✿نـــگـــــــین عــــــــــرش✿
 
 




نگین عرش
وبلاگ به نام فاطمه زهرا(س)(نگین عرش) ساخته شده✿ هستيِ هستي به بود فاطمه ست✿ مهر محراب سجود فاطمه ست✿ قصـه راكوته كنم كاندر ازل✿ عـلت خلقت وجود فاطمه ست✿


Random photo
الهی...سپاس


آخرین مطالب


موضوعات


پربازدیدترین مطالب
پربازدیدترین مطالب


تدبر در قرآن
آیه قرآن





ذکر ایام هفته

مهدویت امام زمان (عج)


سخن بزرگان


کرامات معصومین(ع)
آیه قرآن


جستجو


تعبیر خواب رویا



قال انبیاء

وضعیت یاهو مذهبی



آخرین نظرات





 



خواص درمانی ترب
ترب گیاهی است یک ساله که ارتفاع ساقه آن تا یک متر می رسد. برگهای آن پهن، ناصاف، کرک دارو با بریدگی های نامنظم است. گلهای آن به رنگ سفید، زرد روشن، آبی روشن و بنفش است که درانتهای شاخه ظاهر می شود.

به طور کلی دو نوع ترب وجود دارد :
ترب سیاه که معمولا در پائیز برداشت می شود.
تربچه که به رنگهای مختلف قرمز وصورتی و به صورت های دراز و گرد وجود دارد.

● ترکیبات شیمیایی
طعم تند ترب مربوط به ماده ای است به نام سنوول Senovol و رنگ قرمز بنفش آن در اثر وجود ماده ای به نام کلراید Chloribe Malvin است.

● خواص داروئی
ترب از نظر طب قدیم ایران گرم و خشک است و از زمان های بسیار قدیم برای درمان بسیاری از بیماری ها به کار می رفته است.

ترب برای دفع سنگهای صفراوی مفید است. ترب برای درمان نقرس و رماتیسم مفید است. برگ ترب اگر با غذا خورده شود به هضم غذا کمک می کند. آب برگ ترب برای تقویت چشم مفید است. ترب برای درمان یرقان مفید است. تخم ترب درد را تسکین می دهد. در صورت مسمومیت غذایی مقداری تخم ترب را همراه با سکنجبین به بیمار بدهید باعث استفراغ می شود و معده را پاک می کند. برای مداوای زخم های بدن از ترب و عسل ضماد تهیه کرده و روی زخم بگذارید. تخم ترب ادرار آور و قاعده آور است. دم کرده ریشه ترب تقویت کننده بدن است. برای دفع سنگ کیسه صفرا و سرفه های تشنجآور مفید است. رنگ چهره را باز می کند. تخم ترب اشتهاآور است.

● مضرات
اسراف در خوردن ترب موجب دل پیچه شده و برای دندان و گلو مضر است.

 

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




پدری دریا دل


برای رد شدن از میدان مین و سیم خاردار باید یک نفر سینه خیز ابتدا در آن قسمت و سیم خاردار می خوابید تا بقیه از رد بشن.داوطلب زیاد بود.
قرعه انداختند، افتاد بنام یک جوان.همه اعتراض کردند الا یک پیرمرد.گفت: چکار دارید بنامش افتاده دیگه.
عجب پیرمرد سنگدلی…دوباره قرعه انداختند، بازم افتاد بنام همون جوان.جوان بدون درنگ خودش به آن قسمت و روی سیم خاردار رفت. در دلها غوغائی شد… پس از لحظاتی و چند انفجار، بچه ها گریان و با اکراه شروع کردند به رد شدن.همه رفتند الا پیرمرد.
گفتند بیا؛گفت: نه شما برید من باید بدن پسرم رو ببرم برای مادرش.مادرش منتظره…


شادی روح شهدا صلوات .


اکنون برای رد شدن و رسیدن به دنیا پا روی خون کدام شهید باید گذاشت…

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




معنای وضو
وقتی دست راستت را میشویی، میتوانی همه ی مومنین و مومنات را در این کار شریک کنی.

چطور وقتی سفره می اندازی ، خداوند یادت داده است و همه ی مومنین و مومنات را میهمان میکنید ، موقع وضو نیت کنید و …
بعد از خوندن این متن با یک حس و حال دیگه ای وضو میگیرید

موضوعات: نماز  لینک ثابت




بگو یاعلی و بلند شو

همیشه بعد از هر زمین خوردنی بهمون گفتن
بگو” یاعلی” و بلند شو
الانم مثل اون همیشه ها
اگه زمین خوردی
اگه دلت شکسته
اگه کسی زمینت زد
اگه تا حالا بد بودی و خطا کردی
الان وقته یاعلی گفتنه

وقتشه دستاتو بلند کنی و عاجزانه بگی “الهی العفو”
بخاطر تمام وقتایی که دروغ گفتی

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




حقیقت تلخ که بعضیها خیلی آرام گرفتارش شدند…..!

اول راه بودیم …
گفتن فضای مجازی !
گفتن شده ابزار تبلیغاتی دشمن!
بچه مذهبی ها عقب نمونید!
” آنقدر صفحه بسازید و مطلب نشر دهید و دینتان را به عالم نشان دهید که آنها عقب بکشند “
اما چه شد؟!
کم کم صفحه های عقیدتی خصوصی شد ..
کم کم عکس های شخصی
کم کم ” اشتراک زندگی خصوصی ” با همه …
کم کم “خواهر”
“برادر”
“خواهر عزیزم”
“برادر گلم” …
کم کم بچه مذهبی ها “کم حیا” شدند …

کم کم شوخی با نامحرم …
کم کم دایرکت
کم کم چت ..
مگه جایی که فقط تو باشی و نامحرم ، نفر سوم شیطون نیست؟…
فکر کن !
کم کم دشمن ها به اهدافشون رسیدن
کم کم…
علیکم بانفسکم !
آقا پسر مذهبی !
برادر من!
حداقل روی اهداف نفسانی خودت
پوشش دین و جذب حداکثری نذار!
خانم چادری!
آقایی که با دیدن عکست که اتفاقا توشم باحجابی،
میگه خدا حفظت کنه
میگه چادر بهت میاد!
اون زیر پست بدحجابم می نویسه که چی بهش میاد …
آی پسر و دختر مذهبی !
نکنه منتظری شیطون با نیرنگ پارتی و شماره دادن و دور دور کردن بیاد
سراغت؟!
تو هم با افتخار احساس کنی چقدر مومنی!
نخیر …
 برای امثال ما ، از این جاها شروع میشه

که کمتر احساس گناه کنیم
که کم کم از راه بدر بشیم…
به یه جایی می رسی ، می بینی
دیگه “اشک” نداری
حال نماز و دعا نداری
دیگه اصلا نماز شب کیلویی چند؟؟
دعای کمیل؟ مال قدیما بود …
کم کم آلارم “نفس لوامه” خاموش میشه
بترس…

همین که نماز اول وقتت از بین بره ، باعث خوشحالی دشمنه ••• آره

اول راه بودیم
ولی دیگه حالا زدیم تو جاده خاکی
مواظب خودمون باشیم

موضوعات: فضای مجازی و سایبری  لینک ثابت




دلم به حال دلم سوخت……!

لپ تاپم رو روشن کردم و افتادم توی کوچه پس کوچه های اینترنت.
چندتاکوچه روکه دورزدم،یهو دیدم آژیرآنتی ویروس به صدادراومد،فهمیدم
ویروس گرفته.
سریع ویروس رواز بین بردم تابه سیستمم،آسیبی نرسونه …
کارم که تموم شد به حال خودم خندیدم.
البته ازاون خنده ها

“خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است"!

باخودم گفتم: کاش اینقدر که هوای لپ تاپت رو داری،هوای خودتم داشتی..
کاش وقتی گناه میکردی و آژیر دلت داد میزدکه:خطر..خطر..!!

دلم به حال خودم سوخت…!!
تازه فهمیدم خیلی وقته گناهها، آنتی ویروس دلم رو هم خفه کردند..!
نمی دونم چی بگم…!!؟

اما خوش به حال اونایی که آنتی ویروس دلشون اورجیناله و

هر روز با وصل شدن به خدا آپدیتش میکنن.
خوش به حال اونایی که هر شب خودشون روچک می کنن واگر گناهی

ناخواسته وارددلشون شده با آنتی ویروس استغفار نابودش میکنن…

امروز،آنتی ویروس لپ تاپم بهم درس بزرگی داد:

یه آنتی ویروس جدید خریدم به نام ” استغفار “

ازته دل گفتم:
“استغفرالله ربی و اتوب الیه….

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




پدری دریا دل

برای رد شدن از میدان مین و سیم خاردار باید یک نفر سینه خیز ابتدا در آن قسمت و سیم خاردار می خوابید تا بقیه از رد بشن.داوطلب زیاد بود.
قرعه انداختند، افتاد بنام یک جوان.همه اعتراض کردند الا یک پیرمرد.گفت: چکار دارید بنامش افتاده دیگه.
عجب پیرمرد سنگدلی…دوباره قرعه انداختند، بازم افتاد بنام همون جوان.جوان بدون درنگ خودش به آن قسمت و روی سیم خاردار رفت. در دلها غوغائی شد… پس از لحظاتی و چند انفجار، بچه ها گریان و با اکراه شروع کردند به رد شدن.همه رفتند الا پیرمرد.
گفتند بیا؛گفت: نه شما برید من باید بدن پسرم رو ببرم برای مادرش.مادرش منتظره…
شادی روح شهدا صلوات .
اکنون برای رد شدن و رسیدن به دنیا پا روی خون کدام شهید باید گذاشت…

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




واکنش رهبری به انداختن عریضه در چاه جمکران (خطاب به یکی از زائران):

 

حالا آن نامه را نمی‎ خواهد آنجا بیاندازید. شما جمکران اگر رفتی، برو آنجا، یک آقایی وجود دارد که بدان این آقا می ‎شنود حرفت را. مخاطب قرارش بده.

خودت بدان داری با یکی حرف می‎ زنی. با او حرف بزن، بدان که خدای متعال جواب می ‎دهد. تردید در این نداشته باش، درست می ‎شود. نامه ی داخل چاه و اینها لزومی ندارد. نه یک سند درستی دارد، نه لازم است. حالا به فرض، سند هم داشته باشد، چیز لازمی نیست. آن‎هایی که قدرت کار را دارند، می‎ توانند تصرف کنند، آنها محتاج به نامه نیستند.

وقتی خواستی حرف بزنی، دلت به حرکت می ‎آید، به حرف می ‎آید. برو با دلت با آنها حرف بزن.

 

من یک وقتی یک شعری گفته بودم درباره ی امام زمان سلام ‎الله علیه. رفتم جمکران و خب تضرع و توجه و نماز و همین اعمال که هست، دیدم آرام نمی ‎گیرم، راحت نمی ‎شوم. بلند شدم و ایستادم. دفترم هم در جیبم بود، دفتر شعر. درآوردم، گفتم آقاجان این شعر را برای شما گفته ‎ام، می‎ خوانم برایتان.

شروع کردم شعر را خواندن،  آهسته البته. هیچ‎کس هم متوجه نبود. یک غزلی بود از ابتدا تا آخر غزل را خطاب به حضرت خواندم، گمان می ‎کنم تأثیری که آن غزل در حال من کرد، آن نماز مخصوص و آن چیزها نکرد. آدم با دلش که حرف بزند، اینطوری است.

 

منبع: کتاب مسیح در شب قدر/انتشارات صهبا

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




این اشتباه است که ما فکر کنیم:

«زندگی خوب را آن زن و شوهری دارند که به همدیگر شدیداً علاقه دارند» پس چرا اکثر خانواده‌ها این‌طور نیستند؟ شاید اساساً ما آدرس را اشتباه گرفته‌ایم! البته من نمی‌گویم که زن و شوهر ها نباید به همدیگر علاقه داشته باشند و نمی‌گویم که علاقۀ زن و شوهرها به همدیگر ارزش ندارد. بلکه ما داریم از علاقه‌ای بسیار بالاتر از این علاقه صحبت می‌کنیم.

علاقه‌ای که از علاقۀ مادر به فرزند هم بالاتر است. اینکه می‌گوییم زندگی باید با عشق و علاقه باشد، منظورمان این علاقه‌هایی نیست که انسان‌ها نسبت به همسر، فرزند، شغل، رشتۀ تحصیلی یا کاسبی موفق دارند.

ما داریم از عشق و علاقه‌ای فراتر از این علاقه‌های معمولی صحبت می‌کنیم که آن هم فقط یک نوع است. همان‌ عشقی که گفت: «به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست؛ عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست»( سعدی) 

موضوعات: بیانات معنوی  لینک ثابت




ﺑﺰﺭﮔﯽ ﮔﻔﺖ : ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺷﻮﻳﺪ .
ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ : ﭼﻪ ﺟﻮﺭی ؟
ﮔﻔﺖ : ﭼﻪ ﺟﻮﺭﻱ ﻭﺍﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻳﻪ ﻧﻔﺮ ﻣﻴﺸﻲ ؟
ﮔﻔﺘﻢ : ﻭﻗﺘﻲ ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺣﺮﻑ ﻣﻲ ﺯﻧﻢ ؛
ﺯﻳﺎﺩ ﻣﻴﺮﻡ ﻭ ﻣﻴﺎﻡ .
ﮔﻔﺖ : ﺁﻓﺮﻳﻦ .
ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻥ ؛
ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﻛﻦ !…
ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻣﯿﮕﻔﺖ :
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺸﻜﻨﺪ …
ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮﻛﻠﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ
ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻓﯽ ﻛﻨﻨﺪ …
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻣﻴﺪﺕ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ
ﻧﺎ ﺍﻣﻴﺪﺕ ﻛﻨﻨﺪ …
ﻭﻗﺘﯽ ﻳﺎﺭﺕ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ
ﻧﺎﺭﻓﻴﻖ ﺷﻮﻧﺪ …
ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﻤﺎﻥ .
ﭼﺘﺮِ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ، ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﭼﺘﺮِ ﺩﻧﻴﺎﺳﺖ

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




نگاهتان را تغییر دهید”

در کتاب فیه ما فیه مولانا داستان بسیار تامل برانگیزی به صورت شعر درباره ی جوان عاشقی ست که به عشق دیدن معشوقه اش هر شب از این طرف دریا به آن طرف دریا می رفته و سحرگاهان باز میگشته و تلاطم ها و امواج خروشان دریا او را از این کار منع نمی کرد .
دوستان و آشنایان همیشه او را مورد ملامت قرار میدادند و او را از این سرزنش میکردند . اما آن جوان عاشق هرگز گوش به حرف آن ها نمیداد و دیدار معشوق آنقدر برای او انگیزه بوجود می آورد که تمام سختی ها و ناملایمات را بجان میخرید .
شبی از شبها جوان عاشق مثل تمامی شب ها از دریا گذشت و به معشوق رسید .
همینکه معشوقه خود را دید با کمال تعجب پرسید ;
چرا این چنین خالی در چهره ی خود داری !!!
معشوقه او گفت ؛ این خال از روز اول در چهره من بوده و من در عجبم که تو چگونه متوجه نشده ای .
جوان عاشق گفت ؛ خیر ، من هرگز متوجه نشده بودم و گویی هرگز آن را ندیده بودم .
لحظه ای دیگر جوان عاشق باز هم با تعجب پرسد . چه شده که در گوشه صورت تو جای خراش و جراحت است; ؟
معشوقه ی او گفت ؛ این جراحت از روز اول آشنایی من با تو در چهره ام وجود داشته و مربوط به دوران کودکی ست و من در تعجبم که تو چطور متوجه نشدی .
جوان عاشق میگوید ؛ خیر ، من هرگز متوجه نشده بودم و گویی هرگز آن جراحت را ندیده بودم .
لحظه ای بعد آن جوان عاشق باز پرسید ; چه بر سر دندان پیشین تو آمده !!! گویی شکسته است .
و معشوقه او جواب میدهد ؛ شکستگی دندان پیشین من از اتفاقی در دوران کودکی ام رخ داده و از روز اول آشنایی ما بوده و من نمیدانم چرا متوجه نشده بودی !!!!
جوان عاشق باز هم همان پاسخ را می دهد .
آن جوان ایرادات دیگری از چهره معشوقه اش می بیند و بازگو میکند و معشوقه نیز همان جواب ها را می گوید .
به هر حال هر دو آنها شب را با هم به سحر میرسانند و مثل تمام سحر های پیشیین آن جوان عاشق از معشوقه خداحافظی میکند تا از مسیر دریا باز گردد .
معشوقه اش می گوید ; اینبار باز نگرد ، دریا بسیار پر تلاطم و طوفانی ست !!!
جوان عاشق با لبخندی می گوید ; دریا از این خروشانتر بوده و من آمده ام ، این تلاطم ها نمیتواند مانع من شود .
معشوقه اش می گوید ؛ آن زمان که دریا طوفانی بود و می آمدی … عاشق بودی … و این عشق نمی گذاشت هیچ اتفاقی برای تو بیافتد . اما دیشب بخاطر هوس آمدی ، به همین خاطر تمام بدی ها و ایرادات من را دیدی . از تو درخواست میکنم برنگردی ، زیرا در دریا غرق می شوی .
جوان عاشق قبول نمیکند و باز میگردد و در دریا غرق میشود ….

مولانا پس از این داستان در چندین صفحه به تفسیر می پردازد .
مولانا میگوید ; تمام زندگی شما مانند این داستان است . زندگی شما را نوع نگاه شما به پیرامونتان شکل میدهد . اگر نگاهتان ، مانند نگاه یک عاشق باشد ، همه چیز را عاشقانه می بینید . اگر نگاهتان منفی باشد همه چیز را منفی میبینید ، دیگر آدم های خوب و مثبت را در زندگی پیدا نخواهید کرد و نخواهید دید . دیگر اتفاقات خوب و مثبت در زندگی شما رخ نخواهد داد و نگاه منفیتان اجازه نخواهد داد چیزهای خوب را متوجه شوید . اگر نگاه عاشقانه از ذهنتان دور شود تمام بدی ها را خواهید دید و خوبی ها را متوجه نخواهید شد . نگاهتان اگر عاشقانه باشد بدی ها را میتوانید به خوبی تبدیل کنید .
اگر نگاهتان را تغیبر ندهید دیگر نخواهید توانست انسانهای خوب و مثبت در پیرامون زندگی خود پیدا کنید . روز به روز افسرده تر میشوید و لحظه به لحظه در زندگی خود بیشتر ناامید میشوید و در نهایت در دریای پر تلاطم و طوفانی افکار منفی خویش غرق میشوید .
اگر میخواهید در زندگی موفق باشید و به آرامش برسید تنها کافیست نگاه خود را تعییر دهید .

“عاشق باشید و به همه چیز و همه کس عاشقانه نگاه کنید.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




در ایام متوکل عباسی زنی ادعا کرد که من حضرت زینب هستم و متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از آن زمان سالهای زیادی گذشته است.

آن زن گفت : رسول خدا در من تصرف کرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم. متوکل، بزرگان و علما را جمع کرد و راه چاره خواست.

متوکل به آنان گفت: آیا غیر از گذشت سال، دلیل دیگری برای رد سخنان او دارید؟ گفتند: نه.

آنان به متوکل گفتند : هادی علیه السلام را بیاور شاید او بتواند باطل بودن این زن را روشن کند.

امام علیه السلام حاضر شد و فرمود: این دروغگو است و زینب سلام الله علیها در فلان سال وفات کرده است.

متوکل پرسید : آیا غیر از این، دلیلی برای دروغگو بودن هست؟

امام علیه السلام فرمود: بله و آن این است که گوشت فرزندان فاطمه سلام الله علیها بر درندگان حرام است. تو این زن را به قفس درندگان بینداز تا معلوم شود که دروغ می گوید.

متوکل خواست او را در قفس بیندازد، او گفت: این آقا می خواهد مرا به کشتن بدهد، یک نفر دیگر را آزمایش کنید. برخی از دشمنان امام علیه السلام به متوکل پیشنهاد کردند که خود امام علیه السلام داخل قفس برود.

متوکل به امام عرض کرد: آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟! نردبانی آوردند و امام علیه السلام داخل قفس رفت و در داخل قفس شش شیر درنده بود.

وقتی امام علیه السلام داخل شد شیرها آمدند و در برابر امام علیه السلام خوابیدند و امام علیه السلام آنها را نوازش کرد و با دست اشاره می کرد و هر شیری به کناری می رفت.

وزیر متوکل به او گفت : زود او را از داخل قفس بیرون بیاور و گرنه آبروی ما می رود.

متوکل از امام هادی علیه السلام خواست که بیرون بیاید و امام علیه السلام بیرون آمد. امام فرمود : هر کس می گوید فرزند فاطمه (سلام الله علیها) است داخل شود.

متوکل به آن زن گفت : داخل شو. آن زن گفت : من دروغ می گفتم و احتیاج، مرا به این کار وا داشت و مادر متوکل شفاعت کرد و آن زن از مرگ نجات یافت.

منابــع :

- بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۴۹ ح ۳۵ چاپ ایران.

- منتهی الامال ج ۲ ص ۶۵۴ چاپ

موضوعات: داستان  لینک ثابت




زیباترترین “معماری” من ،
ساختن “ذهن و دل” خویشتن است .
در گستره ی وسیع اندیشه ی خود ،
سازه ای باید ساخت ،
با ستونهایی برافراشته از افکارم …
و مصالح ، همه از جنس امید ،
و مراقب باشم ،
نقش “افکار غلط” در ذهنم ،
نقشه ی “تخریب بنیاد” من است
ميتوان زيبا زيست
نه چنان سخت که از عاطفه دلگير شويم
نه چنان بي مفهوم
که بمانيم ميان بد و خوب
لحظه ها ميگذرند
گرم باشيم پر از فکر و اميد
عشق باشيم و سراسر خورشيد
زندگي همهمه مبهمي از رد شدن خاطره هاست
هر کجا خنديديم
هر کجا خندانديم
زندگاني آنجاست
بي خيال همه تلخي ها…

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




هیچ راهی برای حماقت کوتاهتر از انکار نیست

انکار دقیقا متضاد اعتراف و توبه است
انکار یک نوع تلقین منفی به خود و در نتیجه ترغیب و تشویق خود به تکرار عمل خلاف می باشد.
انکار کردن یعنی صادقانه با مطلب برخورد نکردن
انکار شخص را بیمار و بیمارتر میکند و او را در جهان توهم و بیماری سردرگم می سازد
اولین پله در راه حق ” صداقت” است با خود و با دیگران.

آزاده مرد “اخلاق نیک” را فقط از خود طلب میکند

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




شخصی نزد اميرالمؤمنين عليه‌السلام آمد و گفت: من با آن‌كه ميخواهم برای نماز شب برخيزم، اما نميتوانم.

حضرت در جواب فرمودند: «قدقيدتك ذنوبك؛ گناهانت تو را به بند كشيده است» و همان باعث ميشود بيدار نشوی.

گرچه به‌ظاهر اين روايت اخلاقی است، اما دارای جنبه طبی هم هست. چون مزاج گناه سرد است و بر مزاج سرد و تر مغز می‌افزايد و به خواب سنگين می‌انجامد، لذا در روايات داريم خيلی ها بر اثر گناهان می ميرند و گناه عمر را كوتاه ميكند، چون سردی عصيان، انسان را از تعادل حقيقی كه در قالب مكتب تشيع بر ما ارزانی شده است، دور ميكند و باعث ضعف حرارات غريزی بدن ميشود…

برای نمونه خوب است بدانيم نگاه به زن نامحرم، صفرای فاسد را بالا می‌برد و در مقابل نگاه به همسر، مزاج را تعديل می‌كند.
بد نيست به اين نكته نيز اشاره كنيم كه مزاج اطاعت از خداوند گرم است و گرمی طاعت، موجب تقويت حرارت غريزی ميشود و در نتيجه انسان‌های مطيع خداوند، معمولا عمر طولانی دارند.

