جهان ندارد. اما بت‌پرستی به چه معناست؟
بت‌پرستی یعنی خدا دانستن اموری که خدا نیستند و یا به تعبیر فلسفی‌تر، «مطلق» دانستن امور «نسبی»؛ هر امر نسبی، اگر مطلق تلقی شد، آن وقت شما در واقع از آن امر نسبی - که آن را مطلق تلقی کرده‌اید - خدایی ساخته‌اید، بتی ساخته‌اید و در واقع دارید آن را می‌پرستید؛اگر بخواهم به لسان دین اسلام صحبت کنم، باید بگویم که شما در اسلام از سویی می‌گویید «لا اله الا الله» و این از شعارهای مهم اسلام و یکی از شهادتین می‌باشد، از سویی گفته‌اند که هیچ معبودی غیر از «الله» نیست، یعنی هیچ موجودی غیر از الله شایسته اینکه بت ما بشود، شایستۀ اینکه ما آن را بپرستیم، نیست. پس فقط «الله» شایسته پرستش است.

از سویی هم یکی از ویژگی‌هایی که هیچ مسلمانی منکر آن نیست، این است که خدا دیدنی نیست، «لا یُدرِکُهُ الابصار» (انعام / 103) لذا اولاً اگر بناست که فقط خدا را بپرستیم و ثانیاً خدا دیدنی نیست، نتیجه، این است که «هر چیز دیدنی را نباید پرستید»؛ اما مگر ما چیزهای دیدنی را می‌پرستیم؟! ما می‌توانیم إلی ماشاءالله امر دیدنی بپرستیم، ما می‌توانیم ثروت، قدرت، شهرت، محبوبیت و حیثیت‌اجتماعی را بپرستیم، می‌توانیم موفقیت‌هایی را که در ظرف جامعه پیدا می‌کنیم، بپرستیم.

استاد ملکیان،« تدین تعقلی »

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

 سهل شوشتری از بزرگان عرفاست.
او می‌ فرمایید:
سه ساله بودم که دایی‌ام
«محمد بن سوار»
شبی از بستر برخواست و مشغول نماز شب شد
ـ همیشه کارش این بود ـ
آن شب به من گفت:
«پسرم! آیا آن خداوند که تو را آفرید یاد نمی‌کنی؟»
گفتم: چگونه او را یاد کنم؟
گفت: «هر گاه به بستر خواب رفتی، سه بار از دل بگو: خدا با من است و مرا می‌نگرد و من در محضر او هستم.‌»
 چند شبی جملات فوق را از دل گفتم.
سپس گفت:
«این جملات را هر شب، هفت بار بگو!» من چنین کردم.
 شیرینی این ذکر در دلم جای گرفت. پس از یکسال گفت:
«تا آخر عمر آن جملات را بگو که همین ذکر، دست تو را در دو جهان می‌گیرد.‌»
 به این ترتیب،
نور ایمان به توحید در دوران کودکی در دلم راه یافت و بر سراسر قلبم چیره شد.

#کیمیای_سعادت

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

به طور مثال همين چگونگی ارتباط داشتن با بانوان و دختران نامحرم در جامعه ، يكي از معضلات امروز ما جوان‌ها است. بخاطر اينكه نه الگوی مناسبی در مورد آ‌ن ارائه شده و نه ديدگاه دين در مورد آن به خوبی مشخص و بیان شده است. تازه ، تندروی‌ها و كج‌روی‌های گروه‌ها و طبقات گوناگون در مرحله عمل را هم به آن اضافه كن.

اگر به سيره‌ی اميرالمؤمنين دقت كنيم ، می‌بينيم كه حضرت علی (ع) در سنين جوانی با زنان سالخورده‌ی اسلام سلام و احوالپرسی می‌نمود ولی با دختران و زنان جوان نه! حتی سلام هم نمی‌كرد. در حاليكه پيامبر در همان زمان علاوه بر مردان با زنان و دختران هم سلام و احوالپرسی می‌كردند. چون زمانی كه علی (ع) 20 ساله و در عنفوان جوانی چنين عمل می‌نمود ، پيامبر اكرم (ص) قريب 50 سال از عمر شريفشان می‌گذشت بنابراين از آنجا كه احتمال پيش آمدن گناه برای طرف مقابل دور از ذهن نبود ، علی (ع) به عنوان يك جوان سعی داشت مسائل ارتباطی و حدود بين دختر و پسر يا به عبارتی زن و مرد را مراعات كند. هر چند وجود نازنين آن حضرت مبرا و پاكيزه از هر گونه آلودگی بود و با این تفاسیر تهمت بستن به ذات پاک آن حضرت بی‌انصافیست و از روی غرض میباشد.

از طرفی پيامبر سه دختر جوان به نامهای زينب ، ام كلثوم و فاطمه در خانه داشتند. حضرت علی (ع) با اينكه از كودكی به اين خانه رفت و آمد داشتند ،‌ اما در اين رفت و آمدها نهايت دقت را به عمل می‌آوردند. در حاليكه همين علی (ع) در دوران خلافتش ، وقتی كه حدود 60 سال سن داشت و همسر شهيدی را نيازمند كمك ديد ، به ياری او شتافت.

پس در ارتباط با افراد نامحرم ، ‌چيزی كه بيش از عوامل ديگر اهميت دارد
نيت و انگيزه طرفين و از همه مهمتر عدم امكان وجود مفسده درا ين ارتباط برای هر دو نفر است!

ياری رساندن به نيازمند و در طلب رضای خدا آن هم در حد ضرورت مطلوب است و ليكن اين سيره جدای از بهانه جويی برای آشنايی و استمتاعات و لذت جويی و هرگونه آلودگی ديگر است.

به راستی كه كسی چون حضرت علی (ع) در سنين جوانی‌اش و در ريزترين حركات و رفتارهايش بهترين الگوی نسل جوان ماست.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت
1 3 4 5