حقيقت گسترده خواب بر چشم بسياری از ما كم اهميت است، اما اگر بدانيم خواب هم جزئی از زندگی ماست، می‌توانيم از لحظه لحظه آن بهره‌برداری كنيم.

به فرموده اميرالمؤمنين عليه‌السلام، وقتی مؤمن ميخوابد، روحش به عرش الهی می‌رود، اما وقتی برمی‌گردد، شياطين در آن دست‌كاری می‌كنند… اگر فرد با وضو بخوابد، شياطين نميتوانند دست‌بردی به آن بزنند.

خواب دارای طبيعتی سرد است، بنابراين نبايد قبل از خواب فعاليت گرم و شديد انجام داد. معده انسان نبايد هنگام خواب زياد پر يا خالی باشد. اگر كسی با معده پر بخوابد، بخارات حاصل از هضم ناقص غذا به مغز رسيده و آرامش او را می‌گيرد و منشأ خواب‌های پريشان می‌شود.

همچنين در روايات داريم با شكم گرسنه نخوابيد و حتما شام بخوريد، حتی يك دانه خرما.

 اميرالمؤمنين عليه‌السلام فرموده‌اند: خوابيدن به پشت، خواب انبيا و خوابيدن به شانه راست خواب مؤمنان است. خوابيدن به شانه چپ، خواب كفار و منافقين و خوابيدن به شكم، خواب شياطين است.

وقتی به پهلوی چپ ميخوابيم، اعضای درون سينه به قلب فشار می‌آورند و قلب مؤمن كه مركز الهامات و اشارات الهی است، نمی‌تواند كارش را به‌خوبی انجام دهد و از ديدن رؤياي صادقه محروم مي‌شود.

خواب به شكم هم بدترين خواب است؛ چون اخلاط غليظ بدن را به سمت قلب می‌كشاند، پس چشم‌ها پف می‌كند، زبان سنگين و دهان بدبو می‌شود.

برای كاهش مقدار خواب، بهتر است هر شب قبل از خواب،بوی خوش استنشاق كرده و پس از آن در هر يك از مجاری بينی چند قطره عصاره سياه‌دانه بچكانيد.

 بحارالانوار، ج4، ص145

موضوعات: نماز  لینک ثابت




ﺍﺯ رجبعلی خیاط ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ ﭼﻄﻮﺭ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽﺕ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﺎﮐﯽ ﺑﻨﺎ ﮐﻨﯽ؟ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍﻣﯽ؟ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺳﺒﺐ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺸﻮﯼ؟ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﭼﺎﺭ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﻧﻤﯿﺸﻮﯼ؟ ﮔﻔت ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﻨﺞ ﺍﺻﻞ ﺑﻨﺎ ﮐﺮﺩﻡ:


۱. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺭﺯﻕ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ، ﭘﺲ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﻡ!
۲. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ، ﭘﺲ ﺣﯿﺎ ﮐﺮﺩﻡ!
۳. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ، ﭘﺲ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻡ!
۴. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﮐﺎﺭﻡ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻣﻬﯿﺎ ﺷﺪﻡ!
۵. ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻧﯿﮑﯽ ﻭ ﺑﺪﯼ ﮔﻢ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺯﻣﯽﮔﺮﺩﺩ، ﭘﺲ ﺑﺮ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﻓﺰﻭﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﯼ ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ!
ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ 5 ﺍﺻﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﻢ.

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




پرسش: آيا ايران کشور امام زمان است و لشکر امام زمان (ع) از ايران حرکت مي کند ؟

پاسخ: اين کشور متعلق به امام زمان(ع) است؛ يعني، عموم مردم آن شيعه و از محبان اهل بيت(ع) هستند. ايران مرکز صدور معارف و آموزههاي شيعه است. به همين جهت مناسب است در اينجا سيماي ايران را در آخر الزمان و هنگام ظهور بررسي کنيم.
با توجه به روايات مي‌توان شرايط ايران را تا حدودي اين گونه ترسيم كرد: “دانش و معارف دين اسلام و مكتب تشيع، از ايران و قم، به جهانيان صادر مي‌شود. لذا موقعيت علمي ايران ممتاز است و اصلي ترين مركز دين اهل بيت(ع) خواهد بود. در روايتي از وجود مقدس امام صادق(ع) نقل شده است: “به زودي، كوفه، از مؤمنان خالي مي‌گردد و دانش مانند ماري كه در سوراخش پنهان مي‌شود، از آن شهر رخت برمي‌بندد؛ سپس علم ظاهر مي‌شود در شهري به نام قم؛ آن شهر معدن علم و فضل مي‌گردد(و از آنجا به ساير شهر‌ها پخش مي‌شود) به گونه‌اي كه باقي نمي‌ماند در زمين جاهلي نسبت به دين، حتي زنان در خانه‌ها. اين قضيه نزديك ظهور قائم(ع) واقع مي‌شود … علم، از قم به ساير شهر‌ها در شرق و غرب پخش مي‌شود و حجت بر جهانيان تمام مي‌شود به گونه‌اي كه در تمام زمين، فردي پيدا نمي‌شود كه دين و علم به او نرسيده باشد. بعد از آن قائم، قيام مي‌كند و سبب انتقام خدا و غضب او بر بندگان(ظالم و معاند) مي‌شود؛ زيرا، خداوند انتقام (و عذاب) بر بندگان روا نمي‌دارد، مگر وقتي كه حجت را انكار كنند"(بحار الانوار، ج 57و60، ص213).
خيزش و جنبشي بزرگ براي دعوت مردم به طرف دين، در ايران روي مي‌دهد. از امام كاظم(ع) نقل شده است: “مردي از اهل قم، مردم را به سوي حق دعوت مي‌كند. گروهي، دور او اجتماع مي‌كنند كه مانند پاره‌هاي آهن‌اند و باد‌هاي تند(حوادث) نمي‌تواند آنها را از جاي بركند. از جنگ خسته نمي‌شوند و كناره‌گيري نمي‌كنند و بر خدا توكل مي‌كنند. سر انجام، پيروزي براي متقين و پرهيزكاران است".(بحار، ج60، ص216، ح37).
گويا اين حركت، همان حركتي است كه از امام باقر نقل شده است: “گويا مي‌بينم گروهي از مشرق زمين خروج مي‌كنند و طالب حق هستند، اما به آنان پاسخ داده نمي‌شود. مجدداً برخواسته‌ي خود تاكيد مي‌كنند ولي جواب نمي‌شنوند. پس چون چنين ديدند، شمشير‌ها را به دوش مي‌كشند، در مقابل دشمن مي‌ايستند تا حق به آنها داده مي‌شود، اما اين بار قبول نمي‌كنند بلكه قيام مي‌كنند و نمي‌دهند آن را (پرچم قيام را) مگر به صاحب شما(اما زمان(ع))".(بحار الانوار، ج52، ص243، ح116).
خروج سيد حسني و خراساني را كه در روايات به آنها اشاره شده، مي‌توان در اين باره دانست. بنابراين، موقعيت اجتماعي آن روز ايران حركت به سوي حق طلبي و دعوت به آمادگي براي ظهور است.
در بستر اين جامعه نيز ياران حضرت شكل مي‌گيرند. در حديثي از امام صادق(ع) نقل شده است: “قم را قم ناميدند، چون اهل او، اجتماع مي‌كنند با قائم آل محمد(ص) و با او قيام مي‌كنند و او را ياري مي‌كنند".(بحار الانوار، ج 57و 60، ص216، ح38).
در رواياتي كه به نام ياران و شهر‌ها اشاره دارد، شهر‌هاي متعددي از ايران ذكر شده است. خلاصه آن كه ايران، مركز صدور دين و معارف اهل بيت است و زمينه‌سازي براي ظهور مي‌كند.
در برخي از روايات اهل بيت(ع) به حضور فعال عجم در سپاه و ارتش مخصوص امام مهدي(ع) اشاره شده است. البته مقصود از عجم ملت‌هاي غير عرب است، ولي به احتمال زياد بيشترين مصداق آن در عصر ظهور، ايرانيان خواهند بود به ويژه كه مركز ثقل شيعه در ايران است.
مجموعه روايات وارده در مورد ايرانيان نشان مي‌دهد كه اين گروه زمينه‌سازان حكومت حضرت مهدي(ع) در جهان هستند و بيشترين تأثير را در روند استقرار حكومت آن خورشيد عالم‌تاب دارند و در حقيقت حضرت مهدي(ع) به همراه ياران از جمله ايرانيان با دشمنان به مبارزه برمي‌خيزد.
اما سيماي قيام حضرت به صورت خلاصه چنين است:
با توجه به روايات به صورت خلاصه مي‌توان چنين گفت:
وقتي مردم جهان آماده پذيرش حضرت شدند، با ديدن علايم ظهور نگاه‌ها متوجه مكه مي‌شود. حضرت مهدي(عج) با اذن و امر خدا همراه با 313نفر از ياران در مسجد الحرام ظاهر مي‌شوند و با معرفي خود ظهور را اعلام كرده و مردم را به سوي خدا و پيروي از خود دعوت مي‌كند. با اعلام ظهور، ياران ديگر حضرت نيز به طرف مكه حركت مي‌كنند تا اينكه جمعيت ياران به ده هزار نفر مي‌رسد و حضرت خروج مي‌كند. مكه را به تصرف در مي‌آورد و پس از اصلاح امور به طرف مدينه حركت مي‌كند. با تصرف اين شهر و اصلاح امور آن به سمت عراق به راه مي‌افتد. البته در طول حركت ياران ديگري نيز به سپاه حضرت افزوده مي‌شود. در عراق پس از ارشاد و راهنمايي، به جنگ با معاندان و لشكر ظالم سفياني مي‌پردازد كه در نهايت به پيروزي حضرت و كشته شدن سفياني و سپاه او مي‌انجامد. سپس حضرت براي فتح بيت المقدس اقدام مي‌كند. نزول حضرت عيسي(ع) و نماز خواندن ايشان پشت سر امام مهدي(ع) باعث مي‌شود افراد زيادي از اهل كتاب به اسلام گرايش پيدا كنند و سر انجام با فرستادن ياران به نقاط مختلف عالم و فتح آن ، پيروزي نهايي براي اسلام رقم مي‌خورد.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




 

پرسش: آيا از اديان ديگر هم جزء ياران حضرت هستند ؟

پاسخ: هر کس لياقت ياري امام زمان(ع) را در خود ايجاد کند ميتواند در گروه ياران امام قرار گيرد. غير شيعيان، اگر با دين شيعه آشنا نشوند

ولي در دين خود واقعا مسائل ديني را رعايت کرده و به فطرت پاک توحيدي و قواعد انساني توجه داشته باشند امکان دارد با درک زمان ظهور و پذيرش حضرت در رکاب آن حضرت قرار گيرند.

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آيا 313 نفر تکميل شده اند و آيا ظهور منوط به تکميل تعداد آنها است ؟

پاسخ: به نظر مي‌آيد مراد شما اين است كه آيا در ميان اين همه افراد، تعداد 313 نفر يار وجود ندارد؟ بايد گفت: همان‌گونه كه يك رشته علل و عوامل باعث غيبت شد و مردم از نعمت وجود امام ظاهر محروم شدند، همچنين ظهور امام نيز مشروط به تحقق زمينه‌ها و شرايط آن است و تا اين شرايط فراهم نشود، ظهوري نخواهد بود. يكي از شرايط عمده، وجود ياوراني است كه به همراه امام بار قيام را بر دوش بكشند و تا آخر از همراهي و ياري رهبر خود دست برندارند و او را تنها نگذارند. سدير صيرفي در گفت و گويي با امام صادق(ع) درباره عدم قيام مي‌گويد: حضرت مرا به خارج مدينه برد تا آن كه وقت نماز، در محلي پياده شدم. امام صادق(ع) به جواني كه در آن نزديكي بز مي‌چراند نگاهي كرد و فرمود: “اي سدير! به خدا قسم! اگر پيروان من به تعداد اين بزها بودند، بر جاي نمي‌نشستم(و قيام مي‌كردم). سدير گويد: بعد از تمام شدن نماز، حيوانات آن گله را شمردم و يافتم كه عدد آنها از هفده تجاوز نمي‌كند.(كافي، ج2، ص190، ح4).
تحقق اين شرط، لازم است ، ولي كافي نيست، بلكه بايد زمينه‌هاي ديگر نيز فراهم شود كه از مهم‌ترين انها، قابليت مردم براي پذيرش دولت حق است. به اين معنا كه عموم مردم و جامعه بشري(نه گروهي خاص و در منطقه‌اي خاص) بايد به درجه‌اي از معرفت برسند كه دريابند حكومت‌ها و مكاتب ساخته‌ي بشر، جوابگوي نياز مردم نيست و به وسيله‌ي اين‌ها، سعادت و عدالت واقعي به بشر هديه نمي‌شود.
خلاصه آنكه مردم، خود بايد ظهور عدالت را بخواهند و جهانيان را با زيبايي‌هاي دوران ظهور آشنا كنند و روحيه‌ي عدالت طلبي و ظلم ستيزي را در همه جا گسترش دهند.
مرحوم خواجه طوسي، در كتاب تجريد الاعتقاد، علت غيبت امام را كوتاهي مردم مي‌داند؛ چرا كه اعمال و كردار مردم، باعث شد امام از ميان مردم برود. بنابراين بايد مردم از راه غلطي كه رفته‌اند برگردند و امام را بخواهند تا ظهور صورت گيرد.
و از همين رو، شيخ صدوق در مقدمه‌ي كتاب كمال الدين مي‌گويد: ظهور حجت‌هاي الهي در مقامات پيشوايي خود، بر سبيل امكان و تدبير، نسبت به مردم زمان خودشان است. اگر حال(مردم) طوري باشد كه امام بتواند تدبير و رهبري اوليايش را بر عهده بگيرد ـ يعني مردم حاضر باشند حرف او را بپذيرند و او بتواند اراده‌ي خدا را پياده كند ـ ظهور آن حجت، لازم خواهد بود و اگر وضع به گونه‌اي باشد كه امام نتواند تدبير در رهبري اوليايش را بر عهده بگيرد و حكمت الهي، موجب پنهاني او گردد و تدبير نيز آن را اقتضا كند، خداوند او را در پشت پرده غيبت، نهان مي‌سازد تا زماني كه وقت مناسب فرا رسد".

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا زنان هم جزء یاران حضرت مهدی (عج) هستند ؟

پاسخ: از روايات استفاده مي‌شود كه زنان نيز جزء ياران امام زمان(ع) مي‌باشند.
از امام باقر(ع) نقل شده است:
در ميان ياران گروه اول(313 نفر) پنجاه زن وجود دارد. از اين روايت به خوبي مي‌توان دريافت كه وقتي در گروه اول(ياران ويژه)، پنجاه زن وجود دارند، تعداد زنان در ميان ياران گروه‌هاي بعدي بسيار بيشتر خواهد بود.
حضور زنان در جمع ياران، امري طبيعي و عادي است، چرا كه آنان نيز همانند مردان در صورت عمل به وظايف ديني، اين لياقت را خواهند يافت كه همراه و همگام با امام زمان خود باشند. البته وظيفه‌اي كه بر عهده آنان خواهد بود متناسب با ويژگي‌هاي جسمي و روحي ايشان است.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا روایاتی که در خصوص یاران امام زمان (عج) که اظهار داشته اند : اصحاب کهف نیز جزء یاران ایشانند ، صحیح اند ؟

پاسخ: در روايتي مفضل بن عمر از امام صادق(ع) نقل مي‌كند: هنگام ظهور خداوند 27 نفر را زنده مي‌كند كه هفت تن آنها اصحاب كهف هستند. (بحار الانوار، ج52، ص346، ح92).
از پيامبر(ص) نيز نقل شده است خداوند اصحاب كهف را براي حضرت مهدي(ع) زنده مي‌كند.(بحار الانوار، ج51، ص105، ذيل حديث 40).
با توجه به اين روايات و احاديث مشابه مي‌توان گفت از كساني كه در هنگام ظهور رجعت كرده و به دنيا باز مي‌گردند، اصحاب كهف هستند.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا یاران حضرت همه جوان هستند ؟

پاسخ: آنچه در روايت مطرح شده اين است كه ياران حضرت همه جوان هستند و افراد كهنسال و پير، مانند سرمه در چشم و نمك در غذا هستند.
بنابراين افراد كهنسال نيز در بين ياران هستند؛ ولي نفرات آنها كمتر است. اما اينكه چرا همه جوان هستند، در متون و روايات، علت و دليلي براي آن ذكر نشده است. البته جوان بودن ياران، مخصوص سپاهيان امام مهدي(ع) نيست.
ما وقتي با پيروان و ياران انبياء و پيشوايان گذشته(ع) نيز آشنا باشيم، به روشني مي‌بينيم كه اكثر آنها جوان بودند. در جوان شور و خروش بيشتر است، جوان از حالت محافظه كاري و احتياط كمتري برخوردار بوده و براي حركت و تلاش آمادگي بيشتري دارد. دل كندن و جدا شدن از زندگي و دنيا، در جوان راحت تر و بيشتر است.
امام صادق(ع) فرمود:
جوانان را درياب، آنان زودتر از ديگران به كار خير روي مي‌آورند.
تاريخ صدر اسلام نيز گواه بر اين مطلب است. پيامبر(ص) در كلامي فرمود:
«خداوند مرا به پيامبري بر انگيخت، پس جوانان با من پيمان بستند و بزرگسالان به مخالفتم برخاستند.»
شرح فداكاري‌هاي امام علي(ع) صفات متعدد تاريخ را به خود اختصاص داده است.
اولين مبلغ پيامبر در مدينه جواني بود به نام مصعب بن عمير.
فرمانده سپاه اسلام در اواخر عمر پيامبر جواني هيجده ساله به نام اسامة بن زيد بود.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا یاران حضرت همه از زنده ها هستند یا کسانی که قبل از ظهور هم از دنیا رفته اند می توانند جزء یاران حضرت باشند ؟

پاسخ: هنگامي كه بنيان گذار حكومت واحد جهاني، حضرت مهدي موعود(ع) بر اساس عدالت و آزادي واقعي مأمور به تشكيل حكومت مي‌شود تعداد 313 نفر از ياران خاص آن حضرت در اطراف شمع وجود مقدسش جمع مي‌شوند و آنها در واقع فرماندهان لشكري و كشوري دولت كريمه مهدي(ع) مي‌باشند.
در روايات تركيب دولت امام مهدي(ع) از انسان‌هاي وارسته و متقي تشكيل مي‌يابد كه نام برخي از آنها بدين گونه است:
هفت نفر از اصحاب كهف، يوشع وصي موسي(ع)، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسي، مالك اشتر، ابودجانه انصاري و قبيله همدان.
امام صادق(ع) مي‌فرمايد:
«هنگامي كه حضرت قائم آل محمد(ص) قيام كند هفده تن را از پشت كعبه زنده مي‌گرداند كه عبارتند از: پنج تن از قوم موسي(ع) كه به حق قضاوت كرده و با عدالت رفتار مي‌كنند، هفت تن از اصحاب كهف، يوشع وصي موسي، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسي، ابودجانه انصاري و مالك اشتر»
(تفسير عياشي، ج2، ص32، اثبات الهداة، ج3، ص550).
بنابر اين ياران حضرت هم از افرادي هستند كه در زمان ظهور زنده‌اند و هم از افرادي هستند كه قبل از ظهور از دنيا رفته‌اند و هنگام ظهور دوباره زنده مي‌شوند.

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: آیا یاران حضرت مهدی (عج) در شهر یا مکان خاصی زندگی می کنند ؟

پاسخ: آنچه از روايات استفاده مي‌شود، آن است كه ياران و پيروان حضرت ضمن آنكه به تقوا و تهذيب نفس و رعايت دستورات الهي توجه دارند، به وظايف يك منتظر واقعي نيز همت مي‌گمارند و در اين راستا براي زمينه سازي براي ظهور امام زمان(ع) تلاش و كوشش مي‌كنند و مردم را براي تحقيق اين آينده سبز و پذيرش عدل مهدوي آماده سازند. اينكه در منطقه‌اي از ايران شهري باشد كه قابل رؤيت نباشد، دليل و مدرك قابل قبول ندارد. علاوه اينكه نپذيرفتن و انكار آن بيشتر قابل قبول است.
وقتي بر اساس روايات، خود آن حضرت در ميان مردم حاضر مي‌شود؛ بر چه مبنايي ياران او در جاي مخفي و غير قابل رؤيت باشند؟ آيا اين همه از شيفتگان حضرت چه از علما و چه از رزمندگان و شهداي ما از پيروان حضرت نبوده و نيستند؟

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: 313 نفر بعد از ظهور چه مي کنند و آيا الان هستند يا رجعت مي کنند ؟

پاسخ: الف.ياران حضرت، بعد از ظهور، تحت امامت و راهنمايي ايشان به وظايف ديني خود همت ميگمارند و آنچه را حضرت از آنان ميخواهد به بهترين و کاملترين صورت انجام ميدهند. و زماني که پيمانه عمر آنان پايان يافت از دنيا ميروند.
ب. هنگامي كه بنيان گذار حكومت واحد جهاني، حضرت مهدي موعود(ع) بر اساس عدالت و آزادي واقعي مأمور به تشكيل حكومت مي‌شود تعداد 313 نفر از ياران خاص آن حضرت در اطراف شمع وجود مقدسش جمع مي‌شوند و آنها در واقع فرماندهان لشكري و كشوري دولت كريمه مهدي(ع) مي‌باشند. در روايات تركيب دولت امام مهدي(ع) از انسان‌هاي وارسته و متقي تشكيل مي‌يابد كه نام برخي از آنها بدين گونه است:
هفت نفر از اصحاب كهف، يوشع وصي موسي(ع)، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسي، مالك اشتر، ابودجانه انصاري و قبيله همدان. امام صادق(ع) مي‌فرمايد: هنگامي كه حضرت قائم آل محمد(ص) قيام كند هفده تن را از پشت كعبه زنده مي‌گرداند كه عبارتند از: پنج تن از قوم موسي(ع) كه به حق قضاوت كرده و با عدالت رفتار مي‌كنند، هفت تن از اصحاب كهف، يوشع وصي موسي، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسي، ابودجانه انصاري و مالك اشتر"(تفسير عياشي، ج2، ص32، اثبات الهداة، ج3، ص550).
بنابر اين ياران حضرت هم از افرادي هستند كه در زمان ظهور زنده‌اند و هم از افرادي هستند كه قبل از ظهور از دنيا رفته‌اند و هنگام ظهور دوباره زنده مي‌شوند.
البته بايد توجه داشت رجعت مخصوص ياران خاص نيست زيرا در روايات به صورت مطلق از بازگشت گروهي از مؤمنان نيز سخن به ميان آمده است. به عبارت ديگر ما اين اميد را داريم كه زمان ظهور را درك كرده و در ركاب حضرت باشيم، ولي اگر عمر ما به زمان ظهور متصل نشد؛ بنابرآنچه از قرآن و روايات استفاده مي‌شود، اين است كه گروهي از مؤمنان ـ كه قبل از ظهور از دنيا رفته‌اند ـ به اذن خدا به دنيا برمي‌گردند و در ركاب حضرت و جزء ياران او خواهند بود. ياران آن بزرگوار هم از افرادي هستند كه در زمان ظهور زنده‌اند و هم از كساني‌اند كه قبل از ظهور از دنيا رفته و دوباره زنده مي‌شوند. لذا از ما خواسته شده كه هر روز صبح دعاي عهد بخوانيم(مفاتيح الجنان، بعد از دعاي ندبه) امام صادق(ع) در روايتي فرمود: هر كس قبل از صبح اين دعا را بخواند؛ از ياران قائم(عج) خواهد بود و اگر پيش از ظهور بميرد، دوباره زنده شده و از قبر خارج مي‌شود. در متن اين دعا نيز ما از خدا مي‌خواهيم اگر قبل از ظهور از دنيا رفتيم دوباره زنده شويم: “اللهم ان حال بيني و بينه الموت…".

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: یاران حضرت را چه گروه هایی تشکیل می دهند و نقش زنان چیست ؟

پاسخ: بنابر آنچه از روايات استفاده مي‌شود، ياران حضرت را سه گروه تشكيل مي‌دهند:
1. 313 نفر ياران خاص كه در ابتداي ظهور خدمت حضرت اجتماع مي‌كنند؛
2. لشكر و گروه ده هزار نفري كه با اجتماع آنان خروج صورت مي‌پذيرد؛
3. عموم شيعيان و ارادتمندان كه در طول حركت امام مهدي(ع) به ايشان ملحق مي‌شوند.
اگر سخني از پنجاه زن به ميان آمده است، مربوط به گروه اول است. از امام باقر(ع) در روايتي بلند نقل شده است: «….قسم به خدا، 313 تن كه در بين آنان، 50 زن هستند در مكه اجتماع مي‌كنند ….»(بحار الانوار، ج52، ص223، ح87) و طبيعي است وقتي شمار زنان در گروه اول به اين تعداد باشد در گروه‌هاي بعدي بيشتر خواهد بود.
علاوه بر اينكه پرسش از كم بودن تعداد زنان نسبت به مردان در ميان ياوران حضرت، حرف صحيح و پسنديده‌اي نيست، چرا كه ياوري، نه فقط به معناي جنگيدن و سلاح بركشيدن است، بلكه يار و ياور واقعي، كسي است كه با همه‌ي وجود ، در خدمت امام و اهداف او باشد و آن چه را كه حضرت از او مي‌خواهد، انجام دهد. در زمان غيبت و انتظار، به وظيفه يك منتظر واقعي آگاه باشد و آنچه را در اين مدت بايسته است، انجام دهد و در زمان ظهور، گوش به فرمان و مطيع دستورهاي او باشد و امر او را امتثال كند. مگر فاطمه زهرا(س) و زينب كبرا(س) از ياوران پيامبر و امام زمان خود نبودند؛ در حالي كه جنگ ظاهري با اسلحه نداشتند؟ هر كس به تاريخ بنگرد به خوبي به نقش بارز و بي بديل آنان، در ياري رهبر خود پي مي‌برد. ياري رهبر در رساندن پيام او و مكتبش بسيار ارزشمند است و اصولاً حركت فرهنگي، پايه و اساس است و لذا در روايت، به علم و عالم و قلم او اشاره شده است: «مداد العلماء افضل من دماء شهداء»؛ چرا كه اگر ياري امام در بعد فرهنگي و تبيين معارف دين او نباشد و مردم آگاه به اهداف و برنامه‌هاي امام نباشد، طبعاً، براي كمك به گسترش فرهنگ و مكتب او، سلاح به دست نمي‌گيرند. زنان در اين عرصه مهم، به خوبي مي‌توانند ايفاي نقش نموده و ياري امام خود را در حد اعلا، اعلام و آشكار كنند.
در مواردي كه ياري كردن مربوط به حالت جنگ و قيام و جهاد باشد، طبيعي است كه مردان بايد حضوري فعال‌تر داشته باشند؛ چرا كه خداوند با توجه به ويژگي‌هاي جسمي و روحي زنان و مردان وظايف و تكاليف را قرار مي‌دهد و ويژگي‌ها و مشكلات جنگ، به گونه‌اي است كه نه با جسم زن سازگاري دارد و نه با روح او همخوان است. لذا وظيفه جهاد، از دوش آنان برداشته شده است(مگر در زمان ضرورت).

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: یاران حضرت چند نفرند و از کجا هستند ؟

پاسخ: تعداد 313 نفر که در روایات آمده یاران اصلی آن حضرت می باشند که از هر جهت توانایی لازم را دارند.
آن حضرت پس از ظهور، حکومت جهانی تشکیل می دهند و امروزه با این امکانات و وسایل ارتباط جمعی که دنیا را به شکل یک دهکده کوچک در آورده است، همین تعداد 313 نفر کافی است. چگونه یک رئیس جمهور با چند وزیر یک کشور چند صد میلیونی را اداره می کند؟
مگر در کشور چین با اینکه بیش از یک میلیارد جمعیت دارد یک رئیس جمهور و چند وزیر آن کشور را اداره نمی کنند؟
علاوه بر این 313 نفر که از یاران اصلی آن حضرت می باشند؛ افراد زیادی از مؤمنین نیز (در سطح پایین تر از آنها جزء کار گزاران) حضرت هستند.
ب. بنابر نقل روايات اصحاب و ياران خاص آن حضرت حدود 313 نفر به تعداد ياران رسول خدا(ص) در غزوه بدر خواهد بود كه تعداد آنان از شهرهاى مختلف مشخص است و ما بعضى از آنها را ذكر مى‏كنيم: 24 نفر از طالقان18 نفر از قم14 نفر از كوفه 12 نفر از هرات12 نفر از مرو3 نفر از سجستان 3 نفر از رقه (نزديك مرز سوريه و تركيه است)12 نفر از جرجان 9 نفر از بيروت8 نفر از مدائن8 نفر از نيشابور 3 نفر از بصره3 نفر از خابور (نزديك مرز عراق و سوريه در استان حسكه و ديرزور)ء7 نفر از رى7 نفر از طبرستان (مازندران)6 نفر از يمن5 نفر از طوس (مشهد) 3 نفر از دمشق2 نفر از مدينه منوره5 نفر از تفليس 4 نفر از همدان4 نفر از ديلم4 نفر از زنجار 4 نفر از فسطاط (در كشور عراق )2 نفر از سبزوار و بقيه از ساير شهرها و مناطق خواهند بود. در اين مورد به كتاب «منتخب التواريخ » ص1119 مراجعه كنيد. كتاب هاى ديگر؛ مانند «الزام الناصب» از سوى اهل سنت نيز مطالب فوق را توضيح داده است».

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت  لینک ثابت




پرسش: یاران امام زمان چه کسانی هستند ؟

پاسخ: یاران حضرت را سه گروه تشکیل می دهند:

الف. 313 که یاران خاص هستند؛
ب. ده هزار نفر ؛
ج. عموم شیعیان و محبان.
در روایتی از امام جواد(ع) آمده است:
«پس هنگامی که این تعداد (313 نفر) از اهل اخلاص گرد او (در مکه و به اذن خدا) جمع شدند، خدا امر او را ظاهر کند. پس هنگامی که برای او عقد (ده هزار نفر مرد) کامل شد، به اذن خدای عزوجل خروج می کند».

(کمال الدین، ج2، ب36،خ2)

 

موضوعات: پرسمان انتظار و مهدویت, بزرگان و علما  لینک ثابت




 

موضوعات: گالری تصاویر  لینک ثابت




 

موضوعات: بیانات معنوی, گالری تصاویر  لینک ثابت




موضوعات: گالری تصاویر  لینک ثابت




 

نه  درویشی به خاکی بی کفن ماند

نه دولتمند برد از یک کفن بیش

موضوعات: آخرت و مرگ, گالری تصاویر  لینک ثابت




موضوعات: گالری تصاویر  لینک ثابت




روزی رسول خدا(ص) به بازار مدینه آمد و عبور می كرد، چشمش به طعامی ( مانند نخود) افتاد، دید بسیار پاكیزه و مرغوب است، پرسید قیمت این طعام، چند است؟

در همین هنگام خداوند به او وحی كرد، دستت را داخل آن طعام كن و زیر آن را روبیاور، پیامبر(ص) چنین كرد، ناگاه دید زیر آن، پست و نامرغوب است، به آن بازاری رو كرد، و فرمود:

ما اراك الا و قد جمعت خیانه و غشا للمسلمین: تو را نمی نگرم مگر اینكه خیانت و نیرنگ به مسلمین را در اینجا جمع كرده ای: روز دیگر از بازار عبور كرد، طعامی در میان كیسه بزرگی دید، دستش را داخل آن نمود، دستش تر شد، دریافت كه زیر طعام را آب زده اند و نمناك است، به فروشنده فرمود:

این چه طعامی است كه رویش خشك است و زیرش تر است؟ او عرض كرد: باران بر آن باریده است:

پیامبر(ص) فرمود: چرا آن قسمت تر را نشان مشتریان نداده ای تا بنگرند؟ من غشنا فلیس منا:كسی كه باما ( و مسلمین) نیرنگ كند.


داستان دوستان/ محمد محمدی اشتهاردی

موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت




شخصی به حضور پیامبر ( صلی الله علیه وآله) آمد و مسلمان شد، پس از مدتی به حضور آن حضرت رسید و عرض كرد: آیا توبه من قبول است؟. پیامبر ( صلی الله علیه وآله) فرمود: خداوند توبه پذیر مهربان است: او گفت: گناه من بسیار بزرگ است! پیامبر فرمود: وای بر تو، عفو و بخشش خدا بزرگتر است، حال بگو بدانم گناهت چیست؟

او عرض كرد: من به یك مسافرت طولانی رفتم، همسرم باردار بود، پس از چهار سال به خانه برگشتم، همسرم به استقبال من آمد، و پس از احوال پرسی دیدم در خانه ما دختركی رفت و آمد می كند، به همسرم گفتم: این دخترك كیست؟ ( از ترس اینكه او را نكشم) گفت: دختر همسایه است، با خود گفتم لابد پس از ساعتی می رود، ولی دیدم او همچنان در خانه من است و همسرم او را پنهان می كند، به همسرم گفتم: راستش را بگو این دخترك كیست؟

گفت: یادت هست كه وقتی مسافرت رفتی من باردار بودم، این دخترك نتیجه همان بارداری است و دختر تو است! وقتی فهمیدم كه دختر من است، شب تا صبح ناراحت بودم، كه با او چه كنم، وجود او ننگ است، سرانجام صبح زود از خواب بیدار شدم، نزدیك بستر دختر، رفته دیدم خوابیده، او را بیدار كردم و به او گفتم با من بیا به نخلستان برویم، بیل و كلنگ را برداشتم و براه افتادم، او نیز به دنبال من می آمد، وقتی به نخلستان رسیدیم، زمینی را در نظر گرفتم، و به كندن گودالی مشغول شدم، دخترك مرا كمك می كرد و خاكها را بیرون می ریخت، وقتی كه گودال به وجود آمد، پاهای دخترك را گرفتم و او را به گودال انداختم.. .

اشك در چشمان پیامبر ( صلی الله علیه وآله) حلقه زد… و آن حضرت منقلب شد… سپس دست چپم را روی شانه او گذاشتم و به روی او با دست راست خاك می ریختم، او پابپا می كرد و می گفت: پدرم چه می كنی؟ به او اعتنا نكردم و همچنان به كارم ادامه دادم، در این میان مقداری خاك به ریش من پاشید، او دست خود را دراز كرد و خاك ریشم را پاك نمود، در عین حال همچنان خاك بر سرش ریختم تا زیر خاك ماند. رسول اكرم ( صلی الله علیه وآله) در حالی كه اشك چشمش را پاك می كرد و گریه گلویش را گرفته بود، فرمود: اگر رحمت خدا بر غضبش پیشی نگرفته بود، هماندم انتقام آن دخترك بی گناه را از تو می گرفت!
داستان صاحبدلان / محمد محمدی اشتهاردی

موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت




امام باقر ( علیه السلام) فرمود:

رسول خدا ( صلی الله علیه وآله) خالد بن ولید را ( كه یكی از شجاعان بود) همراه جمعی به سوی طایفه ای از بنی المصطلق بنام طایفه بنی خزیمه كه تا آن زمان تسلیم حكومت اسلامی نشده بودند ( و از ناحیه آنها احساس خطر می شد) فرستاد، با توجه به اینكه بین آنها و طایفه بنی مخزوم ( كه خالد از این طایفه بود) كینه و عداوتی وجود داشت: هنگامی كه خالد با همراهان بر آن قوم وارد شدند، آنها اطاعت از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را پذیرفتند و در این مورد نامه ای تنظیم نموده بودند ( و در این صورت نمی بایست به آنها حمله شود). خالد ( كه آدم بی توجه و بی احتیاطی بود) اعلام كرد كه مردم نماز صبح جمع شوند، پس از نماز دستور حمله به آنها را داد و خود نیز جلودار حمله بود، عده ای از طایفه بنی خزیمه را كشتند و اموال آنها را به غارت بردند و نامه آنها را گرفته و به حضور پیامبر ( صلی الله علیه وآله) باز گشتند.

وقتی كه پیامبر ( صلی الله علیه وآله) از ماجرا مطلع شد، رو به قبله ایستاد و گفت: خدایا من از آنچه كه خالد انجام داده است بیزارم: فورا علی ( علیه السلام) را خواست و به او فرمود: برو نزد طایفه بنی خزیمه، و از آنها در مورد آنچه خالد با آنها رفتار ( وحشیانه) كرده معذرت خواهی كن و رضایت آنها را جلب نما و برگرد، سپس پیامبر ( صلی الله علیه وآله) پای خود را بلند كرد و به زمین گذاشت و فرمود: قضاوت زمان جاهلیت را زیر دو پایت قرار بده: امیرالمؤ منین علی ( علیه السلام) نزد طایفه بنی خزیمه رفت و آنها را خشنود و راضی نمود و نزد پیامبر ( صلی الله علیه وآله) برگشت:

پیامبر ( صلی الله علیه وآله) به علی(علیه السلام) فرمود: آنچه كه انجام دادی به من خبر بده: علی ( علیه السلام) عرض كرد: ای رسول خدا! رفتم و برای هر خونی كه از آنها ریخته شده بود، دیه ( خونبها) قرار دادم و به صاحبانش پرداختم و حتی در مورد جنین آنها مالی دادم، از اموالی كه برده بودم زیاد آمد، از زیادی آن مال قیمت كاسه سگ آنها و ریسمان آبكشی آنها را كه شكسته و پاره شده بود نیز پرداختم، و باز از مال زیاد آمد، در برابر ترس و وحشتی كه به زنان و كودكان آن طایفه وارد شده بود، مبلغی پرداختم، باز زیاد آمد، زیادی را برای آنچه آشكار و پنهان ( از نظرها) بود پرداختم، باز دیدم هنوز اموالی دارم همه آنها را به آنها دادم تا از تو ای رسول خدا راضی گردند. پیامبر ( صلی الله علیه وآله) فرمود: یا علی اعطیتهم لیرضو عنی رضی الله عنك یا علی انما انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لانبی بعدی: ای علی به آنها آن قدر مال دادی تا از من راضی شدند، خداوند از تو راضی باشد، ای علی جز این نیست كه نسبت توبه من همچون نسبت هارون به موسی بن عمران است، جز اینكه بعد از من پیامبری نخواهد بود.


داستان صاحبدلان / محمد محمدی اشتهاردی

موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت




یعلی بن ابی عمره گوید: پیری نام تنوخی را در شهر حمص شام دیدم، به من گفت:

من نامه رسان هرقل ( قیصر روم) بودم او نامه ای برای پیامبر ( صلی الله علیه وآله) نوشت و به من داد، به مدینه رفتم و به محضر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) رسیدم و نامه قیصر روم را به پیامبر ( صلی الله علیه وآله) دادم، حضرت نامه را گشود كه قیصر در آن نامه نوشته بود:

تو ( ای پیامبر) مرا به بهشتی دعوت كرده ای كه پهنای آن همه آسمانها و زمین است اگر چنین باشد پس دوزخ در كجاست؟

پیامبر ( صلی الله علیه وآله) در پاسخ وی فرمود:

سبحان الله فاین اللیل اذا جاء النهار: پاك و منزه است خدا پس وقتی روز آمد، شب كجاست؟.


داستان صاحبدلان / محمد محمدی اشتهاردی

موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت




مردی مسلمان ، همسایه ای کافر داشت …!!!

هر روز و هر شب ، همسایه ی کافر را لعن و نفرین می کرد …!

خدایا … جان این همسایه ی کافر مرا بگیر و مرگش را نزدیک کن …!

طوری که مرد کافر می شنید …!!!

زمان گذشت و آن فرد مسلمانی که نفرین میکرد ، خودش بیمار شد …!!! دیگر نمی توانست غذا درست کند …! ولی غذایش در کمال تعجب سر موقع در خانه اش حاضر می شد …!

مسلمان سر نماز می گفت : خدایا ممنونم که بنده ات را فراموش نکردی ، غذای مرا در خانه ام حاضر و ظاهر میکنی و لعنت بر آن کافر خدانشناس که تو را نمی شناسد …!!!

روزی از روزها که می خواست برود و غذا را بردارد ، دید این همسایه ی کافر است که برایش غذا می آورد …!!!

از آن شب به بعد مرد مسلمان قصه ديگری سر نماز می گفت …! خدایا … ممنونم که این مرتیکه ی شیطان را وسیله کردی که برای من غذا بیاورد …! من تازه حکمت تو را فهمیدم که چرا جانش را نگرفتی …!!!

جهل امری است که گاهی با هیچ صراطی ، راهش تغییر نمی کند …!!!

(گلستان سعدی)

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




آیا خداوند کفایت کننده ( امور ) بنده اش نیست؟(سوره زمر، آیه 36)

شما کسی را در نظر بگیرید که این شخص از هر نظر غنی باشد، چه از نظر مالی، مقام و قدرت و ….،

اگر چنین شخصی به شما بگوید که غصه چیزی را نخور، از کسی نترس من مراقبت هستم، پشتت ایستاده ام.

شما چه حالی پیدا می کنید. مطمئنا دل تان قرص می شود، حال اگر این شخص که مثال زدیم. خداوند باشد چی؟

خدا در این آیه فرموده که آیا خداوند برای امور بنده اش کفایت نمی کند؟ این یعنی ای بنده من، دلهره نداشته باش. کافیه به خدا اعتماد داشته باشی.

خدا تموم کاستی های دنیوی و اخرویت را برعهده می گیره.

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت





دل من خون شد ازین غم، تو کجایی؟
و ای کاش که این جمعه بیایی!


دل من تاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره، مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟
تو کجایی؟ تو کجایی…


و تو انگار به قلبم بنویسی:
که چرا هیچ نگویند
مگر این منجی دلسوز ، طرفدار ندارد ، که غریب است؟


و عجیب است
که پس از قرن و هزاره
هنوزم که هنوز است
دو چشمش به راه است


و مگر سیصد و اندی نفر از شیفتگانش ، زیاد است
که گویند
به اندازه یک « بدر » علمدار ندارد!
و گویند چرا این همه مشتاق ، ولی او سپهش یار ندارد!


=-=-=

جواب :

تو خودت!
مدعی دوستی و مهر شدیدی که به هر شعر جدیدی،
ز هجران و غمم ناله سرایی ، تو کجایی؟


تو که یک عمر سرودی «تو کجایی؟» تو کجایی؟
باز گویی که مگر کاستی ای بُد ز امامت ، ز هدایت ، ز محبت ،
ز غمخوارگی و مهر و عطوفت


تو پنداشته ای هیچ کسی دل نگران تو نبوده؟
چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟


چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده؟
چه کسی دست تو را در پس هر رنج گرفته؟


چه کسی راه به روی تو گشوده؟
چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد
چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد…


و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی…
تو کجایی!؟ و ای کاش بیایی!


هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی…
هر زمان بود تفاوت ، تو رفتی ، تو نماندی.


خواهش نفس شده یار و خدایت ،
و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت ،


و به آفاق نبردند صدایت
و غریب است امامت


من که هستم ،
تو کجایی؟
تو خودت ! کاش بیایی
به خودت کاش بیایی…!

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی, امام زمان (عج)  لینک ثابت




امام سجاد(ع):
حق فرزند آن است كه بدانى كه او از وجود تو و منسوب به توست و در دنيا در خير و شر خود منتسب به توست و تو در تربيت و در حسن ادب و توجه او به خدا و يارى بر طاعت او مسئولى، و مانند كسى در تربيت او بكوش كه میداند در احسانها و نيكوكاريها با او شريك است، و در بدهاى او مورد عقاب خواهد

موضوعات: روایات  لینک ثابت




بارالها…
از کوي تو بيرون نشود
پاي خيالم
نکند فرق به حالم ….
چه براني،
چه بخواني…
چه به اوجم برساني
چه به خاکم بکشاني…
نه من آنم که برنجم
نه تو آني که براني..
نه من آنم که ز فيض نگهت چشم بپوشم
نه تو آني که گدا را ننوازي به نگاهي
در اگر باز نگردد…
نروم باز به جايي
پشت ديوار نشينم چو گدا بر سر راهي
کس به غير از تو نخواهم
چه بخواهي چه نخواهي
باز کن در که جز اين
خانه مرا نيست پناهي…

موضوعات: مناجات  لینک ثابت




آهنگران میخوند :
یاد شبهایی که بسیجی میشدیم
شمع شبهای دوعیجی میشدیم…..
این مصرع آخر میدونین یعنی چی…. ؟؟؟؟
عراق تو منطقه دوعیجی بمب فسفری مینداخت فسفر با اکسیژن هوا سریع ترکیب میشه و شعله ور میشه
بچه بسیجی ها زیر بمب های فسفری گیر میکردن و فسفر به تن این بچه ها میچسبید و با هیچ وسیله‌ای خاموش نمیشد و آنها میسوختن …
میسوختن…
میسوختن ….
و صبح باد ، خاکستر این بچه ها رو با خودش میبرد……
کی فهمید ؟؟؟؟
کی دلش سوخت ؟؟؟؟؟
کی میدونه کی سوخت !!!!!
کی میدونه چرا داد نزدن و سوختن. . . !!!!!!
.
.
به_یادشهدا
.
.
بعضی از آنها که خون نوشیده‌اند
ارث جنگ عشق را پوشیده‌اند
عده‌ای « حسن‌القضا » را دیده‌اند
عده‌ای را بنزها بلعیده‌اند
بزدلانی کز هراس ابتر شدند
از بسیجیها بسیجی‌تر شدند
آی، بی‌جانها ! دلم را بشنوید
اندکی از حاصلم را بشنوید
تو چه می‌دانی تگرگ و برگ را
غرق خون خویش، رقص_مرگ را
تو چه می‌دانی که رمل و ماسه چیست
بین ابروها رد قناصه چیست
تو چه می‌دانی سقوط «پاوه» را
« باکری» را « باقری» را « کاوه» را
هیچ می‌دانی « مریوان» چیست؟ هان !
هیچ می‌دانی که « چمران» کیست؟ هان !
هیچ می‌دانی بسیجی سر جداست
هیچ می‌دانی « دوعیجی» در کجاست؟
این صدای بوستانی پرپر است
این زبان سرخ نسلی بی‌سر است
تو چه می‌دانی که جای ما کجاست
تو چه می‌دانی خدای ما کجاست
با همانهایم که در دین غش زدند
ریشه اسلام را آتش زدند
با همانها کز هوس آویختند
زهردرجام خمینی ریختند


شادی_ارواح_طیبه_شهداوامام_راحل_صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

 

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




آیت الله بهجت:
خیلی خوب است که خدا به انسان چنین قوه و یقینی بدهد که برای غیر خدا محزون نشود! شجاعت و ایمان و استقامت قوی لازم دارد.
بلاهایی که بر ما وارد می شود، تمام رحمت است، حداقل باعث تکفیر گناهان می شود.
برای آینده ات پیش بینی نکن که مثل گذشته ات باشد، تا جایی که میتوانی سعی کن بهتر پیش بینی کنی، البته اگر طاقت آوردی اصلا پیش بینی نکن، ولی اگر طاقت نیاوردی لااقل تامیتوانی خوب پیش بینی کن.مؤمن دوساعتش یکسان نیست، هر ساعتش از ساعت قبل بهتر است.


مصباح الهدی/دولابی
*و تو هرگز درباره چیزی مگو که من این کار را فردا خواهم کرد/ مگر آن‌ که بگویی (ان شاء اللَّه) اگر خدا بخواهد، و چون فراموش کنی باز خدا را به یاد آر و به خلق بگو: امید است خدای من مرا به حقایقی بهتر و علومی برتر از این قصه هدایت فرماید. (سوره کهف، آیه 23 و24)
فردا روزی است که از امروز نگران و منتظر ماست. مبادا به استقبالش نرویم و از امروز برایش برنامه‌ ریزی نکرده باشیم. ما برای فردا برنامه ‌ریزی می‌ کنیم ولی شاید دست تقدیر برنامه ما را تغییر دهد؛ به خاطر همین گفته شده که برای انجام هر کاری عبارت «ان شاء الله» را بگویید.

موضوعات: سخن بزرگان  لینک ثابت




قسم به روح خمینی ، قسم به سید علی
به دست رهبر جانباز و عاشقان ولی


قسم به خط ولایت به غربت #آیت
و بر #دیالمه و عاشقان زیبایت


به خون سرخ #رجائی و #باهنر سوگند
به رد پای #بهشتی به صد نفر سوگند
قسم به عارف جبهه به مصطفی #چمران
به گریه در دل سنگر ، تلاوت قرآن


قسم به ترکش و قطع نخاع و جانبازی
قنوت و دست جدای حسین #خرازی


قسم به جوخه ی اعدام و سینه ی #نواب
به عالمان شهیدِ فتاده در محراب
به انتهای افق ، سرگذشت حاج احمد
خوراک کوسه شدن در تلاطم اروند


قسم به پیکر بی سر ، قسم به حاج #همت
به چادر و به حجاب زنان با عفت
قسم به مروه ی #شربینی آن شهید حجاب
به خون تپیده ی بیدادگاه غرب خراب


به صبحگاه دوکوهه ، به درد و صبر از رنج
غروب دشت شلمچه ، به کربلای پنج
قسم به سید حسن شیرمرد حزب الله
به جنگ سی و سه روزه ، نبرد حزب الله


قسم به حنجر حجاج خونی مکه
به رمل های روان و به مقتل #فکه
قسم به #باکری و #باقری و #زین الدین
به غرش نهم دی به #فتنه ی رنگین


قسم به تنگه ی #مرصاد و عقده از #صیاد
به غربت اسرا و شکنجه و فریاد


قسم به روح هنر از نگاه #آوینی
به جنگ معتقدان ضد رنگ بی دینی
قسم به قدرت خون در برابر شمشیر
به یک پدر که نیامد پسر ، و شد او پیر
به مادر سه شهیدی که خم نکرد ابرو
به تکه تکه شدن در مصاف رو در رو
به دست خالی رزمنده ای که می جنگید
به آن جنازه که با چشم باز می خندید


قسم به ثروت #ادواردو #آنیلّی نیز
لب امام به پیشانی شهید ونیز
قسم به خون #خلیلی شهید راه حیا
به ندبه و به کمیل و زیارت عاشورا


قسم به روشنی #روشن و رفیقانش
قسم به غربت استاد علم و ایمانش

 


که تا رمق به تنم هست مکتبی هستم
حسینی ام حسنی ام ، و زینبی هستم
و سر سپرده ام و از تبار عمارم
به انقلاب و شهیدان حق وفادارم

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




شیعه گر حرف از عبادت می زند
حرف طاعت از ولایت می زند


شیعه یعنی اینکه زهرا باوری
شیعه یعنی پیروی از رهبری


شیعه یعنی با ولایت زیستن
با ولی امر بودن در علن


هم علن هم باطناً یار علی است
هر نفس در تحت فرمان ولی است


شیعه یعنی شور بر سر داشتن
اعتقاد بر حکم رهبر داشتن


قلب شیعه از ولایت منجلی است
شیعه از جان پیرو سید علی است

 

موضوعات: رهبرم  لینک ثابت




هر وقت شدی مست رُخش ، شیرم حلالت باشد
مثل يك مُرده كه يك مرتبه جان ميگيرد….
دلم از بُردن نامت هيجان ميگيرد…

قلبم از كار كه افتاد به من شوك ندهيد….
اسم ارباب بيايد، ضربان ميگيرد….


حـــــــــــــــســــــــــیــــــــــن

موضوعات: امام حسن و امام حسین (ع)  لینک ثابت




ماجرای‌ پدر و پسری‌ كه در آغوش هم به شهادت رسيدند

کسی‌ چه می‌دانست تاریخ دوباره در هشت سال دفاع مقدس تکرار شود و پسری سر بر بالین پدرش 25 سال آرام بگیرد و 25 سال این دو شهید گذر زمان را به نظاره بنشینند تا گروهی از بچه‌های تفحص بیایند و پدر و پسر را از دل صحرا به دیار خود بازگردانند…

وقتی در احوالات آل‌الله می‌خواندیم: « امام حسین علیه السلام وقتی بر بالین حضرت علی اکبر علیه السلام رسید که جان باخته بود. صورت بر چهره خونین او نهاد و دشمن را نفرین کرد: «قتل‌الله قوماً قتلوک…» و تکرار می‌کرد که: «علی الدنیا بعدک العفا». و جوانان هاشمی را طلبید تا پیکر او را به خیمه‌گاه حمل کنند.
حضرت علی اکبر علیه‌السلام ، نزدیک‌ترین شهیدی است که با حضرت امام حسین علیه السلام دفن شده است. مزار مطهر او پایین پای اباعبدالله الحسین علیه السلام قرار دارد و به همین خاطر ضریح امام، شش گوشه دارد.»

پدر و پسر مازندرانی که در آغوش هم به شهادت رسیدند / پدر و پسر فدای حسین(ع)/

روایت تفحص از منطقه عملیاتی والفجر 6

روایت تفحص و کشف شهیدان مفقودالجسد؛ سید ابراهیم و سید حسین اسماعیل زاده، حکایت مرزبانان همیشه بیداری است که در کلاس شهادت، آموزگار وفاداری پسر و پدر به یکدیگر و وحدت وجودی انسان‌ها برای قرب الی‌الله هستند.

سردار “سیدمحمد باقرزاده” مسئول كميته تفحص شهدا درباره چگونگی کشف پیکرهای مطهر شهیدان اسماعیل زاده - یک ساعت قبل از سال تحویل 89 در معراج شهدای اهواز - روايت می‌کند: « طی عملیات تفحص در منطقه چیلات، پیکر دو شهید پیدا شد، یکی از این شهدا نشسته بود و با لباس و تجهیزات کامل به دیوار تکیه داده بود. لباس زمستانی هم تنش بود. شهید دیگر لای پتو پیچیده شده بود. معلوم بود که این دراز کش مجروح شده است. اما سر شهید دوم بر روی دامن این شهید بود، یعنی شهید نشسته سر آن شهید دوم را به دامن گرفته بود.

صفحات: 1 · 2

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت





ازدواج الکتروسنتی

دسترسی به همسر موردنظر امکان پذیر نمی باشد

همشهری جوان : وزارت ورزش و امور جوانان اعلام کرد مراکز همسریابی که تا حالا با مجوز و بی مجوز کار می کردند به زودی رسما وارد حوزه ازدواج جوانان می شوند.
بالاخره طلسم شکست و وزارت ورزش و امور جوانان آن روی جوانانه خودش را هم نشان داد و با دست گذاشتن روی یکی از بزرگترین مشکلات جوانان ورود خودش به حوزه های جوانانه را خاطره انگیز کرد. در همین هفته ای که گذشت، معاون امور فرهنگی و تربیتی وزارت ورزش و جوانان در ادامه این اسم بلند بالا اعلام کرد: «آیین نامه ایجاد مراکز رسمی و تخصصی ازدواج را نهایی و برای تصویب مسوولان مثل دانش آموزهایی که یاد مشق های ننوشته شان می افتند، هر وقت یاد این آیین نامه نصفه و نیمه می افتادند، خاطرشان مکدر می شد.

به دلیل همین کدورت خاطر هم طی یک اقدام برق آسا، اواسط آذرماه آیین نامه تدوین شد و طبق اصل 43 قانون برنامه پنجم توسعه که می گوید برای صدور هر مجوزی درباره مراکز تسهیل ازدواج، باید همه وزیران موافق باشند، رفت به هیات وزیران تا با یک تیر دو نشان جانانه زده شود. نشان اول که همان افزایش آمار ازدواج است و نشان دوم که گرفتن قانونی حال مراکز بی مجوزی است که سالهاست به صورت قاچاقی و دیمی به امر تسهیل ازدواج جوانان مشغولند.
حالا در این پرونده رفتیم سراغ آمار فعلی مراکز همسریابی الکتروسنتی و بدون داشتن قصد ازدواج، عضو چندتا از این مراکز شدیم تا بفهمیم توی این مراکز چه خبر است و بعدها که این مراکز رسمی تر و قانونی تر شدند و آمار ازدواج هم به شکل فزاینده ای بالا رفت، تغییرات به چشممان بیایند و درود بفرستیم به روان تدوین کنندگان و تصویب کنندگان آیین نامه.
با اینکه آیین نامه ایجاد مراکز رسمی ازدواج هنوز در راه هیات وزیران است، در حال حاضر ده ها سایت در این زمینه مشغول خدمت رسانی به جوانان هستند
جای خالی عمه جان!
اسم مرکز تخصصی تسهیل ازدواج که می آید، آدم یاد یک ساختمان چندطبقه شیک و مدرن می افتد که در همه اتاق های همه طبقاتش چند تا روان شناس زبده در امر ازدواج در حال مشاوره دادن به جوانان بدون نیمه هستند اما واقعیت این است که وقتی از مراکز تخصصی همسریابی اینترنتی نیمه گمشده شان را پیدا کنند، یعنی واسطه هایی در دنیای مجازی که تمام خدمات تخصصی ای که ارائه می دهند، اختصاص دادن یک پروفایل به کاربران است و دیگر هیچ. البته در همه این سایت ها پنجره ای برای چغلی کردن از اعضای بی اخلاق و گزارش خلافی وجود دارد که تنها مورد خدمات پس از فروش سایت هاست.

«اگه خوشبخت بشن، می گن ما کلا بختمون بلند بود، اگه بدبخت بشن، می گن خدا فلانی رو لعنت کنه که باعث و بانی ازدواج ما شد.» درست از همان وقتی که واسطه های ازدواج (شما یادتان نمی آید، یک وقتی توی همه فامیل ها یک واسطه باری جوش دادن وصلت دختر و پسرهای جوان حضور فعال داشت) عطای ثواب «ما برای وصل کردن آمدیم» را به لقایش بخشیدند، آمار ازدواج به بهانه بالارفتن قیمت طلا و نرخ مهریه و کمبود مسکن و کار و این مشکلات پیش پا افتاده پایین آمد. از همان وقت ها بود که واسطه های مجازی احساس کردند باید جای خالی واسطه های سنتی را پر کنند و به این ترتیب سایت های ازدواج با اسم های خوش رنگ و لعاب «در جستجوی نیمه گمشده» و «ازدواج آسان» و «دو همسان» و «چند مرغ عشق» و «همونی که دنبالش می گردی» متولد شدند.
البته تولد سایت ها با هجوم کاربرها همزمان نبود. از اوایل دهه 80 که اینترنت همه گیر شد، آمار اعضای این سایت ها هم روز به روز بیشتر شدند و حالا که دیگر دهه 80 تمام شده (در همین دو – سه سال گذشته) تعداد اعضای سایت های همسریابی با اسم های متفاوت به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کردند. سایت هایی که قدمت بعضی از اعضایشان و گزارش های ازدواج اعضا که راست و دروغش پای خودشان باشد، نشان می دهد که حسابی مورد اقبال قرار گرفته اند.

صفحات: 1 · 2 · 3 · 4 · 5 · 6

موضوعات: ازدواج و رازهای طلایی همسرداری  لینک ثابت





ما در عالم آخرت واقعاً زندگی خواهیم کرد‫!‬ نمی‌دانم آنجا زندگی چگونه خواهد بود که لازم است قبل از حضور در آن عالم در این دنیا این ‌همه دشواری‌ها را تحمل کنیم تا آماده شویم.

هر چه هست، زندگی در آن عالم نیاز به معرفت‌ها، مهارت‌ها و استعدادهایی دارد که تمام فلسفۀ دینداریِ ما را تشکیل می‌دهد

موضوعات: بیانات معنوی  لینک ثابت




بروشور یک زندگی شاد



همه انسان‌ها در طول تاریخ، صرف نظر از ایدئولوژی و رویکرد دینی و غیردینی در پی کسب آرامش و شادابی و نشاط بوده‌اند. برخی از راه تحصیل مال ، گروهی از طریق کسب مقام و مدرک و عده‌ای با ریاضت و ترک دنیا و برخی نیز با روی آوردن به پوچی و نیهیلیسم و استعمال مواد مخدر همه و همه به دنبال آرامش و شادابی و مقابله با فشارهای روحی و روانی و دردها و غم‌های سنگین در فرآیند پر فراز و فرود و زندگی‌اند. در این اجمال ضمن تأکید بر آموزه‌های دینی، دست آوردهای علمی بشر (در حوزه روا نشناسی و جامعه شناسی) در جهت طرح و تبیین و ارائه راهکارهای علمی و عملی به منظور دست یابی به سکوی آرامش، شادابی و موفقیت در خانواده (آرزوی همه انسان‌ها) را مورد توجه و تأمل قرار می‌دهیم:

تقلید از مدل‌ها

ما مسلمانان الگوها و اسوه‌های بی نقص و خطایی را به عنوان عظیم‌ترین سرمایه‌های بشری پیش رو داریم. این اسوه‌ها در اوج شادابی و انرژی و تلاش و موفقیت در صورت تأسی و تأکید عملی بر سیره و روش زندگی آنان می‌توانند نقش ماندگاری را در ساماندهی نظام اجتماعی، خانوادگی و تربیتی ما داشته باشند.

اعتدال توأم با تأکید بر نیازهای فطری و عزیزی و طبیعی، اصلی‌ترین محور و مداد زندگی و روابط اجتماعی، خانوادگی و تربیتی آن حضرت را تشکیل می‌داد.

روش و سبک مدیریت خانه و خانواده و مهارت‌های ارتباط با همسر و فرزندان را از زندگی آسمانی پیامبر اکرم(ص) و امیرمؤمنان علی(ع) به عنوان صدرنشینان عالم بشری باید آموخت و عمل کرد تا بتوان گام‌های مؤثری در رسیدن به فرازهای مذکور برداشت.

رسول گرامی اسلام(ص) نه غرق شدن در لذائذ مادی را در زندگی تأیید می‌نمود و نه تارک دنیا و پشت کردن به لذت‌ها و رهبانیت را به رسمیت می‌شناخت.اعتدال توأم با تأکید بر نیازهای فطری و عزیزی و طبیعی، اصلی‌ترین محور و مداد زندگی و روابط اجتماعی، خانوادگی و تربیتی آن حضرت را تشکیل می‌داد.

بارها به دختر گرامش فاطمه زهرا(س) می‌فرمود فِداها اَبوها: بابا به قربانت– بوی بهشت از دخترم فاطمه به مشامم می‌رسد. هر کس او را برنجاند مرا رنجانده. هر کس فاطمه را دوست بدارد ، مرا دوست داشته است. او پاره تن من است.

این‌ها تنها گوشه‌ای از روابط عاشقانه و انرژی بخش و نشاط آفرین پدر با دختر در نهاد خانه و خانواده قرآنی است:

اعتدال توأم با تأکید بر نیازهای فطری و عزیزی و طبیعی، اصلی‌ترین محور و مداد زندگی و روابط اجتماعی، خانوادگی و تربیتی آن حضرت را تشکیل می‌داد

رابطه پیامبر با همسر گرامیش خدیجه کبری(س) نیز در اوج مهر و محبت و عشق، فضای خانه را نورانی، قرآنی و با نشاط می‌نمود، که پرداختن به آن‌ها در جای خود کتابی مستقل و معضل خواهد شد و در این اجمال نمی‌گنجد. امّا توجه این نکته خالی از لطف نخواهد بود که وقتی از پیامبر(ص) سؤال می‌شد راز این همه توجه و محبت شما به خدیجه(س) چیست می‌فرمود: او در شرایطی بسیار سخت و شکننده تمامی سرمایه و داشته‌های مادی و معنوی‌اش را تقدیم اسلام و گسترش فرهنگ قرآنی نمود. در مورد رابطه امیرمؤمنان علی(ع) با همسر با وفایش فاطمه زهرا(س) نیز نکات زرّینی وجود دارد که جهت رعایت اختصار به دو جمله از علی(ع) اکتفا می‌شود که در فرآیند زندگی و به خصوص در انتها و پس از شهادت فاطمه زهرا(س) در ذهن و زبان خود جاری ساخت و مدلی شد برای آنان که خواهان زندگی شاد و آسمانی هستند.

وقتی از علی(ع) و سؤال شد با همسرت چگونه‌ای فرمود: فاطمه(س) بهترین دوست و کمک من برای رشد در راه خداوند است. هر وقت غم و خستگی می‌خواست مرا از پای در آورد به او نگاه می‌کردم همه غم‌ها از دل من می‌رفت و آرامش و نشاط به من دست می‌داد.

صفحات: 1 · 2

موضوعات: خانواده و زندگی  لینک ثابت





نقش استخاره در انتخاب همسر

بسیاری از خانواده‌ها برای ازدواج پسر و دختر استخاره می‌کنند. اگر خواستگاری برای دخترشان آمد یا برای پسرشان به خواستگاری رفتند استخاره می‌نمایند. از این رو، مناسب است اندکی هم دربارۀ استخاره بحث کنیم.

قبلاً باید این مطلب را یادآور شویم که جای استخاره بعد از مرحلۀ تحقیق و بعد از مشاوره است. دختر و پسر و خانوادۀ آنها برای شناخت همسر باید به تحقیق و کنجکاوی بپردازند و اگر بازهم تردید دارند با یک یا چند نفر افراد مطلع و مورد اعتماد مشورت نمایند. اگر به نتیجه رسیدند اقدام نمایند. استخاره جایی است که از راه تحقیق و مشورت به جایی نرسند و کاملاً متحیرند، در چنین موردی می‌توانند به استخاره متوسل شوند.

در احادیث به دو نوع استخاره اشاره شد است:


نوع اول این که انسان در هنگام تصمیم‌گیری دربارۀ کارهای مهم دو رکعت نماز بخوانند، بعد از نماز دست به دعا بردارد و از خداوند متعال بخواهد که آنچه خیر و مصلحت اوست پیش بیاورد و وسیله‌اش را فراهم سازد. این نوع استخاره در واقع نوعی دعاست و در همه حال حتی بعد از تحقیق و مشورت هم مطلوب می‌باشد. مخصوصاً در امر ازدواج که امری مهم و سرنوشت‌ساز است در هر حال خوب است انسان از خداوند متعال طلب خیر کند.

در احادیث چنین آمده که امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ برای استخاره دو رکعت نماز می‌خواند و در تعقیب نماز صد مرتبه می‌گفت: أَسْتَخِیرُالله. بعد از آن این دعا را می‌خواند:«أَللّهمَّ اِنّی قَدْ هَمَمْتُ بأَمْرٍ قَدْ عَلِمْتَهُ فَأِنْ کُنتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ خیرٌ لی فی دینی و دُنیایَ و آخِرَتی فَیَسِّرْه لی وَ اِنْ کُنْتَ تعلم أنّه شَرٌّ لی فی دینی و دُنیایَ و آخِرَتی فَاصْرفْهُ عنّی، کَرِهَتْ نَفْسی ذلِکَ اَمْ أَحبَّتْ، فَاِنَّکَ تَعْلَمُ و لاأَعلَمُ و اَنْتَ علاّمُ الْغُیُوب». بعد از آن تصمیم می‌گرفت و وارد عمل می‌شد(مکارم الاخلاق، ص 369).

خدایا می‌خواهم فلان کار را انجام دهم که تو می‌دانی، اگر صلاح دین و دنیا و آخرت مرا در این کار می‌دانی وسیله‌اش را برایم فراهم ساز و اگر می‌دانی که برای دین و دنیا و آخرت من بد است مرا از آن باز بدار، چه کراهت داشته باشم چه علاقه، زیرا تو مصالح واقعی را می‌دانی ولی من نمی‌دانم و تو علام الغیوب هستی.


نوع دوم استخاره‌ای است که تعیین تکلیف می‌کند. در این جا به دو نوع آن اشاره می‌شود:

نوع اول ـ استخارۀ ذات الرقاع:

حضرت صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: وقتی خواستی کاری انجام دهی شش قطعه کاغذ تهیه کن، در سه عدد آنها بنویس: بِسْمِ الله الرَّحمنِ الرّحیم خِیَرَةٌ مِنَ الله الْعَزیزِ الْحَکیم لفلان بن فلانة. «و به جای فلان به فلانه نام استخاره کننده و مادرش را بنویس» و بعد از آن بنویس: افعل. و در سه عدد دیگر بنویس: بِسْمِ الله الرَّحمنِ الرّحیم خِیَرَةٌ مِنَ الله الْعَزیزِ الْحَکیم لفلان بن فلانة. «و به جای فلان به فلانه نام استخاره کننده و مادرش را بنویس» و روی همان کاغذها بنویس: لاتفعل. آن گاه این شش قطعه کاغذ را زیر سجاده‌ات بگذار. بعد از آن دو رکعت نماز بخوان. بعد از فراغ به سجده برو و در حال سجده صد مرتبه بگو: اَسْتَخیرُ الله بِرَحْمَتِهِ خِیرة فی عافِیَةٍ ـ بعد از آن بنشین و بگو: اَللّهُمّ خِر لی فی جَمیعِ أُموری فی یُسْرٍ مِنْکَ و عافِیَةٍ ـ آن گاه کاغذها را بر هم بزن و یکی یکی بیرون بیاور، پس اگر سه کاغذ پشت سر هم «إِفْعَلْ» آمد آن کار را انجام بده که خوب است. و اگر سه کاغذ پشت سر هم «لاتَفْعَلْ» آمد، آن کار را ترک کن. و اگر یکی از کاغذها افعل بود و کاغذ دیگر لاتفعل، تا پنج کاغذ بیرون بیاور اگر إفعل بیشتر بود آن را انجام بده و اگر لاتفعل بیشتر بود آن را ترک کن. دیگر احتیاجی به کاغذ ششم نداری(همان، ص 371).


نوع دوم ـ استخاره با قرآن:

راوی می‌گوید به حضرت صادق ـ علیه السلام ـ عرض کردم گاهی قصد دارم کاری انجام دهم و از خدا هم طلب خیر نموده‌ام ولی چیزی به نظرم نمی‌رسد، در این صورت آیا این کار را انجام دهم یا ترک نمایم؟ شیطان در حال نماز از همۀ حالات به انسان دورتر می‌باشد، هنگامی که در حال نماز هستی هر چه به ذهنت آمد انجام بده. قرآن را بگشای و در اولین آیه‌ای که چشمت به آن رسید توجه کن و آنچه را به قلبت الهام شد انجام بده.

به هر حال استخاره ـ چنان که از نامش پیداست ـ یک نوع دعا و طلب خیر است. انسان در حال تحیّر و بلاتکلیفی دست به دعا بر می‌دارد و از قادر متعال مسئلت می‌کند که آنچه را که به صلاح دین و دنیا و آخرت اوست پیش بیاورد و وسیله‌اش را فراهم سازد. آن گاه با توکل به خدا و امید استجابت دعا خودش را از بلاتکلیفی نجات می‌دهد و وارد عمل می‌شود. در چنین حالی باید مطمئن باشد که آنچه به صلاح واقعی دنیا و آخرت اوست پیش خواهد آمد.

درخاتمه باز هم یادآور می‌شویم که تحقیق و مشورت طبعاً بر استخاره تقدم دارد، اگر نتیجۀ تحقیقات شما خوب بود وارد عمل شوید و لازم نیست استخاره کنید. بعضی مردم عادت دارند در هر کاری به استخاره توسل جویند، در صورتی که گاهی استخاره‌های بی‌مورد باعث سرگردانی و مانع عمل می‌شود.

موضوعات: معجزات پیش بینی ها در قرآن  لینک ثابت




عواقب قضاشدن نمازصبح

اعمال و رفتاری که انسان در طی روز انجام می‌دهد نقش بسیار مهمی در توفیق انسان نسبت به عبادات دارد یعنی هر چه در طی روز کارهای شایسته از انسان سر بزند توفیقات انسان نیز برای اعمال خوب دیگر بیش‌تر فراهم می‌شود.


مردی به خدمت امام صادق(ع) آمد و عرضه داشت : من مرتکب گناهی شده ام.
امام صادق(ع) فرمود :خدا می بخشد
آن شخص عرضه داشت :گناهی که مرتکب شده ام خیلی بزرگ است.
امام فرمود: اگر به اندازه ی کوه باشد خدا می بخشد
آن شخص عرضه داشت: گناهی که مرتکب شده ام خیلی بزرگتر است.
امام فرمود : مگر چه گناهی مرتکب شده ای؟
وآن شخص به شرح ماجرا پرداخت.
پس از اتمام سخن امام صادق(ع) رو به آن مرد کرد و فرمود: خدا می بخشد ، من ترسیدم که نماز صبح را قضا کرده باشی.


***
از امام صادق(ع) پرسیدند که چرا کسانی که در آخر زمان زندگی میکنند رزق و روزیشان تنگ است؟
فرمودند : به این دلیل که غالبا نمازهایشان قضا است.


حجت الاسلام سید جلال موسویان
مرحوم آیت الله حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (معروف به نخودکی) در وصیت خود به فرزندش می گوید:
اگر آدمی چهل روز به ریاضت و عبادت بپردازد ولی یک بار نماز صبح از او فوت شود، نتیجه آن چهل روز عبادت بی ارزش (نابود) خواهد شد. فرزندم تو را سفارش می کنم که نمازت را اول وقت بخوان و از نماز شب تا آن جا که می توانی غفلت نکن.»


برای این که جهت اقامه نماز صبح خواب نمانید، قبل از خوابیدن آخرین آیه سوره کهف را بخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحی إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَهِ رَبِّهِ أَحَداً.

موضوعات: نماز  لینک ثابت





آیت الله شبیری زنجانی فرمودند:


چند سالی بود که معنی و تفسیر آیه 73 سوره زمر مرا بخود مشغول نموده بود.
(وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرا|(زمر73ً )
یعنی مومنین را به سمت بهشت می کشند .
از خود پرسیدم چرا گفته شده به سمت بهشت میکشند!!
تمام کتب و تفاسیر مختلف را دیدم نتیجه ای حاصل نشد تا اینکه به روایتی از امام صادق علیه السلام در بحار الانوار برخورد نمودم .که می فرماید:
مومنین و دوستان سید الشهدا (ع) در روز حساب از خدا می خواهند قبل از ورود به بهشت مولایشان حسین را ملاقات نمایند .
امام به دیدار محبان می آید .


این ملاقات بسیار طولانی می شود .
امام صادق می فرماید هردو طرف غرق تماشا هستند و هیچکدام چشم بر نمی دارند نه امام محبان خود را رها می کند نه دوستان سید الشهدا از مولای خود دل بر می دارند .
ملاقات آنقدر طولانی می شود که خداوند به مأموران بهشت می فرماید این مومنین و دوستان حسینم را به طرف بهشت بکشید تا ملاقات پایان يابد.


یا ابا عبدالله
تصویر قشنگی ست که در صحنه ی محشر …
ما دور حسینیم و بهشت است که مات است…

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت




 


هر وقت که کارم زار شد گفتم علی موسی الرضا
چون كارها دشوارشد گفتم علی موسی الرضا
هر وقت دلم بیمار شد گفتم علی موسی الرضا
هر کس رسید در شهر طوس حاجت روا شد از رضا
این عاصی غرق گناه مستوجب لطف و عطا
چندی شدم در حزن وغم از ظلم قوم اشقیا
راهی نمانده از نجات گویم علی موسی الرضا
تنها توئی مشکل گشا مولا علی موسی الرضا
هر در رسیدم من زدم تنها دری مانده بجا
یک دم به من بنما نگاه آقا علی موسی الرضا
حاجت روا بنما مرا آقا علی موسی الرضا
دنیا به چشمم تار شد گفتم علی موسی الرضا
چون لحظه دیدار شد گفتم علی موسی الرضا

 

 

 

موضوعات: امام رضا(ع)  لینک ثابت




خواص یونجه
يونجه گياهي است علفي و چند ساله كه ارتفاع آن تا يك متر ميرسد برگهاي آن داراي سه برگچه مي باشد برگچه هاي نوك تيز، سبز رنگ و بيضي شكل است . گلهاي يونجه بشكل سبز و برنگ بنفش تيره يا آبي روشن است ميوه يونجه مانند صدف بوده و دانه داخل ميوه مانند لوبيا ولي كوچكتر از آنزمي باشد .

يونجه ريشه اي بسيار عميق درد و ريشه آن تا سه متر بداخل زمين نفوذ مي كند و بنابراين منبع ويتامين ها و مواد معدني است كه از خاك مي گيرد .
يونجه از زمانهاي بسيار قديم در ايران كشت مي شده است و در حدود پنج قرن قبل از ميلاد مسيح از ياران به يونان برده شد و در قرن هفتم بعد از ميلاد به اروپا راه يافت . يونجه در ايران در مناطق مركزي و جنوبي به مقدر بسيار زياد كشت مي شود. زنبور عسل گل يونجه را دوست درد واز آن شهد زيادي بدست مي آورد و تبديل به عسل مي كند .
پرورش اين گياه در قديم براي تهيه علوفه چهارپايان بوده ولي در حال خاضر بعلت درا بودن مواد مغذي به مصرف غذايي نيز مي رسد .

تركيبات شيميايي:
يونجه سرشار از ويتامين هاي A,C,E,K و همچنين داراي آميلاز كه آنزيم مخصوص هضم مواد نشاسته اي است مي باشد .

آنزيم هاي بسياري در يونجه يافت مي شود بعنوان مثال مي توان از امولسين ،‌اينورتاز ، و پكتياز نام برد .

يونجه داراي حدود 20%‌پروتئين مي باشد پروتئين هاي موجود در يونجه عبارتند از:
ليزين ،‌آرژنين ، هيستيدين ، آدنين ، فنيل آلانين ،‌آسپاراژين و سيستين . يونجه داراي اسيد فسفريك نيز هست . يونجه همچنين داراي منيزيوم ، آهن و مقدر جزئي ارسنيك و سيليس است . بنابراين يونجه از نظر مواد غذايي بسيار قوي است و غذاي خوبي براي انسان و حيوانات است .

خواص داروئي:

يونجه از نظر طب قديم ايران گرم است . البته تاره آن گرم و تر و خشك شده آن گرم و خشك است .

1)يونجه از نظر اينكه داراي بسياري از مواد معدني مي باشد شيره آن براي بچه هايي كه در حال رشد هستند و اسخوان بندي محكمي ندارند بسيار مفيد است . حتي امروزه پودر اين گياه را در داروخانه ها مي فروشند كه آنرا مي توان براي بچه هاي شير خوار مصرف كرد . براي تهيه شيره يونجه بايد مقدر 300 گرم يونجه را در يك ليتر آب ريخت و آنرا جوشانيد تا مقدر آب آن به نصف تقليل يابد سپس آنرا صاف كرده و مقدر كمي عسل به آن اضافه كنيد كه بصورت شربت دارايد . مقدر مصرف براي طافال 200 گرم در روز است و براي اطفال شيرخوار حدود 50 گرم يم باشد كه مي توان به شير آنها اضافه نمود . اشخاص بزرگسال هم براي بالا بردن انرژي مي توانند از اين شيره استفاده كنند .

2) يونجه رابصورت تازه و يا جوانه آنها رابا سالاد ميل كنيد . جوانه يونجه را بصورت بسته بندي شده مي توانيد از سوپر ماركتها خريدري كنيد .

3)يونجه ملين است .

4)يونجه دو برابر اسفناج آهنم درد بنابراين خونساز است و براي كسانيكه به كم خوني مبتلا هستند مفيد است .

5)يونجه بعلت درا بودن آهن براي درمان بيماير راشيتيسم بكار مي رود .

6)عوارض كمبود ويتامين ث با خوردن يونجه از بين ميرود.

7)يونجه تازه در بسياري از كشورها مانند چين و روسيه و آمريكا به مقدر زياد بجاي اسفناج مصرف مي شود .

8)يونجه را در داروخانه ها و فروشگاههاي گياهان دارويي و يا برخي از داروخانه ها بصورت پودر ، كپسول و قرص بفروش مي رسانند . مقدرمصرف آن سه قرص در روز است.

9)با همه مزايايي كه يونجه دارد در خوردن تازه آن نبايد زياده روي كرد زيرا بسيار نفاخ است و حتي حيواناتي كه به مقدر زياد از آن مي خورند بعلت گاز زياد ممكن است تلف شوند .

10)ضماد پخته يونجه را اگر روزي چند بار روي اعضايي كه رعشه دارند بگذاريد آنها را شفا مي دهد .

11)تخم يونجه قاعده آور است و براي اين منظور تخم يونجه را بصورت دم كرده مصرف كنيد .

12)دم كرده يونجه درمان اسهال است.

13)براي نرم كردن سينه و تسكين سرفه روزي 2-3 فنجان دم كرده تخم يونجه را مصرف كنيد .

14)براي درمان رعشه تخم يونجه را در روغن زيتون بريزيد و مدت يك هفته جلوي آفتاب بگذاريد سپس آنرا صاف كنيد و روزي چند قاشق از آنرا بخوريد و همچنين روي اعضايي كه رعشه دارند بماليد.

15)يونجه حاوي مقدرزيادي ويتامين است . كوبيده آن زخم را به سرعت اليتام داده و از خونريزي جلوگيري مي كند .

 

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




خواص درمانی سرکه سیب
سالیان سال مردم معتقد بودند سرکه سیب، بعنوان ماده ای بر علیه عفونت و حتی پوکی استخوان و نیز برای هضم بهتر موادغذایی موثر است.

سرکه سیب از بروز سرطان پیشگیری هم می کند. اگر چه سرکه سیب سرطان را درمان نمی کند ، ولی به دلیل داشتن آنتی اکسیدان ، رادیکال های آزاد را در بدن از بین می برد. رادیکال های آزاد ترکیبات خطرناکی هستند که در اثر اکسیداسیون به وجود می آیند و باعث تخریب سلول های بدن، پیری زودرس سلول ها و ایجاد سرطان می شوند.

بتاکاروتن آنتی اکسیدان مهمی است که در سرکه سیب وجود دارد و رادیکال های آزاد را خنثی می کند. سرکه سیب علاوه بر بتاکاروتن ، ماده دیگری نیز دارد که از سرطان جلوگیری می کند . نام این ماده پکتین است.

پکتین یک نوع فیبر غذایی است. مطالعات نشان داده که دریافت زیاد فیبر از بروز سرطان و به خصوص سرطان روده جلوگیری می کند، زیرا فیبرها با مواد سرطان زا در روده ترکیب می شوند و باعث دفع سریع تر آنها از بدن می شوند.

سایر فواید سرکه سیب به شرح زیر است:
1- سرکه سیب دارای خاصیت آنتی بیوتیکی و ضدعفونی کننده است. ضد باکتری و ضد قارچ است و باعث ارتقاء عمل سیستم ایمنی بدن در مقابله با عوامل بیماری زا می شود.

2- مقدار پتاسیم بدن را تنظیم می کند، در نتیجه به حفظ تعادل اسیدی- بازی خون کمک می کند.

 

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت





ارزش غذایی کلم بروکلی
کلم بروکلی یکی از سبزیجات بسیار با ارزش است که سرشار از مواد مغذی می باشد و فواید بی شماری برای ارتقاء سلامتی انسان دارد .

مواد مغذی و سایر موادی را که در بروکلی وجود دارند و اثرات زیادی در پیشگیری از بیماری ها دارند، به ترتیب زیر برای شما بیان می کنم :

1- بروکلی دارای ماده ای بنام سولفورافان ( SULFORAPHANE ) است که تعداد ،اندازه و تکثیر تومورهای سرطانی را به نحو چشمگیری کاهش می دهد. در نتیجه از ابتلا به سرطان به خصوص سرطان سینه ، معده ، روده بزرگ ، رکتوم و ریه ها در انسان پیشگیری می کند .

2- بروکلی دارای مقادیر زیادی فیبر، کاروتنوئید ، ویتا مین A ، ویتامین C و ویتامین K می باشد که باعث پیشگیری از سرطان معده و روده می شوند .

3- بروکلی به دلیل دارا بودن مقادیر بالای ویتامین C ، فیبر و بتاکاروتن ( پیش ساز ویتامین A) یک آنتی اکسیدان قوی محسوب می شود که از اثرات مخرب رادیکال های آزاد در بدن پیشگیری می کند، در نتیجه از بروز بیماری هایی مثل انواع سرطان ، آلزایمر ( فراموشی دوران پیری )، بیماری های قلبی ، آرتریت ( التهاب مفاصل ) پیشگیری کرده و فرآیند پیری را به تاخیر می اندازد .

4- مقدار بالای فیبر غذایی موجود در بروکلی برای افراد دیابتی بسیار مفید است و افراد دیابتی برای کنترل بیماری خود بایستی این سبزی با ارزش را در وعده های غذایی خود قرار دهند .

5- کلسیم موجود در بروکلی ، به همان میزان کلسیم موجود در شیر است، در نتیجه مصرف آن برای افرادی که دچار پوکی استخوان یا کمبود کلسیم هستند، بسیار مفید است. ولی چون شیر علاوه بر کلسیم ، دارای ویتامین D نیز می باشد ، به عنوان منبع بهتری برای پوکی استخوان مطرح می شود زیرا ویتامین D به جذب کلسیم در بدن کمک می کند .

 

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت





خواص شنبلیله
شنبلیله سبزی اصلی قورمه سبزی ، غذای مطبوع ایرانی است . این گیاه در نواحی مختلف ایران ، مصر ، هند ، الجزیره ، ایتالیا و اسپانیا می روید . شنبلیله دارای مواد چرب ف مواد نشاسته ای ، مواد ازته ، مواد فسفره و مادهای بنام گونل لین می باشد .

تركیبات شیمیایی:
البته این گیاه دارای طعم و اسانس معطر می باشد . تحقیقات جدید نشان داده است كه شنبلیله دارای اسید نیكوتینیك یا نیاسین كه ویتامین B3 نیز نامیده می شود ،‌می باشد . این ویتامین عامل جلوگیری كنند ه از بیماری پلاگرا می باشد و همچنین اثر گشاد كننده عروق را نیز درا است

خواص داروئی:
یكی از دانشمندان با تحقیقات زیادی كه روی شنبیلیه انجام درد دریافت كه شنبلیله در رفع سل استخوانی اطفال بسیار موثر است . شنبلیله در طی قرون گذشته در ایران برای بسیاری از بیماریها مصرف می شده است . برای این منظور حتی از دانه شنبلیله استفاده شده است و بیماریها سریعا بهبود پیدا می كند .شنبلیله چون دارای مواد فسفره ،‌آهن ،‌ازته و یاستازهای مختلف می باشد تقویت كننده لوزالمعده نیز می باشد و بنابراین دستگاه هاضمه را بكار انداخته و لاغری های مفرط را از بین می برد .

شنبلیله بطور كلی شفادهنده بیماریهای روحی و جسمی است وحتی اثرات مفیدی در اشخاص مبتلا به مرض قند و سل ریوی و استخوانی درد . در قدیم شنبلیله برای مداوای بیماری قند بكار می رفته است دانه شنبلیله با این همه خواص مفید دارای بوی ناپسند است بنابراین برای استفاده از آن دانه در شده آنرا با مواد معطر باید مخلوط نمود كه بوی بد آن را تا اندازه ای برطرف كنند .

طرز استفاده:
برای تهیه پماد شنبلیله 3 تا 4 قاشق سوپخوری در دانه شنبلیله را با سركه مخلوط كرده و برای رفع التهابهای سطحی پوست بدن مصرف كنید .برای تقویت عمومی بدن بهتر است كه دانه شنبلیله و گیاه آن را قبل از غذا مصرف كرد

 

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




خواص پیازچه
پیازچه بیشتر برای بهبود طعم و مزه غذاها مصرف می شود. اما علاوه بر این که این گیاه بسیار خوش مزه و خوش طعم است، دارای فواید تغذیه ای زیادی نیز می باشد.
پیازچه مانند سیر و تره فرنگی از خانواده آلیوم است و پیاز آن قبل از این که به طور کامل رسیده شود از زمین چیده می شود.

فواید تغذیه ای پیازچه:
پیازچه فواید زیادی دارد که بیشتر آن ها مانند پیاز است. از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- کاهش قند خون
- کاهش کلسترول خون بالا
- کاهش فشار خون بالا
- کاهش خطر پیشرفت سرطان کولون و دیگر سرطان ها
- کاهش التهاب

از اجزای تشکیل دهنده ی پیازچه می توان به موارد زیر اشاره نمود:
آلیل پروپیل دی سولفاید
این ترکیب سطوح قند خون را کاهش می دهد. آلیل پروپیل دی سولفاید این کار را با افزایش میزان انسولین در دسترس انجام می دهد. به این ترتیب که به دلیل داشتن دی سولفید با انسولین رقابت می کند و جای انسولین در کبدرا اشغال می نماید؛ انسولین در کبد غیر فعال است.

صفحات: 1 · 2

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




هندوانه‏ زرد يا هندوانه آناناسي
بيش از پنجاه نوع هندوانه وجود دارد که “هندوانه‏ ي زرد” يکي از آن ها است. اين هندوانه در ايران بيشتر به نام “هندوانه آناناسي” معروف است.
هندوانه‏ زرد در تمام فصول سال يافت مي ‏شود، اما در تابستان به نقطه‏‏ ي اوج خود مي‏ رسد.
در هندوانه ‏هاي معمولي رنگدانه اي به نام “ليکوپن” وجود دارد که باعث ايجاد رنگ قرمز در آنها مي شود و خاصيت آنتي اکسيداني دارد، ولي هندوانه ي آناناسي، فاقد اين رنگدانه است و به همين دليل زرد رنگ مي باشد. ليکوپن مسئول ايجاد رنگ قرمز در گوجه ‏فرنگي و گريپ ‏فروت نيز مي‏ باشد.
به گفته ‏ي محققان، ليکوپن هندوانه ‏ي زرد در اثر تغييرات ژنتيکي مختلف در طي زمان، از بين رفته است.
نکته‏ ي قابل توجه اين هندوانه غيرمعمول، رنگ زرد روشن متمايل به نور آفتاب آن مي ‏باشد. از ديگر مشخصات متمايز آن بافت نرم آن مي ‏باشد که مزه‏اي شيرين و نيرو بخش دارد. گاهي اوقات هم دانه‏هاي سياه در لا به لاي بافت گوشتي آبدار اين ميوه ديده مي‏ شوند.
هندوانه‏ هاي زرد چه بيضي شکل و چه گرد، انواع جالب و قابل توجهي هستند که مزه آنها کمي با مزه‏ ي هندوانه ‏ي معمول قرمز رنگي که ما مي ‏خوريم، متفاوت است. اما پوست آن ها شبيه همان هندوانه هاي قرمز رنگ است.


فوايد تغذيه ‏اي
مصرف 5 واحد ميوه و سبزي به صورت روزانه احتمال ابتلا به سرطان را کاهش مي ‏‏دهد.
يک تحقيق که اخيرا به چاپ رسيده است بيان مي ‏دارد که مصرف روزانه 9 تا 10 واحد ميوه و سبزي، همراه با 3 واحد لبنيات کم چرب، در پايين آوردن فشار خون بالا بسيار موثر است. پتاسيم بيشترين نقش را در کاهش فشار خون دارد. اين ميوه نيز سرشار از پتاسيم است.

هندوانه ‏ي زرد منبع خوبي از سيترولين:
هندوانه‏ ها مخصوصاً هندوانه زرد سيترولين زيادي دارند. سيترولين يک اسيد آمينه غيرضروري مي‏ باشد که در سيستم اکسيد نيتريک بدن شرکت مي ‏کند. به اين ترتيب که وقتي سيترولين با آنزيم ‏هاي بدن وارد واکنش شد، به آرژنين تبديل مي ‏شود. آرژنين اسيد آمينه ‏اي است که براي سلامت قلب و عروق و سيستم ايمني بدن سودمند است. آرژنين توليد اکسيد نيتريک را در بدن تشديد مي ‏کند که باعث شل شدن ديواره‏ ي عروق مي ‏شود.
در واقع همان اثري را که داروي وياگرا بر روي مردان دارد، تا حدودي اين هندوانه نيز دارا مي‏ باشد.
علاوه بر اثر مثبت اين ماده بر روي سلامت جنسي مردان، اکسيد نيتريک همچنين به درمان آنژين صدري، فشار خون بالا و ساير مشکلات قلبي- عروقي کمک مي ‏کند.
البته لازم است متذکر شوم براي اينکه هندوانه‏ ي زرد بتواند مشکلات جنسي مردان را حل کند بايد به ميزان 6 ليوان در روز مصرف شود که کمي دشوار است، زيرا همان طور که مي دانيم، هندوانه بسيار ادرار آور مي ‏باشد.

 

هندوانه زرد و سلامتي چشم:

صفحات: 1 · 2

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

دوست دارم عکسم را منتشر کنم!


آیا می شود برای انتشار عکس محجبه خانم ها در فضای مجازی اثرات مذهبی مثل تبلیغ حجاب در نظر گرفت؟

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از جام نیوز، گاهی بعضی از خانم های مومنه در توجیه اینکه چرا عکسشان را در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی منتشر کرده اند می گویند چون محجبه است اشکالی ندارد!!!.

خواهرم !
وقتی با چادر از خانه خارج میشوی ،حجابت کامل است؛

اما!اگر مردی در خیابان قطعه عکسی با چادر از تو بخواهد ،در اختیارش میگذاری؟؟؟


پس چه پاسخی در مقابل این توجیه می آوری که : گذاشتن عکس با حجاب کامل در فضای مجازی بلامانع است ؟؟؟

برادرم!
تشویق زنان محجبه به گذاشتن تصاویرشان در فضای مجازی از سیاستهای (( رابرت مرداک )) سیاستمدار اسرائیلی است!!


“رابرت مرداک: بزودی حیا رااز زنان ایرانی خواهم گرفت ……”


از لایک تصاویر شخصی خواهران در فضای مجازی پرهیز کنید…

رعایت حیا به منزله روح پوشش است و پوشش بدون حیا کالبد بدون روحی است که زن را از دست یابی به کمالی که قرار است با رعایت حجاب اسلامی به آن برسد وامی‌دارد.

قرآن کریم، زن و مرد مومن را به کم نگریستن مأمور ساخته است: «قل للمومنین یغضوا من أبصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک أزکى‏ لهم ان الله خبیر بما یصنعون؛ به مردان با ایمان بگو: دیده فرونهند و پاکدامنی ورزند که این برای آنان پاکیزه‌تر است؛ زیرا خدا به آنچه می‌کنند، آگاه است». (سوره نور-آیه 30)

بدون شک گذر زمان و ورود تکنولوژی‌های جدید که دستور استفاده از آنها نیز وارداتی است موجب تغییر ذائقه افراد می‌شود اما با پیروی از اصول دین مبین اسلام و تمسک جستن به قرآن کریم، احادیث و روایات می‌توان اسلام ناب محمدی(ص) را به راحتی از سایر اسلام‌های وارداتی آمریکایی و انگلیسی بازشناخت و به الگویی مناسب برای زندگی با شرایط نوین رسید.

*این تصاویر مبلغ حجاب است!
اسلام دین تمام زمان‌هاست و احکام ناب آن با گذشت زمان منقضی نخواهد شد، با تأکید بر این نکته این پرسش را می‌توان مطرح کرد که آیا صرف انتشار تصاویر زنان باحجاب در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند گامی در جهت تبلیغ حجاب زن مسلمان و دیندار باشد یا بیشتر شبیه نوعی تبرج (خودنمایی) است؟ تشخیص این مهم با توجه به تصاویر منتشر شده از سوی یک کمپین مدعی ترویج حجاب به عهده مخاطبان گذاشته می‌شود. نظرات کاربران در خصوص تصاویر منتشر شده زنان محجبه را در ادامه می خوانید:





نکته جالب توجه عدم استقبال زنان از تصاویر منتشر شده است، همچنین لحن بیان و نوع نظرات درج شده در ذیل تصاویر نشان می‌دهد که مخاطبان قصد فرد منتشر کننده تصاویر را چیزی غیر از نمایش پوشش و حجاب برداشت کردند؛ تصاویری که هدف از انتشار آن قبل از تبلیغ حجاب به نوعی خودنمایی یا به تعبیر قرآن کریم «تبرج» تلقی شده است.

از منظر قرآن «تبرج» ناقض عفاف زن است؛ قرآن کریم می‌فرماید: «و قرن فی بیوتکن و لا تبرجن الجاهلیة الأولى… ؛ و در خانه‌هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت‌های خود را آشکار نکنید».( سوره احزاب-آیه 33)
که این نشان از میزان اهمیت عفت و پاکی در روابط دارد اگرچه باید این نکته را هم مورد نظر داشت که اسلام، فعالیت های اجتماعی خانم ها را در جامعه اسلامی رد نمی کند و برای آن راهکارهایی ارائه می دهد که حوصله این متن به پرداختن به آن نمی رسد.

 

دین مبین اسلام زنان را از خودنمایی نهی می‌کند اما دیدگاه‌های انحرافی کمپین‌هایی از این دست براین است که همان میزان که انتشار تصاویر برهنه زنان در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی موجب گسترش بی‌حجابی می‌شود، انتشار تصاویر زنان محجبه نیز می‌تواند به گسترش پوشش اسلامی منجر شود که البته در این نوع نسخه‌پیچی غیر همسو اما یکسان می‌توان رد پای اسلام آمریکایی به تعبیر امام خمینی(ره) و تشیع انگلیسی به تعبیر مقام معظم رهبری را مشاهده کرد.

اما حداقل انتظار، این است که بانوان مومنه و متدینه از انتشار عکس های شخصی که مربوط به تصاویر آرایش شده ی شان هست تجدید نظر کنند. و برای ترویج حجاب اسلامی به راه های دیگر پر اثری به غیر از انتشار تصاویر شخصیشان بپردازند از قبیل ترویج داستان ها و کتاب های مبلغ حجاب و یا ترویج مسائل انگیزشی در تایید حجاب و یا تبلیغ منطق حجاب و همچنین بازگو کردن مضرات بی حجابی و بی عفتی و صدها راه دیگر که قطعا اگر روی آن تامل شود راه های بیشتر و بهتری برای آن پیدا خواهند کرد.

 

نظر شما چیه؟
آیا تبلیغ حجاب به اینصورت درسته؟

 

موضوعات: حجاب  لینک ثابت





خواستگار دين دار و خوش اخلاق


قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم :


اذا جائكم من ترضون خلقه و دينه فزوجوه ، الا تفعلوه تكن فتنه فى الارض ‍ وفساد كبير.


هرگاه كسى براى خواستگارى بخانه شما آمد، چنانچه از اخلاق و ديندارى او رضايتمند بوديد، او را زن دهيد، واگر نه فتنه و فساد بزرگى در زمين بوجود مى آيد.


در انتخاب زوجه هر آنكس كند قيام اخلاق و دينش ار كه زخوبى بدى تمام
او را بهمسرى بپذيريد ورنه خود اندر فساد و فتنه نموديد اهتمام

موضوعات: ازدواج و رازهای طلایی همسرداری  لینک ثابت




دزدهاى سه گانه


قال الصادق عليه السلام :


السراق ثلاثة : مانع الزكاة ، و مستحل مهور النساء، و كذلك من استدان ولم ينوقضائه .


دزدان سه دسته مى باشند: كسيكه زكاة مالش را نمى دهد و كسيكه مهريه زن را بر خود حلال مى داند، كسيكه قرض مى گيرد و قصد پرداختن آن را ندارد.


سه دزدند و يكى زآن هر سه بدحال كند منع زكاة مال و اموال
حلال آن كو صداق زن بخود كرد ديگر مديون كه دينش كرد پامال

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




بركت ازدواج

قال اميرالمؤ منين عليه السلام :


اتخذوا الاهل فانه ارزق لكم .


شما جوانان ، براى خود همسر برگزينيد، زيرا خداوند عهده دار روزى و تاءمين زندگى شما خواهد بود.


سر سلسله رموز خلقت ميزان نه كفه رسالت
فرمود بگير زن كه دارد در وسعت رزقتان دخالت

 

موضوعات: ازدواج و رازهای طلایی همسرداری  لینک ثابت





اعتقاد مادر شهيد
21 دقیقه پیش / قمرخانم / انجمن یاران منتظر
اعتقاد مادر شهيد

حارثه پسر سراقه يكي از دلاوران مخلص و ثابت قدم اسلام در صدر اسلام بود، و بقدري شيفته اسلام بود كه آروز داشت در راه دفاع از اسلام جان عزيزش را فدا كند،
از اين رو به پيامبر (صلی الله علیه وآله) عرض كرد: دعا كن تا خداوند مقام شهادت را نصيب من كند. پيامبر (صلی الله علیه وآله) نيز براي او چنين دعا كرد: خدايا مقام شهادت را به حارثه روزي گردان . حارثه در جنگ بدر شركت ، با كمال دلاوري به حمايت از اسلام پرداخت ، سرانجام تيري از ناحيه دشمن به گلوي او اصابت كرد و به شهادت رسيد؛ خبر شهادت او به مادر و خواهرش رسيد.
مادر و خواهر او همراه ساير بانوان كه به استقبال پيامبر (صلی الله علیه وآله) مي رفتند، حركت كردند، مادر او مي گفت : سوگند به خدا تا پيامبر (صلی الله علیه وآله) نيايد و از او نپرسم كه آيا پسرم در بهشت است يا در دوزخ ، گريه نمي كنم ، وقتي كه پيامبر (صلی الله علیه وآله) آمد و در پاسخ سئوال من فرمود: در دوزخ است آنقدر گريه كنم كه پايان نيابد، و اگر فرمود: پسرت در بهشت است ، هرگز گريه نمي كنم ، بلكه بسيار شادمان خواهم شد. پيامبر(صلی الله علیه وآله) به سوي مدينه مي آمد، مادر حارثه در راه به حضور پيامبر(صلی الله علیه وآله) رسيد و عرض كرد: ميداني كه من پسرم را بسيار دوست داشتم ،
او نورديده ام بود، در عين حال با شنيدن خبر شهادتش گريه نكردم ، با خود گفتم پس از آمدن
پيامبر(صلی الله علیه وآله) از آن حضرت مي پرسم كه آيا پسرم در بهشت است يا در دوزخ ، اگر فرمود: در دوزخ است ، آن گاه ناله و گريه ام بلند مي شود.
پيامبر(صلی الله علیه وآله) به فرمود : بهشت درجاتي دارد، پسرت در فردوس اعلي در بالاترين مقام بهشت است.
مادر گفت : بنابراين هرگز براي او گريه نمي كنم . پيامبر(صلی الله علیه وآله) آبي طلبيد و اندكي از آن برداشت و مضمضه كرد و سپس از آن آب آشاميدند و به دستور پيامبر(صلی الله علیه وآله) اندكي از آن آب به گريبان خود پاشيدند، سپس به مدينه بازگشتند، نوشته اند: بعد از جنگ بدر (تا مدتي) هيچ زني در مدينه ديده نشد كه خوشحال تر و چشم روشن تر از اين مادر و خواهر شهيد باشد.


داستان دوستان/محمدمحمدي اشتهاردي

موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت




فک کردم مغزم ریخت کف دستم

مدت زیادی بود که خبری از عملیات نبود، گرمای هوا همه را کلافه کرده بود؛ بر و بچه‌های
تیپ 25 کربلا،‌ هر کدام خودشان را مشغول می‌کردند تا گرما رو کمتر حس کنند، یک عده
نامه می‌نوشتن، یک عده فوتبال و والیبال بازی می‌کردن عده‌ای هم به کارهای دیگر سرگرم
بودند؛ یک عده هم طبق معمول مشغول راز و نیاز بودند؛ سید عبدالرضا جزو این دسته بود؛
عابدین (شهید سیدعابدین حسینی) همیشه به‌ همین خاطر سر به سر عبدالرضا می‌گذاشت و می‌گفت
«عبدالرضا! این همه نماز نخون یک وقت نورانی میشی بعدش شهید میشی‌ها؛ من حوصله گریه برای تو رو ندارم.
اصلاً وقتی شهید بشی یادت که بیفتم به جای گریه خنده‌ام می‌گیره».
معمولاً سید عابدین به اینجاهای صحبتش که می‌رسید بقیه هم با او هم‌صدا می‌شدند و سر به سر عبدالرضا
می‌گذاشتند ولی عبدالرضا دست‌بردار نبود.
یکی از این روزها سید عابدین داخل سنگر آمد و دید که عبدالرضا مشغول نماز خواندن است؛ یک لحظه مکث کرد
فکری به ذهنش رسید و سریع از سنگر خارج شد؛ هندوانه‌های زیادی که کمک‌های مردمی بود یک قسمت از محوطه
تیپ جمع شده بود و از بس زیاد بود بعضی از آنها تو این گرمای زیاد پلاسیده و لزج شده بودند.
عابدین به طرف هندوانه رفت و نگاهی به هندوانه‌ها انداخت؛ جلوتر رفت و یکی از هندوانه‌ها را که کاملاً پلاسیده و
لزج بود را برداشت و خیلی آرام داخل سنگر آمد و رفت پشت عبدالرضا ایستاد؛ به بچه‌ها اشاره کرد که صداتان
درنیاید، عبدالرضا در این لحظه به قنوت نماز رسیده بود؛ چشهایش را بست و شروع کرد به خواندن یک قنوت جانانه.
سید عابدین هم معطل نکرد و با هندوانه پلاسیده محکم کوبید پشت سر عبدالرضا و فرار کرد؛ هندوانه پشت سر
عبدالرضا پخش شد و کمی از آن هم ریخت تو دستای عبدالرضا؛ بچه‌ها که صدای خنده‌شان توی سنگر پیچید، دیدند
که عبدالرضا نقش زمین شد؛ همه ترسیدند و به طرف عبدالرضا رفتند؛ عبدالرضا بیهوش شده بود، عابدین هم که
نگران شده بود آهسته داخل سنگر سرک می‌کشید؛ سریع آب آوردن و عبدالرضا را به‌هوش آوردن، به هوش که آمد
دستی به سرش کشید و گفت «من زنده‌ام!!، من شهید نشدم؟ چطور من زنده‌ام؟ مگه ترکش به سرم نخورد؟ حال
عبدالرضا که بهتر شد»،‌ همسنگرا گفتند «عبدالرضا خجالت نمی‌کشی؟ با یه هندوانه به این روز افتادی؟ چرا غش
کردی؟ عابدین با یه هندونه تو رو به این روز انداخت؟!»
عبدالرضا که تازه ماجرا رو فهمیده بود زد زیر خنده و گفت «خدا بگم عابدین رو چی کار نکنه؛ من بارها در مورد کسانی
که شهید می‌شدند، شنیدم که وقتی تیری به اون‌ها می‌خوره اصلاً دردی احساس نمی‌کنن و سریع شهید می‌شن؛
وقتی اون ضربه به سرم خورد و هندونه ریخت تو دستام،‌ چون خیلی لزج بود، یه لحظه خیال کردم که مغزم ریخته کف
دستم و دارم شهید می‌شم».
با این جمله بود که شلیک خنده بچه‌ها فضا را پر کرد؛ یک لحظه نگاه عابدین که داشت داخل سنگر سرک می‌کشید
با نگاه عبدالرضا تلاقی کرد؛‌ عبدالرضا،‌ خنده عابدین رو که دید جستی زد و افتاد دنبال عابدین، جیغ و داد عابدین و
کمک‌ خواستن او در هیاهو و خنده‌های بچه‌ها گم شد.

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت





گناه و دست تنگى


قال الباقر عليه السلام :


ان العبد ليذنب الذنب فيزوى عنه الرزق .


بنده خدا براى گناهيكه مرتكب ميشود، از رزق و روزى خود دور مى افتد و در تنگى معيشت قرار مى گيرد!


گنه از بنده چون گردد صادر خدايش هست در آن لحظه ناظر
بضيق رزق مى گردد گرفتار بهر كارى خداوند است قادر

موضوعات: دینی و مذهبی  لینک ثابت





عمّه شجاع پيامبر(صلی الله علیه وآله)

يكي از عمّه هاي پيامبر(صلی الله علیه وآله) اروي دختر عبدالمطّلب بود، او با عميربن وهب بن عبدمناف ازدواج كرد و از او داراي يك پسر بنام طليب گرديد، طليب در سالهاي اول بعثت اسلام قبول كرد و موجب شد كه مادرش اروي نيز مسلمان شود.
طليب از افرادي است كه با مسلمين ، همراه جعفر طيار به حبشه پناهنده شد، او در جنگ بدر شركت كرد، و سرانجام در عصر خلافت ابوبكر در جنگ اجنادين يا يرموك كه در سرزمين شام واقع شد، به شهادت رسيد.
اروي مادر شهيد، همواره با امام علي (علیه السلام) و در خط عقيدتي او گام برمي داشت .
در آن هنگام كه معاويه در اوج قدرت بود(بعد از شهادت علي عليه السلام)، اروي بر او وارد شد، او در اين وقت پيره زن بود، وقتي معاويه او را ديد گفت : مرحبا خوش آمدي اي خاله ! بعد از آنكه ما از حجاز خارج شديم ، بر شما چگونه گذشت ؟


اروي گفت : اي برادرزاده ! نسبت به كسي كه به تو خدمت كرد، كفران نعمت نمودي ، و با پسر عمويت (علي عليه السلام) بد رفتاري كردي ، و خود را به عنوان خليفه ، كه شايسته تو نيست ، خواندي ، و آنچه را كه حق تو نبود با زور گرفتي ، بي آنكه در راه اسلام رنجي ديده باشي ، تو و پدرانت در پيشرفت اسلام هيچ سهمي نداريد، و به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) كفر ورزيديد، خداوند بزرگان شما را هلاك كرد و شما را خوار ساخت و حق را به صاحبش محمد (صلی الله علیه وآله) برگردانيد، هر چند مشركان خشنود نبودند، سخن ما بالا آمد و پيامبر(صلی الله علیه وآله) پيروز شد، ولي بعد از پيامبر(صلی الله علیه وآله) برخلاف حق ، شما بر ما حاكم شديد، و شما براي رسيدن به مقصود، خويشاوندي با پيامبر(صلی الله علیه وآله) را دليل مي آوريد، با اينكه خويشاوندي ما به پيامبر(صلی الله علیه وآله) نزديكتر است ، و ما به مقام رهبري سزاوارتر هستيم ، ولي ما امروز در ميان شما بسان بني اسرائيل در برابر آل فرعون هستيم ، علي (علیه السلام) نسبت به پيامبر(صلی الله علیه وآله) همانند هارون نسبت به موسي (علیه السلام) بود، اين را بدان كه سرانجام ما بهشت است ، و عاقبت شما در دوزخ خواهد بود.


عمروعاص ، شخص دوم دستگاه طاغوتي معاويه ، گفت : سخن را كوتاه كن ، اي پيره زن گمراه كه عقلت را از دست داده اي ، و شهادت تو يك نفر براي تقسيم بهشت و دوزخ كافي نيست .


اروي نگاه تندي به عمروعاص كرد و گفت : اي پسر نابغه ! تو چه مي گوئي ؟ كه مادرت مشهورترين زن ناپاك بود و از طريق ناپاكي مزد مي گرفت ، پنچ نفر از قريش مدّعي فرزندي تو شدند، از مادرت پرسيدند، او گفت : همه اين ها با من رابطه داشتند، نگاه كنيد به هر كدام شبيه تر است ، به او نسبت دهيد، و چون به عاص بن وائل بيشتر شباهت داشتي تو را به او ملحق كردند.


پس ‍ از گفتگوي ديگر، معاويه گفت : از اين حرف ها بگذر و خداوند گذشتگان را عفو كند، اكنون بگو چه حاجتي داري تا برآورده كنم ؟ اروي گفت : مالي اليك حاجة : به تو حاجتي ندارم سپس از نزد معاويه خارج شد.


داستان دوستان/محمدمحمدي اشتهاردي

موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت





حکمت 127 :


وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ قَصَّرَ فِى الْعَمَلِ ابْتُلِيَ بِالْهَمِّ وَ لَا حَاجَةَ لِلَّهِ فِيمَنْ لَيْسَ لِلَّهِ فِى مَالِهِ وَ نَفْسِهِ نَصِيبٌ .


درود خدا بر او ، فرمود :


آن كس كه در عمل كوتاهى كند ، دچار اندوه گردد ، و آن را كه از مال و جانش بهره اى در راه خدا نباشد خدا را به او نياز نيست.

 

موضوعات: روایات  لینک ثابت




احادیثی  بسیار زیبا از امام زمان(عج)

1- توجّه امام مهدى(عليه السلام) به شيعيان خويش
إِنّا غَيْرُ مُهْمِلينَ لِمُراعاتِكُمْ، وَ لا ناسينَ لِذِكْرِكُمْ، وَ لَوْ لا ذلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللاَّْواهُ، وَ اصْطَلَمَكُمُ الاَْعْداءُ. فَاتَّقُوا اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ وَ ظاهِرُونا:
ما در رعايت حال شما كوتاهى نمى‌كنيم و ياد شما را از خاطر نبرده‌ايم، كه اگر جز اين بود گرفتارى‌ها به شما روى مى‌آورد و دشمنان، شما را ريشه كن مى‌كردند. از خدا بترسيد و ما را پشتيبانى كنيد.

2- عمل صالح و تقرّب به اهل بيت(عليهم السلام)
فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِء مِنْكُمْ بِما يُقَرَّبُ بِهِ مِنْ مَحَبَّتِنا، وَلْيَتَجَنَّبْ ما يُدْنيهِ مِنْ كَراهِيَّتِنا وَ سَخَطِنا، فَإِنَّ امْرَأً يَبْغَتُهُ فُجْأَةً حينَ لا تَنْفَعُهُ تَوْبَةٌ، وَ لا يُنْجيهِ مِنْ عِقابِنا نَدَمٌ عَلى حَوْبَة:
هر يك از شما بايد به آنچه كه او را به دوستى ما نزديك مى‌سازد، عمل كند و از آنچه كه خوشايند ما نبوده و خشم ما در آن است، دورى گزيند، زيرا خداوند به طور ناگهانى انسان را مى‌گيرد، در وقتى كه توبه برايش سودى ندارد و پشيمانى او را از كيفر ما به خاطر گناهش نجات نمى‌دهد.

3- تسليم در مقابل دستورهاى اهل بيت(عليهم السلام)
فَاتَّقُوا اللّهَ، وَ سَلِّمُوا لَنا، وَ رُدُّو الاَْمْرَ إِلَيْنا، فَعَلَيْنَا الاِْصْدارُ، كَما كانَ مِنَّا الاِْيرادُ، وَ لا تَحاوَلُوا كَشْفَ ما غُطِّىَ عَنْكُمْ، وَ اجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْواضِحَةِ:
از خدا بترسيد و تسليم ما شويد و كارها را به ما واگذاريد، بر ماست كه شما را از سرچشمه، سيراب برگردانيم، چنان كه بردن شما به سرچشمه از ما بود، در پى كشف آنچه از شما پوشيده شده نرويد. مقصد خود را با دوستى ما بر اساس راهى كه روشن است به طرف ما قرار دهيد.

4- تحقّق حتمى حقّ
أَبَى اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لِلْحَقِّ إِلاّ إِتْمامًا وَ لِلْباطِلِ إِلاّ زَهُوقًا، وَ هُوَ شاهِدٌ عَلَىَّ بِما أَذْكُرُهُ:
خداوند مقدّر فرموده است كه حقّ به مرحله نهايى و كمال خود برسد و باطل از بين رود، و او بر آنچه بيان نمودم گواه است.

5- خلقت هدفدار و هدايت پايدار
إِنَّ اللّهَ تَعالى لَمْ يَخْلُقِ الْخَلْقَ عَبَثًا وَ لا أَهْمَلَهُمْ سُدًى بَلْ خَلَقَهُمْ بِقُدْرَتِهِ وَ جَعَلَ لَهُمْ أَسْماعًا وَ أَبْصارًا وَ قُلُوبًا وَ أَلْبابًا ثُمَّ بَعَثَ إِلَيْهِمُ النَّبِيّينَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ مُبَشِّرينَ وَ مُنْذِرينَ، يَأْمُرُونَهُمْ بِطاعَتِهِ وَ يَنْهَوْنَهُمْ عَنْ مَعْصِيَتِهِ وَ يُعَرِّفُونَهُمْ ما جَهِلُوهُ مِنْ أَمْرِ خالِقِهِمْ وَ دينِهِمْ وَ أَنـْزَلَ عَلَيْهِمْ كِتابًا، وَ بَعَثَ إِلَيْهِمْ مَلائِكَةً يَأْتينَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ مَنْ بَعَثَهُمْ إِلَيْهِمْ بِالْفَضْلِ الَّذى جَعَلَهُ لَهُمْ عَلَيْهِمْ:
خداوند متعال، خلق را بيهوده نيافريده و آنان را مهمل نگذاشته است، بلكه آنان را به قدرتش آفريده و براى آنها گوش و چشم و دل و عقل قرار داده، آن گاه پيامبران را كه مژده دهنده و ترساننده هستند به سويشان برانگيخت تا به طاعتش دستور دهند و از نافرمانى‌اش جلوگيرى فرمايند و آنچه را از امر خداوند و دينشان نمى‌دانند به آنها بفهمانند و بر آنان كتاب فرستاد و به سويشان فرشتگان برانگيخت تا آنها ميان خدا و پيامبران ـ به واسطه تفضّلى كه بر ايشان روا داشته ـ واسطه باشند.

6- ظهور حقّ
إِذا أَذِنَ اللّهُ لَنا فِى الْقَوْلِ ظَهَرَ الْحَقُّ وَ اضْمَحَلَّ الْباطِلُ، وَ انْحَسَرَ عَنْكُمْ:
هرگاه خداوند به ما اجازه دهد كه سخن گوييم، حقّ ظاهر خواهد شد و باطل از ميان خواهد رفت و خفقان از [سرِ] شما برطرف خواهد شد.

7- تفتيش ناروا
مَنْ بَحَثَ فَقَدْ طَلَبَ، وَ مَنْ طَلَبَ فَقَدْ دَلَّ، وَ مَنْ دَلَّ فَقَدْ أَشاطَ وَ مَنْ أَشاطَ فَقَدْ أَشْرَكَ:
حضرت مهدى(عليه السلام) در خصوص كسانى كه در جستجوى او بوده‌اند تا به حاكم جور تحويلش دهند فرموده است: آن كه بكاود، بجويد و آن كه بجويد دلالت دهد و آن كه دلالت دهد به هدف رسد و هر كه [در مورد من] چنين كند، شرك ورزيده است.

8- ظهور حقّ به اذن حقّ
فَلا ظُهُورَ إِلاّ بَعْدَ إِذْنِ اللّهِ تَعالى ذِكْرُهُ وَ ذلِكَ بَعْدَ طُولِ الاَْمَدِ وَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ امْتِلاءِ الاَْرْضِ جَوْرًا:
ظهورى نيست، مگر به اجازه خداوند متعال و آن هم پس از زمان طولانى و قساوت دل‌ها و فراگير شدن زمين از جور و ستم.

9- مدّعيان دروغگو
سَيَأْتى إلى شيعَتى مَنْ يَدَّعِى المُشاهَدَةَ. أَلا فَمَنِ ادَّعَى المُشاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْيانى وَ الصَّيْحَةِ فَهُوَ كَذّابٌ مُفْتَر وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيم:
آگاه باشيد به زودى كسانى ادّعاى مشاهده (نيابت خاصّه) مرا خواهند كرد. آگاه باشيد هر كس قبل از «خروج سفيانى» و شنيدن صداى آسمانى، ادّعاى مشاهده مرا كند دروغگو و افترا زننده است؛ حركت و نيرويى جز به خداى بزرگ نيست.

10- دنيا در سراشيبى زوال
إِنَّ الدُّنْيا قَدْ دَنا فَناؤُها وَ زَوالُها وَ أَذِنَتْ بِالْوِداعِ وَ إِنّى أَدْعُوكُمْ إِلَى اللّهِ وَ رَسُولِهِ(صلى الله عليه وآله وسلم) وَ الْعَمَلِ بِكِتابِهِ وَ إِماتَةِ الْباطِلِ وَ إِحْياءِ السُّنَّةِ:
دنيا فنا و زوالش نزديك گرديده و در حال وداع است، و من شما را به سوى خدا و پيامبرش ـ كه درود خدا بر او و آلش باد ـ و عمل به قرآنش و ميراندن باطل و زنده كردن سنّت، دعوت مى‌كنم.

موضوعات: امام زمان (عج)  لینک ثابت





مردی با خود زمزمه کرد : خدایا با من حرف بزن ، یک سار شروع به خواندن کرد اما مرد نشنید.


فریاد بر آورد : خدایا با من حرف بزن ، آذرخش در آسمان غرید ، اما مرد گوش نکرد.


مرد به اطراف خود نگاه کرد و گفت: خدایا بگذار تو را ببینم ، ستاره ای درخشید اما مرد ندید .


مرد فریاد کشید: یک معجزه به من نشان بده ، نوزادی متولد شد اما مرد توجهی نکرد.


پس مرد در نهایت یأس فریاد زد : خدایا مرا لمس کن و بگذار بدانم که اینجا حضور داری .


در همین زمان پروانه ای پایین آمد و روی دستش نشست اما مرد آن را پراند و به راهش ادامه داد.


… و خدایی که در این نزدیکی است ، لای این شب بوها ، پای آن کاج بلند، روی آگاهی آب ، روی قانون گیاه


(سهراب سپهری)

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





ﺑﻪ ﻛﺴﻲ ﻛﻴﻨﻪ ﻧﮕﻴﺮﻳﺪ
ﺩﻝ ﺑﻲ ﻛﻴﻨﻪ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ
ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻬﺮ ﺑﻮﺭﺯﻳﺪ
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﻬﺮ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ
ﺩﺳﺖ ﻫﺮ ﺭﻫﮕﺬﺭﻱ ﺭﺍ ﺑﻔﺸﺎﺭﻳﺪ ﺑﻪ ﮔﺮﻣﻲ


ﺑﻮﺳﻪ ﻫﻢ ﺣﺲ ﻗﺸﻨﮕﻲ ﺍﺳﺖ
ﺑﻮﺳﻪ ﺑﺮ ﺩﺳﺖ ﭘﺪﺭ
ﺑﻮﺳﻪ ﺑﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭ


ﻟﺤﻈﻪ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺑﻮﺳﻪ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ
ﺑﻔﺸﺎﺭﻳﺪ ﺑﻪ ﺁﻏﻮﺵ ﻋﺰﻳﺰﺍﻥ
ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﮔﺮﻣﻲ ﺁﻏﻮﺵ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ


ﻧﺰﻧﻴﺪ ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﮔﻨﺠﺸﻚ
ﭘﺮ ﮔﻨﺠﺸﻚ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ


ﭘﺮ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺑﺒﻮﺳﻴﺪ
ﭘﺮ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ


ﻧﺴﺘﺮﻥ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﻴﺪ
ﻳﺎﺱ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﻛﻨﻴﺪ
ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻻﻟﻪ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ


ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻣﺴﺖ ﺑﺨﻨﺪﻳﺪ
ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻋﺸﻖ ﺑﻮﺭﺯﻳﺪ
ﺳﻴﻨﻪ ﺑﺎ ﻋﺸﻖ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ


ﺑﺸﻨﺎﺳﻴﺪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ
ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﯾﺎﺩ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺖ
ﺳﻘﻒ ﺁﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید.

پیری برای جمعی سخن میراند، لطیفه ای برای حضار تعریف کرد، همه دیوانه وار خندیدند…..

بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند….

او مجددا لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.

او لبخندی زد و گفت: وقتی که نمی توانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید، پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه می دهید؟

 

گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید.

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




 

ما «اطلاعاتی» بودیم و بالطبع فضول!


ماها «اطلاعاتی» بودیم و بالطبع فضول! صبح فردای آن شب حسین رجب‌زاده را کشیدم یک گوشه و گفتم: «حسین، حالا دیگر به هم خورده و این حرف‌ها را ول کن؛ بیا برویم طرف‌های پاسگاه زید ببینیم آنجاها چه خبر است.»
به نام خدا
به گزارش فرهنگ نیوز ، عملیات رمضان به تاریخ 22 تیر 61 با هدف ورود به خاک عراق توسط رزمندگان ایرانی آغاز شد. این عملیات برون بروزی به این دلیل بود که پس از آزادی خرمشهر حالا باید به صدام درس عبرتی داده می‌شد که اگر چه او جنگ را آغاز کرده اما نمی تواند هر زمان که بخواهد قائله را تمام کند.
این عملیات با مشکلات فراوانی مواجه شد و به دلیل گستردگی طرح حمله شکست خورد. حاج احد محرمی علافی (دایی) از نیروهای اطلاعات عملیات لشکر 31 عاشورا بود که خاطرات خود را از روزهای پیش از شروع عملیات رمضان آغاز کرده و اینگونه روایت می‌کند:

ادامه »

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




کرامت انسانی در قرآن


قرآن کریم آیه ی یی دارد که از کرامت انسان سخن می گوید: «وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنىِ ءَادَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فىِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلىَ‏ كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلا» [اسراء/۷۰]
«و محققا ما فرزندان آدم را بسيار گرامى داشتيم و آنها را (بر مركب) در برّ و بحر سوار كرديم و از هر غذاى لذيذ و پاكيزه آنها را روزى داديم و آنها را بر بسيارى از مخلوقات خود برترى و فضيلت كامل بخشيديم» [۱]
توجه: خداوند در این آیه، روزی دادن بنی آدم و سوار شدن آنها را بر مرکب به خدا نسسبت می دهد. این از آن جهت است که اراده ی انسان به اراده ی خدا بستگی دارد.
چنانکه خداوند در آیه دیگری می فرماید: «وَ عِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَ يَعْلَمُ مَا فىِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ مَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَ لَا حَبَّةٍ فىِ ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَ لَا رَطْبٍ وَ لَا يَابِسٍ إِلَّا فىِ كِتَابٍ مُّبِين» [انعام/۵۹]
«و كليدهاى خزائن غيب نزد اوست، كسى جز او بر آن آگاه نيست و نيز آنچه در خشكى و درياست همه را مى‏داند و هيچ برگى از درخت نمى‏افتد مگر آنكه او آگاه است و نه هيچ دانه‏ اى در زير تاريكى‏هاى زمين و نه هيچ تر و خشكى، جز آنكه در كتابى مبين مسطور است» [۲]
آیه دارد می گوید: حتی افتادن برگ از درخت را خدا می داند، چه برسد به چیزهای بزرگتر، هیچ چیزی چه کم و چه زیاد، چه غیب و چه آشکار در این دنیا از احاطه ی خداوند به دور نیست.


اما توضیح آیه ی اول
خداوند در این آیه می فرماید: ما انسان را گرامی داشته و او را اشرف مخلوقات قرار دادیم. با اراده و اختیاری که به او دادیم هم در زمین می تواند سیر کند هم در دریا (با ماشین در خشکی و با کشتی در دریا) و این سیر در دریا و خشکی، او را به غذاهای پاکیزه و لذیذ که در حقیقت ما به او عطا کردیم؛ رهنمون می شود.
اما کرامت انسان که باید آن را حفظ کند؛ باید و نبایدهایی هم دارد.
آیه اشاره داشت که ما از غذاهای پاکیزه روزی انسان کردیم، این غذای پاکیزه، تلاش و کوشش پاکیزه را می طلبد و از اینجاست که پای باید و نباید به وظایف انسان باز می شود.
اراده و اختیار انسان او را به تکلیفهایی که خداوند برایش تعریف کرده است؛ فرا می خواند. خداوند می فرماید: «وَ مَا خَلَقْتُ الجْنَّ وَ الْانسَ إِلَّا لِيَعْبُدُون» [ذاریات/۵۶] «و جن و انس را جز براى اينكه مرا بپرستند نيافريديم» [۳]
هدف خدا از خلقت آفرینش انسان و جن این بوده که در جهت پرستش او گام بردارند و کرامت انسان در پرتو این پرستش به مرحله ی طهور و بروز خودش می رسد.
حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) در حدیثی بهشت خداوندی را بهای این کرامت می داند: «إنَّ أبدانَکُم لَیس لَها ثَمَنٌ إلّا الجَّنه؛ فَلا تَبِیعُوها بِغِیرِها. [۴] بهای بدن شما و وجود شما جز بهشت نیست، به کمتر از آن نفروشید.
پس آن کرامت انسانی که خداوند برای ما ترسیم کرده؛ عبادت و پرستش او، و در نهایت بهشت اوست.


نتیجه گیری
خداوند در قرآن تصریح می کند که ما انسان را تکریم نموده و بر بقیه موجودات برتری دادیم.
طبعا این مقام شامخ یک تکلیفها و باید و نبایدهایی را می طلبد.
قرآن هدف از آفرینش انسانی که خداوند به او کرامت داده را؛ عبادت و پرستش خدا می داند.
امام کاظم (علیه السلام) بهای این کرامت انسانی را بهشت دانسته و ما را از انتخاب گزینه ی دیگر (جهنم) بر حذر می دارد.


پی نوشتها
[۱] ترجمه الهی قمشه ی، ص ۲۸۹
[۲] همان، ص ۱۳۴
[۳] ترجمه انصاریان، ص ۵۲۳
[۴] تحف العقول، ص ۴۱۰

موضوعات: اخلاق  لینک ثابت




“بگذار و بگذر

فکر کن مرده اید البته دور از جون.


بعد، تمام این ها یی رو که دیدی دیگه نمیبینی


تمام کسانی که دوستت بودن، دشمنت بودن، تمام کسانی که ناراحتت کردن، تمام کسانی که راحت از کنارت رد شدن و تو به چشم رهگذر بهشون نگاه کردی


چیکار میکنی اگر بدونی برای آخرین بار میبیننشون یا برای آخرین باره که خدا این راه رو واست قرار داده؟


بازم ناراحت میشی؟


تو دیگه اونهارو نمیبینی حتی خنده ای که از روی تمسخرشون بوده رو هم دیگه نمی بینی .


دیگه نیستی که ناراحت بشی . هیچ و نیست بودن خیلی سخته خیلی سخته که دستت از دنیا کوتاه باشه
و مطمئن باش دلت برای تمامشون تنگ میشه اگر حتی لحظه ای به این حرف ها فکر کنی میبینی خیلی از اتفاقات نه ناراحت کننده هستن و نه ارزش به دل گرفتن رو دارن حتی ارزش این رو هم ندارن که بخواین بهشون فکر کنین.

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





حفظ سلامت مغز با “قهوه”
مطالعه حدود هزار و ۴۰۰ بزرگسال ایتالیایی نشان می دهد که عادت مصرف کم قهوه برای حفظ سلامت مغز مفید است.
به دگزارش سلام خبر، درحالیکه این مطالعه جدید رابطه علت و معلولی میان این دو را ثابت نمی کند اما یافته های این مطالعه با تاکید بر نتایج مطالعات قبلی، فواید مغزی عصبی مصرف نوشیدنی های کافیئن دار را نشان می دهد.
محققان دانشگاه «باری آلدو مور» ایتالیا در یک مطالعه، جدول مصرف قهوه و سلامت مغزی عصبی هزار و 445 ایتالیایی 65 تا 84 ساله را در جریان یک مطالعه سه ساله ترسیم کردند.


محققان متوجه شدند، خطر ابتلا به اختلال ضعیف شناختی در افرادی که بطور متوسط روزی دو فنجان قهوه مصرف می کنند بیشتر از افرادی است که نوشیدنی های کافیئن دار مصرف می کنند.


در عین حال این مطالعه نشان داد افرادی که مصرف قهوه آنها در طول زمان افزایش می یابد خطر ابتلا به زوال عقل خفیف در آنها افزایش می یابد اما مصرف خفیف قهوه به سلامت مغز کمک می کند.


محققان در مقاله جدید خود که در مجله «Alzheimer’s Disease» منتشر شده است، نوشتند: خطر ابتلا به اختلال ضعیف شناختی در افراد مسن تر که هرگز قهوه مصرف نکرده اند و یا به ندرت قهوه مصرف می کنند و افرادی که عادت مصرف قهوه شان افزایش می یابد، بیشتر می شود.
محققان معتقدند که مواد موجود در قهوه از نرون ها در برابر پلاک های مرتبط به بیماری آلزایمر و سایر بیماری های عصبی محافظت می کند.
این اولین مطالعه ای نیست که نشان می دهد افرادی که قهوه می خوردند به سلامت بدن و مغز خود کمک می کنند.


منبع: عصر ایران

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




چند توصیه کلیدی به پشت میز نشین‌ها
چاقی و اضافه وزن یکی از معضلات جامعه مدرن در حوزه سلامت به شمار می‌رود، به عبارتی این روزها داشتن وزن ایدآل برای بسیاری از افراد به آرزویی تبدیل شده است که زن و مرد حتی گروه سنی نمی‌شناسد و شامل حال بیشتر افراد می‌شود.

جالب اینکه این روزها پشت میز نشین‌ها بیشتر از سایر اشخاص در معرض چنین آسیبی هستند و در بیشتر مواقع از مشکلاتی که نشستن طولانی مدت پشت میز برای آنها ایجاد کرده است به ویژه اضافه وزن گله می‌کنند.
وجود انواع غذاهای فوری یا همان فست فودها و ورود آنها به برنامه غذاهایی خانواده‌ها در تمام طبقات شاید متهم ردیف اول افزایش وزن افراد باشد، این در حالی است که در دنیای مدرن امروز بی تحرکی هم دلیل دیگری برای برهم خوردن توازن وزن تبدیل شده است. مکانیزه شده مشاغل و از بین رفتن جایگاه فعالیت‌های بدنی در حرفه‌ها و مشاغل مختلف باعث شده تا پدیده ای به نام پشت میز نشینی به آفتی برای داشتن تناسب اندام مناسب تبدیل شود تا به آنجا که اشتغال در دنیای صنعتی دغدغه‌ای به نام اضافه وزن را نیز با خود به همراه آورده است، معضلی که راه فرار از آن داشتن برنامه دقیق برای مقابله با بی‌تحرکی در ساعات متمادی است که فرد پشت میز می‌نشیند و به وظایفی که برعهده وی گذاشته شده ‌است عمل می‌کند.

ادامه »

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت





غواص نفرستیییییییییییید بابا

فروردین سال 1365در مقر شهید محمد منتظری، از مقرهای تیپ 44قمربنی هاشم (ع) در نزدیکی سوسنگرد بودیم. هواپیماهای جنگی دشمن برای حمله به عقبه جبهه ایران به پروازدرآمده بودند.وضعیت قرمز اعلام شد وتمام چراغها وروشنایی ها خاموش شد تاهواپیماهای دشمن نتوانند دید داشته باشند وجایی را بزنند.

مشغول غذاخوردن بودیم . غذا آبگوشت بود.آن را در یک سینی بزرگی ریخته بودیم وهمگی دور آن نشسته بودیم ومیخوردیم.

برق که قطع شد، شیطنتها شروع شد .هرکس کاری می کرد ودر آن تاریکی سربه سردیگری می گذاشت.
باهماهنگی قبلی قرارشد یکی از بچه ها از حوزه استحفاظی آقای خدادادی (بزرگترین عضو رزمندگان اعزامی از شهر طاقانک که در آن زمان حدود27سال داشتند) لقمه ای را بردارد، که ایشان با لحن خاصی گفتند:
لطفا غواص اعزام نفرمایید ،منطقه دردید کامل رادار قراردارد!!
با این حرف او یک دفعه چادر از خنده بچه ها منفجر شد. اینقدر فضا شاد شده بود که کسی به فکر حمله هوایی دشمن نبود!!

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت




ورود كلیه بردران ممنوع
شیشه در وردی ناهار خوری شكسته بود. این عبارت را با ماژیك قرمز روی كاغذی نوشته و به
دیوار چسبانده بودنند:«ورود كلیه برادران ممنوع». موقع ناهار بود. سالن هم در دیگری نداشت.
یعنی چه؟ هیچ كس تصور نمی كرد در بسته نباشد یا این كه قضیه شوخی باشد چند نفری
رفتند پیش مسئول مربوط و داد و فریاد راه انداختند:«این چه وضعشه، در چرا بسته است، این
كاغذ چیه كه نوشته اید؟» و از این حرف ها. بعد راه افتادند رفتند آشپزخانه. البته از در پشتی
كه مخصوص مسئولان بود. جریان را كه تعریف كردند سر آشپز خندید و گفت:

«اولاً در بسته نیست باز است. ثانیاً ما نگفتیم كلیه. گفتیم كلیه، برای همین روی لام تشدید
نگذاشتیم».حسابی كفری شدیم. فكر همه چیز را می كردیم الا این كه آشپزها هم با ما بله!؟

موضوعات: جبهه و شهدا و جانبازان  لینک ثابت





مجلس افسوس !


قال على عليه السلام :
ما من قوم قعدوا فى مجلس ثم قاموا و لم يذكروا الله الا كان حسرة عليهم يوم القيامة .


هر جمعيتى مجلسى تشكيل دهند، و آن مجلس را بدون ذكر خداوند به پايان برسانند، روز قيامت بخاطر غفلت و از دست دادن ذكر خداوند افسوس خواهند خورد.


ندارند اهل جنت حزن و اندوه بچيزى از جهان زافعال ممدوح
كه در دنيا بفكر خويش بودند در رحمت بروى خود گشودند


پشيمانى ولى دارند از آنجا كه بر آنها گذشت از عمر دنيا
كه از ذكر خدا بودند غافل در آن اوقات باطل بوده حاصل

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




نیشخندی زد و گفت:مگر این معشوقهدلبری می داند؟

نیشخندی زد و گفت:
مگر این معشوقه
دلبری می داند؟
مگر این چادری عهد قجر
عشوه هم می فهمد؟
راز صید پسران می داند؟
با دو جمله بتواند بکند مست دلی؟
با نگاهی همه فرهاد کند؟ همه مجنون بشوند؟
راه رفتن که کند منگ دل هر پسری
هیچ می داند او؟
تو بگو اصلا نازی به صدایش باشد؟
چشمک پر هوسی می فهمد؟
جلوه ی تن، رخ زیبا و ادا ملتفت است؟
هیچ از لذت خندیدن و مستی داند؟
تاب گیسو بلد است؟
من همه ش زیر لبم خندیدم
او چه داند تو چگونه دل ما را بردی؟
او چه داند که زن و گوهر هستی چه بود ؟
یاد دیدار نخستت بودم
با همه سادگی و حجب و حیا می رفتی
نه نگاهت به کسی
نه زدی چشمک و نه خنده ی بی جا نه سخن
نه تنت جلوه گر و عشوه کن مردی بود
نه صدایت نازک
به همین سادگی و زیبایی
دل من را بردی؟
نه فقط من که خدا هم خندید
هر فرشته به تو مبهوت شده
هر ملک گرد تو می چرخید و
بالهایش به تو خوش آمد گفت
ماه بانو، عسل چادریم
ای به قربان حیایت خانوم
مرد اگر مرد بود
لذت او عفت توست
چلچراغ نفسش چادر توست.
ای به قربان حجابت بانو
این را خوب بدان
همه ی عشق من از چادر توست…
حال شما با چادر مشکی خوش است…

موضوعات: حجاب  لینک ثابت




قره قات ؛ ضد ميکروبي قوي
قره قات (قره قاط) يا سياه گيله درختچه ي کوچکي است به ارتفاع تا 60 سانتي متر که داراي برگ هايي بيضوي و به رنگ سبز روشن است. برگ هاي اين گياه بادوام بوده ولي در زمستان بر روي گياه باقي نمي مانند. گل ها که در کنار برگ ها مي رويد سفيد مايل به سبز و يا گلي رنگ است. ميوه ي اين گياه از نوع سته است و پس از رسيدن کامل به اندازه ي نخود شده و حاوي آب بنفش رنگي مي باشد.

ميوه ي نارس آن کمي ترش و ميوه رسيده کمي شيرين است. ميوه ها از غباري سفيد رنگ پوشيده شده اند. قسمت مورد استفاده ي قره قاط شامل برگ، ريشه و ميوه است. البته مهم ترين مصرف دارويي، مربوط به ميوه ي آن مي باشد. ميوه ها پس از رسيدن کامل اکثراً آبي مايل به سياه هستند. قره قات در اکثر نواحي جنگلي آسياي صغير، قفقاز، سيبري، آمريکاي شمالي و به خصوص اروپا يافت مي شود. اين گياه در ايران رويش ندارد؛ ولي گونه ي ديگري که شرح داده شده است در سرزمين ايران وجود دارد.

ترکيبات مهم:
دانه ي قره قات حاوي حدود 88 درصد آب است. بقيه مواد شامل آنتوسيانين که در ميوه هاي تازه 1/0 تا 25/0 درصد در نوسان بوده، ولي در عصاره غليظ شده ي اين ميوه، 25 درصد مي باشد.

اکثر اين آنتوسيانين ها به شکل گلوکزيد هستند و تنها مقدار کمي در طبيعت و در اين گياه به صورت آزاد مي باشند. حدود 15 آنتوسيانوزيد که اجسام فعال گياه مي باشند، در اين گونه از قره قات شناسايي شده است، بعضي گياهان ديگر از جمله گونه هاي ديگر قره قات، Ribes nigrum و انگور داراي آنتوسيانين هاي مشابهي هستند. ميوه ي هر سه گياه مذکور در اروپا به صورت دارويي مصرف مي شود.

ترکيبات ديگر قره قات شامل تانن ها(که عمدتا از نوع کاتشول مي باشند)، تري ترپنوئيدها، کربوهيدرات به مقدار حدود ده درصد، مقدار کمي پروتئين، فيبر، اسيد هاي آسکوربيک (2 تا 10 ميلي گرم در صد گرم)، سيتريک، ماليک، کينيک و مقدار کمي بنزوئيک و گلوکورونيک، گلوکزيد ليپتوزين، مقدار کمي آلکالوئيد، پکتين و فلاونوئيدها هستند.

اثرات مهم:

ادامه »

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




فواید آدامس - مضرات آدامس
و جالب است كه مشتريان اصلي آدامس را جوانان تشكيل مي‌دهند و خانم‌ها بيشتر از آقايان آدامس مي‌جوند‌‌. داستان‌هاي زيادي در مورد آدامس و اختراع آن وجود دارد‌. مثلا گفته مي‌شود كه در سال 1993 باستان‌شناسان جسد مردي با قدمت 9 هزار سال را كشف كردند كه شواهد مربوط به جسد نشان مي‌داد او در حال جويدن مداوم نوعي ماده رزيني آغشته به عسل بوده كه در اثر يك حادثه كشته شده است‌. مطالعات دقيق‌تر نشان داد كه اين فرد يك نوجوان بوده است‌‌.

يونانيان باستان علاقه فراواني به جويدن آدامس داشته‌اند و سرخپوستان مايا هم مواد رزيني خاصي را مي‌جويدند‌. فرمولاسيون مدرن آدامس از دهه 1860 آغاز شد‌. در آن سال‌ها صمغ ازگيل آمريكايي يا همان صمغ آدامس وارد ايالات متحده شد و تلاش‌هايي توسط يك دندانپزشك به نام دكتر تامس ادمز مي‌خواست نوعي لاستيك جديد اختراع كند، اما حاصل كارش به آدامس تبديل شد‌.

آدامس توليد دكتر ادمز كه در مغازه خودش فروخته مي‌شد با اقبال مشتريان مواجه شد‌‌. از اين ماجرا‌ها كه بگذريم شايد به اين سوال برسيم كه آدامس مفيد است يا مضر‌‌. در خصوص فوايد و مضرات آدامس تحقيقات و مطالب زيادي گفته شده كه مرور آنها مي‌تواند دوستداران آدامس را به يك ارزيابي برساند‌‌.

كنترل استرس با آدامس
براساس تحقيقات انجام شده در دانشگاه تگزاس، جويدن آدامس در هنگام استرس، احساس بهتري را به شخص مي‌دهد و توصيه مي‌شود كه در زمان استرس و فشار‌هاي روحي از آدامس استفاده كنيد‌‌. هنگامي كه عصبي هستيد سعي كنيد آدامس بجويد چرا كه اين كار شما را آماده براي جويدني سخت و شديد مي‌كند و در نتيجه اين كار مي‌تواند فك شما را زود خسته كند‌‌.

جويدن خيلي سخت باعث چاقي و درد و سوزش در ناحيه آرواره مي‌شود‌. همچنين مي‌تواند عارضه‌اي را با نامTMJ به وجود بياورد‌‌. اين حالت باعث درد در ناحيه سر و گردن مي‌شود و باز و بسته كردن آرواره را با مشكل مواجه مي‌كند‌‌. اگر شما هر كدام از اين علائم را در خود مشاهده كرديد چند روزي را به آرواره خود استراحت بدهيد و از جويدن آدامس پرهيز كنيد، در صورتي كه علائم از بين نرفت حتما با پزشك خود مشورت كنيد‌‌.

آدامس بعد از جراحي روده
شواهد علمي بيشتر تاييد مي‌كند كه جويدن آدامس در بهبود حال بيماران پس از جراحي روده تاثير مفيد دارد‌‌. به گفته پژوهشگران؛ عمل جويدن، اعصاب دستگاه هاضمه را تحريك مي‌كند‌‌. اين يافته كه در نشريه «آرشيو جراحي» منتشر شده پس از بازبيني اطلاعات حاصل 5 آزمايش اخير با حضور 158 بيمار به دست آمده است‌‌. پژوهشگران مي‌گويند؛ آدامس جويدن با تحريك اعصاب دستگاه هاضمه روند بازگشت عملكرد روده به حالت طبيعي و سالم را سرعت مي‌بخشد‌‌.
هم‌اكنون متخصصان در آزمايشات ديگري به دنبال پاسخ اين سوال هستند كه دريابند آيا با اين روش زمان مورد نياز براي بستري شدن در بيمارستان جهت بهبودي از عمل جراحي هم كاهش پيدا مي‌كند؟

ادامه »

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




خواص زالزالک ( کویج )
زالزالک ( کویج ) ( Crataegus aronia ) ؛ میوه کوچک پاییزی به رنگ قرمز ، زرد و نارنجی و بعضاً سیاه با هسته اى سخت است.
زالزالک ( کویج ) ؛ درختچه ای تیغ دار از تیره گل سرخیان ( یا سیبى ها ) با میوه ای خوراکی که بیشتر به شکل درختچه است و داراى شاخه هاى خاردار و شکوفه هاى پرپر زیبا به رنگ سفید یا صورتی و معطر مى باشد.
درختچه زالزالک در دامنه كوهها و اراضی جنگلی آفتابی در سرتاسر جهان می روید و تکثیر آن از طریق تخم و تهیه نهال انجام می شود.
زالزالک در ایران از جمله در بلندی‌های استان های چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویر احمد می‌روید.



- زالزالک ( کویج ) ؛ داراى مواد معدنى گوناگون، ویتامین ها، مقدار زیادى تانن و کلسیم ، ترشى آلى ، پکتین ، مازو ، اسید تارتریک ، اسید مالیک ، روغن چرب، قندهاى گلوکز، فروکتوز است.
- بسیار قابض و در درمان اسهال خونی مؤثر است.
- براى تقویت قلب و معده بسیار توصیه شده است.
- برای معالجه بیماران مبتلا به فعالیت نامنظم قلب کاربرد دارد.
- در مواقع کم خونى و سل اثر خوبی دارد.
- برای روماتیسمى ها و مبتلایان به ورم روده مفید است.
- اشتها را زیاد مى کند.
- جهت درمان قطره قطره آمدن ادرار توصیه شده است.
- شربت زالزالک همراه با شکر سرخ ، براى رفع سردرد شدید مفید است.
- گل زالزالک ، ضد تشنج بوده و حرکات نامنظم قلب را تنظیم مى کند. داروى مفید و خاصى بر ضد تپش قلب و ضربان شدید آن است.

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت





خواص بلوط
بلوط درخت بومي در مناطق معتدله است و در ايران در جنگهاي كردستان ،‌لرستان و كهكلويه مي رويد . ارتفاع اين درخت در بعضي نواحي تا 50 متر و قطر تنه آن به 3 متر نيز مي رسد . برگهاي درخت بلوط پنجه اي و مانند انگشتان دست مي باشد . ميوه درخت بلوط كه به نام بلوط معروف است مانند فندق بوده و در پياله اي جاي مي گيرد

تركيبات شيميايي
پوست و برگ درخت بلوط داراي تانن ، قند ، اسيد گاليك ، اسيد ماليك ، كوئرسين Quercine ، موسيلاژ ، پكتين ،‌رزين و روغن است

خواص داروئي:
بلوط از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است
خواص ميوه بلوط ميوه بلوط از قديم الايام مورد مصرف بوده و از آن به عنوان غذا استفاده مي كرده اند . حتي اگر آنرا خشك و آرد كرده و با آرد گندم مخلوط مي كنند و از آن نان تهيه مي نمايند . مي توان بلوط را بوداده و سپس آنرا در كرده و از آن چائي تهيه كرد . مقدر مصرف آن يك قاشق چايخوري در يك ليوان آب جوش مي باشد .

اين دم كرده را مي توان براي مورد زير بكار برد .

1.بواسير را برطرف مي كند . 2-اسهال ساده و اسهال خوني را رفع مي كند . 3-درد معده و گاز معده را برطرف مي كند . 4-براي رفع كم خوني موثر است . 5-نرمي استخوان را درمان مي كند . 6- براي تقويت عمومي بدن موثر است . 7-براي معالجه اسهال اطفال ،‌در بلوط را با كاكائو مخلوط كرده و دم كرده آنرا به اطفال مي دهند . خواص درخت بلوط براي استفاده از پوست درخت بلوط يم توان آنرا در كرده و با عسل مخلوط كنيد و يا اينكه يك قاشق در آنرا در يك ليوان آبجوش ريخته و به مدت 10 دقيقه دم كنيد .

1- خونريزيها را متوقف مي سازد . 2-درمان كننده بواسير خوني است . 3-خاصيت ضد عفوني درد . 4-ادرار را زياد مي كند . 5-ترشحات زنانه را از بين مي برد . مصارف خارجي پوست درخت بلوط براي استفاده خارجي از جوشانده پوست درخت استفاده مي شود . بدين منظور بايد 15 گرم پوست درخت را در يك ليتر آب جوش ريخته و بگذاريد به آرامي بجوشد تا حجم آن به دو سوم تقليل يابد . از اين جوشانده مي توان بعنوان كمپرس استفاده كرد و يا آنرا در وان حمام ريخته ودر آن ساتراحت نمود .

1)خون مردگي را درمان مي كند . 2)اگزما را از بين مي برد. 3)براي درمان بيماريهاي پوستي در وان حمام كه در آن جوشانده پوست درخت بلوط را ريخته ايد به مدت يكربع ساعت استراحت كنيد . 4)اگر واريس دريد اين قسمتها را با جوشانده پوست بلوط كمپرس كنيد . گز علفيدر اثر نيش زدن حشره اي مخصوص به برگ و يا شاخه هاي درخت بلوط ماده اي به بيرون تراوش مي كند كه در اثر مجاورت با هوا سفت شده و به صورت دانه هايي به قطر 2 سانتيمتر بر روي ساقه و يا برگ ظاهر مي شود . براي استفاده از گز شاخه هاي درخت را تكان مي دهند تا دانه هاي گز به زمين بريزد . البته اين دانه ها مخلوط با برگ و پوسته درخت است كه بايد تميز شود . گز علفي از نظر طب قديم ايران گرم و خشك است .

براي استفاده طبي از گز علفي مي توان آنرا با عسل مخلوط كرد و يا جوشانده آنرا تهيه نمود .( 50 گرم در يك ليتر آب جوش ) خواص گز علفي1)قابض است . 2 ) خونريزيها را متوقف مي سازد . 3)مقوي معده است . 4)تقويت كننده دستگاه تنفسي است . 5)سينه را نرم و صدا را صاف مي كند . 6)سرفه ها را برطرف مي كند . 7)تنگي نفس را درمان مي كند. 8)براي معالجه بواسير گز علفي را با عسل مخلوط كرده و بر روي بواسير بگذاريد . مضرات : مضرات خاصي براي آن بيان نشده است .

 

موضوعات: خواص میوه ها و اسرار خوراکی ها  لینک ثابت




 


پیامبر اكرم صلی اللّه علیه و آله با عده ای از اصحاب خود به سفر رفته بودند.

حضرت در بین راه دستور داد گوسفندی را ذبح كنند و غذایی تهیه نمایند. مردی گفت: كشتن گوسفند با من باشد،

دیگری گفت: پوست كندن آن با من باشد

سو می گفت: پختن آن را من به عهده می گیرم: پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:

من هم هیزم آن را آماده می كنم: اصحاب گفتند: با رسول اللّه! پدران و مادران ما فدای شما باد، خود را به زحمت نیندازید، ما خود هیزم را جمع آوری خواهیم كرد.

حضرت فرمود: می دانم كه شما این كار را برای من انجام می دهید اما خدای عز و جل نمی پسندد كه بنده اش خود را از اصحابش ممتاز كند آنگاه برخاست و برای آنها هیزم جمع آوری كرد.

 


قصه های تربیتی چهارده معصوم ( علیهم السلام)/ محمد رضا اکبری

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




مردی از اصحاب پیامبر صلی اللّه علیه و آله به سخنی معیشت گرفتار شد. همسرش به او گفت: ای كاش به محضر پیامبر صلی اللّه علیه و آله می رفتی و از او چیزی در خواست می كردی.
مرد تنگدست به خدمت پیامبر صلی اللّه علیه و آله آمد و و حضرت از او را مشاهده كرد فرمود: هر كسی از ما بخواهد به او عطا خواهیم كرد و هر كس بی نیازی جوید خداوند او را بی نیاز كند.
مرد فقیر با خود گفت: مقصود او من بودم: سپس به سوی همسرش بازگشت و او را از سخن حضرت خبردار كرد.
همسرش گفت: رسول خدا صلی اللّه علیه و آله هم بشر است(از حال تو خبر ندارد) او را آگاه كن.


آن مرد دوباره به محضر پیامبر صلی اللّه علیه و آله شرفیاب گشت و چون حضرت او را دید فرمود: هر كسی از ما بخواهد به او خواهیم داد و هر كس بی نیازی جوید خداوند بی نیازیش سازد. سه بار این تكرار شد و او به محضر پیامبر صلی اللّه علیه و آله می رفت و بر می گشت: آنگاه رفت و كلنگی عاریه كرد و برای كندن هیزم حركت كرد و قدری هیزم آورد و به مقداری آرد فروخت و آردها را به منزل برد و از آن استفاده كردند.

روز بعد هم رفت و هیزم بیشتری آورد و فروخت و. همواره كار می كرد و می اندوخت تا خود كلنگی خرید و گردید. آنگاه به محضر پیامبر صلی اللّه علیه و آله مشرف گردید و به اطلاع او رسانید كه چگونه برای درخواست نزد او آمد و چه جمله ای را از او شنید. پیامبر اكرم صلی اللّه علیه و آله فرمود: كه من گفتم: هر كه از ما بخواهد به او می دهیم و هركه بی نیازی گرداند.


قصه های تربیتی چهارده معصوم ( علیهم السلام)/ محمد رضا اکبری

 

موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت




مردی از انصار نیازمند گردید و از بر آوردن نیاز خود درمانده شد. نزد رسول خدا صلی اللّه علیه و آله رفت و حاجت خود را بیان كرد.

حضرت فرمود: آنچه را در منزل داری بیاور و چیزی را در این باره كوچك نشمار. مرد انصاری به منزل رفت و یك قدح و یك قطعه پوست یا پارچه كه زیر زین اسب یا شتر می گذارند را با خود آورد. رسول خدا صلی اللّه علیه و آله فرمود: چه كسی این دو را می خرد؟ مردی گفت: من آنها را به یك درهم خریدارم.
حضرت فرمود: چه كسی بیشتر می خرد؟ مرد دیگری عرض كرد: من به دو درهم می خرم: پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:

برای تو باشد و خریدار، دو درهم به مرد انصاری داد. آنگاه حضرت فرمود: با یك درهم آن خوراكی برای خانواده خود تهیه كن و با درهم دیگر تیشه ای خریداری كن: مرد انصاری تیشه ای خریداری كرد و پیامبر صلی اللّه علیه وآله دسته ای برای آن گرفت و تیشه ای را به دسته ای مجهز كرد و فرمود: برو با این تیشه هیزم بیابان را بكن و چیزی را از چوب و خار بیابان، تر یا خشك بی ارزش ندان:

مرد انصاری بدنبال كار رفت و پس از پانزده شب به محضر پیامبر صلی اللّه علیه و آله مشرف گردید و وضع اقتصادی او خوب شد. حضرت صلی اللّه علیه و آله فرمود: این كار بهتر از این بود كه در روز قیامت بیائی در حالی كه در چهره تو ذلت صدقه باشد.


قصه های تربیتی چهارده معصوم ( علیهم السلام)/ محمد رضا اکبری

 

موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت




امام موسی كاظم صلوات اللّه علیه حكایت فرماید:
چون ابراهیم فرزند حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله در سنین هیجده ماهگی در گذشت، سه سُنّت و سیره برای مسلمان ها تحقّق یافت: هنگامی كه ابراهیم قبض روح شد؛ خورشید، گرفتگی پیدا كرد و كُسوف شد، مردم گفتند: كسوفِ خورشید به جهت مرگ ابراهیم پسر رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله می باشد.

حضرت رسول با شنیدن چنین سخنی بالای منبر رفت و پس از حمد و ثنای الهی، فرمود: گرفتگی خورشید و ماه، دو نشانه از آیات الهی هستند كه به دستور خداوند متعال واقع می شوند و ارتباطی با مرگ یا حیات كسی ندارند؛ پس هر زمانی كه چنین علامت و حادثه ای رخ دهد نماز آیات بخوانید. و چون از منبر فرود آمد، با جمعیت نماز كسوف به جا آوردند، بعد از آن خطاب به حضرت امیر المؤ منین علی علیه السلام، كرد و فرمود:

فرزندم ابراهیم را غسل ده و كفن كن تا آماده دفن او گردیم: پس هنگامی كه خواستند ابراهیم را دفن كنند، مردم گفتند: رسول خدا بجهت غم و اندوهی كه در مرگ فرزند خود دارد نماز میت را فراموش كرده است، وقتی سر و صدای مردم به گوش حضرت رسید، از جای خود بر خاست و ایستاد؛ سپس اظهار داشت: جبرئیل مرا بر گفتگوی شما آگاه نمود؛ ولی چون خداوند متعال بر شما پنج نماز، در پنج موقع واجب گردانده است، به جای هر نماز یك تكبیر برای اموات گفته می شود، آن امواتی كه نماز بر آن ها واجب بوده باشد یعنی ؛ به حدّ بلوغ و تكلیف رسیده باشند. پس از آن فرمود:

یا علی! وارد قبر برو، و فرزندم ابراهیم را در لحد بگذار؛ چون علی علیه السلام، ابراهیم را درون قبر نهاد، مردم گفتند: دیگر نباید كسی فرزند خود را داخل قبر بگذارد؛ چون رسول خدا صلوات اللّه علیه چنین نكرد. در این هنگام نیز حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله، فرمود: اگر كسی فرزند مرده خود را داخل قبر بگذارد، حرام نیست ؛ مشروط بر آن كه مطمئن باشد كه شیطان ایمان او را نگیرد و جزع و بی تابی نكند و كلماتی كفرآمیز بر زبان خود جاری ننماید. امام كاظم علیه السلام در پایان افزود: پس از این جریان مردم همه متفرّق شدند و رفتند.


چهل داستان و چهل حدیث از حضرت رسول خدا ( ص)/ عبدالله صالحی

موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت





امام حسن عسكری علیه السلام به نقل از امیرالمؤ منین علی علیه السلام حكایت فرماید: روزی پیرمردی به همراه فرزندش نزد رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله شرفیاب شد. پیرمرد با گریه و زاری عرضه داشت: یا رسول اللّه! من پسرم را بزرگ كردم و هزاران رنج و زحمت برایش متحمّل شدم و از مال و ثروت خود، او را كمك كردم تا آن كه مستقلّ و خودكفا گردید، ولی امروز كه من ضعیف و ناتوان گشته ام و تمام اموال و هستی خود را از دست داده ام، او از هر گونه كمكی به من دریغ می كند و حتّی لقمه نانی هم به من نمی دهد. حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله خطاب به فرزند كرد و فرمود: تو در این مورد چه جوابی داری؟ گفت: یا رسول اللّه! من چیزی زاید بر مخارج خود و عائله ام ندارم: حضرت به پدر فرمود: اكنون چه می گوئی؟


گفت: یا رسول اللّه! او دارای چندین انبار گندم و جو و كشمش می باشد و نیز كیسه هائی پر از درهم و دینار دارد. رسول خدا به فرزند فرمود: چه پاسخی داری؟ اظهار داشت: یا رسول اللّه! او اشتباه می كند، چون من هیچ ندارم: در این هنگام، حضرت رسول خطاب به فرزند كرد و فرمود: از عذاب خداوند بترس و نسبت به پدرت كه آن همه برای تو زحمت كشیده است، نیكی و احسان كن: پسر گفت: یا رسول اللّه! من چیزی ندارم.


حضرت فرمود: این ماه از بیت المال به او كمك می كنیم ؛ ولی از ماه آینده باید پدرت را كمك نمائی و به یكی از اصحاب خود به نام اُسامه بن زید دستور داد تا صد درهم به آن پیر مرد بپردازد. در پایان ماه، پدر دو مرتبه به همراه پسر خود نزد رسول خدا آمد وعرضه داشت: یا رسول اللّه! فرزندم چیزی به من نداد و پسر همچنین گفت: من چیزی ندارم: حضرت به فرزند اشاره نمود: كه تو دارای ثروت بسیاری هستی ؛ ولی با این برخوردی كه نسبت به پدرت داری، همین امروز فقیر و تهی دست خواهی شد. همین كه فرزند از نزد حضرت برگشت متوجّه شد كه داد و فریاد افرادی كه در همسایگی انبارهای آذوقه او هستند، بلند است:

وهنگامی كه چشمشان به پسر پیرمرد افتاد فریاد زدند: بوی گندیده انبارهای تو به همه ما اذیّت و آزار می رساند. و او را مجبور كردند تا اجناس فاسد شده انبارهایش را تخلیه كند؛ او نیز چندین كارگر گرفت و با پرداخت پولی بسیار، آن اجناس فاسدشده را در بیابان های شهر تخلیه كرد. و چون به كیسه های طلا و نقره اندوخته شده مراجعه كرد، آن ها را چیزی جز سنگ و ریگ ندید و تمام زندگی و ثروت او تباه گردید وسخت در تنگ دستی قرار گرفت، به طوری كه حتّی محتاج لقمه نانی برای شام خود گردید و در نهایت مریض و رنجور شد. سپس حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله، در رابطه با اداء حقوق والدین چنین فرمود: مواظب باشید كه پدر و مادر خود را ناراحت و غضبناك نكنید و راضی نباشید كه آنان نیازمند و محتاج گردند؛ وگرنه بدانید كه غیر از عذاب دنیا نیز در قیامت به عقاب دردناك الهی مبتلا خواهید شد.


چهل داستان و چهل حدیث از حضرت رسول خدا ( ص)/ عبدالله صالحی


موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت




هنگامی كه پیامبر ( ص) دیده به جهان گشود، یكی از یهودیان آگاه، در مكه نزد، بزرگان قریش ( كه از سران مكه بودند) آمد، و با تعجب گفت: آیا امشب، در میان شما كودكی به دنیا آمده است؟

پاسخ دادند: نه:

یهودی گفت:

پس او در فلسطین به دنیا آمده كه نامش احمد است و از نشانه های او اینكه خالی به رنگ ابریشم خاكستری، در بین شانه هایش قرار دارد. قریشیان متفرق شدند و به جستجو پرداختند. دریافتند كودكی در خانه عبدالله بن عبدالمطلب به دنیا آمده است، جریان را به دانشمند یهودی گفتند، یهودی خود را به آن كودك رسانید، كودك را از مادرش آمنه گرفت، سپس بین شانه اش را دید، ناگاه بی هوش شد. هنگامی كه به هوش آمد، حاضران از یهودی پرسیدند: چرا حالت دگرگون شد؟ او در پاسخ گفت:

مقام نبوت تا روز قیامت از بنی اسرائیل بیرون رفت، سوگند به خدا، این كودك همان پیامبر ( ص) است كه بنی اسرائیل را به هلاكت می رساند. قریشیان از این مژده شادمان شدند.
یهودی به آنها گفت: سوگند به خدا، این نوزاد، آنچنان به شما عظمت و آبرو می بخشد، كه عظمت شما در همه جای دنیا، به زبان مردم می افتد. ابوسفیان كه در آنجا بود، گفت: او به طائفه مضر ( كه خودش از آن طایفه بود) عظمت می بخشد.


داستان های شنیدنی از چهارده معصوم(علیهم السلام)/ محمد محمدی اشتهاردی

 

موضوعات: حکایات مذهبی  لینک ثابت




موضوعات: اخلاق, گالری تصاویر  لینک ثابت




موضوعات: آخرت و مرگ, گالری تصاویر  لینک ثابت




موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت




موضوعات: رهبرم, گالری تصاویر  لینک ثابت




موضوعات: گالری تصاویر  لینک ثابت





این شعر توسط مادری که در خانه سالمندان بوده تهیه و نگارش شده و وصیت کرده بودند که پس از مرگش این شعر رو انتشار بدهند…. متاسفانه گویا ایشون چند ماه پیش در تنهایی و بدون حضور فرزندانشون فوت میکنن:


تیک تاک تیک تاک…..
ساعت اینجا مرا یاد تو می اندازد
پسر کوچک من یادت نیست
تا سحر بر سر بالین تو بیدار نشستم
که مبادا پشه ای
بزند نیش بر آن صورتِ زیبای تو فرزندِ گلم
یا که در نیمۀ شب ها نکند شیر بخواهی
و من از گریه و بی تابی تو
خواب ، وغافل باشم
پسر دلبندم
من در اینجا پدری می بینم
که به تنهایی خود می گِرید
مادری گوشۀ دیوار پریشان وضعیف
خیره بر سقف
که شاید مرگ است…
حال و احساسِ همه طوفانیست
و به هر ثانیه یک عُمر تلاطم دارد
سوز این حالِ غریب
می زند طعنه به سرمای وجود
و چه اینجا سرد است
وای انگار زمستان شده است
نکند خوب نپوشی تو لباس
نکند خوب نپوشی تو لباس
این تمام تنشِ ذهن من است
چون که در لرزشِ دستانِ نحیفم انگار
نیست دیگر که توانی به پرستاری تو
من در این حالِ ضعیف
من در این حالِ به ظاهر دَم مرگ
از خدا میخواهم
برود خار به چشمم اما
نرود
خار
به
پای
تو
عزیز مادر

 

موضوعات: فرهنگی-اجتماعی- مذهبی  لینک ثابت